اما همیشه در ذهن خود با این مساله روبرو می شویم که واقعا کیفیت گریستن حضرت چگونه بوده است ؟ چرا که بارها شاهد آن بوده ایم برخی طوری این گریستن را وصف می کنند که گویی حضرت صدیقه طاهره (س) همواره در حال گریه و زاری بوده و از هرگونه مسئولیتی خود را فارغ می دانسته است . البته بدیهی است که حضرت در حد معتدل بر فقدان پیامبر خدا (ص) گریسته باشند و این اندوه آسمانی در تضاد با ارزش صبر و بردباری نخواهد بود ولیکن مثلا در برخی روایات به این نکته برمی خوریم که : « فاطمه به اندازه ای بر مرگ رسول خدا می گریست که مردم مدینه از او آزرده خاطر شدند و به او گفتند که گریه های تو ما را بسیار آزرده است .
از این روی فاطمه در روزهای بعد به قبرستان مدینه می رفت و در آن جا هر چه می خواست گریه می کرد و آنگاه به منزل بازمی گشت . » ( ر. ک : عوالم الزهراء/ ص446 ) . البته این روایت مستند نیست ( ر.ک : فاطمه زهراء/ آیت الله فضل الله) اما باید توجه داشت این دست روایات اساسا با نگاه ما به جایگاه حضرت زهراء (س) ، آیات قرآن و روایات متقن در تضاد آشکار است . اولا حضرت زهراء (س) یک مومنه واقعی است که از همه چیزش در راه اسلام و دین خدا گذشته و از این جهت است که پیامبر اکرم (ص) در مقام ایشان می فرماید « ام ابیها » یعنی مادر پدرش .
اگر چنین است که یقینا چنین است فاطمه که تمام وجودش شعار ارزش های اسلامی است نباید در برابر قضاء و قدر الهی تا این حد بی تابی کند که مردم مدینه از او ناراحت شوند . هرچند که فاطمه زهراء(س) شخصی همچون پیامبر اکرم (ص) را از دست داده است اما هیچ گاه ارزش اخلاقی صبر از بین نمی رود . چرا که صبر و بردباری از اصول اساسی اخلاق اسلامی است . خداوند در قرآن می فرماید : « فاصبر کما صبر اولوالعزم من الرسل »(احقاف/35) « صبور باش آن گونه که پیش از تو پیامبران اولوالعزم نیز صبور بودند . » یا در جای دیگری آمده است : « والله یحب الصابرین» (آل عمران/146) « خداوند بردباران را دوست دارد » . البته گریستن در اسلام مجاز است همان طور که پیامبر (ص) بر فرزندش ابراهیم مویه کرد یا یعقوب (ع) بر یوسف (ع) گریست .
اما نباید گریه تبدیل به جزع و بی تابی شود که یقینا این کار از دیدگاه اسلام مشروعیت ندارد و در بعضی مجالس سوگواری تصویری از حضرت صدیقه طاهره (س) می سازند که اساسا بردباری ، الغیاذ بالله ، در ایشان وجود نداشته است . واین در حالی است که از امیرامومنین (ع) نقل شده است روزی یکی از یارانشان در حال گریستن بر فرزند خویش بود و ایشان فرمودند : « ان صبرت جری علیک القدر و انت ماجور و ان جزعت جری علیک القدر و انت مازور » ( بحار الانوار/ ج 79) « سرنوشت که خداوند آن را رقم زده است بهر حال بر تو جاری خواهد شد . لیکن اگر بردبار باشی پاداش نصیبت خواهد شد و اگر بی تابی کنی گنهکار خواهی بود . » ثانیا طبق روایات محکم فاطمه زهراء (س) بیشتر وقت خود را صرف دفاع از امیر المومنین (ع) کرده اند .
خطبه ی مشهور فدک را می توان تماما دفاع ایشان از قلمرو ولایت علی ابن ابیطالب (ع) قلمداد کرد . ( ر.ک : شرح خطبه فدک / آیت الله منتظری ) البته برخی ادعا کرده اند که گریه های حضرت زهراء (س) برای نشان دادن مظلومیت امیرالمومنین (ع) و حقی بود که از ایشان غصب شد . اما آیا صرف گریه کردن می توانست یادآور از بین رفتن حق علی ابن ابطالب (ع) باشد ؟ خیر . چون فضای مدینه آن روزگار با روزگار حضرت سجاد (ع) متفاوت است و حضرت زهراء به عنوان سرور زنان عالم و دختر پیامبر می توانند با مردم سخن بگویند و چنین هم کردند و خطبه فدک یکی از آنهاست .
آری می توان گریه امام سجاد (ع) را بر مظلومیت حضرت سید الشهداء برای این غرض دانست . چون ایشان هنگامی می گریستند که سخن از ظلمی در حق پدرشان یا یاران پدرشان به میان می آمد و بهانه ای ایجاد می شد برای اظهار ظلم بنی امیه علیه اهل بیت (ع) . ولی آن طور که در برخی روایات غیر صحیح وارد شده است و عده ای در مجالس سوگواری می گویند اصلا گویی حضرت زهراء (س) کاری جز گریستن بر پیامبر خدا (ص) نداشته اند ! باید توجه داشت که حضرت زهراء (س) یقینا اشکشان یک اشک الهی است تا آنکه یک اشک شخصی باشد . ایشان در رحلت پدرشان رحلت آخرین پیامبر خدا را می دیدند نه صرفا یک پدر را . و ازاین روست که می فرمایند : « یا ابتاه انقطع عنا خبر السماء » ( بحارالانوار/ ج 43) « ای پدر بعد از تو اخبار آسمان از گرفته شد »
مقاله زیر به قلم محمدرضا زائری در هفته نامه پنجره منتشر شده است.
