به گزارش خبرنگار ایلنا، اسفندیار رحیم مشایی امروز در مراسم افتتاح نمایشگاه مشروطه حاضر شد. او قبل از آنکه زبان به سخن بگشاید گفت به من گفتهاند حرف نزن اما هر چه فکر کردم دیدم احترام کسانی که به من گفتهاند حرف نزن واجب است اما واجبتر دیدم حرف بزنم.
رئیس دفتر رئیسجمهور در این مراسم گفت: امروز که در مقام پاسداشت از یک هنگامه ارزشمند تاریخی هستیم، علامت و نشانه زنده بودن ملت بزرگ ایران در سیر تاریخ است ملتی که با شایستگی کوشیده است در همه ادوار تاریخ بهترینها را به نام خود ثبت کند و زیباترینها را برگزیند و انتخابات شایسته انجام دهد.
او ادامه داد: در مورد تاریخ ایران ستم بسیار شده است، آنچه که در تاریخ نوشته شده بیشتر محدود به تاریخ شاهان است و فرآیند متعالی زندگی ایرانیان آنطوری که باید به رشته تحریر درنیامده است.
مشایی گفت: چون ستم و ظلم بیش از هر کسی از شاهان،حکمرانان و فرمانروایان اتفاق میافتد یا دیده میشود، مشاهده میکنیم که بعضا بدبینیهایی نسبت به تاریخ ایران در برخی ذهنها نقش بسته است و این در حالی است که اگر ما از منظر ملت، اندیشمندان، نخبگان، دانشمندان و هوشیاران تاریخ را بنگاریم جلوههای بسیار زیبا، دلربا، آرامشبخش و افتخارآفرین به ثبت میرسد، چنانکه پارهای از آنها به ثبت رسیده است. البته ما نقش شاهان و حکمرانان را هم در تاریخ منکر نمیشویم، باید بپذیریم چه خوب و چه بد آنها نیز بخشی از تاریخ ایران هستند.
او ادامه داد: اگر به مسائل نگاه کنیم و در مقام تحلیل تاریخی در گذشته ملت باشیم، زیباییهای فراوانی وجود دارد که نه تنها ما را بلکه همه اندیشمندان منصف دنیا را کفایت میکند تا به بزرگی و عظمت ملت ایران گواهی دهند.
رئیس دفتر رئیسجمهور گفت: امروز بیشک ملت ایران از ارجمندترین و بزرگترین ملتهای همیشه تاریخ بودهاند و این نیاز به اثبات ندارد.
او توضیح داد: ایرانیان در شکلگیری مدنیت برای اولین بار در ایران، برای رویداد بسیار بزرگ اسلام آوردن ایرانیان و سپس نیز در پایهگذاری فرهنگ و تمدن اسلامی که ایرانیان پیشتاز و بیبدیل در آن بودند.
مشایی گفت: هر روز که میگذرد نام ایران در جهان بزرگ و بزرگتر میشود و این در حالی است که هر روز بر هجمه سنگین تبلیغات علیه ایران افزوده میشود. اکنون به طور روزافزون نام ایران با شجاعت، قاطعیت، عظمت و شکوه بر سر زبانها افتاده است و ذهنیت بازگشت تاریخی ملت ایران به اوج شکوه در ذهن اندیشمندان جهان در حال شکلگیری است و این فرصت جدید تاریخی ملت ایران است.
او ادامه داد: من بیش از آنکه به گذشته تاریخی تاکید کنم به امروز تاکید دارم ما اکنون در مسیر شکلگیری منحنی جدیدی در تاریخ این سرزمین هستیم. امروز میتوانیم خرسند باشیم که دوره جدیدی بر اساس همان ظرفیتهای بلند تاریخی سازمان یافته است.
رئیس دفتر رئیسجمهور گفت: اگر بخواهیم به دو هزار و 500 سال پیش افتخار کنیم کفایت نمیکند. ما باید امروز از جسارت ایرانی استفاده کنیم و با نگاه بلند تاریخی صحنه امروز را بیارائیم و افق بسازیم.
او ادامه داد: اکنون هزار و 400 سال از اسلام میگذرد اما 30سال پیش انقلاب اسلامی برای اولین بار اتفاق افتاد.
مشایی گفت: پیامبر که منشا تحولات بزرگ تاریخ بوده بعد از 23 سال رسالتی که داشت جسدش بر روی زمین باقی ماند و نخبگان حکومت آن زمان بر اساس سلیقه خودشان به دنبال جانشین حکومت برآمدند و همین باعث شد که چهها بر سر علی (ع)، حسن (ع) و حسین (ع) بیایند.
او توضیح داد: اما انقلاب اسلامی در ایران اتفاق افتاد سرزمینی که صلاحیت داشت پیشوا و پرچمدار باشد، در کشوری که حقیقت اسلام را میفهمید. بنابراین هر درسی برای هر کسی قابل عرضه نیست پیشنیاز میخواهد و تاریخ پیشنیاز است.
رئیس دفتر رئیسجمهور گفت: ما از نهضت حسین میآموزیم که معادلات سیاسی بر مبنای منافع روز تعیینکننده نیست و در نهایت آن کسی که پیروز میدان بود حسین بود.
او ادامه داد: در قیام عاشورا قبل از واقعه، امام حسین یارانش را جمع کرد و به آنها گفت هر که به میدان میرود شهادت خود را یقین بداند هر که میخواهد بماند، هر که میخواهد برود. آنان که ماندند برای امام ماندند. برای حقیقت اسلام ماندهاند و امام حسین نیز مقامی را که بعد از شهادت به این شخصیتهای برجسته اعطا خواهد شد، به آنها نشان داد. برخی میگویند این مقام مربوط به بهشت است و گروهی دیگر میگویند مقامی که به آنها اعطا شده مربوط به دوران پس از ظهور است.یعنی زمانی که قیام جهانی اتفاق میافتد.
