سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بر شهوت چیره شو، تا حکمتت کامل گردد . [امام علی علیه السلام]
 
پنج شنبه 89 اردیبهشت 30 , ساعت 11:49 صبح
 
اتفاقاتی که طی یک سال اخیر در مجموعه مدیریتی باشگاه استقلال رخ داده تامل برانگیز است.

به گزارش خبرنگار سرویس ورزشی «فردا» مهمترین آنها جدایی امیر قلعه نویی از این باشگاه بود که دقیقا پس از کسب عنوان قهرمانی لیگ برتر رخ داد و کشمش های آن تا روزهای پایانی فصل جاری لیگ برتر نیز با بیانه ها و مصاحبه ها ادامه پیدا کرد.

قلعه نویی آخرین نفری نبود که پس از قهرمانی استقلال از این باشگاه خارج شد. جدایی نفرات بعدی اگر چه این قدر پرسر و صدا به پا نکرد، اما همه خبر از فعل و انفعالاتی درون باشگاه می دهد. قطع همکاری استقلال با بعضی نفرات مثل پیروز قربانی، منصوریان، روته مولر، رضا عنایتی و ... بازتاب هایی در محافل خبری داشت اما مواردی هم بود که کمتر کسی از آن مطلع شد؛ مثل جدایی امیر حسین فتحی مشاور و رفیق قدیمی واعظی آشتیانی که هرگز کسی دلایل آن را نفهمید.

این اواخر هم محمد حیرانی مدیر کمیته روابط عمومی باشگاه استقلال با استقلالی ها دچار تنش شد و از باشگاه استقلال کنار رفت.

مدیر روابط عمومی سابق استقلال در گفت و گویی مفصل با «فردا» به بیان دلایل جدایی اش از استقلال پرداخته است. آنچه در پی می آید بخش هایی از صحبت های اوست؛

قبل از اینکه راجع به وضعیت استقلال صحبت کنم، می خواهم در مورد نفوذ برخی آدم ها در شبکه مدیریت ورزش کشور مطالبی بیان کنم. موضوعی که شاید در نگاه اول باورپذیر نیست اما اگر مصادیق آن را ببینید، به خوبی متوجه نحوه نفوذ این افراد در ورزش و میانبرهایی که آنها در کمال گمنامی برای رسیدن به قدرت طی کرده اند، خواهید شد.

این افراد نه امروز که سال هاست وارد سیستم مدیریت ورزش کشور شده اند و با استفاده از ساده انگاری، ضعف شخصیتی، عدم اعتماد به نفس یا نیازهای دنیوی برخی مدیران به اهداف خود دست یافته اند.

متاسفانه این افراد سودجو با بهره گیری از نقاط ضعف برخی مدیران و موجه جلوه دادن خود، به آن ها نزدیک می شوند.

بعد از جلب اعتماد، زمان تخلیه اطلاعاتی است که متاسفانه برخی مدیران ورزش ما هم با سهل انگاری و یا از روی ضعف شخصیتی، رازدار نیستند و تمامی اتفاقات مثلا متن جلسه خصوصی امروز صبح شان با رئیس سازمان را پشت تلفن بازگو می کنند.

غافل از اینکه بسیاری از این اطلاعات زمینه سواستفاده افراد غیر را باز می کند.

این اطلاعات گاهی به طور مخفیانه به رسانه ها منتقل می شود و دوستان رسانه ای فرد سود جو نیز از آن بهره مند می شوند و گاهی که اطلاعات ارزشمندتر باشد، زمینه استفاده های دیگر را فراهم می کند.

برای مثال کافیست فرد سودجو متوجه شود رئیس سازمان تصمیم گرفته از میان 2 یا 3 گزینه مدیر فلان باشگاه را انتخاب کند. در حالی که هنوز تنها نامها مطرح است و با این افراد تماسی هم برقرار نشده، خب او بلافاصله و به هر طریقی با گزینه ها تماس می گیرد و مدعی می شود که از طریق دوستانم زمینه ای فراهم کرده ام که شما مدیرعامل شوید و اگر با من توافق کنید، بقیه موارد را پیگیری می کنم. کافیست طرف حرف این فرد را باور کند. وقتی نامزد مدیریت به دفتر رئیس سازمان دعوت می شود حتی اگر مذاکرات به نتیجه نرسد، تصور می کند این فرد واقعا برای او چکش زده است!

متاسفم بگویم در موارد زیادی این اتفاق افتاده! مثلا مدیرعاملی داشتیم که برای دیدن همان دست آدم ها ساعت 7 صبح به یکی از پارک های تهران می رود، تا به اصطلاح پیش از رفتن به سازمان و انتصابش به عنوان مدیرعامل، آخرین توافقات را انجام دهد و پس از آن که حکم مدیرعاملی دریافت کرد، دایم خود را بدهکار آدمی می دانست که 7 صبح در پارک ملاقات کرده!

این وامدار بودن استفاده های بعدی را راحت تر خواهد کرد. وقتی شما زمینه ساز انتصاب فلان مدیرکل یا مدیرعامل شده اید، معمولا او هم پیشنهاد شما را برای انتخاب یکی از معاونان یا مربیانش خواهد پذیرفت! و این معاون و مربی هم وامدار شما خواهند بود و الی آخر...
این راهی است که بعضی ها به سادگی طی کرده اند.

صحبت من از یک تشکیلات سازمان یافته و پیچیده نیست، بلکه تنها از دو، سه نفر صحبت می کنم که با استفاده از خلاهای موجود در ورزش و با شناسایی نقاط ضعف افراد، خود را وارد سیستم مدیریت ورزش کرده اند تا به اهداف خود برسند و اینها آفت ورزش ما خواهند بود.

متاسفانه آدم های اینچنینی به دلیل دستیابی به اطلاعات بدون هیچ سوابق تحصیلی یا ورزشی هر روز قدرتمندتر هم شده اند و الان در برخی رسانه ها صاحب نفوذند.

وقتی مدیر فلان نهاد ورزشی ما کمترین اطلاعاتی راجع به مجموعه تحت مسوولیتش ندارد قاعدتا باید از متخصص ورزش استفاده کند، اما اگر غرورش این اجازه را به او ندهد یا بترسد که آمدن افراد ورزشی موقعیت او را تضعیف کند، در این شرایط دست به دامن همین افرادی می شود .

