سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از جاهل انتقاد مکن، که دشمنت می دارد، و از عاقل انتقاد کن، که دوستت می دارد . [امام علی علیه السلام]
 
شنبه 89 مهر 3 , ساعت 11:29 صبح

 

 رادیو آمریکایی فردا در گزارشی به بررسی بزرگترین عملیات هوایی ایران در دوره جنگ هشت ساله پرداخت.

در بخشی از این گزارش تلاش شده است که طراحی عملیات «کمان99» و اچ 3 را به ژنرالهای رژیم گذشته نسبت دهند.

 مهمترین بخش های این گزارش به این شرح است:

  • اول مهر ???? یادآور بزرگترین عملیات در تاریخ نیروی هوایی ایران است .عملیات کمان ?? که درست ?? ساعت پس از حمله هوایی عراق به فرودگاه‌ها و شهرهای ایران در ?? شهریور ???? انجام شد.
  • در این عملیات ??? هواپیمای جنگی ایرانی شرکت داشتند و از جنگنده بمب‌افکن‌های اف-? و اف-? برای بمباران و از شکاری رهگیرهای اف-?? برای محافظت از هواپیماها و بوئینگ ??? و بوئینگ ??? برای سوخت‌رسانی و سی???هرکولس برای جمع‌آوری اطلاعات الکترونیکی برای مشخص کردن محل پایگاه‌های موشکی استفاده شد.
  • خلبانان ایرانی در عملیات کمان ?? اهداف نظامی ارتش عراق از جمله فرودگاه‌ها و آشیانه‌های نظامی ارتش عراق در پایگاه‌های هوایی کرکوک، موصل، الرشید، حبانیه، ناصریه، شعیبیه، کوت و المثنی را مورد هدف قرار دادند.
  • نام عملیات «کمان ??» نمادین بوده و بدین معنا است که تیرهای ایرانیان تا دور دست‌ترین نقاط عراق رها می‌شوند، تا یادآور آرش کمانگیر کمانگیر اسوره‌ای ایران باشند. عدد ?? نیز از شمار صفحات طرح عملیاتی «البرز» طرح کلی این عملیات گرفته شده بود.
  • برخی خلبان‌های سابق نیروی هوایی ایران معتقدند طرح عملیات کمان-?? و همچنین بمباران مجموعه پایگاه‌های هوایی الولید که معروف به حمله به اچ ? است، پیش از جنگ ایران و عراق و در سال ???? توسط ژنرال‌های ارشد نیروی هوایی شاهنشاهی ایران از جمله افرادی چون امیرحسین ربیعی، نادر جهانبانی و کمپانی تهیه شده بود و طرح این عملیات بزرگ که تنها چند ساعت پس از حمله نیروی هوایی عراق به اجرا درآمد، کاری نبود که در یک روز یا حتی کمتر از یک روز قابل اجرا باشد و لذا بازخوانی نقشه‌ها، اجرای هماهنگی با شکاری‌ها و تانکرهای سوخت‌رسان، رادارهای زمینی و دیدبان‌های مرزی همگی از قبل طرح‌ریزی و لحاظ شده بودند.
  • صرف نظر از نتایج روحی و روانی پاسخ به حمله هوایی عراق در کمترین فاصله نسبت به این حمله، در این عملیات پایگاه‌های هوایی الرشید بغداد، کوت در استان العماره، موصل در استان نینوا، ناصریه در استان ذیقار، شعیبیه در استان بصره، پایگاه هوایی کرکوک در استان کرکوک، پایگاه‌های هوایی حبانیه شامل دو پایگاه تموز و حضبه در غرب بغداد، پایگاه هوایی ام‌القصر، فرودگاه بین‌المللی بغداد و فرودگاه المثنی، توسط بمب‌افکن‌های ایرانی بمباران شدند. هر دو باند پروازی پایگاه کرکوک، پالایشگاه‌های نفت کرکوک و بصره، پل‌های ارتباطی تنومه و بصره و چاه‌های نفت باباگرگردر منطقه کرکوک و مخازن نفت موصل و تاسیسات گازی کرکوک، بخش دیگری از اهداف این حمله بودند.

شنبه 89 مهر 3 , ساعت 11:25 صبح

 

 رادیو دویچه وله در مصاحبه ای با هوشنگ امیر احمدی به پیامدهای سفر رئیس جمهور به ایالات متحده امریکا پرداخت.

