سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه مجادله به باطلش فراوان شود، کوری اش از حقیقت ماندگار شود . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 4:35 عصر

 

  رسانه های اسرائیلی با متهم کردن ملکه زیبایی آمریکا به حمایت از تروریسم ، مدعی شدند وی با حزب الله لبنان مرتبط است.

به گزارش عصر ایران  به نقل از روزنامه القدس العربی چاپ لندن، رسانه های اسرائیل با حمله گسترده به "ریما فقیه" ملکه زیبایی آمریکا که متولد لبنان است،  وی را متهم به ارتباط  حزب الله لبنان دانستند.

این رسانه ها همچنین تصاویری را از ریما فقیه منتشر کردند که وی را در کنار پرچم حزب الله لبنان نشان می داد.

سایت خبری دبکا اسرائیل در این باره می نویسد: رسانه های اسرائیلی در خبرهایی با عنوان " ملکه زیبایی آمریکا: لبنانی مرتبط با تروریسم" نوشتند ملکه زیبایی آمریکا را بشناسید ، دختر جوان لبنانی. به نظر می رسد اعضای خانواده اش از فعالان سازمان حزب الله لبنان هستند. نزدیکان ریما فقیه خود از فعالان حزب الله لبنان هستند.

در هفته گذشته نیز "دافی شلوسیل" نویسنده اسرائیلی مدعی شد: فقیه دختر خانواده افراط گرای شیعه است که به طور مستقیم از حزب الله حمایت می کند.

همچنین منابع جاسوسی اسرائیل نیز گفته اند که حداقل سه نفر از خانواده ریما فقیه سمت های تاثیر گذاری را در حزب الله لبنان دارند. هشت نفر از این خانواده نیز در گذشته در جنگ هایی با اسرائیل کشته شدند.

شلوسل که در روزنامه های" نیویورک پست" و "جورزالیم پست" مطلب می نویسد پیش از این از مدیران مسابقه انتخاب ملکه زیبایی در آمریکا خواسته بود تا ریما فقیه را به دلیل حمایتش از تروریسم ، از دور مسابقه حذف کنند.

روزنامه معاریو اسرائیل نیز در صدر صفحه نخست خود در مطلبی با عنوان "ملکه زیبایی جدید آمریکا با حزب الله مرتبط است" نوشت: فقیه به سازمان دهندگان مسابقه انتخاب ملکه زیبایی آمریکا گفته بود که خانواده اش به مانند اعیاد اسلامی، اعیاد مسیحی را نیز گرامی می دارد.

موضوع ریما فقیه تنها به خبرهای رسانه های اسرائیلی محدود نمی شود بلکه نظرات مخاطبان اسرائیلی در سایت های خبری نیز قابل توجه اند.

یکی از مخاطبان اسرائیلی نیز کامنت گذاشته بود: ملکه حزب الله بمب دراختیار داری ولی از نوع زمان دار آن.

مخاطب اسرائیلی دیگری در خطاب به آمریکایی نوشته است: بمب ها نیز سراغ آنها خواهد آمد (ریما فقیه) بمب گذاری خواهد کرد و بمب ها را در مقابل آمریکایی ها منفجر خواهد کرد.

درکامنت دیگری نیز می خوانیم: آمریکایی ها پست هستند ، بمب بر سر آنها فرود می آید ولی معتقدند که این بمب ها باران است.

در همین حال خانواده ریما فقیه که در شهر صریفا در جنوب لبنان ساکن هستند ، ارتباط با هر گروه سیاسی را رد کرده است.

"عفیفه فقیه سعید" عمه 62 ساله ریما که محجبه است در این باره می گوید: غربی ها ما را تروریست توصیف می کنند ولی در واقع ما هم زندگی ، عشق، زیبایی و به ویژه زیبایی نفس را دوست داریم.

عفیفه که علاوه بر عربی به زبان های انگلیسی و فرانسه نیز صحبت می کند، ادامه می دهد که خانواده اش هیچ گرایش سیاسی و ارتباطی با احزاب سیاسی ندارد.

خواهر ریما نیز می گوید: پدرم مخالف مشارکت ریما در مسابقه های انتخاب ملکه زیبایی بود اما پس از اعلام نتایج به من گفت که خواهرت اولین دختر شیعه است که این عنوان را در آمریکا کسب کرد.

 


پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 4:34 عصر
 فرمانده سپاه علی بن ابیطالب (ع) قم گفت: سپاه موفق به تشکیل یک ارتش سایبری شده است و امروز ارتش سایبری سپاه دومین ارتش سایبری در دنیا است.

به گزارش خبرگزاری فارس از قم، ابراهیم جباری پیش از ظهر امروز در دیدار شورای فرماندهی سپاه علی بن ابیطالب استان قم با با آیت‌الله علوی گرگانی ضمن ارائه گزارشی از فعالیت‌ها و برنامه‌های سپاه در قم اظهار داشت: سپاه در سه بخش معنوی، نظامی و علمی با جدیت و صلابت وارد عرصه شده است و در این راه تلاش می‌کند که در مسیر تحقق امر الهی و قرآن کریم حرکت کند.
وی پیروی از منویات مقام معظم رهبری و همچنین رهنمودهای مراجع تقلید و علما را مورد تاکید قرار داد و افزود: سپاه در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ده‌ها هزار شهید را تقدیم میهن عزیز اسلامی کرده است و همواره در راه دفاع از نظام با قدرت ظاهر شده است.
فرمانده سپاه علی بن ابیطالب استان قم بیان داشت: مرزبانی، حفاظت از شخصیت‌ها و... از جمله وظایفی خطیری است که بر عهده سپاه گذاشته شده است و این نیرو در طول سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره با جدیت به وظایف خود عمل کرده است.
وی با اشاره به ورود سپاه به عرصه سازندگی کشور تصریح کرد: ما امروز شاهد هستیم که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عرصه‌های مختلف سازندگی نظیر پروژه‌های بزرگ ‌آب‌رسانی، گاز‌رسانی، فرودگاه‌سازی و... وارد شده و نقش مهمی را ایفا می‌کند.
جباری با اشاره به تشکیل ارتش سایبری از سوی سپاه پاسداران گفت: ما امروز شاهد هستیم که سپاه موفق به تشکیل یک ارتش سایبری شده است و امروز ارتش سایبری سپاه دومین ارتش سایبری در دنیا است.
وی با اشاره به تلاش دشمنان برای ضربه زدن به کیان اسلامی از راه‌های مختلف تصریح کرد: یکی از این راه‌ها فعالیت در فضای سایبری است که ارتش سایبری سپاه با قدرت در این فضا وارد شده است و جلوی تخریب نظام فرهنگی و اجتماعی کشور را می‌گیرد.
فرمانده سپاه علی بن ابیطالب استان قم با اشاره به اینکه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همواره با ارزش‌ها انس داشته است، عنوان داشت: مقام معظم رهبری همواره بر این نکته تاکید داشته‌اند که انس سپاه با ارزش‌ها نباید به هیچ وجه تضعیف شود و ما نیز در این زمینه تمام تلاش خود را به کار گرفته‌ایم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: امیدواریم که بتوانیم به وظایف خطیری که بر دوش ما نهاده شده است، جامه عمل بپوشانیم.


پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 1:44 عصر

 

چند وقتی است که بحث اجرای طرح حجاب و مبارزه با بد حجابی بحث روز جامعه ایرانی است. چه سخنرانی ها – تظاهرات – خطابه ها-  بیانیه ها  و... در این باره انجام یافته وانجام می شود .

آیا هیچ نفع منطقی برای این طرح داشته است کشور ما انقلاب عظیمی برای رسیدن به ارزشهای اسلامی انجام داد وچه خونهایی که در راه رسیدن به اهداف خود اهدا نکرد اما افسوس که امروز از آن ارزشهای ناب محمدی دورتر می شویم آیا حجاب زورکی امکان دارد؟

برای رسیدن به جواب این سوال وصدها سوال در رابطه با این موضوعات ساعتها با افراد مختلف چه با حجاب وچه کم حجاب ویا با طرفداران این طرح به مباحثه وگفتگو برداختم هیچ یک از افراد که با انها صحبت کردم موافق بی حجابی وبی بند وباری نبودند . وقتی علت عدم رعایت حجاب را از بعضی برسیدم علت این امر را بیشتر به چشم آمدن دیده شدن ومورد بسند بودن یافتم بسیاری از انها می گفتند مردها مختارند هر موقع که خواستند با هر کس که دوست داشتند ازدواج کنندودر هر وقتی که تشخیص دادند می توانند به خواستگاری بروند اگر اولی نشد بلاخره یکی با آنها ازدواج خواهد کرد اما دخترها چنین موقعیتی ندارند . دختران ایرانی با هزاران امید وآرزو وتلاش زیاد بعد از دوره دبیرستان وارد دانشگاه می شوند ورود به دانشگاه اول بدبختی است زیرا دیگر خواستگاران قبل از دانشجویی راقبول ندارند دوم دانشجویان بسر هم دانشگاهی قصد ازدواج ندارند سوم سن آنها کم کم بالا میرود ودر واقع به قول خودشان دارند می تورشند .

ودر این هنگام آنها به فکر چاره کارند تا بلکه خواستگار خوبی برای خود دست وبا کنند اولین کار آنها آرایش( صافکاری) و انتخاب لباسهای مد روز غربی ( تنگ وکوتاه ) و... که باعث می شود که بسیاری از مسئولان ما فریاد شان بلند شود که وا مصیبتا اسلام از دست رفت. شاید این یکی از دلایل عمده بد حجابی باشد از دلایل دیگر که از همه شما می خواهم نظراتتان را در این باره اعلام کنید عبارتند از 1- ورود فرهنگ غربی به جامعه ایرانی 2- دور شدن خانواده ها 3- بالارفتن سن ازدواج و... مسئولان عزیزمان نیز به جای مبارزه با بد حجابی بهتر است راههایی که منجر به بد حجابی ویا بی حجابی می شود را ببندند که یکی از آنها می تواند انجام به موقع ازدواج بخصوص قشر دانشجو باشد زیرا آنها الگو و چشم جامعه به شمار می روند .

تا یادم نرفته این رو هم اضافه کنم که جامعه مابرای آقا بسرها گل الگوی مناسبی همچون مقام رهبری – داش محمود احمدی نژاد و...حتی این سید فتنه گر میرحسین که لااقل قیافه بد حجابی ندارد اما کدام خانم ایرانی الگوی خانمها می باتشد کارمان به جایی رسیده که همسر اردوغان ترکیه ای و روسری لبنانی الگوی اسلامی شده برای بانوان ایرانی ما .


پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 1:43 عصر

 روزنامه جمهوری اسلامی مجددا به انتقاد از توافقنامه تهران پرداخت و نوشت :

پیش از این به ایران پیشنهاد شده بود که می‌تواند اورانیوم 5/3 درصد خود را به روسیه و سپس به فرانسه منتقل کند تا سپس در فرایندی حدودا یکساله سوخت دریافت کند اما پس از آن براساس رهنمودهای رهبر معظم انقلاب خواستار مبادله همزمان اورانیوم غنی شده در برابر سوخت شدیم که آن نیز مورد موافقت گروه وین قرار گرفت اما چه شد که اکنون به تغییر زمانی یکساله تن داده‌ایم؟

حال معلوم نیست چرا مبادله سوخت دوباره به حالت اول (یعنی با زمان‌بری حدود یکساله و البته خارج از ایران) برگشته است. یعنی نه مبادله سوخت همزمان و یا پایاپای است و نه مبادله در خاک جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گیرد.

این روزنامه افزود : پیش از این در کنار دو نکته مهم تبادل همزمان و تبادل در خاک ایران موضوع تبادل چند مرحله‌ای را نیز اعلام کرده و خواستار در نظر گرفتن آن توسط طرف‌های غربی شده بودیم. یعنی کل 1200 کیلو اورانیوم 5/3 درصد به یکباره مبادله نشود بلکه روند مبادله اورانیوم با سوخت به صورت چند مرحله‌ای و تدریجی انجام شود تا همیشه ابتکار عمل در اختیار ایران باشد. این موضوع نیز در بیانیه تهران در نظر گرفته نشده است.


پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 1:42 عصر

 

 صمد مرفاوی حتی اگر با برتری برابر پیکان و کسب مجوز آسیایی کارش به پایان می رسید هم استعفا می داد.

متن استعفای مرفاوی که او با لرزش همیشگی صدایش آن را در جمع خبرنگاران خواند و با استقلال وداع کرد ، نامه ای بود که یکی از نزدیکان باشگاه استقلال از آن سخن گفته بود. یکی از اعضای بخش رسانه ای تیم صبح چهارشنبه در یکی از شبکه های عمومی مجازی ، کامنتی با این مضمون گذاشته بود:«» تمام شد ، امشب از استقلال می رود.» همزمان شایعه شد استعفای مدیرعامل استقلال متن استعفایش را داده و قرار است پس از بازی ، استقلال را ترک کند در حالی که صمد از ابتدا قرار بود برود. او که قرارداد داخلی با استقلال امضا کرده بود ، قراردادی که سه روز قبل منعقد شده و به دلیل عدم ثبت در هیات فوتبال تهران پس از 72 ساعت اعتبارش را از دست داده بود ، قبل از بازی با مدیران استقلال توافق کرده بود که تا پایان فصل در تیم بماند و البته با کسب دومی که می توانست نتیجه ای موفق برای او باشد با لیگ وداع کند اما جشن او با اشتباه عجیب گلر تیمش خراب شد تا او با صدایی گرفته و سری به پایین افتاده مجبور به ترک استقلال شود.


پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 1:41 عصر

 

امیر قلعه نویی برای اینکه بهانه ای جدی برای جدایی از سپاهان داشته باشد برای ساکت شرط گذاشت.

نزدیکان به سرمربی تیم اصفهانی می گویند ، او در مکالمه ای تلفنی با مدیر باشگاه وقتی شنید که ساکت قصد تمدید قرارداد مدافع تیمش یعنی عقیلی را دارد ، با حالتی ناراحت مکالمه را نیمه تمام گذاشت . قلعه نویی و عقیلی در اواسط فصل با یکدیگر اختلاف پیدا کردند و این دعوا هر روز بیش از قبل شد و قلعه  نویی معتقد است این مدافع در طول فصل اشتباهات زیادی داشته است. اگرچه عقیلی بهترین دفاع تیم ملی ایران است.
قلعه نویی پس از قهرمانی با تیم اصفهانی زمان را می گذراند تا سرنوشت استقلال برای سال بعد مشخص شود.


پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 11:49 صبح
 
اتفاقاتی که طی یک سال اخیر در مجموعه مدیریتی باشگاه استقلال رخ داده تامل برانگیز است.

به گزارش خبرنگار سرویس ورزشی «فردا» مهمترین آنها جدایی امیر قلعه نویی از این باشگاه بود که دقیقا پس از کسب عنوان قهرمانی لیگ برتر رخ داد و کشمش های آن تا روزهای پایانی فصل جاری لیگ برتر نیز با بیانه ها و مصاحبه ها ادامه پیدا کرد.

قلعه نویی آخرین نفری نبود که پس از قهرمانی استقلال از این باشگاه خارج شد. جدایی نفرات بعدی اگر چه این قدر پرسر و صدا به پا نکرد، اما همه خبر از فعل و انفعالاتی درون باشگاه می دهد. قطع همکاری استقلال با بعضی نفرات مثل پیروز قربانی، منصوریان، روته مولر، رضا عنایتی و ... بازتاب هایی در محافل خبری داشت اما مواردی هم بود که کمتر کسی از آن مطلع شد؛ مثل جدایی امیر حسین فتحی مشاور و رفیق قدیمی واعظی آشتیانی که هرگز کسی دلایل آن را نفهمید.

این اواخر هم محمد حیرانی مدیر کمیته روابط عمومی باشگاه استقلال با استقلالی ها دچار تنش شد و از باشگاه استقلال کنار رفت.

مدیر روابط عمومی سابق استقلال در گفت و گویی مفصل با «فردا» به بیان دلایل جدایی اش از استقلال پرداخته است. آنچه در پی می آید بخش هایی از صحبت های اوست؛

قبل از اینکه راجع به وضعیت استقلال صحبت کنم، می خواهم در مورد نفوذ برخی آدم ها در شبکه مدیریت ورزش کشور مطالبی بیان کنم. موضوعی که شاید در نگاه اول باورپذیر نیست اما اگر مصادیق آن را ببینید، به خوبی متوجه نحوه نفوذ این افراد در ورزش و میانبرهایی که آنها در کمال گمنامی برای رسیدن به قدرت طی کرده اند، خواهید شد.

این افراد نه امروز که سال هاست وارد سیستم مدیریت ورزش کشور شده اند و با استفاده از ساده انگاری، ضعف شخصیتی، عدم اعتماد به نفس یا نیازهای دنیوی برخی مدیران به اهداف خود دست یافته اند.

متاسفانه این افراد سودجو با بهره گیری از نقاط ضعف برخی مدیران و موجه جلوه دادن خود، به آن ها نزدیک می شوند.

بعد از جلب اعتماد، زمان تخلیه اطلاعاتی است که متاسفانه برخی مدیران ورزش ما هم با سهل انگاری و یا از روی ضعف شخصیتی، رازدار نیستند و تمامی اتفاقات مثلا متن جلسه خصوصی امروز صبح شان با رئیس سازمان را پشت تلفن بازگو می کنند.

غافل از اینکه بسیاری از این اطلاعات زمینه سواستفاده افراد غیر را باز می کند.

این اطلاعات گاهی به طور مخفیانه به رسانه ها منتقل می شود و دوستان رسانه ای فرد سود جو نیز از آن بهره مند می شوند و گاهی که اطلاعات ارزشمندتر باشد، زمینه استفاده های دیگر را فراهم می کند.

برای مثال کافیست فرد سودجو متوجه شود رئیس سازمان تصمیم گرفته از میان 2 یا 3 گزینه مدیر فلان باشگاه را انتخاب کند. در حالی که هنوز تنها نامها مطرح است و با این افراد تماسی هم برقرار نشده، خب او بلافاصله و به هر طریقی با گزینه ها تماس می گیرد و مدعی می شود که از طریق دوستانم زمینه ای فراهم کرده ام که شما مدیرعامل شوید و اگر با من توافق کنید، بقیه موارد را پیگیری می کنم. کافیست طرف حرف این فرد را باور کند. وقتی نامزد مدیریت به دفتر رئیس سازمان دعوت می شود حتی اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، تصور می کند این فرد واقعا برای او چکش زده است!

متاسفم بگویم در موارد زیادی این اتفاق افتاده! مثلا مدیرعاملی داشتیم که برای دیدن همان دست آدم ها ساعت 7 صبح به یکی از پارک های تهران می رود، تا به اصطلاح پیش از رفتن به سازمان و انتصابش به عنوان مدیرعامل، آخرین توافقات را انجام دهد و پس از آن که حکم مدیرعاملی دریافت کرد، دایم خود را بدهکار آدمی می دانست که 7 صبح در پارک ملاقات کرده!

این وامدار بودن استفاده های بعدی را راحت تر خواهد کرد. وقتی شما زمینه ساز انتصاب فلان مدیرکل یا مدیرعامل شده اید، معمولا او هم پیشنهاد شما را برای انتخاب یکی از معاونان یا مربیانش خواهد پذیرفت! و این معاون و مربی هم وامدار شما خواهند بود و الی آخر...
این راهی است که بعضی ها به سادگی طی کرده اند.

صحبت من از یک تشکیلات سازمان یافته و پیچیده نیست، بلکه تنها از دو، سه نفر صحبت می کنم که با استفاده از خلاهای موجود در ورزش و با شناسایی نقاط ضعف افراد، خود را وارد سیستم مدیریت ورزش کرده اند تا به اهداف خود برسند و اینها آفت ورزش ما خواهند بود.