البته این بحث گسترده است اما فکر می کنم به حد کفایت به آن اشاره کردم. اجازه بدهید راجع به این بحث بیش تر از این صحبت نکنم اما اگر مایل بودید می توانم مشخصات افرادی را که به همین طریق وارد ورزش شده اند و افرادی را که با آنها ارتباط داشته اند، برایتان بیان کنم.

اگر این حرفها را می زنم به این دلیل است که فکر می کنم وظیفه دارم قدمی در راه فوتبال پاک بردارم، وگرنه با حضور در برنامه های تلویزیون و ناپاک خواندن این و آن و از بالای عینک نگاه عاقل اندر سفیه کردن به مجری و مخاطب تلویزیونی و متهم کردن همه نمی شود فوتبال را پاک کرد.

اما چرا از استقلال جدا شدم؟

اساسا جدایی من از استقلال به دلیل عدم استقلال کافی در حوزه مسوولیتم بود.

متاسفم بگویم بر خلاف اظهارات واعظ آشتیانی ایشان درعمل به هیچ نوع سیستم مدیریتی اعتقاد ندارد و چیزی به عنوان کار تشکیلاتی در باشگاه استقلال تنها در حد حرف است. در این باره مراجعه کنید به مصاحبه های سال گذشته آقای زنگی آبادی رئیس فدراسیون دوچرخه سواری در مورد مدیریت آشتیانی.

بر اساس مدیریت آشتیانی در کمیته روابط عمومی همه چیز با دخالت مستقیم مدیرعامل یا مشاورش پیش می رود به حدی که می توانم دستخط های واعظ را به شما نشان دهم که حتی بسیاری از این بیانیه ها و یا مطالب سایت را با قلم خودش می نوشت و اصرار بر آن داشت که با وجود غلط های املایی و انشایی به روی سایت برود!

من به عنوان کارشناس روابط عمومی با باشگاه استقلال قرارداد بستم و طبیعتا به توجه به سوابق کاری ام در مطبوعات و رادیو و تلویزیون و مدرک تحصیلی ام که کارشناسی روزنامه نگاری است، توقع داشتم در کار خودم صاحب اختیاراتی باشم. اختیاراتی که دایم از سوی شخص مدیرعامل تهدید می شد.

زمانی که وارد روابط عمومی استقلال شدم طرحی را با 10 سرفصل به مدیرباشگاه ارائه کردم اما متاسفانه باید بگویم جز یکی، دو بند آن که ناقص اجرا شد، بقیه آن ها به دلیل محدودیت ها و دخالت ها تحقق نیافت.

مثلا ممنوعیت مصاحبه تلفنی پیشنهاد شخص بنده بود اما دقیقا اشاره کرده بودم که با اعمال این محدودیت باید سالن کنفرانس ساختمان باشگاه و ورزشگاه دستگردی برای برگزاری جلسات مطبوعاتی روزانه آماده شود. اتفاقی که هرگز نیفتاد و این به دلیل آن بود که مدیرعامل و مشاورانش تنها به دنبال محدود کردن بازیکنان بودند.

واعظ آشتیانی از زمان حضورش در باشگاه استقلال حتی یک بار در یک کنفرانس خبری حاضر نشده و پیشنهادهای من برای برگزاری نشست های خبری همواره از سوی مدیرعامل و مشاوران باشگاه رد شد. به اعتقاد من عدم برگزاری حتی یک کنفرانس خبری از نقاط تاریک ارتباط رسانه ای باشگاه طی دو سال اخیر است.

عنایت داشته باشید که کنفرانس های بعد از مسابقه یا پیش از بازیهای لیگ قهرمانان هم اجباری بوده و چیزی جز توضیحات فنی سرمربی یا احیانا کاپیتان تیم در آن وجود نداشت.

یکی دیگر از حوزه های خارج از اختیار من ارتباط مسوولان با خبرنگاران بود.

مصاحبه های آقای مدیرعامل از کانال دیگری هماهنگ می شد که این اتفاق در مورد مصاحبه های یکی دو بازیکن خاص یا گاهی سرمربی تیم هم وجود داشت. البته به شخصه علاقمند نبودم تبدیل به یک هماهنگ کننده مصاحبه ها بشوم اما حداقل انتظار داشتم در این قبیل موارد که مستقیما به کمیته من مربوط می شد، در جریان قرار بگیرم.

یا مثلا حضور خبرنگاران همراه استقلال هرگز تابع هیچ ضابطه ای نبود. تا سال گذشته که امیر قلعه نویی در استقلال بود، هیچ خبرنگاری حق همراهی استقلال را در سفرها نداشت، اما امسال وضعیت طور دیگری بود!

تاکید من در سفرهای خارجی همیشه این بوده که خبرنگاران و همراهان تیم در هتلی دیگر مستقر شوند. این قاعده در تمام دنیا رعایت میشود. اما استقلال که سال گذشته حتی یک خبرنگار در کنار خود نمی دید این بار با خبرنگاران و همراهانی مواجه شد که در جلساتشان حاضر می شدند، با آنها سر یک میز غذا می خوردند، در اتوبوس تیم حضور داشتند، به رختکن رفت و آمد می کردند و ...!

یک موضوع دیگر همراهی گروه های تلویزیونی است. سازمان صدا و سیما از تمکن مالی اعزام گروه خود برای پوشش مسابقات تیمهای ایرانی برخوردار است اما وقتی این گروه ها به هزینه باشگاه ها به سفر می روند، چه اتفاقی می افتد؟ نتیجه مستقیم آن حضور گاه و بی گاه آقای مدیر در فلان برنامه تلویزیون است. یعنی تریبون ملی کشور به قیمت تور مسافرتی 3 یا گاهی 4 نفر از عوامل یک برنامه تلویزیونی در اختیار افراد قرار داده می شود!

اگر قرار است باشگاه استقلال از بیت المال چنین امتیازاتی به رسانه ها بدهد، باید تابع ضوابطی باشد و این امتیاز بطور منصفانه تقسیم شود. نه اینکه چون فلان خبرنگار هفته پیش با مدیرعامل مصاحبه داشته یا او را به فلان برنامه تلویزیون دعوت کرده، در کاروان استقلال جا بگیرد.
اینها مباحثی بود که من حسب وظیفه ام بارها تذکر داده بودم اما توجهی به آن نمی شد.

حضور خبرنگاران و عکاسان در محل تمرین هم از موارد ورود آقایان به حوزه روابط عمومی بود.

