سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش دو گونه است : در طبیعت سرشته ، و به گوش هشته ، و به گوش هشته سود ندهد اگر در طبیعت سرشته نبود . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 89 مرداد 21 , ساعت 5:58 عصر
 استاندار آذربایجان شرقی گفت: رئیس جمهور هفته چهارم آبان ماه برای افتتاح چند پروژه بزرگ به استان سفر می‌کند.

احمدعلیرضا بیگی صبح امروز در جلسه شورای مسکن آذربایجان شرقی با اشاره به وضعیت مسکن مهر آذربایجان شرقی روند اجرای این طرح دراستان را مثبت دانست.

* موفقیت در اجرای مسکن مهر حاصل تلاش جمعی مسئولان است
استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به گزارش‌های رسیده در مورد اجرای پروژه‌های مسکن مهر در استان تاکید کرد: گزارشات در مورد این پروژه‌ها روند خوب و امیدوار کننده‌ای را نشان می‌دهد که حاصل همکاری و انسجام مسئولان استانی است.
بیگی افزود: مسکن مهر سال‌های گذشته با مشکلات بزرگی در استان همراه بود که موجب شرمندگی مسئولان استان در برابر مردم می‌شد اما در حال حاضر روند بسیار خوبی در این میان وجود دارد.
استاندار آذربایجان شرقی گفت: این موفقیت در اجرای طرح زمینه را برای بهره‌برداری از مسکن مهر در آینده نه چندان دور با ارقام و تعداد قابل توجه فراهم می‌کند.

* رئیس جمهور هفته چهارم آبان به آذربایجان شرقی سفر می‌کند
استاندار آذربایجان شرقی گفت: رئیس جمهور هفته چهارم آبان ماه برای افتتاح چند پروژه بزرگ به آذربایجان‌شرقی سفر می‌کند.
وی تاکید کرد: ‌شرکت در ثبت جهانی بازار تاریخی تبریز و افتتاح پروژه آزاد راه نبی اکرم از جمله دلایل حضور رئیس جمهور در تبریز در هفته پایانی آبان سال‌جاری خواهد بود.
بیگی اظهار داشت: بر اساس این اتفاق مهم باید پروژه‌های مسکن مهر که برای بهمن امسال پیش‌بینی شده است با سرعت در اجرای پروژه‌ها در آبان امسال آماده بهره‌برداری باشد.
استاندار آذربایجان شرقی افزود: باید بتوانیم مقدماتی فراهم کنیم تا در جریان سفر رئیس جمهور به تبریز افتتاح حجم عظیمی از واحدهای مسکن مهر به دست ایشان در تبریز محقق شود.

* 5 ‌هزار واحد مسکن مهر در آبان امسال به بهره‌برداری می‌رسد
استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به تلاش‌ها و برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته تاکید کرد: با توجه به روند اجرای فعالیت‌ها به نظر می‌رسد بتوانیم در آبان ماه و هفته پایانی این ماه 5 هزار واحد مسکن مهر در استان آماده بهره‌برداری داشته باشیم.
بیگی افزود: دستگاه‌های خدمات‌رسان در استان باید تلاش کنند تا همزمان با پایان مراحل اجرایی این پروژه‌ها در زمینه فراهم کردن زیرساخت‌ها نیز تلاش کنند.
وی با اشاره به تحقق رویای مسکن برای افراد کم درآمد در سایه مسکن مهر اظهار داشت: شور و شوق مردم و خصوصا افراد کم در آمد و جوانان تازه ازدواج کرده که مسکن برای آنان یک رویا محسوب می‌شد موجب نشاط و امیدواری مسئولان است.
بیگی خاطرنشان کرد: در سایه اجرای موفق مسکن مهر این رویا برای بسیاری از مردم محقق می‌شود هر چه که هنوز بسیاری با انتقاد و حاشیه آفرینی این مسئله را دنبال می‌کنند.

* سهم 2.5 درصدی آذربایجان شرقی در کشور قابل قبول نیست
استاندار آذربایجان شرقی با اشاره به اختصاص 110 میلیارد ریال برای بخش زیرساخت‌های مسکن مهر در استان اظهار داشت: این رقم با توجه به بودجه 4 هزار میلیارد ریالی کل کشور رقم عادلانه‌ای نیست.
وی تصریح کرد: سهم 2.5 درصدی آذربایجان شرقی از این میزان اعتبارات در کشور قابل قبول نیست و مسئولان آذربایجان شرقی تمام تلاش خود را برای ارتقای این سهم به کار خواهند گرفت.
بیگی تاکید کرد‌: از طریق اقدامات متعارف و از طریق نمایندگان مردم و چانه‌زنی‌های سیاسی در احقاق حق مردم در موضوع حمایت از زیرساخت‌ها تلاش خواهیم کرد.
وی با بیان اینکه دولت تلاش ندارد تا هزینه اضافی در مورد مسکن مهر بر مردم تحمیل شود، گفت: ‌موضوع حق بیمه کارگران ساختمانی که از طرف اداره تامین اجتماعی دریافت می‌شود به روال سابق باز می‌گردد و مبلغ 400 تومان سابق به جای مبلغ 7 هزار تومان برای هر متر به صورت علی‌الحساب دریافت می‌شود تا تصمیم کلان در این زمینه صورت گیرد.


پنج شنبه 89 مرداد 21 , ساعت 12:15 عصر

 

 حجت الاسلام محسن دعاگو در گفت و گو با همشهری ماه ، تصریح کرد:طرفداران انجمن حجتیه بیشترین انحرافات را در مورد مهدویت اشاعه کردند.


دیگر اظهارات امام جمعه شمیرانات ، بدین قرار است :‌

• معتقدم دو تشکیلات را به طور غیرمستقیم آمریکایی ها و بیشتر انگلیسی ها در ایران طراحی کردند. یکی انجمن بهاییت و دیگری انجمن حجتیه برای مبارزه با بهاییت.

• انجمن حجتیه درست شد برای انحراف  ذهن جوانان مذهبی . انجمن بهاییت را هم درست کرده بودند برای افرادی که گرایش دینی ندارند. به عبارتی انجمن حجتیه و بهاییت به خاطر تخلیه انرژی مذهبی جوانان طراحی شد .

• خطر حجتیه بسیار جدی است . انجمن حجتیه درحال حاضر فعال است و من نسبت به این مساله بسیار بدبینم چرا که معتقدم بسیاری از مشکلاتی که در داخل کشور به لحاظ سیاسی پیدا کرده ایم ، مربوط به کسانی است که دارای تفکر مربوط به انجمن حجتیه هستند .

• در حال حاضر یک جریان به شدت افراطی و تندرو شکل گرفته است و بسیاری از درگیری های سیاسی موجود مربوط به این جریان است و تفکر مربوط به حجتیه ، بسترساز تنشهای سیاسی و حتی اجتماعی و حتی خشونت ها شده است .

• متاسفانه حتی برخی از عزیزان معمم ما نیز عملا دارند تفکر حجتیه را گسترش می دهند . شما هرکجا ترویج خشونت ، توهین ، شعارهای متضمن اهانت به شخصیتهای کشور دیدید ، بدانید که در زیرساختش انجمن حجتیه قرار دارد .

• این جریان دارد همان نقش استعماری خودش را اجرا می کند چون درگیری در داخل کشور، امنیت ملی ما را خدشه دار می کند . حجتیه جریان تندش است و نهضت آزادی جریان کندش.

• جریان حجتیه قطعا طرفدار ولایت نیست بلکه عده ای طرفدار ولایت را متاسفانه فریب داده و با خود همراه کرده است .


