قال على(ع): و کانت فاطمة(س) لا تدع احدا من اهلها ینام تلک اللیلة - لیلة القدر - و تداویهم بقلة الطعامو تتاهب لها من النهار و تقول: محروم من حرم خیرها.
حضرت على(ع) فرمود: فاطمه(س) نمىگذاشت کسى از اهل خانه در شب هاى قدر به خواب رود به آنان غذاى کم مىداد و از روز قبل براى احیاى شب قدر آماده مىشد و مىفرمود: محروم کسى است که از برکات این شب محروم باشد.
دو رکعت نماز
قال ابوعبدالله الصادق(ع):
کان لامى فاطمة صلاة تصلیها علمها جبرئیل، رکعتان تقرء فى الاولى: الحمد مرة و: انا انزلناه فى لیلة القدر، ماة مرة و فى الثانیة: الحمد مرة و ماة مرة: قل هو الله احد، فاذا سلمتسبحت تسبیح الطاهرة علیها السلام.
امام صادق(ع) فرمود:
مادرم فاطمه(س) همواره دو رکعت نماز را مىخواند که جبرئیل به او آموخته بود، در رکعت اول آن پس از حمد صد بار سوره قدر و در رکعت دوم پس از حمد، صد بار سوره توحید را مىخوانى، و پس از سلام نماز تسبیحات حضرتش را نیز مىگویى.
کویت اعلام کرد اقدامات لازم را برای رویارویی با نشت احتمالی رادیواکتیوی از نیروگاه اتمی بوشهر انجام داده است.
به گزارش روزنامه الاتحاد چاپ ابوظبی، "سمیر العصفور " معاون امور خدمات در وزارت بهداشت کویت با اشاره به اینکه نیروگاه بوشهر حدود 250 تا 300 کیلومتر از کویت فاصله دارد گفت: این وزارتخانه آماده است تا با هر فاجعه نشت احتمالی رادیواکتیوی از نیروگاه اتمی بوشهر مقابله کند.
العصفور ادامه داد: انبارهای استراتژیک به میزان لازم برای درمان افراد در برابر تشعشعات هسته ای ایجاد شده اند. هم اکنون در بیمارستان های کویت ، 60 میلیون عدد قرص یود در بسته های قرص پتاسیم 65 میلی گرم برای همه سنین به جز کودکان زیر سه سال وجود دارد.
این مقام وزارت بهداشت کویت اضافه کرد: در راستای مقابله با نشت احتمالی رادیواکتیوی در نیروگاه بوشهر، 150 هزار بطری از داروی ید به صورت مایع وجود دارد تا مردم در وضعیت اضطراری از آن مصرف کنند. این مقدار برای شهروندان کویتی و اتباع بیگانه مقیم این کشور کفایت می کند.
وی توضیح داد: وزارت بهداشت کویت طرح همه جانبه ای را برای مقابله با خطرات احتمالی ناشی از حوادث نشت رادیو اکتیوی در کویت یا از تاسیسات هسته ای ایران یا از دیگر تاسیسات هسته ای، تهیه و تنظیم کرده است . همچنین اداره پیشگیری از نشت اشعه و کمیته پیشگیری از نشت اشعه در وزارت بهداشت کویت با هماهنگی وزارت کشور چند طرح برای حالت فوق العاده حوادث نشت هسته ای تهیه و تنظیم کرده اند.
العصفور افزود: شبکه ای برای رصد اشعه ها شامل 15 ایستگاه ثابت در مناطق مختلف کشور کویت و دو ایستگاه متحرک، راه اندازی شده اند که هم اکنون وضعیت کویت در زمینه اشعه، عادی است.
پیش از این جمعی از نمایندگان کویتی نیز از مقامات اجرایی این کشور خواسته بودند تا اقداماتی را در برابر آسیب های احتمالی از نیروگاه اتمی بوشهر در کویت در پیش بگیرند.
از میان کشورهای منطقه ، کویت ،بیشترین جنجال را درباره نیروگاه بوشهر به راه انداخته است ؛ این در حالی است که نیروگاه اتمی بوشهر ، بر اساس استانداردهای فنی و ایمنی آژانس بین المللی انرژی اتمی راه اندازی شده و اصولاً بدون دارا بودن این استانداردها ، آژانس بین المللی انرژِی اتمی به آن اجازه آغاز فعالیت نمی داد.
تقریباً هزار و چهارصد و بیست و شش سال از نزول قرآن کریم می گذرد . هر سال به فرمان خدائی که متکلّم این کلام است ، سالگردی گرانقدر تشکیل می شود . لذا با همان جلال و شکوه فرشتگانی که بار اوّل قرآن را آورده بودند ، در خدمت روح از آسمان غیب تنزّل می کنند و بر ولی عصر نازل می شوند .
هنگام نزول قرآن ، احیای خاطرة هر سالة او هم گوشزد شد . هم با ماضی و هم با مضارع یاد شد . فرمود : إنّا أنزَلناهُ فِی لَیلَهِ القَدر(1)، یعنی این کتاب را ما در شب قدر نازل کرده ایم ، و هم در تجلیل شب قدر اینچنین فرمود : وَ مَا اَدراکَ مَا لِیلَهُ القَدر . لِیلَهُ القَدرِ خِیرٌ مِنْ ألفِ شَهر . تَنَزَّلُ المَلائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیها بِإذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ اَمرْ . سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطلَعِ الفَجْر(2). یعنی این قرآن که در شب قدر نازل شد ، با جلال و شکوه فرود آمد و به دستور خدا هر ساله آن جلال و شکوه تکرار می شود . اینچنین نیست که إنّا أنزَلناهُ فِی لِیلَهِ القَدر و پایان پذیرفته باشد ! بلکه اینطور است : تَنَزَّلُ المَلائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلّ اَمرْ . هر ساله ملائکه در خدمت روح همة حقائق قرآن را أعم از تفسیر و تکوین پائین می آورند .
