سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سزاوارترین مردم به کرم کسى است که کریمان بدو شناخته شوند . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 89 خرداد 13 , ساعت 4:19 عصر
 منابع خبری ترکیه از کناره‌گیری سرمربی تیم فوتبال بشیکتاش خبر دادند.

به گزارش  روزنامه حریت‌، مصطفی دنیزلی روز گذشته اعلام کرد متن استعفانامه خود را به این باشگاه ارائه کرده است.
این مربی 60 ساله در برابر خبرنگاران اظهار داشت به علت مسائل پزشکی و فشار زیاد کاری مجبور به اتخاذ چنین تصمیمی شده است.
وی که در سال‌های 2004 الی 2007 تیم‌های ایرانی پاس و پرسپولیس را رهبری کرد، از ماه اکتبر سال 2008 مسئولیت بشیکتاشی‌ها را برعهده گرفت. وی توانست فصل قبل بشیکتاش را به قهرمانی لیگ و جام حذفی برساند و راهی لیگ قهرمانان اروپا شود.
رئیس باشگاه ترکی با پذیرش این کناره‌گیری اعلام کرد تلاش برای یافتن جانشین وی شروع شده است.
برخی از منابع رسمی و غیررسمی از پیشنهاد تیم استیل‌آذین تهران به این مربی خبر می‌دهند.


پنج شنبه 89 خرداد 13 , ساعت 4:18 عصر
 سرمربی پیشین تیم فوتبال استقلال با رئیس سازمان تربیت بدنی دیدار و گفت‌وگو کرد.

به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس امیر قلعه‌نویی پیش از ظهر امروز (پنجشنبه) با حضور در محل سازمان تربیت بدنی با علی سعیدلو دیدار کرد.
با توجه به وضعیت نامشخص استقلال و استعفای دسته جمعی اعضای هیأت مدیره (به جز امیدوار رضایی) برخی منابع خبری اعلام می‌کنند امیر قلعه‌نویی گزینه اول مربیگری استقلال است. هرچند از جزئیات جلسه امروز تاکنون خبری منتشر نشده اما دیدار قلعه‌نویی و سعیدلو را می‌توان در راستای احتمال بازگشت این مربی به استقلال ارزیابی کرد.
قلعه‌نویی به گفته خود و مسئولان باشگاه سپاهان برای تمدید قرارداد با این تیم به توافق رسیده اما هنوز قراردادش در هیأت فوتبال استان اصفهان ثبت نشده است. اگر چه ساکت مدیرعامل باشگاه سپاهان اعلام کرده بود تا پایان همین هفته قرارداد قلعه‌نویی ثبت می‌شود ولی ملاقات امروز این مربی با رئیس سازمان تربیت بدنی بر ابهامات موجود افزوده است.
باید دید در روزهای آینده چه اتفاقی می‌افتد و آیا قلعه نویی بار دیگر هدایت استقلال را برعهده می‌گیرد یا اینکه به عنوان سرمربی سپاهان دوباره به اصفهان باز خواهد گشت.


پنج شنبه 89 خرداد 13 , ساعت 4:17 عصر
 فرمانده نیروی انتظامی میانه گفت: در پی برخورد خودرو پیکان با خودرو سمند حامل مشروبات الکلی در این شهرستان و وقوع آتش‌سوزی شدید، راننده خودروی سمند در دم فوت کرد.

پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس آذربایجان شرقی:  در پی اطلاع از برخورد شدید خودروی سواری پیکان با خودروی سواری سمند در محور جاده « میانه ـ قره‌چمن» بلافاصله عوامل پلیس راه شهرستان به منظور بررسی صحنه تصادف به محل حادثه اعزام شدند.
وی ادامه داد: به محض رسیدن مأموران به محل سانحه مشاهده شد که در اثر سرریز شدن بنزین خودروی سمند آتش گرفته است و به دلیل شدت آتش‌سوزی راننده خودرو به نام «ب- و» 30 ساله در دم فوت کرد و راننده و سرنشینان خودروی پراید به شدت مصدوم شدند.
فرمانده انتظامی شهرستان میانه خاطر نشان کرد: به منظور امحای آتش و انتقال سریع متوفی و مصدومان بلافاصله با عوامل آتش‌نشانی و اورژانس هماهنگی‌های لازم به عمل آمد و پس از انتقال آنها در بازرسی از صحنه تصادف به منظور تعیین علت حادثه از خودروی سمند بیش از 670 بطری و قوطی سوخته شده مشروبات الکلی و همچنین بیش از 500 بطری انواع مشروبات الکلی سالم کشف شد.
نارهی گفت: کارشناسان با انجام بررسی‌های تخصصی علت سانحه را سرعت زیاد و بی‌احتیاطی و انحراف به چپ خودروی سمند اعلام کردند و پرونده در حال بررسی و رسیدگی است.