اینگونه آثار علاوهبر جلب توجه مسلمانان و شیعیان، برای غیرمسلمانان و غیرپیروان اهل بیت نیز بسیار مفید و تأثیرگذار بوده است. (1) ماگر از آثار منتشر شده توسط مستشرقین منصف و صادق بگذریم، بسیاری از این نمونه ها را در نوشته ها و سروده های مسیحیانشرقی - خصوصا اندیشمندان و نویسندگان و شاعران لبنانی - می یابیم.
پس از دوره بیداری فکری و عصر نهضت در منطقه خاورمیانه، حرکت های گسترده فکری و فرهنگی از سوی مسیحیان عرب صورت گرفت. سالهای پایانی قرن نوزدهم و سالهای آغازین قرن بیستم اوج درخشش و شکوه اینگونه آثار است. بسیاری از این آثار به شکل مستقیم درباره اسلام و ارزش های اسلامی و قرآنکریم و شخصیت رسول گرامی اسلام و اهلبیت او علیهمالسلام نگاشته شده است. از کسانی چون جرجی زیدان که تاریخ تمدناسلامی او مشهور است گرفته تا کسانی چون امین ریحانی و جبران خلیل جبران و میخاییل نُعیمه و امین نخله و... هرکدام بهنوعی نسبت به این موضوع اثر یا آثاری از خود به جای گذاشتهاند.
بدین ترتیب، علیرغم همه نغمه های مخالف اسلام و عملکردهای نادرست مدعیان این دین آسمانی و بزرگ، بهمرور جریانی در میان اندیشمندان و اهل فکر و روشنفکران مسیحی وجود داشته که ارادت و احترام خود را به پیامبر اسلام و اهل بیت ابراز کنند. گاه برخی نمونه ها از این آثار چنان شوقانگیز و شورآفرین است که تألیف آنها توسط غیر شیعه باورکردنی نیست.
گرچه فراوانند روشنفکران و نویسندگان و حتی کشیش های برجسته مسیحی که هر سال در مجالس عاشورایی شرکت می کنند و به ایراد سخن می پردازند، ولی اگر بخواهیم مشهورترین ها و فعالترین ها را یاد کنیم، از نویسندگان و شاعران مسیحی لبنانی که درباره اسلام و قرآن و رسولا... صلواتا... علیه و اهل بیت آثاری دارند و هنوز هم در قید حیات هستند، بدین افراد می توان اشاره کرد ( باید توجه داشت که طبیعتا سطح هنری و کیفیت آثار و شرایط فکری و شهرت همه این افراد یکسان نیست):
ادموند رزق: وزیر و نماینده سابق مجلس که سالها در مجالس حسینی روز عاشورا سخنرانی کرده است و کتابی به نام «اسلامیات» دارد. وی سالها قبل از انقلاب به ایران سفر داشته و نشان فرهنگی ایران را دریافت کرده است.
رشاد سلامه: فرزند بولس سلامه شاعر معروف غدیر و جانشین سابق دبیر کل حزب کتائب، پیش از این نماینده لبنان در سازمان فائو بوده و سالهاست در مجالس دینی شیعیان سخنرانی می کند.
جوزف هاشم: وزیر سابق و از چهره های مهم حزب کتائب که رادیو صوت لبنان را برای این حزب راهاندازی کرد. وی که به پیشینه شیعی و سیادت خاندان خود افتخار می کند، چندین قصیده حماسی درباره امیرمؤمنان و امام حسین و حضرت زینب علیهمالسلام دارد که آنها را در قالب کتاب علویات منتشر کرده. او سالها نیز استاد ادبیات عرب بوده است.
جرج جرداق: شاعر و ادیب برجسته و صاحب مجموعه پنج جلدی « امام علی، صدای عدالت انسانی» مشهورترین کتاب نوشته شده درباره امام علی علیهالسلام. وی همچنین کتاب دیگری با نام «روائع نهجالبلاغه» دارد.
جرج زکی حاج: شاعر و نقاش و نویسنده، استاد دانشگاه لبنان که قصیده خود درباره امام حسین علیهالسلام را در قالب کتاب کوچکی به چاپ رسانده است.
ریمون قسیس: استاد ادبیات و شاعر مقیم زحله که کتابی با نام « علی امام فقیه و حکیم» دارد.
جرج شکور: شاعر و استاد ادبیات عرب که علاوه بر کتاب های متعدد به تصحیح آثار و دیوان های متعددی اقدام کرده. وی وصی ادبی سعید عقل شاعر بزرگ لبنان است. او تاکنون یک کتاب بهنام حماسه امام علی و یک کتاب بهنام حماسه امام حسین منتشر ساخته و اخیرا قصیده طولانی زندگی پیامبر اکرم را به پایان برده است.
جوزف حرب: استاد دانشگاه و شاعر معروف که در شعر معاصر عربی جایگاه ویژه ای دارد. وی سالها پیش منظومه ای بسیار زیبا با عنوان «بکائیه رأسالحسین» سروده است.