مرحوم کُلینی بابی در جامع کافی عقد کرد که بعضی از امامان ما (علیهم السَّلام) فرمودند : شما برای اثبات ادامة ولایت به سورة قدر استدلال کنید . تقریر استدلال هم به این بیان است ؛ فرمود : به مخالفین بگوئید آیا نبی اکرم رحلت کرد ، شب قدر هم از بین رفت ، یا شب قدر هست ؟ آنها ناچار می گویند : شب قدر هست . یعنی هر سال ماه مبارکی دارد ، و در هر ماه مبارکی شب قدر هست . فرمود : از آنها بپرسید : این که خدا فرمود : در شب قدر فرشته ها امور را نازل می کنند ، بر کی نازل می شوند ؟ اگر مقدّرات و حقائق را نازل کرده اند که به همراه ببرند و به کسی ندهد ، پس چرا آوردند ؟ اگر بنا شد مقدّرات و معارف را بر کسی عرضه کنند ، آن کس کیست ؟ آن کس که همة فرشتگان به اتّفاق روح ، همة امور را نازل می کنند و بر او گزارش می دهند ، کیست ؟ او ولی امر است . او امام آن زمان است .
در هر زمان ای ولی معصوم هست که مهبَط وحی است . منتها وحی تشریعی به پایان رسید ، آن وحی های تصدیقی و تکوینی و تبیینی و تفسیری و تشریعی همچنان مستدام است . لذا در بَدئ پیدایش نزول قرآن ، ذات أقدس إله دستور داد که هر ساله خاطرة گرانبار نزول قرآن را گرامی بدارند و امشب احتمالاً یکی از شب هائی است که لیلة قدر است . لذا فرشتگان در خدمت روح همة امور را با سلامت به وجود مبارک ولی عصر عرضه می کنند . بعد به اذن ولی عصر به مجالس مؤمنین سری می زنند و به آنها سلام می کنند . و فیض ای که به ولی عصر رسید ، به دستور آن حضرت به افراد مستعد می رسانند . کسانی که ارتباط شان با ولی عصر برقرار است ، نشانه های شب قدر را هم درک می کنند .
از ائمه (علیهم السَّلام) سئوال کردند که علامت شب قدر چیست ؟ فرمود : آن نسیم ملایم که به شما بوزد ، معلوم می شود شب قدر را درک کرده اید . اگر زمستان باشد ، احساس سرما نمی کنید . و اگر تابستان گرم باشد ، احساس گرما نمی کنید . اگر یک همچنین حالی در شما پیدا شد ، این نسیم قدر است . علامت دیگر اینکه : اگر بُوی خوبی به مشام شما رسید ، این نشانة قدر است .
گاهی یعقوب ای می خواهد که بوی یوسف را از فاصلة هشتاد فرسخ استشمام کند ، بگوید : إنّی لَأجِدُ رِیحِ یُوسُفَ لُولا أنْ تُفَنِّدُونْ (3). آن کس که پیرهن یوسف را در دست دارد ، بوی یوسف را استشمام نمی کند ! ولی یعقوب از فاصلة هشتاد فرسخی بُوی یوسف استشمام می کند . فَلَمّا فَصَلَتِ العِیرْ (4)، همین که قافله از مرز مصر حرکت کرد ، یعقوب فرمود : من بُوی یوسف می شنوم ! استشمام نمی کنی . ولایت بُوئی دارد ، نبوّت بُوئی دارد ، یوسف هر عصر بُوئی دارد ، شب قدر بُوئی دارد . اگر کسی شامّة جان اش باز شد ، این بُو را می شنود . و اگر آن لامسة جان اش باز باشد ، این نسیم خنک را حسّ می کند . جریان چشم و گوش در قرآن آمده ، جریان شامّة معنوی هم در قرآن آمده . خدا بعضی را بصیر و بعضی را کُور می داند . می گوید : برخی کُور اند ، امّا نه چشم سرشان ، بلکه چشم دلشان کُور است . إنَّهَا لا تَعمَی الأبصارْ وَ لکِنْ تَعمَی القُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُور (5). معلوم می شود بعضی ها قلب شان بیناست ، بعضی دلشان کُور است . آن دلی که چشم دارد ، شامّه هم دارد ، ذائقه هم دارد ، لامسه هم دارد .
ایّام ماه مبارک رمضان ، ایّام روزه است . در کتاب صوم ، روزة واجب و مستحب و حرام و مکروه را مطرح می کند . یکی از روزه هائی که گفته اند حرام است ، روزة وصال است . یعنی انسان طرزی نیّت کند که بگوید : من از این سحر تا آن سحر ، یک روز و شب را نیّت می کنم که روزه بگیرم و همچنین فردا را که شب چیزی نخورد و این نخوردن را به حساب روز و روزه بیاورد و نیّت کند . یک وقت کسی در شب ماه مبارک اشتها به غذا ندارد ، آن خارج از بحث است . یا در غیر ماه مبارک شب چیزی نمی خورد ، آن خارج از بحث است . ولی یک وقت نیّت می کند که من شب و روز را روزه بگیرم که شب هم مثل روز جزء مَنوّی او باشد . دو روز را با یک شب نیّت کند ، این را می گویند : (صُوم وصال) . یک شب و روز ، دو روز و یک شب ؛ دو تفسیر برای صوم وصال آمده است ؛
این معنا برای غیر پیغمبر حرام است . رسول اکرم فرمود : صوم وصال ممنوع است . اصحاب عرض کردند : پس شما چرا اینچنین می کنید ؟ فرمود : شما مثل من نیستید . آنچه که مرحوم صدوق در مَنْ لا یَحضُر نقل کرد ، با آنچه را که در جوامع روائی اهل سنّت است ، مختصر فرق می کند . ولی یک حدیثی است معروف و فریقین نقل کرده اند که وجود مبارک نبی اکرم فرمود : شما مثل من نیستید . إنّی اَبِیتُ عِندَ رَبّی یُطْعِمُنِی وَ یَسقِینْ (6). من مهمان خدایم ، در نزد خدا بیتوته می کنم ، از غذای خدا و آشامیدنی های الهی بهره می برم و مقاومت می کنم . من اگر ظاهراً صائم ام ، باطناً در کنار سفرة خدا نشسته ام . احساس گرسنگی و تشنگی نمی کنم . این مقام برای نبی اکرم هست .
به ما گفتند : شما در ماه مبارک مهمان خدائید . اگر صوم وصال ممنوع است ، این صوم عادی که جائز و واجب است . برخی در روز که صائم اند ، مهمان خدایند . نه تنها جان شان از معارف طرفی می بندد ، بلکه جسم شان هم احساس رنج نمی کند . این حال را انسان در این فرصت ها مسئلت کند . نشانه های شب قدر را با لامسة دل ، با شامّه جان می توان درک کرد . این هم مطلب دیگر .
و چون مهم ترین کار برای شب قدر دعاست و این ایّام و لیالی متعلّق به علیّ بن أبیطالب ، امیر المؤمنین (علیه آلاف التحیّه والثناء) است ، چه بهتر که دعا را از زبان این داعی بشنویم .