پنج شنبه 89 خرداد 13 , ساعت 11:3 صبح

 روزنامه ایران به بیان خاطراتی از مرحوم آیت الله سید رضا بهاء الدینی درباره رهبر کبیر انقلاب پرداخت که بخشهایی از آن بدین قرار است .

• به امام بشدت علاقه‌مند بودم و ایشان را دوست می‌داشتم. زیاد درس می‌دادم و گاهی به خاطر درس زیاد، بعضی از آقایان که مراجعه می‌کردند تا درس بدهم، قبول نمی‌کردم. این افراد چون می‌دانستند من به امام علاقه دارم، ایشان را واسطه می‌کردند. امام که واسطه می‌شد و می‌گفت: «این درس را قبول کن.» من هم موافقت می‌کردم.

• در دوران جوانی با زمستان سردی روبه‌رو شدم که همچون دیگران برای دوری از سوزش سرما، پوستینی بر تن کرده بودم و به همین سبب، کارهای خود را با زحمت انجام می‌دادم. روزی حاج آقا روح‌الله سراغ من آمد و مرا با آن وضع دید. گفت: «این چه وضعی است که برای خود درست کرده‌اید؟!» از آن روز تصمیم گرفتم بر سرما مسلط شوم. مدتی نگذشت که توانستم در سوز و سرمای شدید زمستان با لباس معمولی زندگی کنم و از آن پس، هیچگاه وسایل گرم‌کننده به کار نمی‌بردم و تنها از رواندازی سبک استفاده می‌کردم.

• بعد از انقلاب با همه گرفتاری‌ای که امام داشتند و من داشتم، ارتباط خود را قطع نکردیم. در همان اوان پیروزی انقلاب اسلامی، شبی بعد از مغرب قرار بود امام برای بازدید به منزل ما تشریف بیاورند. آن شب کوچه منتهی به منزل ما مملو از ازدحام مردمی بود که در انتظار رؤیت امام، شعار سر می‌دادند. من در منزل مشغول روشن کردن سماور بودم که خبر دادند ایشان آمدند. وقتی سر بلند کردم امام را در آستانه در اتاق دیدم. بعد از سلام و احوالپرسی به ایشان گفتم:«آقا! حرکت شما الهی است ولی نفوس مردم آمادگی و تحمل کافی ندارند.» حضرت امام در جواب گفت: «آقای بهاءالدینی همه چیز در اختیار من است، ولی خودم در اختیار خودم نیستم.»

• من از گفته امام دو نتیجه می‌گیرم، یکی این که ایشان می‌فهماند که بر نفوس مردم، علاوه بر ولایت تشریعی، ولایت تکوینی دارد و اراده ایشان بر اراده مردم و دیگر شئون مسلط است، به طوری که قلوب مردم در اختیار ایشان است. دیگر این که مقام فنای فی‌الله و عبودیت و بندگی محض ایشان از این گفته آشکار می‌شود.


• یاد دارم در سال 1365 شمسی که بیمار بودم و بر اثر کسالت، ضعف شدیدی پیدا کرده بودم، بر آن شدم که یک شب تهجد را تعطیل کنم، چون توان آن را در خود نمی دیدم. اما هنگام سحر حاج آقا روح‌الله خمینی(ره) را در خواب دیدم که می‌گوید: «بلند شو و مشغول تهجد باش.» آن شب به خاطر ایشان مشغول نماز شب شدم. هنوز هم گاهی امام به من سر می‌زند.

• در سال 1342 عده‌ای در مورد مرجعیت نزد بنده آمدند و نظر مرا درباره دو نفر خواستند. عرض کردم «فلانی آدم خوبی است، اما فقط به درد درس و بحث می‌خورد، ولی حاج آقا روح‌الله به درد همه کاری می‌خورد.»این سخن به گوش آن فرد رسید و از دست من ناراحت شد تا اینکه قبل از انقلاب از دنیا رفت. یک شب به خواب من آمد و اظهار ناراحتی کرد. گفتم: «به خاطر آن حرف، چه کنم تا از دستم راضی شوی؟» گفت: «یک ختم قرآن برایم بخوان.» من هم خواندم. مدتی بعد در سال 1357 که با پیروزی انقلاب مدرسه فیضیه بازگشایی شد، تعدادی از ارواح را دیدم که خوشحالند. یکی از آنان، روح همان شخص بود. در آن زمان بود که احساس کردم خود ایشان فهمیده است که آقا روح‌الله به درد هر کار می‌خورد.