• این باور که امام زمان وقتی ظهور می کنند که زمین پر از فساد شده باشد ، کاملا اشتباه است . آنچه در روایات وجود دارد بحث افزایش ظلم وجور است و نه فساد . اینکه گفته می شود دنیا پر از ظلم و جور شود ، معنایش این نیست که مردم گناه کنند.

• این تصور نه ریشه روایی دارد و نه قرآنی بلکه یک خرافه است که توسط برخی از انجمنهای حامی مهدویت به وجود آمده است .

• شرایط نزدیکی ظهور به‌ هیچ‌وجه با شرایط کنونی مشابه نیست.


پنج شنبه 89 مرداد 21 , ساعت 12:13 عصر

 

 محمدحسین جعفریان یکی از خبرنگاران جنگی است که در سال های پایانی جنگ پایش به حرفه خبرنگاری باز شد

وی در گفتگو با خراسان ازدیدار با رهبر طالبان می گوید در قسمتی از این گفتگو آمده است :

آقای جعفریان شما جزو معدود خبرنگاران جهان هستید که از نزدیک ملا عمر را ملاقات کردید. از دیدار ویژه ملامحمد عمر رهبر طالبان برایمان بگویید؟

** در اسفند سال 73 ما به مناطق تحت کنترل طالبان رفتیم. آن زمان شش ماه از تشکیل حکومت طالبان می گذشت و ما در حال تولید مستندی با عنوان سفر به جمهوری طالبان بودیم. به همین مناسبت با چند نفر از مسئولان سرشناس افغانی که بعدها در بین طالبان صاحب مقامات مهمی شدند گفت وگو کردیم.

در قندهار دیدیم لقب امیرالمؤمنین را برای ملامحمد عمر به کار می بردند و می گفتند نمی شود وی را دید. ضمن اینکه اجازه تصویربرداری در شهر هم به ما داده نشد. گفتند از حیث مذهبی درست نیست. به سختی گاهی تصویربرداری می کردیم. وقتی کارمان تمام شد و از قندهار به سمت هرات بر می گشتیم در جاده ماشینی از روبه رو می آمد که راهنما گفت: ماشین ملامحمد عمر است. ماشین آن طرف جاده نگه داشت و کسی از آن پیاده شد، ما هم پیاده شدیم. راهنمای طالبانی مان به او توضیح داد که این دو نفر، خبرنگار ایرانی هستند و مهمان ما بوده اند.

او هم به فارسی خیلی بدی سوالاتی کرد. حدود پانزده دقیقه صحبت کرد و ما فقط صدای او را ضبط کردیم. بعدها وقتی دو خبرنگار از روزنامه آل پاییس کشور اسپانیا به تهران آمده بودند، اتفاقا به این دلیل که شنیده بودند که دو خبرنگار ایرانی مدعی اند که ملامحمد عمر را دیدند آن ها عکسی را با خودشان آورده بودند و به ما نشان دادند و این تصویر دقیقا همان آدمی بود که من و آقای برجی در مسیر بازگشت از قندهار او را دیدیم.

گفت وگویتان با فرمانده طالبان چه بود؟

** آن پانزده دقیقه بیشتر به خوش و بش گذشت. وی ابتدا از راهنما سوال کرد آیا به این دوستان ایرانی ما رسیده اید؟ آن ها جای خوب و غذای خوب داشته اند؟ بعد از ما سوال کرد که به شما بد نگذشته است؟ شما را آزار نداده اند و سوالاتی از این دست...

بعد هم گفت حکومت افغانستان در حال حاضر دست طلبه هاست (در افغانستان به کسی که علوم دینی می خواند طلبه می گویند)

اصلا فرصت سوال و جواب به ما داده نشد. چیزی که در آن لحظه برای ما جالب بود خود او بود به تعبیر ما فیلم بردارها دقایقی طول کشید که ما فوکوس کنیم که آیا این آدم واقعا ملامحمد عمر است یا نه؟

نکته عجیبش هم این بود که او خودش راننده بود یعنی وقتی ماشین ایستاد یک ماشین دو کابین خالی که هیچ محافظی در آن نبود و این آدم خودش پشت فرمان نشسته بود. راهنمای ما توضیح داد که این عادی است و او با خودش محافظ نمی برد

قبلا هم وقتی ما دنبال ملامحمد حسن والی قندهار (استاندار قندهار) می گشتیم که معاون ملا عمر و نفر دوم طالبان بود، در خیابان کسی را دیدیم که پاچه های شلوار افغانی اش را بالا کشیده بود پیاز و سیب زمینی خریده بود که ما با او حرف زدیم. از این جهت هم خیلی عجیب نبود ولی در وهله اول وقتی ما این آدم را دیدیم، حیرت کردیم که آیا واقعا این آدم ملامحمد عمر است که تنها پشت فرمان نشسته و از این مسیر خلوت دارد می رود.

او فارسی حرف می زد؟

** بله. ولی فارسی را خیلی بد صحبت می کرد. چون افغانی هایی که زبان مادریشان پشتو است و فارسی زبان دومشان محسوب می شود فارسی را خیلی بد حرف می زنند.

به لحاظ ظاهری رهبر طالبان چطور آدمی بود؟

** از حیث ظاهری آدم چهارشانه و چاقی بود. پای چپش و یک چشمش آسیب دیده بود که اتفاقا چشم چپش هم بود گویی که ترکش خورده بود. ریش بسیار انبوه و عمامه ای هم به سر داشت شبیه اغلب چهره هایی که از طالبان دیده ایم.


پنج شنبه 89 مرداد 21 , ساعت 12:12 عصر
چرا مسافر روزه‏اش باطل است و نمازش شکسته؟!

 

 چرا با وجود آثار مفید روزه، مسافران نمى‏توانند روزه بگیرند؟

به ویژه آن که فلسفه شکسته شدن نماز و بطلان روزه مسافر، تخفیف به حال اوست و در روایات از آن به هدیه الهى تعبیر شده است و در قرآن کریم، بعد از بیان این حکم مى‏فرماید: "اگر روزه بگیرند، براى آنان بهتر است."

روزه، ابعاد گوناگونى داشته، آثار مثبت فراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان دارد. تلطیف روح، تقویت اراده، کنترل غرایز و تقلیل آنها، تقویت روحیه ایثار و نوع‏دوستى از مهم‏ترین تأثیرات اخلاقى و تربیتى روزه است و علاوه بر آن که روزه براى بیمارى‏هاى جسمى و روانى، آثار بهداشتى و درمانى فراوانى دارد، با وجود این، این آثار مخصوصاً در بعد معنوى و قرب الى الله، زمانى تحقق مى‏یابد که این عبادت با شرایط آن صورت پذیرد که از جمله این شرایط، در سفر نبودن است.

این که چرا عبادت خداى متعال که راه سعادت بشر است، مشروط به شرایط خاصى شده است و یا با پیشرفت و فناورى وسایل حمل و نقل، آیا هنوز این شرایط معتبر است یا نه و نیز تفسیر آیات روزه، موضوع بحث ماست.

پرسش 1. فلسفه شکسته شدن نماز چیست و چرا عبادت خداوند مشروط به شرایطى است؟

نماز شکسته از احکام امتنانى و تسهیلى خداوند براى مسافران است؛ اما این که چرا براى عبادت خداوند، شرایطى مقرر شده است، توجه به نکات ذیل مفید است:

الف) تمام عبادات و شرایط آنها توقیفى و تعبدى است؛ یعنى، از سوى خداوند است و هیچ کس حق کاستى و افزودن به آن را ندارد؛ پس همه این شرایط، از سوى خداوند است.

