سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ناتوانترین مردم کسى است که نیروى به دست آوردن دوستان ندارد ، و ناتوانتر از او کسى بود که دوستى به دست آرد و او را ضایع گذارد . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 89 مرداد 20 , ساعت 5:22 عصر
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران : ماه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریف‌ترین ماه‌های سال است. در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته می‌شود، و عبادت در یکی از شب‌های آن( شب قدر )بهتر از عبادت هزار ماه است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «ای بندگان خدا! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین ماه‌ها است؛ روزهایش بهترین روزها، شب‌هایش بهترین شب‌ها و ساعاتش بهترین ساعات است. بر مهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید. در این ماه، نفس‌های شما تسبیح، خواب شما عبادت، عمل‌هایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است.
حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی یادگار گرامی امام راحل به برکت ایام مبارک ماه رمضان سلسله نوشتاری را در اختیار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران قرار داده اند که از امروز تا پایان ماه مبارک رمضان تقدیم خوانندگان وکاربران گرامی و علاقمندان اهل بیت (ع) و دوستاران بیت امام خمینی (س) می کند ،باشد تا در این راه سهمی هرچند کوچک برداشته باشد .

حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی درمقدمه این نوشتار نوشته است : نگارنده را امسال فراغتی حاصل شد تا کتاب شریف کشف الاسرار نوشته ابوالفضل رشید الدین میبدی را به مطالعه برگیرد و از همین رو بر آن شدم که گوشه هایی از آن را که موافق طبع ایام روزه داری است، خدمت برادران و خواهران تقدیم کنم و به فراخور مطالب آن از تفاسیر و متون دیگر اسلامی بهره گرفته و آن را ضمیمه نوشتار کنم..

بخش نخست این سلسله نوشتار که با عنوان" دلیل راه" از سوی پایگاه اطلاع رسانی وخبری جماران منتشر می شود به شرح زیر است :

***
دلیل راه
سید حسن خمینی

بسمه تعالی

ایام ماه مبارک رمضان، بهانه ای است تا بیشتر از خرمن اندیشه اسلامی خوشه چین شویم. بزرگان و علمای دین، و به پیروی از ایشان همه دلبستگان معارف اسلامی، هر یک به اندازه توان خویش، این ایام و لیالی را زمینه ای ساخته اند تا با استمداد از فضای ملکوتی آن، هم دل خویش را از غبار سالانه بشویند و هم آبی زلال از سرچشمه معارف الهی بر دل های جامعه خویش روان سازند.
چنانکه از رسول مکرم اسلام(صلى الله علیه و آله و سلم) روایت است: «إنّ لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرّضوا لها» در روزگار زندگانی شما، از جانب خداوند گاه نسیمی می وزد، بیدار باشید و خود را در آن داخل کنید. (الامالی، شیخ مفید، ص206)
و چنین است که وقتی ماه مبارک رمضان، بیش از هر زمان دیگر، نسیم خُلد در جامعه می وزد و بیش از هر وقت دیگر احتمال آن می رود که عطری از جانب عرش برین در جان خسته ما بوزد، باید هشیار بود و تن را از آسایش فارغ کرده و روی به نور معرفت کردگار گرداند.
نگارنده را امسال فراغتی حاصل شد تا کتاب شریف کشف الاسرار نوشته ابوالفضل رشید الدین میبدی را به مطالعه برگیرد و از همین رو بر آن شدم که گوشه هایی از آن را که موافق طبع ایام روزه داری است، خدمت برادران و خواهران تقدیم کنم و به فراخور مطالب آن از تفاسیر و متون دیگر اسلامی بهره گرفته و آن را ضمیمه نوشتار کنم. هدف از این تقریر ـ إن شاء الله ـ آن باشد که سهمی از دعای دوستان و مؤمنان حاصل آید و دعای گوشه گیران، این روز ها مرا نیز دریابد که بتوانم دُرّ توفیق را دریابم و لطف خداوندی را مگر از انفاس ایشان به ارمغان گیرم.
طفیل هستی عشقند آدمی و پری ارادتی بنما تا سعادتی ببری
دعای گوشه نشینان، بلا بگرداند چرا به گوشه چشمی به ما نمی نگری

***

«کشف الاسرار و عدة الابرار» نام تفسیری است که در ده جلد با تحقیقات علی اصغر حکمت در سال 1331 هجری شمسی منتشر شده است. این کتاب که برخی به اشتباه آن را به سعدالدین تفتازانی نسبت داده اند(1) ، از زمره اولین تفسیرهای عرفانی موجود از قرآن است که توسط رشید الدین ابی الفضل بن ابی سعید احمد بن محمد بن محمود میبدی در سال 520 هجری قمری به رشته تحریر درآمده است .(2) این کتاب گویا بر اساس «تفسیر الهروی» نوشته پیر هرات خواجه عبدالله انصاری (که متأسفانه در دسترس نیست) نگاشته شده و ارشادات بسیاری به نکات پیر هرات دارد، تا آن جا که برخی آن را شرح و تفصیل تفسیر خواجه عبدالله انصاری دانسته اند. (المفسرون، ایازی، ص589)
میبدی که از مؤلفان نیمه اول قرن ششم هجری قمری است، به جهت رواج فضل در خانواده اش، مقدمات علوم را نزد خاندان خویش فرا گرفت و به سبب ذوق آموختنِ بیشتر، رهسپار هرات گردید که در آن روزگار از رونق علمی و دینی وسیعی بهره مند بود و همان جا بود که در محضر عارف بزرگ و پیر طریقت خواجه عبدالله انصاری حاضر شده و تألیف کتاب خویش را در شرح تفسیر استاد خود در اوایل سال 520 هجری قمری آغاز نمود.
مشی میبدی در این کتاب چنان است که ابتدا آیه را ترجمه می کند و این مرحله را نوبت اول می نامد. سپس به ذکر قرائت های مختلف، شأن نزول ها و احکام شرعی آن آیه می پردازد. وی این مرحله را نوبت دوم نام می نهد و در نوبت سوم به اشارات و رموز عرفانی اشاره می کند. در این نوبت میبدی بسیار از سخنان پیر طریقت که همان خواجه عبدالله انصاری است یاد می کند. نکته مهم در نگاه عارفانه وی، دوری جستن از تأویلات صوفیانه ای است که از ظاهر قرآن فاصله دارد.
این نوشتار، ضمن آن که به ظرائف سخن میبدی می پردازد، به حکم آن که «اهل البیت أدری بما فی البیت» از دریای بی کران معارف اهل بیت عصمت(ع) بهره می برد و با تمسک به حبل المتین سعادت، مطلب را به شمیم پرفیض کلمات ائمه اطهار علیهم السلام دل نشین تر می سازد. و برای آن که خوانندگان با نوشته های مفسرین دیگر نیز آشنا شوند، از آن چه در تفسیرهای دیگر نیز بیان گردیده است، یاد می کند. چنانکه به پاس زحمات مترجمین قرآن، از ترجمه های گوناگون کتاب خداوند سخن به میان آورده و از خرمن اندیشه اسلامی به مناسبت هر بحث استفاده می برد.
خداوند سبحان در سوره بقره آیات 183 تا 187، درباره روزه ماه مبارک رمضان می فرماید:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ????? أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ ????? شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَیِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَمَن کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَلِتُکْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُکَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ????? وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ????? أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنکُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ ?????

آیت الله العظمی مکارم شیرازی این آیات را چنین معنی کرده اند: «ای افرادی که ایمان آورده اید، روزه بر شما نوشته شده، همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزگار شوید. چند روز معدودی را (باید روزه بدارید) و هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادی از روزهای دیگر را (روزه بدارد) و بر کسانی که روزه برای آن ها طاقت فرساست، (همچون بیماران مزمن و پیران) لازم است کفّاره بدهند، مسکینی را اطعام کنند. و کسی که کار خیری انجام دهد، برای او بهتر است. و روزه داشتن برای شما بهتر است اگر بدانید!. (روزه در چند روز معدود) ماه رمضان است؛ ماهی که قرآن، برای راهنمایی مردم، و نشانه های هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتی شما را می خواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید؛ و خدا را بر این که شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزاری کنید. و هنگامی که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو) من نزدیکم! دعای دعاکننده گان را، به هنگامی که مرا می خواند، پاسخ می گویم! . پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!.