او در رابطه با انقلاب اسلامی ایران گفت: باید به این سئوال پاسخ دهیم که مردم ایران چرا انقلاب کردند آیا جنس گران شده بود که قیام کردند آن زمان که پیکان 18 هزار تومان بود الان قفل فرمان چند است؟
مشایی گفت: باید انقلاب اسلامی ایران تحلیل شود و نباید هر کسی با افکار خود انقلاب اسلامی ایران را تحلیل کند. برخی میگویند بعضی از کسانی که در انقلاب شرکت داشتند حذف شدند و گمان میکنند حق کسانی در انقلاب اسلامی ایران ضایع شده است.
رئیس دفتر رئیسجمهور ادامه داد: گروهی میگویند اعراب بیتمدن به ایران حمله کردهاند و با زور اسلام را به ایران تحمیل کردهاند در حالی که این گفته صحت ندارد، چطور ایران باشکوهی که از آن یاد میشد توانست مغلوب اعراب بیتمدن شود اینگونه تحلیل نادرست است ایرانیان با آغوش باز اسلام را پذیرفتند. زیرا هرگز از اسلام بازنگشتند و ایرانیان بودند که فلسفه اسلامی را پایهگذاری کردند و سبب ماندگاری اسلام شدند.ایرانیان حقیقت اسلام را انتخاب کردند و اندیشه واقعی اسلامی را پذیرفتند. و این گرویدن ایران به اسلام یک گزینش و فهم تاریخی بوده است.
او ادامه داد: ما متاسف هستیم که امروز بعد از 104 سال باید اثبات کنیم که روحانیت شیعه در انقلاب مشروطه سهم اصلی را داشته است.
مشایی گفت: سال اولی که در سازمان میراث فرهنگی مسئولیت داشتم در همایشی تمایل سخنرانان به دنبال این بودند که اثبات کنند فردوسی خدا را قبول داشته و بعد اثبات کنند او مسلمان بوده و بعد نیز اثبات کنند شیعه بوده است و این جای تاسف است.
رئیس دفتر رئیسجمهور گفت: حقیقت ایران اسلام ناب است اگر این موضوع را فراموش کنیم به جایی میرسیم که نه از ایران چیزی باقی میماند و نه از اسلام. نباید یادمان برود که ایرانیان کدام اسلام را قرار است در ایران تبلیغ کنند. کدام دیدگاه را باید ارائه کنند.
او ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران ماموریت بزرگی را بر عهده دارد، پایگاه اول تفکر مهدوی ایران است و ما به سمت تاریخ تضمین شدهای که خدا تعیین کرده در حرکت هستیم.
رئیس دفتر رئیسجمهور ایران گفت: در حال حاضر مدعی پایهگذاری دوره جدیدی در جهان است و امروز بزرگترین ظلم به ایران این است که ایران را در چارچوب یک جغرافیای تعیین شده در نظر بگیریم. امروز تفکر ایرانیان باورهای جهان اسلام را فتح کرده است.
مشایی گفت: انقلاب ایران خیلی وقت است که به جهان صادر شده است و قرار نیست که صدور انقلاب به معنای آن باشد که حکومت و قانون اساسی کشورها عوض شود. صدور انقلاب یعنی اینکه اندیشههای انقلاب اسلامی ایران در جهان پذیرفته شود که این اتفاق افتاده است.
رئیس دفتر رئیسجمهور تصریح کرد: اگر پنج سخنرانی اخیر رئیسجمهور آمریکا و روسای جمهور سایر کشورها را در کنار هم قرار دهیم و آنها را مورد بررسی قرار دهیم متوجه میشویم که آنها همه بر روی یک محور ایستادهاند. دیپلماتهای بزرگ جهان گواهی دادهاند که در حال حاضر اندیشههای رئیسجمهور کشور ما است که در جهان حاکم شده است.
او ادامه داد: سردمداران آمریکایی که مدعی اصلاح جهان هستند در درجه اول این دیدگاه خود را تحت تاثیر نظام جمهوری اسلامی ایران و ادبیات رهبری و رئیسجمهوری ایران به دست آوردند.
علی مطهری نماینده تهران در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به اینکه به نظر شما در جلسات سران قوا چه مطالبی باید مطرح شود؟، گفت: در جلساتی از این دست، میتوان موانعی را که قوهای برای یک قوه دیگر ایجاد میکند مورد بحث و بررسی قرار داد تا درباره آنها تفاهم ایجاد شود.
وی با اشاره به عدم اجرای برخی قوانین مصوب مجلس از سوی دولت، پیشنهاد کرد که اینگونه موارد در جلسات سران قوا بررسی شود تا دو قوه در مورد آنها به تفاهم برسند. همچنین ممکن است دولت از کثرت سوال از وزرا گلهمند باشد که میتواند در این جلسات مورد بحث واقع شود.
نماینده تهران همچنین از پرونده برخی مقامات دولتی در دستگاه قضایی خبر داد که دولت مانع از رسیدگی به آنها است.
وی گفت: در جلسات مشترک سران قوا این موارد را نیز میتوان بررسی کرد کما اینکه تسریع در رسیدگی به شکایات دولت یکی از درخواست های قوه مجریه از قوه قضاییه است و میتواند مورد تفاهم قرار گیرد.
مطهری رفع اختلاف میان قوا را گامی به پیش در روابط سه قوه دانست و افزود: در جلسات سران قوا، پروندههای مفاسد بزرگ اقتصادی را هم میتوان پیگیری کرد.
وی تاکید کرد که برگزاری جلساتی از این دست به هماهنگی میان قوای سه گانه منجر خواهد شد و باعث میشود که نیازی به ورود رهبری برای اصلاح روابط قوا نباشد.
مطهری در پاسخ به سوالی که به انتقادات اخیر نمایندگان حامی دولت به وی و احمد توکلی از طریق خبرگزاری دولت اشاره داشت، گفت: آنها ما را متهم کردند که به رئیسجمهور توهین کردهایم. توهین تعریف دارد و به معنای بکار بردن یک لفظ رکیک درباره یک شخص است. آیا اینکه من گفتم ”این سخن رئیس جمهور که من قانون تسهیلات ارزی برای مترو را قانون نمیدانم و اجرا نمیکنم، به معنی هموار شدن راه استبداد است” توهین است؟
وی افزود: اگر میگویند این سخن توهین است پس فرقی بین انتقاد و توهین نیست و اساسا باب انتقاد بسته میشود. من نمیدانم این نمایندگان که تعداد آنها از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمیکند و به طور ثابت در پروژههای تحقیر مجلس شرکت میکنند و فراموش کردهاند که در درجه اول، وکیل مردمند و باید از حقوق ملت دفاع کنند، چه پاسخی برای موکلین خود دارند؟ چرا خود آنها به قانونگریزی دولت انتقاد نمیکنند و فقط امثال من و توکلی باید صحبت کنیم.