ب) خداوند بهتر از هر کس مى‏داند که راه وصول و تقرب به او چیست و چگونه مى‏توان بهتر به او نزدیک شد و به سعادت و کمال رسید. بنابراین اگر او جزء و شرطى را قرار داده و یا چیزى را حذف کرده، بر اساس مصالحى است که بسیارى از آنها فراتر از توان درک عقل بشرى است و تنها خداوند بدان آگاه است.

ج) عبادات به عنوان وسیله‏اى براى نیل به کمال در نظر گرفته شده است؛ از این رو قرآن کریم مى‏فرماید: «یا أیها الذین آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرِینَ؛1 اى انسان‏هاى مؤمن! با استعانت از نماز و روزه به خدا نزدیک شوید.» در همه اعمال عبادى، قصد قربت شرط است. گرچه نیت امرى است قلبى، ولى وقتى همان نیت را با عبارات و الفاظ بیان مى‏کنیم، مى‏گوییم: "قربة الى الله"، یعنى این عبادت‏ها را به عنوان وسیله‏اى براى تقرب به پیشگاه حضرت حق ـ تبارک و تعالى ـ انجام مى‏دهیم.

پس این عبادات، زمانى نقش وسیله تقرب به خدا را ایفا مى‏کنند که با شرایط آن صورت گیرد. خداى متعال مى‏فرماید: نماز باید براى یاد من مى‏باشد (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِى2) و در عین حال تذکر مى‏دهد که «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکارى؛3 در حال مستى نزدیک نماز نشوید»؛ زیرا چنین نمازى غفلت‏زدا و نزدیک کننده بشر به خدا نیست و نمازگزار با چنین حالتى حضور قلب ندارد و نمى‏داند که چه مى‏کند. ازاین‏رو در ادامه همین آیه، در مقام تعلیل حکم مى‏فرماید: «حَتّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُون.» 4

علت بسیارى از نابسامانى‏ها در جوامع اسلامى، این است که عبادت‏هاى مسلمانان روح ندارد و در حقیقت نماز و روزه بسیارى از آنان روح ندارد، وگرنه «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ»5 در حالى که وجود بسیارى از مفاسد فردى و اجتماعى در جوامع اسلامى، غیرقابل انکار است (گرچه نسبت آن با آن چه که در جوامع غیرالهى و غیردینى است به مراتب بسیار کمتر است).

آیة‏الله مصباح یزدى در این زمینه مى‏نویسد:

«رکن مهم همه عبادات، نیت و قصد قربت است و این رکن، مخصوص به نماز نیست؛ بلکه هر عمل عبادى، باید "قربة الى الله" انجام شود و داعى بر انجام آن اطاعت خدا باشد؛ چون پرستش با دل انسان بستگى دارد و به عبارت دیگر، عبادت از افعال و عناوین قصدى است. چنان که هرگونه خم شدنى علامت تعظیم نیست؛ زیرا ممکن است به قصد مسخره کردن باشد، عبادت هم صرف حرکات و سکنات یا اذکار و اوراد نیست؛ بلکه باید به خاطر اطاعت امر خدا باشد؛ پس نمازى که براى تمرین و یاد گرفتن خوانده مى‏شود، یا براى ریا و خودنمایى یا از روى نفاق و ترس از مسلمانان یا جلب توجه ایشان، عبادت حقیقى نیست ... .»6

شاید این پرسش مطرح شود که چرا خداى متعال، تقرب به خودش را با صرف اقدام بندگان به یک عمل عبادى با هر شکل و قالب و شرایطى که انجام شود، قرار نداده است؛ بلکه این تقرب با شرایط خاص حاصل مى‏شود؟ پاسخ آن ـ همان طور که آیة‏الله مصباح یزدى نوشته‏اند ـ این است:

«حکمت این که خداى متعال خواسته است مردم از راه اسباب عادى به مقاصدشان برسند، این است که در راه تحصیل اسباب، هزاران وسیله آزمایش و تکامل اختیارى براى انسان‏ها پیش مى‏آید که هرگز در گوشه مسجد و معبد حاصل نمى‏شود؛ چنان که بارها گفته شد، غرض از آفریده شدن انسان در این جهان مادى، همان است که با اختیار و انتخاب خود راه کمال را بپیماید و اساسا کمال حقیقى انسان، همان است که از راه اختیار حاصل مى‏شود و انتخاب و اختیار، میدان عمل آزاد و راه‏هاى متعدد و وسایل گوناگون آزمایش لازم دارد و هر قدر زمینه آزمایش بیشتر باشد، امکان تکامل انسانى بیشتر خواهد بود. این است که خداى متعال به انسان امر فرموده به کار و کوشش و تلاش و فعالیت بپردازد تا در زمینه‏هاى مختلف، آزمایش خود را بدهد، و کمال اختیارى خویش را به دست آورد (لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً)7 وگرنه خداوند عاجز نبود که روزى هر بنده‏اى را به وسیله مائده آسمانى نازل کند ...»؛8 یعنى، کمال ما در گرو رفتارهاى اختیارى ماست و اختیارى بودن رفتار، متوقف بر این است که گزینه‏هاى مختلف باشد که یکى از آنها صحیح یا بهترین باشد و همین که یکى صحیح یا بهترین است، به این معناست که شرط خاصى براى قبولى یا کمال آن عبادت گذاشته‏ایم.9

پرسش2. گرچه خداى متعال بر اساس آیات 183 و 184 سوره بقره، مى‏فرماید: «بر مسافر و مریض واجب نیست، ماه رمضان را روزه بگیرند، بلکه ایام دیگرى را روزه بگیرند؛ ولى در ادامه همان آیات مى‏فرماید: "روزه گرفتن بهتر است"؛ بنابراین، روزه بر انسان مسافر واجب نیست؛ نه این که حرام باشد. حال حرام بودن روزه در سفر با آیه شریفه "وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ" چگونه قابل جمع است؟

قبل از هر جوابى توجه به آیات روزه براى فهمیدن حکم الهى ـ آن گونه که منظور خداى متعال بوده ـ بسیار سودمند است.

تمام عبادات و شرایط آنها توقیفى و تعبدى است؛ یعنى، از سوى خداوند است و هیچ کس حق کاستى و افزودن به آن را ندارد؛ پس همه این شرایط، از سوى خداوند است
آیات روزه مسافر

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ أَیّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْکِینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِى أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَرِیضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللّهَ عَلى ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ10 ؛ اى کسانى که ایمان آورده‏اید! روزه بر شما نوشته شد؛ همان گونه که بر کسانى که قبل از شما بودند، نوشته شد تا پرهیزگار شوید. چند روز معدودى را [باید روزه بدارید] و کسانى از شما که بیمار یا مسافر باشند، روزهاى دیگرى را [به جاى آن روز بگیرند] و بر کسانى که قدرتِ انجام آن را ندارند (همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیرزنان) لازم است کفاره بدهند؛ مسکینى را اطعام کنند و کسى که کار خیر را پذیرا شود، براى او بهتر است و روزه داشتن براى شما بهتر است؛ اگر بدانید. ماه رمضان است که قرآن براى راهنمایى مردم و نشانه‏هاى هدایت و فرق میان حق و باطل در آن نازل شده، پس آن کس که در ماه رمضان در حضر باشد (مسافر نباشد)، روزه بدارد و آن کس که بیمار یا در سفر باشد، روزهاى دیگرى را به جاى آن روزه بگیرد. خداوند راحتى شما را مى‏خواهد؛ نه زحمت شما را. هدف این است که این روزها را تکمیل کنید و خدا را بر این که شما را هدایت کرده، به عظمت یاد کنید. باشد که از این نعمت بزرگ سپاس‏گزار گردید.»