دوشنبه 89 مرداد 18 , ساعت 9:9 عصر
خطبه پیامبر اسلام در پایان ماه شعبان

 

خطبه‌ای از پیامبر اسلام(ص) نقل است که در آخرین روز ماه مبارک شعبان گفته شده و بر خیرات و برکات ماه رمضان تأکید و ضرورت بهره‌مندی از فرصتهای معنوی آن یادآوری شده است .

دعائم الاسلام: عَن رَسولِ الله (ص) أنَّهُ خَطَبَ النّاسَ آخِرَ یَومٍ مِن شَعبانَ، فَقالَ:

«أیُّهَا النّاسُ، إنَّهُ قَد أظَلَّکُم شَهرٌ عَظیمٌ، شَهرٌ مُبارَکٌ، شَهرٌ فیهِ لَیلَةٌ العَمَلُ فیها خَیرٌ مِنَ العَمَلِ فی ألفِ شَهرٍ . مَن تَقَرَّبَ فیهِ بِخَصلَةٍ مِن خِصالِ الخَیرِ کانَ کَمَن أدّى فَریضَةً فیما سِواهُ، و مَن أدّى فیهِ فَریضَةً کانَ کَمَن أدّى سَبعینَ فَریضَةً فیما سِواهُ.

و هُوَ شَهرُ الصَّبرِ؛ وَالصَّبرُ ثَوابُهُ الجَنَّةُ، و شَهرُ المُواساةِ، شَهرٌ یُزادُ فیهِ فی رِزقِ المُؤمِنِ؛ مَن فَطَّرَ فیهِ صائِما کانَ لَهُ مَغفِرَةٌ لِذُنوبِهِ و عِتقُ رَقَبَتِهِ مِنَ النّارِ، و کانَ لَهُ مِثلُ أجرِهِ مِن غَیرِ أن یَنقُصَ مِن أجرِهِ شَیءٌ.»

صاحب دعائم الاسلام نقل می‌کند: در آخرین روز شعبان، پیامبر خدا براى مردم خطبه خواند و فرمود:

«اى مردم! ماهى بزرگ بر شما سایه افکنده است، ماهى مبارک، ماهى که در آن شبى است که عمل در آن، بهتر از عمل در هزار ماه است. هر کس با کار نیکى از نیکى‏ها در آن به خداوند تقرب جوید، گویا واجبى را در ماه‏هاى دیگر ادا کرده است و هر کس واجبى را در آن انجام دهد، همچون کسى است که هفتاد واجب را در ماه‏هاى دیگر انجام داده است .

و آن، ماه صبر است و پاداش صبر، بهشت است. ماه مواسات(همدردى) است و ماهى است که روزىِ مؤمن در آن افزوده مى‏شود. هر کس روزه‏دارى را در آن افطار دهد، پاداشش آمرزش گناهانش و آزادى‏اش از آتش است و براى او به اندازه آن [روزه‏دار]، پاداش است، بى آن که از اجر او چیزى کاسته شود.»


چهارشنبه 89 مرداد 13 , ساعت 1:2 عصر

 

 آیت الله وحید خراسانی د پاسخ به یک استفتاء نظر فقهی خود را در باره شطرنج اعلام کرد.

 به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ایت الله وحید خراسانی در استفتاء امده است : ایا بازی شطرنج جایز است ؟ پاسخ معظم له به شرح زیر است :


در صورتی که برد و باخت مالی باشد حرام است . و در صورتی که برد و باخت مالی نباشد بنا بر احتیاط واجب اکید حرام است ، و زمانی برد و با خت نیست که قرار نباشد چیزی به برنده بدهند و فقط بازی کردن باشد .


سه شنبه 89 مرداد 5 , ساعت 12:35 عصر
اولین جملات حضرت مهدی(عج) پس از ظهور

 آیت‌الله جوادی آملی

جهان بشریت وقتی به ثمر می‌رسد و میوه شاداب می‌دهد که انسان کاملی به عنوان «مهدی موجود موعود» عجلّ الله تعالی فرجه الشَّریف ظهور کند، که وارث همه انبیاء و اولیای الهی است. برای چنین ظهوری و ظهور چنین ذخیره ای چندین شرط لازم است که قسمت مهم آنها شرائط تحصیلی است،‌ نه حصولی. یعنی امت اسلامی باید آن شرائط فرهنگی را تحصیل کنند. نباید منتظر بود که آن شرائط خود به خود حاصل بشود تا وجود مبارک ولی عصر أرواحنا فداه ظهور کند؛ معنای «انتظار» تحصیل شرائط حضور و ظهور اوست. امتی منتظر مهدی موجود موعود سلام الله علیه است که شرایط ظهورش را فراهم بکند، و گرنه منتظر نخواهد بود!

اوّلین شرط، رشد فرهنگی امت اسلامی است؛ زیرا امام که معارف الهی را عرضه می‌کند، وقتی جامعه از رشد فرهنگی والائی برخوردار باشد، بهتر می‌فهمد، و بهتر دفاع می‌کند. نه خود گرفتار جهل و تجاهل خواهد شد، نه اجازه می‌دهد دیگران از جهل و تجاهل عوام یا عوام زده سوء استفاده کنند؛ این اوّلین وظیفه است. و دوّمین وظیفه شهامت و شجاعت است در اجرای مَنویات پیامبر گرامی اسلام علیه و علی آله آلاف التحیّه و الثناء، که در حقیقت احکام و حِکَم الهی است. این دو اصل را به عنوان بهترین شرایط انتظار و تحصیل چنین شرایط، اسلام برای ما مقرر کرده است.

از وجود مبارک امام باقر (ع) رسیده است: وقتی ولی عصر أرواحنا فداه ظهور می‌کند که ذات أقدس إله لطفی نسبت به امت انسانی و اسلامی داشته باشد، و دست مرحمت إله بر بالای سر امت اسلامی کشیده بشود، که عقل اینها و اندیشه اینها کامل باشد؛ اینها اندیشوران فرزانه خواهند بود، و خردمندان مُتبحّر و حکیم. آنچه که در جامعه اسلامی می‌گذرد و حکومت می‌کند، «فرهنگ دینی» است. با این رشد مردم شرایط علمی ظهور حضرت را فراهم کرده‌اند. طبق این روایتی که از امام باقر (ع) رسیده است؛ تا مردم عاقل نشوند، معارف دین را درست نشناسند، و معنای امامت را درست ارزیابی نکنند، توفیق انتظار ولی عصر أرواحنا فداه نصیب آنها نخواهد شد.

دوّمین شرط که مربوط به مدیریت و مدبریّت و شهامت و شجاعت در اجرای احکام الهی است، بیانی است که باز از وجود مبارک امام باقر سلام الله علیه رسیده است که یاران راستین ولی عصر و اصحاب آن حضرت،‌ اَجری مِنْ لِیثْ وَ اَمضَی مِنْ سِنانْ (1). یعنی از شیر شجاع تر، و از نیزه تیز ترند. نمونه اینگونه از شهامت‌ها را در دفاع مقدّس 8 ساله، مردم ایران اسلامی نشان داده‌اند. زن و مرد، بزرگسال و میانسال و نوسال نشان دادند که برای حفظ دین می‌توان از شیر با شجاعت‌تر بود، و از نیزه تیز تر بود، و هر گونه خطری را با جان خرید! پس اگر از نظر رشد فرهنگی به آن نِصاب راه یافتند، و از نظر شهامت و شجاعت به این نِصاب بار یافتند؛ آنگاه شرایط ظهور را تحصیل کرده‌اند.