عضو فراکسیون اصولگرایان در پایان توصیه کرد: به هر حال من اینها را که همه از دوستانمان هستند به تقوا و بصیرت و رعایت انصاف دعوت میکنم.
اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر جنجالی رئیس جمهور که طی ماههای گذشته ارتباطات گستردهای با هنرمندان و به ویژه سینماگران آغاز کرده است اخیرا با واسطه، چندین بار با محمد اصفهانی خواننده معروف کشورمان تماس گرفته تا از او دلجویی کرده و او را در طیف هنرمندان نزدیک به خود قرار دهد ولی تا کنون جواب مثبتی از اصفهانی نگرفته است.
اصفهانی سال گذشته برای مراسمی دعوت شده بود به برگزارکنندگان اعلام کرد که اگر احمدی نژاد در میانه مراسم اجرای موسیقی هم به سالن وارد شود، او اجرای برنامه را متوقف و سالن را ترک خواهد کرد.
در عین حال مشایی چندی است همچنان به دنبال حل مشکلات هدیه تهرانی است و به تازگی اکبر عبدی و چند تن دیگر از اهالی سینما را به لیست خود افزوده است.
به گزارش مهر،<\/h2>
متن دیدگاه آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که به مناسبت 26 مرداد، سالروز ورود آزادگان به وطن منتشر شده است در پی می آید:
اکنون وقتی به لحظه ورود آزادگان به وطن میاندیشم، تمام وجودم سرشار از شور و شعف میشود. عزیزانی که در راه دفاع از انقلاب اسلامی و وطن در بند بودند، مخصوصاً در سیاهچالهای رژیمی که بویی از انسانیت نبرده بود.
به واسطه سوابقی که در زندان داشتم، میدانستم هر لحظه حبس چقدر سخت میگذرد!! به ویژه اینکه شرایط اسرای ما در عراق از دو جهت متفاوت بود:
اولاً آنان در یک کشور دیگر که 8 سال با ما مشغول جنگ بود، اسیر و محبوس بودند.ثانیاً از قبول قطعنامه و پذیرش آتشبس چند ماهی گذشته بود و عزیزان در بند ما در برزخی از خوف و رجاء بودند.
در آن حال و هوا، وقتی خبر ورود اولین گروه از آزادگان را شنیدم، ناخودآگاه به یاد روح خدا افتادم که همین چند ماه پیش به خدا پیوسته بود. میدانستم غم فراق آن عزیز سفر کرده، در برگشتن فرزندان در بندش، هم برای آزادگان و هم برای مردم ایران تازه و سنگینتر میشود.
اسرا با کولهباری از رنج و محنت چندین ساله اسارت و با امید وجود دلگرمکننده امام(ره)، میآمدند.وقتی خبر همراه با تصاویر اولین گروه را شنیدیم و دیدیم که چگونه از مرز خسروی وارد میهن خویش میشوند، حالتی به من دست داد که هنوز هم پس از گذشت چندین سال نمیتوانم توصیفش کنم.
میدانستم چه ساعات و لحظاتی بر آنان گذشته است، وقتی که در کنار پیکرهای مطهر همرزمان شهیدشان، دستبند اسارت بر دستهایشان بسته میشد، وقتی که با حالتی تحقیرآمیز آنان را سوار بر خودروها میکردند و در جهت مخالف جادههای منتهی به وطن، به سوی عراق میبردند، وقتی که به زور از آنان میخواستند جلوی دوربینهای تلویزیونی از خوشحالی اسارت!! بگویند، وقتی که دور از چشم صلیب سرخ جهانی بینشان بودند و یا نامههای خانوادهها را برای شکنجه روحی به آنان نمی دادند، وقتی که با شلاقها پذیرایی میشدند، وقتی که تن نحیفشان به جرم سجود بر خاک نمناک زندان زیر ضربههای شلاق کبود میشد، وقتی که خبرهای دروغین شکستهای رزمندگان ایرانی را از بلندگوهای زندنها پخش میکردند تا زنجیر مقاومت آنان را بگسلند، وقتی که خبر رحلت امام(ره) را با آب و تاب فراوان میدادند و نمیگذاشتند برای تسلاّی دل خویش گریه کنند و مخصوصاً وقتی که جنگ تمام شده بود و آنان از زمان آزادی خویش میپرسیدند و بعثیها آن کلام زندانیان رژیم پهلوی به مبارزین را تکرار میکردند که آنقدر باید بمانید تا موی سرتان مانند دندانهایتان سفید شود!!
در این شرایط سخت بود که پیکی از سوی مرحوم یاسر عرفات با نامه دیکتاتور عراق رسید. نامهای که تداوم تبادل آن منجر به آزادی آزادگان شد مکاتبات حساس و کارگشای اینجانب با صدام دیکتاتور بغداد در فضا و شرایطی خاص از بیم و امید شکل گرفت که نهایتاً به آزادی آزادگان انجامید. ظرافت سیاسی ایجاب میکرد که طی نامهها که مجموعاً 12 نامه مبادله شد، شأن و جایگاه ملت ایران حفظ شود و از سوی دیگر دشمن بیمنطق را کما فیالسابق به کارهای غیرمنطقیتر نکشاند.
دا را شکر که صدام در لابلای نامهها، زیادهطلبی خویش در اشغال کویت را افشاء کرد و همین باعث شد که نامههای من با ادبیاتی خاص نوشته شود، ادبیاتی که حتی امروز وقتی حامیان دیروز صدام میخوانند، به خاطر نمکنشناسی صدام و روحیه بزرگوارانه مردم ایران عرق شرم بر پیشانی خویش میبینند.