متاسفانه آدم های اینچنینی به دلیل دستیابی به اطلاعات بدون هیچ سوابق تحصیلی یا ورزشی هر روز قدرتمندتر هم شده اند و الان در برخی رسانه ها صاحب نفوذند.

وقتی مدیر فلان نهاد ورزشی ما کمترین اطلاعاتی راجع به مجموعه تحت مسوولیتش ندارد قاعدتا باید از متخصص ورزش استفاده کند، اما اگر غرورش این اجازه را به او ندهد یا بترسد که آمدن افراد ورزشی موقعیت او را تضعیف کند، در این شرایط دست به دامن همین افرادی می شود .

البته این بحث گسترده است اما فکر می کنم به حد کفایت به آن اشاره کردم. اجازه بدهید راجع به این بحث بیش تر از این صحبت نکنم اما اگر مایل بودید می توانم مشخصات افرادی را که به همین طریق وارد ورزش شده اند و افرادی را که با آنها ارتباط داشته اند، برایتان بیان کنم.

اگر این حرفها را می زنم به این دلیل است که فکر می کنم وظیفه دارم قدمی در راه فوتبال پاک بردارم، وگرنه با حضور در برنامه های تلویزیون و ناپاک خواندن این و آن و از بالای عینک نگاه عاقل اندر سفیه کردن به مجری و مخاطب تلویزیونی و متهم کردن همه نمی شود فوتبال را پاک کرد.

اما چرا از استقلال جدا شدم؟

اساسا جدایی من از استقلال به دلیل عدم استقلال کافی در حوزه مسوولیتم بود.

متاسفم بگویم بر خلاف اظهارات واعظ آشتیانی ایشان درعمل به هیچ نوع سیستم مدیریتی اعتقاد ندارد و چیزی به عنوان کار تشکیلاتی در باشگاه استقلال تنها در حد حرف است. در این باره مراجعه کنید به مصاحبه های سال گذشته آقای زنگی آبادی رئیس فدراسیون دوچرخه سواری در مورد مدیریت آشتیانی.

بر اساس مدیریت آشتیانی در کمیته روابط عمومی همه چیز با دخالت مستقیم مدیرعامل یا مشاورش پیش می رود به حدی که می توانم دستخط های واعظ را به شما نشان دهم که حتی بسیاری از این بیانیه ها و یا مطالب سایت را با قلم خودش می نوشت و اصرار بر آن داشت که با وجود غلط های املایی و انشایی به روی سایت برود!

من به عنوان کارشناس روابط عمومی با باشگاه استقلال قرارداد بستم و طبیعتا به توجه به سوابق کاری ام در مطبوعات و رادیو و تلویزیون و مدرک تحصیلی ام که کارشناسی روزنامه نگاری است، توقع داشتم در کار خودم صاحب اختیاراتی باشم. اختیاراتی که دایم از سوی شخص مدیرعامل تهدید می شد.

زمانی که وارد روابط عمومی استقلال شدم طرحی را با 10 سرفصل به مدیرباشگاه ارائه کردم اما متاسفانه باید بگویم جز یکی، دو بند آن که ناقص اجرا شد، بقیه آن ها به دلیل محدودیت ها و دخالت ها تحقق نیافت.

مثلا ممنوعیت مصاحبه تلفنی پیشنهاد شخص بنده بود اما دقیقا اشاره کرده بودم که با اعمال این محدودیت باید سالن کنفرانس ساختمان باشگاه و ورزشگاه دستگردی برای برگزاری جلسات مطبوعاتی روزانه آماده شود. اتفاقی که هرگز نیفتاد و این به دلیل آن بود که مدیرعامل و مشاورانش تنها به دنبال محدود کردن بازیکنان بودند.

واعظ آشتیانی از زمان حضورش در باشگاه استقلال حتی یک بار در یک کنفرانس خبری حاضر نشده و پیشنهادهای من برای برگزاری نشست های خبری همواره از سوی مدیرعامل و مشاوران باشگاه رد شد. به اعتقاد من عدم برگزاری حتی یک کنفرانس خبری از نقاط تاریک ارتباط رسانه ای باشگاه طی دو سال اخیر است.

عنایت داشته باشید که کنفرانس های بعد از مسابقه یا پیش از بازیهای لیگ قهرمانان هم اجباری بوده و چیزی جز توضیحات فنی سرمربی یا احیانا کاپیتان تیم در آن وجود نداشت.

یکی دیگر از حوزه های خارج از اختیار من ارتباط مسوولان با خبرنگاران بود.

مصاحبه های آقای مدیرعامل از کانال دیگری هماهنگ می شد که این اتفاق در مورد مصاحبه های یکی دو بازیکن خاص یا گاهی سرمربی تیم هم وجود داشت. البته به شخصه علاقمند نبودم تبدیل به یک هماهنگ کننده مصاحبه ها بشوم اما حداقل انتظار داشتم در این قبیل موارد که مستقیما به کمیته من مربوط می شد، در جریان قرار بگیرم.

یا مثلا حضور خبرنگاران همراه استقلال هرگز تابع هیچ ضابطه ای نبود. تا سال گذشته که امیر قلعه نویی در استقلال بود، هیچ خبرنگاری حق همراهی استقلال را در سفرها نداشت، اما امسال وضعیت طور دیگری بود!

تاکید من در سفرهای خارجی همیشه این بوده که خبرنگاران و همراهان تیم در هتلی دیگر مستقر شوند. این قاعده در تمام دنیا رعایت میشود. اما استقلال که سال گذشته حتی یک خبرنگار در کنار خود نمی دید این بار با خبرنگاران و همراهانی مواجه شد که در جلساتشان حاضر می شدند، با آنها سر یک میز غذا می خوردند، در اتوبوس تیم حضور داشتند، به رختکن رفت و آمد می کردند و ...!

یک موضوع دیگر همراهی گروه های تلویزیونی است. سازمان صدا و سیما از تمکن مالی اعزام گروه خود برای پوشش مسابقات تیمهای ایرانی برخوردار است اما وقتی این گروه ها به هزینه باشگاه ها به سفر می روند، چه اتفاقی می افتد؟ نتیجه مستقیم آن حضور گاه و بی گاه آقای مدیر در فلان برنامه تلویزیون است. یعنی تریبون ملی کشور به قیمت تور مسافرتی 3 یا گاهی 4 نفر از عوامل یک برنامه تلویزیونی در اختیار افراد قرار داده می شود!

اگر قرار است باشگاه استقلال از بیت المال چنین امتیازاتی به رسانه ها بدهد، باید تابع ضوابطی باشد و این امتیاز بطور منصفانه تقسیم شود. نه اینکه چون فلان خبرنگار هفته پیش با مدیرعامل مصاحبه داشته یا او را به فلان برنامه تلویزیون دعوت کرده، در کاروان استقلال جا بگیرد.
اینها مباحثی بود که من حسب وظیفه ام بارها تذکر داده بودم اما توجهی به آن نمی شد.