برگزاری تمرینات استقلال یک یا دو روز پشت درهای بسته ایده ای بود که مرفاوی ارائه کرد و البته به جا هم هست که مربی یک یا دو جلسه با فراغ بال تاکتیک های مورد نظرش را به تیم بدهد و هیچ خبرنگاری از آن مطلع نشود.

من با ایده سرمربی تیم برای یکی دو جلسه تمرین پشت درهای بسته موافق بودم. اما تاکید داشتم حداقل یک روز قبل در این باره به ما اطلاع بدهید تا نمایندگان رسانه ها سرگردان نشوند. و خوب کم و بیش این تعامل وجود داشت.

حتی یک بار که مرفاوی مستقیما با عکاسان ورزشی برخورد کرده بود، به ایشان گفتم که می توانست موضوع را از طریق روابط عمومی به نحوی محترمانه تر حل و فصل کند. همواره معتقدم هر کس باید در جایگاه تعریف شده خود عمل کند. سرمربی تیم و آقای مظلومی مدیرتیم با این موضوع مشکلی نداشتند اما در باشگاه استقلال وضعیت دیگری بود. آقایان چندین بار سعی کردند بنا به سلیقه چند خبرنگار را محدود کنند اما من مقاومت کردم.

متاسفانه نوع نگاه به رسانه ها در دوره مدیریت واعظی آشتیانی فاقد کمترین انعطاف و کاملا غیر حرفه ای بوده است و جالب اینکه یک بار پس از بحث در این باره تاکید داشت شخصا فردی رسانه ای است و از یک فارغ التحصیل رسانه با بیش از 14 سال سابقه کار متخصص تر است!!

زمانی که وارد باشگاه استقلال می شدم، نگرانی من از تیم بزرگسالان بود که به دلیل وجود چهره های نامدار حاضر به همکاری با من نباشند اما باید بگویم به جز یکی، دو بازیکن ، بقیه نفرات و کلیه اعضای کادر فنی ، پزشکی و مدیر تیم نهایت همکاری را در امور رسانه ای با من داشتند. در حقیقت من توانستم در مسایل رسانه ای با تیم استقلال و چهره های محبوب و مشهورش تامل مناسبی داشته باشم اما هرگز نتوانستم چگونگی برخورد با رسانه ها را به مدیریت باشگاه استقلال یاد بدهم.

برای تائید نگاه غیر حرفه ای به رسانه ها کافی است نگاهی به بیانیه ها و شکایت های باشگاه استقلال از رسانه ها در ماه های اخیر بیندازید؛

کافیست یک نفر هم به عنوان مشاور رسانه ای شما از منزلش تماس بگیرد و شما را در مورد مصاحبه فلان مربی یا نقد فلان نویسنده که احیانا دور از چشم شما مانده تحریک کند! خب طبیعی ست که بلافاصله یا بیانه ای می نویسید و روی سایت باشگاه می گذارید و یا شکایت نامه ای تنظیم می کنید و به دادسرا می فرستید!

به جرات می گویم باشگاه استقلال در هیچ دوره ای به اندازه زمان واعظ درگیر مسایل حقوقی نبوده است. به نحوی که دایم دو وکیل حقوقی با باشگاه در تماس باشند. هرچند تعداد حقوق دانانی که در این یک سال به باشگاه مشاوره داده اند، بیش از اینهاست.

علاوه بر این تناقض هایی که در رفتار با رسانه ها و بقیه دیده می شود، جالب توجه است؛

وقتی شما روزنامه نگاران را "قلم به مزد" می خوانید، چگونه است که کم کم بعضی از آنها پشت در اتاق شما ظاهر می شوند؟ یا با گل و شیرینی به دفترشان می روید؟ چگونه است کسانی که در تمام عمر کوتاه مطبوعاتی شان حتی یک مقاله راجع به استقلال ننوشته اند، به جشن صعود استقلال دعوت می شوند و گوشی موبایل هدیه می گیرند؟

بحث لیدرها هم یکی از همین تناقض هاست. اگر این افراد به قول شما لمپن هستند و بی سواد و شما به دنبال لیدر جدید دکتر و مهندس می گردید، چگونه است که همان چهره ها دوباره انتخاب می شوند. آیا اینها هم یک شبه دکترای افتخاری فلسفه گرفته اند؟

وقتی گفته می شود "مدیر ورزشی نیستید" به آقایان بر می خورد. مدیر ورزشی حتما آن نیست که در جوانی اش کنار دو تا تیم فوتبال و والیبال یا احیانا با شورت ورزشی عکس داشته باشد.

مدیر ورزشی کسی است که جوانب ورزش را خود بشناسد. بداند یک ورزشکار، یک مربی، یک باشگاه و ... با چه چالش هایی در طول یک فصل روبرو می شود. بداند که بعضی ها با این تیمهای فوتبال زندگی می کنند. بداند که چطور یک نفر لیدر شده.

اینها آمدند به بهانه لمپن بودن یک عده افرادی را که از بچگی کنار این تیم در مرغوبکار و زمین شماره 2 آزادی بزرگ شده اند و تمام خاطراتشان در تمرین ها و سفرهای تیم به شهرستان ها رقم خورده، تخطئه می کنند، اما نهایتا به جایی می رسند که مجبور می شوند حرف خودشان را برگردانند و لیدر کم توقع استقلال را بالای مجلس بنشانند و هر چند جمله یک بار از زحماتشان تقدیر کنند.

از این دست تناقض ها در استقلال زیاد است، مثلا تبریک به روزنامه ای می گویند که تا همین چند وقت پیش از آنها شکایت کرده بودند! یا تناقض در برخورد با رضا عنایتی؛

سایت استقلال اوایل فصل در مطلبی از عنایتی انتقاد کرد که آن مطلب کاملا بازتاب وقایع درونی استقلال و نگرش مدیریت با عنایتی بود. حالا بعد از جدایی عنایتی به او تبریک قهرمانی می گویند برای اینکه این موضوع را مطرح کنند که مدیر قبلی روابط عمومی با عنایتی مشکل داشته است!

من سوالی دارم؛ آیا باعث اخراج این بازیکن از استقلال هم من بودم؟

اساسا آمدن عنایتی پروسه تخریب قلعه نویی و این بازیکن بود؛ برنامه طوری چیده شد که بگویند "بازیکنی که قلعه نویی می خواست ناجی استقلال در لیگ قهرمانان شود، این عنایتی است که تمام شده! من از دهان آشتیانی شنیدم که گفت: او را آوردیم که ثابت کنیم قلعه نویی اشتباه می کرده است و آخر فصل هم عنایتی را می فرستیم خانه اش!
و خب بعد از اینکه مرفاوی دایم به او بازی می داد، یک لغزش مثل ترک کردن اتوبوس تیم پس از مسابقه با ذوب آهن بدون کسب اجازه کافی بود تا عنایتی قربانی شود.