نامهها میآمد و میرفت تا در تاریخ 23/5/69 آخرین نامه صدام آمد که نوشته بود: «مبادله فوری و همهجانبه اسرای جنگ به هر تعدادی که در عراق و ایران در اسارت به سر میبرند» و جالبتر اینکه در ادامه نوشت: «با این تصمیم، ما دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همه آنچه را که میخواستید و بر آن تکیه میکردید، تحقق مییابد.»
صدام برای اولین بار- به ما- راست گفت، ایران به آنچه که میخواست رسیده بود و من در جواب او نوشتم: «اعلام پذیرش مجدد معاهده 1975 الجزایر از سوی شما راه اجرای قطعنامه و حل اختلافات را هموار ساخت» و از او خواستم که «آزادی اسرا با آهنگ و سرعت هرچه بیشتر ادامه یابد و تکمیل گردد.»
و بدین صورت بود که عزیزان در بند ما پس از سالها دوری، قدم بر خاک میهن اسلامی گذاشتند.به یاد دارم که پس از آزادی آنان، سید آزادگان مرحوم حجتالاسلام ابوترابی در یک جلسه طولانی و دو نفره، خط سیر حالات اسارت را از لحظه شروع تا لحظه پایان ترسیم کرده بود، حالاتی که هنوز هم وقتی به یاد میآورم، با اینکه سالها از آزادی آنان میگذرد، غم تمام وجودم را فرا میگیرد.
اما خوشحالم که درایتهای امام راحل قبل از رحلت، شرایطی را فراهم کرد که امروز آن عزیزان را در میان خویش داریم و خوشحالترم که هنوز نیامده بودند که در مجلس شورای اسلامی قوانین بسیار نیرومندی برای خدمات به آنان در زندگی، اشتغال، درمان و مهمتر از همه تحصیل تصویب کردیم و الان قشر بسیار فرهیختهای در کشور داریم که اگرچه در میانسالی هستند، اما در کنار جانبازان، خانوادههای شهدا و مفقودان و انبوه ایثارگران سرمایههای بیبدیل جامعه ما میباشند و در این بین، سرنوشت نامعلوم گروهی از عزیزان که فکر میکردیم به صورت گمنام اسیر باشند، چون کوه بر دلمان سنگینی میکند.
در میان آزادگان عزیز، عزیزان آزاده دیگری داریم که اگرچه به وطن برنگشتند، اما در میانه اسارت، آزاد و رها شدند و علاوه بر اجر اسارت، ثواب مضاعف شهادت را نیز در پرونده زندگی افتخارآمیز خویش ثبت کردهاند.
شهیدان عزیزی چون مهندس تندگویان که شهادت در اسارتشان اولاً نشان از ثبات قدمشان دارد و ثانیاً سبعیّت رژیم بعث را در تاریخ ثبت میکند، حال آنکه قوانین تمام جوامع و مراکز بینالمللی مربوطه، بر حفظ کرامت و سلامتی جسمی و روحی اسرا تأکید دارد.
اینجانب به همه آزادگان، مخصوصاً آنانی که در زمان فرماندهی من در جنگ به اسارت درآمدند، سلام و درود میفرستم و امیدوارم در کنار تلاش و کوشش خویش برای رونق زندگی فردی و اجتماعی، همچنان عزیز مردم ایران بمانند و اگر نارسایی و کمتوجهی و غفلتی در رسیدگی به مطالبات بر حق خویش احساس میکنند، مانند سالهای اسارت صبوری کنند و به مسئولان مربوطه نیز سفارش میکنم که قدر این دردانهها را بدانند که تک تکشان در کنار جانبازان، یادگاران جنگ و استوانههای مستحکم برای بقای خیمه انقلابند و بدانند حق آنان در مقابل صبر ارزشمندی که در زندانهای بعثیها داشتند، با هیچ اجر و مزد مادی ادا نمی شود و خدای بزرگ ما را نخواهد بخشید، اگر آنان در راه احقاق حقوق حقه خویش احساس کمتوجهی و یا خدای ناخواسته احساس غبن کنند، هرچند به خاطر آشناییهایی که با آنان داریم، میدانیم سالهای سخت زندان را برای اعتلای کشور و رضایت خداوند تحمل میکردند و همواره نزد مردم قدرشناس ایران عزیز و محترمند.
متن دیدگاه آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که به مناسبت 26 مرداد، سالروز ورود آزادگان به وطن منتشر شده است در پی می آید:
اکنون وقتی به لحظه ورود آزادگان به وطن میاندیشم، تمام وجودم سرشار از شور و شعف میشود. عزیزانی که در راه دفاع از انقلاب اسلامی و وطن در بند بودند، مخصوصاً در سیاهچالهای رژیمی که بویی از انسانیت نبرده بود.
به واسطه سوابقی که در زندان داشتم، میدانستم هر لحظه حبس چقدر سخت میگذرد!! به ویژه اینکه شرایط اسرای ما در عراق از دو جهت متفاوت بود:
اولاً آنان در یک کشور دیگر که 8 سال با ما مشغول جنگ بود، اسیر و محبوس بودند.ثانیاً از قبول قطعنامه و پذیرش آتشبس چند ماهی گذشته بود و عزیزان در بند ما در برزخی از خوف و رجاء بودند.
در آن حال و هوا، وقتی خبر ورود اولین گروه از آزادگان را شنیدم، ناخودآگاه به یاد روح خدا افتادم که همین چند ماه پیش به خدا پیوسته بود. میدانستم غم فراق آن عزیز سفر کرده، در برگشتن فرزندان در بندش، هم برای آزادگان و هم برای مردم ایران تازه و سنگینتر میشود.
اسرا با کولهباری از رنج و محنت چندین ساله اسارت و با امید وجود دلگرمکننده امام(ره)، میآمدند.وقتی خبر همراه با تصاویر اولین گروه را شنیدیم و دیدیم که چگونه از مرز خسروی وارد میهن خویش میشوند، حالتی به من دست داد که هنوز هم پس از گذشت چندین سال نمیتوانم توصیفش کنم.