 پاسخ اول

الف) در این آیات شریفه، دو بار از روزه مریض و مسافر سخن به میان آمده است و در هر دو بار، خداوند متعال فرموده است: "آنان روزهاى دیگرى را به جاى آن، روزه بگیرند." از این صراحت و تکرار دو مرتبه، استفاده مى‏شود که در این دو مورد، نباید روزه گرفت.

ب) معناى جمله "روزه گرفتن بهتر است"، چنین مى‏شود: اگر انسان از مسافرت کردن صرف نظر کرده و با میل و رغبت (تطوّع) روزه بگیرد، کار خوبى انجام داده و روزه گرفتن برایش بهتر است. از این رو، فقها فتوا داده‏اند که مسافرت در ماه رمضان ـ گرچه حرام نیست ـ مکروه است؛ یعنى، باعث مى‏شود که انسان از فیض الهى روزه محروم بماند.

ج) همچنین نسبت به جمله "عَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ" باید گفت مى‏دانیم که یکى از شرایط ثبوت تکالیف الهى وسع (قدرت داشتن) مکلف است و اگر کسى بر انجام دادن تکلیفى وسع (قدرت) نداشته باشد، تکلیف از او ساقط است؛ اما اگر قدرت کمى داشته باشد که تکلیف را بتواند با سختى و مشقت فراوان انجام دهد، از آن، تعبیر به داشتن "طاقت" مى‏شود؛ مانند روزه گرفتن اشخاص پیر و یا کسانى که بیمارى عطش دارند که در این صورت، اصل تکلیف ساقط نیست؛ بلکه خداوند براى این دسته نیز تخفیف قائل شده و اجازه فرموده است که آنان نیز افطار کنند؛ ولى به جاى روزه هر روز، فدیه بدهند؛ یعنى، ده سیر طعام به فقیر بدهند و اگر دو برابر آن را بدهند، براى آنها بهتر است و در صورت تحمل مشقت، روزه داشتن برایشان بهتر است.

 پاسخ دوم


معناى "وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ"، چنین مى‏شود: آن روزه‏اى که خداوند متعال بر شما واجب کرده و شما را بدان اختصاص داده است [و آن را در حال سفر و مرض از شما برداشته است]، آن روزه به خیرو صلاح شماست؛ اگر بدانید و به عبارت، دیگر جمله "روزه گرفتن براى شما بهتر است"، به اصل دستور روزه بر مى‏گردد؛ نه به مواردى که استثنا شده است.

پاسخ سوم


آن چه این استفاده که "روزه گرفتن در سفر بهتر است" را خدشه‏دار مى‏کند، فتواى برخى از علماى اهل سنت مبنى بر این است که افطار کردن در سفر بهتر از روزه گرفتن است؛ یعنى، این مسئله حتى در میان علماى اهل سنت هم مورد اتفاق نیست که روزه در سفر بهتر است.11

پاسخ چهارم


علماى اهل سنت با استفاده از روایاتى که در اختیارشان هست، بالاتفاق به جواز افطار در سفر (با شرایطش) فتوا داده‏اند و اختلاف آنان فقط در این است که آیا افطار و عدم افطار مساوى است یا افطار در سفر افضل و برتر است و یا این که روزه گرفتن در سفر افضل و برتر است. برخى بر افضلیت افطار و گروهى بر افضلیت عدم افطار فتوا داده‏اند.12 از طرف دیگر تمامى فقهاى شیعه ـ با استفاده از روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام ـ بالاتفاق13 فتوا داده‏اند که روزه در سفر (با شرایطش) حرام است و افطار عزیمت است؛ نه رخصت؛ یعنى، باید حتما افطار کنند؛ نه این که مى‏توانند افطار کنند و یا روزه بگیرند. در این جا اگر مسلمانى بخواهد روش مطمئنى را در مقام عمل در پیش بگیرد، چه باید بکند؟ آیا غیر از این است که باید در سفر (با شرایطش) روزه نگیرد و افطار نماید؟ هیچ عالمى نیست که روزه در سفر را با آن شرایط خاص، واجب بداند؛ ولى از این طرف، عده‏اى از علماى مسلمان آن را حرام و عده‏اى افطار را بهتر مى‏دانند.
خداوند بهتر از هر کس مى‏داند که راه وصول و تقرب به او چیست و چگونه مى‏توان بهتر به او نزدیک شد و به سعادت و کمال رسید. بنابراین اگر او جزء و شرطى را قرار داده و یا چیزى را حذف کرده، بر اساس مصالحى است که بسیارى از آنها فراتر از توان درک عقل بشرى است و تنها خداوند بدان آگاه است
پرسش3. این که اسلام دستور داده که مسافر نماز چهار رکعتى‏اش را دو رکعتى بخواند و روزه‏اش را افطار نماید، مربوط به زمانى است که سفرها طولانى و با مشقت بوده است؛ اما در این زمان با توسعه فناورى و پیدایش وسایل پیشرفته و سفرهاى راحت، این دستور چرا اجرا مى‏گردد؟

اگر واقعا علت تامه قصر (شکسته) خواندنِ نمازهاى چهاررکعتى و نگرفتن روزه در سفر، همان باشد که در سؤال آمده است، باید چنین باشد؛ ولى با یک بررسى اجمالى روشن مى‏شود که چنین چیزى صحیح نیست؛ زیرا اگر این حرف صحیح باشد، باید تمامى سفرهاى با مشقت و طولانى، مشمول چنین حکمى باشند و حال آن که به طور مثال در سفر معصیت ـ هر چند هم با مشقت و طولانى باشد ـ باید نماز تمام خوانده و روزه گرفته شود.

همچنین باید هر چه سفر طولانى‏تر و با مشقت‏تر باشد، تخفیف بیشتر باشد و حال آن که مشاهده مى‏شود کسى که شغلش مسافرت است و دائما سفر مى‏کند، باید نمازش را تمام بخواند و روزه‏اش را نیز بگیرد.

خلاصه این که یکى از حکمت‏هاى این حکم، تخفیف است و این تخفیف یک هدیه الهى است که شامل برخى از مسافران مى‏شودو لزوما و در تمام موارد، ربطى به طولانى بودن ومشقت داشتن سفر ندارد و معمولاً سفر خسته کننده و ملال آور است.

پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏وآله مى‏فرماید: "ان الله تعالى وضع عن المسافر الصوم و شطر الصلاة؛14 خداوند متعال، روزه و مقدارى از نماز را از مسافر برداشته است" و همین تعبیر وضع، یعنى، بارى را از دوش این افراد برداشت و چون این حکم امتنانى است و یکى از حکمت‏هاى تخفیف است و علت تامه (اصلى) قصر نماز و بطلان روزه تخفیف نیست و از این جهت، در مواردى که به هر دلیلى خستگى یا مشقت نباشد، این حکم منتفى نمى‏شود.

امام صادق علیه‏السلام از پدران خود و آنان از رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏وآله نقل کرده‏اند که: "انّ الله اهدى الىَّ و الى امتى هدیة لم یهدها الى احد من الامم کرامة من الله لنا، قالوا و ماذاک یا رسول الله" قال: الافطار فى السفر و التقصیر فى الصلاة. فمن لم یفعل ذلک، فقد رد على الله عزوجل هدیته؛15 خداوند متعال هدیه‏اى به من و امتم کرامت فرموده که به امت‏هاى گذشته نداده است. عرض کردند: آن هدیه چیست؟ فرمود: اجازه افطار روزه و نصف شدن نماز [نمازهاى چهار رکعتى] در مسافرت؛ پس هر کسى چنین نکند، هدیه خداوند را رد کرده است?.

