سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردی از قبیله خثعم نزد رسول خدا آمد و گفت : «منفورترین کار نزد خداوند چیست ؟».فرمود : «شرک ورزیدن به خداوند» .پرسید : «پس از آن چیست ؟».فرمود : «بُریدن از خویشان» .پرسید : «پس از آن چیست ؟».فرمود : «امر به منکر و نهی از معروف» . [.عبداللّه بن محمّد ـ به نقل از امام صادق علیه السلام ـ]
 
شنبه 89 تیر 5 , ساعت 5:59 عصر
چطور علی(ع) توانست کل دنیا را هدایت کند
گفتاری منتشر نشده از آیت الله جوادی آملی

 

 آیت الله عبدالله جوادی آملی

علی بن أبیطالب (علیه أفضل صلوات المصلّین) طبق بیان نورانی خاتم انبیاء (علیه و علی آله آلاف التحیّه والثناء) از «جوامع الکلم» برخوردار بود. زیرا پیامبر درباره حضرت علی (ع) فرمود: اُؤتیتَ جَوامِعَ الکَلِمْ وَ أنتَ یا عَلیُّ قَد اُعطیتَ جَوامِعَ الکَلِمْ (1). خدای سبحان به من کلمات جامعه عطاء کرد، به توی علی بن أبیطالب هم کلمات جامعه مرحمت کرد.

کلمات جامعه آن معارف برین و برترینی است که وظائف فرد و جامعه را از یک سو؛ وظائف دنیا و آخرت را از سوی دیگر؛ وظائف دولت و ملّت را از سوی سوّم؛ روابط محلّی، منطقه ای و بین المللی را از سوی چهارم؛ بالأخره وظائف مُلک و ملکوت را از سوی پنجم در نظر گرفته و تبیین کرده است. یک انسان تک بعدی فقط دنیا را می بیند، یا وظائف فردی را؛ و اگر گاهی از جمع سخن می گوید، جمع اعتباری و جمع دنیائی در حوزه اندیشه اوست. یک انسانی که مرگ را پوسیدن می داند و نه از پوست بر آمدن، او هرگز به فکر برنامه های میان مدت، یعنی برزخ نیست چه رسد به برنامه های دراز مدت، یعنی اَبد.

کسی که از جوامع الکلم برخوردار است، مثل علی بن أبیطالب (ع)؛ هم برنامه کوتاه مدت را در نظر دارد، یعنی وظائف دنیا؛ و هم برنامه های میان مدت را از نظر دور ندارد، یعنی جریان برزخ؛ و هم برنامه دراز مدت را در نظر دارد، یعنی اَبدیت انسان. چنین آدمی که از کلمه جامعه الهی برخوردار است، ما را به همه این شئون یاد شده ارشاد می کند.

و مهمترین دستورات وجود مبارک امیر مؤمنان(ع) آن است که ما این راه را با ره توشه الهی تأمین کنیم. یعنی اگر در دنیا زندگی می کنیم، دنیا را به دستور دنیا آفرین ببینیم و اداره کنیم. خود امیر مؤمنان فرمود: خدایا ! تو می دانی که من حکومت را برای کشور گشائی و کشور داری نخواسته ام و به سراغ آن نرفته ام؛ فقط برای اینکه مردم را به عقل و عدل دعوت کنم، این حکومت را پذیرفتم.

آزادسازی دین، آزادپروری انسان
مهمترین رسالت علی بن أبیطالب و برنامه الهی آن حضرت، همان بود که در نامه معروفش برای مالک اشتر مرقوم داشت. برای مالک اشتر چنین مرقوم فرمود: مالک!‌ إنَّ‌ هَذا الدّینْ کانَ اَسیراً فِی اَیدِی الأشرارْ، یُعمَلُ فِیهِ بِالهَوی وَ یُطلَبُ بِهِ الدُّنیا (2). فرمود: مالک! قیام من و مقاومت من و مبارزه من برای آزادی فرد یا جامعه نبود؛ فرد یا جامعه را «دین» آزاد می کند. اگر این دین در اسارت دولتمردان باشد، در اسارت طاغیان باشد؛ دینی که خود اسیر است، امیر کسی نخواهد شد! من قیام کرده ام، این قرآن را از اسارت بیگانگان در آورده ام. إنَّ‌ هَذا الدّینْ کانَ اَسیراً فِی اَیدِی الأشرارْ، یُعمَلُ فِیهِ بِالهَوی وَ یُطلَبُ بِهِ الدُّنیا.

قرآن بود، ولی برده کسانی بود که او را به رأی خود تفسیر می‌کردند. سنّت پیامبر (ص) بود، ولی در اسارت کسانی بود که سیرت و سنّت آن حضرت را مصادره کردند. اگر سنّت مصادره شده باشد، و اگر قرآن اسیر باشد؛ هرگز توان آن را ندارد که فرد و جامعه را آزاد کند. حرّیت یک امت در سایه آزاد بودن دین است؛ این بیان نورانی امیر مؤمنان، علی بن أبیطالب است. وقتی دین از مصادره امیران طغیانگر آزاد شد، جامعه را آزاد می کند و انسان را به انسانیّتش آشنا می کند.

