بنا به گزارش روابط عمومی آموزش و پرورش خسروشهر با حضور مسئولین بخش و اعضای شورای آموزش و پرورش نمایشگاه کتاب و صنایع دستی د رکانون دخترانه امام خمینی خسروشهر (واقع در خیابان امام خمینی شمالی –جنب اداره ثبت اسناد –کوچه گلگشت 3 ) افتتاح گردید .این نمایشگاه از 12 لغایت 23 بهمن از ساعت 5/8 صبح لغایت 15 برای بازدید عموم دایر می باشد .
شیخ طوسی در کتاب امالی خود, وصیت امام حسن(ع) را به برادرش حسین بن علی(ع) بنقل از ابن عباس چنین آورده است:
«این وصیتی است که حسن بن علی به برادرش حسین(ع) نموده است. وصیت او این است: به یگانگی خدای یکتا گواهی می دهد وبر آستان ربوبیش, آنگونه که سزاست, سر بندگی می ساید. خدای یگانه را در فرمانروائیش شریک و انبازی نیست و هرگز از اهل خیانت یاوری نگرفته و هر چیزی را به اندازه آفریده است. او برای بندگی سزاوارترین و برای سپاسگویی شایسته ترین فرد می باشد. هر کس فرمانبر خدا باشد, راه درست را یافته است و هر کس او را نافرمانی کند به گمراهی افتاده و هر کس به سوی او باز گردد, از گمراهی رسته است.
ای حسین, من ترا درباره بازماندگان و فرزندان و خاندانم سفارش می کنم که اشتباهاتشان را با بزرگمنشی ببخشی و نیکوکارانشان را بپذیری و هم جانشین من و هم پدری مهربان برای آنان باشی.
مرا در کنار آرامگاه جدم رسول الله(ص) دفن نما, چرا که من سزاوارترین فرد برای دفن در کنار پیامبر خدا هستم. البته اگر از اینکار ترا بازداشتند, ترا به خدا و مقامی که در نزد او داری و پیوندی که با رسول الله(ص) داری سوگند می دهم که مبادا به خاطر من حتی به اندازه گنجایش شیشه حجامت, خون ریخته شود, تا آنکه پیامبر خدا را ملاقات کنیم و او را نسبت به رفتاری که مردم با ما نمودند, با خبر سازیم.»
حاکم در مستدرک می نویسد: «چون امام حسن بن علی(ع) درگذشت، زنان بنی هاشم در سوک او یک ماه به نوحه و عزا پرداختند.» امام ابوجعفر محمد الباقر فرمودند:
«بهنگام درگذشت حضرت مجتبی مردم عزاداری برپا نمودند و شهر به صورت تعطیل درآمد.»
شیخ طوسی می نویسد.
چون امام حسن(ع) دار فانی را وداع گفت، حضرت حسین(ع) ابن عباسع عبدالرحمن بن جعفر و علی بن عبدالله بن عباس را فرا خواندند و آنان حضرتش را در غسل دادن و حنوط و تکفین یاری نمودند. سپس جنازه را به مسجد آورده بر آن نماز گزاردند.
شیخ مفید می نویسد:
بعد از وفات امام(ع)، برادرش حضرت حسین(ع) جنازه را کفن کرد و آنرا بر دوش گرفته به سوی قبر رسول الله آورد. کوتاه زمانی نگذشته بود که مروان و یاران اموی او سررسیدند و فریاد برآوردند که شما می خواهید حسن بن علی را در کنار پیامبر دفن کنید؟ این آشوبگران اسلحه بدست گرفتند و آماده مقابله با امام حسین(ع) و یارانش شدند.
هنگامی که حضرت حسین(ع) جنازه را برداشتند تا برای آخرین بار آنرا به مزار جدشان نزدیک کنند، آشوبگران به آنها روی آوردند، در حالیکه عایشه نیز سوار بر استر به جمعشان پیوسته بود. عایشه فریاد می زد که: «من چگونه می توانم تاب بیاورم، در حالیکه شما می خواهید کسی را به خانه من داخل کنید که من او را دوست ندارم.»
مروان نیز آغاز به سخن نمود و گفت: «آیا سزاوار است که عثمان در دوردست ترین نقطه مدینه به گور سپرده شود و حسن بن علی در کنار پیامبر خدا دفن گردد! هرگز چنین نخواهد شد و من با شمشیر آخته حمله خواهم کرد.» نزدیک بود فتنه گسترش یابد و بنی هاشم با بنی امیه درگیر شوند.
سبط بن الجوزی می نویسد:
ابن سعدی از واقدی نقل می کند که چون امام مجتبی(ع) بر بستر بیماری افتاد و نشانه های مرگ در وجودش آشکار شد به برادر خود فرمود: «مرا در کنار جدم رسول الله دفن کنید.»
و آنگاه که حضرت درگذشت، امام حسین بن علی(ع) تصمیم گرفت که ایشان را در آرامگاه پیامبر خدا دفن کند، امام بنی امیه با پشتیبانی مروان بن حکم و سعید بن عاص والی مدینه بپا خاستند و از انجام اینکار جلوگیری نمدند. کار بدانجا کشید که بنی هاشم برای نبرد با مخلفین قیام کردند. ابوهریره که ناظر جریان بود گفت: «راستی آیا اگر پسر موسی بن عمران از دنیا می رفت، در کنار پدرش دفن نمی شد؟ پس چرا با تدفین حسن بن علی مخالفت می ورزید؟!»
ابن سعد می گوید که از جمله مخالفین، عایشه بود که اظهار داشت در کنار رسول خدا هیچکس نباید دفن شود.
ابوالفرج اصفهانی می نویسد:
یحیی بن حسن گفته است که از علی بن طاهر بن زید چنین شنیدم: چون هنگام دفن امام مجتبی(ع) فرا رسید، عایشه که سوار بر استری بود، به پشتگرمی بنی امیه و یاری مروان و دیگر همکارانش در رسید. به همین دلیل شاعر درباره او گفته است:
«روزی بر استر سوار است و روزی بر شتر»
مفید(ره) در ادامه داستان می نویسد:
ابن عباس بیدرنگ به سراغ مروان آمد و از او خواست که برگدد. ابن عباس به مروان گفت: «ما قصد نداریم که پسر عم خود را در کنار جدش دفن کنیم، بلکه پس از تجدید دیدار او با مزار رسول الله، جنازه را به بقیع خواهیم برد تا در کنار جده پدریش فاطمه بنت اسد به خاک سپرده شود.»
سید الشهدا نیز رو به بنی امیه کرد و فرمود:
«بخدا قسم اگر برادرم از من پیمان نگرفته بود که در پای جنازه اش خونی ریخته نشود، به شما شمشیر زدن رانشان می دادم. شما همان کسانید که پیمانهایتان را درباره ما شکستید و به شرطهایی که در مورد ما قائل شدید وفا نکردید.»
بدینگونه جسد مطهر نواده بزرگ رسول خدا از کنار مزار جدش به سوی قبرستان بقیع حرکت داده شد و در کنار آرامگاه فاطمه بنت اسد به خاک سپرده شد.