طنین دعوت مردم به مبدأ و معاد


وقتی وجود مبارک ولی عصر أرواحنا فداه جلوه می‌کند، ندائی که طنین انداخت و ندائی که از آن حضرت به گوش عالمیان می‌رسد، این است: اُذَکِّرُکُمُ اللهْ أیُّهَا النّاسْ وَ مُقامَکُمْ بِینَ یَدَی رَبَّکُمْ (2). اوّلین حرف این است: مردم! من شما را به مبدأ و معاد که هُوَ الأوَّلُ وَ الآخِر(3) است، متذکّر می‌کنم. شما به یاد بیاورید خدا را که مبدأ آفرینش شماست، و به یاد بیاورید لحظه‌ای که در حضور خدا حاضر می‌شوید برای پاسخ دادن به سئوالات الهی؛ که در برابر دستورات او چه کرده‌اید.
اگر کسی مبدأ را متذکّر بود، و معاد را متذکّر بود؛ مشکل اخلاقی، حقوقی، فقهی و مانند آن نخواهد داشت. منشأ همه تیرگی‌ها و تبهکاری‌های ما غفلت از مبدأ و معاد است. لذا وجود مبارک ولی عصر أرواحنا فداه وقتی ظهور کرد، اوّلین سخنش این است: مردم! به یاد روز حساب باشید. اگر کسی بداند تمام کارها تحت حساب است، و در برابر هر فکر و اندیشه‌ای که دارد باید پاسخگو باشد؛ در برابر هر قیام و رفتار و گفتار و نوشتاری که ارائه کرده است، باید جوابگو باشد؛ چنین انسانی جز بر اساس آیه سوره اسراء حرکت نمی‌کند که: رَبِّ اَدخِلْنِی مُدخَلَ صِدقْ وَ اَخرِجنِی مُخرَجَ صِدقْ (4). هر کاری که می‌خواهد وارد بشود به نام و یاد خدا، از آن کار بیرون بیاید به نام و یاد خدا.

*گزیده‌ای از پیام گفتاری آیت الله العظمی جوادی آملی به بیست و ششمین سمینار سراسری فرهنگی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا. 

                   

..........................................
(1) بحار الأنوار / ج52 / ص318
(2) کتاب الفِتَن  ـ  ابن حمّاد مَروزی؛  برداشت از خطابة امام محمّد باقر (ع)
(3) حدید / 3
(4) اسراء / 80


دوشنبه 89 مرداد 4 , ساعت 6:29 عصر
 شب نیمه شعبان از شب‌های عادی نیست و اعمال و فرایض خاصی برای آن ذکر شده است و در احادیث بسیاری، ارزش این شب را با شب‌های قدر یکی دانسته‌اند.

در برخی روایات اسلامی، به انجام اعمال و مناسک ویژه شب‌‌های قدر در شب نیمه شعبان سفارش شده است.
یکی از این روایات که در جلد 9 بحارالانوار آمده، از زبان پیامبر (ص) ذکر شده است که می‌فرماید: شب نیمه شعبان در خواب بودم که جبرئیل به بالینم آمد و گفت: ا‌ی محمد! چگونه در ا‌ین شب خوابیده‏ا‌ی؟ پرسیدم: ا‌ی جبرئیل مگر امشب چه شبی است؟ گفت: شب نیمه شعبان است. برخیز ا‌ی محمد! پس مرا از جا‌یم بلند کرد و به سو‌ی بقیع برد، در آن حال گفت: سرت را بلند کن! امشب درها‌ی آسمان گشوده می‏شوند، درها‌ی رحمت باز شده و همه درها‌ی خشنود‌ی، آمرزش، بخشش، بازگشت، روز‌ی، نیکی و بخشا‌یش نیز گشوده می‏شوند. ا‌ی محمد! هر کس امشب را با منزه داشتن خداوند، ذکر ‌یگانگی او، ‌یاد بزرگی او، راز و نیاز با او، نماز، خواندن قرآن، نمازها‌ی مستحب و آمرزش‌خواهی صبح کند، بهشت جا‌یگاه و منزل او خواهد بود و خداوند همه آنچه را که پیش از ا‌ین انجام داده و ‌یا بعد از ا‌ین انجام می‏دهد، خواهد بخشید.
در روایت دیگری کتاب «إقبال الأعمال» سید‌بن‌طاووس آمده است که «کمیل بن ز‌یاد» از امام علی (ع) چنین روا‌یت می‏کند: در مسجد بصره نزد مولا‌یم امیرالمؤمنین نشسته بودم و گروهی از ‌یاران آن حضرت نیز حضور داشتند، در ا‌ین میان ‌شخصی از ا‌یشان پرسید: معنا‌ی آیه 4 سوره مبارکه دخان «فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ» (در آن شب که هر امری بر طبق حکمت خداوند تنظیم می‌شود) چیست؟
حضرت علی (ع) در پاسخ فرمودند: «قسم به کسی که جان علی در دست اوست، همه امور نیک و بد‌ی که بر بندگان جار‌ی می‏شود، از شب نیمه شعبان تا پا‌یان سال، در ا‌ین شب تقسیم می‏شود. هیچ بنده‏ا‌ی نیست که ا‌ین شب را احیاء دارد و در آن دعا‌ی خصر بخواند، مگر آن که دعا‌ی او اجابت شود.» پس از آن که امام از ما جدا شد، شبانه به منزل‌اش رفتم. امام پرسید: چه شده است ا‌ی کمیل؟ گفتم ا‌ی امیرمؤمنان آمده‏ام تا دعا‌ی «خصر» را به من بیاموز‌ی، فرمود: بنشین ا‌ی کمیل! هنگامی که ا‌ین دعا را حفظ کرد‌ی، خدا را در هر شب جمعه، ‌یا در هر ماه ‌یک شب، ‌یا ‌یک بار در سال ‌یا حداقل ‌یک بار در طول عمرت، با آن بخوان، که خدا تو را ‌یار‌ی و کفا‌یت می‏کند و تو را روز‌ی می‏دهد، و از آمرزش او برخوردار می‏شو‌ی، ا‌ی کمیل به خاطر زمان طولانی که تو با ما همراه بوده‏ا‌ی بر ما لازم است که درخواست تو را به بهتر‌ین شکل پاسخ دهیم، آنگاه دعای خصر (که به کمیل مشهور است) را انشاء فرمود.
روایات در فضایل شب نیمه‌شعبان بسیار است که در اینجا از ذکر آن خودداری کرده و تنها به اعمال مستحبی این شب، می‌پردازیم. علاوه بر خواندن دعای کمیل که بدان توصیه بسیار شده است، انجام اعمال دیگری نیز از ثواب بسیاری برخوردار است که در پی می‌‌آید:
اول؛ «غسل» که باعث تخفیف گناهان می‌شود.
دوم؛ احیاء ا‌ین شب به نماز و دعا و استغفار.
سوم؛ ز‌یارت امام حسین (ع) است که افضل اعمال ا‌ین شب و باعث آمرزش گناهان است.
چهارم؛ صلوات هر روز را که در وقت زوال وارد شده خوانده شود.
پنجم؛ هر ‌یک از اذکار «سبحان الله»، «الحمدلله»، «الله کبر» و «لا إله إلا الله» یک‌صد مرتبه گفته شود.
ششم؛ دعا‌ی تعلیم داده شده از حضرت صادق (ع) در شب نیمه شعبان که متن آن به شرح زیر است:
اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحی الْقَ‌یومُ الْعَلی الْعَظ‌یمُ الْخالِقُ الرّازِقُ الْمُحیی الْمُمیتُ الْبَد‌یءُ الْبَد‌یعُ لَکَ الْجَلالُ وَلَکَ الْفَضْلُ وَلَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الْمَنُّ وَلَکَ الْجُودُ وَلَکَ الْکَرَمُ وَلَکَ الاْمْرُ وَلَکَ الْمَجْدُ وَلَکَ الْشُّکْرُ وَحْدَکَ لاشَر‌یکَ لَکَ ‌یا واحِدُ ‌یا اَحَدُ ‌یا صَمَدُ ‌یا مَنْ لَمْ ‌یلِدْ وَلَمْ ‌یولَدْ وَلَمْ ‌یکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاْغفِرْ لی وَارْحَمْنی وَاکْفِنی ما اَهَمَّنی وَاقْضِ دَ‌ینی وَ وَسِّعْ عَلی فی رِزْق‌ی فَاِنَّکَ فی هذِهِ اللیلَةِ کُلَّ اَمْرٍ حَییمٍ تَفْرُقُ وَ مَنْ تَشاَّءُ مِنْ خَلْقِکَ تَرْزُقُ فَارْزُقْنی وَ اَنْتَ خیرُ الرّازِق‌ینَ فَاِنَّکَ قُلْتَ وَ اَنْتَ خیرُ الْقاَّئِلینَ النّاطِق‌ینَ وَاسْئَلوُا اللّهَ مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ وَ اِ‌یاکَ قَصَدْتُ وَابْنِ نَبیکَ اعْتَمَدْتُ وَ لَکَ رَجَوْتُ فَارْحَمْنی ‌یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
خدا‌یا تو‌یی زنده و پا‌ینده والا‌ی بزرگ آفر‌یننده و روز‌ی‌دهنده زنده کننده و میراننده آغاز کننده و پد‌ید آورنده، برا‌ی تو است بزرگی و از آن تو است فضیلت و ستا‌یش و از آن تو است نعمت و جود و خاص تو است بزرگوار‌ی و از تو است فرمان و شوکت و خاص تو است سپاسگزار‌ی که ‌یگانه‌ا‌ی و شر‌یکی برا‌یت نیست ا‌ی ‌یگانه‌ ‌یکتا ا‌ی بی‌نیاز ا‌ی که فرزند‌ی ندارد و فرزند کسی نباشد و نیست برا‌یش همتا‌یی هیچ کس. درود فرست بر محمد و آل محمد و بیامرز مرا و به من رحم کن و کفا‌یت کن از من آنچه فکر مرا به خود مشغول کرده و قرضم را ادا کن و در روز‌یم گشا‌یش ده ز‌یرا که تو در ا‌ین شب هر کار محکمی را از هم جدا کنی و هر ‌یک از مخلوقات خود را بخواهی روز‌ی دهی پس روز‌یم ده که تو بهتر‌ین روز‌ی‌دهندگانی ز‌یرا تو خود گفتی و تو بهتر‌ین گو‌یندگان و ناطقان هستی که فرمود‌ی «از خدا بخواهید؛ از فضل او» پس من از فضل تو می‌خواهم و تو را قصد کردم و به فرزند پیمبرت اعتماد کردم و به تو امیدوارم پس به من رحم کن ا‌ی مهربانتر‌ین مهربانان.