 


پنج شنبه 89 خرداد 13 , ساعت 11:1 صبح

 

 واحد مرکزی خبر نوشت:

استکهلم پایتخت سوئد به عنوان پاک ترین پایتخت کشور اروپایی شناخته شد.

به گزارش شبکه خبری یورو نیوز، شهر استکهلم امسال نیز همه معیارهای لازم برای انتخاب پاکترین پایتخت اروپایی را احراز کرد.

کمیسیون اروپا برای این شهر به خاطر راهبردهایی که برای مبارزه با آلودگی هوا اتخاذ کرده ،امتیازاتی قائل شد.

استکهلم با استفاده ازهمین راهبرد توانسته است از سال هزار و نهصد و نود تاکنون بیست و پنج درصد میزان انتشار سرانه گازهای گلخانه ای خود را بکاهد.

مسئولان این شهر برنامه ریزی کرده اند که تا سال دو هزار و پنجاه به طور کامل از انرژی های تجدید پذیر استفاده کنند.

گونار سودرهلم ،مدیر بهداشت و محیط زیست استکهلم در این باره می گوید همه خانه های ما با سامانه شوفاژ های محلی گرم می شوند و هشتاد و سه درصد تولید انرژی در این زمینه فسیلی نیست .

وی افزود هدف بعدی ما این است که میزان انتشار گاز کربینک خود به سه تن تا سال دو هزار و پانزده است.

مدیر بهداشت و محیط زیست استکهلم افزود ما هم اکنون سه تن و چهار کیلوگرم گاز کربینک تولید می کنیم که در سطح اروپا خوب است و نسبت به آمریکا به مراتب بهتر است .


پنج شنبه 89 خرداد 13 , ساعت 11:0 صبح

 

 به گزارش روزنامه کیهان، میرحسین موسوی در پاسخ سوال سایت"کلمه" در مورد "نقد دوران امام" گفت:

در چنین روندی سایت کلمه لزوم نقد دوران امام را در پایان مصاحبه خود با موسوی پیش کشید که وی گفت: «یکی از اجزاء اعتقادات ما این است که تعداد معصومین 14 نفر است و بقیه بندگان خدا جایزالخطا هستند و همیشه در معرض لغزش. مگر آنکه خدا آنها را حفظ کند. در مورد دوران مورد بحث هم همینطور است. ولی چه ضرورتی دارد که وقتی دو تیغه قیچی، یعنی متحجران داخلی و دشمنان بی نقاب خارجی آن دوران و تصویر حضرت امام را هدف قرار داده اند، من هم زبان به نقد بگشایم. مسلماً به دلیل فضای زهراگین موجود، کلام گفته نشده از دهان ربوده خواهد شد و درست شبیه چارچوب توطئه ای که به عنوان پاره کردن تصویر حضرت امام پیاده شد، مورد سوءاستفاده داخلی و خارجی قرار خواهد گرفت. امروز دشمنان جنبش سبز دنبال طعمه و بهانه هستند تا پیوندی که همه ما را به هم وصل می کند از بین ببرند. در کشور ما میلیون ها نفر به امام علاقه دارند که من هم یکی از آنها هستم. به رسمیت شناخته شدن این علاقه و معنای رهایی بخش آن در شرایط کنونی سرمایه بزرگی است که ما حق نداریم در این زمینه اشتباه کنیم.»


پنج شنبه 89 خرداد 13 , ساعت 10:59 صبح

 

 روزنامه سیاست روز نوشت :‌

در ادامه فعالیت مبلغان فرقه ضاله بهائیت برای به انحراف کشاندن جوانان مسلمان در سطح کشور، اخیراً برخی از مبلغان این فرقه ضاله ضمن مراجعه به منازل برخی از شهروندان، بسته‌های حاوی کتاب و بروشورهای تبلیغاتی مربوط به این فرقه ضاله را به صورت رایگان به آن‌ها ارائه می‌کنند.