ویکتور کک: از اساتید قدیمی دانشگاه و نویسنده و محقق توانمندی که به عشق ایران و زبان فارسی مشهور است. او حدود 50 سال پیش از دانشگاه تهران در مقطع دکتری فارغالتحصیل شده و از آن زمان به تألیف آثار مربوط به ایران و ادبیات عرفانی فارسی مشغول است. وی چند قصیده درباره امیرمؤمنان و امام رضا علیهماالسلام دارد.
میشل کعدی: استاد دانشگاه و نویسنده که پایاننامه دکتری خود را سالها پیش در واتیکان به زبان فرانسه درباره امیرمؤمنان نوشت و بعدها خلاصه ای از آن را به صورت مستقل به زبان عربی منتشر کرد.
جورج طربیه: استاد دانشگاه و فعال فرهنگی که علاوهبر آثار قابل توجه در حمایت از فلسطین، دو قصیده خواندنی درباره امام حسین و کربلا منتشر کرده است.
شاید بتوان گفت اینگونه آثار که از زاویه دید یک مسیحی و در فضایی متفاوت از قرآن و بعثت و غدیر و کربلا سخن گفته اند، هم از نظر ادبی به دلیل ویژگی ها و خصایصشان یک گونه ادبی مستقل به شمار می آیند و قابل بررسی و تحلیل و مطالعه هستند، و هم از نظر دینی یک گواهی و اقرار زنده بر فضایل و حقایق جاودان اسلام و تشیع محسوب می شوند و ارزش عرضه و معرفی جدی دارند.
تکریم و تجلیل هوشمندانه و حساب شده از این افراد به شکل های گوناگون (معرفی در نشریات و صدا و سیما، ساخت فیلم مستند، مصاحبه، ترجمه آثار، خرید کتابهایشان، سخنرانی و شرکت در همایشها، دیدار مهمانان ایرانی لبنان با آنها و...) علاوهبر این که ادای شکر واجب از سوی پیروان اهل بیت است، موجب تشویق و تشجیع آنان و دیگران و باعث رشد و توسعه این گونه فعالیت ها و ایجادانگیزه برای روشنفکران و هنرمندان مسیحی است و با توجه به نقش و جایگاه فرهنگی اجتماعی لبنان در میان کشورهای عربی و ارتباط این افراد با بدنه جامعه مسیحی و تأثیرگذاری آنان در جامعه مسیحی حتی به شکل مستقیم در روابط سیاسی و جایگاه جمهوری اسلامی و روابط خارجی نظام نیز مؤثر است.
در سالهای گذشته، خوشبختانه فعالیت های ارزنده ای توسط رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در لبنان انجام شده و به نظر می رسد اهتمام بیشتر به این حوزه می تواند حتی در مخاطب مسیحی داخل ایران هم تأثیر بهسزایی داشته باشد. یکی از پیشنهادهایی که هنوز عملی نشده نامگذاری کوچه افشین در خیابان استاد نجاتاللهی قبل از کلیسای مرکزی ارامنه (هم سفارت لبنان و هم بنیاد نهجالبلاغه در این کوچه قرار دارند) به نام استاد جرج جرداق بوده است که تا مراحلی هم پیش رفته و نیازمند اقدام جدی و سریع شورای شهر تهران قبل از فوت ایشان است.
در عین حال تکریم و تجلیل از درگذشتگان نیز بیشک دارای همین تأثیر و اهمیت هست. بزرگداشت چهره های برجسته ای از جمله بولس سلامه، سلیمان کتانی، نصری سلهب، خلیل فرحات و... علاوهبر ادای دین به آنان که در فضای مسیحی نام حق را بزرگ داشته و به مصداق «ذکر علی عباده» به عبادت مشغول بوده اند باعث می شود خانواده و بازماندگان آنها دریابند که قدم گذاشتن در این راه پیش از آن که در آخرت با پاداش الهی روبهرو شود، در همین دنیا مورد تقدیر قرار خواهد گرفت.
سالها پیش در هنگام اکران یک فیلم دینی طی یادداشتی در روزنامه جام جم پیشنهاد کرده بودم کسانی که همواره از کمکاری نهادهای مسئول در زمینه آثار دینی شکایت دارند و به تولیدات نامطلوب و غیر مناسب انتقاد می کنند، یکبار به جای دعا و نفرین برخیزند و بلیت سینما بخرند و با حمایت عملی و عینی خود نشان دهند کار دینی مخاطب دارد و بدین ترتیب کارگردان و فیلمبردار و نویسنده و نقاش و شاعر و ناشر و روزنامهنگار و... را تشویق کنند تا برای این بازار و این مخاطب کار کند. زیرا « اگر امروز از چنین حرکتهایی استقبال شود، فردا در تولید محصولات جدید اثر خواهد گذاشت» (2)
یک نویسنده یا شاعر مسیحی وقتی از معجزه قرآنکریم سخن می گوید (3) یا مشهورترین کتاب در مدح و ستایش امیرمؤمنان را تألیف می کند (4) یا در سوگ سیدالشهداء مقتل می سراید (5) یا از انتظار امام زمان علیهالسلام می گوید (6) به اندازه کافی فداکاری کرده و گاه در محیط فرهنگی و اجتماعی خود دچار آزردگی ها و مشکلاتی می شود. اگر ما در مقابل برای حمایت مادی و معنوی این جریان نکوشیم و کاری نکنیم چگونه می توان انتظار داشت این مسیر ادامه یابد و استمرار داشته باشد.