وقتی انسان به وظائفش آشنا شد، از بردگی دنیا به در می‌آید، از بردگی زر و زیور و مال و فرزند و دام و مرتع به در می آید. این 4 محبوب کاذب را قرآن کریم در اوائل سوره مبارکه آل عمران تشریح کرد که: زُیِّنَ لِلنّاسْ حُبُّ الشَّهواتْ مِنَ النِّساءِ وَ البَنینَ وَ القَناطِیرِ المُقَنطَرَهِ مِنَ الذَّهَبَ وَ الفِضَّه(3)؛ انسان چهار محبوب کاذب دارد. این محبوب های کاذب را قرآن کریم به رهبری اهل بیت(ع) از ما گرفته است.

چهار محبوب کاذب دنیا
فرمود: انسانی که خود را نشناخت، جهان را نشناخت، جهان آفرین را نشناخت؛ گاهی دل به جماد می بندد، مِنَ القَناطِیرِ المُقَنطَرَهِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الفِضَّه؛ شیفته اعتبارات بانکی خودش است که همه اینها جماد و جامدند. یا شیفته دامداری است، یا شیفته کشاورزی، یا دلباختة زن و فرزند. محبوب مجازی انسان از این 4 قسم بیرون نیست؛ یا جماد است، یا نبات است، یا حیوان است، یا انسان. فرمود: اینها، حُبُّ الشَّهَوات است. اوّل زن و فرزند، بعد طلا و نقره، بعد کشاورزی،  بعد دامداری؛ اینها همه ابزارند. کسی که دلبسته ابزار باشد، توان سفر ملکوتی نخواهد داشت. این 4 محبوب کاذب را در سورة مبارکة آل عمران از ما گرفتند و ما را آزاد کردند.

بیان نورانی امیر مؤمنان(ع) این است: اَلا حُرٌّ یَدَعُ هذِهِ اللُّماظَه (4). «لُماظه» آن غذای مانده لای دندان است. وجود مبارک امیر مؤمنان فرمود: آنچه که الآن در دست سرمایه داران شرق و غرب است، این مانده لای دندان نسل گذشته است. نسل گذشته از این مال استفاده کرده‌اند، و رخت بر بسته‌اند؛ و آنچه در لای دندانشان ماند، تُف کرده اند، و سرمایه داران کنونی گرفتند. اینچنین نیست که این زمین تازه خلق شده باشد، یا این قَناطیر مُقنطره تازه خلق شده باشند،‌ این دام‌ها تازه خلق شده باشند، این زن و فرزند تازه خلق شده باشند! اینها لُماظة دندان نسل گذشته است. سخن نورانی امیر بیان این است: یک مرد آزاد لازم است، یک زن آزاد لازم است تا از مانده لای دندان نسل گذشته خود را آزاد کند. اوّل دین باید آزاد بشود، تا دین انسان را آزاد کند؛ چرا که آزاد پروری در مکتب قرآن و عترت است. وقتی انسان آزاد شد؛ نه بیراهه می رود، نه راه کسی را می بندد، نه با روی سیاه و دست تهی سفر می‌کند.

قرآن کریم در دو جا فرمود: عدّه ای که رخت بر می بندند و می میرند، فرشتگان الهی پشت و صورت اینها را سیلی می زنند؛ یَضرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ اَدبارَهُمْ (5). بزرگان اهل معرفت گفتند: راز اینکه فرشتگان هنگام مرگِ تبهکاران سیلی به صورت آنها می‌زنند، مشت به پشت اینها می‌زنند این است که: فرشتگانی که مأمور امور دنیایند، مشت به پشت این شخص می‌زنند، او را با فشار از دنیا وارد برزخ می‌کنند؛ می‌گویند: عمری را تباه کردی، کاری نکردی!
فرشتگانی که مسئول امور بزرخ‌اند، می‌بینند این شخص با روی سیاه و دست تهی می‌آید؛ سیلی به صورت او می‌زنند که عمر را تباه کرده ای؛ یَضرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ اَدبارَهُمْ.

...وقتی امیر مؤمنان کلّ خاورمیانه را به عنوان حوزه حکومت اداره می‌کرد؛ آن روز امپراطوری ایران تسلیم شده بود، امپراطوری روم تسلیم شده بود، حجاز بین این دو امپراطوری بزرگ بود. خاورمیانه غیر از این دو بلوک بزرگ کشوری نداشت! در همان عصر وجود مبارک امیر مؤمنان رو به عسل کرد، فرمود: بسیار خوشرنگی، ولی من نمی‌دانم طعم و مزه ات چیست!

این علی توانست کلّ دنیا را هدایت کند؛ و با بیان ابدی‌اش هم از فقرا حمایت کند، هم آن جوان‌های بیراهه را به راه بیاورد، هم سالمندان را متنبّه کند. از سویی هم در دوران جوانی اسوه جوانان باشد، هم در دوران میانسالی اسوه میانسالان باشد، هم در دوران سالمندی الگوی سالمندان باشد؛ هم الگوی عالمان باشد، هم الگوی مجاهدان، هم الگوی سیاستمداران و حاکمان باشد، هم الگوی مفسّران و سایر خردمندان.