 مهمترین بخش های این گفت وگو به این شرح است:

  • محمود احمدی‌نژاد هم عاشق آمریکاست، هم از آن متنفر است.آقای احمدی‌نژاد و نیروهای اطرافش شاید حتی کمی بیش‌تر عاشق باشند و کمتر متنفر. ولی در داخل کشور حتماً روحانیت سنتی حتماً مخالف هستند و نفرتشان بیش‌تر است تا عشقاشان.
  • بنابراین او مجبور می‌‌شود در هر سفر به ‌آمریکا یا هربار که در مجامع بین‌المللی چشم‌ها را متوجه خود دید، «عشق» خود را پنهان کند و جوری حرف بزند که آن قسمت نفرت بیش‌تر است، نشان داده شود.
  • ما ایرانی‌ها یک جهان‌بینی خیلی عام داریم. اصولاً در تمام تاریخ ایران همین بوده. دعوای‌مان با یونانی‌ها، با رومی‌ها، با عرب‌ها، با عثمانی‌ها، با انگلیسی‌ها، با آمریکایی‌‌ها، با روس‌ها و... در واقع همیشه با قدرت، مخصوصاً با قدرت‌های بزرگ، ما مسأله‌ی همزیستی داشتیم و همیشه خودمان را نماینده‌ی شرق تاریخ قلمداد کردیم.
  • این تفکر متأسفانه در ذات فرهنگ سیاسی ایران است. یک تفکر نه فقط خود بزرگ‌بینی، بلکه در عین‌حال مظلومیت و عدالت‌طلبی، مبارزه‌جویی و در واقع مشکل با همزیستی هست. این یک واقعیت است.
  • با این که در تمام این مدت هم ما همیشه باختیم، ولی بازهم به قول خودمان حیا نکردیم. تاریخ ایران را اگر نگاه کنیم، می‌بینیم که ما از ??ـ ?? درصد دعواهایی را که با دنیا کردیم، اما باختیم.

پنج شنبه 89 مهر 1 , ساعت 7:22 عصر

 

 یک روزنامه اسرائیلی مدعی شده که مقامات ایرانی و آمریکایی دیدارهای محرمانه ای در نیویورک داشته اند.

  روزنامه اسرائیلی هاآرتص به نقل از منابع خود نوشته است که مقام های ایرانی و آمریکایی در نیویورک درباره طرح ایالات متحده برای برقراری "روابط دیپلماتیک غیررسمی" گفتگوهایی داشته اند.

اما دولت آمریکا این خبر که دیپلمات های ایران و ایالات متحده در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک مذاکرات مستقیم محرمانه داشته اند را تایید نکرده است.

فیلیپ کراولی، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفته است که از تماس مستقیم مقام های کشورش و ایران اطلاعی ندارد.

کراولی تاکید کرد که آمریکا توانایی آن را دارد که از طریق کشورهای دیگر که با ایران رابطه دیپلماتیک دارند مواضع خود را به جمهوری اسلامی ابلاغ کند.

بر اساس گزارش بی بی سی او گزارش روزنامه اسرائیلی را صراحتا رد نکرد اما گفت: "من از هرگونه تماس مستقیم بین مقام های ایالات متحده و ایران بی اطلاع هستم."

گفتنی است وزیران امور خارجه گروه "1+5" با صدور بیانیه ای اعلام کرده اند که به دنبال راه حلی سریع برای موضوع هسته ای ایران هستند. آمریکا، فرانسه، انگلیس، چین، روسیه و آلمان، اعلام آمادگی کرده اند که در مورد برنامه هسته ای ایران و درباره مبادله سوخت هسته ای با این کشور تعامل کنند.

مقامات مسئول کشورمان تا این لحظه واکنشی به این خبر نشان نداده اند.


پنج شنبه 89 مهر 1 , ساعت 3:28 عصر
 
 برخورد با جریانهای انحرافی و روشنگری علیه برخی فرقه های نوظهور در رسانه ها و پایگاههای خبری باعث عقب نشینی و درعین حال چاره اندیشی جدید برای ادامه حیات این گروهها شده است.

اخیرا و پس از افشاگری های چند سایت خبری از پشت پرده برخی گروههای انحرافی که به نام کلاسهای آرامش و تطهیر روح ، خرافه و آموزه های شیطانی ترویج می کردند ، خبرها حکایت از آن دارد که برپا کنندگان این کلاسها با یک عقب نشینی تاکتیکی در صدد ادامه حیات گروههای خودساخته هستند.