این گروه همچنین با دادن وعده‌هایی مادی مانند اهدای خودرو و منزل مسکونی از ساکنان منازل به ویژه جوانان برای گرویدن به این فرقه دعوت می‌کنند. همچنین اخیراً فرقه ضاله بهائیت افزایش فعالیت‌های تبلیغی را در بعضی از استان‌های کشور از جمله استان‌های شمالی در دستور کار خود قرار داده به طوری که از مبلغان این فرقه انحرافی خواسته شده تا ضمن عزیمت به استان‌های مذکور و برگزاری جلسات به تبلیغ و ترویج اعتقادات این فرقه در بین جوانان مسلمان اقدام کنند.


پنج شنبه 89 خرداد 13 , ساعت 10:59 صبح
 به همت مرکز حوادث و فوریت‌های پزشکی آذربایجان شرقی بزرگ‌ترین بیمارستان صحرایی استان با ظرفیت 150 تخت و در فضایی بالغ بر 2 هزار مترمربع برپا شد.

 روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تبریز: رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز در بازدید از بیمارستان صحرایی مرکز حوادث و فوریت‌های پزشکی استان گفت: این بیمارستان با اعتبار ببش از 25 میلیارد ریال در مساحت 2 هزار متر مربع و با تجهیزات و امکانات پیشرفته پزشکی و با ظرفیت 150 تخت به عنوان بزرگ‌ترین بیمارستان صحرایی استان آماده خدمات درمانی در حوادث غیرمترقبه و مواقع بحرانی است.
علیرضا جوادزاده در ادامه ضمن تقدیر از تلاش‌های حامد جعفرزاده مدیر و کارشناسان مرکز حوادث و فوریت‌های پزشکی استان در امر برپایی این بیمارستان افزود: این بیمارستان که با همت مرکز حوادث فوریت‌های پزشکی استان و دانشگاه علوم پزشکی تبریز و در کم‌ترین زمان ممکن برپا شده است به بخش‌های مختلف تریاژ، اورژانس، داروخانه، رادیولوژی، آزمایشگاه، تحت نظر اورانس، اتاق عمل، ریکاوری، جراحی زنان و مردان، زنان و زایمان، اطفال و بخش ICU مجهز بوده و همه خدمات درمانی که در بیمارستان شهری قابل ارائه به بیماران اورژانسی است در این بیمارستان نیز فراهم شده است.
عباس دادش‌زاده کارشناس مسئول ستاد حوادث غیرمترقبه استان آذربایجان شرقی نیز با اشاره به اینکه نوع سازه‌های این بیمارستان از نوع چادرهای بادی با متراژهای مختلف 105،54 ،41 و 28 متر مربع است، هدف از برپایی این بیمارستان را آموزش نیروهای اورژانس، افزایش سطح آمادگی نیروها برای مدیریت بحران و برآورد کمبودها و نواقص موجود با توجه به اینکه برپایی بیمارستان فوق نخستین تجربه تشکیل بیمارستان صحرایی توسط دانشگاه علوم پزشکی تبریز است، عنوان کرد و گفت: برای کل سازه‌ها، اتاق عمل جداگانه تجهیز شده و بخش ICU نیز مجهز به چهار تخت است.
داداش‌زاده همچنین قسمت‌های پشتیبانی این بیمارستان را متشکل از مدیریت، استراحت زنان و مردان به طور مجزا، غذاخوری، تاسیسات، انبار، تدارکات، نگهبانی، حراست و سرویس‌های بهداشتی برشمرده و اظهار داشت: این بیمارستان به مدت یک ماه آماده بازدید کارشناسان امر است.
بیمارستان صحرایی مرکز حوادث و فوریت‌های پزشکی مسعود پزشکیان و محمدحسین فرهنگی نمایندگان مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی، علیرضا جوادزاده رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز، رئیس سازمان مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی کشور، روسای مراکز فوریت‌های پزشکی استان‌های هم‌جوار، همه معاونت‌ها و همه اعضای کارگروه‌های تخصصی بازدید کردند.


پنج شنبه 89 خرداد 13 , ساعت 10:57 صبح

 

محمد جواد لاریجانی به شرح خاطراتی از ارائه نامه امام خمینی (ره) به گورباچف پرداخت .

 وی که در هیات روزنامه هیأت ابلاغ نامه امام به گورباچف به عنوان دیپلمات و معاون وزارت خارجه حضور می یابد ، در گفت و گو با روزنامه ایران چنین گفت :


• بعد از ظهر یک روز مرحوم حاج احمد آقا تماس گرفت و گفت دستنوشته ای را دارد و خبر داد امام تصمیم گرفتند پیامی برای گورباچف بفرستند. 48 ساعت وقت دادند، متن را بخوانیم و نظر بدهیم تا نهایی شود.