دو اصل رفتاری امیرالمومنین(ع)
وجود مبارک حضرت هر شب و در هر فرصت 2 اصل را کاملاً رعایت می‌کرد: چیزی که کلّی است، و حرفی که دائمی است. یعنی همگانی و همیشگی است. وجود مبارک حضرت بیش از هر چیزی و پیش از هر چیزی آنها را مطرح می‌کرد.
هر شب بعد از نماز عشاء، وقتی نماز گزاران می‌خواستند از مسجد متفرّق بشوند، می‌فرمود: تَجَهَّزُوا رَحِمَکُمُ الله (6). آقایان! بارها را ببندید!
نه یک شب، نه 10 شب، نه 100 شب... هر شب می‌فرمود: بارها را ببندید. راز تکرارش آن است که وسوسه شیطان هم تکراری است. او هر روز و هر شب ما را به دنیا مداری دعوت می‌کند، تحریض و تشویق می‌کند. خُب اگر بیماری هر روز است، اگر خطر هر لحظه است، اگر آسیب هر دم است، اگر آفت هر آن است؛ تذکره هم باید هر آن باشد! هر شب می‌فرمود: تَجَهَّزُوا رَحِمَکُمُ الله؛ یعنی جهازها را ببندید...

هر وقتی که به منبر تشریف می‌بردند، بعد از توحید و حمد و ثنای الهی، به مردم می‌فرمود: اِتَّقُوا الله! پرهیزکار باشید. تکرار این برای آن است که وسوسه هر لحظه است. مطالب علمی را انسان یک بار که شنید و گفت و فهمید، تکرارش سودمند نیست امّا مسائل اخلاقی،‌ مسائلی که به نزاهت روح بر می‌گردد، این: هُوَ المِسکْ مَا کَرَّرْتَهُ یَتَضَوَّعُ (7). نظیر عطر است، نظیر مشک است؛ هیچ وقت انسان از هوای سالم، از مشک و از عطر خسته نمی‌شود. هُوَ المِسْک مَا کَرَّرتَهُ یَتَضَوَّعُ. وجود مبارک امیر مؤمنان در همة بخش ها اینطور بود؛ چه در حکومتش، چه در رعایت بیت المال.

ابن ابی‌الحدید در ذیل یکی از خطبه‌ها گفت: علی بن أبیطالب (ع) هر هفته یک بار بعد از اینکه اموال بیت المال را به مستمندان و افرادی که ذی حقّند عطا کرد و عادلانه توزیع کرد، کَانَ یَکنِسُ بِیتَ المَال (8)؛ جارو می‌کرد، خدا را شکر می‌کرد که چیزی از اموال مسلمین در اختیار او نیست، بعد دو رکعت نماز شکر به جا می‌آورد. خدا را شکر که پاک زندگی کرده‌ام، پاک توزیع کرده‌ام، پاک امانت داری کرده‌ام؛ دستم به بیت المال آلوده نشد...

ابن أبی الحدید می‌گوید: من از ما قبل تاریخ بی‌خبرم؛ قبل از جریان نوح هر چه بود، مدوّن نیست تا من رجال قبل از طوفان نوح را بشناسم، ولی آنچه که از رجال بعد از طوفان نوح؛ چه در بین مسیحی‌ها، چه در بین یهودی‌ها، چه در بین اهل ملّت و نِحلت دیگر من شنیدم و بررسی کردم؛ هیچ مذهبی، هیچ اهل نِحله‌ای، هیچ اهل ملّتی مردی به عظمت «علی بن أبیطالب» ندارد! بالأخره هر کسی در مذهب خود یک مرد بزرگواری دارد. یا در ادبیات است، یا در حماسه است، یا در سخاوت است، یا در شجاعت و غیرت است، یا در حکومت و سیاست است، یا در فضیلت دیگر است... بالأخره هر ملّتی یک فرد ممتازی را در درون خود دارد.

پیام گفتاری به پنجمین کنگر سالانه انجمن مسلمانان آمریکا؛ قم ـ  تیر 1388 

..................................................
(1) برداشت از: بحار الأنوار / ج39 / ص76
(2) نهج البلاغه / نامه 53 
(3) آل عمران / 14
(4) نهج البلاغه / کلمات قصار / 456
(5) انفال / 50
(6) نهج البلاغه / خطبه 204
(7) بحار الأنوار / ج 17 / ص 166
(8) شرح نهج البلاغه  ـ  ابن أبی الحدید / ج2 / ص 199


شنبه 89 تیر 5 , ساعت 11:40 صبح

 

 سایت جماران نوشت:

حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی پنج شنبه شب در دیدار جمعی از حانواده های شهدای حادثه هفتم تیربا تاکید بر رفع مشکلات اقتصادی جامعه گفت: اینکه  جوانان جامعه بیکار باشند، کارخانه ها تعطیل شوند، بازار کشور محل تاخت و تاز کالاهای خارجی شود و هر روز با گرانی جدیدی مواجه شویم، جز دلسردی اجتماعی محصولی ندارد.

یادگار امام راحل در این مراسم که در حسینیه جماران برگزار شد با گرامیداشت یاد و خاطره آیت الله شهید بهشتی، شهید محمد منتظری و دیگر شهدای حادثه هفتم تیر گفت: شهیدان فرزند زمانه خویش بودند و با شناخت درست زمان، گام در راهی گذاشتند که حقیقت و راستی به ارمغان آورد و به همین خاطر ما امروز باید پاسدار اهداف آنها باشیم.

وی با بیان اینکه بزرگترین هدفی که شهیدان دنبال کردند، تعالی دین و اثبات کارآمدی نظام دینی است، اظهار داشت: امروز کشور گرفتار مشکلات سخت معیشتی است.

حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی خاطر نشان کرد: اقشار مستضعف جامعه منتظر نمودارشدن کارآمدی نظام هستند. مردم از همه انتظار دارند با دست برداشتن از اختلافات ناشی از حب و بغض های شخصی و دوری از کینه توزیهای بچه گانه سعی کنند مشکلات کشور را برطرف کنند.