دکتر معن حیدر، استاد شیعی دانشگاه بوئنوس آیرس، در حاشیه تجلیل از آنتوان بارا نویسنده کتاب امام حسین در فکر مسیحی (7) می گوید: «ما برای این متفکرین آزاداندیش چه کردهایم؟ چگونه موضعگیری های آزادانه آنها را قدر دانستهایم ؟ به چه شکلی غیر از تحسین و تعجب از آثارشان آنها را تشویق و دلگرم ساختهایم؟ کمترین کار چه برای اشخاص و چه برای مؤسسات و نهادهای دینی، خرید چند نسخه از آثار آنهاست برای توزیع و اهداء «تا بدین ترتیب بر شمارگان چاپ این آثار افزوده شود و کار رونق بیشتر گیرد و به چشم آید و به دست دیگران برسد» یا تماس مستقیم با ایمیل یا تلفن یا آدرس پستی آنها و قطعا این کار از نظر روحیه دادن و برقراری ارتباط بسیار مؤثر است.
اینگونه حمایت ها و تقدیرها از چنین نویسندگان و شاعرانی بیش از آن که تصور می کنیم، تأثیر و اهمیت دارد و علاوهبر آن که به مصداق «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» ادای وظیفه سپاسگزاری است، بدون تردید در ایجاد فضای مناسبتر برای اینگونه آثار و تشویق دیگر شاعران و نویسندگان مسیحی نقش دارد و هر یک از ما را در سطح و جایگاه خاص خود در تولید و عرضه آثار جدید در این زمینه سهیم می سازد.
(1) دانشمند برجسته شیعی مغرب ادریس هانی صاحب کتاب مشهور «در مکتب امام حسین شیعه شدم» می گوید: «کتابی که در آغاز این تحول در من بسیار تأثیرگذار بود و مرا دگرگون ساخت، اثر نویسنده مسیحی لبنان «نصری سلهب» بود.» متأسفانه اینگونه آثار کمتر به فارسی و دیگر زبان ها ترجمه شدهاند.
(2) کتاب حکایت بیرونی، محمدرضا زائری، انتشارات جام جم، تهران، 1383
(3) امین نخله نویسنده و شاعر برجسته لبنانی علاوه بر این بارها در آثار متعدد خود به صورت مستقل یا در ضمن کارهای دیگر از اسلام و قرآن کریم و حضرت امیر علیهالسلام سخن گفته است.
(4) کتاب «امام علی صدای عدالت انسانی» اثر جرج جرداق، همچنان مشهورترین کتاب در مورد شخصیت و تاریخ امیر مؤمنان در سطح جهان بهشمار می آید.
(5) بولس سلامه، شاعر معروف غدیر، تمامی ماجرای کربلا را به شکل تفصیلی روایت کرده و مقتل سالار شهیدان را به شکلی بسیار سوزناک و اثرگذار سروده است.
(6) سلیمان کتانی نُه جلد کتاب در مورد پیامبر اکرم و اهل بیت (تا امام کاظم علیهالسلام) تألیف کرد و همچنین پیش از مرگ کتابی درباره شخصیت امام خمینی نوشت.
(7) این نویسنده سوری مقیم کویت با این کتاب دچار مشکلات فراوان شد، اما همچنان بر مواضع شگفت و حیرتانگیز خود در تجلیل و تکریم اهل بیت رسول خدا پای می فشارد.
مسئول تحقیقات سیره حضرت زهرا (س) در دانشنامه اهلبیت (ع) گفت: آیات بسیاری در ارتباط با مقام و منزلت حضرت نازل شده و براساس منابع اهل سنت، مصداق عبارات قرآنی «مشکوة»، «لیلة»، «نساءنا» و «ابرار» حضرت زهراست.
حجتالاسلام امیرحسین ملکپور، از محققان دانشنامه اهلبیت (ع) در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه فارس با اشاره نقلهای مختلف تاریخی در مورد تاریخ ولادت حضرت حضرت زهرا (س) گفت: بیشتر منابع، تاریخ ولادت سرور زنان جهان را بیستم جمادیالثانی سال پنجم بعثت عنوان کردهاند. برخی منابع اهل سنت نیز این تاریخ را 20 جمادیالثانی سال دوم بعثت بیان کردهاند. البته عدهای نیز معتقدند حضرت زهرا (س) 5 سال پیش از بعثت متولد شده است که این موضوع قابل قبول نیست.
* خلقت حضرت زهرا (س) خلقتی نورانی است
حجتالاسلام ملکپور با اشاره به اینکه حضرت زهرا (س) پیش از خلقت جسمانی، دارای خلقتی نورانی بوده است، اظهار داشت: درک این نکته مشکل است و برای فهم آن باید به روایات مراجعه کرد. احادیثی در کتابهای «معانیالاخبار» «کمالالدین» شیخ صدوق موجود است که این مطلب را شرح میدهد.
این کارشناس علوم روایی با اشاره به حدیث «خلقالله نور فاطمة قبل أن یخلق الارض والسماء» گفت: برای عدهای این سؤال مطرح میشود که انسان پس از آفرینش زمین خلق شده است. بنابراین چطور ممکن است که فاطمه (س) پیش از خلقت زمین خلق شده باشد؟ امام صادق (ع) به این سؤال پاسخ دادهاند و جدّه خود را «حوریه انسانی» معرفی کردهاند، چرا خداوند حضرت زهرا (س) را از نور خود آفریده است.