دوشنبه 89 مرداد 4 , ساعت 6:27 عصر
آیت‌الله امجد: ارادت به امام زمان(عج) با قربان چشم و ابروت، فایده‌ای ندارد

 

 آیت الله امجد در گفت و گو با  خبرانلاین به نکته های زیبایی از آثار تفکر مهدویت اشاره کردند.

این استاد برجسته اخلاق عنوان کرد : " همان‏گونه که موجودات عالم بسته به استعداد خودشان از نور خورشید بهره‏مند مى‏شوند، انسان نیز از نور وجود امام زمان (ع) بهره‏مند مى‏شود . "

آیت الله امجد با اشاره به اینکه امام عصر بر وقایع جهان احاطه دارد، گفت : " ما معتقدیم حضرت در یک نقطه از عالم حضور فیزیکى دارند، اما از نظر احاطه وجودى، ایشان بر تمام جهان خلقت احاطه دارند و در واقع ملکه علمی دارند. ملکه علمى یعنى اینکه حضرت هرگاه اراده فرماید جایى را ببیند، مى‏بیند . او لازم نیست در حالت عادى و از نظر عنصرى ببیند بلکه در ملکه علمى‏اش، در علم اجمالى و علم تفصیلى‏اش هست . علم امام با علم خدا فرقى ندارد . قدرتش با قدرت خدا فرقى ندارد . فرقش وجوب و امکان است . خداى تعالى واجب بالذات است ولى ماسوى‏الله همه عالم امکان‏اند . آنچه خدا مى‏شنود او مى‏شنود . آنچه خدا مى‏بیند او مى‏بیند، آنجایى که خدا هست او هم هست . از تمام ذرات جهان از ازل تا به ابد اطلاع دارد . محیط است; چون خدا، محیط است . هر صفتى که خداى تعالى دارد او به حقیقت دارد . "


وی در ادامه بیان کرد: " وقتى انسان بداند که کسى حاضر و ناظر است و حرکات و اعمال او را مى‏بیند; از اعمال خود مراقبت مى‏کند . بنابراین توجه به حضرت بقیة‏الله روی رفتار انسان تاثیر می گذارد و اتفاقا انسان از حضرت بیشتر خجالت مى‏کشد تا خداى تعالى; چون یک سنخیتى بین خود و او مى‏بیند . مثل الان، ما انسان ها مى‏دانیم خدا حاضر و ناظر است ولى از او خجالت نمى‏کشیم اما از انسان ها خجالت مى‏کشیم . چون با آنها سنخیت داریم . با حضرت هم سنخیت داریم از نظر انسان بودن اما مى‏دانیم که آن حضرت احاطه وجودى دارند و همه اسرار خلقت را مى‏دانند . بنابراین ما باید از درون خودمان را بسازیم نه فقط از بیرون و ظاهر" .

استاد اخلاق درباره اینکه چگونه مى‏توان در حوزه جذب و عنایت امام عصر قرار گرفت، توضیح داد: " انسان به اندازه‏اى که در طیف مرحمت‏حضرت حجت (ع) و معرفتشان واقع بشود از آن حضرت بهره مى‏گیرد . شما ببینید، آهن‏ربا، براده‏هاى آهن را جذب مى‏کند اما، سنگ را جذب نمى‏کند . باید سنخیت ایجاد کرد . آن حضرت صفات عالیه دارد انسان هم باید صفات عالیه داشته باشد تا در حوزه جذب ایشان قرار گیرد.

انجام کارهاى نیک، عمل به دستورات شرع، داشتن صفات عالیه، داشتن اخلاق خوب، خدمت کردن به مردم، مهربان بودن، عاطفه داشتن . عاطفه از کمالات انسانى است . چون بزرگ‏ترین خادم بشریت انبیا و اولیا هستند و بزرگترین خادم بشریت امام زمان (ع) است; بنابراین با خدمت کردن مى‏توان با امام زمان رابطه برقرار کرد . انسان هر چه خدمتگزار صادق‏ترى براى مردم باشد ارتباطش با امام زمان (ع) قوى‏تر مى‏شود . بعضیها حاضر نیستند حتى نماز غفیله‏شان را براى انجام کار یک مسلمان ترک کنند، چنین شخصى چطور مى‏تواند با امام زمان ارتباط داشته باشد؟ نقل است امام صادق (ع) در اعتکاف بودند ولى رفتند کارهاى مردم را انجام دادند . برآورده کردن حاجت مؤمنان برابر با هزاران سال عبادت است . "


وی  همچنین درباره چگونگی ارتباط امام زمان (عج) با مردم ابراز کرد : " آفتاب کارش نور دادن و حرارت دادن است و اشیا به نسبت استعدادهاى خودشان، از این نور و حرارت استفاده مى‏کنند و کمال مى‏یابند . همان‏گونه که موجودات عالم بسته به استعداد خودشان از نور خورشید بهره‏مند مى‏شوند . انسان نیز از نور وجود امام زمان (ع) بهره‏مند مى‏شود . وقتى آفتاب به گل و ریحان مى‏تابد، بوى عطرش حال آدم را جا مى‏آورد، اما همین آفتاب وقتى به گندابى مى‏تابد بوى گندش را زیاد مى‏کند . بعضى وقت ها یک نقطه روشنى در وجود انسان هست که اشعه وجود امام زمان (ع) در آن نقطه اثر مى‏کند و آن نورانیت زیاد مى‏شود."


استاد اخلاق در توصیه ای به جوان ها گفت : "«امام شناسى‏» بهترین بحث‏براى جوانان است - که متاسفانه رایج نیست - تا جوان ها بتوانند امامشان را بشناسند . امام را بشناسند به نورانیت نه این که بگویند: قربان چشمان امام زمان (ع) بروم، قربان ابرویش بروم، قربان کفشش بروم، اینها فایده ندارد، کافى نیست . امام زمان که این نیست . امام زمان یک مقام الهى دارد که همه ما سر سفره او هستیم . باید بدانیم که سر سفره او هستیم . این سفره مال امام زمان است . این مغز ما مال امام زمان (ع) است. " 


دوشنبه 89 مرداد 4 , ساعت 6:24 عصر

 

بنا بر توصیه‌ آیت‌الله وحید خراسانی، مقرر شده است که همه شیعیان و منتظران امام زمان (عج) ساعت 23 شب نیمه شعبان در هر جا که هستند دسته جمعی سوره یس و دعای فرج را قرائت کنند.