حضور خبرنگاران و عکاسان در محل تمرین هم از موارد ورود آقایان به حوزه روابط عمومی بود.

برگزاری تمرینات استقلال یک یا دو روز پشت درهای بسته ایده ای بود که مرفاوی ارائه کرد و البته به جا هم هست که مربی یک یا دو جلسه با فراغ بال تاکتیک های مورد نظرش را به تیم بدهد و هیچ خبرنگاری از آن مطلع نشود.

من با ایده سرمربی تیم برای یکی دو جلسه تمرین پشت درهای بسته موافق بودم. اما تاکید داشتم حداقل یک روز قبل در این باره به ما اطلاع بدهید تا نمایندگان رسانه ها سرگردان نشوند. و خوب کم و بیش این تعامل وجود داشت.

حتی یک بار که مرفاوی مستقیما با عکاسان ورزشی برخورد کرده بود، به ایشان گفتم که می توانست موضوع را از طریق روابط عمومی به نحوی محترمانه تر حل و فصل کند. همواره معتقدم هر کس باید در جایگاه تعریف شده خود عمل کند. سرمربی تیم و آقای مظلومی مدیرتیم با این موضوع مشکلی نداشتند اما در باشگاه استقلال وضعیت دیگری بود. آقایان چندین بار سعی کردند بنا به سلیقه چند خبرنگار را محدود کنند اما من مقاومت کردم.

متاسفانه نوع نگاه به رسانه ها در دوره مدیریت واعظی آشتیانی فاقد کمترین انعطاف و کاملا غیر حرفه ای بوده است و جالب اینکه یک بار پس از بحث در این باره تاکید داشت شخصا فردی رسانه ای است و از یک فارغ التحصیل رسانه با بیش از 14 سال سابقه کار متخصص تر است!!

زمانی که وارد باشگاه استقلال می شدم، نگرانی من از تیم بزرگسالان بود که به دلیل وجود چهره های نامدار حاضر به همکاری با من نباشند اما باید بگویم به جز یکی، دو بازیکن ، بقیه نفرات و کلیه اعضای کادر فنی ، پزشکی و مدیر تیم نهایت همکاری را در امور رسانه ای با من داشتند. در حقیقت من توانستم در مسایل رسانه ای با تیم استقلال و چهره های محبوب و مشهورش تامل مناسبی داشته باشم اما هرگز نتوانستم چگونگی برخورد با رسانه ها را به مدیریت باشگاه استقلال یاد بدهم.

برای تائید نگاه غیر حرفه ای به رسانه ها کافی است نگاهی به بیانیه ها و شکایت های باشگاه استقلال از رسانه ها در ماه های اخیر بیندازید؛

کافیست یک نفر هم به عنوان مشاور رسانه ای شما از منزلش تماس بگیرد و شما را در مورد مصاحبه فلان مربی یا نقد فلان نویسنده که احیانا دور از چشم شما مانده تحریک کند! خب طبیعی ست که بلافاصله یا بیانه ای می نویسید و روی سایت باشگاه می گذارید و یا شکایت نامه ای تنظیم می کنید و به دادسرا می فرستید!

به جرات می گویم باشگاه استقلال در هیچ دوره ای به اندازه زمان واعظ درگیر مسایل حقوقی نبوده است. به نحوی که دایم دو وکیل حقوقی با باشگاه در تماس باشند. هرچند تعداد حقوق دانانی که در این یک سال به باشگاه مشاوره داده اند، بیش از اینهاست.

علاوه بر این تناقض هایی که در رفتار با رسانه ها و بقیه دیده می شود، جالب توجه است؛

وقتی شما روزنامه نگاران را "قلم به مزد" می خوانید، چگونه است که کم کم بعضی از آنها پشت در اتاق شما ظاهر می شوند؟ یا با گل و شیرینی به دفترشان می روید؟ چگونه است کسانی که در تمام عمر کوتاه مطبوعاتی شان حتی یک مقاله راجع به استقلال ننوشته اند، به جشن صعود استقلال دعوت می شوند و گوشی موبایل هدیه می گیرند؟

بحث لیدرها هم یکی از همین تناقض هاست. اگر این افراد به قول شما لمپن هستند و بی سواد و شما به دنبال لیدر جدید دکتر و مهندس می گردید، چگونه است که همان چهره ها دوباره انتخاب می شوند. آیا اینها هم یک شبه دکترای افتخاری فلسفه گرفته اند؟

وقتی گفته می شود "مدیر ورزشی نیستید" به آقایان بر می خورد. مدیر ورزشی حتما آن نیست که در جوانی اش کنار دو تا تیم فوتبال و والیبال یا احیانا با شورت ورزشی عکس داشته باشد.

مدیر ورزشی کسی است که جوانب ورزش را خود بشناسد. بداند یک ورزشکار، یک مربی، یک باشگاه و ... با چه چالش هایی در طول یک فصل روبرو می شود. بداند که بعضی ها با این تیمهای فوتبال زندگی می کنند. بداند که چطور یک نفر لیدر شده.

اینها آمدند به بهانه لمپن بودن یک عده افرادی را که از بچگی کنار این تیم در مرغوبکار و زمین شماره 2 آزادی بزرگ شده اند و تمام خاطراتشان در تمرین ها و سفرهای تیم به شهرستان ها رقم خورده، تخطئه می کنند، اما نهایتا به جایی می رسند که مجبور می شوند حرف خودشان را برگردانند و لیدر کم توقع استقلال را بالای مجلس بنشانند و هر چند جمله یک بار از زحماتشان تقدیر کنند.

از این دست تناقض ها در استقلال زیاد است، مثلا تبریک به روزنامه ای می گویند که تا همین چند وقت پیش از آنها شکایت کرده بودند! یا تناقض در برخورد با رضا عنایتی؛

سایت استقلال اوایل فصل در مطلبی از عنایتی انتقاد کرد که آن مطلب کاملا بازتاب وقایع درونی استقلال و نگرش مدیریت با عنایتی بود. حالا بعد از جدایی عنایتی به او تبریک قهرمانی می گویند برای اینکه این موضوع را مطرح کنند که مدیر قبلی روابط عمومی با عنایتی مشکل داشته است!