بنابراین گزارش برخی از این گروهها که تحت پوشش کلاسهای آرامش و تطهیر روح فعال بودند تعدادی از منازل شمالی شهر تهران را به عنوان محل تشکیل کلاسها برگزیده و مبالغی از دو میلیون ریال به بالا تنها برای شرکت در هفت جلسه از داوطلبان دریافت می کنند.

نکته حائز اهمییت آنکه ، اکنون تبلیغ این کلاسها در قالب پیامهای تلفن همراه ، ایمیل ، کامنت گذاری در وبلاگها و یا رو در رو انجام می شود.

این گزارش حاکی است سفارش به پوشیدن لباسهای یک دست سفید ، توزیع شال های رنگین در رده های مختلف پیشرفت ، تکرار جملات من در آوردی به عنوان قوت و الهام روحی ، تاکید بر اتکاء به نفس و زندگی منهای خدا و ... از جمله مشترکات این جلسات در منازل مسکونی شمال شهر تهران است.

پنج شنبه 89 مهر 1 , ساعت 3:20 عصر

 روزنامه مردمسالاری نوشت:

 در آغاز سال تحصیلی جدید حجت الاسلام سیدحسن خمینی، تدریس خارج از اصول فقه را در حوزه علمیه آغاز کرد.

حاج حسن آقا که تا پارسال به تدریس کتاب های رسائل و مکاسب شیخ انصاری و کفایه آخوند خراسانی برای طلاب سال های هفتم تا دهم حوزه مشغول بود و پیش از آن نیز در دهه هفتاد برای طلاب دوره مقدمات تدریس می کرد، از امسال وارد تدریس در عالی ترین دوره حوزه شدند.

 با آغاز تدریس سید حسن آقا در مقطع خارج در مدرسه دارالشفا، مدیران حوزه نیز عملا بر اجتهاد وی صحه گذارده اند، چرا که تدریس درس خارج در چنین مدارسی احتیاج به تایید مدرک اجتهاد استادان از سوی مدیران حوزه دارد.


سه شنبه 89 شهریور 30 , ساعت 8:40 عصر
متن نامه انیشتین به آیت الله العظمی بروجردی

 

 متنی که می خوانید گزیده ای از آخرین رساله اینشتین (DIE ERKLA"RUNG دی ارکلرونگ = بیانیه) به ترجمه دکتر عیسی مهدوی است که در پایگاه اطلاع رسانی آیت الله بروجردی منتشر شده است.

*******************
پیشگفتار کتاب : در اوائل سال 1382 شمسی (=2003م) پروفسور ابراهیم مهدوی ( تولد 1310 ش ) مقیم لندن پس از سفری به آمریکا و آلمان و فرانسه و دیدار با برخی سرمایه داران شرکت اتومبیل سازی "فورد" در آمریکا و "بنز" در آلمان و "کنکورد" در فرانسه و جلب رضایت برخی از اعضاء آنها جهت کمک مالی برای خریداری این رساله گران قیمت بالاخره موفق شدند قرار داد خرید آن را با یک عتیقه دار یهودی را به امضاء برسانند. بهای این رساله که تماما به خط خود انیشتین است سه میلیون دلار تمام شد که به این ترتیب سرشکن شده پرداخت گردید:

BENZ : $ 1/000/000 (به افتخار این که اینشتین آلمانی بود.)
FORD : $ 1/000/000 (به افتخار این که انیشتین در آمریکا می زیست و نیز به افتخار جان . اف. کندی . رئیس جمهور آمریکا ( مقتول 1963 م ) که در این رساله بارها اینشتین از وی نام برده و او را رئیس جمهور آینده آمریکا دانسته است حال آن که در 1954 م ( سال نگارش این اثر ) هنوز 7 سال به زمان انتخاب وی مانده بود! و این از پیشگویی های اینشتین به شمار می رود. نیز شاید سرنخ هایی از معمای حیرت انگیز ترور زنجیره ای خاندان کندی در این رساله موجود باشد که بتوانیم دریابیم چرا کندی کشته شد؟ راز این معما کجاست؟ چرا خانواده او نیز قربانی شدند؟ )

CONCORDE : $500/000 (به افتخار جناب لاوازیه - مقتول 1794 م در انقلاب / یا شورش / فرانسه - و نیز قانون بقای ماده او که در این رساله بارها یاد شده است.)
$ 500/000 : TITANIC (به یاد بود کشته شدگان حادثه کشتی "تایتانیک" انگلیسی و نیز الکساندر فلمینگ انگلیسی (فوت 1955م) - کاشف پنیسیلین و از یاری کنندگان اینشتین در نگارش این رساله - بخش هایی که مربوط به اسرار علم پزشکی و زیست شناسی و داروشناسی آن می شود.)