اوّلاً ادب دعا را امیرالمؤمنین (علیه السَّلام) به ما آموخت . فرمود : اَلدّاعِی بِلا عَمَلْ کَالرّامِی بِلا وَتَرْ (7). فرمود : آنکه دعا می کند و عمل ندارد ، مثل تیراندازی است که تیر دارد ، ولی وَتر ندارد . (وَتر) آن کمان مُنهنی است که جلوی این تیر تند تیز را می گیرد و او را راهنمائی می کند . فرمود : اگر کسی تیرانداز است ، یک کمان ای لازم دارد که این کمان منهنی این تیر تیز را تعدیل کند ، راهنمائی کند . اگر کسی بی عمل دعا می کند ، مثل تیر انداز بی کمان است . بهترین عمل صفای دل است . بهترین راه برای صفای دل این است که هم در مسئله توحید برای غیر خدا راه باز نکنیم ، هم در مسائل اجتماعی کینة احدی را در دل راه ندهیم . مطمئن باشیم اگر کسی این دو رکن را فراهم کرد ؛ یعنی در کار خدا اَحدی را شریک قرار نداد ، در مسائل اجتماعی کینة هیچ مسلمانی را در دل نداشت ، این دو رکن را که فراهم کرد ، این دعوت کننده ، این داعی یک تیر انداز ماهری است که هم تیر تیز دارد و هم کمان مُنهنی . آنگاه خود حضرت که واجد شرائط دعاست ، نیایش هائی دارد که در آن نیایش همّت های بلند را تعلیم می دهد و برای همة مسلمانها مسئلت می کند .
شما دعاهای حضرت را در نهج البلاغه که تحلیل می کنید ، می بینید یا سعادت می خواهد ، یا شهادت می خواهد ، یا رفاقت با انبیاء می خواهد ، یا کرامت می خواهد ، یا عافیت می خواهد ، یا سلامت می خواهد ، یا فتوّت و رادمردی و مردانگی می خواهد و یا عزّت !
ببینید دعاهای حضرت از این عناصر محوری بیرون نمی رود . در آن عهد نامة معروف که برای مالک اشتر نوشت ، در پایان عهد نامه دعا کرد ؛ فرمود : مالک ! من برای خود و برای تو از خدا سعادت و شهادت طلب می کنم ! از خدا می خواهم : أنْ یَختِمَ لِی وَ لَکَ السَّعادَهَ وَ الشَّهادَه إنّا للهِ وَ إنّا إلِیهِ الرّاجِعُونْ (8). من سعادت را ، شهادت را برای خود و برای تو مسئلت می کنم .
در آن دعاهای عمومی می گوید : نَسأَلُ اللهُ مَنازِلَ الشُّهَداء وَ مَعایِشَهَ السُّعَداء وَ مُفارَقَهَ الأنبیاء (9). ما برای همگان سعادت و منزلة شهدا و رفاقت با انبیاء را می خواهیم . به خدا عرض می کند : وَاجْمَعْ بِینَنَا وَ بِینَهُ . نوع این دعاها به صیغة جمع است .
می گوید : خدایا ! بین ما و بین رسول ات ، وَاجْمَعْ بِینَنَا وَ بِینَهُ فِی بَرْدِ العِیشْ وَ قَرارِ النِّعْمَه وَ مُنتَهَی الطُمَأنِینَهِ وَ تُحَفِ الکِرامَه (10). خدایا ! بین همة ما ونبی ات در آن قرارگاه عیش و زندگی جمع بکن ، و در آن آرامش و خنکی سعادت و زندگی جمع بکن ! در کمال طمأنینه ما را با او سهیم بکن ! آن کرامت ها را که تحفة پیغمبر می کنی ، ما را بهره مند بکن ! مُنتَهَی الطُمَأنِینِه وَ تُحَفِ الکِرامَه .
در میدان جنگ دو دعای آموزنده دارد ؛ هنگامی که جنگ شروع می شد ، عرض می کرد : خدایا ! اَللّهُمَّ إنّا نَشکُو إلِیکَ غِیبَهَ وَلِیّنَا وَ کَثرَهِ عَدُوِّنَا وَ تَشتُتَ اَهوائَنَا . رَبَّنَا افْتَحْ بِینَنَا وَ بِینَ قُومِنَا بِالحَقّ (11). عرض می کرد : خدایا ! ما از نبود پیغمبر به تو شکایت می کنیم . چون پیغمبر ، آن رکن طمأنینه را ما از دست داده ایم .
در هفدة ماه مبارک در جریان بَدر که اوّلین جنگ نابرابری بود که مسلمانها می دیدند ، امیر المؤمنین فرمود : همه آن شب متوحّش بودند و متزلزل . تنها کسی که هیچ حادثه ای برای او نبود ، رسول اکرم بود . فرمود : در شب جنگ بَدر تا صبح کنار درخت پیغمبر مشغول مناجات بود ، گویا اصلاً فردا جنگی نیست ، و امشب شب حمله نیست ! آن یک حساب دیگری بود . لذا امیرالمؤمنین عرض می کند : خدایا ! ما از نبود پیغمبر به تو شکایت می کنیم و از اختلاف درونی به تو پناه می بریم و شکایت می کنیم .
آنگاه دعائی که بعض از انبیاء داشتند که در قرآن آمده است ، همان دعا را امیر المؤمنین دارد که : رَبَّنَا افْتِحْ بِِینَنَا وَ بِینَ قُومِنا بِالحَقّ . این در آغاز جنگ . در ناعرة جنگ عرض می کند : خدایا ! ما گرچه شهادت طلب کردیم ، امّا فتوّت و مردانگی هم می خواهیم . اَللّهُمَّ إنْ اَظهَرتَنَا عَلَیهِمْ وَ جَنِّبنَا البَغی وَ سَدِّدْنا بِالحَقّ . وَ إنْ اَظهَرْتَهُمْ عَلَینَا فَارزُقنَا الشَّهادَه وَاعْصِمنَا مِنَ الفِتنَه (12). اگر ما را بر آنها غالب کردی ، ما فاتح شدیم ، توفیقی بده که تعدّی و تجاوز به زیر دست را روا ندانیم . به اسیران رحم بکنیم .