مدائنی می نویسد:
مردم بصره به محض دریافت خبر شادت حضرت مجتبی(ع) آه و ناله سردادند و در این زمان «زیاد بن ابیه» فرمانروای بصره بود. ابوبکره برادر زیاد که بیمار بود، صدای گریه مردم را شنید و از همسر خود سبب گریه مردم را پرسید.
همسرش که زنی از قبیله ثقیف بود، با بی پروایی اظهار داشت: «حسن بن علی درگذشته است و به لطف خدا مردم از دست او آسوده شده اند.»
ابوبکره خشمگینانه گفت: «ساکت باش، وای بر تو چه می گویی؟ خداوند یکتا او را از شر بسیار آسوده نموده است و مردم نیز با مرگ او خیر بسیاری را از دست داده اند. خدا حسن بن علی را بیامرزد.»
مشهورترین زمانی که برای تاریخ شهادت امام مجتبی(ع) نقل کرده اند، ماه صفر سال پنجاه هجری است، البته بعضی آنرا بیست و هشتم و بعضی هفتم ماه ذکر نموده اند. عده دیگری تاریخ شهادت امام(ع) را بیست و پنجم ربیع الاول ثبت کرده اند. در مورد سال شهادت نیز اقوال گوناگون از قبیل سال پنجاه و یکم، سال چهل و نهم، سال پنجاه و چهارم، سال چهل و چهارم، سال چهل و هفتم و سال پنجاه و هشتم در کتب تاریخ ذکر گردیده است. بنابراین مدت عمر حضرت امام حسن(ع) برابر با چهل و هفت یا چهل و شش سال می گردد.
همه ما دوستانی داریم و طبعا به نوعی از دوستیهایمان لذت میبریم. بعضی از ما دوستان نزدیک و صمیمی داریم اما در اینجا این سؤال مطرح میشود که چه مواردی باعث میشود که یک دوست به رفیقی حقیقی و واقعی تبدیل شود؟ چه جزئیاتی وجود دارد که یک دوست واقعی را از یک دوست معمولی جدا کرده و تفاوتش را برای ما آشکار میکند؟
رابطه دوستی یکی از مهمترین روابطی است که ما در زندگیمان درصدد بهبود و پیشرفت آن هستیم. ممکن است یافتن دوست، کار بسیار آسانی باشد اما یافتن دوستی که در طول رابطه و در مواقعی که ما با سختیها و مشکلاتی مواجه میشویم بخواهد و بتواند به کمکمان بیاید و در واقع یافتن یک دوست حقیقی، سخت است. حقیقت این است که با وجود داشتن پدر و مادر و اقوام، هنوز هم بسیاری از مردم برای گذراندن اوقات فراغت به دوستانشان وابسته هستند و بیشتر وقتشان را با دوستانشان میگذرانند.در اینجا به نقل داستان 2دوست صمیمی میپردازیم تا از آن نکات جالب توجه و آموزندهای را به ذهن بسپاریم.
مایک و جان با یکدیگر بزرگ شده بودند و از دوران کودکی تا بزرگسالی دوستان بسیار نزدیکی به یکدیگر بودند. یک روز، بعد از برگشتن از مدرسه، آن دو به بحث و مناظره درباره اجتماع پرداختند. ناگهان بعد از اینکه بحثشان حسابی گرم شده بود، جان در یک لحظه عصبانی شد و سیلی محکمی بهصورت مایک نواخت. مایک به دوستش جان خیره شد و سپس روی شنها نوشت: «امروز بهترین دوست من، یک سیلی به من زد». بعد از نوشتن این جمله، آن دو نفر دوباره قدمزدنشان را از سر گرفتند. وقتی که میخواستند از روی رودخانهای که بسیار پرآب بود عبور کنند، ناگهان مایک داخل آب افتاد. جان، بدون لحظهای تردید و دودلی، داخل رودخانه پرید و مایک را نجات داد. بعد از آن، مایک روی یک تخته سنگ نوشت: «بهترین دوست من، مرا نجات داد».
جان متوجه نشد که چرا مایک این کارها را انجام میدهد، بنابراین از مایک پرسید: «چرا وقتی من به تو سیلی زدم، روی شنها نوشتی اما وقتی تو را نجات دادم روی صخره نوشتی؟» مایک در پاسخ گفت: «دوست حقیقی باید کارهای اشتباهی که از بهترین دوستش سر میزند را فراموش کند ولی در عوض کارهای درست و مثبت دوستش را همیشه به یاد داشته باشد».
در اینجا پس از ذکر این مثال، به بیان 7مورد از خصوصیات دوست واقعی میپردازیم:
1- بهترینها را برای شما میخواهد؛ یک دوست واقعی همیشه بهترین آرزوها را برایتان دارد. اگر او دریافت که شما در زندگیتان شخص موفقی هستید و اهدافتان در حال پیشرفت و موفقیت است، حتما از شما حمایت خواهد کرد.
2- پشتیبان شماست؛ اگر شما هماکنون با یک مشکل روبهرو شدهاید، میتوانید دوست واقعیتان را تشخیص دهید زیرا دوست واقعی سعی میکند که در این مواقع از درد و غمتان بکاهد و شما را از این جریان احساسی که در آن به سر میبرید، بیرون آورد.
3- صداقت دارد؛ یک دوست واقعی کسی است که با شما صادق باشد و وقتی از او کمک خواستید، او حرفی نمیزند که شما را راضی و خوشحال کند بلکه او چیزی را خواهد گفت که فکر میکند به صلاح شماست. دوست حقیقی، شما را نصیحت میکند، در همه حال پشتیبان و حامی شماست و در مواقع مختلف به شما کمک میکند و شما را به راه درست و مثبت هدایت میکند.
4- در مورد شما قضاوت نمیکند؛ یک دوست واقعی همیشه حامی شماست. او شما را همینطور که هستید، قبول دارد و میپذیرد و هیچگاه تلاش نمیکند که شما را تغییر دهد. او شخصیت شما را با تمامی موارد مثبت و منفی قبول دارد.
5- به حرفهایتان گوش میدهد؛ دوستانی وجود دارند که در مواقعی که همه چیز رو به راه است با شما میمانند اما وقتی که شما با یک مشکل روبهرو میشوید، آنها ناپدید میشوند و در حل کردن مشکل شما هیچ کمکی نمیکنند؛ برعکس دوست واقعی کسی است که وقتی دید که شما با مشکل مواجه شدهاید، دست کمک و یاری به سوی شما دراز کند.
6- شما را جزئی از زندگیاش قرار میدهد؛ یک دوست واقعی، شما را به بقیه دوستانش بهخصوص خانوادهاش معرفی میکند و شما را جزئی از زندگیاش میداند. در واقع شما یک نعمت یا موهبت الهی در زندگی او هستید.
