سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چه نیکوست فروتنى توانگران برابر مستمندان براى به دست آوردن آنچه نزد خداست ، و نیکوتر از آن بزرگمنشى مستمندان به اعتماد بر خدا برابر اغنیاست . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 89 تیر 29 , ساعت 9:53 صبح

 

 روزنامه رسالت نوشت:

صانعی در سفر به کاشان مقدمات راه اندازی دفترش در این شهر را فراهم کرد.

آیت الله صانعی که در سال های اول پیروزی انقلاب مواضع تند و انقلابی داشت اما در سال های اخیر به سوی اصلاح طلبان گرایش پیدا کرد اخیرا به فکر تاسیس دفتر در شهرهایی خارج از حوزه علمیه قم برآمده است.

صانعی اخیرا به کاشان سفری داشته و آقای م.ص از اعضای شورای شهر کاشان میزبانی وی را بر عهده داشت. صانعی در اقامت کوتاه خود در کاشان با تعدادی از اصلاح طلبان این شهر دیدار کرد. نزدیکان صانعی گفته اند وی در این سفر مقدمات راه اندازی دفتر خود در کاشان را فراهم کرده است.


سه شنبه 89 تیر 29 , ساعت 9:52 صبح

 

 کیهان در ستون تماسهای تلفنی خوانندگان خود نوشت:

ساعت 11 دیشب (دوشنبه) اراذل و اوباش در خیابان پنجم نیروی هوائی با قمه و قداره و زنجیرهای میخ دار به طرز وحشیانه ای به اتومبیلهای عبوری، مردم و مغازه ها حمله کرده و خسارت های زیادی بوجود آوردند. متاسفانه این کار در فاصله حدود 100 متری ایستگاه سیار پلیس مستقر در فلکه دوم نیروی هوایی انجام گرفت. منطقه نیروی هوائی خصوصا خیابان پنجم مدتی است که ناامن شده و سارقان حتی در روز روشن مبادرت به زورگیری کرده و اتومبیلها را مورد سرقت قرار می دهند. از مسئولین محترم نیروی انتظامی تقاضای مقابله با این جرایم را داریم.


دوشنبه 89 تیر 28 , ساعت 7:32 عصر
 
کیهان: حبیب محبیان معروف به حبیب خواننده لس آنجلسی، قبل از انقلاب اسلامی در کاباره ها می خواند، وی با وقوع انقلاب راهی آن سوی آبها شد و در فهرست کارتل های موسیقی لس آنجلسی که اکثر مالکین آنها را صهیونیست های یهودی و بهائیان تشکیل می دهند، قرار گرفت.

حبیب مخصوصاً در دوران جنگ تحمیلی در آمریکا با ساخت آهنگ هایی چون بزن بارون، من و تو، خسته ام و... علیه نظام نوپای اسلامی و مردم غیور آن اقدام به شیطنت و جوسازی نمود.

حبیب طی 3 دهه اقامت در آمریکا در همکاری با کمپانی های موسیقی لس آنجلسی با ساخت آهنگ ها و موزیک ویدئوهای مبتذل و غیراخلاقی و انتشار آن از طریق شبکه های ماهواره ای مبتذل و وقیحی چون طپش، عفت و اخلاق عمومی مردم نجیب ایران را جریحه دار نمود و با برگزاری کنسرتهای رقص و آواز در کنار سایر خوانندگان بدنام در ترویج ابتذال در بین ایرانیان مقیم خارج و داخل کوشید.

و حالا در شرایطی که موسیقی لس آنجلسی چند سالی است رو به افول گذاشته و در آن جایی برای مانور حبیب نیست، هوس برگشتن به ایران نموده است. نگاهی به میزان استقبال ایرانیان مقیم خارج از کشور علی الخصوص ایرانیان مقیم آمریکا از کنسرتهای مبتذل موسیقی خوانندگان لس آنجلسی گواه رکود در موسیقی لس آنجلسی و صندلی های فراوان خالی در هنگام اجرای برنامه های رقص و آواز توسط خوانندگان لس آنجلسی دارد به عبارتی خوانندگان لس آنجلسی به آخر خط رسیده اند.

در عین حال موسیقی داخل ایران تحت لوای جمهوری اسلامی با استعدادها و ستاره های جدید خود هر روز پرفروغ تر ظاهر می شود.

حال در عصر رکود موسیقی لس آنجلسی، وضعیت حبیب در این موسیقی به مراتب وخیم تر است. تا حدی که شنیده ها حاکی از آن است که طی چند سال گذشته هیچ کنسرت گذاری در لس آنجلس حاضر به برنامه گذاری برای وی نشده است.