میدانستم چه ساعات و لحظاتی بر آنان گذشته است، وقتی که در کنار پیکرهای مطهر همرزمان شهیدشان، دستبند اسارت بر دستهایشان بسته میشد، وقتی که با حالتی تحقیرآمیز آنان را سوار بر خودروها میکردند و در جهت مخالف جادههای منتهی به وطن، به سوی عراق میبردند، وقتی که به زور از آنان میخواستند جلوی دوربینهای تلویزیونی از خوشحالی اسارت!! بگویند، وقتی که دور از چشم صلیب سرخ جهانی بینشان بودند و یا نامههای خانوادهها را برای شکنجه روحی به آنان نمی دادند، وقتی که با شلاقها پذیرایی میشدند، وقتی که تن نحیفشان به جرم سجود بر خاک نمناک زندان زیر ضربههای شلاق کبود میشد، وقتی که خبرهای دروغین شکستهای رزمندگان ایرانی را از بلندگوهای زندنها پخش میکردند تا زنجیر مقاومت آنان را بگسلند، وقتی که خبر رحلت امام(ره) را با آب و تاب فراوان میدادند و نمیگذاشتند برای تسلاّی دل خویش گریه کنند و مخصوصاً وقتی که جنگ تمام شده بود و آنان از زمان آزادی خویش میپرسیدند و بعثیها آن کلام زندانیان رژیم پهلوی به مبارزین را تکرار میکردند که آنقدر باید بمانید تا موی سرتان مانند دندانهایتان سفید شود!!
در این شرایط سخت بود که پیکی از سوی مرحوم یاسر عرفات با نامه دیکتاتور عراق رسید. نامهای که تداوم تبادل آن منجر به آزادی آزادگان شد مکاتبات حساس و کارگشای اینجانب با صدام دیکتاتور بغداد در فضا و شرایطی خاص از بیم و امید شکل گرفت که نهایتاً به آزادی آزادگان انجامید. ظرافت سیاسی ایجاب میکرد که طی نامهها که مجموعاً 12 نامه مبادله شد، شأن و جایگاه ملت ایران حفظ شود و از سوی دیگر دشمن بیمنطق را کما فیالسابق به کارهای غیرمنطقیتر نکشاند.
دا را شکر که صدام در لابلای نامهها، زیادهطلبی خویش در اشغال کویت را افشاء کرد و همین باعث شد که نامههای من با ادبیاتی خاص نوشته شود، ادبیاتی که حتی امروز وقتی حامیان دیروز صدام میخوانند، به خاطر نمکنشناسی صدام و روحیه بزرگوارانه مردم ایران عرق شرم بر پیشانی خویش میبینند.
نامهها میآمد و میرفت تا در تاریخ 23/5/69 آخرین نامه صدام آمد که نوشته بود: «مبادله فوری و همهجانبه اسرای جنگ به هر تعدادی که در عراق و ایران در اسارت به سر میبرند» و جالبتر اینکه در ادامه نوشت: «با این تصمیم، ما دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همه آنچه را که میخواستید و بر آن تکیه میکردید، تحقق مییابد.»
صدام برای اولین بار- به ما- راست گفت، ایران به آنچه که میخواست رسیده بود و من در جواب او نوشتم: «اعلام پذیرش مجدد معاهده 1975 الجزایر از سوی شما راه اجرای قطعنامه و حل اختلافات را هموار ساخت» و از او خواستم که «آزادی اسرا با آهنگ و سرعت هرچه بیشتر ادامه یابد و تکمیل گردد.»
و بدین صورت بود که عزیزان در بند ما پس از سالها دوری، قدم بر خاک میهن اسلامی گذاشتند.به یاد دارم که پس از آزادی آنان، سید آزادگان مرحوم حجتالاسلام ابوترابی در یک جلسه طولانی و دو نفره، خط سیر حالات اسارت را از لحظه شروع تا لحظه پایان ترسیم کرده بود، حالاتی که هنوز هم وقتی به یاد میآورم، با اینکه سالها از آزادی آنان میگذرد، غم تمام وجودم را فرا میگیرد.
اما خوشحالم که درایتهای امام راحل قبل از رحلت، شرایطی را فراهم کرد که امروز آن عزیزان را در میان خویش داریم و خوشحالترم که هنوز نیامده بودند که در مجلس شورای اسلامی قوانین بسیار نیرومندی برای خدمات به آنان در زندگی، اشتغال، درمان و مهمتر از همه تحصیل تصویب کردیم و الان قشر بسیار فرهیختهای در کشور داریم که اگرچه در میانسالی هستند، اما در کنار جانبازان، خانوادههای شهدا و مفقودان و انبوه ایثارگران سرمایههای بیبدیل جامعه ما میباشند و در این بین، سرنوشت نامعلوم گروهی از عزیزان که فکر میکردیم به صورت گمنام اسیر باشند، چون کوه بر دلمان سنگینی میکند.
در میان آزادگان عزیز، عزیزان آزاده دیگری داریم که اگرچه به وطن برنگشتند، اما در میانه اسارت، آزاد و رها شدند و علاوه بر اجر اسارت، ثواب مضاعف شهادت را نیز در پرونده زندگی افتخارآمیز خویش ثبت کردهاند.
شهیدان عزیزی چون مهندس تندگویان که شهادت در اسارتشان اولاً نشان از ثبات قدمشان دارد و ثانیاً سبعیّت رژیم بعث را در تاریخ ثبت میکند، حال آنکه قوانین تمام جوامع و مراکز بینالمللی مربوطه، بر حفظ کرامت و سلامتی جسمی و روحی اسرا تأکید دارد.
اینجانب به همه آزادگان، مخصوصاً آنانی که در زمان فرماندهی من در جنگ به اسارت درآمدند، سلام و درود میفرستم و امیدوارم در کنار تلاش و کوشش خویش برای رونق زندگی فردی و اجتماعی، همچنان عزیز مردم ایران بمانند و اگر نارسایی و کمتوجهی و غفلتی در رسیدگی به مطالبات بر حق خویش احساس میکنند، مانند سالهای اسارت صبوری کنند و به مسئولان مربوطه نیز سفارش میکنم که قدر این دردانهها را بدانند که تک تکشان در کنار جانبازان، یادگاران جنگ و استوانههای مستحکم برای بقای خیمه انقلابند و بدانند حق آنان در مقابل صبر ارزشمندی که در زندانهای بعثیها داشتند، با هیچ اجر و مزد مادی ادا نمی شود و خدای بزرگ ما را نخواهد بخشید، اگر آنان در راه احقاق حقوق حقه خویش احساس کمتوجهی و یا خدای ناخواسته احساس غبن کنند، هرچند به خاطر آشناییهایی که با آنان داریم، میدانیم سالهای سخت زندان را برای اعتلای کشور و رضایت خداوند تحمل میکردند و همواره نزد مردم قدرشناس ایران عزیز و محترمند.