من سوالی دارم؛ آیا باعث اخراج این بازیکن از استقلال هم من بودم؟

اساسا آمدن عنایتی پروسه تخریب قلعه نویی و این بازیکن بود؛ برنامه طوری چیده شد که بگویند "بازیکنی که قلعه نویی می خواست ناجی استقلال در لیگ قهرمانان شود، این عنایتی است که تمام شده! من از دهان آشتیانی شنیدم که گفت: او را آوردیم که ثابت کنیم قلعه نویی اشتباه می کرده است و آخر فصل هم عنایتی را می فرستیم خانه اش!
و خب بعد از اینکه مرفاوی دایم به او بازی می داد، یک لغزش مثل ترک کردن اتوبوس تیم پس از مسابقه با ذوب آهن بدون کسب اجازه کافی بود تا عنایتی قربانی شود.

در مورد حکم کمیته انضباطی باشگاه در مورد 3 بازیکن هم باید بگویم قبل از اتمام جلسه حکم مشخص بود.

بنده شخصا در جلسه بودم وقتی عنایتی توضیحاتش را داد و خارج شد، حتی رئیس کمیته گفت که نیاز به این همه شدت در مجازات نیست، اما آقای واعظ نظر دیگری دارند! و در نهایت حکم همانی شد که قبل از جلسه گفته شده بود!

پروسه تخریب عنایتی تنها پروسه موجود در استقلال نبود. هرچند همه اینها در ادامه پروسه حذف قلعه نویی بود.
من ابتدای فصل به دوستان مطبوعاتی گفته بودم که استقلال به هیچ عنوان بازیکنی بزرگتر از فرهاد مجیدی نمی آورد. چون هر اتفاقی بیفتد، این بازیکن نباید تحت تاثیر کسی قرار بگیرد.

نگاهی به وضعیت بازیکنانی که در تیم یا هم پستی مجیدی هستند یا شرایط بستن بازوبند کاپیتانی استقلال را دارند، بیندازید!

کافی ست نگاهی به اتفاقاتی که برای این نفرات در یک سال گذشته افتاده بیندازید تا درک کنید چه اتفاقاتی افتاده است؛

پیروز قربانی از استقلال کنار گذاشته می شود چون مدعی کاپیتانی استقلال است.

رضا عنایتی با آن وضعیت مجبور به ترک باشگاه می شود چون هم همپستی مجیدی است و هم با سابقه تر از اوست.

آرش برهانی آقای گل فصل گذشته است اما تعداد بازیهایی که از ابتدا برای استقلال به میدان رفته به تعداد انگشتان دست هم نمی رسد ! حسین کاظمی ، سیاوش اکبرپور و امیرحسین صادقی هم در مقاطعی با چالش هایی روبرو شدند که بعضی از آنها رسانه ای شد.

دلیل این ها شخص مجیدی نیست بلکه کسی است که دوست دارد همه چیز را برای او فراهم کند.

توجه داشته باشید حرفهایی که من زدم هیچ یک فنی نیست و من با کیفیت فنی کار این بازیکنان کاری ندارم. چون این مسایل کاملا از هم جدا هستند. من اعتقاد دارم موفقیت تیم استقلال در ماهیت این قضایا تغییری ایجاد نمی کند چه بسا که اگر این موارد نبود استقلال نتایج بهتری می گرفت.

آروزی قلبی من موفقیت استقلال است و چه زمانی که هوادار این تیم بودم و چه از سال 75 که کار مطبوعاتی ام را به صورت افتخاری با هفته نامه استقلال جوان آغاز کردم، به دنبال موفقیت استقلال بوده ام. به همین دلیل امیدوارم این مصاحبه با حفظ امانتداری پس از دیدار استقلال – الشباب منتشر شود تا بازتاب آن در اردوی استقلال تاثیری بر روند تیم نگذارد.

پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 11:47 صبح

 

 مادران سه کوهنورد آمریکایی با چادر و مقنعه وارد تهران شدند .این سه مادر آمریکایی که با پوشش کامل حجاب اسلامی وارد فرودگاه بین المللی امام خمینی شدند ، در بدو ورود انگشت نگاری شدند .
مادران سه کوهنورد متهم به جاسوسی در ایران شب چهارشنبه با پرواز هوایی امارات و از طریق دبی به ایران آمدند تا با فرزندانشان دیدار کنند.

پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 11:46 صبح
 

 

  سیستم تلفنی تیم فوتبال منچستر یونایتد هک شد. به گزارش دیلی میرور مظنونانی که ظاهرا طرفدار تیم چلسی هستند در اقدامی بی سابقه سیستم تلفنی باشگاه منچستر یونایتد انگلیس را هک کردند.

بر این اساس هر کسی که در روز تعطیل برای گرفتن اطلاعات به باشگاه زنگ می زد با پیامی که از زبان یکی از طرفداران چلسی بعنوان قهرمان فریاد زده می شد را می شنید. به گفته یکی از تلفن زنندگان وقتی جهت گرفتن اطلاعات در مورد باشگاه تلفن کرد با صدای یکی از طرفداران تیم چلسی که جام را از منچستر ربودند، مواجه شده که گفته ما قهرمان هستیم. مقامات مسوول پس از اطلاع از این موضوع به پلیس گزارش کرده وسیستم تلفنی را موقتا از کار انداختند. هنوز مسوولان چلسی در این باره اظهار نظر نکرده اند اما قطعا فرد یا افرادی که طرفدار تیم چلسی بوده اند با هک کردن سیستم تلفنی منچستر، آنرا روی پیغام گیر خودکار فرد دیگری که پیام ظبط شده داشته دایورت کرده اند. پلیس می گوید به کارگران شرکتی که سرویس مخابراتی در اختیار منچستر یونایتد قرار داده اند، مظنون هستند. چلسی هفته گذشته با برد یک بر صفر مقابل پورتس موث جام قهرمانی را بالای سر برد و منچستر را از دستیابی به این عنوان که برایش بسیار تلاش کرده بود ناکام گذاشت. یکی از مقامات منچستر یونایتد ضمن تایید این مطلب افزود ما بلافاصله سیستم را از مدار خارج ساختیم و پلیس در حال انجام تحقیقات بیشتر درباره مظنونین این کار هستند.