اکنون این مبتذل خوان که در لس آنجلس به آخر خط رسیده و آنجا دیگر کسی تره هم برایش خرد نمی کند، با آقای مشایی رئیس دفتر رئیس جمهور محترم ملاقات می کند و متعاقباً با تحمیل از بیرون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف به بررسی صدور مجوز آلبوم و کنسرت برای وی شده است.

حبیب و اطرافیانش برای کاهش حساسیت هم، مصاحبه ای ترتیب می دهند و وی اعلام می کند دلیل آمدنش بعد از 30 سال به کشور این است که دلش برای کشور و مردم با عاطفه ایران تنگ شده! و با وقاحت اعلام کند یکی از دلایل ورودش به ایران تهاجم بی منطق و مبتذل به فرهنگ و به ویژه موسیقی ایرانی می باشد! جل الخالق! کار به کجا رسیده خواننده لس آنجلسی جیگرش برای فرهنگ ایران کباب شده است!

او در این مصاحبه اعلام می دارد که آثارش ساختارشکن نیست! ظاهراً خوانندگی ترانه های مبتذل توأم با رقص زنان نیمه برهنه در موزیک ویدئو حبیب، حالا عین ساختار شده است و یا در آهنگ هایی که وی ترانه سیاسی علیه کشور و نظام می خوانده عین هنجار است!

او در این مصاحبه ساخت ویدئوموزیک های مبتذلش را به گردن طرف قراردادش می اندازد و می گوید اینجانب در آن نقشی نداشتم! و حتماً این خواننده وقتی آنجا می خوانده زبانش نیز توسط طرف قراردادش به حرکت درمی آمده است!

آیا مسئولین فرهنگی بنا است در عرصه خطیر فرهنگ، سیاستهای شکست خورده دوم خردادیها را پیش بگیرند و با احیای بقایای هنر مبتذل رژیم منحوس پهلوی، چهره های پوسیده آن زمان را احیا کنند و به ارزشهای اسلامی پشت پا بزنند. آیا بنا است نادانسته با این حرکتها موسیقی ما به سمت ابتذال رانده شود. آیا تصمیم گرفته شده مسئولین فرهنگی خود را به ساده لوحی بزنند و فریب صحبت های این خواننده لس آنجلسی را بخورند و اجازه دهند عرصه برای عرض اندام چهره های موسیقی مبتذل لس آنجلسی فراهم گردد.

از این خواننده لس آنجلسی و امثال او انتظاری بیش از این نیست، انتظار از مسئولین علی الخصوص مسئولین امنیتی و فرهنگی است که اجازه قبح شکنی و نادیده انگاشتن خطوط قرمز و زیرپا گذاشتن هنجارهای اسلامی و ورود ابتذال به عرصه هنر را ندهند.

دوشنبه 89 تیر 28 , ساعت 7:28 عصر
 
جمهوری اسلامی: انصار حزب الله کرمانشاه که مانع برگزاری کنسرت حسام الدین سراج در این شهر شده، با انتشار بیانیه‌ای دلایل این اقدام خود را تشریح کرد.

وضعیت اسفبار فرهنگی و اخلاقی شهر، عدم اهتمام مسئولان اجرایی و فرهنگی به اصلاح این وضعیت و حمایت بعضی صاحبان قدرت و اصرار آنها بر گسترش بی‌بندوباری از جمله این دلایل است.

انصار حزب الله در این بیانیه افزود: به دلیل بی توجهی مسئولان به هشدارهای حزب الله و ناامیدی از اقدام آنان، پس از اتمام حجت، به بند «م» وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امام خمینی(ره) عمل نموده و مانع برگزاری کنسرت شده‌ایم و به این راه ادامه خواهیم داد.

دوشنبه 89 تیر 28 , ساعت 7:27 عصر
 
روزنامه کیهان در سرمقاله امروز خود با انتقاد از  آنچه خود کوتاه آمدن دولت در برابر برخی بازاریان معترض خوانده، تاکید کرده که اگر بازاریان مغازه های خود را برای همیشه تعطیل کنند، هیچ اتفاق تلخ و ناگواری نمی افتد.
 