وی افزود: در ادامه این روایت آمده است که از امام در خصوص جایگاه حضرت زهرا (س) در آن زمان سؤال میشود و پاسخ شنیدند: «در زیر گنبدی در عرش» و غذای آن حضرت نیز ذکر خدای سبحان معرفی میشود. بنابراین مشخص است که این خلقت، خلقتی از جنس نور است. در روایات است که پیامبر در شب معراج از میوهای بهشتی (سیب یا خرما یا بِه) تناول کرد و خداوند آن مأکولات را در صلب پیامبر به نطفهای مقدس تبدیل کرد.
این پژوهشگر علوم دینی با اشاره به ویژگی تَببر بودن هر سه میوه مذکور ادامه داد: جالب اینکه امامان معصوم (ع) نیز هنگام تب به مادرشان متوسل میشدند و حتی دعایی در مفاتیحالجنان نیز برای برطرف کردن تب از لسان حضرت زهرا (س) بیان شده است. حتی دلیل نامگذاری حضرت فاطمه (س) را نیز چنین مطرح میکنند که شیعیان ایشان از آتش جهنم بریده شدهاند، چنانچه در روایت میخوانیم «... لانّها فطمت هی وشیعتها عن النار».
* آیات «تطهیر»، «مباهله» و «قدر» بیانگر مقام و منزلت حضرت زهرا (س) است
حجتالاسلام ملکپور در ادامه این گفتوگو به بیان شأن نزول برخی آیات در خصوص حضرت زهرا (س) در روایات منابع اهل تسنن پرداخت.
وی با اشاره به آیه تطهیر (...إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا) گفت: در حدیث 3206 سنن ترمذی آمده است وقتی این آیه نازل شد پیامبر (ص) شش ماه متوالی به در خانه حضرت زهرا (س) مراجعه و این آیه را تلاوت میکرد.
همچنین در حدیث 2424 صحیح مسلم نیز آمده است؛ حضرت پیامبر (ص) به خانه زهرا (س) میرفت، پارچه پشمینه به دور خود و اهل خانه میپیچید و این آیه را تلاوت میکرد. ماجراهای مشابهی نیز در کتابهای فضائلالصحابة و معجمالکبیر نقل شده است.
این حدیثپژوه معاصر از آیه 61 سوره آلعمران (...فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ...) به عنوان مدرک دیگری برای اثبات حقانیت حضرت زهرا (س) نام برد و گفت: در جلد چهارم، حدیث شماره 32 صحیح مسلم از زبان «سعد بن أبی وقّاص» آمده است که وقتی آیه مباهله نازل شد، پیامبر (ص)، علی، زهرا و حسنین علیهمالسلام را صدا کرد تا با آنها در محل موعود حاضر شود. این حدیث در کتاب سنن ترمذی، جلد 5، حدیث شماره 3724 نیز آمده است.
حجتالاسلام ملکپور با اشاره به آیات 7 تا 9 سوره مبارکه انسان و ماجرای نذر حضرت علی (ع) و فاطمه (س) و روزهداری آنها و بخشش افطار به فقیر، یتیم و اسیر گفت: این روایت در جلد چهارم، صفحه 169 تفسیر کشاف آمده است. یکی دیگر از آیاتی که شأن نزول آن را مرتبط حضرت زهرا (س) میدانند، آیه 18 سوره مطففین (کَلَّا إِنَّ کِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِی عِلِّیِّینَ) است. در جلد دوم صفحه 405 شواهد التنزیل آمده است که ابنعباس، مصادیق «ابرار» در این آیه را جویا میشود و پیامبر (ص) اهلبیت (ع) را معرفی میکند.
پژوهشگر مؤسسه دارالحدیث، آیه 9 سوره حشر (وَالَّذِینَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) را نیز یکی دیگر از این آیات عنوان کرد و گفت: در شواهدالتنزیل و مجمعالبیان آمده است که ابنعباس از پیامبر در خصوص «یؤثرون» سؤال کرد که یا رسولالله! این جماعت کیستند که خدای تعالی محبت آنها را بر ما واجب گردانیده است؟ و فرمود: علی و فاطمه و حسن و حسین (ع).
حجتالاسلام ملکپور با اشاره به آیه 35 سوره نور (اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ...) گفت: «مشکوة» چراغدانی است که از قسمتهای مختلف چراغ محافظت میکند. روایات مختلف مراد از «مشکوة» را حضرت زهرا (س) دانستهاند، چرا که از وظایف ایشان حفظ اعضای چراغ یعنی پیامبر (ص) امیرالمؤمنین و حسنین (ع) بود. شبههای نیز مطرح میکنند که در جریان آتشزدن خانه امیرالمؤمنین (ع) چرا با وجود حضور علی (ع) در خانه، حضرت زهرا (س) پشت درآمد؟ یکی از دلایل این حضور، «مشکوة بودن» حضرت زهرا (س) است که برای حفظ یکی از اعضای چراغ اقدام کرده، چنانچه پیش از آن نیز در ماجرای جنگ احد و مجروح شدن پیامبر (ص) از ایشان نگهداری و مراقبت کرده بود.