وی اضافه کرد: اینکه جوانان جامعه بیکار باشند، کارخانه ها تعطیل شوند، بازار کشور محل تاخت و تاز کالاهای خارجی شود و هر روز با گرانی جدیدی مواجه شویم، جز دلسردی اجتماعی محصولی ندارد.

حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در ادامه  تاکید کرد: این کشور با این  حجم نیروی انسانی، پول خدادادی نفت و منابع مختلف و با این نیروی ایمان، باید با ترک افراطی گرایی و طرد افراطیون، بسیار کارآمدتر از این باشد.

وی با اشاره بر این نکته که هر کدام از ما هر روزه با مشکلات مردم مواجه ایم خطاب به حاضرین گفت:ما هر روزه با مشکلات مردم مواجه ایم اما از اینکه توان حل مشکلات آنها را نداریم، خجالت زده هستیم.

یادگار امام راحل با اشاره به لزوم توجه به دغدغه دلسوزان واقعی انقلاب در مبارزه صحیح با عفاف زدایی از جامعه دینی گفت: اگر به فرمایشات مراجع و علمای شیعه که بی تردید حافظان شریعت و پناهگاه مردم بوده و هستند، گوش نکنیم، از دین داری فاصله گرفته ایم.

حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی تاکید کرد: باید هشدارهای پنهان و آشکار مراجع و علمای شیعه درباره فساد اجتماعی و فقر و گرانی  جدی گرفته شود.


جمعه 89 تیر 4 , ساعت 12:7 عصر

آیت‌الله جوادی‌آملی با تاکید بر حل مشکل مردم، حفظ نظام و انقلاب را عبادت دانست.

به گزارش  مرکز خبر حوزه، حضرت آیت‌الله جوادی آملی در دیدار با پرسنل نیروی دریایی سپاه، کارمندان بهزیستی استان قم و جمعی از خواهران عضو گردان‌های الزهرا‌ (س) ضمن تبریک فرا رسیدن میلاد حضرت علی‌(ع)، اثر جاویدان این امام همام را مد نظر قرار داده و اظهار کرد: نهج‌البلاغه کتاب کاملی است که به مسایل مختلفی از جمله مملکت‌داری، نظامی و جهان‌بینی پرداخته است.

وی با اشاره به مباحث اخلاقی نهج‌البلاغه افزود: اخلاق به طوری کامل در اسلام بیان شده است و با سه رشته طب، معماری و هنر همراه است.

جوادی آملی با تاکید بر توجه مساله اخلاق، ابراز کرد: نباید فریب زرق و برق دنیا را خورد بلکه باید با اخلاق خوب به هم‌نوعان کمک کرد.

به گفته‌ این مفسر قرآن کریم تلاش برای کمک به دیگران و حفظ نظام و انقلاب عبادت است.

جوادی آملی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به مساله معاد و قیامت، عافیت‌اندیشی را از خصایص مردان الهی بر شمرد و افزود: مردان الهی کسانی هستند که قبل از وقوع خطر از جای خطر می‌گریزند.

او با بیان این مطلب که مردان الهی از مرگ دل می‌ترسند، نه از مرگ تن، تصریح کرد: افرادی که مرگ را پایان راه‌ می‌دانند، اخلاق را در حد پندار خام تفسیر می‌کنند، اما موحدان عالم، مرگ را پایان راه نمی‌دانند و مقام والایی برای آن قائل می‌شوند.


جمعه 89 تیر 4 , ساعت 12:3 عصر
 
 
 حضرت"آیت الله سید علی سیستانی" یکی از مرجع عالیقدر شیعیان در دیدار آیت الله "دری نجف آبادی" نماینده ولی فقیه وامام جمعه "اراک" با وی ، خواستار افزایش ارتباط حوزه های علمیه قم و نجف شد.
 آیت الله سیستانی دراین دیدار که در بیت ایشان درشهر"نجف" برگزار شد، بر وحدت امت اسلام به ویژه ملت مسلمان ایران تاکید کرد.
این مرجع عالیقدر ابراز امیدواری کرد که مشکلات مسلمانان به ویژه مردم ایران رفع شود.
آیت الله سیستانی در بخش دیگری از سخنانش از جایگاه ویژه مرحوم آیت الله "نورالدین عراقی" و سایر علمای شیعه ایرانی تجلیل به عمل آورد و تاکید کرد : هر روز برای همه مسلمانان جهان به ویژه مسلمانان ایران دعا می کنم.
آیت الله نورالدین عراقی از علمای بزرگ "اراک " بود که 99 سال از رحلت وی گذشته است.
در پایان این نشست ، آیت الله "دری نجف آبادی " از آیت الله سیستانی برای حضور در جمع زوار ایرانی تقدیر و تشکر کرد.

جمعه 89 تیر 4 , ساعت 11:29 صبح
چشم انتظار علی

 

 مهاجری، محمد  - آن شب، همه چشم به راه علی بودند.