برنامه دیشب که با نام " راز" روی آنتن رفت محمدعلی رامین معاون وزیر ارشاد بعنوان مهمان و نادر طالب زاده بعنوان مجری حضور داشتند که به بررسی موضوع اطلاع رسانی و خبر و خاطرات و دیدگاههای دوطرف در این خصوص اختصاص داشت .
نادر طالب زاده و رامین که از قرار معلوم سالهای زیادی از عمر خود را در اروپا و امریکا گذرانده اند و سیما و چهره خاص بویژه موهای بور و بلوندشان به اروپایی بودن شان در ذهن مخاطب کمک زیادی می کند در این برنامه به تاثیرات کار مناسب فرهنگی بر روی مردم اروپا و امریکا اشاره کردند و طالب زاده با اشاره به امام جمعه و جماعت بودن رامین در اروپا از مسلمان شدن افراد زیادی در این قاره توسط رامین خبر داد و گفت :هنوز مردم برخی مناطق اروپا اقدامات سازنده و کارهای ماندگار رامین در طول اقامت در این کشورها را به یاد دارند.
رامین نیز با تایید این مطلب به اجازه ده ساله امام خمینی به وی برای برگزاری نماز جمعه در آلمان اشاره کرد و گفت :در طول مدت حضور در اروپا از هر فرصتی برای برگزاری نماز جمعه و جماعت استفاده می کردم و حتی در طول مسافرت در صورت نداشتن مکان خاص در کلیسا اقدام به اقامه نماز می کزدیم .
بعد از این دیالوگ های خاطره گونه طالب زاده با اشاره عدم نظارت بر کار خبرنگاران خارجی در این بحث را عوض کرد و محور برنامه را به این سمت برد و چند فیلم کوتاه از خبرنگاران خارجی پخش کرد که با وجود معروف بودن این افراد به جاسوس ی برای سیا و بعضا حضور 20 ساله آنها بعنوان مقام امنیتی در سازمانهای جاسوسی امریکا و اسراییل توانستند خود را بعنوان خبرنگار به تهران برسانند و آزادانه با مقامات ایران گفتگو کنند .
در فیلم پخش شده نشان داده می شود که جاسوس سیا بعنوان خبرنگار خود را به مراسم رژه نیروهای مسلح در حرم امام می رساند و حتی موفق می شود با سرلشگر فیروزآبادی مصاحبه هم بگیرد.این اقدامات با اعتراض رامین مواجه شد و از نبود نظارت بر کار خبرنگاران خارجی شکایت کرد و از اقدامات خود بعنوان معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد برای کنترل بر کار خبرنگاران خارجی خبر داد و گفت: برای اولین بار از حضور رسانه های استکباری و غربی در نمایشگاه آتی مطبوعات جلوگیری شد.
طالب زاده و رامین همچنین به موضوع محدودیت های برای خبرنگاران ایرانی در خارج اشاره کردند و اینکه امکان دسترسی به مقام دست چندم غربی برای خبرنگاران ما در خارج وجود ندارد اما مسئولان ایرانی براحتی به خبرنگاران خارجی وقت می دهند.
«راز» کاری از گروه فیلم و نمایش شبکه چهار سیما است که در 30 قسمت 90 دقیقهای بهصورت زنده پخش می شود.
او در همین رابطه در قسمتی از مطلب خود در وبلاگ شخصیاش که معتقد است کلی بازدیدکننده دارد، مینویسد: "تا کی این چرخه فرسوده تکرار و اشتباه خواهد چرخید؟ چرا نمیخواهیم باور کنیم که ماه عسل برنامه فرزاد حسنی است؟ برایش زحمت کشیده و خون دلخورده. عجیب است که فراموش کردهاید. بهتر بگویم … عجیب است که خودتان را به فراموشی زدهاید."
همچنین او حرفهایی را خطاب به حسن جوهرچی؛ مجری امسال این برنامه گفته است؛ "حسن را باهوشتر از آن میدانم که چنین اشتباه ویرانگری را مرتکب شود. هرکسی به صندلی "ماه عسل" تکیه بزند خواهد باخت مگر فرزاد!".
در همین راستا مجری امسال برنامه "ماه عسل"در مورد واکنش خود به صحبتهای رشیدپور تنها خندید و گفت:" من نمیخواهم سوژه مطبوعات باشم، تنها بزنید حسن جوهرچی فقط خندید!".
یکی از شرکت کنندگان در همایش ایرانیان خارج از کشور در نامه ای نکاتی قابل توجه را از این همایش بازگو کرد .
این پزشک ایرانی مقیم آلمان با انتقاد از اینکه فرصت هم اندیشی میان ایرانیان خارج از کشور شرکت کننده در این همایش با محافل علمی و مراکز دانشگاهی به یک برنامه تبلیغاتی هدفمند تبدیل شد در این نامه نوشت: تا کنون همایش ایرانیان خارج از کشور سه بار در ایران برگزار شده است که دو دوره از این همایش در دولت های نهم و دهم بوده است و جالب است بدانید از میان این سه دوره همایش ، این دوره از همایش بنا به دلایل خاصی به گونه ای برگزار شد که نتوانست پیام اصلی و هدف غائی خود را بیان دارد .