چندی پیش آیت‌الله العظمی وحید خراسانی در توصیه‌ای که به شاگردانشان داشته‌اند، از همگان خواستند که با توجه به تأثیر دعای همگانی و همچنین با برکت‌ بودن شب نیمه شعبان که شب و روز آن زمان استجابت دعاست، همه در ساعتی خاص در شب نیمه شعبان با هم سوره یس و دعای فرج را قرائت کنند.

وی ادامه داد: سزاوار است عموم مؤمنین و مؤمنات در آن شب عزیز پس از قرائت سوره یس و اهداء آن به آستان مقدس ولی عصر ارواحنا فداه و خواندن زیارت سلام علی آل‌یس، رأس ساعت 11 شب نیمه شعبان دعای فرج را بخوانند و تعجیل ظهور مولود نیمه شعبان را از خداوند متعال درخواست کنند.

آیت‌الله وحید خراسانی بیان داشت: همچنین مناسب است تا در تمامی مکان‌های مقدس و مجالس جشن و سروری که در آن شب تشکیل می‌شود، قرائت سوره یس و دعا و توسل همگانی انجام شود.


یکشنبه 89 مرداد 3 , ساعت 5:44 عصر
 شب و روز سالروز میلاد حضرت مهدی(عج) بسیار خجسته بوده، از ارزش بسیاری برخوردار و اعمالی برای این زمان ذکر شده که بواسطه آنها می‌توان برای دستیابی به برکات دنیوی و اخروی بهره برد.

از امام جعفر صادق (ع) روایت است که از امام محمدباقر(ع) در مورد فضیلت شب نیمه شعبان سؤال شد، امام فرمود آن شب بعد از لیلة القدر افضل شبها است. در آن شب خداوند به بندگان، فضل خود را عطا مى‌فرماید و ایشان را به کَرَم خویش مى‌آمرزد. پس سعى و کوشش کنید در تقرب جستن به سوى خداى تعالى در آن شب، که آن شبى است که خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدس خود که سائلى را از درگاه خود تا زمانی که مطلب گناهی را درخواست نکند، دست خالى برنگرداند.

براى این شب چند عمل وارد شده است:

1- غسل، که باعث تخفیف گناهان مى‌شود.

2- احیاء این شب به نماز و دعا و استغفار.

3- زیارت امام حسین (ع) است که افضل اعمال این شب و باعث آمرزش گناهان است .

4- دعای تعلیم داده شده از حضرت صادق (ع) در شب نیمه شعبان :

اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ الْعَلِىُّ الْعَظیمُ الْخالِقُ
خدایا تویى زنده و پاینده والاى بزرگ آفریننده

الرّازِقُ الْمُحْیِى الْمُمیتُ الْبَدىَّءُ
و روزى دهنده زنده کننده و میراننده آغاز کننده

الْبَدیعُ لَکَ الْجَلالُ وَ لَکَ الْفَضْلُ وَ لَکَ الْحَمْدُ وَ لَکَ الْمَنُّ وَ لَکَ الْجُودُ
و پدید آورنده، براى تو است بزرگى و از آن تو است فضیلت و ستایش و از آن تو است نعمت و جود

وَ لَکَ الْکَرَمُ وَ لَکَ الاْمْرُ وَ لَکَ الْمَجْدُ وَ لَکَ الْشُّکْرُ وَحْدَکَ لاشَریکَ لَکَ
و خاص تو است بزرگوارى و از تو است فرمان و شوکت و خاص تو است سپاسگزارى که یگانه‌اى و شریکى برایت نیست

یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ
اى یگانه‌ یکتا اى بى‌ نیاز اى که فرزندى ندارد و فرزند کسى نباشد و نیست برایش

کُفُواً اَحَدٌ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَاْغفِرْ لى وَارْحَمْنى وَاکْفِنى
همتایى هیچ کس. درود فرست بر محمد و آل محمد و بیامرز مرا و به من رحم کن و کفایت کن

ما اَهَمَّنى وَاقْضِ دَیْنى وَ وَسِّعْ عَلَىَّ فى رِزْقى فَاِنَّکَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ
از من آنچه فکر مرا به خود مشغول کرده و قرضم را ادا کن و در روزیم گشایش ده زیرا که تو در این شب

کُلَّ اَمْرٍ حَکیمٍ تَفْرُقُ وَ مَنْ تَشاَّءُ مِنْ خَلْقِکَ تَرْزُقُ فَارْزُقْنى وَ اَنْتَ
هر کار محکمى را از هم جدا کنى و هر یک از مخلوقات خود را بخواهى روزى دهى پس روزیم ده که تو

خَیْرُ الرّازِقینَ فَاِنَّکَ قُلْتَ وَ اَنْتَ خَیْرُ الْقاَّئِلینَ النّاطِقینَ وَاسْئَلوُا اللّهَ
بهترین روزى دهندگانى زیرا تو خود گفتى و تو بهترین گویندگان و ناطقان هستى که فرمودى "از خدا بخواهید از فضل او"

مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِکَ اَسْئَلُ وَ اِیّاکَ قَصَدْتُ وَابْنِ نَبِیِّکَ اعْتَمَدْتُ وَ لَکَ
پس من از فضل تو مى‌خواهم و تو را قصد کردم و به فرزند پیمبرت اعتماد کردم و به تو

رَجَوْتُ فَارْحَمْنى یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
امیدوارم پس به من رحم کن اى مهربانترین مهربانان.

5- صلوات هر روز را که در وقت زوال وارد شده خوانده شود.

6- دعاى کمیل را که در این شب وارد شده است، خوانده شود.

7- هر یک از اذکار "سُبْحانَ اللّهِ" ، "الْحَمْدُلِلّهِ" ، "اللّهُ اَکْبَرُ" وَ "لا اِلهَ اِلا اللّهُ" صد مرتبه گفته شود، تا خداوند تعالى گناهان گذشته او را بیامرزد و برآورد حاجتهاى دنیا و آخرت او را.

یکشنبه 89 مرداد 3 , ساعت 5:34 عصر
خانه امام زمان (عج) کجاست؟
 

پنهان زیستى حضرت مهدى(ع) نه تنها چگونگى زندگى آن حضرت را در هاله اى از اسرار فرو برده که بسیارى از موضوعات مربوط به حیات آن حضرت را نیز جزو امور پنهان نظام هستى قرار داده است.

 

پنهان زیستى حضرت مهدى(ع) نه تنها چگونگى زندگى آن حضرت را در هاله?اى از اسرار فرو برده که بسیارى از موضوعات مربوط به حیات آن حضرت را نیز جزو امور پنهان نظام هستى قرار داده است.
یکى از مهم?ترین این امور پنهان، محل زندگى آن حضرت در طول غیبت ایشان است. از این رو بسیارى علاقه?مندند بدانند که خورشید پنهان در کدامین بخش از این کره خاکى به گذران عمر مى?پردازد و به بیان دیگر کدامین قسمت از زمین این منزلت را دارد؟
در این مقاله تلاش شده که به این پرسش پاسخ داده شود.