فرشتگان خدا برای غبارروبی کعبه از یکدیگر سبقت می‌گرفتند.
شاد بودند که وعده خدا درباره تولد همای رحمت، آن شب محقق می‌شود.
فاطمه دختر اسد، آرام، اما با گام‌هایی استوار، خانه ابوطالب را به سوی خانه خدا ترک می‌گفت.
او می‌دانست زادگاه کودکی که به همراه دارد، نه در خاک که در افلاک است‌ اما نمی‌دانست چه خواهد شد. اضطراب همه وجودش را در بر گرفته بود.
هرچه به خانه خدا نزدیک‌تر می‌شد، تپش قلبش فزونی می‌گرفت.
خدایا! تنها چه کنم؟ مبادا فرزندم.‌.‌.
چشمان نگرانش را خانه خدا پر کرد. بارها دور این خانه چرخیده بود اما هیچ‌گاه تا این حد به آن دل نداده بود.

غصه به جانش افتاد. افسردگی سراغش آمد.
پاهایش نای رفتن نداشت.
می‌خواست بنشیند و از رهگذری یاری بجوید.‌.‌.
دیوار خانه شکافته شد. نمی‌دانم. شاید به او گفتند: «و‌ادخلی جنتی‌»
دوباره پاهایش جان گرفت.
پر درآورد. خودش را بسان کودکی یافت که به سوی آغوش مادر می‌دود.
از این پس را دیگر هیچ‌کس نمی‌داند. هیچ‌کس نمی‌داند که بر فاطمه دختر اسد، در چاردیواری خانه خدا چه گذشته است. او هم هیچ‌گاه آن را برای کسی باز نگفت.‌.‌.

از همان راهی که آمده بود، برگشت؛ اما نه با شتاب که آرام. ودیعه خدا را کجا ببرد دور از خانه خدا؟

دستان نوزادش را می‌بوسد و در همان هنگام چشم بر زادگاه او می‌دوزد. فرشتگان به او رشک می‌برند. شاید به او می‌گویند: نرو! می‌خواهند بال‌های خود را به پیکر نوزاد زیبای او بسایند.

ابوطالب چشم به راه است و نگران.
فاطمه را که می‌بیند، از شادی در پوست نمی‌گنجد. به‌سوی او می‌دود. هدیه خدا را میان دستانش می‌گیرد. اشک از گوشه چشم‌هایش روی زمین می‌چکد.

... ‌و محمد می‌آید. نوبت عشقبازی اوست. همه به تماشا می‌ایستند.
هیچ‌کس حتی به ذهنش هم نمی‌آید که قدم نورسیده را به او تبریک بگوید. با لحنی آرام، قنداقه را در بغل می‌گیرد.
صدایش می‌کند؛ علی! تو گویی همه عالم و نیز خالق عالم، با محمد یکجا می‌گویند: یا علی!


سه شنبه 89 خرداد 25 , ساعت 5:20 عصر
آیت الله مکارم شیرازی: سست شدن پایه‌های وحدت در درون کشور نگران کننده است

 یک مرجع تقلید نسبت به سست شدن پایه‌های وحدت در درون کشور هشدار داد.

آیت‌الله مکارم شیرازی در دیدار رییس و جمعی از اعضای مجمع روحانیون مجلس شورای اسلامی با تبریک ماه رجب و ولادت حضرت امام محمد باقر(ع) گفت: ما به تمام مجلسیان که منتخب امت هستند احترام می‌گذاریم؛ ولی انتظار ما از روحانیان مجلس بسیار بیشتر است.روحانیان مجلس بیش از دیگران به مفاهیم دینی آشنا هستند باید بیشتر دل بسوزانند و شجاعانه، شفاف، روشن، منطقی و معقول از ارزش‌های اسلام دفاع کنند.

مهم ترین محور ادامه سخنان این مرجع تقلید که ایلنا منتشر کرد را در ادامه می خوانید:

  • حفظ وحدت و اتحاد میان طرفداران نظام و انقلاب بسیار مهم است. امروز مساله مهم کشور حفظ وحدت میان همه طرفداران نظام و رهبری است. هجمه بیرون نگران کننده نیست گر چه باید هوشیار باشیم؛ اما سست شدن پایه‌های وحدت در درون کشور نگران کننده است و به دست هر کسی به عنوان تندروی یا کند روی انجام گیرد پذیرفتنی نیست.
  • نباید مرکز تنش در کشور ایجاد شود. مسایل کوچک را بزرگ و به آن دامن نزنیم گاهی ادبیات خشن به کار برده می‌شود که شایسته نظام اسلامی نیست. شما نمایندگان روحانی در مجلس می‌توانید در تحکیم وحدت نقش موثری داشته باشید.
  • روحانیان در صف اول در دفاع از ارزش‌های اسلامی قرار دارند. زمانی که مساله‌ی در خصوص ارزش‌های دینی در جامعه بوجود میاید، باید روحانیان مجلس نخستین کسانی باشند که به پا خیزند و از ارزش‌های اسلامی دفاع کنند.
  • خلاف آن چه دشمنان اسلام تبلیغ می‌کنند، پایه‌های این نظام بحمدالله بسیار محکم است؛ اما نباید از توطئه‌های دشمن غافل شویم. باید دشمنان‌مان را خوب بشناسیم و برای مقابله با آن‌ها همیشه آماده باشیم.
  • این که برخی کشورهای اروپایی با ما دوستی دارند نباید به هیچ یک از آنها اعتماد کنیم آنها فقط حافظ حقوق خود هستند و دفاع از ما را بر اساس منافع کشورهایشان انجام می‌دهند. ما نباید جز تکیه بر مردم و ملت خودمان به دیگران اعتماد کنیم.
  • این را بدانید غربی‌ها امروز اگر در استفاده صلح آمیز انرژی هسته‌ای مانع تراشی می‌کنند، هگز خواسته‌های آنها در این مساله محدود نمی‌شود و آنها تا بدست آوردن تمام خواسته‌های خود به مانع تراشی ادامه خواهند داد و حتی توقع دارند اسرائیل غاصب جنایتکار نیز به رسمیت شناخته شود.
  • بنابراین باید در همان قدم اول محکم مقابل آن‌ها بایستیم، زیرا تجربه نشان داده آن‌ها پیوسته به مانع تراشی می‌پردازند؛ اما هرگز ملت ایران را نمی‌توانند شکست بدهند.
  • مسائل فرهنگ اسلامی، با مسایل سیاسی آمیخته شده است. اگر در مسایل فرهنگی شکست بخوریم در مسایل سیاسی شکست خواهیم خورد و نظام ضعیف می‌شود، باید کاری کنیم فرهنگ اسلام و نظام اسلامی برای همیشه حفظ شود.
  • ما نباید از مسائل فرهنگی از جمله عفاف و حجاب غافل شویم؛ زیرا حجاب سمبل اسلام است.
  • چرا اصل هشتم قانون اساسی در خصوص امر به معروف و نهی از منکر اجرا نشده است؟ مساله طرح عفاف و حجاب چرا در محاق مانده است؟ باید عوامل آن را تجزیه و تحلیل کنید، چه افکاری است که مانع اجرای این دو شده است.
  • روایات و آیات فراوانی در خصوص امر به معروف و نهی از منکر است و از برترین اعمال شمرده شده است این که مهم‌ترین اصل قانون اساسی به فراموشی سپرده شود. زیبنده کشور اسلامی نیست، شما نمایندگان محترم مجلس باید این اصل را احیا کنید.