حضرت على علیه‏السلام مى‏فرماید: "من قصر الصلاة فى السفر و افطر، فقد قبل تخفیف الله عزّوجل و کملت صلاتُهُ؛16 هر کس نماز را در مسافرت شکسته بخواند و روزه‏اش را افطار کند، تخفیف [و هدیه] خداوند را پذیرفته و نمازش کامل است."

براى این که به این پرسش بهتر پاسخ دهیم، توجه شما را به چند نکته جلب مى‏کنیم:

1. گرچه این روزها، وسایل نقلیه و ابزار مسافرت با گذشته فرق کرده است، ولى در عین حال، هم اکنون نیز مسافرت داراى محذورات زیادى است. شما اگر به تجربه خودتان مراجعه کنید، ملاحظه خواهید کرد که اصولاً در سفر ـ به ویژه در میان راه ـ آن آرامش لازم وجود ندارد؛ به ویژه آن که در سفر با وسایل سریع، دغدغه‏ها بسیار زیاد و فرصت اندک است. بنابراین، با توجه به مشکلات زیاد و عدم آرامش، دستور قصر نماز مسافر صادر شده است.

2. خستگى ناشى از طى مسافت ـ که طبعا با وسایل نقلیه در روزگاران گذشته دشوارتر بود ـ یکى از حکمت‏هاى مهم قصر نماز است و نه آن که علت تامه (اصلى) باشد. نه در روایتى و نه به هیچ دلیل عقلى ما دسترسى پیدا نکردیم که دلیل قصر، منحصراً همین امر بوده است تا اشکال مذکور وارد باشد.

3. روایاتى که بیان‏گر قصر نماز مسافر است، بر دو دسته است:

الف) ملاک قصر را "مانیة فراسخ" (هشت فرسخ) رفت و برگشت مى‏داند.

ب) ملاک قصر نماز مسافر را "مسیرة یوم" (مسیر یک روز) مى‏داند.

مشهور فقیهان ـ بلکه اجماع فقها ـ به روایات "ثمانیة فراسخ" تمسک کرده‏اند و روایات "مسیرة یوم" را حمل نموده‏اند بر این که در زمان‏هاى قدیم، یک روز مسافرت، با هشت فرسخ مساوى بوده است و نظر به این که "مسیرة یوم" یک روز مسافرت با "ثمانیة فراسخ" منطبق بوده است؛ در احادیث معصومان، گاهى ملاک شکسته شدن نماز با عنوان 8 فرسخ بیان شده است و گاهى با عنوان یک روز مسافرت.

به عبارت دیگر، "مسیرة یوم" عنوان مشیر است نه عنوان وصفى.

4. مسافر به کسى مى‏گویند که از وطن خویش خارج شده است و خروج از وطن، اصل و اساس در مسافرت است؛ یعنى، اگر کسى از وطن خویش خارج نشود، دیگر مسافر نیست. زمان معرِّف و نشانه مسافرت است؛ نه اصل مسافرت و به همین جهت در عرف، مسافر به کسى مى‏گویند که از منزل خارج شده، قصد هشت فرسخ را دارد.

 

جمع بندى

نظر به این که از منظر مشهور فقیهان، موضوع قصر نماز، "مسیرة یوم" نیست؛ بلکه "ثمانیة فراسخ" (8 فرسخ) است، دیگر شبهه این که مسافرت در گذشته با اسب و شتر بوده و امروزه ممکن است با هواپیما باشد و کمتر از یک ساعت طول بکشد و حکم مسافر شرعى را ندارد، وارد نیست؛ زیرا این اشکال در صورتى وارد است که موضوع قصر نماز "مسیرة یوم" (یک روز کامل) باشد و نه هشت فرسخ؛ در حالى که از روایات استفاده مى‏شود که موضوع قصر نماز هشت فرسخ است و نه "مسیرة یوم". بنابراین، حکم نماز شکسته ـ که در فقه مطرح شده است ـ براى زمان حال و آینده نیز، مانند گذشته صادق است. 


پنج شنبه 89 مرداد 21 , ساعت 12:10 عصر
شرحی بر دعاى افتتاح از بیان ایت الله مهدوی کنی

 

 سید بن طاووس در کتاب «ألاقبال بالأعمال الحسنه» به سند خویش این دعا را از کتاب دعاى ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمرى رضى‏اللّه عنه نقل کرده است.

سّیدبن‌طاووس در کتاب "الاقبال بالاعمال الحسنه" به سند خویش این دعا را از کتاب دعای ابوجعفر محمد بن ‌عثمان‌بن‌سعید عمری رضی‌الله عنه نقل کرده، که در شبهای ماه رمضان خوانده می‌شود.

سیدبن طاووس مى‏گوید: «من از آن کتاب دعاهاى فراوانى را نسخه‏بردارى کردم و از جمله آنها همین دعاى افتتاح است که در شبهاى ماه رمضان خوانده مى‏شود.1 نگارنده مى‏گوید گرچه این دعا بر حسب ظاهر از امام معصوم(ع) نقل نشده است لکن با توجه به این که ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عَمْرى از نُوّاب خاص2 حضرت بقیّه‏اللّه روحى له‏الفداء بوده و به خواندن این دعا مداومت داشته و نیز با توجه به مضامین عالیه دعا و اعتماد مرحوم سید بن طاووس، مى‏توان اطمینان پیدا کرد که این دعا از ناحیه مبارکه امام عصر(عج) و یا از سایر معصومین(علیهم السلام) به دست ایشان رسیده باشد . والله العالم.

 نام دعا

دعاى افتتاح در شبهاى ماه مبارک رمضان قرائت مى‏شود و این دعا داراى مضامین عالیه از حمد و ثنای الهى و راز و نیاز عارفانه و صلوات و درود بر معصومین(علیهم السلام) و در پایان، دعا براى ظهور باهرالنور حضرت مهدى ارواحنا له‏الفداء و تشکیل حکومت کریمه آن امام همام است و ترجمه و شرح آن با زبان ساده براى عموم مؤمنان مفید است تا در هنگام قرائت به مفاهیم آن توجه داشته باشند و با حضور قلب با خدا راز و نیاز کنند و با عرفان و شناخت بیشتر و با صفا و اخلاص در پیشگاه ربوبى عرض حاجت نمایند .

ضمنا باید دانست هر چند خداوند سبحان اذن داده است که ما همه چیز را از کوچک و بزرگ از او بخواهیم ولى شایسته است که مطالب و هدفهاى عالى را در اولویت قرار داده و حاجتهاى کوچک و ناچیز را در مرتبه دوم از او درخواست کنیم که در پیشگاه شخص بزرگ از کوچک و خُرد آغاز کردن زیبنده نیست .

 بخشهای مختلف دعا

دعای افتتاح از سه بخش کلی تشکیل می‌گردد که نخستین بخش آن حمد و ثنای الهی می‌باشد، بسیاری از معارف دینی به زبان حمد و ثنا و تسبیح و راز و نیاز و سوز و گداز بیان می‌شود. در این بخش واژه‌های حمد، مدح، ثنا و تسبیح بیش از نوزده بار تکرار می‌شود. و در واقع این بخش چگونگی راز و نیاز با خدا را در زبان دعا به ما آموزش می‌دهد .

بخش دوم دعا: صلوات بر محمد و آل و محمد با اوصاف ویژه .