همین علی که بعد از ضربت خوردن شب نوزدهم دستور داد به قاتل من مدارا کنید ؛ در میدان جنگ مردانگی از خدا خواست و می خواست . عرض می کرد : خدایا ! آن توفیق را بده که اگر ما فاتح و پیروز شدیم ، بر دشمن ستم نکنیم . و اگر مصلحت بود که آنها ما را شکست بدهند ، مرگ ما را مرگ شهید قرار بده . ما را از فتنه و بَد آموزی مصون بدار . این دعای علی در صحنة جنگ است . امّا دعای وجود مبارک امیرالمؤمنین از نظر توحید ؛ وقتی شب بر می خواست ، خالصاً خدا را دعا می کرد ، عرض می کرد : خدایا ! تو که می دانی ، هذا مَقامُ ،
این دعاها را که عرض می کنم ، شرح خواسته های شماست ؛ ما یک قرآن به دست داریم و یک قرآن به سر که هر دو جزء برنامه های لیالی قدر است ، و روایات این دو برنامه هم جدای از هم است . و در هر دو برنامه مسئله نیایش و خواسته است . چه بخواهیم ، آنچه که الآن عرض می شود برای آن است که هم در مراسم قرآن به دست ، هم در مراسم قرآن به سر این چیزی را که امیر به ما آموخت ، اینها را بخواهیم .
****************
پی نوشت ها:
(1) سورة قدر / آیة 1
(2) سورة قدر / آیة 2 تا 5
(3) سورة یوسف / آیة 94
(4) سورة یوسف / آیة 94
(5) سورة حج / آیة 46
(6) عوالی اللآلی / جلد 2 / صفحة 233 / باب صوم ( صوم الوصال من خصائص النبّی (ص) )
(7) مستدرک الوسائل / جلد 5 / صفحة 217
(8) نهج البلاغه / نامة 53 ـ من کتاب له (ع) کتب للأشتر النخعی
(9) نهج البلاغه / خطبة 23
(10) نهج البلاغه / خطبة 72
(11) نهج البلاغه / نامة 15
(12) نهج البلاغه / خطبة 171
این روزنامه نوشت:
وی قبل و بعد از ازدواج با سارکوزی دارای روابط نامشروع با افراد گوناگون بوده و خود نیز با ورود به زندگی سارکوزی و یک سال ارتباط پنهانی با وی، باعث پاشیدن خانواده رئیس جمهور فرانسه و طلاق گرفتن همسر دوم سارکوزی شده است.
پیش از این روزنامه انگلیسی دیلی میل در گزارشی تصریح کرده بود: کارلا برونی زمانی با میک جاگر خواننده انگلیسی روابط مخفیانه برقرار کرده و این در حالی است که جاگر در همان زمان با جری هال یک زن آمریکایی زندگی می کرد و حتی از وی دارای 4 فرزند بود.
شبکه بی بی سی هم در معرفی کارلا برونی می نویسد: در لیست روابط جنسی برونی، نام هایی چون میک جاگر، کوین کاستنر، وینسنت پرز، دونالد ترامپ و حتی لورانت فابیوس نخست وزیر سابق انگلیس دیده می شود.
بی بی سی در ادامه، در بیان سابقه روابط کارلا برونی آورده است: در سال 2001 و در حالی که برونی به زندگی با «ژان پائول آنتوان» نویسنده فرانسوی مشغول بود، روابط غیراخلاقی مخفیانه ای را با پسر او رافائل که 10 سال از خودش کوچکتر بود، آغاز کرد و این رابطه باعث آن شد که رافائل از «جاستین لاوی» همسر خود جدا شود. جاستین لاوی در واکنش به این اقدام غیراخلاقی برونی، بیکار ننشست و در سال 2004 با انتشار رمانی در خصوص زن جوانی که شوهرش توسط یک «زن گستاخ با لبخندی مخرب» فریفته می شود، این اقدام برونی را افشا کرد.
کارلا برونی در سال 2001 از رافائل صاحب یک فرزند پسر شد اما در سال 2007 و در حالی که رافائل اعلام داشت که برونی به زندگی متعهد نیست، از یکدیگر جدا شدند.
بی بی سی در ادامه افزوده است: کارلا برونی همچنین سال گذشته در گفتگو با نشریه زنان فیگارو، اعلام کرده است که «تک همسری حوصله من را سر می برد»! و «این عشق است که زمان طولانی می ماند و هوس آتشین، دو یا سه هفته بیشتر دوام نمی آورد.»
«بانوی اول» فرانسه تنها یک سال پس از اینکه به کاخ الیزه راه پیدا کرد، به سارکوزی نیز خیانت کرد. براساس گزارش نشریه فرانسوی «لو ژورنال دودیمانش» در ماه مارس، او با «بنژامین بیولای» یک خواننده جوان فرانسوی روابط نامشروعی برقرار کرد که این، باعث رنجش خاطر مردم فرانسه، افت محبوبیت سارکوزی و افزایش انتقادات به وی به خاطر انتخاب چنین فرد خائنی به عنوان همسر رئیس جمهور فرانسه شد.
این روزنامه در ادامه آورده بود: کارلا برونی از چندین سال پیش، از دوستان صمیمی بیولای بوده و اکنون نیز به رغم اینکه اصطلاحاً همسر سارکوزی است اما به طور غیررسمی با این خواننده فرانسوی در پاریس زندگی می کند.
بررسی سوابق کارلا برونی به روشنی نشان می دهد که چرا این زن بدسابقه، از یک زن ایرانی مرتکب زنای محصنه و مشارکت کننده در قتل همسرش که به مرگ محکوم شده، حمایت کرده است و در واقع خود وی نیز مستحق مرگ است.
به گزارش میراث آریا:
چشمهای باستانی که رودخانهای مقدس در ترکیه را تغذیه میکرد، در کاوشهای اخیر باستانشناسان در غرب ترکیه کشف شد.
باستانشناسان از کشف چشمهای خبر دادند که آب رودخانهای مقدس و باستانی را در ویرانههای شهر استراتونیکیا(Stratonikeia) در غرب کشور ترکیه را تامین میکرد.
به گفته کارشناسان وزارت فرهنگ و گردشگری مصر، این چشمه قرنها پیش آب خود را از دست داده و پس از گذشت سالها در زیر پوششی از خاک و خاشاک مدفون مانده بود.
به گفته باستانشناسان، کشف این چشمه باستانی، که هزمان با بازسازی چشمهای دیگر در غرب ترکیه همراه بود نشان دهنده وجود منابع آبی متعدد در این بخش از ترکیه طی قرنهای گذشته بوده است.
گفتنی است شهر استراتونیکیا، در قرن سوم پپیش از میلاد تاسیس شدهو قبرستان آن در بالای یک کوهستان قرار گرفته است.