این شرکت کننده با اشاره به اینکه قرار بود همایش دو روز باشد ، اما به محض ورود به ایران اعلام شد ممکن است برنامه های همایش بیش از دو هفته هم طول بکشد نوشت : در فرودگاه امام خمینی حدود 5 ساعت به بهانه تصویربرداری از گذرنامه برای صدور کارت همایش معطل شدیم ولی برخلاف وعده ای که داده شده بود ، کارتی به ما داده شده بود که هیچ عکسی بر روی آن نصب نشده بود و فقط مشخصات اولیه بر روی آن نوشته شده بود که بعدها با حضور گسترده افرادی ناشناس در صندلی های محل برگزاری همایش که کارشان فقط تشویق و کف زدن بود ، علت عدم صدور کارت عکسدار را متوجه شدیم البته جالب است بدانید فردی که ماهرانه و مانند یک بازیگری که بارها نقش خود را تمرین کرده است و در مقابل یکی از سخنرانان زانو زد نیز از جمله همین افراد بود که نه تنها وی ،بلکه بسیاری از مشوقین برنامه ها که به نام مدعوین خارج از کشور حضور داشتند در هیچ یک از سه هتل محل استقرار دیده نشدند.
بر اساس نوشته های این شهروند ایرانی ، سخنرانی رئیس جمهور در این همایش پیش بینی نشده بود و تمامی شرکت کنندگان واقعی که از خارج از کشور دعوت شده بودند یکباره با حضور رئیس جمهور شوکه شدند و برخی از اینکه به جای وعده قبلی تقسیم شرکت کنندگان به کارگروه های علمی و تخصصی برای ارتباط با محافل علمی و آکادمیک ، بازیگر یک برنامه تبلیغاتی و سیاسی شده بودند ناراحت شده و سالن جلسه را ترک کردند که در تصاویر پخش شده نیز این موضوع کاملا مشهود است.
ناهماهنگی میان وزارت امور خارجه و نهاد ریاست جمهوری از دیگر بندهای مورد اشاره این نامه است که بر اساس آن ، روز اول همایش در اختیار وزرات امور خارجه بود اما به دلیل علاقه شدید نهاد ریاست جمهوری به حضور فعال در این همایش روز دوم کارکنان وزارت خارجه بر سر کارهای خود حاضر نشدند و پرسنل نهاد ریاست جمهوری با یک تعجیل خاصی اجرای برنامه ها را بر عهده گرفتند.البته وجه مشترک تعداد قابل توجهی از این کارکنان سوالات آنها درباره نحوه تحصیل در خارج از کشور و چگونگی بورسیه شدن بود.
این پزشک ایرانی مقیم آلمان در بخش دیگری از نامه خود با تاکید بر اینکه بسیاری از مدعوین واقعی این همایش از روز دوم ، هتل محل اقامت خود را ترک کرده و به منازل بستگان خود رفتند نوشت : جالب ترین سخنرانی این همایش مربوط به اظهارات واقع بینانه و زیرکانه پرفسور نجابت بود که بسیار کوتاه و موجز در واکنش به رویدادهای خاص مکتبی موجود در این همایش گفت : من در این مملکت بیش از هزار عمل جراحی بدون مزد انجام داده ام. از جبهه تا پشت جبهه. یک روز امام خطاب به ما گفت: شما به مردم خدمت کردید و هرکس که به مردم خدمت کند، در هرکجای دنیا که باشد، اسلام را معرفی کرده است.
در بخش دیگری از این نامه به بوسیدن پرچم ایران توسط رئیس دفتر رئیس جمهور اشاره شده است که فردی پرچم رومیزی ایران را پشت سر آقای مشائی نگاهداشته بود و به محض پایان سخنرانی وی ،پرچم را جلو آورد و رئیس دفتر رئیس جمهور در حالتی نمایشی آن را بوسید و نوازش کرد و پس از سخنرانی آقای مشائی یکی از پروفسورهای معروف ایرانی مقیم آلمان به ایشان یادآور شد بنا به گفته شما 5 میلیون ایرانی در خارج از کشور هستند اما آیا با خود فکر کرده اید که منابع خبری این 5 میلیون ایرانی آن 10- 15 میلیون ایرانی مقیم داخل کشور هستند که با آنها نسبت و قرابت دارند و اخبار و اطلاعات واقعی خود را از آنها دریافت می کنند .
وی همچنین گفته است که بیشتر مدعوین همایش تمایل داشتند از محل وقوع حوادث سال گذشته بخصوص پل حافظ دیدار کنند.
نویسنده نامه در بخش پایانی خود ماجرای جنجالی حضور هوشنگ امیر احمدی را چنین نقل می کند: من با ایشان در یک هتل بودم. همان شب اول به رسم ادب رفتم پیش و سلام و علیکی کردیم. انسانی است مبادی آداب و به همان اندازه هم دیپلمات و هوشیار. پرسیدم که برای شما هم سخنرانی در نظر گرفته اند؟ گفت: خیر. من اصلا به سالن همایش نمی آیم. گفته اند صلاح نیست و جنجال می شود.
به شوخی پرسیدم: از اوباما خبری آورده اید؟
فورا و قاطع پاسخ داد: خیر.
پرسیدم: از اینطرف قرار است پیامی ببرید؟
پاسخش با لبخند یک “ببینیم” کشدار بود.
به گزارش ستاد خبری هجدهمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم، آستان قدس رضوی با به نمایش گذاشتن شاخصترین قرآنهای دستنویس و نمونه دستخط 6 تن از ائمه (ع) پیشتاز جذب بازدیدکنندگان نمایشگاه بینالمللی قرآن است.
در این بخش از نمایشگاه بازدید کنندگان میتوانند دستخط 6 تن از ائمه (ع) را دیده و سیر تحول خط کوفی و رسمالخط قرآنی را مشاهده کنند.
محمدرضا ساقی مسؤول غرفه آستان قدس رضوی در این باره گفت: اولین دستاورد این بخش از نمایشگاه قابل آموزش بودن تغییرات خط است که از سوی هنرمندان مورد استقبال قرار گرفته است.
وی در معرفی قرآنهایی که به نمایش در آمدهاند گفت: قرآن راوندی که متعلق به سال 586 هجری قمری است و توسط امام خمینی(ره) در سال 63 به کتابخانه آستان قدس اهدا شده و قدیمیترین ترجمه قرآن به زبان فارسی معروف به قرآن قدس متعلق به قرن چهارم هجری جزو نفیسترین آثار به نمایش درآمده هستند. متن قرآن قدس به خط کوفی و ترجمه آن که به صورت زیرنویس آمده به خط نسخ خفی است.