دستگیری هکر اوکراینی  TJX در هندوستان

یکی از 11 هکری که سیستم کارتهای اعتباری شرکت ورشکسته TJX را هک کرده بود، در هندوستان دستگیر شد. هکر اوکراینی که قصد پرواز به ترکیه را داشت در دهلی نو دستگیر شد. سرگئی والری.ویچ از جزایر گوآ حرکت کرده و از فرودگاه دهلی نو قصد رفتن به ترکیه را داشت که توسط مقامات هندی بازداشت شد. این دستگیری پیروزی عمده ای برای سیستم قضایی امریکا درباره پرونده TJX  است. سرگئی بهمراه 10 هکر دیگر بزرگترین سرقت کارتهای اعتباری در امریکا را با دزدیدن 45 میلیون کارت اعتباری و فروش آنها در اینترنت انجام دادند. رهبر این گروه یعنی گونزالس پس از محاکمه به 20 سال زندان محکوم شد. استرداد هکرها از اروپای شرقی به امریکا در این پرونده معضلی شده بود که ظاهرا هندیها قصد استرداد وی را به امریکا دارند. در آگوست سال 2008 شبکه بزرگ متعلق به TJX و خرده فروشان اینترنتی وابسته به ان توسط 11 هکر شکسته شده و اطلاعات کارت اعتباری مربوط به 45 میلیون کاربر لو رفت و انها با فروش کارتها روی اینترنت پول هنگفتی را بدست آوردند. البرت گونزالس مغز متفکر این حمله در ماه مارس امسال در سه پرونده مربوط به ایالتهای ماساچوست، نیوجرسی و نیو یورک گناهکار شناخته شده و به 20 سال زندان محکوم شد.

هکر انگلیسی به امریکا مسترد نمی شود

انگلیسیها در مورد استرداد مک کینون هکر معروف ناسا (تصویرش در خبر دیده می شود) تجدید نظر می کنند. وکلای مدافع گری مک کینون پس از تغییر وزیر کشور در نامه ای خطاب به وزیر جدید از وی خواستند از استرداد هکری که ناسا را هک کرده و امریکایی ها به ظاهر 70 سال زندان برایش در نظر گرفته اند، جلوگیری کند. احزاب محافظه کار و لیبرال دموکرات که قدرت را در انگلیس بدست گرفته اند پیشتر با دادگاهی شدن مک کینون در امریکا مخالفت کرده اند و حالا خانواده هکر و تیم حقوقی اش امیدوارند دولت جدید جلوی استرداد را بگیرد. اسکاتلندی الاصل ساکن شمال لندن متهم است که در سالهای 2001 و 2002 به درون 97 رایانه نظامی و علمی ناسا نفوذ کرده و تحت نام سولو اطلاعات محرمانه را به سرقت برده است. ناسا، نیروی دریایی، وزارت دفاع و صنایع هوایی و ارتش امریکا از جمله قربانیان وی بوده اند. این هکر گفته فقط به قصد کنجکاوی و فهمیدن درباره یو.فوها (آدم فضاییها) دست به چنین کاری زده است. امریکاییها اما می گویند وی اطلاعات روی 2000 رایانه ارتش و 300 شبکه متصل به نیروی دریایی را در حوادث 11 سپتامبر و بعد از آن پاک کرده است که حداقل 70 سال زندان در پی خواهد داشت. امریکا گفته هزینه ناشی از بازگرداندن اطلاعات 800 هزار دلار شده است که خسارت سنگینی محسوب می شود. اما مک کینون می گوید به قصد یوفو وارد سیستم هایی شده که نه پسورد داشته و نه فایروال و اصلا چیزی را پاک نکرده است. وی پیامی مبنی بر تروریست پروری امریکایی ها در 11 سپتامبر پخش نمود که موجب عصبانیت بوش و دولتش در بحبوحه بحران شد. وی پس از دستگیری توسط مقامات انگلیسی 6 ماه حبس محکوم شد که در همان موقع سر و کله امریکایی ها سر قضیه استرداد پیدا شد. اگر وی در امریکا برده شده و محکوم شود، 70 سال زندان در انتظارش خواهد بود.

مک آفی: هکرها با هوشتر و کاسب تر شده اند

در گزارش فصل اول سال 2010 مک افی در گزارشی اعلام کرد هکرها نسبت به قبل طماع تر شده و دنبال مسائل مادی هستند. بر این اساس مک آفی در فصل اول سال 2010 میلادی بیش از 3.75 میلیون گزارش تهدید و حفره پذیری و هک دریافت کرده که 4 میلیون نسبت به مدت مشابه آن در سال قبل بیشتر است. حقه فیشینگ یا ارسال ایمیل جعلی با اعلام حوادث زمین لرزه و آتشفشان و ... بیشتر شده و قربانیان بیشتری بدام کلاهبرداران افتاده اند. میزان اسپم خرج شده از رایانه های آسیایی بخصوص چینی چند برابر افزایش یافته است.

دولت هند علیه چین و پاکستان هکر استخدام می کند

حکومت هند پس از مورد حمله قرار گرفتن از سوی هکرهای چینی و پاکستانی هکر استخدام می کند. وزارت دفاع و امنیت هند اعلام کرد شبکه های هند تحت حمله چین و پاکستان قرار گرفته و انها دنبال هکرهای هندی هستند تا جلوی نفوذ انها را بگیرند. آنکیت فادیا که خود روزی جوانترین هکر با اخلاق هند بود در همکاری با دولت هند شروع به جمع آوری هکرهای با اخلاق کرده است. مشاوران امنیتی در کانادا و امریکا چندی پیش اعلام کردند  شبکه های هند آسیب پذیر شده و چینی ها بدان حمله می کنند. به گفته فادیا هند برای در امان ماندن از نفوذ دشمنان باید خود را به هکرهای با اخلاق مجهز کند.

گناهکار شناخته شدن مامور سابق امنیتی بعنوان هکر بد اخلاق

مامور سابق امنیتی به اتهام تلاش برای خاموش کردن سیستم رایانه ای مرکز پزشکی گناهکار شناخته شده و به 10 سال زندان محکوم شد. جسی ویلیامز مک گرو 25 ساله متهم است با نفوذ غیر قانونی به مرکز پزشکی در ارلینگتون تگزاس یک روز قبل از ترک شغلش سعی کرده آنرا از کار بیندازد. ماموران فدرال در دادگاه ثابت کردند که وی رهبر یک گروه هکری بنام Electronic Tribulation Army و نامش در این گروه خرابکار بنام Ghost Exodus بوده که متن اظهاراتش مبنی بر هک کردن سیستم مرکز پزشکی موجود ثبت شده است. این مامور سابق سیستم گرمایش و سرمایش کلینیک را نیز از راه دور تحت کنترل خود در آورده بودو با ارسال کدهای مخرب روی شبکه مدارک مریض ها را به سرقت برده بود.

تقاضای آهنگ مورد علاقه هکر آلمانی که 22 هزار آدرس ایمیل دزدیده بود

هکر آلمانی با دزدیدن 22 هزار ایمیل از یک مرکز رادیویی درخواستی عجیب و غریب از مدیر آن کرد. هکر مذکور با دزدیدن دیتابیس مربوط به شنوندگان این ایستگاه رادیویی در خواست کرد تا آهنگ مورد علاقه اش پخش شودف در غیر این صورت تمامی آدرس ها را روی اینترنت منتشر خواهد کرد. وی با ارسال بکدور دیتابیس نا امن شبکه رادیویی 3FM را مورد هدف قرار داده بود. البته آهنگ مورد نظرش پخش نشده و وی فهرست دیتابیس را منتشر کرده و پلیس هم در جریان است. این هکر سال گذشته نیز با تکرار عملش آدرس ایمیل 46 هزار خواننده مجله آلمانی Autoweek را نیز به سرقت برده بود. Darkc0k در ایمیلی اعلام کرد که فقط جهت تفریح و گوش دادن به آهنگ مورد علاقه اش مربوط به دهه 1970 این کار را کرده است. پلیس وی را تحت تعقیب قرار داده اما هنوز موفق به دستگیری وی نشده است.


پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 11:45 صبح

 

 امام جمعه موقت تهران آیت الله بهجت را رجلی الهی دانست و گفت :‌ ایشان بدنشان اینجا بود، اما قلب ایشان اصلا به این دنیا آشنا نشد و محرمیتی با این دنیا پیدا نکرد. جسمشان اینجا بود، اما مامور آن دنیا بود.

 حجت الاسلام صدیقی در گفت وگو با وطن امروز درباره ابعاد شخصیتی آیت الله بهجت چنین می گوید :

• قبل از به دنیا آمدن آیت‌الله بهجت، پدر ایشان به بیماری سختی دچار شده و در زمان بیماری، صدایی می‌شنود و کسی به ایشان می‌گوید که محمدتقی در راه است. همین امر نشان می‌دهد که آیت‌الله محمدتقی بهجت ذخیرهًْ‌‌الله است و گوهر خاص و نایابی است که خداوند عطا کرد.

• مرحوم آقای بهجت قبل از 18 سالگی به درجه اجتهاد رسیدند.

• با یک واسطه از شیخ عباس قوچانی نقل می‌کنند که محضر استادمان میرزاعلی آقای قاضی بودیم، استاد فرمودند شیخ محمدتقی بهجت نامه‌ای نوشته و در این نامه مساله‌ای را سؤال کرده است. اگر کسی 3 روز روح را از بدن خارج کند حال که روح به بدن باز‌گردد آیا باید قضای نماز را به جای آورد؟ استاد بیان کردند که من مطمئن هستم این کار، کار خود شیخ محمدتقی بهجت است و ایشان سیر ملکوتی داشته است.

• ایشان در نماز، نماز نمی‌دید، بلکه خدا را می‌دید. وقتی نماز می‌خواند 3 روز بدنش خسته بود. عده‌ای می‌گفتند ما نگران نماز آقا بودیم و درخواست داشتیم که از نماز مستحبی خود کم کنند. یکی از مراجع قم بیان می‌کردند که آیت‌الله بهجت نقال نیست و هرچه می‌گوید جزو جانش است.

• در آن زمان که مبارزه با شاه باب نبود، جمعی آمده بودند خدمت مرحوم آیت‌الله بروجردی و اعلام آمادگی کرده بودند که اگر ایشان دستور دهند، حاضرند علیه شاه قیام کنند. آیت‌الله بروجردی از این امر استقبال نکرده بودند و اجازه چنین حرکتی را نداده بودند. بعدها در جمعی فرموده بودند «با فرض اینکه شاه از سلطنت خلع شد، چه کسی را می‌توانیم برای اداره مملکت معرفی کنیم.» لذا دلیل عدم حمایت ایشان از این حرکت، این احساس بود که شخصی برای جایگزینی شاه نداریم. مرحوم آقای بهجت همان زمان فرموده بودند «چرا نمی‌توان کسی را پیدا کرد؟ با توکل بر خدا و پس از شروع حرکت و سقوط شاه، شخص جایگزین او پیدا می‌شود» لذا در اوج عرفان و فقاهت مسائل سیاسی آن زمان را دقیقا رصد کرده و از حرکت‌های ضد شاه حمایت می‌کرد.

• آیت‌الله بهجت به علت علاقه وافری که به امام خمینی داشتند از ابتدای نهضت همراه ایشان بودند. متقابلا علاقه امام به آیت‌الله بهجت نیز فوق‌العاده بود. حضرت امام می‌گفتند که آقای بهجت صاحب موت اختیاری است و قدرت خلع دارد و می‌تواند روح را از بدن خودش خارج کند.

• اطرافیان امام (ره) مثل آقای مسعودی نقل می‌کردند، امام آن روزی که بنا بود به دیدار آیت‌الله بهجت بروند ذوق و شوقی وصف‌نشدنی داشتند و وقتی وارد اتاق محقر آقای بهجت ‌شدیم، امام با نگاهی که به ما ‌کردند، ‌فهمیدیم که ایشان دوست دارند خلوت بشود و 2 نفری با هم سخن بگویند و اینکه میان این عاشق و معشوق چه می‌گذشت، خود و خدایشان می‌دانند.

• مرحوم آقای بهجت در زمان بیماری حضرت امام، خیلی برای شفایشان دعا کردند، ایشان می‌فرمودند: «در حال تعقیبات نماز صبح بودم که مکاشفه‌ای برایم پیش آمد؛ امام با صورت نورانی و در حال تبسم از جلوی من رد شدند.

• ایشان مسیرشان و عادتشان این بود که در امور مدیریتی کشور دخالت نمی‌کردند که این خودش تقویت مدیریت کشور و رهبری بود. ولی دلسوزی و دعایشان را داشتند و در خلوت‌ها،‌ آنچه لازم خیرخواهی بود به آقایان می‌فرمودند.

• در جریان فتنه 18 تیر، آقازاده مقام معظم رهبری با مرحوم آقای بهجت دیداری داشتند که مرحوم آیت‌الله بروجردی هم در آن جلسه حضور داشتند. آیت‌الله بهجت به آقازاده رهبر انقلاب فرمودند، به پدر سلام برسانید و بگویید محکم در جای خودش بنشیند، دشمنان می‌خواهند پدر شما را از جایگاهش بلند و ضربه‌های سنگینی را به نظام وارد کنند.

• منبع موثقی از آیت‌الله بهجت نقل کردند که ایشان در خواب دیدند که حضرت امام زمان(عج) در مجلسی حضور داشتند،‌ علمای بزرگ اسلام هم در خدمت آقا امام زمان(عج) بودند،‌ آیت‌الله خامنه‌ای وارد شدند و امام زمان (عج) جلوی پای ایشان تمام قد بلند شدند و برای ایشان جایی برای نشستن باز کردند.

• در خواب یا مکاشفه‌ای ایشان خطری را نسبت به انقلاب پیش‌بینی کرده بودند و به مقام معظم رهبری پیغام دادند که خطری را نسبت به انقلاب پیش‌بینی کرده‌اند و توصیه صدقه و دعاهای خاص را به ایشان کردند و فرمودند، آنچه از من ساخته بود نیز انجام دادم.


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