فردوسی پور که به دلیل برنامه طولانی دو هفته قبلش با حضور علی دایی جنجالی شده بود و برنامه او با اعتراض نهاد های مختلف روبرو شده بود ر برنامه دوشنبه شب پس از اینکه نه تنها نتوانست برای اجرای برنامه اش وقت اضافه بگیرد که 7 دقیقه از برنامه این هفته او هم کم شد رو به دوربین با حالتی خشمگین گفت:« درحالی که وقت اضافه ای به ما داده نشد ، 7 دقیقه هم زودتر مجبوریم از حضورتان مرخص شویم . به هر حال وقتی مصاحبه علی کریمی که در همه شبکه ها و بخش های خبری پخش شده را در این برنامه نمی توانیم پخش کنیم ، این اتفاق هم خیلی دور از انتظار نیست. امیدوارم که بتوانیم در برنامه ای کامل و صریح در خدمت تان باشیم.» او این جمله را گفت و نود به پایان رسید. جالب این بود که کمتر از 30 دقیقه قبل از این فردوسی پور دلیل پخش نشدن مصاحبه کریمی را مشکلات فنی اعلام کرده بود اما حرف های پایانی اش حکایت از اعمال فشار شدید بر او برای تدارک برنامه این هفته بود. این اولین بار در 10 سال گذشته بود که فردوسی پور روی آنتن از برخوردها با خود گلایه می کرد. این اتفاق می تواند حساسیت های بسیاری را برای نود ایجاد کند.
ایلنا نوشت:
رئیس شورایعالی داروخانههای کشور در مورد فروش الکل در داروخانههای کشور به منظور مصرف شرب هشدار داد و گفت: افراد سودجو وجود دارند که الکل صنعتی را به برخی مردم میفروشند و ضررهای جسمی به این افراد وارد میکنند.
رهبر مژدهیآذر با بیان اینکه فروش الکل صنعتی در داروخانهها برای مصارف گوناگونی همچون ضدعفونی کردن، تمیز کردن، روشن کردن چراغ الکلی، ترکیب برای حلالهای نقاشی و تزریق به فروش میرسد، اما گاهی شاهد فروش این الکل برای مصرف شرب هستیم که باید کنترل نسبی در سطح داروخانهها انجام شود.
وی ادامه داد: فروش الکل سفید به مردم شاید غیرقانونی باشد اما اگر مراجعهکننده برای تزریق به داروخانه مراجعه کند و مسئول داروخانه تشخیص دهد که برای تزریق میخواهد میتواند آن را تحویل داده و منع قانونی ندارد.
مژدهیآذر گفت: وزارت بهداشت باید کنترلهای خود را جدی کند و با افزودن مواد تلخ الکل را غیرقابل شرب کند، چرا که هر چیزی را نمیشود جای قانون گذاشت و برای بیاعتنایی به قانون افراد را به دادگاهها فرستاد.
رئیس شورایعالی داروخانههای کشور تصریح کرد: این در حالی است که برخی مصرفکنندگان الکل شرب، مانند معتادان به تریاک و موادمخدر به این ماده اعتیاد پیدا کردهاند و چنانچه نظارت درستی از سطح داروخانهها نباشد این افراد از راههای غیرقانونی و زیرزمینی به تهیه الکل شرب اقدام میکنند. چرا که من بارها دیدهام افراد از راههای غیرقانونی و از بازار سیاه این الکل را خریداری کرده و پس از مصرف با عوارضی مانند نابینایی، مواجه شدهاند. آموزش همکاران و داروخانهها و نظارت مناسب به طوری که بتوان تعادلی را ایجاد کرد، در این زمینه موثر است.
به گزارش «جامجم» ، نیمهشب جمعه گذشته یکی از ساکنان مجتمعی در غرب تهران پس از ورود به پارکینگ خانهاش، متوجه شد مردی از تراس خانه یکی از همسایهها داخل پارکینگ پرید.
مرد همسایه به گمان اینکه آن مرد دزد است، با داد و فریاد از همسایهها کمک خواست. در پی این ماجرا مرد غریبه با چاقو مرد همسایه را تهدید به مرگ کرد و هراسان از محل متواری شد.
ناکامی مرد چاقو به دست در حال فرار
در همین موقع، همسایهها که به پارکینگ مجتمع آمده بودند، به جستجوی مرد چاقو به دست پرداختند تا اینکه وی را هنگام سوار شدن به یک خودروی عبوری شناسایی و دستگیر کرده و او را به کلانتری 141 گلستان تهران منتقل کردند.
مرد بازداشتشده در بازجوییهای پلیسی ادعا کرد همسایهها او را به اشتباه دستگیر کردهاند.
به دنبال اظهارات متناقض متهم، ماموران به بررسی گوشی تلفن همراه او پرداختند که مشخص شد 13 عکس از زندگی خصوصی یک زوج که ساکن مجتمع هستند، همراه صدها عکس غیراخلاقی دیگر در تلفن همراه وی وجود دارد. ماموران در ادامه تحقیقات پی بردند تصاویر خصوصی زندگی آن زوج به طور مخفیانه و از پشت پنجره یکی از اتاقها گرفته شده است.
با مشخص شدن این موضوع، زوجی که عکس آنها از سوی متهم گرفته شده بود، به مرکز پلیس احضار شده و مورد تحقیق قرار گرفتند.
بیاطلاعی شاکی از نقشه شوم متهم
مرد خانواده در اظهاراتش گفت: با متهم آشنایی ندارم و نمیدانم او به چه انگیزهای از زندگی خصوصی من و همسرم عکس تهیه کرده است. چند شب پیش همسرم با شنیدن سر و صدایی از خواب بیدار شد و مرا هم بیدار کرد. هر دو به سمت تراس آپارتمان رفتیم و متوجه مردی ناشناس شدیم که در تاریکی شب از دیوار مجتمع به خیابان پرید و فرار کرد. من سراسیمه از خانه خارج شده و به تعقیب او پرداختم ولی مرد غریبه در تاریکی شب ناپدید شد.
مرد شاکی ادامه داد: شب حادثه هم با شنیدن صدای کمکخواهی همسایهها از آپارتمان خارج شدم و مردی را در حال فرار دیدم که مشخصات ظاهریاش با همان مردی که چند شب پیش از تراس خانهام فرار کرده بود، مطابقت داشت. در حالی که تحقیقات در این رابطه ادامه داشت، زنی همراه 2 دخترش با حضور در کلانتری از متهم بازداشت شده شکایت کردند.