یکشنبه 89 خرداد 23 , ساعت 5:20 عصر
آیت‌الله صافی‌گلپایگانی: مسئولان نظام باید اهانت به سیدحسین خمینی را جبران کنند

 

 آیت الله صافی گلپایگانی اهانت عده ای به حجت الاسلام سید حسن خمینی در مراسم 14 خرداد را محکوم و خواستار رعایت احترام نسبت به بیت امام خمینی(ره) شد.

به گزارش مهر آیت الله صافی گلپایگانی نسبت به برخی بی‌اخلاقی‌ها که در سالروز رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی و حرم ایشان اتفاق افتاد، ابراز تاسف کرد.

اهم سخنان این مرجع عالی قدر عبارت است از:

  • در زمانی که ما به اتحاد و همدلی و یگانگی احتیاج داریم و باید همه با رعایت تقوا و موازین اخلاقی و پایبندی به اصول و ارزش‌های اولیه‌ انقلاب، میراث شهیدان را که همان نظام اسلامی است پاسداری نماییم، متأسفانه بعضی از اشخاص کارهایی نسنجیده و غیر اخلاقی انجام می‌دهند که به اتحاد و یکپارچگی مردم ضرر می‌رسانند.
  • اهانتی که به جناب حجت الاسلام آقای حاج سید حسن خمینی شد موجب تأثر و تأسف اینجانب گردید که مسئولان محترم نظام باید آن را جبران کرده و به عاملین آن تذکر دهند که همه و همه به خصوص رسانه‌ها و جراید و به ویژه صدا و سیما در این شرایط حساس باید کاری کنند که مردم به نظام اسلامی امیدوارتر از گذشته شوند و در صدد حل مشکلات کشور و مردم باشند و احترام بیت امام را بیش از گذشته رعایت نمایند.

چهارشنبه 89 خرداد 12 , ساعت 6:58 عصر
تولد بهترین زن
یادداشتی به قلم مرحوم علی دوانی

 

مقاله زیر به قلم مرحوم آیت الله علی دوانی که به مناسبت میلاد بانوی دوعالم حضرت زهرا(س) منتشر می شود.

به گفته «امین الدین طبرسى‏» دانشمند بزرگ ما: «مشهور در روایات شیعه این است که حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) در سال پنجم بعثت‏بیستم جمادى الاثانى در شهر مکه متولد گردید،و هنگام وفات پیغمبر (صلى الله علیه و آله) هیجده سال و هفت ماه داشته است. (1)

 

پیشواى محدثین شیعه ثقة الاسلام کلینى درکتاب شریف «کافى‏» نیز مى‏نویسد: ولادت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دختر پیغمبر (صلى الله علیه و آله) پنجسال بعد از بعثت آن حضرت اتفاق افتاد. (2)

مؤلف «کشف الغمه‏» على بن عیس اربل دانشمند مطلع به نقل از «ابن خشاب بغدادى، متوفى به سال 567 ه در کتاب «تاریخ موالید و وفیات اهلبیت عصمت‏» به اسناد خود از امام محمد باقر (علیه السلام) روایت مى‏کند که فرمود: «فاطمه علیها السلام پنجسال بعد از آشکار شدن نبوت پیغمبر و نزول وحى، متولد گردید، در وقتى که قریش خانه کعبه را مى‏ساختند. و چون آن حضرت وفات. یافت هیجده سال و هفتادو پنج روز از سن مبارکش مى‏گذشت. (3)

از آنجا که قریش پنجسال قبل از بعثت‏به تعمیر خانه خدا پرداختند، احتمال مى‏رود که راوى، کلمه «قبل از آشکار شدن نبوت پیغمبر » را به (بعد) اشتباه گرفته باشد،و چنانکه بعضى گفته‏اند سن حصرت هنگام وفات 23 سال بوده، ولى دردنباله حدیث که تصریح مى‏کند حضرت 18 سال بوده، ولى در دنباله حدیث که تسریح مى‏کند حضرت 18 سال و 75 روز داشته این احتمال را سست مى‏گرداند. مگر اینکه بگوئیم این نتیجه‏گیرى هم از راوى بوده است.