بخش سوم: به مساله انتظار فرج و شکایت از غیبت حضرت ولی عصر عجل الله و زیادی دشمنان و کمی دوستان و آرزوی دولت کریمه و آمادگی برای جانفشانی و خدمت در آن دولت می‌پردازد و در آخر با دعای نصرت و عزت برای مسلمانان به پایان می‌رسد .

این دعا، «افتتاح» است. زیرا، این دعا با حمد و ثناى الهى اینگونه آغاز مى‏شود: «اللهم انى افتتح الثناء بحمدک ... . بار خدایا من ثناى تو را با حمدت آغاز مى‏کنم .

اِنّی اَفْتَتِحُ الثَّناءَ بِحَمْدِکَ َ اَللّـهُمّ

خدایا من ستایش را بوسیله حمد تو مى گشایم

نام دعا از همین فراز اول گرفته شده افتتاح یعنی گشودن، باز کردن. چه چیز را قرار است آغاز کنیم؟ ثنا را. ثنا یعنی ستایش. ثنا را با چه آغاز خواهیم کرد؟ با حمد خداوند. حمد یعنی چه؟ یعنی ستایش! اما ستایش خاص. حمد یعنی ستایش کسی که کاری را از روی اختیار انجام داده اما مدح از حمد عام تر است. شما زیبایی گل را مدح می کنید اما حمد نمی کنید زیرا گل در این زیبایی از خود اختیاری ندارد .

ما که آفریده‌ی خداوندیم باید او را به نحوی ستایش کنیم که خود فرموده همچنان که در حدیث مورد اتفاق شیعه و سنى از رسول خدا (ص) رسیده که مى گفت : «لا احصى ثناء علیک ، انت کما اثنیت على نفسک» (پروردگارا من ثناء تو را نمى توانم بشمارم، و بگویم، تو آنطورى که بر خود ثنا کرده اى). امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: استر پدر من گم شد (استر: حیوانی که سوار آن می‌شوند), ایشان گفتند که اگر حق تعالى , آن حیوان گـم شـده را بـه مـن بـاز رسـانـد? او را آنطور سـتـایش می کنم که پسندیده‌ی مقام جلال او باشد. زمان کوتاهی نگذشت که استر را یافتند و با زین و لجام حاضر ساختند. امام سوار شدند و حاضران مـتـرصد بودند که ببینند ایشان خدا را چگونه ثنا می‌گوید؟ ایشان فقط فرمودند الحمدللّه و هیچ جمله‌ی دیگری نگفتند. یـکـ نفر از امام پرسید که : یابن رسول اللّه , شما شرط کرده بودید که بعد از یافتن حیوان گمشده? خداوند را ثنایى گویید که موجب رضاى او شود و لایق کبریاى او باشد و جـز به کلمه الحمدللّه? تکلم نفرمودید؟ فرمودند که با این کلمه طیبه? همه ثنا و ستایش ها را نثار بارگاه عزت وى کردم.

فصرت ادعوک آمنا و اسئلک مستأنسا لا خائفا ولاوَجِلاً مُدِلاًّ علیک فیما قصدت فیه الیک فان ابطأ عنى عَتَبْتُ بجهلى علیک و لعل الذى أبطأ عنى هو خیرلى لعلمک بعاقبة الامور ...

در این بخش از دعا مى‏گوییم: پروردگارا لطف و رحمت تو موجب شده که من با این همه گناه با آرامش خاطر تو را بخوانم و با احساس محبت و انس از تو حاجت بخواهم بى‏آنکه بیم و هراسى به خود راه دهم در حالى که مقصودم را عاشقانه و با ناز و کرشمه با تو در میان مى‏گذارم و اگر حاجتم دیر آید، از روى نادانى با عتاب و خطاب با تو چون و چرا مى‏کنم. با این که ممکن است دیر شدن اجابت به سود من باشد، زیرا سرانجام کارها را تو مى‏دانى و من از اسرار عالم آگاه نیستم و از آینده چیزى نمى‏دانم .

دعاى افتتاح در شبهاى ماه مبارک رمضان قرائت مى‏شود و این دعا داراى مضامین عالیه از حمد و ثنای الهى و راز و نیاز عارفانه و صلوات و درود بر معصومین(علیهم السلام) و در پایان، دعا براى ظهور باهرالنور حضرت مهدى ارواحنا له‏الفداء و تشکیل حکومت کریمه آن امام همام است و ترجمه و شرح آن با زبان ساده براى عموم مؤمنان مفید است تا در هنگام قرائت به مفاهیم آن توجه داشته باشند
هر چند لطف خداوند اقتضا دارد که ما هیچ گاه از درگاهش نومید نباشیم و همواره با امیدوارى عرض حاجت کنیم ولى باید

بدانیم که لطف او با حکمت و مصلحت همراه است و بسیارى از تقاضاها و حاجتهاى ما به صلاح ما نیست زیرا این عالم، عالم ماده و عالم تضاد و تزاحم است و چه بسیار چیزها که در محدوده تزاحم و تضاد نه به صلاح ما و نه به صلاح دیگران است و چه بسا در این محدوده امکان وجود ندارد البته خدا دعاى ما را بى‏پاسخ نمى‏گذارد و بى‏درنگ لبیک مى‏گوید و اگر خواسته ما را نمیدهد ولى براى ما پاداشى بزرگ مقدر مى‏فرماید و براى روز گرفتارى (روز قیامت) ما ذخیره مى‏کند .

نخست: خدا را خواندن و او را صدا زدن و اسماء صفاتش را به زبان آوردن. دوم: از او حاجت خواستن. در بعد نخست هیچ دعایى و هیچ ندایى بى پاسخ نمى‏ماند. اما بعد دوم دعا ممکن است گاهى به تأخیر بیفتد .

در این بخش از دعا مى‏توان به چند نکته اشاره کرد:

الف) ادب دعا: که مبادا لطف و عنایت الهى سبب شود که ما ادب دعا و ادب حضور را فراموش کرده و در برابر پروردگار خود را طلب‏کار بدانیم زیرا ما هیچگونه حقى بر خداوند نداریم که آن را مطالبه کنیم .

ب) آنکه دعاهاى ما بى پاسخ نمى‏ماند و وعده الهى به مقتضاى (اذا سئَلَکَ عِبادى عَنّى فإنّى قریبٌ أجیبُ دَعْوةَ الداعِ إذادَعانِ...» عملى خواهد شد .

ج) آنکه مبادا تأخیر در پاسخ سبب نومیدى شود چون بعضى از خواسته‏هاى ما به صلاح ما نیست و خدا صلاح ما را بهتر مى‏داند و آنرا به آینده موکول مى‏کند و این آینده ممکن است روز قیامت باشد چه بسا تقاضایى که در دنیا عملى نیست، زیرا دنیا دار تزاحم است و بندگان خدا گاهى چیزهاى متضاد مى‏خواهند که در محدوده این عالم و در جهان ماده قابل تحقق نیست و به قول شاعر :

هر که نقش خویشتن بیند در آب برزگر باران و گازر آفتاب

دو دشمن هر یک پیروزى خود و شکست حریف را مى‏خواهند و جمع پیروزى و شکست براى هر دو امکان ندارد پس خداوند دعاها را بر طبق حکمت و نظام احسن مستجاب مى‏فرماید و در صحنه تزاحم دعاى مؤمنان با پاداش نیک و دعاى کافران با پاداش متناسب به اجابت مى‏رسد و احیانا اگر براى کافران در ظاهرپیروزى دیده مى‏شود این پیروزى به خیر آنها نیست. و این گونه رخ دادها ممکن است در واقع براى مؤمنان آزمایش و براى کافران و املاء و استدراج باشد خداوند در قرآن مى‏فرماید :

والذین کذّبوا بآیاتنا سنستدرجهم من حیث لا یعلمون

آنانکه آیات ما را تکذیب کنند آنها را به تدریج نابود مى‏کنیم .