این کارشناس علوم دینی در خصوص دلیل دوم پاسخ به شبهه مذکور گفت: خود حضرت زهرا (س) در یکی از روایات میفرماید: آمدم پشت در تا مهاجمان خجلتزده شوند و به حرمت دختر رسول خدا (ص)، از تصمیم خود بازگردند. البته دلیل دیگری هم برای حضور حضرت زهرا (س) عنوان شده که همانا اهمیت ولایت و دفاع از ولی عصر است.
این پژوهشگر حدیثی با اشاره به آیات «إنّا انزلناه فی لیلة المبارکة» و «إنّا انزلناه فی لیلة القدر» گفت: در تفسیر فرات کوفی، «لیلة» را «فاطمه» معرفی کردهاند، بدین معنا که خداوند قرآن را در شأن وجودی حضرت زهرا (س) نازل کرده است. این حدیث در جلد اول ، صفحه 478 کتاب کافی نیز موجود است.
حجتالاسلام در پایان با اشاره به سوره مبارکه کوثر گفت: در شرح نهجالبلاغه «ابنابیالحدید» شأن نزول این سوره مرتبط با حضرت زهرا (س) عنوان شده است.
مرکز خبرحوزه، آیتالله جوادی آملی در درس اخلاق خود گفت: قرآن کریم در آیات مختلفی تصریح کرده که غذای برخی چرک و لجن است و تاکید کرده که کسی که با قلم و زبان خود آبروی مردم را میریزد و به این و آن نیش میزند، بوتههای تیغی را میخورد که با حرفهایش کاشته است.
این مفسر قرآن کریم افزود: انسان بعد از مرگ یک جامه و غذا دارد، اگر خدمت به مردم کند و مشکلاتشان را حل کند جامهاش پرنیان و نرم بوده و اگر سعی در آبروریزی و نیش زدن داشته باشد، غذایش بوتههای تیغ است.
وی ادامه داد: اینکه بعضی از افراد نمیتوانند از لحظات تنهایی خود به درستی بهره برده و احساس خستگی میکنند، به خاطر این است که ارتباط خوبی با پروردگار خویش ندارند و یکی از مشخصات افراد مفلس است.
این استاد حوزه تصریح کرد: یک محقق همواره از تنهایی لذت برده و با دوستان خود که همان کتاب، قلم و فکر او است، مانوس میشود، زمانی که در جمعی قرار میگیرد خود را تنها میبیند چون از دوستان حقیقیاش دور مانده است.
جوادی آملی اضافه کرد: کسی که به خداوند توکل کند مشکلاتش حل میشود، چراکه خداوند وکیلی است که از همه وکلا عادلتر، تواناتر و بخشندهتر بوده به همه اسرار پشت پرده آگاه است و درون قلوب را میبیند.
وی تاکید کرد: هر کس خداوند را داشته باشد، دیگر مشکلی در زندگی ندارد چراکه خداوند عالم به تمام هستی است.
این استاد حوزه تصریح کرد: کسانی که با خدا انس دارند اگر باران مصیبت بر سرشان ببارد، پناهگاهی جز خدا را نمیجویند و در هر حال به خدا پناه میبرند.
وی گناه را بدبو توصیف کرد و بیان داشت: گناه، بدبو است و استغفار انسان را معطر میکند.
وی در پایان با اشاره به برخی از صفات افراد وارسته و عالم ابراز داشت: بستن کمربند ایمنی قلب، که نگذارد هر چیزی وارد قلب شده یا از آن خارج شود، کار هر کسی نیست و صاحبدل کسی است که قلب را از هجوم شیطانی ایمن نگه دارد.
همانطور که میدانید دایره این نامها دورترین موجودات نسبت به خدای تعالی (یعنی شیطان رانده و لعنت شده) تا مقربترین و نزدیکترین بندگان او را که همان اسماء حسنای پروردگار باشند، دربر گرفته است.
درباره وجود با عظمت امام غایب (ع)، هرچند به نام ایشان به شکل لفظی تصریح نشده است، اما آیات مختلفی از کلامالله مجید، حول امامت و ولایت (به طور کلی) و نیز حول منجی موعود بشریت و قیام ایشان، تفسیر و تأویل شده است که از میان آنها بعضی با صراحت بیشتری در این باره سخن گفته است.
مطابق روایات اهل بیت (ع)، تاکنون بیش از 140 آیه از آیات نورانی قرآن، بنا به نقل تشیع و تسنن، به وجود شریف امام زمان (عج) تأویل شده است، که از آن جمله، علامه مجلسی بیش از 70 آیه کریمه را با استناد به روایات درباره ظهور آخرین حجت حیّ پروردگار، نقل کرده است.
همچنین علمای دیگری نظیر علامه بحرانی، سید صادق شیرازی، علیاکبر مهدیپور، خادمی شیرازی و ... در آثار ارزشمندی مانند تفسیرالبرهان و المحجة فی ما نزل فی القائم الحجة (که توسط سید مهدی حائری قزوینی با عنوان سیمای حضرت مهدی (ع) در قرآن، به فارسی برگردانده شده است)؛ المهدی فی القرآن (که با عنوان موعود قرآن به فارسی ترجمه شده است)، سیمای امام زمان(ع) در قرآن و ... به بررسی این آیات اقدام کردهاند.
این آیات را میتوان به چند دسته تقسیمبندی کرد، دستهای از آیاتی که به وجود امام مهدی (ع) تأویل شده است، به وصف آن بزرگوار و بیان جایگاه تکوینی و تشریعیشان در عالم هستی اشاره دارند، مانند اینکه امام مهدی(ع)، «غیب» عالم است که ایمان به آن، شرط ورود در حلقه اهل ایمان است.