7- رازدار شماست؛ یک دوست واقعی نقاط ضعف شما را بروز نمیدهد و رازدار شماست. رازهایتان را فاش نمیکند و برای شما حقه و کلکی سوار نمیکند. یکی از اهداف دوستی این است که به حریم و خلوت یکدیگر احترام بگذارید. یک دوست واقعی به این مهم عمل کرده و پشتسرتان غیبت نمیکند.
همیشه به یاد داشته باشید «کسی که یک دوست وفادار بیابد، یک گنج پیدا کرده است

ویژه نامه رحلت پیامبر خاتم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع)
غربت چیست؟ پیامبر فرمود" اسلام در غریب ظهور کرد و در آخرالزمان نیز غریب خواهد شد. چه بسیارند مسلمانان که از اسلام جز پوسته ای وارونه بر خویش ندارند."
از علی (ع) پرسیده شد:" آن زمان چه زمانی است" پاسخ گفته شد:" زمانی است که پست فطرتان همه جا را پر می کنند، بزرگواران کمیاب می شوند، روزگاری است که پادشاهان چون درندگان، تهیدستان طعمه آنان، راستی غارت می شود و دروغ فراوان می گردد. مردمانشان با زبان تظاهر به دوستی دارند اما در دل دشمن هستند. گناه همه جا را فرا می گیرد و علنی به گناه افتخار می کنند و اسلام را چون پوستینی واژگونه می پوشند"( نهج البلاغه . خطبه 108)
احادیثی بی شمار از پیامبر اکرم حضرت محمد رسول الله(ع) در بحارالانوار جلد 22ص453و کنزالاعمال درباره روزگار غریبی اسلام در آخرالزمان از شیعه و اهل سنت نقل شده که در اینجا به انها اشاره می کنیم :
شخصیت های بزرگ، حیله گر خوانده می شوند
روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشد ، شخصیت های بزرگ در نزد آنها حیله گر خوانده می شوند و اشخاص حیله گر در نزد مردم، با شخصیت و وزین خوانده شوند .
مومن در نزد آنان حقیر و بی مقدار می شود و فاسق به پیش آنها محترم و ارجمند باشد ، کودکانشان پلید و گستاخ و بی ادب و زنانشان بی باک و بی شرم و بی حیا شوند، پناه بردن به آنها خواری و اعتماد به آنان ذلت و درخواست چیزی از آنها نمودن، جامه درویشی به تن کردن و مایه بیچارگی و ننگ است .
در آن هنگام خداوند ، آنان را از باران به هنگام، محروم سازد و در وقت نامناسب بر آنها ببارد .
اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند
زمانی بر مردم بیاید که چهره هایشان چهره های آدمیان ولی دل هایشان دل های شیاطین باشد ، بسان گرگان درنده خونریز باشند. از منکرات اجتناب نکنند، پیوسته به کارهای ناپسند خویش ادامه دهند ، اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند و اگر خبری برایشان بازگویی تو را دروغگویی شناسند و چون از آنها غایب باشی غیبتت کنند . افراد بد بر آنان مسلط شود که آنان را به انواع عذاب معذب دارند، نیکانشان دعا کنند ولی اجابت نشود.
شکم هاشان خدایان آنها، و زنانشان قبله گاهشان و پولشان دین شان
در جایی دیگر رسول خدا فرمود : زمانی بر مردم بیاید که شکم هاشان خدایان آنها شود، و زنانشان قبله گاهشان و پول شان دین شان شود و کالاهای دنیوی را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند .
از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند. ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد ولی دلهایشان از جهت هدایت خدا خراب شود .
به چهار بلا مبتلا شوند. نخست: تجاوز به ناموس شان
در آن روزگار است که خداوند، آنها را به چهار بلا مبتلا سازد . نخست: تجاوز به ناموسشان و دوم: هتک حرمت از ناحیه زورمندان و ثروتمندانشان ، سوم: خشکسالی، چهارم: ظلم و ستم از جانب زمامداران و قاضیان .
اصحاب از سخنان آن حضرت سخت به شگفت آمدند و گفتند : یا رسول الله ! مگر آنها بت پرست هستند؟ پیامبر فرمود : آری هر پول و درهمی به نزد آنها بتی است که در حد پرستش به آن تعلق خاطر دارند .
آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد
از پیامبر خدا در منابع شیعه و اهل تسنن روایت شده است که در جایی دیگر فرمود:
روزگاری بیاید که مردم شان آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد. در آن هنگام، خداوند آنها را به سه بلا دچار سازد : نخست آنکه برکت از مالشان بگیرد ، دوم: ستمگران را بر آنها مسلط سازد و سوم انکه بی ایمان از دنیا بروند .
یکی از اصحاب از پیامبر پرسید: یا رسول الله دین مردم شان چگونه خواهد بود؟
پیامبر فرمود : زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند . دینداری شان بسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.
از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند
در جایی دیگر در بحارالانوار جلد52ص190 پیامبر فرمود : زمانی برسد که از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند ، آنچنانکه گروهی به دین خدا در جهان خوانده شوند در حالی که همین گروه از هرکسی از اسلام دورتر باشند. مسجدهاشان از حیث ساختمان آباد ولی از نظر هدایت، خراب باشد.
در میان مردمانشان قرآن و اهل آن در اقلیت باشند. مومنانشان در میان مردم باشند ولی در میان آنها نباشند، با مردم باشند ولی براستی با مردم نباشند ، زیرا هدایت با ضلالت همراه نیست گرچه در کنار یکدیگر باشند .
به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند
در بحار ج 77ص369 آمده است پیامبر در اواخر عمر خود اصحاب را جمع کردند و فرمودند: زمانی بر مردم بیاید که اخلاق انسانی از آنان رخت بربندد چنانکه اگر نام یکی را بشنوی به از آن بود که آن را ببینی یا اگر او را ببینی به از آن است که او را بیازمایی. چون او را بیازمایی، حالاتی زشت و ناروا در او مشاهده کنی .
دینشان پول و قبله گاهشان زنانشان شود. برای رسیدن به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند نه خود را در پناه اسلام دانند و نه به کیش نصرانی زندگی کنند . بازرگانان و کاسبان شان رباخوار و فریبکار ، و زنانشان خود را برای نامحرمان بیارایند. در آن هنگام اشرارشان بر آنها چیره گردند و هر چه دعا کنند به اجابت نرسد .
آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند که...
روزگاری خواهد امد که مردمانشان به پراکندگی مصمم باشند و از هماهنگی و اتفاق نظر و اتحاد بدور شوند. آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند که گویی آنان خود پیشوای قرآن بودند نه قرآن پیشوای آنها . از حق جز نامی نزد آنها نمانده باشد و از قرآن جز خط و ورقی نشناسند. بسا یکی در درس قرآن و تفسیر وارد شود ، هنوز جا خوش نکرده از دین خارج شود . و چون در آخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون روایات جدید شود، کمتر کسی از شماست که دینش را حفظ کند.
هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد
در کنزالاعمال حدیث 31008 آمده است یکی از اصحاب پرسید دین خدا چگونه خواهد شد؟
پیامبر(ص) فرمود : زمانی بر مردم بیاید که هیچ دیندار دینش برایش سالم نماند جز اینکه از قله کوهی بگریزد یا از سوراخی به سوراخ دیگر پناه برد چون روباه که با بچه هایش چنین کند ، و این آخرالزمان باشد .
هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد ، چون این وضع پیش آید عزب بودن و تجرد حلال شود ، در آن روزگار است که مرد به دست پدر و مادرش تباه و گمراه شود و اگر پدر و مادر نداشته باشد به دست زن و فرزندش و اگر زن و فرزند نداشته باشد، چه بسا هلاکت و تباهی اش به دست خویشان و همسایگانش باشد که او را به تهیدستی و فقر سرزنش کنندو بترسانند و تکالیفی بر او نهند که وی از عهده ان بر نیاید تا گاهی که او به پرتگاه های هلاکت سقوط کند .
در آخرالزمان فریبکارانی بیایند که حدیث هایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند
و نیز از پیامبر خدا در کتاب کنزالاعمال، حدیث 290324 روایت شده است که فرمود : در آخرالزمان دغلبازان و فریبکارانی بیایند که حدیث هایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند، انچنان که نه شما و نه پدرانتان چنین حدیث هایی نشنیده باشید. پس دوری گزینید از آنها. مبدا به دام تزویر و فریب شان بیافتید .
از علی بن ابی طالب(ع) درباه آخرالزمان پرسیده شد : آیا در آن زمان مومنانی وجود دارند؟ فرمود: آری . باز پرسیده شد: آیا از ایمان آنان بر اثر فتنه ها چیزی کاسته می شود؟ فرمود: نه ، مگر آن مقدار که قطرات باران از سنگ خارا بکاهد اما آنان در رنج بسر برند.
امیرالمونین (ع) فرمود : زمانی بر مردم بیاید که مقرب نباشد جز به سخن چینی ، و جالب شمرده نشود جز فاجر بودن ، و تحقیر نشوند جز افراد با انصاف، در آن زمان دستگیری مستمندان زیان بشمار آید و صله رحم لطف وبزرگواری بشمار آید .(نهج/حکمت 102)
امام سجاد(ع) فرمود : چون خداوند می دانست در آخرالزمان اهل فکر دقیق النظر خواهند آمد، از این جهت قل هوالله و احد و آیاتی از سوره حدید نازل کرد. بحار 60/18
بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید
امام صادق(ع) فرمود : چون قائم ما قیام کند خداوند انچنان نیرویی به چشم و گوش پیروانش داده که به پیک و پیام اور نیازی نداشته باشند و به هرکجای جهان که باشند امام خود را ببینند و سخنش را بشنوند. بحار ??/??
پیامبر (ص) فرمود :« این دین مدام برپا خواهد ماند و گروهی از مسلمانان از آن دفاع کنند و در کنار ان بجنگند تا قیامت بپا شود » و فرمود « در هر عصر و زمانی گروهی از امتم مدافع احکام خدا باشند و از مخالفان باکی نداشته باشند » کنزالاعمال حدیث34499و34500
در جای دیگری فرمودند: « چون در اخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون گردد، بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید که به دل هایشان دیندارند و دین انها از الایش به افکار مصون ماند." بحار 52/111
براساس این حکم حجت الاسلام علی خدیوی به مدت سه سال به عنوان امام جمعه بخش گوگان منصوب شده و نخستین نماز جمعه به امامت وی با حضور اقشار مختلف مردم در مسجد جامع این شهر اقامه گردید.
مسئول شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی آذربایجان شرقی در نماز جمعه این هفته گوگان ضمن معرفی امام جمعه جدید این بخش گفت: نماز جمعه در نظام جمهوری اسلامی از جایگاه خاصی برخوردار است.
حجت الاسلام حسین تقی زاده با تشریح اهمیت نماز جمعه اضافه کرد: برگزاری منظم این فریضه دینی و اسلامی در سراسر کشور از آثار و برکات انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.
وی با اشاره به فرا رسیدن ایام دهه فجر، اظهار داشت : در سال 1357 مردم ایران به رهبری معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام راحل کار بسیار بزرگی انجام دادند که ایمان به خدا ، رهبری امام راحل و حضور یکپارچه مردم در صحنه های پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی از مولفه های اساسی و ماندگار پیروزی انقلاب اسلامی است.
مسئول شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان در ادامه به حضور گسترده جوانان در صحنه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور اشاره و عنوان کرد: جوانان و نوجوانان ادامه دهندگان اصلی اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی هستند.
حجت الاسلام تقی زاده در پایان ضمن قدردانی از زحمات و خدمات حجت الاسلام مهدی دوست امام جمعه قبلی حجت الاسلام علی خدیوی را به عنوان امام جمعه جدید گوگان معرفی کرد .
حجت الاسلام خدیوی پیش از این امامت جمعه شهر خسروشهر را عهده دار بود.
همانگونه که میدانیم، قرآن منبع اصلی تمامی قوانین و احکام و اعتقادات اسلامی است و اگر چه به صورت مستقیم یا بالفعل به بسیاری از اعتقادات و چگونگی اجرای بسیاری از احکام اشاره نکرده است .
با این حال دارای آیاتی است که در آنها برخی از معارف اسلامی به صورت کلی و مجمل بیان شده است و تفسیر و توضیح آن به عهده پیامبران (ص) نهاده شده است.
درباره مهدویت نیز چنین است. ریشه اصلی این تفکر قرآن است که در چند آیه نابودی ستم را پیشبینی کرده است و پیروزی صالحان و پارسایان و مستضعفان را بشارت داده است و سرانجام کار را از آن پرهیزکاران دانسته و بشارت داده که در پایان جهان، نیکوکاران حاکم خواهند شد. در تفسیر این آیات روایات فراوانی بر پیامبر (ص) و ائمه (ع) نقل شده است، که بنابر آنها، حکومت امام مهدی (ع) در آخرالزمان همان حکومت مستضعفان و صالحانی است که در قرآن بشارت به آنها داده شده است.
خداوند در 365 آیه که در 80 سوره آمده است به صورت کلی درباره مهدویت سخن گفته است. بیش از 500 روایت از پیامبر و ائمه (ص) و ائمه (ع) در تفسیر این آیات نقل شده است که در ادامه به چند نمونه اشاره میشود.
«و نریدالله لمن علی الذّین استضعپفوا فیالارض و نجعلهم ائمه و نجعلتم ائمه و نجعلتهم الوارثین»
(ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم)
سلمان فارسی میگوید: رسول خدا فرمودند: (خداوند هیچ پیامبر و امامی را نفرستاد مگر آنکه برای او 12 نقیب قرار داد. پس نام امام را شمرد و فرمود: سپس فرزندش، محمد بن الحسن المهدی (ع) است که به امر پروردگار قیام میکند.