به گزارس سرویس سیاسی «فردا» در بخشی از سرمقاله کیهان به قلم حسین شریعتمداری با عنوان « چه اتفاقی می افتد؟ هیچ!» آمده است: نسبت مالیات بر تولید ناخالص داخلی- GDP- در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته بیش از 45 درصد است، این نسبت در کشورهای در حال توسعه بین 15 تا 20 درصد است و اما، در ایران بین 7 تا 8 درصد. یعنی در ایران اسلامی کمترین میزان مالیات دریافت می شود و به همین علت کشور ما در دنیا به «بهشت مالیاتی» شهرت دارد. میزان فرار مالیاتی در جمهوری اسلامی ایران 50 تا 60 درصد است.

کارمندان و حقوق بگیران که چه بخواهند و چه نخواهند قبل از دریافت حقوق ماهانه، مالیات تعیین شده را پرداخت می کنند. صاحبان صنایع و تولیدکنندگان کالا اگرچه در برخی از موارد برای فرار از مالیات، حساب سازی می کنند ولی محاسبه مالیاتی آنها روال و فرمول تعریف شده ای دارد و مطابق قانون دریافت می شود. بنابراین پرسش آن است که چه کسانی از پرداخت مالیات فرار می کنند و رقم 50 تا 60 درصدی فرار مالیاتی را پدید می آورند؟!

وزارت امور اقتصادی و دارایی، اصناف را به سه گروه «الف»، «ب» و «ج» تقسیم کرده است. گروه «الف» شامل اصنافی است که گردش مالی کلانی دارند و عمدتاً در کار واردات و صادرات کالا هستند. این گروه موظف شده اند که دفاتر روزنامه و دفاتر کل خود را نگه داری کنند و به مأموران مالیاتی ارائه دهند. گروه «ب» اگرچه گردش مالی فراوان و قابل توجهی دارند ولی در رتبه پایین تری از گروه الف قرار گرفته اند. این گروه مکلف به نگه داری دفاتر درآمد و هزینه خود هستند و گروه «ج» شامل خرده فروش ها و مغازه داران معمولی است. این گروه که اکثریت قریب به اتفاق بازاریان را تشکیل می دهند، باید خلاصه درآمد و هزینه خود را در یک فرم متحدالشکل که سازمان امور مالیاتی در اختیار آنان می گذارد، ثبت و ضبط کرده و به مسئولان مالیاتی ارائه دهند.

شریعتمداری همچنین بیشترین میزان فرار از پرداخت مالیات را از سوی دو گروه «الف» و «ب» دانست و افزود: کسانی از این دو گروه- و نه همه آنها- علی رغم درآمدهای نجومی و کلانی که دارند، نه فقط حاضر به پرداخت مالیات- یعنی حق مردم- نیستند بلکه هر وقت پای حساب و کتاب مالیاتی آنها به میان کشیده می شود با توسل به شانتاژ، دروغ پراکنی، شایعه سازی و حتی تهدید بازاریان از طریق افراد اجیر شده دست به اقداماتی نظیر بستن مغازه ها می زنند و می کوشند «فرار مالیاتی» خود را به «ماجرای سیاسی» تبدیل کنند! و در همان حال با بهره گیری از رسانه های بیگانه اینگونه اقدامات زشت و پلشت را که «مال مردم خواری» مناسب ترین واژه برای آن است، به تمامی بازاریان مأمن و متعهد نسبت می دهند!
یک خبر موثق حکایت از آن دارد که تعداد اندک و کم شماری از تجار و فروشندگان بزرگ صنف طلا و جواهرات بیشترین فعالیت تخریبی در اینگونه موارد را برعهده دارند.

این روزنامه حامی دولت یادآورد شده: دولت با محاسبات و بررسی های انجام شده به این نتیجه رسیده است که درآمد اصناف نسبت به سال 87 افزایش نسبتاً قابل توجهی داشته است و نهایتاً ضمن مذاکره و رایزنی با مسئولان اتحادیه ها و اصناف روی رقم 15 درصد افزایش درآمد تکیه کرده است و به همین میزان مطالبه مالیاتی دارد. اصناف گروه «ج» یعنی اکثریت قریب به اتفاق بازاریان با این رقم موافق هستند ولی افرادی از گروه «الف» و کسانی از گروه «ب» ادعا می کنند که بازار طی دو سال گذشته با رکود روبرو بوده و این میزان مالیات فراتر از رقم واقعی است. این ادعا در حالی است که نرخ تورم طی دو سال گذشته بین 15 تا 17 درصد ثابت بوده است و در همان حال، اصناف و بازاریان مطابق سنت جاری در میان خود، همه ساله به میزان 15 تا 20 درصد بر قیمت ها افزوده اند. بنابراین، مطالبه مالیاتی دولت نه فقط عادلانه، بلکه پایین تر از میزان واقعی آن نیز هست و کسانی که از پرداخت مالیات خودداری می ورزند کمترین بهانه ای برای این اقدام خود ندارند.