• مسئولیت من در هیأت را هم حفظ حدود دیپلماتیک تعیین فرمودند و به من تأکید کردند قبل از ملاقات با گورباچف، با ادوارد شواردنادزه (وزیر خارجه وقت شوروی که بعدها رئیس جمهور گرجستان شد)، ملاقاتی برای توجیه و توضیح نقش پیام و جایگاه آن داشته باشم تا زمانی که پیام خوانده می شود، ذهن آنها آماده باشد.

• شب قبل از ابلاغ پیام به گورباچف، در مسکو جلسه طولانی را با شواردنادزه داشتم و او را توجیه کردم.

• پیش نویس نامه را از مرحوم حاج احمد آقا گرفتم و خدمت آیت الله خامنه ای که آن زمان رئیس جمهور بودند، بردم تا در جریان باشند، البته ایشان اطلاع داشتند.من درباره نامه 6پیشنهاد ارائه دادم که امام با 5 مورد آن موافقت کردند اما مهمترین پیشنهادم را قبول نکردند و آن این بود که امام معتقد بود مارکسیسم در شوروی تمام شده است. البته این بحث در آن زمان داغ بود .

• خدمت حضرت امام نوشتم بهتر است در باره تاکیدشان مبنی بر نابودی قریب الوقوع مارکسیسم ، محتاطانه تر به موضوع نزدیک شوید، اما امام قبول نکردند.

• پس از برگشت از مسکو، صبح اول وقت خدمت امام رسیدیم و دست مبارک ایشان را بوسیدیم و ایشان فرمودند مارکسیسم تمام شده بود یا نه؟ گفتم صد در صد تمام شده بود.

• نامه دقیقاً این پیام را داشت که ما(جمهوری اسلامی)،شما(نظام کمونیستی)را تمام شده می‌دانیم و حاضریم فصل جدیدی از روابط را پس از فروپاشی باز کنیم،به یک معنا روابط ایران با روسیه پسامارکسیستی.در گفت و گو با شواردنادزه این موضوع را تبیین کردم که ما نظام مارکسیستی را پایان یافته می دانیم. از مجموع واکنش های او و گورباچف فهمیدم تشخیص امام درست است. جالب اینکه آنها از شنیدن اظهارات ما اصلاً عصبانی هم نشدند و وقتی گفتیم نظام مارکسیستی را پایان یافته تلقی می کنیم هیچ عکس العملی نشان ندادند.

• در جلسه با گورباچف سعی کردم دقت توجه به نامه را بالا ببرم و گاهی که نیاز بود توضیح بیشتری می دادم.مترجم خوبی داشتیم،اما متن نامه امام سنگین بود. مثلاً ایشان به عدم تنازل وجود به مادیات اشاره کردند که برهان مهمی بود و باید برای طرف روسی تبیین می شد.من کل ترجمه متن به انگلیسی را به دقت بررسی کرده بودم. در دیدار با گورباچف مترجم متن را از فارسی به روسی ترجمه می کرد و در 2 یا 3مورد حساس من وارد می شدم و توضیح می دادم تا مسئله بیشتر باز و گیرا شود.

• گورباچف از اشاره نامه به مسلمانان و پخش صدای اذان احساس نگرانی کرد. این نگرانی در حال حاضر هم در خصوص بخش هایی از داغستان و چچن وجود دارد. ما مخالف از هم پاره شدن کشورها هستیم،امام داهیانه به این مسئله اشاره کرده بودند و ای کاش گورباچف متوجه می شد که می تواند در مناطق مسلمان‌نشین با دادن آزادی های دینی از بروز بسیاری از مشکلات بعدی پیشگیری کند.

• درخصوص ماجرای حضور شواردنادزه در جماران برای ابلاغ پاسخ نامه گورباچف ،احمد آقا گفت امام حاضر نیستند به استقبال شواردنادزه بیایند.ایشان بنا داشتند آقای جوادی آملی همراه شواردنادزه وارد اتاق شوند و امام هم به احترام جوادی آملی از جایشان بلند شوند. ما اینطور پیش بینی کردیم که برویم اتاق دیگری تا امام وارد اتاق شوند. همینطور هم شد؛ما فکر می کردیم امام با لباس رسمی وارد می شوند، اما چند دقیقه قبل از تشریف فرمایی ایشان، حاج احمد آقا گفت امام حاضر نیستند لباس رسمی بپوشند. ما غافلگیر شدیم.تا اینکه دیدیم امام با شب کلاه و دمپایی وارد اتاق شدند و پس از نشستن، چادر شب روی پاهایشان انداختند.نگاه امام بسیار نافذ بود،شواردنادزه به پت پت افتاده بود،پس از رفتن امام شواردنادزه به من گفت من در مقابل نگاه های امام بی پناه بودم.