میلیونها انسان عاشق و شیفته صدها سال است که در هر پگاه آدینه زبان به ندبه مى?گشایند و این?گونه?مى?سرایند:

لیت شعرى أین استقرّت بک النّوى بل أىّ أرض تقلّک اوثرى: أبرضوى أو غیرها أم ذى طوى؟ عزیز علىّ أن أرى الخلق ولاترى.1
اى کاش مى?دانستم در چه جایى منزل گرفته?اى و چه سرزمین و مکانى تو را دربر گرفته است! آیا در کوه رضوایى و یا جاى دیگرى و یا در ذى?طوى هستى؟ دشوار است بر من که مردمان را ببینم و تو دیده نشوى.
حال براى روشن شدن این موضوع، پاى به گلستان کلام معصومین(ع) مى?گشاییم و با سیرى در کلام نورانى ایشان از آن انفاس قدسى براى حل این معما استمداد مى?طلبیم.
با یک نگاه کلى در این بوستان پر طراوت به چهار دسته روایت در این موضوع برمى?خوریم که هر یک، محل زندگى آن حضرت را در دوره?اى از حیات پر برکت ایشان به تصویر کشیده است. اگر چه در مورد برخى دوره?ها صراحت و روشنى بیشترى وجود دارد و برخى از دوره?ها بنا بر عللى به اجمال و ابهام پاسخ داده شده است.
این دوره?ها عبارتند از:

1. دوران زندگى با پدر بزرگوار خود امام حسن عسکرى(ع) (260-255ق)
شکى نیست که آن امام همام در شهر سامرا و در خانه پدرش امام حسن عسکرى(ع) دیده به جهان گشود و تا پایان عمر شریف پدر خود در کنار آن حضرت مى?زیست.
این دوران بنا بر قول مشهور از نیمه شعبان سال 255ق آغاز و در هشتم ربیع?الاول سال 260ق پایان یافت.
علاوه بر نقل موثق تاریخى، افراد فراوانى از این حادثه بزرگ پرده برداشته?اند:
شیخ صدوق(ره) در کتاب شریف کمال الدین و تمام النعمه - که یکى از مهم?ترین کتابهاى نگاشته شده در موضوع مهدویت است - داستان ولادت حضرت مهدى(ع) را این?گونه نقل کرده است:
حکیمه، دختر امام جواد(ع) گوید: امام حسن عسکرى(ع) مرا نزد خود فراخواند و فرمود: اى عمه! امشب افطار نزد ما باش که شب نیمه شعبان است و خداى متعال امشب حجت خود را که حجت او بر روى زمین است ظاهر سازد. گفتم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فداى شما شوم اثرى در او نیست. فرمود: همین است که به تو مى?گویم. آمدم و چون سلام کردم و نشستم نرجس آمد کفش مرا بردارد و گفت: اى بانوى من و بانوى خاندانم، حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوى من و بانوى خاندان من هستى. از کلام من ناخرسند شد و گفت: اى عمه جان! این چه فرمایشى است؟ بدو گفتم: اى دخترجان! خداى متعال امشب به تو فرزندى عطا فرمایدکه در دنیا و آخرت آقاست...2 .
آن?گاه به صورت مفصل داستان را ذکر کرده است. این روایت از مهم?ترین روایات درباره ولادت حضرت مهدى(ع) است و دلالت بر ولادت حضرت مهدى(ع) در خانه امام عسکرى(ع) در سامرا دارد.
»ضوء ابن على« از مردى از اهل فارس که نامش را برده نقل مى?کند که:
به سامرا آمدم و در خانه امام حسن عسکرى(ع) ملازم شدم. حضرت مرا طلبید، من وارد شدم و سلام کردم. فرمود: براى چه آمده?اى؟ عرض کردم: براى اشتیاقى که به خدمت شما داشتم. فرمود: پس دربان ما باش. من همراه خادمان، در خانه حضرت بودم، گاهى مى?رفتم هر چه احتیاج داشتند از بازار مى?خریدم و زمانى که در خانه، مردها بودند، بدون اجازه وارد مى?شدم.
روزى [بدون اجازه] بر حضرت وارد شدم و او در اتاق مردها بود. ناگاه در اتاق حرکت و صدایى شنیدم، پس فریاد زد: بایست. حرکت مکن! من جرأت درآمدن و بیرون رفتن نداشتم، پس کنیزکى که چیز سر پوشیده?اى همراه داشت از نزد من گذشت. آنگاه مرا صدا زد که درآى، من وارد شدم و کنیز را هم صدا زد. کنیز نزد حضرت بازگشت. حضرت به او فرمود: از آنچه همراه دارى روپوش بردار. کنیز از روى کودکى سفید و نیکوروى پرده برداشت و خود حضرت روى شکم کودک را باز کرد، دیدم موى سبز که به سیاهى آمیخته بود از زیر گلو تا نافش روئیده است. پس فرمود: این است صاحب شما و به کنیز امر فرمود که او را ببرد.
پس من آن کودک را ندیدم، تا امام حسن عسکرى(ع) وفات کرد.3
نه تنها بستگان نزدیک و خدمتگزاران بیت امامت، آن حضرت را در شهر سامرا و در خانه امام عسکرى(ع) دیده?اند که بسیارى از یاران و خواص اصحاب امامت به شرف دیدار آن جمال چون آفتاب نائل آمده?اند و همگى حکایت از مدعاى زندگى امام مهدى(ع) در کنار پدر در شهر سامرا دارد.
»یعقوب بن منقوش« گوید:
بر امام حسن عسکرى(ع) وارد شدم و او بر سکویى در سرا نشسته بود و سمت راست او اتاقى بود که پرده?هاى آن آویخته بود. گفتم: اى آقاى من صاحب?الامر کیست؟ فرمود: پرده را بردار. پرده را بالا زدم، پسر بچه?اى به قامت پنج وجب بیرون آمد با پیشانى درخشان و رویى سپید و چشمانى دفرّافشان و دو کف ستبر و دو زانوى برگشته. خالى برگونه راستش و گیسوانى بر سرش بود. آمد و بر زانوى پدرش ابو محمد نشست. آن?گاه به من فرمود: این صاحب شماست. سپس برخاست و امام بدو گفت: پسرم! تا وقت معلوم داخل شو و او داخل اتاق شد و من بدو نگریستم. پس به من فرمود: اى یعقوب! به داخل بیت برو و ببین آنجا کیست. من داخل شدم اما کسى را ندیدم.4
همچنین »احمد بن اسحاق« گوید:
بر امام حسن عسکرى(ع) وارد شدم و مى?خواستم از جانشین پس از وى پرسش کنم. او آغاز سخن کرد و فرمود: اى احمد بن اسحاق خداى متعال از زمان آدم(ع) زمین را خالى از حجت نگذاشته است و تا روز قیامت نیز خالى از حجت نخواهد گذاشت. به واسطه اوست که بلا را از اهل زمین دفع مى?کند و به خاطر اوست که باران مى?فرستد و برکتهاى زمین را بیرون مى?آورد.
گفتم: اى فرزند رسول خدا، امام و جانشین پس از شما کیست؟ حضرت شتابان برخاست و داخل خانه شد و سپس برگشت در حالى که بر شانه?اش کودکى سه ساله بود که صورتش مانند ماه شب چهارده مى?درخشید. فرمود: اى احمد بن اسحاق! اگر نزد خداى متعال و حجت?هاى او گرامى نبودى این فرزند را به تو نمى?نمودم. او هم?نام و هم?کنیه رسول خدا(ص) است. کسى است که زمین را پر از عدل و داد مى?کند؛ همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد.
اى احمد بن اسحاق! مثل او در این امت، مثل خضر و ذوالقرنین است. او غیبتى طولانى خواهد داشت که هیچ?کس در آن نجات نمى?یابد، مگر کسى که خداى متعال او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعا به تعجیل فرج موفق سازد.
احمد بن اسحاق گوید: گفتم: اى مولاى من! آیا نشانه?اى هست که قلبم بدان اطمینان یابد؟ آن کودک به زبان عربى فصیح به سخن درآمد و فرمود: أنا بقیّةاللَّه فى أرضه والمنتقم من أعدائه. اى احمد بن اسحاق! پس از مشاهده، جست?وجوى نشان مکن. احمد بن اسحاق گوید: من شاد و خرم بیرون آمدم.5
بنا بر روایات فوق و دهها روایت دیگر تردیدى نخواهد ماند بر این?که حضرت مهدى(ع) در طول حیات امام عسکرى(ع) همراه ایشان و در شهر سامرا مسکن و مأواى داشته?اند و اگر چه در این دوران نیز مخفیانه زندگى مى?کرده?اند ولى عده فراوانى از نزدیکان و شیعیان ایشان را دیده?اند.