شریعتمداری به دولت خاطرنشان کرده که مطابق قانون حق دارید از عوامل اصلی این حرکت ناپسند که می دانیم از ثروت های افسانه ای برخوردارند بپرسید «از کجا آورده اید»؟! و از بازاریان متدین و متعهد گلایه کنید که چرا علیه توطئه این عده معدود و اندک دست به اقدامی نمی زنید؟ شما که بیشترین آرزویتان برپایی هیئت های مذهبی، زیارت عتبات عالیات، کمک به مستمندان و امثال اینگونه اقدامات خداپسندانه است با مشتی مال مردم خوار که از صدقه سر این ملت مظلوم، ثروت های افسانه ای اندوخته اند و تابستان ها در جزایر هاوایی لم می دهند و زمستان ها در پیست های اسکی سوئیس قیقاج می روند چه نسبتی می توانید داشته باشید؟

کیهان مالیات را حق مردم دانست تاکید کرد که دولت حق ندارد در مقابل کسانی که با شانتاژ و توهم پراکنی و یا توسل به تهدید از طریق مشتی افراد اجیر شده بازار را به تعطیلی می کشانند، کوتاه بیاید.

طی چند روز اخیر تلفن های کیهان از نفس نمی افتاد و بسیاری از بازاریان مؤمن و متعهد یعنی قاطبه و اکثریت قریب به اتفاق بازاریان از کوتاهی مسئولان در مقابله با توطئه مشتی سرمایه دار مرفه و بی درد، آنهم در شرایط حساس کنونی گلایه می کردند. فقط به مضمون چند پیام از میان انبوه پیام هایی که خطاب به روزنامه ارسال شده است توجه بفرمائید؛
«ما جوانان این مرز و بوم فرزند 9 دی و 22 بهمن هستیم اگر مسئولان ذیربط برای برخورد با عوامل توطئه که شناخته شده نیز هستند، ملاحظاتی دارند، ماجرا را به ما و انبوه بازاریان مؤمن و متعهد بسپارند. ما و بازاریان متعهد و مؤمن در همه فراز و نشیب ها در کنار هم بوده ایم و هنوز به این پیوند مقدس برای مقابله با عوامل توطئه پای بندیم...»

دوشنبه 89 تیر 28 , ساعت 4:33 عصر

 

روزنامه ایران از در راه بودن فتنه پیچیده تری خبر داد و نوشت :‌

حرامخواران را باید مؤثرترین عامل شکل‌گیری سازمان آشوب و وقوع اغتشاشات پس از انتخابات سال 88 دانست. افراد و باندهایی که از سال‌های بعد از دفاع مقدس، همه اقدامات تقنینی، اجرایی و نظارتی خود را برپایه ویژه‌خواری و کسب فرصت‌ها و درآمدهای نامشروع بنا نهادند و به نام سازندگی یا اصلاحات مال حرام را در تار و پود زندگی و وجود بستگان و اطرافیانشان وارد ساختند، به دوره اجرای عدالت که رسیدند، در برابر حق و عدل ایستادند و برای حفظ مال و مقام خویش از هیچ خیانت و جنایتی علیه حاکمیت و منافع ملی فروگذار نکردند.

در ادامه سرمقاله این روزنامه آمده است :

حرامخواران، فقط لائیک و سکولار و غربزده نیستند، بلکه تعدادی از شاخص‌ترین چهره‌های آنان عناصری هستند که به نام دین و انقلاب و ارزش‌ها، برای خود حق تصاحب و چپاول قائل‌اند و در مواقعی که نظام از عدالت‌گرایی حمایت کرده، با طراحی‌های پیچیده‌ای به نظام فشار آوردند تا هرگونه حرکت‌های منتهی به محدودسازی قدرت‌طلبان و ثروت‌اندوزان را مهار کنند.

حرامخواران حرفه‌ای همچنین با وارد ساختن مال حرام به اموال و زندگی بعضی شخصیت‌های معتبر و موجه، آنان را نیز متقاعد، بلکه وادار ساختند تا چنانچه از کجروی‌های ایشان حمایت نمی‌کنند، لااقل موضع منفی نگیرند و بدین‌ترتیب بود که پدیده سکوت خواص در مواجهه با تحرکات جریان فتنه، برای نخستین بار به طور محسوس خودنمایی کرد.