سن حضرت زهرا (علیها السلام) را تا 28 سال هم گفته‏اند ولى مشهور همان قول اول است که مسطور گردید.

البته باید توجه داشت که در حدیث معتبر پیغمبر فرموده است: رشد دخترم فاطمه، هر سال آن به اندازه رشد دو سال دختران دیگر بوده است، و با این توصیف ازدواج حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) با على (علیه السلام) در سن 9 سالگى که از لحاظ تناسب اندام و عقل و درایت در حد دختر 18 ساله بوده هیچ اشکالى ایجاد نمى‏کند، بخصوص که از زندگانى کوتاه آن حضرت و شخصیت ممتازش به خوبى پیدا است که او دختر استثنائى بود، و سایر دختران را نمى‏توان به آن وجود مقدس مقایسه نمود.

شیعه و سنى روایت کرده‏اند که پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) بارها دخترش فاطمه زهرا (علیها السلام) را در حضور مهاجر و انصار «بانوى بانوان جهان از آغاز خلقت تا پایان روزگا» و «بهترین زنان جهان‏» و «بهترین زن بهشتى‏» خواند. (4) و این بزرگترین افتخارى است که به نقل شیعه و سنى نصیب یک زن در عالم شده است.

و هم در احادیث فریقین آمده است که هر وقت‏حضرت زهرا (علیها السلام) به حضور پدرش پیغمبر خدا مى‏رسید، حضرت به احترام او برمى‏خاست، و دست او را مى‏بوسید.

عایشه همسر پیغمبر (صلى الله علیه و آله) مى‏گوید: «هرگاه فاطمه وارد مى‏شد بر پیغمبر (صلى الله علیه و آله) حضرت از جا برمى‏خاست و سر او را مى‏بوسید، و در جاى خود مى‏نشانید.

در کششف الغمه از کتاب «معالم العتره‏» حافظ عبدالعزیز جنابذى دانشمند بزرگ عامه نقل مى‏کند که عایشه گفت: هیچ کس را در گفتار شبیه‏تر از فاطمه به پیغمبر ندیدم. هرگاه وارد مى‏شد بر پیغامبر(صلى الله علیه و آله) حضرت به احترام وى برمى‏خاست ودست او را مى‏گرفت و مى‏بوسید، و در جاى خود مى‏نشانید.

و هم عایشه مى‏گوید: هر وقت پیغمبر به شوق بهشت مى‏افتاد فاطمه را مى‏بوسید و مى‏بوئید و مى‏فرمود: بوى بهشت را از فاطمه استشمام مى‏کنم. و مى‏افزود: فاطمه سرآمد زنان بهشت است. فاطمه انسانى آسمانى است.! (5)

پى‏نوشتها:

1- ( اعلام الورى، باب فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها)

2- ( اصول کافى، ج 1 ص 457)

3- ( کشف الغمه فى معرفة‏الائمة ج 1 ص 449)

4- ( اما ابنتى فاطمة فهى سیدة نساء العالمین،من الاولین و الاخرین،فاطمة خیر نساء العالمین، فهى حوراء انسیة و خیر نساء اهل الجنة.)

5- ( نگاه کنید به اعلام الوراى طبرسى - باب ششم، و کشف الغمه اربلى، باب فضائل فاطمه زهرا علیها السلام، و فضائل الخمسه، من الصحاح السته.)

منبع:تاریخ اسلام صفحه 171


سه شنبه 89 خرداد 11 , ساعت 4:43 عصر
واتیکان کلام امام علی (ع) را مورد مطالعه قرار می دهد
 عضو برجسته جامعه مدرسین قم گفت : " بنده سفری به واتیکان داشتم و شاهد بودم که آنها قدم به قدم بر روی کلام امام علی(ع) کار می‌کنند چرا که می‌دانند این بیانات طعم دین می‌دهد. "

آیت الله عبدالله جوادی آملی شامگاه دوشنبه در دیدار اعضای ستاد ثبت ملی خطبه حضرت زهرا‌(س) به عنوان اثر ناملموس فرهنگی اظهار داشت: بنت رسول(س) چیزی جز قرآن نمی‌گوید و اگر قرآن جهانی است که هست و از جانب جهان آفرین آمده این خطبه نیز جهانی است. اشاعه کلام ایشان عین تبلیغ قرآن است.

جوادی آملی با تشکر از ثبت ملی خطبه حضرت زهرا(س) عنوان کرد: بنده سفری به واتیکان داشتم و شاهد بودم که آنها قدم به قدم بر روی کلام امام علی(ع) کار می‌کنند چرا که می‌دانند این بیانات طعم دین می‌دهد.

وی با اشاره به شرح ابن الحدید بر نهج البلاغه گفت: در این شرح نویسنده می‌گوید من خطبه امام علی(ع) در شأن سوره تکاثر را هزار بار خوانده‌ام و هربار چیز جدیدی یافته‌ام و این کلام به حدی عالی است که اگر همه ادیبان جمع شوند به سجده خواهند افتاد و برخی خطبه‌های علی(ع) مانند قرآن سجده واجب دارد.