2. دوران غیبت صغرا (260 تا 329ق.)
غیبت صغرا عبارت است از دوران پنهان زیستى کوتاه مدت حضرت مهدى(ع) که طبق نظر مشهور با شهادت امام حسن عسکرى(ع) (سال 260ق.) آغاز شده و با رحلت چهارمین نایب خاص آن بزرگوار (سال 329ق.) به پایان رسیده است که مجموعاً 69 سال مى?شود.
اگر چه به?روشنى محل زندگى آن حضرت در این دوران مشخص نیست ولى از روایات و قرائن به دست مى?آید که این مدت را حضرت عمدتاً در دو منطقه سپرى کرده?اند: یکى منطقه عراق و دیگر مدینه منوره که البته روایات متعددى بر این مطلب دلالت دارد.
از امام صادق(ع) در این زمینه نقل شده است که فرمود:
للقائم غیبتان إحداهما قصیرة والأخرى طویلة. الغیبة الأولى لایعلم بمکانه فیها إلّا خاصّة شیعته والأخرى لایعلم بمکانه فیها إلّا خاصّة موالیه.6
براى [حضرت] قائم(ع) دو غیبت است. یکى کوتاه و دیگرى طولانى. در غیبت اول جز شیعیان مخصوص از جاى آن حضرت خبر ندارند و در غیبت دیگر جز دوستان مخصوصش از جاى او خبر ندارند.
در دوران غیبت صغرا، از سفیران چهارگانه (نواب خاص) کسى نزدیک?تر به آن حضرت ذکر نشده است و ایشان هم تماماً در عراق و همواره با حضرت در ارتباط بوده?اند و توقیعات فراوانى از طرف حضرت به دست آنها شرف صدور یافته است. بنابراین مى?توان گفت بخشى از عمر آن حضرت در این دوران در عراق سپرى شده است.
دسته?اى دیگر از روایات به صورت مطلق (بدون در نظر گرفتن صغرا و کبرا بودن غیبت) زندگى حضرت را در دوران غیبت در مدینه منوره ذکر کرده?اند که با توجه به روایات دسته نخست مى?توان گفت بخشى از عمر آن حضرت نیز در مدینه سپرى شده است.
امام باقر(ع) در این?باره فرمود:
لابدّ لصاحب هذا الأمر من عزلة... و نعم المنزل طیّبة.7
به ناگزیر براى صاحب این امر عزلت و گوشه?گیرى خواهد بود... و طیبه (مدینه) چه منزلگاه خوبى است.
همین روایت در کتاب شریف اصول کافى با اندک تفاوتى از امام صادق(ع) این گونه روایت شده است:
لابدّ لصاحب هذا الأمر من غیبة ولابدّ له فى غیبتة من عزلة و نعم المنزل الطیّبة.8
به ناچار صاحب?الامر غیبت کند و به ناچار در زمان غیبتش گوشه?گیرى کند، چه خوب منزلى است طیبه (مدینه).
هم?چنین ابوهاشم جعفرى مى?گوید:
به امام عسکرى(ع) عرض کردم: بزرگوارى شما مانع مى?شود تا از شما پرسش نمایم، پس اجازه بفرمایید سؤالى بپرسم. حضرت فرمود: بپرس. عرض کردم: اى آقاى من! آیا فرزندى دارید؟ فرمود: بله. گفتم: اگر اتفاقى رخ داد کجا او را پیدا کنیم؟ پس فرمود: در مدینه.9
بنابراین جمع بین دو دسته روایات به این صورت است که آن حضرت در مدینه حضور داشته?اند؛ ولى به خاطر ارتباطى که آن حضرت با نواب خاص داشته?اند بخشى از عمر خود را در عراق سپرى نموده?اند.

3. دوران غیبت کبرا
اصطلاحاً غیبت کبرا به مدت زمان پنهان زیستى حضرت مهدى(ع) گفته مى?شود که با وفات آخرین نایب خاص در سال 329ق آغاز و همچنان ادامه دارد و تنها خداوند متعال است که پایان آن را مى?داند.
این دوران ویژگیهایى دارد که آن را از دوران غیبت صغرا کاملاً متمایز مى?سازد که از جمله آن ویژگیها کامل شدن غیبت آن حضرت است.
به همان اندازه که پنهان زیستى حضرت مهدى(ع) در این دوران به کمال مى?رسد و نیابت و سفارت همانند دوران غیبت صغرا وجود ندارد، محل زندگى آن حضرت نیز نامشخص?تر مى?شود و در این دوران است که هرگز به?طور قطع نمى?توان مشخص نمود آن حضرت در کجا زندگى مى?کند.
البته روایات در این باره به محلهاى مختلفى اشاره کرده?اند که برخى از آنها از این قرارند:

الف) مدینه طیبه
همان?طور که قبلاً نیز اشاره شد برخى از روایات به صورت عام و بدون قید زمان غیبت صغرا، مدینه را به عنوان جایگاه آن حضرت در دوران غیبت مورد اشاره قرار داده?اند.

ب) ناحیه ذى?طوى
ناحیه ذى?طوى در یک فرسخى مکه و داخل حرم قرار دارد و از آنجا خانه?هاى مکه دیده مى?شود. برخى از روایات آن محل را به عنوان جایگاه حضرت مهدى(ع) در دوران غیبت معین کرده?اند.
امام باقر(ع) در این باره فرمود:
یکون لصاحب هذا الأمر غیبة فى بعض هذه الشّعاب و أومأ بیده إلى ناحیة ذى طوى.10
صاحب این امر را در برخى از این درّه?ها غیبتى است و با دست خود به ناحیه ذى?طوى - که نام کوهى است در اطراف مکه - اشاره نمود.
در برخى دیگر از روایات نیز ذکر شده که حضرت مهدى(ع) قبل از ظهور در »ذى?طوى« به سر مى?برد و آن?گاه که اراده الهى بر ظهور آن حضرت تعلق گیرد از آنجا وارد مسجدالحرام مى?شود.
امام باقر(ع) در این باره فرموده?اند:
إنّ القائم یهبط من ثنیّة ذى طوى فى عدّة أهل بدر ثلاثمأة و ثلاثة عشر رجلاً حتى یسند ظهره إلى الحجر الأسود و یهتزّ رایة الغالبة.11
قائم(ع) در میان گروهى به شمار اهل بدر - سیصد و سیزده تن - از گردنه ذى?طوى پایین مى?آیند تا آن?که پشت خود را به حجرالاسود تکیه مى?دهد و پرچم پیروز را به اهتزاز درمى?آورد.

ج) دشتها و بیابانها
از برخى روایات نیز استفاده مى?شود که آن حضرت در طول غیبت کبرا محل خاصى ندارد و همواره در سفر به سر مى?برد.
از امام باقر(ع) نقل شده است که وقتى شباهتهاى حضرت مهدى(ع) به انبیا را بیان نمودند چنین فرمودند:
و امّا شبهه من عیسى فالسّیاحة12.
و اما شباهت حضرت مهدى(ع) به حضرت عیسى(ع) جهانگردى [و نداشتن مکانى خاص] است.
در توقیعى که از حضرت مهدى(ع) به نام شیخ مفید صادر شده است، نیز به نامعلوم بودن مکان حضرت مهدى(ع) اشاره شده است.
در آن نوشته چنین آمده است:
... و إن کنّا ثاوین بمکاننا النّائى عن مساکن الظالمین حسب الّذى أراناه اللَّه لنا من الصّلاح شیعتنا المؤمنین فى ذلک مادامت دولة الدنیا للفاسقین... .13
... با این?که ما براساس فرمان خداوند و صلاح واقعى ما و شیعیان مؤمن?مان تا زمانى که حکومت در دنیا در اختیار ستمگران است در نقطه?اى دور و پنهان از دیده?ها به?سر مى?بریم... .
همچنین در پاره?اى از ملاقاتهاى معتبر که در دوران غیبت کبرا نقل شده است، حضرت به این نکته اشاره فرموده?اند.
»على بن ابراهیم بن مهزیار« پس از نقل ملاقات خود با حضرت مهدى(ع) به نقل از ایشان چنین مى?گوید: آن حضرت فرمود:
یابن المازیار أبى أبو محمد عهد إلىّ ألّا أجاور قوماً غضب اللَّه علیهم... وأمرنى ألّا أسکن من الجبال إلّا وعرها ولا من البلاد إلّا قفرها.14
همانا پدرم ابو محمد با من عهد فرمودند که در مجاورت قومى که خداوند بر آنان غضب کرده است قرار نگیرم... و به من فرمود که در کوهها ساکن نشوم مگر قسمتهاى سخت و پنهان آن و در شهرها ساکن نشوم مگر شهرهاى متروکه و بى?آب و علف.
این نامعلوم بودن محل زندگى آن حضرت در دوران غیبت کبرا سبب شده تا عده?اى به گمانه?زنى?هایى بعضاً سست و واهى بپردازند و به طرح محلهایى که اثبات آنها کارى بس مشکل است روى آورند.
افسانه جزیره خضرا یا مثلث برمودا و مانند آن حکایتهایى است که در تاریخ پر فراز و فرود این اعتقاد رخ نموده است، ولى همواره روشنگرانف این مذهبف حق، مردم را از لغزش در این بیراهه?ها برحذر داشته?اند.