« لقد کتبانی الزبور من بعد الذکر إن الارض یرتها عبادی الصالحون»
(در زبور بعد از ذکر تورات نوشتیم. بندگان شایستهام وارث حکومت زمین خواهند شد)
در تفسیر این آیه، محمد بن عبدلله بن حسن از امام باقر (ع) نقل کرده که آن حضرت فرمودند: مراد از این آیه قائم آل محمد (ع) و یارانش میباشند.
«امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض ….»
(و یا کسی که دعای مضطر و گرفتار را اجابت میکند، هنگامی که او را میخواند و بلا و سختی را برطرف میسازد و شما را خلفای زمین قرار میدهد…)
امام باقر (ع) در تفسیر این آیه، ضمن حدیث مفصلی، سخنرانی امام عصر (عج) را در موقع ظهور در مکه بیان میفرماید: «اولین کسی که با او بیعت میکند، جبرییل است و سپس بیش از سیصد نفر با او بیعت میکنند.»
همانگونه که گفته شد، بیش از 300 آیه از کلامالله مجید و بیش از 500 حدیث در تفسیر این آیات پیرامون مهدویت وجود دارد و آیات و احادیث بالا تنها برای نمونه بیان شده است.
این آیات و احادیث در حقیقت پلی برای شناخت امام زمان هستند. اما حال این سوال مطرح میشود که چرا باید امام مهدی (عج) را بشناسیم؟
به روایات بسیاری در کتابهای شیعه و اهل تسنن برمیخوریم که در آن مسلمانان موظف شدهاند تا امام زمان خود را بشناسند و از او پیروی کنند. بیشتر دانشمندان اهل سنت، منظور از امام زمان در این آیات را زمامداران و خلفا دانستهاند.
اما شیعه بر این باور است که منظور از امام زمان در روایات، امامان معصوم (ع) هستند. بدین جهت لزوم شناخت مهدی (عج) را جزئی از همین شناخت کلی نسبت دوازده امام میدانند. سلمان فارسی میگوید: «پیامبر (ص) فرمودند: امامان بعد از من دوازده نفر هستند. همه آنها از قریش میباشند … بدانید که اینان عترت من هستند و از گوشت و خون من هستند، چرا برخی مردم مرا درباره آنها آزار میدهند؟ خداوند شفاعت من را نصیب آنها نکند.»
همچنین در روایتی از امام حسن (ع) آمده است که فرمود: «امامان پس از رسول خدا دوازده نفر هستند، نه نفر از آنها از نسل برادرم حسین میباشند. مهدی این امت از آنهاست.»
پس از بیان اصل ضرورت وجود امامان، به بیان وظیفه مسلمانان در برابر آنها و اینکه چرا باید مسلمانان امام خویش را در هر زمانی بشناسند، میپردازیم.
به چند دلیل باید امام مهدی (عج) را بشناسیم:
الف) جلوگیری از انحراف و گمراهی: ضرورت شناخت حضرت مهدی (عج) وقتی احساس میشود که انسانها در اثر فاصله گرفتن از امام خود به فساد و گمراهی کشیده میشوند، که برای رهایی از این دام خطرناک، راهی جز پیروی از امام نخواهد بود .
امام کاظم (ع) میفرماید: «امام، حجت بندگان است، هر که او را رها کند گمراه میشود و هرکه همراه او باشد، نجات مییابد و رستگار میشود.»
ب) جلوگیری از ابطال عمل: پذیرش و قبولی اعمال و جلوگیری از بطلان عمل در گرو پذیرفتن امام معصوم است …. امام باقر (ع) به زراره فرمود: «اسلام بر 5 چیز بنا شده است. نماز، زکات، حج ، روزه و ولایت.» زراره میگوید عرض کردم، کدام یک از آنها برتر است ، امام (ع) فرمود: «ولایت. زیرا کلید حاکم و حاکم و راهنمای آنها است. اگر مردی شب تا صبح را به نماز و صبح تا شب را به روزه سپری کند و و تمام ثروت خود را به صدقه بدهد و همه ساله به حج برود، امام و ولی خود را نشناخته باشد، تا از او پیروی کند و تمام کارهایش به راهنمایی او باشد، هرگز نزد خداوند اجر و ثوابی ندارد و از اهل ایمان نخواهد بود.»
ج) رسیدن به حیات معنوی: پیامبر (ص) فرمودند: «ای مردم! هر که بخواهد در زندگی همانند من باشد و مانند من بمیرد، ولایت علی (ع) را بپذیرد و از امامان پس از او پیروی کند.»
د ) برای فرار از مرگ جاهلیت: قال رسولالله (ص): «من مات لم یعرف امام زمان مالت میت جاهلیه» در روایتی که مورد پذیرش شیعه و سنی است، تصریح شده که هر کس امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا میرود.
امام باقر میفرماید: «هر کس بمیرد و امامی نداشته باشد، مرگ او مرگ جاهلیت است و هیچ کس در این جهت معذور نیست تا امام خود را بشناسد.»
رسول خدا فرمود: «هر کس منکر قائم از فرزندانم در زمان غیبتش بشود، و در همان حال بمیرد، قطعاً به مرگ جاهلیت مرده است.»
آیا میدانید وزیر بازرگانی دولت جمشید اموزگار یک خسروشاهی بود.
آیا می دانید یکی از قدیمی ترین اسناد موجود کشورمربوط به خسروشاه ( خسروشهر ) است که در این سند انتقالی دختر عباس میرزا( مادر دکترعلی امینی نخست وزیر دوران بهلوی) یک سهم از هفت سهم خسروشاه را خریده است.
آیا میدانید بنیانگذاران کارخانجات بزرگی همچون گروه صنعتی مینو تولی پرس تیدی پارچه بافی آذربایجان وغیره خسروشاهی ها بودند.
آیا میدانید در زمستان سال 1737 میلادی مرض طاعون بیش از یک چهارم شهر خسروشهر را هلاک کرد .
آیا میدانید یاقوت حموی نویسنده کتاب معجم البلدان در قرن ششم از خسروشهر دیدن کرده وبازار وبناهای آن را باشکوه خوانده است.
آیا میدانید در بسیاری ازکتب قدیمی نام خسروشاه( خسروشهر) در بین 20 شهر بزرگ آذر بایجان آورده شده است.
آیا میدانید قبل از ورود آریایی ها به خسروشهر امروزی اقوامی همچون اورارتوها – ماننا – آـشوری ها در این منطقه زندگی می کردند و قلعه موجود در این منطقه انیا شتانیا نام داشت.
آیا میدانید در سال 1641 میلادی در شب جمعه 5 فوریه زلزله ویرانگری در این منطقه روی داد که این منطقه ونواحی اطراف آن به کلی ویران شد.
آیا میدانید اولین دبیرستان خسروشهر در سال 1343 در محل یک قهوخانه اجاره ای تشکیل شد .
آیا میدانید کتابی بنام مسجد صفوی خسروشاه در رابطه با یکی از مساجد قدیمی شهر توسط استاد سید جمال ترابی طباطبایی نوشته شده است.