جوادی ادامه داد: من این مطلب را برای علامه طباطبایی خواندم و به ایشان گفتم آیا این بیان اغراق نیست و ایشان پاسخ دادند: نه، چرا که قرآن در کلام علی(ع) تجلی کرده است و به این دلیل باید در مقابل آن نیز سجده کرد چون در واقع سجده به قرآن است.

وی افزود: اگر جهان در مقابل قرآن خاضع است باید در برابر کلام فاطمه نیز خضوع کند چرا که این کلام پیام همان قرآن را دارد.


دوشنبه 89 خرداد 10 , ساعت 9:23 عصر

 


 مرکز خبر حوزه: فصلنامه تخصصی مذاهب اسلامی «طلوع» که از سوی مجتمع آموزش‌عالی امام خمینی‌(ره) منتشر شده است در شماره اخیر خود در مقاله‌ای با عنوان بررسی آیه «صالح‌المومنین» (تحریم:4) از دیدگاه فریقین، به دلالت این آیه بر فضیلت و برتری حضرت علی (ع) پرداخته است.

در بخشی از این مقاله چنین می‌خوانیم: بدون شک «صالح‌المومنین» به حسب ظاهر معنای وسیعی دارد و همه مومنان صالح و با تقوا و کامل‌الایمان را شامل می‌شود، چون معنای جنسی دارد از آن عمومیت استفاده می‌شود. اما بی تردید «صالح‌المومنین» مصداق اتم و اکمل نیز دارد. در بررسی و تحقیق روایات به آسانی در می‌یابیم که علاوه بر روایات خاصه، روایات متعددی از طریق علمای عامه نیز وارد گردیده که مقصود از «صالح‌المومنین» در آیه مورد بحث، وجود مقدس امیر مومنان علی‌بن ابی‌طالب‌(ع) است.

نگارنده پس از نقل روایات متعدد در این رابطه آورده است: محدثان و مفسران اتفاق نظر دارند که مقصود از «صالح‌المومنین» علی‌(ع) است. از جمله مفسر بزرگ اهل‌سنت، ملا عبدالرحمن سیوطی، در تفسیر آیه مذکور از قول اسماء بنت عمیس چنین آورده است، سمعت رسول‌الله‌(ص) یقول فی قول تعالی «صالح‌المومنین» قال‌(ص): علی‌بن‌ابی‌طالب‌(ع)، شنیدم از پیغمبر اکرم‌(ص) که درباره سخن خدای تعالی می‌فرمود: مقصود از«صالح‌المومنین»، علی‌ابن‌ابی‌طالب است. (الدر المنثور، ج6، ص244)

ابن مردویه به نقل از ابن عباس آورده است که مراد از این آیه علی‌بن‌ابی‌طالب است.(مناقب علی‌بن ابی‌طالب، تحقیق عبدالرزاق محمد حسینی حرزالدین، قم، دارالحدیث، 1422ق)
ابن عباس درباره این سخن خداوند می‌گوید؛ منظور از آیه «وَ اِنّ تَظاهَرا علیه فانَّ‌الله هو مَولاه و جِبریل و صالح المومنین»؛«اگر شما دو نفر بر ضد پیامبر اکرم‌(ص) دست به دست هم دهید، همانا خداوند، جبرئیل و صالح‌المومنین یاور او می‌باشند» مقصود از«و ان تظاهرا علیه...» عایشه و حفصه می‌باشند و «فَاِنّ اللهَ عزو جل هو مولاه و جِبرئیل»، در خصوص رسول‌الله نازل شده و صالح‌المومنین نیز در خصوص علی‌(ع) نازل شده است(شواهد التنزیل؛ ج2،ص 262)

از عمار یاسر چنین روایت شده است، از علی‌بن‌ابیطالب‌(ع) شنیدم که می‌گفت: رسول خدا‌(ص) مرا خواند و گفت: آیا مژده‌ای به تو بدهم؟ گفتم: آری یا رسول‌الله گفت: خداوند درباره تو آیه قرآنی فرستاده است گفتم: آن چیست یا رسول‌الله؟ فرمود: با جبرئیل هم ردیف شده‌ای آنگاه این آیه شریفه را قرائت کرد و فرمود: تو و فرزندانت همان صالحان هستند.(شواهد النتزیل،ج2،ص 259)
مقصود از «ولیّ» در این آیه شریفه نیز به معنای یاور است و بعد از خداوند و جبرئیل امین، برترین یار و یاور پیغمبر اسلام‌(ص) در تمام طول عمر، حضرت علی‌(ع) بود بنابراین چه کسی جز او می‌تواند شایسته خلافت و جانشینی پیامبر‌(ص) باشد؟

آیا این روایات دلیل بر این نیست که آن حضرت افضل امت و برترین خلق بعد از پیغمبر‌(ص) بوده است؟ و اگر خداوند بخواهد شخصی را به عنوان جانشین پیغمبر‌(ص) نصب کند، آیا حکمت او اجازه می‌دهد که با وجود حضرت علی‌(ع) شخص دیگری مننصوب شود؟ اگر مردم و عقلا بخواهند شخصی را برای این منظور مهم انتخاب کنند، آیا عقل و خرد آنها اجازه می‌دهد با وجود شخصی که بعد از خداوند و جبرئیل برترین یار و ناصر پیامبر‌(ص) بوده است، به سراغ فرد دیگری بروند او را برگزینند؟


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