در مورد حکم کمیته انضباطی باشگاه در مورد 3 بازیکن هم باید بگویم قبل از اتمام جلسه حکم مشخص بود.

بنده شخصا در جلسه بودم وقتی عنایتی توضیحاتش را داد و خارج شد، حتی رئیس کمیته گفت که نیاز به این همه شدت در مجازات نیست، اما آقای واعظ نظر دیگری دارند! و در نهایت حکم همانی شد که قبل از جلسه گفته شده بود!

پروسه تخریب عنایتی تنها پروسه موجود در استقلال نبود. هرچند همه اینها در ادامه پروسه حذف قلعه نویی بود.
من ابتدای فصل به دوستان مطبوعاتی گفته بودم که استقلال به هیچ عنوان بازیکنی بزرگتر از فرهاد مجیدی نمی آورد. چون هر اتفاقی بیفتد، این بازیکن نباید تحت تاثیر کسی قرار بگیرد.

نگاهی به وضعیت بازیکنانی که در تیم یا هم پستی مجیدی هستند یا شرایط بستن بازوبند کاپیتانی استقلال را دارند، بیندازید!

کافی ست نگاهی به اتفاقاتی که برای این نفرات در یک سال گذشته افتاده بیندازید تا درک کنید چه اتفاقاتی افتاده است؛

پیروز قربانی از استقلال کنار گذاشته می شود چون مدعی کاپیتانی استقلال است.

رضا عنایتی با آن وضعیت مجبور به ترک باشگاه می شود چون هم همپستی مجیدی است و هم با سابقه تر از اوست.

آرش برهانی آقای گل فصل گذشته است اما تعداد بازیهایی که از ابتدا برای استقلال به میدان رفته به تعداد انگشتان دست هم نمی رسد ! حسین کاظمی ، سیاوش اکبرپور و امیرحسین صادقی هم در مقاطعی با چالش هایی روبرو شدند که بعضی از آنها رسانه ای شد.

دلیل این ها شخص مجیدی نیست بلکه کسی است که دوست دارد همه چیز را برای او فراهم کند.

توجه داشته باشید حرفهایی که من زدم هیچ یک فنی نیست و من با کیفیت فنی کار این بازیکنان کاری ندارم. چون این مسایل کاملا از هم جدا هستند. من اعتقاد دارم موفقیت تیم استقلال در ماهیت این قضایا تغییری ایجاد نمی کند چه بسا که اگر این موارد نبود استقلال نتایج بهتری می گرفت.

آروزی قلبی من موفقیت استقلال است و چه زمانی که هوادار این تیم بودم و چه از سال 75 که کار مطبوعاتی ام را به صورت افتخاری با هفته نامه استقلال جوان آغاز کردم، به دنبال موفقیت استقلال بوده ام. به همین دلیل امیدوارم این مصاحبه با حفظ امانتداری پس از دیدار استقلال – الشباب منتشر شود تا بازتاب آن در اردوی استقلال تاثیری بر روند تیم نگذارد.

چهارشنبه 89 اردیبهشت 29 , ساعت 9:2 عصر
 
شاید  وقتی امانوئل آغاسیان بوکسور کشورمان در بازیهای المپیک 1948 لندن که نخستین حضور ایران در این رویداد محسوب می‏شد، روی رینگ رفت و نخستین ناکام مشتزنی ایران در این رویداد لقب گرفت، هیچ کس تصور نمی‏کرد از او یکی از برجسته ترین و ماندگارترین قهرمانان تنیس جهان به عمل آید. فرزند این بوکسور ارمنی - آشوری اهل ارومیه، در 29 آوریل 1970 در لاس وگاس در ایالت نوادا از مادر آمریکایی‏اش به دنیا آمد و از همان زمان که قامتش به اندازه راکت تنیس شد، به این ورزش پرداخت تا به یکی از نخبگان تاریخ تنیس جهان مبدل شود و روزی از ریشه‏اش سخن به میان آورد.

به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ آندره کرک آغاسی که چندین سال به عنوان مرد اول تنیس جهان شناخته می‏شد، رکوردهایی افسانه‌ای در اختیار دارد. فتح هشت گرانداسلم و قهرمانی در هر چهار گرانداسلم جهان، او را در زمره انگشت شمار تنیسورهایی قرار داد که به این عناوین دست یافتند اما افزوده شدن قهرمانی کاپ دیویس و مدال طلای المپیک به ویترین افتخارات آندره به علاوه حضورش در سه دهه در فهرست ده بازیکن برتر تنیس حرفه‏ای جهان، او را بی همتا و جایگاهش را تاکنون دست نیافتنی ساخته است.

داستان سنت‌شکنی این نابغه 180 سانتیمتری در سال‏های جوانی که سه سال از 1988 تا 1990 در اعتراض به قانون عهد عتیق لباس سراپا سفید تنیس که تا آن وقت بر مسابقات ویمبلدون حاکم بود، در ویمبلدون شرکت نکرد جزو جنجال‏های دوران بازیگری اش بود که مخالفانش دشواری بازی روی چمن را علت اصلی انصرافش از چندین دوره حضور در این رویداد دانستند و این جنجال به اندازه ازدواجش با بروک شیلدز مدل و بازیگر آمریکایی سینما در سال 1997 که تنها دو سال عمر داشت، جنجال آفرین شد. پس از آن استفی گراف نابغه آلمانی تنیس در سال 2001 همسر دوم آغاسی شد و هم‌اکنون نیز با او و دو فرزندش در لاس و گاس اقامت دارد

این تنیسور ایرانی تبار که در سوم سپتامبر 2006 بازنشسته شد، چندی پیش با انتشار کتاب خاطراتش که برخی ناگفته‏های جالب پیرامون دوران قهرمانی‏اش در آن جای گرفته بود، بار دیگر بر سر زبان‏ها افتاد و جنجال برانگیزترین بخش این خاطرات استعمال مواد مخدر توسط او در دهه نود بود که او را بار دیگر در تیتر یک بخش ورزشی رسانه های دنیا برای چند روز پیاپی قرار داد اما پایان یافتن دوران قهرمانی اش باعث شد این اتفاق جنبه رسوایی پیدا نکند و برخوردهای زننده رسانه های آمریکایی نسبت به چنین مسائلی همچون موارد مشابه شامل حالش نشود.