آیا میدانید در 12 محرم هر سال مراسم تدفین نمادین شهدای دشت کربلا در یکی از مساجد شهر برگزار میشود که این مراسم در کل ایران مختص خسروشهر می باشد.

کریستیانو رونالدو ستاره پرتغالی رئال مادرید سالی 12 میلیون یورو دستمزد میگیرد که نیم میلیون بیش از نفر دوم این لیست، وین رونی، و یک میلیون یورو بیش از نفر سوم این لیست، لیونل مسی است .
بنا بر گزارش مجله بلژیکی اسپورت فوت ، ستاره پرتغالی سالی 12 میلیون یورو دستمزد می گیرد ، نیم میلیون بیش از هم تیمی سابقش در منچستر ، وین رونی. نفر سوم در این لیست ، لیونل مسی است که سالی 11 میلیون دستمزد می گیرد .
کاکا ، دیگر بازیکن رئال مادرید ، با دستمزد سالی هشت میلیون یورو در جایگاه چهارم قرار دارد و بنزمای فرانسوی نیز سالی 6 میلیون دستمزد می گیرد . کاسیاس و ژابی نیز دیگر بازیکنان رئال حاضر در این لیست هستند .
50 بازیکن برتر جهان از نظر دستمزد :
1- کریستیانو رونالدو (رئال مادرید / ) : سالی 12 میلیون یورو
2- وین رونی (منچستر یونایتد ): 11.5
3- لیونل مسی (بارسلونا) : 11
4- یحیی توره (سیتی) : 10.8
5- ساموئل اتوو (اینتر) : 10.5
6- باستین شواین اشتایگر (بایرن مونیخ) : 9.7
7- زلاتان ابراهیموویچ (میلان) :9
8- کاکا (رئال مادرید) : 9
9- جان تری (چلسی) : 9
10- امانوئل آدبایور (سیتی) : 8.4
11- فرانک ریبری (بایرن) : 8
12- فرناندو تورس (لیورپول) : 7.8
13- استیون جرارد (لیورپول) : 7.6
14- کارلوس ته وز (سیتی) : 7.6
15- فرانک لمپارد (چلسی) : 7.57
16- ژابی (بارسلونا) : 7.5
17- آندرس اینیستا (بارسلونا) : 7
18- دیده دروگبا (چلسی) : 6.5
19- ریو فردیناند (سیتی) : 6.5
20- آندره پیرلو (میلان) : 6
21- داوید ویا (بارسلونا) : 6
22- ایکر کاسیاس ( رئال مادرید) : 6
23- فردریک کانوته (سویا) : 6
24- کریم بنزما ( رئال مادرید) :6
25- جیجی بوفون (یوونتوس) : 6
26- پاتریک ویرا (سیتی) : 5.72
27- وسلی اشنایدر (اینتر) : 5.5
28 - گرت بری (سیتی) :5.5
29- آرین روبن (بایرن مونیخ) : 5.5
30- اشلی کول (چلسی9 : 5.41
31- جو کول (لیورپول) : 5.2
32- دیگو میلیتو (اینتر) : 5
33- داوید سیلوا (سیتی) : 5
34- پویول (بارسلونا) : 5
35- کولو تره (سیتی ) : 5
36- سرجیو آگرو (اتاتیکو) : 5
37- فرانچسکو توتی (رم) : 4.9
38- دیمیتار برباتف (منچستر) : 4.87
39- آندری آرشاوین (آرسنال) : 4.87
40- نیکلاس آنلکا (چلسی) : 4.8
41- یوان گورکوف (لیون ) : 4.8
42- پل اسکولز (منچستر) : 4.8
43- دانیله ده روسی (رم) : 4.6
44- ژابی آلونسو (رئال مادرید) : 4.6
5- جیمی کاراگر (لیورپول) : 4.6
46- رایان گیگز (منچستر) :4.6
47- خولیو سزار (اینتر) : 4.5
8- دیگو فورلان (اتلتیکو) : 4.5
49- الساندرو نستا (میلان) : 4.5
50- گابریل هاینزه (مارسی) : 4.5
78 بهار از عمرش میگذرد، نه همسری دارد و نه وارثی. اینجا صحبت از یک مرد نیست، حرف از تامان گل الهی است که به درخواست پدرش که هیچ اولاد پسری نداشت، سالها مثل مردان زندگی کرد، لباس آنها را به تن کرد و به دلیل رفتن در محیطهای مردانه خوی و خصلت مردانه گرفت، طوری که حالا در هیچ جمع زنانهای جا ندارد و روزهای کهنسالی خود را در خانهای کوچک به دور از حرف و حدیثها در روستای یارمجه باغ همدان سپری میکند
برای اینکه همصحبت تامانگل الهی بشوید، باید بعد از همدان 150 کیلومتر را پشت سر بگذارید تا به روستای کوچک و زیبای یارمجه باغ برسید. به فارسی یعنی نصفه باغ! شاید اینجا بهشت کوچکی باشد که اهالیاش در صلح و صفا زندگی میکنند و سادگی، تنها افتخار بزرگ آنهاست. اینجا در واقع همان جایی است که تامان گل در یکی از خانههای کاهگلیاش زندگی میکند.
به نوشته سرنخ؛ همه او را میشناسند. کافی است بگویید زنی که مثل مردها زندگی میکند، تا هزار و یک انگشت به سمت خانه این پیرزن نشانه برود. تامان گل در خانهای کوچک زندگی میکند که در بدو ورودتان به راحتی میتوانید بوی نای خاک خیس خورده حیاط و کاهگل داخل آغل را به راحتی در آن احساس کنید.
اینجا 15 کیلومتر از جاده اصلی فاصله دارد و خانههای خشتی روستا در منطقهای کوهستانی قرار گرفته. کوبه در چوبی را که به صدا در بیاورید مردی با کت و شلوار نخ نما و مندرس در حالی که یک کلاه نمدی به سر گذاشته، در چهارچوب در ظاهر میشود. به زبان ترکی خوشآمدی میگوید و ما را به خانهاش دعوت میکند. اینجا خانه پدری پیرزن است؛ محلی که او در آن سالها نقش پسر را برای والدینش بازی کرد و برای تمام عمرش مردانه لباس پوشید و از همه حقوق زنانهاش چشمپوشی کرد تا پدر، آرزو به دل سر به زمین نگذارد و در خانهاش به مدد تامانگل باز بماند.
لباسهای مردانه سایز بزرگ
«پدرش مالک وکدخدای ده بود. پولش از پارو بالا میرفت اما وقتی که به رحمت خدا رفت، اتفاقاتی پیشآمد که فقط این خانه برایش ماند. حالا او با نوه و عروس یکی از خواهرهایش زندگی میکند.» این حرفها را مشهدی محمد برایمان میگوید، همسایه تامان گل. او این زن را از کودکی به خاطر دارد.