از جمله اوصاف دیگری که در آیات قرآن، در خصوص معرفی امام عصر(ع) آمده است، عبارتند از آب گوارا، رفیق نیکو، حق، غیب مورد انتظار خداوند که مؤمنان نیز به انتظار برای اوامر شدهاند، قرآن عظیم، ولی کسی که مظلومانه شهید شد، صراط السّویّ (راه میانه)، کسی که خود و یارانش أولی بأس شدید (دارای قوت رزمآوری) باشند، نور خداوند که هرکه را بخواهد به وسیله آن هدایت میکند و نور پروردگار که زمین را به وسیله آن نورانی خواهد کرد، انسان مضطرّی که هنگامیکه دعا نماید مستجاب شود، ستاره پنهان شده (الخنّس)، برخی از آسمان، تجلیبخش روز، مطلع فجر (سپیده پگاه)، دارای دین قیمه (استوار)، باطلکننده باطل، فتح و نصرت پروردگار، آیت و نشانه خداوند، کسی که یارانش را بندگان شایسته پروردگار تشکیل میدهند، آنکه به سبقت گرفتن برای پیروی و اطاعتش امر شده است و ...
بخش دیگری از آیات موعود در قرآن، به حتمی بودن ظهور امام (ع) و قطعی بودن انتقام از ظالمان و ستمپیشگان و استقرار حاکمیت صالحان و شایستگان بر عرصه گیتی اختصاص دارد.
هرچند، بیان تفصیلی و دلالات آنها بر طبق روایات نقل شده، مجال مبسوطی را طلب میکند و از حوصله این نوشتار، خارج است، اما مناسب است که برای نمونه به چند آیه معروف از این دسته عنایت داشته باشیم.
در آیه شریفه وعد الله الذّین آمنوا منکم وعملوا الصّالحات لیستخلفنهّم فی الأرض کما استخلف الّذین من قبلهم ولیمکّننّ لهم دینهم الذّی ارتضی لهم و لیبدلنهّم من بعد خوفهم أمناً یعبدونی لایشرکون بی شیئاً (1)
(خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند، وعده فرموده که در زمین خلافت دهد، چنانکه امم صالح، پیامبران گذشته را جانشین پیشینیان خود ساخت و دین پسندیده آنان را بر همه جا مسط و نافذ گرداند، و بر همه مؤمنان پس از ترس و هراس از دشمنان، ایمنی حاصل عطا فرماید که مرا عبادت کرده، هیچ به من شرک نورزند)
امام صادق (ع) فرمودند: [بخش نخست آیه] درباره علی بن ابیطالب و امامان از فرزندان ایشان نازل گشته است و منظور از [بخش پایانی آیه] ظهور قائم (ع) است. (2)
سومین بخش از آیات موعود در قرآن، آیاتی هستند که طی آنها، خداوند متعال به بیان شرایط دشوار روز میعاد و قیام موعود برای منکران و کسانیکه تا آن هنگام ایمان نیاوردهاند، پرداخته است و اهل کفر را انذاری شدید داده است.
از جمله، با این تعابیر و الفاظ، لحظات آن روز وصف شده است؛
روز خدا: خداوند متعال میفرماید: «پس آنان را به روزهای خدا یادآور باش» (3)
امام باقر (ع) فرمود: «ایامالله سه تا هستند: روزی که حضرت قائم (ع) بهپا خیزد، روز رجعت و روز قیامت» (4)
روزهنگام معین شده: خداوند به شیطان میفرماید: «البته تو از مهلت شدگانی، تا روز وقت معین شده.» (5)
اسحاق بن عمار میگوید: از امام صادق (ع) درباره گفته ابلیس پرسیدم، که آن چه روزی خواهد بود؟ حضرت فرمودند: «وقت معلوم، روز قیام قائم آل محمد(ع) است، هرگاه خداوند او را برانگیزد، در مسجد کوفه که ابلیس میآید در حالی که بر زانوهایش راه میرود و میگوید: ای وای از این روزگار، آنگاه از پیشانیش گرفته شده، گردنش زده میشود. آن هنگام، روز وقت معلوم است.» (6)
---------------
پینوشتها:
---------------
1) سوره نور/ آیه 55.
2) بحرانی، المحجة؛ ترجمه مهدی حائری قزوینی، ص 39 به نقل از: نعمانی، الغیبة، ص 126.
3) سوره ابراهیم / آیه 5
4) شیخ صدوق، خصال، ص 108
5) سوره حجر (15)، آیه 36 و 37و 38
6( راوندی، دلائل الإمامة، ص 240
جمعیت نه چندان کمی از مردم جهان مبتلا به انواع بیماری های پوستی می باشند ، هرساله تعدادی از حاجیان وزائرین بیت الله الحرام ،که بااین بیماری دست وپنجه نرم می کنند،دربه جای آوردن اعمال حج تمتع ویا عمره مفرده درایام احرام ،با محدودیت هایی روبرو می شوند.