در ارتباط با موضع گیری‏های این آمریکایی پیرامون ایران مطالب متناقضی ترجمه شده است؛ از عصبانیت وی پس از آنکه در دیدارش با بوریس بیکر با عصانیت عنوان کرده بوده آمریکایی است و دوست ندارد کسی ایرانی صدایش کند که با موضع گیری شدیدی رسانه های ایرانی همراه شد تا آرزوی سفرش به ایران پس از بازنشستگی و جاذبه‏هایی که این کشور برایش دارد و دلش می‏خواهد از نزدیک آنها را لمس کند. او در گفت و گو با روزنامه فرانکفورتر روند شاو زوایای دیگری از زندگی‏اش را بازگو کرده و اشاراتی به مسائل روز ایران نیز داشته که تابناک به ذکر بخش‏های اصلی این گفت و گو می‏پردازد.


آقای آغاسی پدر شما ایرانی بوده است آیا شما تا به حال به ایران رفته اید؟ اصلا علاقه ای به این کار داشته اید؟
من دوست دارم بدانم پدرم کجا بزرگ شده کجا زندگی کرده و در کجا پیروزی‏هایش در رشته بوکس را به دست آورده است. همچنین چند قوم و خویش را دارم که در ایران زندگی می کنند؛ خیلی دوست دارم بدانم پدرم که از قهرمانان بوکس ایران بوده در کجا زندگی می کرده است. همچنین برخی تنیسورهای حرفه ای زمان خودم را نیز میشناسم اما هیچ کدام از اینها باعث نشد که بتوانم به ایران سفر کنم.

پدرتان هیچگاه در مورد توسعه سیاسی ایران با شما صحبت کرد؟
خیر. برای وی گذشته هیچ گاه مهم نبود. زمانی که پدرم به خاطر علاقه اش به سبک زندگی در آمریکا به این کشور آمد به روشنی و صراحت به همه بچه هایش گفت که ما آمریکایی هستیم. او هیچ گاه با ما به زبان مادریش صحبت نکرد. وی در آمریکا زندگی جدیدی را آغاز کرد که برایش بسیار مهم بود.

مسائل اخیر ایران در مورد آقای احمدی نژاد و تقابلش با مخالفین را دنبال می‏کنید؟
به طور کلی باید بگویم به مسایل سیاسی این منطقه (خاورمیانه) چندان علاقمند نیستم. به نظر من همه مشکلات کنونی در ایران و کشورهای همسایه اش را می‏دانند. موضوع مورد نظر من تحصیلات است و در لاس وگاس مدرسه ای را برای کودکانی که در شرایط سخت اجتماعی این مناطق بزرگ شده اند تاسیس کرده ام که در این رابطه همیشه با سیاستمداران در مورد برنامه های آموزشی صحبت می کنم. من خودم هم پدر دو فرزند هستم.

مهم‏ترین نقش یک پدر در زندگی چیست؟
موفقیت فرزندان. اگر فرزندان موفق شدند می توان گفت نقش پدر و مادر خوب ایفا شده است.

کودکی شما را پدر شما شکل داده است اما او نمی خواست از شما یک قهرمان تنیس بسازد با اینکه شما از همان کودکی استعداد خوبی را در زمینهای تنیس داشتید. با این حال شما به بهترین تنیسور جهان تبدیل شدید. با تعریفی که شما ارائه دادید روش پدر شما موفقیت آمیز نبوده است؟
او نمونه ای از یک پدر موفق نبود و شاید بدون او زندگی من متفاوت هم بود. به نظر من اگر والدین موفقیت را تنها با معیارهایی مانند پول و ثروت بسنجند و از کودکانشان هم این را بخواهند راه اشتباهی را طی می کنند.

پدر شما یک بوکسور بود و ما می دانیم او بر سر فرزندانش فریاد می کشیده و حتی شاید کتک می زده است. آیا این برای شما یک معیار است؟
مدت زمان زیادی طول کشید تا ما باز هم در کنار یکدیگر قرار گرفتیم. در این مدت ما تقریبا هر آخر هفته یکدیگر را می دیدیم و بعضی اوقات یکدیگر را در آغوش می گرفتیم که شاید تا چند سال این کار غیرممکن به نظر می رسید.

تحقیقات علمی نشان داده والدین جوان از والدین خودشان در ایفای نقشها الگوبرداری می کنند. آیا شما هم از رفتار پدرتان الگوبرداری کرده اید؟
وی در امور آموزشی و تحصیلی چندان مستعد نبود. او یک کارگر بود برای مثال برای او مدرسه معنایی نداشت. او از من می خواست تا پول بیشتری بدست بیاورم. یک روز به من گفت: اگر فرصت بود این بار دیگر نمیگذاشتم قهرمان تنیس شوی. گلف بسیار بهتر است چون مدت زمان بیشتری می توانی بازی کنی و پول بیشتری بدست بیاوری.

شما در کتابتان نوشته‏اید که دوست ندارید فرزندانتان تنیسور حرفه ای شوند. چرا؟
چون همیشه آنها را با پدرو مادرشان می سنجند. هم من و هم استفانی همسرم مسابقات جایزه بزرگ را برده و در صدر رده بندی جهانی قرار گرفته ایم.

دختر شما استعداد خوبی را در تنیس نشان داده اگر بر خلاف حواسته شما وارد این رشته شود چه؟
آنگاه باید مانند یک پدر و مادر فکر کرده و ببینی چه مسیری درست است. نهایتا نکته مهم این است که آنها را در راه درست پرورش داده و تشویق کنیم. اما باز هم هنوز امیدواریم آنها تنیسور نشوند.


چهارشنبه 89 اردیبهشت 29 , ساعت 7:14 عصر
 مهاجم استقلال گفت: با صحبت‌هایی که در طول فصل با مرفاوی انجام دادم فهمیدم جایی در تاکتیک این تیم ندارم.

 

آرش برهانی در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، پیرامون اتفاقات این فصل استقلال، نیمکت‌نشینی و شایعه حضورش در تیم‌های دیگر صحبت کرد.

* از نیمکت‌نشینی‌ات شروع کنیم. چطور شد آقای گل فصل گذشته در این فصل بیشتر نیمکت نشین بود؟

واقعا نمی‌دانم چرا این اتفاق افتاد. من تمام سعی و تلاش خود را کردم. طبق آمار هم گلزنی‌هایم خوب بود اما اعتقاد دارم در استقلال این فصل به من کم لطفی شد.