4. دوران ظهور و حکومت مهدى(ع)
دوران ظهور که درخشان?ترین فراز تاریخ و بهترین دوران حیات انسانى است، ویژگیهاى فراوانى دارد که از جمله مهم?ترین آنها حاکمیت آخرین معصوم و حجت الهى است. درباره محل زندگى حضرت مهدى(ع) و حکومت آن حضرت در عصر ظهور، روایات فراوانى وجود دارد. عمدتاً در این روایات، مسجد سهله را منزل آن حضرت و شهر کوفه را به عنوان پایگاه حکومتى آن حضرت معرفى کرده?اند.
مسجد سهله شرافت بسیارى دارد؛ از جمله در روایات ذکر شده که در این مسجد، هزاران پیامبر به نماز ایستاده?اند.
»صالح بن ابوالاسود« گوید: امام صادق(ع) سخن از مسجد سهله راند، آنگاه فرمود:
أما إنّه منزل صاحبنا إذا قام بأهله.15
به?درستى که مسجد سهله منزل صاحب ماست آنگاه که [پس از قیام] با اهل خود در آنجا فرود آید.
هم?چنین آن حضرت به ابابصیر فرمود:
یا أبا محمد کأنّى أرى نزول القائم فى مسجد السّهلة بأهله و عیاله.
اى ابا محمد، گویا حضرت قائم را در مسجد سهله مى?بینم که با زن و فرزندانش در آن نازل مى?شوند.
ابوبصیر پرسید: آیا مسجد سهله خانه?اش خواهد بود؟ حضرت فرمود:
نعم، هو منزل إدریس و ما بعث اللَّه نبیّاً إلّا وقد صلّى فیه والمقیم فیه کالمقیم فى فسطاط رسول اللَّه و ما من مؤمن ولا مؤمنة إلّا و قلبه یحنّ إلیه و ما من یوم ولا لیلة إلّا والملائکة یأوون إلى هذا المسجد یعبدون اللَّه.16

آرى، این مسجد، منزل ادریس است. خداوند هیچ پیامبرى را برنینگیخت، مگر آن?که در این مسجد نماز گزارد. هر کس در این مسجد بماند مانند آن است که در خیمه رسول خدا(ص) اقامت کرده است. هیچ مرد و زن مؤمنى نیست، مگر آن?که دلش به سوى آن مسجد پرمى?کشد. روز و شبى نیست مگر آن?که فرشتگان به این مسجد پناه مى?برند و در آن به عبادت خدا مى?پردازند.
همان?طور که اشاره شد، کوفه نیز مرکز حکومت مهدى(ع) قلمداد شده است.
چگونگى زندگى در عصر ظهور به روشنى مشخص نشده ولى به نظر مى?رسد تفاوت بسیارى با نحوه زندگى امروزى داشته باشد. تکامل علوم بشرى، کمال عقلانى بشر، توسعه خارق?العاده امکانات و رفاه عمومى، امنیت فراگیر بر کل کره زمین و... به?طور قطع، ویژگیهایى را براى زندگى در آن زمان ایجاد خواهد نمود که امروز درک دقیق آن براى ماکارى بس مشکل است.
از امام باقر(ع) نقل شده که در بخشى از یک روایت طولانى فرمود:
ثمّ یتوجّه إلى الکوفة فینزلها و تکون داره.17
آنگاه [حضرت مهدى(ع)] به سوى کوفه مى?رود پس آنجا را براى منزل برمى?گزیند و کوفه خانه او خواهد بود.

پى?نوشتها :
1 . سیدبن طاووس، الاقبال، ص298.
2 . شیخ صدوق، کمال?الدین و تمام النعمه، ترجمه منصور پهلوان، ج2، ص143.
3 . محمدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ترجمه سید جواد مصطفوى، ج2، ص119.
4 . کمال?الدین و تمام النعمه، ج2، ص164.
5 . همان، ج2، ص80.
6 . اصول کافى، ج2، ص141.
7 . شیخ طوسى، کتاب الغیبة، ص162.
8 . اصول کافى، ج2، ص140؛ ابن ابى زینب، غیبت نعمانى، ص188.
9 . اصول کافى، ج2، ص118؛ شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص348؛ کتاب الغیبة، شیخ طوسى، ص232.
10. غیبت نعمانى، ص181.
11. همان، ص315.
12. طبرى، دلائل إلامامه، ص291.
13. علامه محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج53، ص174.
14. کتاب الغیبة، شیخ طوسى، ص263.
15. شیخ طوسى، التهذیب، ج2، ص252.
16. بحارالانوار، ج52، ص317.
17. کتاب الغیبة، شیخ طوسى، ص475


یکشنبه 89 مرداد 3 , ساعت 10:22 صبح

آیت الله العظمی سبحانی گفت: باید سنت خودمان را حفظ کنیم و کاستی‌ها را برطرف کنیم تا حوزه همان حوزه بماند.

به گزارش مرکز خبر حوزه، این مرجع تقلید در مراسم عمامه گذاری چند تن از طلاب مدرسه علمیه عالی نواب مشهد در مجتمع آموزشی حاج عبدالله رضوی شاندیز با تاکید بر اینکه تحول در حوزه نمی‌تواند، دفعی باشد، اظهار کرد: امروز امتحانات سراسری، کنکور ورودی، رسمی شدن درس اخلاق و نظم اداری در حوزه خوب است و باید دقت کرد که حوزه، حوزه بماند نه اینکه دانشگاهی شود.

وی با بیان اینکه طلاب مجاز به انجام بعضی از مباح‌ها نیستند، گفت: عنوان حرمت در انجام برخی مباح‌ها برای فرد ملبس عنوانی ثانوی است.

سبحانی افزود: طلبه باید کف نفس داشته باشد و اگر کاری کند که اهانت به دین محسوب شود، حرام است.

این مرجع تقلید با بیان این که باید طلاب به ظاهر خود دقت کنند، اظهار کرد: یکی از شرایط تلبس، دقت بیشتر در اخلاق اجتماعی و خانوادگی است.

وی خطاب به طلاب گفت: باید در تمام شرایط به ویژه در کشور خودمان ملبس بود، مگر در مواقع خاصی که مثلا فرد در خارج از کشور حضور یافته و امکان اهانت به لباس در مواقعی وجود داشته باشد.

این استاد حوزه علمیه قم بر حضور روحانیون در مناطق محروم تاکید کرد و گفت: در چنین شرایطی که نیاز به حضور مبلغ است، طلاب باید تبلیغ و درس را با هم جمع کنند.

سبحانی اظهار کرد: باید دروسی مثل اصول فقه و لمعه را خوب خواند، زیرا در تبلیغ و درک کلام و بالا بردن قوه انتقاد و تلاش تأثیرگذار است.

وی با بیان این‌که لازم نیست همه طلاب راه اجتهاد را طی کنند، یادآور شد: طلاب به ذوق، سلیقه و استعداد خود توجه داشته و بر همان اساس به فعالیت در حوزه بپردازند.

این مرجع تقلید با اشاره به علاقه خود به مطالعه و نوشتن و با تأکید بر این‌که عشق به کار ممتد و توکل باعث پیشرفت می‌شود، بیان کرد: راه اجتهاد راه سختی است و کار شبانه روزی می‌خواهد.

سبحانی افزود: امام خمینی (ره) در بسیاری از اوقات مشغول نوشتن و مطالعه بوده‌اند که نتیجه آن تربیت عالمان و تألیف کتاب‌های مؤثر شده است.


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