برهمین اساس، پایگاه اطلاع رسانی،تخصصی لبیک (وابسته به اداره کل امورفرهنگی سازمان صداوسیما) با طرح این فرضیه ، نظر وراه حل مراجع عظام تقلید را در این باره جویا شده که مزید اطلاع در ذیل از نظرتان می گذرد:
محضر مبارک مرجع عالی قدر؛ باسلام
احتراما به استحضار می رساند : برفرض سئوال؛ شخصی به بیماری پوستی مبتلاست وبه منظور اداء فریضه ی حج تمتع ویا عمره مفرده عازم سرزمین وحی می شود ومی بایست در وقت مقرر محرم( ضم به میم) شود اگر لباس احرام را بپوشد بیماری پوستی او در دستان و پاهای او نمایان می شود وبه لحاظ اجتماعی و نگاه ترحم و سئوال برانگیز مردم او را با سختی وخجالت و...روبرو می کند . آیا برفرض سئوال او می تواند پوشش مکملی را جهت استتار بیماری اش در کنار لباس احرام استفاده نماید یا خیر؟ خواهشمند است ؛ به طور مبسوط پاسخ خود را مرحمت فرمایید. بااحترام ....... خبرنگارسایت لبیک
1-حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مدظله العالی:
اگر دوخته نباشد، اشکال ندارد.
2- حضرت آیت الله العظمی مبشر کاشانی مدظله العالی:
برفرض مذکور، پوشاندن عیب وبیماری بعض اعضای بدن (غیرازسر)باپارچه دوخته نشده ، بطوری که عرفا لباس ،محسوب نشود اشکال ندارد.
3- حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی مدظله العالی:
در فرض سوال نمی تواند از پوشش دیگری استفاده نماید.
4- حضرت آیت الله العظمی سبحانی مدظله العالی:
می تواند مواضع مورد نظررا باباندپیچی که دوخته نباشدپنهان کند.
5- حضرت آیت الله العظمی سیستانی مدظله العالی:
اشکال ندارد.
6- حضرت آیت الله العظمی روحانی مدظله العالی:
پوشیدن لباس غیر احرام فی نفسه جائز نیست ولی درصورتیکه ذکر شده درسئوال جائز است واشکال ندارد.
7- حضرت آیت الله العظمی مظاهری مدظله العالی:
می توانید طبق آنچه نوشته اید عمل کنید.
8- حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی:
هرگاه بیمار باشد و نتواند لباس معمولى خود را در میقات از تن در آورد، کافى است نیّت احرام کند و لبّیک بگوید، و در صورت امکان لباسهاى معمولى را موّقتاً در آورد و لباس احرام بپوشد و محرم شود، و بعداً اگر ناچار است لباس معمولى خود را به تن کند، و اگر در میقات این کار ممکن نشد، و بعداً حال او براى پوشیدن لباس احرام مساعد شد، احتیاط واجب آن است که اگر توانایى دارد به میقات برگردد، و مجدّداً احرام ببندد، و اگر بازگشت به میقات میّسر نبود، از همان جا لباس را عوض مى کند، و تجدید احرام لازم نیست.هرگاه محرم بر اثر سردى هوا، یا علّت دیگر، ناچار شود لباس دوخته بپوشد، این کار اشکالى ندارد، ولى اگر ممکن است، لباس دوخته را پایین و بالا کند و بر دوش بیندازد، و دست در آستین آن نکند، و احتیاط آن است که آن را پشت و رو نیز بنماید، و اگر اضطرار به پوشیدن لباس دوخته به این نوع پوشش رفع نمى شود، مى تواند به طور معمولى لباس بپوشد.
9- حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی مدظله العالی:
اگر به صرف خجالت کشیدن و امثال آن بخواهد پوششی برای خود قرار دهد این کار حرام است و کفاره دارد ولی حج و عمره باطل نیست و اگر چنانچه بیماری او به حدی است که شرعا اضطرار به این کار دارد عمل او حرام نیست ولی کفاره ثابت است.
10- حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی مدظله العالی:
استفاده از پوشش زائدبرلباس احرام،به منظوراستتاربیماری پوستی مورد نظر،درصورتی که ازنوع دوخته یا یاشبیه دوخته نباشداشکال ندارد و درصورتی که پوشیدن نوع دوخته ضرورت دارد،اشکال ندارد ولی موجب کفاره می شود وکفاره آن یک گوسفند است.
11-حضرت آیت الله العظمی شیخ مجتبی تهرانی مدظله العالی:
دروقت مقررباید محرم شودولباس احرام رابپوشد وچون بیماری او جنبه اجتماعی دارد ،مجوز شرعی جهت پوشیدن پوشش مکمل ندارد ودرصورت استفاده ازآن کفاره دارد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سیری در زندگی و مبارزات مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی
شیخ سلار دیلمی سندی است بر قدمت تشیع در تبریز
ساختمان دادگاه عمومی خسروشاه کلنگ زنی شد
رییس جمهور بر بالین رهبر معظم انقلاب: عکس
فرمانده حوزه بسیج خسروشاه:دوران دفاع مقدس تمرین و آزمون ایثار بو
جلسه مدیران مدارس منطقه خسروشاه باحضور فرماندار برگزار شد
شعری بسیار زیبا در وصف امام مهربانی ها امام رضا (ع)
افتتاح پژوهش سرای دانش آموزی و مرکز بهبود اختلالات یادگیری امید
جلسه شورای اداری خسروشاه با حضور فرماندار تشکیل شد
بازدید سرزده مدیرکل آموزش و پرورش استان از مدارس منطقه خسروشاه
[عناوین آرشیوشده]