شکایت 3 نفر دیگر از متهم
این زن در تشریح ماجرا به پلیس گفت: من و دخترانم در خواب بودیم که با شنیدن سر و صداهایی از بیرون، از خواب بیدار شدیم. من برای بررسی موضوع به سمت تراس رفتم و مردی را دیدم که با گوشی تلفن همراهش در حال عکاسی است.
وی ادامه داد: او با دیدن من دستپاچه شد و از تراس پایین پرید و فرار کرد. با داد و فریاد همراه دیگر اعضای خانواده به تعقیب مرد غریبه پرداختیم. او در خیابان با چاقو به شوهر و فرزندانم حملهور شد که در این هنگام گشت پلیس سر رسید و مرد چاقو به دست در تاریکی شب ناپدید شد.
با ثبت اظهارات این زن و دخترانش، ماموران از آنها خواستند تا متهم را در بازداشتگاه پلیس شناسایی کنند که به این ترتیب هویت متهم تایید شد. با تشکیل پرونده قضایی، متهم که از سوی 2 خانواده شناسایی شده بود، برای ادامه تحقیقات به شعبه یازدهم بازپرسی دادسرای ناحیه 5 تهران انتقال یافت.
انکار متهم در دادسرا
متهم در اظهاراتش به بازپرس حسنی گفت: من شاکیان را نمیشناسم و آنها به اشتباه مرا دستگیر کردهاند و نمیدانم چه کسی عکسهای زندگی خصوصی شاکیان را در گوشی تلفن همراهم ثبت کرده است.
بنابر این گزارش، به دنبال اظهارات متناقض متهم، وی روز گذشته با قرار قانونی از سوی بازپرس حسنی رئیس شعبه یازدهم دادسرای ناحیه 5 تهران روانه زندان شد تا تحقیقات تکمیلی از متهم برای افشای جرایم سیاه وی انجام شود.
نماینده مردم تهران با انتقاد از عملکرد فرهنگی دولت اظهار داشت: مشکل اساسی در حوزه فرهنگ این است که دولت اعتقادی به وظیفه نظارتی اش بر امور فرهنگی ندارد و این شیوه به رهاسازی فرهنگی منجر شده است .
گزیده مصاحبه وی با خانه ملت را میخوانید:
*در مساله عفاف و حجاب میبینیم که رئیس جمهور به عناوین مختلف از اجرای قانون عفاف و حجاب سرباز میزند و مساله پوشش اسلامی در این دولت دچار انحطاط شده است.
* در مساله نظارت بر فیلمهای سینمایی هم آن طور که از یک دولت اصولگرا انتظار می رود عمل نشده است یا در مساله رواج کلمات لاتین در سطح کشور و توجه به مسائل شرعی در ورزش بانوان دولت حساسیت لازم را نداشته است. همین طور به مسائل فرهنگ عمومی مانند نحوه رانندگی مردم و رفتارهای ناهنجار اجتماعی مانند عدم رعایت نظافت توجه کافی نشده است،در حالی که دولت در همه این زمینه ها مسئولیت دارد.
*دولت نهم و دهم بیشترین تلاش خود را بر روی مسائل انرژی هسته ای، پرتاب ماهواره و ارسال فضانورد به فضا گذاشته است؛ البته باید به این امور پرداخت اما اگر در کنار آن به مسائل فرهنگی توجه نشود همه این پیشرفت ها بدون ارزش خواهند بود.
* باید جهت گیری دولت در فرهنگ درست و برگرفته از اسلام باشد. این انتظاری است که مردم از یک دولت اصولگرا دارند.
*مباحثی که اخیرا درباره مکتب ایران مطرح می شود و توجه غیرطبیعی به ایران باستان و ایران قبل از اسلام نوعی انحراف فرهنگی در این دولت محسوب می شود که نیازمند تامل و توجه بیشتر دولت به این مساله است.
به گزارش روزنامه مردم سالاری ، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه این گفت وگو چنین افزود :
• روایتی از حضرت اباذر هست که از پیامبر(ص) سوال می کنند و این روایت نشان می دهد که شب قدر در گذشته هم بود. این روایت در تفسیر برهان آمده که اباذر از پیامبر(ص) می پرسد: "این شب قدر مخصوص پیامبران است که با رفتن آنها این شب هم برداشته می شود؟" حضرت می فرمایند: "نه، این شب می ماند."
• استدلالم به کلمه انبیا است. نگفته مخصوص زمان شماست. گرچه روایات دیگری داریم که با صراحت می گویند: "شب قدر با این خصوصیات مخصوص اسلام است." بنابراین باید بگوییم که در گذشته مفهوم شب قدر همراه هر دینی بوده، منتهی با این لفظ و ویژگی ها نبود. قدر مسلمش این است که شب قدر در اسلام قرار داده شد و همیشه پیامبر(ص) و دیگر بزرگان آن را مورد توجه قرار می دادند.
• علاوه بر آیات ، از طریق روایات هم به شب قدر در ماه رمضان رسیدیم. روایات صریحی در اهل سنت و شیعه وجود دارد. بعضی ها معتقدند شب قدر سیال است و می توان هر شبی را قدر کرد. بعضی ها نیمه شعبان، بیست و هفتم رجب و چند مناسبت دیگر را هم شب قدر می دانند. اما در شیعه نزدیک به اتفاق، شب قدر در ماه رمضان است و در این زمینه روایات زیادی داریم.
• سند، برای اینکه شب قدر ، شب بیست و سوم باشد ، بیشتر و قوی تر است . اهل سنت عمدتا روی بیست وهفتم تکیه کردند. البته زمان های دیگری را هم گفتند. بنابراین براساس روایات و سیرائمه(ع) و بزرگان زمان پیامبر(ص) که مقید بودند در لیالی قدر شب زنده داری و عبادت کنند، ما هم بیشتر روی این سه شب تکیه کردیم.
• حکمتش اینکه روی یک شب قطعی نکردند می تواند این باشد که اگر یک شب معین بود، ما هم در همان شب این برنامه ها را با خیال راحت تر اجرا می کردیم. وقتی شب قدر در چند شب و حتی بیشتر از این سه شب گم می شود، مثل بیست و هفتم، شب اول و شب آخر ماه رمضان، نیمه شعبان و شب های دیگری که در روایات هست، کسانی که می خواهند با استفاده از شب قدر به خدا نزدیکتر شوند، بیشتر به این شبها می پردازند.