* واضح‌تر صحبت می‌کنی؟

منظورم این است که می‌توانستم شرایط ایده‌آلی داشته باشم. البته نباید از حق بگذریم که تمام مشکل، باشگاه و صمد مرفاوی نبود اما وقتی یک بازیکن به هر دلیلی افت می‌کند باشگاه و سرمربی باید پشت او باشد و از بازیکن خود حمایت کند. به یاد دارم تا زمانی که برای استقلال گل می‌زدم همه چیز خوب بود اما با یکی دو بازی کلا نظرشان نسبت به من تغییر کرد.

* فکر نمی‌کنی برای خیلی‌ها در استقلال این فصل این اتفاقات افتاد؟

من کاری به کسی ندارم. در خصوص حق خودم صحبت می‌کنم. در بازی‌هایی که گل زدم بلافاصله در دیدار بعد نیمکت نشین شدم. مثلا در بوشهر در بدترین شرایط بازی کردم و به گفته مربیان بهترین بازیکن زمین بودم اما دوباره هفته بعد روی نیمکت نشستم.

* چرا این اتفاق می‌افتاد؟

واقعا نمی‌دانم اما دوست دارم این را بنویسی که حق آرش برهانی 15 بازی نبود.

* همین؟

دیگر چه باید بگویم. وقتی نمی‌دانستم به چه شکل باید حقم را بگیرم کاری از دستم بر نمی‌آمد. قبل از بازی با صبا با آقا صمد صحبت کردم. ایشان به من گفت در این بازی خوب ظاهر شو و گل بزن از این به بعد همه چیز درست می‌شود. در قم گل زدم و خوب بازی کردم اما نمی‌دانم دوباره چه شد که در بازی بعد نیمکت‌نشین شدم. فقط می‌‌دانم امسال سال خوبی برای من نبود.

* چه تضمینی است که سال آینده این گونه نباشد؟

سال گذشته من قرارداد داشتم و باید به تیمم پایبند می‌بودم. شما درست می‌گویید هیچ تضمینی نیست که سال آینده هم به این شکل نباشد اما امسال با استقلال قرارداد ندارم و می‌توانم با فراغ بال تصمیم بگیرم.

* یکی از شایعاتی که هفته گذشته به وجود آمد در خصوص این بود که مجید نامجو مطلق اعتقاد داشت تو باید مقابل الشباب بازی می‌کردی. آیا در این خصوص بین مرفاوی و نامجو مطلق اختلاف نظر وجود داشت؟

این مسئله فقط شایعه بود. باور کنید از ته دل می‌گویم رابطه آقا صمد با آقای نامجو مطلق اصلا اینگونه نیست. شاید اگر بازی به وقت اضافه می‌کشید من به میدان می‌رفتم اما این مسائل اصلا وجود نداشت.

* صمد مرفاوی نیز یک سال دیگر قراردادش را با استقلال تمدید کرد. در این خصوص چه صحبتی داری؟

من آقای مرفاوی را دوست دارم. از لحاظ اخلاقی هیچ مشکلی با او ندارم و باید اعتراف کنم امسال خیلی از مشکلات را به خاطر شخصیت صمد مرفاوی تحمل کردم. شاید اگر او حرفی هم می‌زند از ته دلش نباشد و مطمئن هستم که قصد و غرضی ندارد. هنوز هم می‌گویم شاید در یکی دو بازی خوب کار نکردم اما یک نفر باید در این باشگاه من را حمایت می‌کرد. من استقلال را دوست دارم اما فکر نمی‌کنم به لحاظ تاکتیکی و فنی با مرفاوی هماهنگ باشم. حداقل امسال که اینگونه بود و من در تاکتیک ایشان جایی نداشتم.

* منظورت این است که از استقلال می‌روی؟

وقتی امسال اینگونه بود شاید سال آینده هم به درد استقلال نخورم. می‌خواهم با حساب و کتاب برای تیم جدیدم تصمیم بگیرم. من بازیکنی نبودم که به خاطر مسائل فنی بیرون بنشینم. زمانی که تیم در صدر جدول حضور داشت من هم در ترکیب اصلی بودم اما فکر می‌کنم از هفته پنجم نیم فصل دوم دیگر به درد تاکتیک نمی‌خوردم.

* نیمکت نشینی تو فنی بود؟

به من گفتند به تاکتیک ما نمی‌خوری. خودم با آقای مرفاوی در این زمینه صحبت کردم و چنین جوابی شنیدم. به عنوان یک بازیکن تمام تلاشم را کردم و سعی کردم مفید باشم. توقع داشتم در مقاطعی از فصل به کمک شود اما این اتفاق نیفتاد.

* شایعات در مورد تو زیاد است. عده‌ای می‌گویند به استیل‌آذین می‌روی و عده‌ای سپاهان را مقصد بعدی تو می‌دانند...

من سه چهار پیشنهاد خوب داخلی دارم. هنوز یک روز از قراردادم با استقلال باقی مانده و دوست ندارم راجع ‌به این مسئله صحبت کنم.

* اما هواداران استقلال دوست دارند بدانند چه سرنوشتی در انتظار آرش برهانی است.

وقتی بحث هواداران می‌شود مجبور می‌شوم پاسخ بدهم. در این 8 سال حضورم هیچ وقت چنین شرایطی را تجربه نکرده بودم. فکر نمی‌کردم با من چنین رفتاری بشود. دوست دارم دقت بیشتری کنم تا دیگر به سرنوشت این فصل دچار نشوم. هواداران هم باید به من حق بدهند که برخورد خوبی با من نشد و باز هم به من حق بدهند که می‌توانم پس از پایان قراردادم حق انتخاب درست داشته باشم.


چهارشنبه 89 اردیبهشت 29 , ساعت 7:13 عصر
 
 

مهدی فاطمی در گفت و گو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس درباره بازی روز گذشته تراکتورسازی و پاس همدان اظهار داشت: تراکتورسازی فوتبال پاک را معنا کرد و جا دارد سازمان لیگ بابت بازی های جوانمردانه تراکتورسازی این تیم را مورد تقدیر قرار دهد.