 


چهارشنبه 89 خرداد 12 , ساعت 8:53 عصر
 شاعران معاصر اشعار زیبایی در مدح حضرت فاطمه زهرا (س) سروده‌اند.

به مناسب میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) چند نمونه از اشعاری که شاعران معاصران درباره این بانو سروده‌اند را در زیر می‌خوانید.

* میلاد حضرت زهرا/ مشفق کاشانی

ابر کرامت، از چشمه نور
اخترفشان گشت، از بام افلاک
جنبید دریا، در جوی زمزم
جوشید کوثر، از دامن خاک

هستی گل آذین، در رهگذارش
گیتی معطر، از خاک کویش
آیینه و آب، تعبیر خلقش
آیات رحمت، تفسیر خویش

پاکی سرشته‌ست، در فطرت او
قرآن گواه است، بر عصمت او
مهر نبوت، ماه ولایت
تابان شب و روز، از طلعت او

ای زن به اخلاص، در راه او باش
گر راه جویی، او رهبر توست
گنجینه لطف، آن آیت حق
فرزند احمد پیغمبر توست!

بنگر که عالم در شور و غوغاست
میلاد زهرا، میلاد زهراست


* یا زهرا/ عباس پراتی‌پور

داغت آتش زده بر جان و تنم یا زهرا
شعله‌ها سرکشد از پیرهنم یا زهرا

از غم مرگ تو داغی که مرا گشته نصیب
آتش افروخته در جان و تنم یا زهرا

بعد فقدان تو ای نوگل گلزار وجود
سیر از گردش باغ و چمنم یا زهرا

شامگاهان به سر قبر تو با حال پریش
همدم ناله و درد و محنم یا زهرا

نونهالان تو حیران و پریشان و خموش
بی‌تو خاموش شده انجمنم یا زهرا

یک طرف ناله زینب زدلم برده قرار
یک طرف اشک حسین و حسنم یا زهرا

یاد آن پهلوی بشکسته و رخسار کبود
به نظر آورم و دم نزنم یا زهرا

رفتی و بی تو شدم یکه و تنها و غریب
چه کنم؟ بی تو غریب وطنم یا زهرا

همدم ناله من چاه بیابان شده است
محرمی نیست که گویم سخنم یا زهرا

در غمت با دل بشکسته «براتی» گوید
داغت آتش زده بر جان و تنم یا زهرا


* غزل بقیع/ غلامرضا کافی

نفسی به خون جگر زدم که لبی به مرثیه واکنم
به ضریح گم شده سرنهم، شب خویش وقف دعا کنم

نه ملازمی و نه همدمی مگر آنکه در شب بی‌کسی
چو شهید کوفه به چاه غم، پر و بال گریه رها کنم

به خدا که شمع شکسته‌ای به بقیع جان من آورید
که به آستانه «مجتبی» همه زخم کهنه دوا کنم

غم «مجتبی» کشدم به خون که غریب خانه خویش بود
و من این ترانه غرق خون به کدام واژه ادا کنم

من و حضرت تو شکسته دل که اگر عدو زندت به تیر
به فدای پیکر پاک تو دل خویش نذر بلا کنم

اگر از غم تو نفس زنم، همه اشک و آتش و خون شدم
بکشم به خون همه را چنان که مدینه، کرب و بلا کنم

تو به خلق و خلقت احمدی، تو صور آل محمدی
غم کربلای دگر شود چو زبان به زخم تو واکنم

تو جگر دریده‌ای و غمین، من و داغ لحظه آخرین
به چه روی زینب (س) خسته را به عیادت تو صدا کنم

نه شهید فتنه اشعثی که تو خود بهانه مبعثی
و من بریده زبان که‌ام که ثنای تو به سزا کنم؟

منم آن که درد سرآمدم، که مرید آل محمدم
به سخاوت حسنم که جان به فدای آل عبا کنم


* هجده تپش/ نادر بختیاری

فاطمه (س) یک زن آسمانی‌ست
در زمین بودنش بی‌سبب نیست
گرچه هجده تپش، بین ما زیست
جز خدا کس نداند که او کیست