• داریم روی فرضی با شب قدر سر و کار پیدا می کنیم که لحظاتش را ارزشمند و فرصت می دانیم. خداوند این فرصت را برای بشریت قرار داد و حد استفاده آن حتی در خواب هم می باشد. روایاتی داریم که خواب در ماه رمضان عبادت و نفس، تسبیح حساب می شود. اما وقتی خواب عبادت است، بیداری و پرداختن به کارهای خوبی که می شناسیم، بیشتر سازنده است. البته باید سعی کنیم که حال داشته باشیم. کسالت و اینکه متوجه نباشیم داریم چکار می کنیم، از کیفیت کار ما کم می کند.
• بعضی ها حتی می گویند در زمان پیامبر(ص) هم یک بار بود. این حرفها نادر است. عامه مفسران، مورخان و دانشمندان چنین نمی گویند. نباید روی آن حرف حساب کرد.
• من هم در شب قدر ، مثل بقیه مسلمانان عمل می کنم. اگر کاری داشته باشم، مخصوصا وقتی مسوولیتی داشته باشم، باید مسوولیتم را انجام دهم. فرض کنید برنامه ای به خاطر مسوولیت مربوط به مردم و نظام است که باید انجام دهم. از آنکه بگذریم، وقت خود را به کارهایی اختصاص می دهم که براساس روایات بهتر است در چنین شرایط زمانی انجام شود. خودم بیشتر به مطالعه قرآن می پردازم. در طول سال نکاتی درباره قرآن به ذهنم می آید که یادداشت می کنم تا در فرصت های معین روی آنها تحقیق کنم. شاید بیشترین کاری که می کنم، تحقیق در قرآن است. بعد از آن دعاهای ماثور مخصوص شب قدر را می خوانم. یعنی دعاهایی که مشخصا مخصوص آن زمان است.
• قدر در لغت عربی چند معنا دارد و همه معانی با این مسما صدق می کند. یک معنایش سرنوشت و تقدیر و یک نوع برنامه ریزی برای زندگی است. دوم به معنای عظمت و منزلت است و در زبان فارسی هم بکار می بریم. سوم به معنای تقسیم و سهم است که این تعبیر در زبان عربی است. چهارم به معنای تنگی و مضیقه است. در مواردی بکار می رود که تحت فشار و جا کم باشد. در قرآن هم آیاتی داریم که کلمه قدر این معانی را دارد. همه این معانی می تواند در شب قدر باشد.
• اما مهمترین مطلبی که ما دنبال آن هستیم، این است که شب برنامه ریزی برای سالی است که درپیش داریم. عظمتش به خاطر این است که درب های رحمت الهی باز می شود و قرآن در چنین شبی نازل شده است. به معنای سهم است، چون طبق روایات در این شب سهم انسانها و همه موجودات برای یک سال تعیین می شود.
• اینکه به معنای تنگی است، براساس روایات می باشد. گفته اند; آن قدر ملائکه و روح که موجود عظیمی در بین همه مخلوقات عالم است، در این شب به زمین می آیند که حضور آنها اگرچه جسم نیستند، جا را برای ما تنگ می کند. خواستند تشبیه کنند که از بس می آیند، فضا پر از فرشتگان می شود. بنابراین هر چهارمعنایی که برای قدر در لغت می بینید، می توانید برای شب قدر بکار بگیرید. ولی به نظر می رسد مهمتر از همه معنای اول یعنی برنامه ریزی و سرنوشت سازی است.
• کلمه قدر ؛ رابطه ای با قضا و قدر الهی دارد .هر دو کلمه از یک ریشه هستند. قضا کلی تر و قدر به زمان محدودتری مربوط است. همه مخلوقات جهان در پوشش قضا و قدر زندگی می کنند. در شب قدر بخشی از قضا و قدر را داریم که طبق روایات از شب قدر شروع می شود و تا شب قدر سال آینده ادامه دارد. درست مثل بودجه ریزی هایی که الان رسم است که می نشینند بودجه ای برای یکسال می نویسند که در طول سال اجرا و گاهی کم و زیاد می شود. می توان همین حالت را تشبیه کرد.
• این موضوع ؛ تناقضی با اختیار ما پیدا نمی کند .در بحث کلی قضا و قدر می گنجد. قضا و قدر طولانی ترین بحث مشاجرات دنیای اسلام است. از زمان پیامبر(ص) تا الان اهل کلام و دیگران درگیر هستند و نظرات هم مختلف است. شیعه نظر مشخص تری دارد و امر بین امرین می گوید. یعنی هرچه را که حساب کنید، انسان سهمی در تحقق آن دارد و سهمی را هم خداوند ایفا می کند.
• مثال روشنی می زنم که در قرآن در سوره واقعه هم هست. باغ را در نظر بگیرید. باغبان، زمین را شخم می زند، بذر می پاشد، آبیاری می کند، هرس می کند و برداشت می کند که باغ محصول و نتیجه زحمات باغبان است. ولی این در شرایطی حاصل می شود که خداوند خاصیتی را در نور، ظلمت، زمین، هوا، آب، حرارت، برودت، بذر و قانون حاکم بر کشت و کار قرار می دهد. اگر هرکدام عمل نکنند، به جایی نمی رسد. بنابراین اختیار ما در کارهایی که به ما مربوط می شود، موثر است و قرآن می فرماید: "لیس للانسان الا ما سعی" یعنی "ما نتیجه زحمات خود را می گیریم" بقیه لطف خداست، یعنی سرمایه ای است که خداوند در اختیار ما گذاشته است. اختیار ما سلب نیست. مثلا می توانید نماز بخوانید یا نخوانید. می توانید کار زشتی را انجام دهید یا ندهید. هر تصمیمی را خود انسان می گیرد. خداوند زمینه را فراهم کرد و مسبب الاسباب است. خودمان سبب ها را فراهم می کنیم و خداوند قدرت سبب را به ما داده است.
• بین شیعه و سنی در شب های قدر اختلاف هست . در خود شیعه هم اختلاف است. این کار که دلیل عقلی ندارد تا با عقل و استدلال ثابت کنیم که این قطعا زمان قدر است. نقلی است که بیشتر به منابعی برمی گردد که شیعه و سنی دارند. ما بیشتر روایات خود را از ائمه(ع) می گیریم که از پیامبر(ص) گرفتند. اهل سنت هم از صحابه می گیرند که صحابه هم از پیامبر(ص) گرفتند. در زمان خودتان هم اگر در جلسه ای نباشید و کسانی بخواهند از مباحث جلسه برای شما نقل کنند، می بینید اقوال مختلف است. حتی در زمانی که ثبت و ضبط می شود و صدا و تصویر موجود است. تا چه برسد به زمانی که همه سخنان شفاهی بود و سینه به سینه منتقل می شد. در زمان پیامبر(ص) حرفهایی از این گونه را نمی نوشتند و حتی عمر و دیگر خلفا مدتی نهی کردند که کسی بنویسد.