ساقی ارائه جدیدترین ترجمه قرآن به زبان انگلیسی را که توسط رحیم دولتی استاد دانشگاه کمبریج که طی 8 سال انجام شده را از دیگر قرآنهای دیدنی نمایشگاه معرفی کرد که هنوز چاپ نشده و تنها به صورت تک نسخه، پرینت گرفته شده و پس از صحافی به آستان قدس اهدا شده است. این قرآن بزرگترین و سنگینترین ترجمه انگلیسی قرآن است که 46 کیلوگرم وزن دارد و ابعاد هر صفحه آن 50 در 70 سانتی متر است.
قرآن اهدایی ستاد مبارزه با مواد مخدر یکی دیگر از قرآنهای جالب توجه این نمایشگاه است که ساقی در باره آن گفت: این قرآن توسط 604 تن از افرادی که اعتیاد خود را ترک کردهاند نوشته شده که بین 16 تا 85 سال سن داشتهاند. هر فرد یک صفحه از قرآن و یک صفحه از ترجمه آن را در سال 87 نوشته است.
قرآن طوماری متعلق به 130 سال پیش از ترکیه که 574 سانتی متر طول دارد یکی دیگر از قرآنهای خاص و جالب توجه آستان قدس رضوی است که در نمایشگاه قرآن در معرض دید عموم قرار گرفته است.
به گزارش میراث آریا:
اداره کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی وگردشگری فارس از مرمت خانه منسوب به شیخ اجل سعدی شیرازی خبر داد.
با توجه به اهمیت این خانه بویژه از جنبه فرهنگی با توجه به انتساب آن به شخصیت ادبی مشهور ایران و جهان، سعدی شیرازی مرمت این خانه تاریخی در دستور کار قرار گرفت که هم اکنون عملیات مرمت آن در حال انجام است .
احیاء پوشش سقف بنا در ضلع های شمالی ، شرقی و غربی ، تعمیرات استحکام بخشی و کف سازی زیرزمین ضلع شرقی ، تعمیرات کف فرش اتاقهای ضلع شرقی ، تعمیرات سرویس های بهداشتی قدیمی ، بهسازی کف فرش ورودی و کف سازی و تعمیر سنگهای ازاره و همچنین آجرکاری و بندکشی از جمله برنامه های مرمتی این بناست که با اعتباری بالغ بر 370 میلیون ریال در حال اجرا است .
خانه منسوب به سعدی شیرازی( خانه مدحت ) در کوچه پشت مسجد نو شیراز واقع شده است. طرح کلی معماری بنا فضاهایی است که در چهار سوی حیاط مستطیل شکل ایجاد شده است.
در جهبه شمالی بنا ، از طریق یک راهروی مرکزی وارد اتاق ها می شویم که دو اتاق 3 دری در طرفین راهرو قرار گرفته است . در سمت شرق حیاط نیز اتاق 3 دری و راهرو و درجبهه غربی یک اتاق با ارسی ها ی زیبا خود نمایی می کند .
در قسمت زیرین 3 ضلع شمال ، غرب و شرق ، نیز زیر زمین ها قرار گرفته که با نورگیرهای مشبک سنگی، زیبایی خاصی به حیاط داده است.
موضوع انتساب این خانه به شیخ اجل سعدی شیرازی شاعر بلند آوازه قرن هفتم و صاحب دو اثر نفیس گلستان و بوستان در سالهای اواخر دهه 30 ه . ش به صورت رسمی قوت گرفت و در سالهای دهه 50 شمسی بار دیگر بصورتی گسترده تر و فراگیرتر مطرح می شود و شخصیتهای علمی و فرهنگی بسیاری در همان زمان سعی می کنند مستندانی در این زمینه ارائه کنند.
به گزارش فردا امیر احمدی در باره رابطه خود با رحیم مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور گفت: من دوست آقای مشایی هستم. ولی خودم را بیشتر دوست دولت می دانم تا آقای رحیم مشایی. ببینید آقای مشایی مرد خوبی است و من به ایشان کمک می کنم البته برای من فرقی ندارد آقای مشایی باشد یا آقای حسین شریعتمداری.
وی ادامه داد: هر کسی که برای کشور زحمت می کشد من به او کمک می کنم و همه اینها را به یک چشم می بینم. من می دانم که آقای شریعتمداری انتقادهای جدی دارد اما من با او هیچ مشکلی ندارم. ممکن است ایشان با من مشکل داشته باشد ولی من نه. من حسین شریعتمداری را به عنوان فردی می شناسم که برای ایران زحمت می کشد همه ما ایرانی هستیم و مسلمان و باید در کنار هم ایران را بسازیم.
امیر احمدی که از سوی روزنامه کیهان همواره با عنوان دلال رابطه ایران و آمریکا یاد می شود، در گفتگوی خود با هفته نامه امید جوان افزود: من به شخصه دوست ندارم وارد دعواهایی که اکنون وجود دارد بشوم. من با همه رئیس جمهور ها کار کرده ام و الان نمی خواهم بعضی ها مرا وارد دعوایی کنند که دعوای من نیست.
او گفت: مرا وارد این دعوا کرده اند بدون اینکه بخواهم. من حاضرم بروم دفتر آقای شریعتمداری، گل هم ببرم
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سیری در زندگی و مبارزات مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی
شیخ سلار دیلمی سندی است بر قدمت تشیع در تبریز
ساختمان دادگاه عمومی خسروشاه کلنگ زنی شد
رییس جمهور بر بالین رهبر معظم انقلاب: عکس
فرمانده حوزه بسیج خسروشاه:دوران دفاع مقدس تمرین و آزمون ایثار بو
جلسه مدیران مدارس منطقه خسروشاه باحضور فرماندار برگزار شد
شعری بسیار زیبا در وصف امام مهربانی ها امام رضا (ع)
افتتاح پژوهش سرای دانش آموزی و مرکز بهبود اختلالات یادگیری امید
جلسه شورای اداری خسروشاه با حضور فرماندار تشکیل شد
بازدید سرزده مدیرکل آموزش و پرورش استان از مدارس منطقه خسروشاه
[عناوین آرشیوشده]