وی با اشاره به قضاوت سعید مظفری زاده تصریح کرد: اگر این داور قضاوت درستی می کرد می توانستیم به رده ششم جدول صعود کنیم. او مدام علیه تیم ما سوت زد و گلی هم که دریافت کردیم ناحق بود. قضاوت مظفری زاده می توانست سرنوشت یک تیم سقوط کرده را روشن کند.

سخنگوی باشگاه تراکتورسازی درباره اینکه برای فصل دهم فراز کمالوند را حفظ می کنند یا خیر گفت: با توجه به شرایطی که این فصل داشتیم به احتمال زیاد فراز کمالوند را برای فصل جدید نیز حفظ خواهیم کرد.


چهارشنبه 89 اردیبهشت 29 , ساعت 7:13 عصر
 

 روزنامه ولفسبورگر‌آلگماینه سایتونگ، در شماره روز چهارشنبه(امروز) خود نوشت: پس از طرح بحث خروج اشکان دژاگه از ولفسبورگ، شایعه حضور وی در اشتوتگارت شنیده شد که این تیم شایعه مطرح شده را تکذیب کرد.

براساس این گزارش دو تیم هوفن‌هایم و بروسیا مونشن‌گلادباخ که گفته می‌شد نام بازیکن ایرانی را مد نظر داشتند، تمایلی باری جذب این بازکین 22 ساله ندارند.
این اتفاق در حالی است که قرارداد دژاکه با ولفسبورگ در ابتدای تابستان پایان خواهد یافت. چنانچه او موفق به حضور تیم مورد نظر خود نشود، انتظار می‌رود مجبور باشد با شرایط تعدیل‌ شده‌ای قرارداد تازه‌ای نزد قهرمان سال گذشته آلمان‌ها منعقد کند.
دژاگه از سال 2007 تاکنون در خدمت ولفسبورگ است و برای آن 70 بازی کرده و 12گل زده است.


چهارشنبه 89 اردیبهشت 29 , ساعت 7:0 عصر
تمدید می کنم و در تراکتور می مانم
تکذیب شایعه مربی گری کمالوند برای 5 بازی در صنعت نفت آبادان

 

 فراز کمالوند اعلام کرد که به زودی قرار دادش را با تراکتور تمدید خواهد کرد.

پس از انتشار خبری مبنی بر قبول مربیگری فراز کمالوند در تیم نفت آبادان برای 5 بازی باقیمانده در لیگ دسته اول این مربی شایعه فوق را تکذیب کرد و گفت« چنین اخباری صحت ندارد.مطمئن باشید که قرار دادم را با تراکتور تمدید می کنم و در تبریز می مانم.ما یک فصل سخت و پر بار را گذراندیم و از حالا باید به فکر فصل آینده در لیگ برتر باشیم


چهارشنبه 89 اردیبهشت 29 , ساعت 6:59 عصر
 

 

 عادل فردوسی پور با تائید خبر حضور قلعه نویی در برنامه پنجشنبه شب نود ابراز امیدواری می کند این برنامه جذاب باشد

او درباره دعوت از قلعه نویی می گوید:« می خواستیم او زودتر از این به برنامه بیاید. بهانه مصاحبه مان با قلعه نویی قهرمانی در لیگ است اما حتما درباره بسیاری از اتفاقات اخیر هم با او حرف می زنیم و به ماجرای لیگ قهرمانان هم اشاره خواهیم کرد. »
او درباره احتمال کشیده شدن بحث با قلعه نویی به ماجرای اخلافات او با مدیریت استقلال می گوید:« به هر حال ممکن است بحث به این سمت هم برود ، البته ما بنایی به دعوت از واعظ در برنامه پنجشنبه شب مان نداریم اما اگر لازم شود و بحث به سمتی برود که نیاز به توضیحات مدیر استقلال باشد  ، حتما با او هم در این باره تماس می گیریم البته بعید می دانم نیازی به این کار شود. با این وجود فکر می کنم فردا شب با حضور قلعه نویی ، برنامه جذابی را داشته باشیم.»
او همچنین گفت :« آخرین برنامه نود امسال دوشنبه شب برگزار می شود که چند مهمان ویژه خواهد داشت. برنامه آخر نود پس از مسابقه فینال جام حذفی برگزار می شود و احتمالا اگر پرسپولیس قهرمان شود ، حبیب کاشانی و علی دایی مهمانانش خواهند بود و البته در صورت شگفتی سازی گسترش فولاد ، فرهاد کاظمی به این برنامه می رود .


چهارشنبه 89 اردیبهشت 29 , ساعت 4:7 عصر
فاتح تریم به سامپدوریا پیوست
آب پاکی را روی دستان هدایتی

 

 در حالی که مسئولان تیم استیل آذین برای به خدمت گرفتن فاتح تریم با این مربی سرشناس ترک مذاکره کرده بودند، روزنامه ایتالیایی گازتا دلو اسپورت از حضور قطعی تریم در تیم سامپدوریا خبر داد.


بعد از اینکه لوئیجی دل نری مربی سامپدوریا برای فصل بعد با یوونتوس به توافق رسید، سران باشگاه سامپدوریا هدایت تیمشان را در فصل بعد به فاتح تریم مربی نامدار ترک خواهند سپرد.
این خبر که امروز روی صفحه اول روزنامهگازتا دلو اسپورتخود نمایی می کرد، تا حد زیادی اخبار احتمال حضور تریم در ایران را تکذیب می کند.
براساس این خبر بعد از اینکه سران باشگاه سامپدوریا با میهایلوویچ مربی کاتانیا به توافق نرسیدند، به تریم پیشنهاد همکاری دادند و حتی توافق اولیه هم صورت گرفته است.
این در حالی است که پیش از این گفته می شد حسین هدایتی مالک باشگاه استیل آذین قصد دارد در فصل آینده فاتح تریم را برای هدایت استیل آذین به ایران بیاورد.
لازم به ذکر است که تریم در سری آ هدایت فیورنتینا و میلان را برعهده داشته است.


چهارشنبه 89 اردیبهشت 29 , ساعت 4:4 عصر
قلعه‌نویی:چند بازیکن را نمی خواهم/عماد رضا و احمدی هم ناراحتند،بروند
با پرسپولیس مساوی کردیم چون نمی خواستم قهرمانی به کامم تلخ شود

قلعه‌نویی: آب پاکی را روی دست بازیکنان سپاهان می ریزد و می گوید هر کس که ناراحت است می تواند از تیم جدا شود.