• کتابت برای شیعه ممنوع نشده بود. ولی چون حکومت این کار را نمی کرد، شیعه هم برای نوشتن در فشار بود. حتی در زمانی که کتابت بود و مثلا امام صادق(ع) درس می گفتند و شاگردانش می نوشتند و بعدها نقل می کردند، یکنواخت نیست و متضاد است. در بعضی مسایل تقیه است. یعنی ائمه(ع) مطالبی را می گفتند، ولی چون اگر غیر از خواسته حکومت می گفتند، آن حرف اسباب زحمت می شد. بنابراین مشکلات فراوانی داریم که منظور اصلی روایات را بفهمیم. لذا علم سختی است.
• می توانیم در کانون مسئله قدر، تقدیر و سرنوشت، رهبری مثل علی ابن ابیطالب(ع) را مجسم کنیم که در پیرامون او انسان های صالح خلق می شوند و وقتی خودشان نیستند، از انوار ایشان در روایات و نهج البلاغه(ع) و تربیت و بعدها از طریق شاگردانشان به تدریج به ما می رسد، در زندگی انتخاب می کنیم و الگو قرار می دهیم که برای زندگی انسانها تقدیر کننده و سرنوشت ساز است. اصولا این روایات به ما شکل می دهد.
• از دید ما مسئله این گونه است که پیامبر اکرم(ص) جامعه منظم مدینه را ساختند و عروج کردند و امت اسلامی یک جامعه منظم را با اصول مرتب در شرایط مناسب تحویل گرفتند. در چنین شرایط میراث خوار زیادی پیدا می شود. در همه انقلاب ها این گونه است. آن وضع برای حضرت علی(ع) پیش آمد که مظلوم شدند. کاری را ایشان می بایست ادامه دهند، دیگران خواستند ادامه دهند و ایشان را منزوی کردند. فکر می کنم چند سالی که منزوی بودند، از لحاظ شخصی برایشان راحت تر بود. یعنی تا موقعی که مسوولیت پذیرفت. موقعی سراغ حضرت علی(ع) رفتند که به بن بست رسیدند. یعنی شرایط به گونه ای شد که مردم مصر، مکه، مدینه و جاهای دیگر بر خلیفه وقت شوریدند و آن شرایط برای آن خلیفه پیش آمد و به در خانه حضرت علی(ع) آمدند. ایشان اگرچه محق بودند، ولی می دیدند که چه اتفاقاتی می افتد، با شرایطی که درست شده بود و سالها از مبدا وحی فاصله گرفته بودند، ایشان می بایست از نو شروع می کردند. لذا یکی از اولین خطبه ها که فکر می کنم خطبه شانزدهم باشد، تعبیری دارد و می فرماید: "قدعادت کهیئتها یوم بعث الله نبیکم" بار دیگر همانند روزگاری که خداوند، پیامبرتان را مبعوث داشت، در معرض آزمایش واقع شده اید.
• این یعنی به نقطه صفر برگشت. آن همه مشکلاتی که پیامبر(ص) تحمل کرد و جامعه را آنگونه تحویل داد. یکی از خطبه های نهج البلاغه این گونه شروع می شود. ایشان با آن همه مشکلاتی که در اداره حکومت بود، شروع کرد. رقبای فراوانی خلق شده بود. از پیش معین شده و پیامبر(ص) به ایشان گفته بود و خود ایشان هم می دانستند که سه گروه قاسطین، ناکثین و مارقین علاوه بر مشکلات فراوان داخلی در مقابل ایشان صف بندی خواهند کرد. این گروهها سه جنگ بزرگ را بر ایشان تحمیل کردند که حقیقتا دوره سختی برای علی ابن ابیطالب(ع) بود. ایشان می خواست هم دوباره الگویی از جامعه اسلامی ارائه دهد و هم می بایست جنگ های داخلی کند. جنگ های خارجی برای حضرت علی(ع) مشکل نبود. ولی وقتی مسلمانان در مقابل هم قرار بگیرند، بسیار سخت است که می توان از کلمات ایشان فهمید. فکر می کنم مظلومانه ترین قطعه زندگی علی ابن ابیطالب(ع) از مکه تا مدینه همین دوره ای بود که در کوفه به صورت ظاهر خلیفه و حاکم بودند و این مسایل پیش می آمد. بعضی ها تفسیر می کنند که عبارت "فزت برب الکعبه" به معنای راحتی است. یعنی راحت شدم. شاید معنایش همین باشد.
• در جنگ جمل بسیار بر مولا علی ابن ابیطالب(ع) سخت گذشته است. چون اقوالی را شنیدند و حتی بر جسد طلحه گریه کردند. کسانی که زمانی با هم همدوش بودند، الان چه اتفاقی افتاد که علی(ع) با چنین حالتی بر جسد ایشان گریه می کند؟!
• طلحه که شخصیت متشخصی بود. همان سربازان عادی هم که کشته می شدند، بچه مسلمانانی بودند که از دو طرف کشته می شدند و همه اینها برای حضرت علی(ع) خون دل بود. همان خوارج که با آن خشونت و خشکی برخورد می کردند، حضرت علی(ع) کلماتی در مورد آنها دارد که نشان می دهد بسیار برایشان سخت گذشته است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سیری در زندگی و مبارزات مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی
شیخ سلار دیلمی سندی است بر قدمت تشیع در تبریز
ساختمان دادگاه عمومی خسروشاه کلنگ زنی شد
رییس جمهور بر بالین رهبر معظم انقلاب: عکس
فرمانده حوزه بسیج خسروشاه:دوران دفاع مقدس تمرین و آزمون ایثار بو
جلسه مدیران مدارس منطقه خسروشاه باحضور فرماندار برگزار شد
شعری بسیار زیبا در وصف امام مهربانی ها امام رضا (ع)
افتتاح پژوهش سرای دانش آموزی و مرکز بهبود اختلالات یادگیری امید
جلسه شورای اداری خسروشاه با حضور فرماندار تشکیل شد
بازدید سرزده مدیرکل آموزش و پرورش استان از مدارس منطقه خسروشاه
[عناوین آرشیوشده]