و نیز مى‏فرماید:

ولایَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلى لَهُم خیرٌ لانفسهم إنَّما نُملى لهم لِیَزدادوا إثْما و لَهُم عذاب مهین

کافران گمان نکنند که این مهلت چند روزه به سود آنها است ما آنها را مهلت مى‏دهیم تا به گناه خویش بیفزایند و گرفتار عذابى دردناک شوند .

در برابر اگر مؤمنان دچار درد و رنج مى‏شوند براى آن است که سره از ناسره (خالص از ناخالص) جدا شود و مؤمنان مخلص از پاداش بیشتر بهره گیرند .

پس دعا و درخواست مؤمنان هیچگاه بى پاسخ نمى‏ماند. در روایات اهل بیت علیهم‏السلام آمده است که مؤمنان در روز قیامت با پاداشهاى بزرگى روبرو مى‏شوند که خود نمى‏دانند پاداش کدام عمل آنها است به آنها گفته مى‏شود که این پاداش دعاهایى است که در دنیا به اجابت نرسید و خدا آنرا براى روز نیاز و تنگدستى شما ذخیره کرده بود که اینک به شما اعطا مى‏شود چنانکه در حدیثى از امام صادق (علیه‌‌لسلام) آمده است:

إنَّ المؤمنَ لَیَدْعُو اللّهَ عَزَّوَجلَّ فى حاجته فیقول الله عزوجل أخِّرُوا إجابته شوقا الى صوته و دُعائه فاذا کان یَومَ القیامة قال الله عزوجل: عبدى دَعَوْتَنى فأخَّرْتُ إجابَتَک و ثَوابَکَ کذا و کذا و دَعَوْتَنى فى کذا و کذا فَأخَّرت إجابَتَک و ثَوابَکَ کذا و کذا، قال: فَیَتَمَنَّى المُؤمنُ انه لم یُسْتَجَبْ له دعوة فى الدنیا مما یرى مِنْ حُسْنِ الثواب

براستى مؤمن خداى عزوجل را درباره حاجت خود مى‏خواند و خدا دستور مى‏دهد اجابت او را به تأخیر اندازید بخاطر شوقى که به آواز او دارم آنگاه که روز قیامت شود خدا مى‏فرماید اى بنده من تو مرا خواندى (دعا کردى) و من اجابتت را به تأخیر انداختم اینک ثواب و پاداش توچنین و چنان است، و باز در باره فلان چیز و فلان چیز مرا خواندى و من اجابتت را به تأخیر انداختم و پاداش تو چنین و چنان است آنگاه مؤمن آرزو مى‏کند کاش هیچ دعایى از او در دنیا اجابت نشده بود بخاطر ثواب و پاداش نیکى که مى‏بیند.

لطف و رحمت تو موجب شده که من با این همه گناه با آرامش خاطر تو را بخوانم و با احساس محبت و انس از تو حاجت بخواهم بى‏آنکه بیم و هراسى به خود راه دهم در حالى که مقصودم را عاشقانه و با ناز و کرشمه با تو در میان مى‏گذارم و اگر حاجتم دیر آید، از روى نادانى با عتاب و خطاب با تو چون و چرا مى‏کنم. با این که ممکن است دیر شدن اجابت به سود من باشد، زیرا سرانجام کارها را تو مى‏دانى و من از اسرار عالم آگاه نیستم و از آینده چیزى نمى‏دانم
پس هیچگاه از دعا خسته نشوید و همواره خدا را بخوانید که لطف پروردگار مرهون دعاهاى شما است چنانکه مى‏فرماید: قل ما یعبأبکم ربى لولا دعاؤکم؛ بگو اگر دعاهاى شما نباشد پروردگار من به شما عنایتى نمى‏کند.

دعا نشانه بندگى و وسیله عروج بنده به سوى خدا است. با دعا و راز و نیاز ونماز انسان به معراج مى‏رود و به خدا نزدیک مى‏شود و سرّ نماز و حقیقت آن دعا است که صلوة در اصل به معنى دعا و دعا مغز عبادت است نماز وسیله تقرب هر انسانِ پرهیزکار به خدا است .

فلم ارمولىً کریما اصبر على عبدلئیم منک على یا رب، انک تدعونى فاولى عنک و تتجبب الىّ فاتبغض الیک و تودّد الى فلا اقبل منک کان لى التطول علیک فلم یمنعک ذلک من الرحمة لى و الاحسان الىّ والتفضّل علىّ بجودک و کرمک فارحم عبدک الجاهل وجد علیه بفضل احسانک انک جواد کریم.

خدایا! من هیچ مولاى کریمى را شکیباتر از تو نسبت به بنده لئیم و بخیلى مانند خود ندیده‏ام. پروردگارا! تو مرا مى‏خوانى و من از تو روى مى‏گردانم. تو به من محبت مى‏کنى و من دشمنى، تو نسبت به من اظهار دوستى و مودت مى‏کنى و من پذیرا نیستم گویا که من بر تو منتى و حقى دارم ولى تمام این برخوردهاى ناشایست من، تو را از رحمت و نیکى و تفضل نسبت به من باز نمى‏دارد. خدایا! رفتار من از روى نادانى است پس بر بنده نادانت مگیر و او را مشمول رحمتت قرار داده و با فضل و احسان و کرمت با او رفتار کن که تو جواد و کریمى.

و بعد در ادامه می فرماید:

الحمدلله مالک الملک مجرى الفلک مسخّرالریاح فالق الاصباح دیان الدین رب العالمین

در این بخش از دعا مى‏گوییم سپاس خداى را که مُلک جهان از آن او و نظام عالم با تدبیر و اراده او سامان مى‏یابد. کشتى‏ها در دریاها به اراده او در جریان است و بادها با تسخیر وى در نوسان است. اوست که سینه افق را شکافته و روشنایى بامداد را از آن بیرون مى‏آورد(و تاریکى شب را به روشنى روز تبدیل مى‏کند) خدایى که قانونگذار و آغازگر دین و شریعت است. نظام تکوین و تشریع از سوى او و قانون دین و شریعت از جانب او تنظیم و تدوین مى‏شود زیرا او رب‏العالمین و پروردگار جهانیان است.

این بخش از دعا در ارتباط با ربوبیت آفریدگار است از این رو با صفت رب العالمین پایان مى‏یابد .

 تلخیص از کتاب شرح دعای افتتاح آیت الله مهدوی کنی


چهارشنبه 89 مرداد 20 , ساعت 9:1 عصر
اعتراض سفارت انگلیس به «یک مشت خرفت» خواندن انگلیسی ها از سوی رحیمی

 

سفارت انگلستان در تهران روز چهارشنبه در بیانیه‌ای به «ادبیات» معاون اول آقای احمدی‌نژاد درباره مردم بریتانیا شدیدا اعتراض کرد.

سایت رادیو آمریکایی فردا نوشت: محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهور ایران، روز دوشنبه در اظهاراتی «توهین‌آمیز» مردم بریتانیا و مسئولانش را «یک مشت خرفت» خواند.

 آقای رحیمی که در سومین روز از اجلاس روسای آموزش و پرورش کشور شرکت کرده بود به دولت بریتانیا به‌شدت تاخت و گفت: «نه آدم‌هایش آدم و نه مسئولانش مسئول هستند.»