برق خاصی درشب قهرمانی تیمش در ورزشگاه آزادی در چشمانش موج می زد.می توان گفت که به نوعی احساس غرور می کرد.بدون شک خیلی ها این جشن را به طور مستقیم از تلویزیون تماشا کردند و شاید قلعه نوعی دوست داشت که همه این افتخارش را می دیدند.
سال گذشته با استقلال و امسال هم با سپاهان.به نظر امسال شرایط سختی را گذراند.درگیری های زیادی داشت و بار ها مجبور شد تا گفت و گوهای بلندی را برای دفاع از خودش انجام دهد.اما حالا همه چیز به اتمام رسیده و او سرمربی تیمی است که قهرمکان لیگ برتر شده است.
قلعه نویی در این گفت و گو درباره همه چیز و همه کس حرف زده.از بازی با پرسپولیس گرفته تا صحبت های عماد رضا و رحمان احمدی.اما تنها چیزی که دوست ندارد فعلا روی آن مانور بدهد تمدید قرار داد خودش با سپاهان است.او اشاره به بازی آخر سپاهان در لیگ برتر می کند و می گوید« باید از همه کسانی که در این قهرماین نقش داشتند تشکر کنم. خدا را شکر می کنم که رکورد امتیاز گرفتن را در لیگ شکستیم و توانستیم جام را بالای سر ببریم.
دیدار با پرسپولیس خیلی خوب بود. نیمه دوم همه چیز در اختیار ما بود. روی یک ضد حمله گل خوردیم که باعث شد شیرازه تیم ما هم پاشیده شود. با تغییراتی که در طول بازی انجام دادیم، توانستیم گل تساوی را به ثمر برسانیم.
اعتقاد دارم موقعیتهای زیادی برای گلزنی داشتیم که درخشش حقیقی باعث شد به گل نرسیم. خوشحالم یک امتیاز گرفتیم، چون آخرین بازی بود و اگر نتیجه نمی‌گرفتیم قهرمانی به کاممان تلخ می‌شد. اگر عمادرضا توپهایش روی خط را گل می کرد، ما برنده بودیم.»
او حرف عماد رضا را می زند.در این چند بازی اخیر سپاهان انتقادات زیادی از این مهاجم عراقی به دلیل گل نزدن هایش می شود.خیلی ها می گویند که قلعه نویی و عماد رضا با هم مشکل دارند.البته به این جریان باید رحمان احمدی را هم اضافه کرد.هر دو بازیکن در گفت و گوهایی جداگانه اعلام کرده اند که اگر قلعه نویی باشد آنها در تیم نمی مانند.«هر طوری راحت هستند. بازیکنان آزادند و می‌توانند هر تصمیمی بگیرند و بروند. هر وقت با سپاهان قراردادم را ثبت کردم، آن وقت می دانم چگونه تصمیم‌گیری می‌کنم.»
قلعه نویی در ادامه اشاره به شعار تماشاگران پرسپولیس در جریان بازی علیه خودش می کند.هر چه نباشد او یک آبی پوش اصیل است.قلعه نویی می گوید«البته دوست ندارم در این خصوص زیاد صحبت کنم، چون حرکت قشنگی نبود. ما به آنها در بازی رفت احترام گذاشتیم و تمام امکانات را در اختیار آنها قرار دادیم اما...»
وقتی از سرمربی سپاهان در مورد تمدید قرار داد مرفاوی سوال پرسیده می شود او واکنش خاصی نسبت به این قضیه نشان نمی دهد و می گوید«به من چه ربطی دارد که نظر بدهم!دوست ندارم در این مورد حرفی بزنم»

اما پایان بخش صحبت های سرمربی سپاهان در مورد تمدید قرار دادش وبرنامه های آینده اش است.آنجا که او می گوید«وقتی قرارداد امضا کردیم برنامه خود را اعلام خواهیم کرد. لیست اولیه را ارائه کردیم. چند نفری را نمی‌خواهیم و چند بازیکن هم به جمع ما اضافه خواهند شد که امری طبیعی است.»

 


چهارشنبه 89 اردیبهشت 29 , ساعت 4:2 عصر
مالک باشگاه استیل آذین به استاندار و مردم گیلان وعده داد از تیم‌های قدیمی این استان حمایت کند.

به گزارش خبرگزاری فارس،‌ حسین هدایتی؛ مالک باشگاه استیل آذین، خروطی عضو هیات مدیره و محمدجعفر صافی معاون فرهنگی این باشگاه برای بررسی زمینه‌های همکاری در جهت رشد و اعتلای فوتبال دو استان شمالی کشور راهی استان های گیلان و اردبیل شدند.
در این سفر یک روزه، هدایتی پس از حضور در استان اردبیل و دیدار با مقامات این استان وارد گیلان شد و با قهرمانی، استاندار گیلان نشستی را برگزار کرد تا راهکارهای حمایت و کمک به تیم‌های ریشه دار فوتبال این استان را مورد بررسی قراردهند. در این نشست استاندار گیلان ضمن تقدیر از اقدامات خیرخواهانه باشگاه استیل آذین در جهت آزادسازی زندانیان سراسر کشور و به خصوص این استان، خواهان همکاری و حمایت استیل آذین از فوتبال استان گیلان شد.
در این استان فوتبال خیز که روزگاری خاستگاه ملی پوشان بزرگی همچون غفور جهانی، مرحوم سیروس قایقران و ... بوده تیم‌های فوتبال ریشه‌داری حضور دارند که به دلیل مشکلات مالی سال‌هاست که از سطح اول فوتبال کشور دور شده اند.
در این سفر جمعی از مردم استان که مسئولان باشگاه استیل آذین را مورد استقبال قرار دادند از مالک این باشگاه خواستند تا با حمایت مالی از تیم‌های قدیمی این استان، زمینه بازگشت آنها را به سطح اول فوتبال کشور فراهم کند. هدایتی به استاندار و مردم گیلان قول داد تا با بررسی بیشتر و انتخاب راهکاری مناسب حمایت از تیم‌های قدیمی این استان را در اولویت‌های کاری باشگاه استیل آذین قرار دهد.
استاندار گیلان نیز جهت همکاری با باشگاه استیل آذین در این خصوص قول مساعد داد و مقرر شد زمینه گسترش همکاری‌های مشترک فراهم شود.
همچنین در این جلسه مقرر شد که در ادامه فعالیت‌های فرهنگی باشگاه استیل آذین و ساخت مدارس در استان‌های کشور یک مجموعه آموزشی در استان گیلان توسط مالک باشگاه ساخته شود.


<      1   2   3   4      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