اوست گوهر، تو دنیاقیاسی
دم مزن گر جواهرشناسی

ارزش عشق را با چه سنجند؟
عقلیون از دل آیا چه سنجند؟
قطره‌بینان ز دریا چه سنجند؟
خارها قدر گل را چه سنجند؟

ریشه عشق در خاک زهرا (س) است
غنچه تا حشر، غمناک زهراست

شبنم از چشم زهرا (س) فرو ریخت
سیل شد، هستی ما فرو ریخت

بس که باران غم‌ها فرو ریخت
عاقبت سقف دنیا فرو ریخت

بود در وحشت بی‌شکیبان
فاطمه (س) جان پناه غریبان

رو به هر سو کنیم اوست آن‌جا
مأمن شیر و آهوست آنجا

عاشقان، غیرمعشوق، جویند؟
عشق را بین مخلوق، جویند؟

ما نبینیم در کوه و صحرا
غیر زهرا و زهرا و زهرا (س)

چشم ظاهر، اگر کور گردد
باطن، آیینه نور گردد

صد تپش، شور، در سینه افتاد
عکس زهرا (س) در آیینه افتاد

گر به خورشید ما بنگری راست
محو در حق شوی، بی کم و کاست

فاطمه (س) شمس مردان حق است
رهبر رهنوردان حق است

نقش زد دل، به خط دقیقم
ذکر یا فاطمه (س) بر عقیقم

نام او، زینت راستین است
دست موسی (ع) در این آستین است

معجز از عشق زهرا (س) طلب کن
زندگی از مسیحا (ع) طلب کن

مرده بودم، مرا زنده کرد او
وز غم عشق، آکنده کرد او

نزد زهرا چو من بنده گشتم
تیز، چون تیغ برنده گشتم

باز توفان صحراست در من
شور و غوغای زهرا(س) ست در من

ریگ در ریگ دشت خیالم
داغ زهرا (س) ست باید بنالم

دست الفاظ، هر چند خالی‌ست
فاطمه (س) معنی لایزالی‌ست

آه، زهرا (س)! که مظلوم مایی
پرده عدل، کی می‌گشایی؟

در حجابیم و تیغ عدالت
نزد زهرا (س) ست ما در جهالت

صبح دانایی، آنگه که آید
بانوی روشنی را ستاید

مدح زهرا (س) ز مهدی (عج) ست اولی
عشق را غیر ازین چیست اولی؟

منتقم از فدک پرسد آن روز
شرح زخم و نمک پرسد آن روز

گوید: ای مردم جرم و جیفه!
سهم زهرا (س) چه بود از سقیفه؟

دل شکستید ازو، گریه، خون شد
جان عالم ز پیکر برون شد...


* سوره نگاه آشنا/ ابوالقاسم حیسنجانی

از نگاه آسمانیان
در درازنای شب
دانه دانه، شبنم نهفته می‌چکد
از فراخنای سینه‌ قبیله‌ خدا
قصه‌ نگفته می‌چکد
نامه‌ حضوری خدا
در تمام لحظه‌ها
با تمام ذره‌ها
همره کلام خوشه‌ها
شکوه‌ها
قیام‌ها
سلام‌ها
جوانه می‌زند
نامه‌ حضوری مضاعف قلوب
ریشه‌ نگاه آشنا
با نگاه باد و برق و ابر،
آب و رویش جوانه‌ نظاره
خوانده می‌شود
جوشش گیاه
کوله‌بار راه
مویه‌های نور
بر درخت باور سحر
با تصاعد ستاره،
وزن می‌شود
وزن یک نگاه آشنا،
با زمین و آسمان،
برابر است!
وزن یک نگاه مهربان،
از ستاره،
برتر است!
آیه می‌تراود از نگاه آشنا؛
خوشه خوشه نور
در کرانه حضور،
بر بسیط ارتفاع معرفت
ستاره می‌شود
از ستاره سحر بپرس:
معنی کلام را،
وزن یک سلام را!
فاطمه: حضور بی‌نهایت خدا

وزن شعر،
غنچه ‌سحر
وزن نور
عطر او،
نوازش نسیم
ذکر او، نیایش حضور؛
یاد او،
بهانه‌ فغان:
ـ سر به دامن سحر،
گریه بی‌امان!