روزنامه رسمی دولت همچنین افزود : باند حرامخواران و دنباله‌های آلوده آنان، اینک در جدیدترین پروژه خود درصدد برآمده‌اند تا از یک سو کاخ سفید و همپیمانانش را به اقدام بر ضد ایران اسلامی تحریک و تشویق کنند و از سوی دیگر بعضی از چهره‌های مذهبی و ملی را متقاعد سازند که در قالب سخنرانی، مصاحبه و یا نامه‌نگاری با مقامات نظام، دولت خدمتگزار و عدالت‌گرای دکتر احمدی‌نژاد را به علت آنچه که فراهم کردن زمینه تهدید کشور می‌نامند، تحت فشار سیاسی و تبلیغاتی قرار دهند تا با این اقدامات، حرکت رو به جلوی جمهوری اسلامی ایران را در دهه پیشرفت و عدالت متوقف کنند.


یکشنبه 89 تیر 27 , ساعت 1:29 عصر

 

 روزنامه تهران امروز نوشت:

شورای نظارت بر صدا و سیما نسبت به نقش آفرینی میترا حجار در یک سریال تلویزیونی در دست تولید هشدار داد.

علت تذکر شورای نظارت به رئیس صدا و سیما، رفتار خلاف شئون اسلامی حجار در طول دوران اقامت در خارج از کشور و تصریح نهادهای نظارتی مبنی بر ممانعت همکاری رسانه ملی با وی بوده است. شورای نظارت بر صدا و سیما پیش از این در نامه‌ای به عزت‌الله ضرغامی خواستار عدم همکاری سیما با حجار شده بود.


شنبه 89 تیر 26 , ساعت 9:34 صبح

 

 سایت روزنامه جوان نوشت:

فرمانده سپاه سلمان(سیستان و بلوچستان) با اشاره به جزئیاتی جدید از حادثه تروریستی پنج شنبه شب مسجد جامع زاهدان گفت که فداکاری و ایثار یکی از نیروهای بسیجی مانع از کشته شدن حداقل 150 نفر در حادثه پنج شنبه شب شد.

سردار علیرضا عظیمی جاهد  ضمن اشاره به حادثه تروریستی پنج شنبه شب در مسجد جامع زاهدان گفت: نیروهای بسیجی استان با توجه به رخدادها و اتفاقات یک سال اخیر اقدام به برپایی ایست و بازرسی در مبادی مختلف شهر زاهدان کرده بودند و حفاظت از مسجد جامع نیز برعهده آنان بودند.

وی ادامه داد: عوامل تروریستی با مشاهده وضعیت حفاظت مسجد تصمیم می گیرند که از گیت خواهران به داخل مسجد ورود پیدا کنند. خواهران بسیجی وقتی می بینند که فردی اصرار دارد بدون بازرسی وارد مسجد شود این موضوع را به شهید «محمد گلدوی» نیروی بسیجی مستقر در آن مکان در میان می گذارند. شهید گلدوی سریعا" عامل انفجاری را بغل می کند و مانع ورود این تروریست به محوطه مسجد می شود که عامل تروریست با مشاهده این وضع مجبور می شود ضامن انفجاری را بکشد که متاسفانه شهید محمد گلدوی و چهار تن دیگر از نیروهای بسیجی مستقر در محوطه گیت ، به شهادت می رسند اما با رشادت شهید گلدوی ، حداقل از کشته شدن 150 نفر از مردم جلوگیری شد.

وی با بیان اینکه به محض انفجار بمب، مردم برای کمک رسانی به مجروحان تجمع می کنند، گفت: متاسفانه در این لحظه عامل انفجاری دوم وارد می شود و با انفجار بمب ، تعداد بیشتری از مردم را در محوطه روبه روی مسجد به شهادت می رساند.


جمعه 89 تیر 25 , ساعت 10:49 صبح

 

 روزنامه تهران امروز با اشاره به نبودن نام غلامحسین الهام در حقوقدانان پیشنهادی آیت الله آملی لاریجانی به مجلس ، نوشت :

البته این روزها زمزمه بازگشت غلامحسین الهام به دولت بسیار شنیده می‌شود ولی خود او در این مورد اظهارنظری نکرده است. اما با یادآوری خاطرات حضور او در دولت نهم و چالش‌هایی که با طیف مقابل دولت داشت، نمی‌توان امید زیادی به بازگشت الهام به دولت داشت هر چند او در این مدت ارتباط نزدیک خود با محمود احمدی‌نژاد را حفظ کرده است اما همراهی او با چپ‌های کابینه نظیر مشایی و ثمره‌هاشمی بعید به نظر می‌رسد. لذا یک گزینه باقی می‌ماند که در دولت‌های گذشته هم شاهد آن بودیم و آن رجوع به سمت‌های آموزشی است. شاید الهام که عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران است، از این پس سمت بالاتری در این حوزه برعهده بگیرد و فرهاد رهبری دیگر شود.