خودش زیاد اهل حرف زدن نیست و از پرسش و پاسخهای زیاد به تنگ میآید، به همین خاطر مشهدی محمد از پیرزن برایمان میگوید: «پدرش از او خواست مثل مردها بشود. هفت تا خواهر بودند و یک برادر. برادرش عمرش به یک بهار نرسید که به رحمت خدا رفت. دخترها هم یکی یکی پا گذاشتند در خانه بخت. سر آخر همین تامان گل ماند برای پدر و مادرش.» آن زمان دخترجوان 15 سالش میشد که پدر از او خواست تیپهای مردانه بزند.
دخترک برای اینکه دل پدر نشکند، شلوار به پا کرد و بلوزهای بزرگتر از سایزش پوشید و برای اینکه موهایش دیده نشود، آنها را کوتاه و زیر کلاهی نمدی پنهان کرد. به اینجای حرفها که میرسیم خودش آهی میکشد و به زبان ترکی غلیظی درد و دل میکند؛ «پدرم بعد از مادرم رفت. همیشه به من میگفت در خانهمان را باز نگه دار. نگذار قدم اهالی و مهمان از خانه ما بریده شود.»
خواستگاری از زنی که مرد شد
در همان ماههای اول بود که خواستگاران یکی پس از دیگری پاشنه در خانه الهیها را از جا کندند؛ اما همه آنها با گرفتن جواب نه، دست رد به سینهشان میخورد؛ «بعد از یکی، دو ماه پدر تامان گل خانم از تقاضایش پشیمان میشود و از دخترش میخواهد به مشهد برود و بعد از بازگشت، لباس دخترانه بپوشد و پشت پا به بختش نزند اما این بار خود تامان گل قبول نمیکند و میخواهد که تا همیشه مثل پسرها زندگی کرده و از پدر و مادرش نگهداری کند.» این حرفها را عروس نوه خواهری تامان گل میزند.او پنج سال است که هم اتاقی پیرزن شده و در روزهایی که شوهرش برای کسب و کار به شهر میرود، خوشحال است که تامان گل را در کنار خود دارد.
آنها صبحها باغچه بیل میزنند، سبزی میکارند، آغل را نظافت میکنند، به حیوانات زبان بسته یونجه میدهند و بعد از فارغ شدن از کار روزانه، در این روزهای سرد زمستانی به زیر کرسی پناه میبرند. «همه اهالی تامان گل را دوست دارند. با اینکه مثل مردها تیپ میزند اما محجوب است و با کسی کاری ندارد.
همیشه هر وقت با پیرزن تنها میشوم خیلی از گذشتهاش میپرسم اما خجالتی است. لام تا کام حرف نمیزند. خیلی به او میگویم ازدواج کن و خودت را از تنهایی دربیاور اما هر بار میگوید: دیگر از من گذشته. ازدواج را میخواهم چه کار؟از این شوخیها خوشش نمیآید.» عروس خانم با شیطنت خاصی این حرفها را میگوید. او خاطرات زیادی از پیرزن ندارد اما شوهرش احمد آقا، خاطره مشترکی را که با پیرزن داشته برایمان تعریف میکند.
حاج آقا یا حاج خانم؟
تامان گل در 38-37 سالگی پدرش فوت میکند و قبل از او هم مادرش را از دست میدهد. مادرش یک روز به شدت زمین میخورد و دست و پاهایش میشکند. از همان زمان به بعد زمینگیر میشود؛ یعنی چیزی حدود پنج سال تمام و در این مدت همه کارهای او را تامان گل انجام میدهد اما با همه پرستاریهای فداکارانه دختر جوان مادر عمرش به دنیا نیست و برای همیشه دخترش را تنها میگذارد.
بعد از مادرتنها دل خوشیاش به پدرش بود که او هم بعد از مدتی به رحمت خدا رفت؛ «پدر تامان گل قبل از مرگش از دختر خود میخواهد که دیگر لباس مردانه به تن نکند اما دختر با سماجت به پدرش میگوید که این کار را نمیکند و بعد از او از خانه و زندگیشان مراقبت میکند و اجازه نمیدهد که در خانهشان به روی مهمانان بسته شود.» احمد بیژنی محب، این حرفها را میزند، نوه خواهری تامان گل.
احمد کوچک بود که پدرش وقتی میبیند که تامان گل بیکس و کار شده، پسرش را به خانه او میفرستد تا تنها نماند؛ «من از همان بچگی بیشتر با تامان گل زندگی کردم تا با خانوادهام. یکبار وقتی او حسابی مریض شده بود، بردمش به بیمارستانی در همدان. همه پرستارها تصور میکردند که او مرد است و اجازه نمیدانند که در بخش خانمها بستریاش کنیم. خیلی ناراحت شده بودم. آنها میخندیدند و حرف مرا باور نداشتند. تا اینکه یکی از دکترها وقتی ماجرای زندگی او را از زبان من شنید، حرفم را باور کرد و او را در بخش زنان بستری کرد.»
البته این تنها مشکل پیرزن نیست؛ احمدآقا شاهد است که وقتی چندبار پیرزن به بانک رفتهچون، شناسنامهاش مونث است اما ظاهر مردانهای دارد باعث تعجب کارمندان بانک شده است؛ «دوستانم چندباری به خانه ما آمدند و هر بار وقتی چشمشان به خاله میافتاد، به او میگفتند حاج آقا! تا اینکه من یکبار گفتم او خاله من است و دوستانم از تعجب نزدیک بود شاخ در بیاورند چرا که تصور میکردند او مرد است نه زن.»
جذبه زنانه در لباس مردانه
تا زمانی که تامان گل الهی بچه بود پدرش از بازار لباسهای پسرانه برایش میخرید؛ اما وقتی که بزرگ شد خودش به تنهایی به بازار میرفت و برای خودش لباس میخرید. احمد آقا میگوید: «هیچ وقت لباس زنانه به دست نگرفته. تا زمانی که حمام در خانهمان نداشتیم، پیرزن به حمام عمومی میرفت اما جلوی در راهش نمیدادند چون میگفتند او مرد است.»
او اوایل - یعنی قبل از اینکه پدرش فوت کند- موهایش را میبافت و از گوشه کلاه به روی شانهاش میانداخت؛ اما پدرش دیگر به او اجازه این کار را نداد و به او گفت که موهایش را کوتاه کند. حالا به راحتی میشود موی سفید پیرزن را از گوشههای کلاهپشمیاش دید. او دو دست لباس بیشتر ندارد که آنها هم کهنه شدهاند و دیگر به درد نمیخورند.
او تا پیش از این وضع مالی خوبی داشت اما پس از مرگ پدرش اتفاقاتی رخ داد که مالومنالش را از دست داد. او حالا به همراه احمد آقا و عروس خانم زندگی میکند و خودش را با پنج گوسفندی که دارد سرگرم کرده.
او اوایل که سر حالتر بود و پدرش هم بالای سرش بود، برای خودش برو و بیایی
داشت؛ «پدرم کدخدا بود. پسران ده برای من و پدرم کار میکردند. آنقدر پدرم جدی بود که هیچ کس به خودش اجازه نمیداد که به من بگوید بالای چشمم ابروست.»