معاون اول رئیس جمهور همچنین دیوید کامرون، نخست وزیر تازه بریتانیا، را «احمق‌تر» از گوردون براون، نخست وزیر پیشین این کشور، خواند.

سفارت انگلستان در تهران در واکنش به این اظهارات گفته‌های آقای رحیمی را «پوچ و نامعقول» خوانده و به او تذکر داده است که «این گونه اظهارات برای یک مقام عالی‌رتبه سیاسی نامناسب» است و در بیانیه اش ‌آمده است:‌ «اظهاراتی مشابه درباره مردم ایران... می‌توانست واکنش خشمگینانه مردم ایران را در داخل و خارج برانگیزد که البته بی‌تردید حق با مردم ایران بود.»


چهارشنبه 89 مرداد 20 , ساعت 9:0 عصر
رقابت برای یافتن همسر عمر مردان را کوتاه می‌کند

در موقعیت‌های خاص، رقابت برای یافتن همسر می‌تواند عمر مردان را کوتاه کند.

محققان آمریکایی متوجه شدند در کشورهایی که تعداد مردان بیش از زنان هستند، مردان به طور متوسط 3 ماه کم‌تر از کشورهایی که توازن جنسیتی در آن برقرار است عمر می‌کنند.
التبه در مطالعات قبلی رابطه بین نسبت جمعیت جنسی و طول عمر در حیوانات بررسی شده بود، اما این اولین بار است که این تحقیقات روی انسان‌ها صورت می‌گیرد.
پروفسور نیکولاس کرستاکیس استاد پزشکی و جامعه شناسی در مدرسه پزشکی هاروارد و استاد جامعه شناسی در دانشکده علوم هاروارد در این باره گفت: شاید در نگاه اول 3 ماه افزایش یا کاهش در طول عمر چندان قابل توجه نباشد. اما این مدت می‌تواند با اثر مصرف روزانه آسپرین یا ورزش کردن مقایسه شود.
یک مرد 65 ساله به طور متوسط 15.4 سال عمر می‌کند و همین مدت 3 ماه نیز می‌تواند بخش مهمی از زندگی یک فرد را تشکیل دهد.
برای انجام این تحقیقات، دانشمندان زندگی افرادی را که از مدارس ویسکانسین در سال 1957 فارغ‌التحصیل شده بودند بررسی کردند. محققان نسبت جمعیتی دختران و پسران را در هر کلاس محاسبه کرده و طول عمر هر کدام از فار‌غ‌التحصیلان را در محاسبات خود وارد کردند.
با انجام این تحقیقات، دانشمندان متوجه شدند در دوره‌هایی که تعداد پسران از تعداد دختران بیش‌تر بوده است، طول عمر مردان کاهش پیدا می‌کند.
البته هنوز دانشمندان به دلیل اصلی این رویداد پی نبرده‌اند، اما آن‌ها معتقدند رقابت برای یافت همسر و برخی فاکتورهای اجتماعی و بیولوژیکی در این میان تاثیر گذار هستند. تلاش برای یافت همسر رویداد استرس‌زایی است و استرس هم یکی از عوامل شناخته شده در بروز بیماری‌های مختلف در انسان است.
ام.اس.ان ، 10 آگوست


چهارشنبه 89 مرداد 20 , ساعت 8:59 عصر

 

 فهرست های گنجینه اهدایی رهبر معظم انقلاب در قالب 14 جلد به صورت موضوعی توسط کارشناسان در دست تهیه است که تاکنون تعداد 6 جلد آن منتشر شده است.

گنجینه‌ کم نظیری از نسخه‌های خطی شامل 1595 نسخه قرآن و کتاب خطی از سوی رهبرمعظم انقلاب در سه ماهه اول سال جاری به کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی اهدا شده است.  

به گزارش سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی، رئیس این سازمان با بیان این مطلب گفت: در مجموعه‌ اهدایی معظم له تعداد هفت نسخه قرآن و تعداد 1588 نسخه کتاب خطی وجود دارد.

محمدهادی زاهدی خاطرنشان کرد: در میان آثار اهدایی کتاب‌های ارزشمندی در موضوعات مختلف نظیر طب، حکمت، ریاضی، نجوم، ادبیات، تاریخ، فقه، اخبار و حدیث وجود دارد.

وی با اشاره به این‌که این مجموعه در اسرع وقت ‌شناسایی، ثبت و در اختیار محققان و نسخه‌شناسان قرار خواهد گرفت افزود: در این گنجینه نفایس بی‌شماری مانند شرح مفتاح العلوم از قطب‌الدین تألیف 827 هجری قمری، قواعد الاحکام کتابت 946 هجری قمری، عروس عرفان از قاضی محمود، کتابت 1116 هجری قمری حاشیه التلویح، تاریخ کتابت قرار دارد.

همچنین‌ کلیات اشعار فدا، دیوان انوری، تاریخ کتاب قرن دوازدهم هجری قمری، مصباح و اشعار فارسی با آرایه‌های هنری وجود دارد که علاوه بر آن‌که از نظر علمی و تاریخ نفیس است، از نظر هنر کتاب‌آرایی، کاغذسازی و جلدسازی نیز دارای اهمیت فراوان است.

زاهدی تصریح کرد: فهرستهای گنجینه اهدایی رهبر معظم انقلاب در قالب 14 جلد به صورت موضوعی توسط کارشناسان و فهرست‌نگاران سازمان در دست تهیه است که تاکنون تعداد 6 جلد آن منتشر شده است.

کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی به واسطه انتساب آن به بارگاه ملایک پاسبان رضوی کانون توجه مسلمانان جهان بوده که بر همین اساس مجموعه‌های خطی ارزشمندی توسط واقفان و اهداکنندگان بزرگی در طی زمان وقف روضه منوره حضرت رضا (ع) شده است که رهبر معظم انقلاب با اهدای بیش از 11 هزار نسخه بزرگترین واقف کتب خطی در طول تاریخ آستان قدس رضوی است.


چهارشنبه 89 مرداد 20 , ساعت 8:58 عصر

 

بعضی ها می‌گویند: بهشت آنجاست که ازاری نباشد / کسی را با کسی کاری نباشد. اما روی این تی شرت یک جور بهشت و جهنم دیگر را هم تصویر کرده‌اند!

بهشت

بهشت جایی است که ماموران پلیس‌ بریتانیایی باشند، آشپزها ایتالیایی، مکانیک‌ها آلمانی، عشاق فرانسوی و تمام هماهنگی‌ها هم با سوئیسی‌ها باشد.

جهنم جایی است که ماموران پلیس آلمانی باشند، آشپزها بریتانیایی، مکانیک‌ها فرانسوی، عشاق سویسی و تمام هماهنگی‌ها هم با ایتالیایی‌ها باشد!


چهارشنبه 89 مرداد 20 , ساعت 8:57 عصر

 

 شنبه 9 مردادماه 89 (31 جولای 2010) در سالن گیبسون آمفی تئاتر شهر لس آنجلس، از بهروز وثوقی بازیگر مشهور سینمای پیش از انقلاب ایران تجلیل شد.

 نکته قابل توجه در این مراسم، حضور هنرمندان سینمای ایران بود.
عکس حضور تهمینه میلانی روی فرش قرمز این مراسم منتشر شده‌است ولی اخبار تایید نشده‌ نیز از حضور محمد متوسلانی، بهمن قبادی، محسن مخملباف، پرویز پرستوئی و مازیار پرتو در این مراسم حکایت می‌کند.

میلانی


<   <<   11   12   13      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