در ادامه این گزارش آمده است :‌البته این گمانه در حالی مطرح است که احسان جهاندیده، دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت هم که ارتباط نزدیکی به الهام دارد، روز گذشته به تهران‌امروز گفت: الهام همانند یک سرباز است و هر کجا برای کار از او دعوت شود، مراجعه می‌کند.

او در پاسخ به این سوال که تاکنون چه نهادهایی از الهام دعوت به همکاری کرده‌اند؟ گفت که به نظر می‌رسد این عضو پیشین شورای نگهبان به دانشگاه تهران بازخواهد گشت و فعالیت‌های سابق خود در حوزه حقوق جزا را جدی‌تر پیگیری کند.

جهاندیده احتمال ریاست الهام بر دانشگاه تهران که چندی پیش مطرح شده بود را با طمانینه رد کرد.

وی همچنین احتمال بازگشت الهام به دولت را بسیار کم عنوان کرد اما منکر آن نشد.


جمعه 89 تیر 25 , ساعت 10:44 صبح

 

عماد افروغ گفت :‌ نظامی که منتقد ومعترض نداشته باشد نظام روبه رشدی نیست ولی باید این معترض را درست فهم کرد .

 وی در گفت و گو با روزنامه فرهنگ آشتی چنین افزود :
• یکی از شرایط رشد یک نظام این است که همواره معترضان درون گفتمانی داشته باشد در واقع نقدها و مخالفتهایی در این نظان باشد تا رشد کند، جامعه بدون معترض راکد است،مانند آب راکدی که بعد از مدتی بوی تعفن می گیرد.
• این یک واقعیت است که جامعه رو به حرکت تضادهایی را در مسیر حرکت خود ایجاد می کند، باید دید این اعتراض چه نوع اعتراضی است .
• در بعضی مواقع این اعتراض ها طبیعی اند وگاهی ممکن است که یک نظام برای اینکه قادر به پاسخگویی به اعتراضات درون خود نیست دچار یکسری تحولات در خود شود اما باز هم تاکید می کنم که باید حساب معترضانی که درصدد تهدید اساس انقلاب هستند از دیگران جدا شود.
• با نگاهی به تصمیمات امام (ره) و یا تغییر قانون اساسی و یا تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام می بینیم که همه و همه در اثر یکسری اتفاقات طبیعی اجتماعی و سیاسی در کشور رخ داده است .
• از تفکر می توان به بسیاری از مبانی و محورهای مطلوب دینی رسید، در واقع دریچه ورود به اسلام ،تقلید نیست بلکه اختیار است زیرا تفکر خصلتی دارد که اگر تفکر به ما هو باشد حتما این آزادی نتیجه آن مثبت خواهد بود.
• اگر افراد در یک جامعه آزادی بیان دارند برای امنیت نیز حقوقی دارند.
• اگر برای فرد حقی قائلیم برای جامعه نیز باید همین حق را در نظر بگیریم یعنی نباید حقوق شهروندی را به حقوق فردی و یا بالعکس تقلیل داد و باید همه را توامان لحاظ کرد.
• اما عقیده می تواند با خرافه و جهل همراه باشد مسلما متفکری مانند شهید مطهری و مکتبی مانند اسلام از هرگونه عقیده ای دفاع نمی کند و با عقاید خرافی قطعا مقابله می کند ولی این مقابله یک رودرویی فیزیکی و قهر آمیز نیست.
• به هر حال اسلام ویک تفکر ناب با هر عقیده ای نادرست و خرافی و ارتجاعی قابل جمع نیست.
• به طور کلی آزادی تفکر با آزادی عقیده قطعا متفاوت است البته ممکن است که یک آزادی تفکری نهایتا به یک عقیده با صلابت و قابل دفاع برسد و اینکه ما از یک عقیده بدون هیچ پیشینه ای دفاع کنیم درست نیست و قاعدتا عقایدی که ریشه در یک تفکر باصلابت ندارند خرافه و جهل هستند.

 


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