به همین خاطر حالا که سالها از مرگ پدرش میگذرد، مردان ده همچنان از او و جدیتی که در چهره و رفتارش دارد حساب میبرند و اگر ببینند بار سنگینی را بر میدارد، به سرعت به کمکش میآیند. اما تامان گل خانم به خاطر کهولت سن و بیماری کمردرد دیگر کمتر در روستا ظاهر میشود و اگر هم داخل روستا برود، بیشتر در جمعهای مردانه مینشیند و درباره وضع و اوضاع روستا مردانه نظر میدهد و با مردان روستا همفکری میکند.
در واقع به ندرت اتفاق افتاده که او همکلام زنها بشود. حتی به قول اطرافیانش او در مجالس و مراسمها هم به جمع مردانه میرود و کاری با قسمت زنانه مجلس ندارد.» اگرچه مردانه زندگیکردن، دردسرهای زیادی برای تامانگل داشته است اما او پشیمان نیست چراکه میگوید از اینکه مثل مردها زندگیمیکند ناراحت نیست هرچند که باعث شده نتواند ازدواج کند.
تازهترین افشاگریها، حاکی از تزویر و توسل دروغین صدام به امام حسین (ع) است.
بر اساس این گزارش، 13 سال پس از جسارت صدام به بارگاه قدسی حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و کشتار بسیاری از شیعیان و سادات و علمای حسینی، حسنی و علوی توسط این جنایتکار و در حالی که شمارش معکوس حمله به حکومتش به ثانیههای پایانی نزدیک میشد موسم عاشورای حسینی در زمستان سال 2003 فرا رسید. صدام که خود را در لبه پرتگاه میدید و حتی برای فرار از حمله اربابانش تعداد فشنگهای تفنگهای ارتش رو به زوالش را نیز به سازمان ملل متحد داده بود دست به دامان امام حسین (ع) شد تا بدینوسیله با بدست آوردن همراهی شیعیان که اکثریت جمعیت عراق را تشکیل میدادند برای حکومت خود سپر و حفاظی ایجاد کند.
در آن روز صدام دستور داد 72 دیگ بزرگ غذا آماده کنند و در خبرها اعلام کنند که صدام حسین برای امام حسین (ع) و به تعداد شهدای کربلا نذری خواهد داد.
صدام شبانه به کنار دیگهای غذا آمد و با بیل مشغول به هم زدن برنج و خورشت قیمه عراقی شد تا نشان دهد از مریدان حضرت سیدالشهدا است. در کنار دیگها و در مقابل تلویزیون بغداد نماز گذارد و از امام حسین (ع) خواست تا او را در جنگ با کفار یزیدی صفت همراهی کند.
برخی روحانیون وابسته نیز که امروز در عراق کارنامهای فضاحتبار دارند در تلویزیون صدام را در سرزمین امام حسین (ع) سرباز و لشگر خدا نامیدند.
«حمود»، منشی صدام بعدها و بعد از گرفتار شدن در چنگال سرنوشت در خصوص این نمایش صدام گفت: ابوعدی (صدام) به او گفت نمایش سختی بوده است مثل اینکه کسی به کمرش زده است. حمود میگوید: صدام گفت مثل آن روز که ایرانیها در جبههها تا سقوط بصره پیش آمدند و مجبور شدیم برای زیارت حضرت علی (ع) به نجف برویم خرد شدم که امیدوارم بر ضد شیعیان تلافی کنم و اما این تبلیغات نتوانست صدام را از تحقق وعده الهی نجات بدهد و صدام در محلی که بسیاری از سادات و علمای حسینی و علوی به مسلخ رفته بودند به دار مجازات رفت.
بوی گند جنازهاش و چهرهای که به خوک و موش شبیه بود حتی اهل عشیره او را مجبور کرد سریعتر او را دفن کنند تا پرونده جابری از تبار حرامزادگان تاریخ برای همیشه بسته شود و امروز آوای یاحسینی که صدمه زننده بر حسین قصد خاموشی او را داشت پرطنینتر از همیشه، آزادگی و جوانمردی و ندای حق را از حلقوم پیروانش در عراق عرب همهگیر کند.
بر اساس آمار موجود، صدام و دستگاه جهنمی او که ماشین ترور و کشتار بعثیها بود صدها هزار عراقی را از دم تیغ ماشین کشتار جمعی خود گذراند. دست به خون علما و دانشمندان شیعه آلوده کرد، خاندان شریفی همچون حکیم و صدر را آماج کینه توزی خود قرار داد و با پستی تمام سر مبارک همچون آیتالله امام سیدمحمدباقر صدر با مته سوراخ کرد و در لحظه شهادت این مرد خدا و مرید امام خمینی (ره) بر سرش باده مستی کرد.
صفحات ننگین صدام تنها به همین جا ختم نشد و عتبات مقدسه را نیز در انتفاضه شعبانیه به توپ بست و زائران و مجاوران حضرت سیدالشهداء را در کنار ضریح آن حضرت و سایر شهدای کربلا قتل عام کرد.
این کشتارها زیر چشم همپیمانان سلفی صفت و یزیدی کردار عرب منطقه و مدل بیمایه حقوق بشر غربیها رخ داد تا صحنههای دردناک جسارت متوکل عباسی ملعون توسط صدام در کربلای معلی تکرار شود اما وعده الهی همواره در کمین ستمکاران است و عبرتهای خداوند در خصوص صدام نیز یکبار دیگر تحقق پیروزی خون بر شمشیر را به نمایش گذاشت.
در طول تاریخ پرفراز و نشیب عراق عرب و سلطه حاکمان جور بر آن افراد بسیاری بودهاند که بر گرده مردم مسلمان سرزمین بینالنهرین چنبره زده و مسلمانان و به ویژه شیعیان را در 1400 سال به شدت مورد تاخت و تاز قرار دادهاند.
از برجستهترین صدمهزنندگان به شیعیان و اهل بیت (ع) در عراق عرب را میتوان هارونالرشید،متوکل عباسی و امثال حجاج بن یوسف ثقفی نام برد. در تاریخ معاصر نیز یکی از برجستهگان قوم وحشی حاکم بر عراق، صدام بوده است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سیری در زندگی و مبارزات مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی
شیخ سلار دیلمی سندی است بر قدمت تشیع در تبریز
ساختمان دادگاه عمومی خسروشاه کلنگ زنی شد
رییس جمهور بر بالین رهبر معظم انقلاب: عکس
فرمانده حوزه بسیج خسروشاه:دوران دفاع مقدس تمرین و آزمون ایثار بو
جلسه مدیران مدارس منطقه خسروشاه باحضور فرماندار برگزار شد
شعری بسیار زیبا در وصف امام مهربانی ها امام رضا (ع)
افتتاح پژوهش سرای دانش آموزی و مرکز بهبود اختلالات یادگیری امید
جلسه شورای اداری خسروشاه با حضور فرماندار تشکیل شد
بازدید سرزده مدیرکل آموزش و پرورش استان از مدارس منطقه خسروشاه
[عناوین آرشیوشده]