دختر رسول،
مادر پدر:
ـ قله‌ی کرامت بشر
تک سوار نور،
بر براق برق؛
سوره‌ رهایی بشر
سیرت نهایی زمین
ارتفاع خاک
انفجار فجر!
فاطمه:
عبور خاکی جرقه‌ نگاه بی‌کرانه خدا
غربت حضور آسمانی زمین
مقصد نگاه نوریان
نقطه‌ تمرکز جهان
نقطه‌ تلاقی اشعه‌ نگاه بی‌کران
دامن اشاره‌اش:
عفت عروج کهکشان
مشرق شرافت مدام
معنی قیام او:
کرانه‌ عروج
حاصل کلام او:
کرامت بشر،
مویه‌ تکامل نظر

همسر علی:
ـ امام بی‌نهایت یقین ـ
ریشه‌ مدام شاخسار قسط
معنی عدالت زمین
وزنه‌ شرافت سحر
رکعت نهایت نماز راستین!
فاطمه:
تلاوت اشاره‌ خدا
چشمه‌ نگاه آسمان
سوره‌ تکامل بشر،
کوثر کتاب آسمانی خبر

همسر امامت بلند آفتاب:
ـ شاهد شهید راه،
خون جاری خدا
در رگ زمین

انعطاف صاعفه
در تلاقی سحاب واقعه
نرمی فرشته، در تن بشر
اصطکاک نور!

رد پای یاد فاطمه
ـ کوثر تلاوت بیان ـ :
وزن بوی یاس
وزن راه شب
رد پای غربت غریب راهیان شب
وزن چشمک ستاره،
با زمین؛
وزن معنی عبور
رد پا راهی حضور

رد پای نور!
فاطمه: نگاه قله‌ سحر،
در عبور خاکی بشر؛
مادر جوانه‌های منجلی
مادر قیام!
مادر حسن:
امام حُسن
غربت ضمیر نور
آسمان زخمی زمین
داغ بی‌نشانه‌ زبان زخم؛
غیبت حضور
صبر انفجار!

فاطمه:
عبور بی‌نهایت، از کنار صفر
عفت پرنده فلق
شرق انبساط نور،
اشتیاق روز
فاطمه:
زبان نور،
انعطاف خوشه با نسیم

رویش ضمیر نسترن
فهم ارتفاع شوق
حجم باور گیاه
کوله بار راه
جوهر تبلور بلور
ارتباط معنی حضور!

در طنین یاد فاطمه
ـ بوی اشتیاق جویبار مهر؛
جوی پر شتاب نور،
در عبور باور سحر ـ :
وزن، وزن درد
نی‌نوای خون؛
ردپای خونی زمین
رد پای خون!

وزن ارتفاع قوس رنج
در حضور جهل بی شمار:
ـ یک جهان کتاب عدل
یک جهان مدار
یک یگانه مرد
ـ در حضور چشم فاطمه ـ
مانده در غبار؛
درد، روی درد
ظلم، بی شمار!

آبشار اشک
ـ جاری از بلند حزن کوهسار
در هجوم درد آتشین:
داغ غربت ستاره در زمین،
تازیانه در کف دروغ آشکار؛
یورش نهایت ستم،
رقص بردگی ماندگار
حبس زندگی
ارتفاع درد!
مصحف کلام فاطمه
جام بی‌نهایت علوم
جام یک نگاه آشنا
راه بی‌نهایت عبور،
راه اعتبار!
آیه می‌تراود از نگاه فاطمه
حجم آسمانی نگاه،
کوثر بلوغ ارتفاع بی‌کران،
در حضور آیه مباهله!
مرکز مدار رویش دعا
ـ سوره نگاه آشنا ـ
در حدیث اشنایی «کساء»
محضر حضور انفجار
سوره‌‌ی فلق،
انفجار راز!
معنی نماز...

فاطمه: قبله‌ نجابت قبیله‌ی شرف؛
شم، ناتوان
در نگاه چشمه‌سار حسن؛
آینه، برابر حضور
نور، روی نور
پله‌های نور،
چهره‌ خدا!
انعکاس سجده، در زمان
مادر ستاره‌ زمین:
شعاع انعکاس خون
کلام انتشار کربلا
زینت پدر!

مادر امام خون: طلوع انفجار کربلا
مؤلف کتاب خون

چشمه تعالی خبر
در قیام قامت‌رسای نینوا
آفتاب خون!

فاطمه (س)
مرور عشرق، در زمین؛
هیأت نهایت بشر،
قامت قیامت خبر؛
سطر ارتفاع آفتاب،
منزل زبان آسمان

دیدگان عرش،
ترجمان آسمانی زمین؛
ارتباط خاک با خدا
ریزش کرامت از بلند آبشار نور
اتصال سجده با قیام،
رویش تمام!


<   <<   31   32   33   34   35   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