شخصیت های اصلی این رساله :
آلبرت اینشتین (فوت مشکوک 1955 م) / الکساندر فلمینگ (فوت 1955م)
آیت الله العظمی سید حسین بروجردی (فوت 1961میلادی) / نیلز بور (بوهر) شیمیدان و فیزیکدان دانمارکی که او نیز با اینشتین در نگارش این اثر همکاری می کرد (فوت 1962م)
جان . اف . کندی ( مقتول 1963م) / علیرضا پهلوی ( مترجم و رابط ) (کشته شده بر اثر سقوط هواپیما توسط عناصر سازمان «کا. گ. ب» شوروی در 1954م (= 1333 ش - سال نگارش این رساله)

حمیدرضا پهلوی (مترجم و رابط فوت 1371 ش = 1992م ) که نیلز بور او را به اینشتین معرفی کرده و در آن زمان 22 ساله بود.
سؤالی که اینجا مطرح می شود این است که چرا سه تاریخ مرگ ( 1954 - 1955 و باز 1955م ) و نیز سه تاریخ مرگ (1961 - 1962 - 1963 م ) دقیقاً پشت سر هم واقع شده؟ و چرا نویسنده (اینشتین) با همکار اصلی او در این نگارش (الکساندر فلمینگ) هر دو در یک سال (1955 م ) مرده اند ؟ و چرا یکی از مترجمین و رابط ها ( ع ... پ ... ) در همان سال نگارش راسله بر اثر سقوط هواپیما جان داده است؟ و باز چرا همین چند سال قبل دو فرزند مترجم و رابط دیگر به نام های بهزاد و نازک در سن جوانی به طرز مشکوکی در خارج از ایران مسموم شده و مرده اند؟

و بالاخره چرا باید این رساله از چنین شخصیتی (اینشتین) حدود نیم قرن (!!) مخفی بماند و چرا "صندوق امانات سری انگلیس" به بهانه پرهیز از ایجاد "یک رولوشن (= انقلاب خطرناک مذهبی" اجازه تکثیر این اثر علمی مذهبی را تحت هیچ شرایطی به ما نمی دهد؟

نامه انیشتین به آیت الله بروجردی

سرآغاز متن کتاب و اولین عبارت کتابچه اینشتین/ خطاب به آیت الله بروجردی این عبارت آلمانی است :

Herzliche Gru"&e von Einstein (هرتسلیش گروسس فن اینشتاین یعنی با صمیمانه ترین سلام ها از اینشتین )

محضر شریف پیشوای جهان اسلام ...جناب سید حسین بروجردی...

پس از 40 مکاتبه که با جنابعالی بعمل آوردم اکنون دین مبین اسلام و آئین تشیع 12 امامی را پذیرفته ام که اگر همه دنیا بخواهند من را از این اعتقاد پاکیزه پشیمان سازند هرگز نخواهند توانست حتی من را اندکی دچار تردید سازند! اکنون که مرض پیری مرا از کار انداخته و سست کرده است ماه مرتس ( مارس) از سال 1954 است که من مقیم آمریکا و دور از وطن هستم.

به یاد دارید که آشنایی من با شما از ماه آگوست (اوت) سال 1946 یعنی حدود 8 سال قبل بود . خوب به یاد دارم که وقتی در 6 آوگوست 1945 آن مرد ناپاک پلید اکتشاف فیزیکی من را - که کشف نیروی نهفته در اتم بود - همچون صاعقه ای آتشبار و خانمانسوز بر سر مردم بی دفاع هیروشیما فرو ریخت من از شدت غم و اندوه مشرف به مرگ شدم و در صدد برآمدم که موافقتنامه ای بین المللی به امضاء و تصویب جهانی برسانم.

گر چه در این راه برای من توفیقی حاصل نشد ولی ثمره آن آشنایی با شما مرد بزرگ بود که هم تا حدی من را از آن اندوه عظیم خلاص نمود و هم بالاخره سبب مسلمان شدن پنهانی من شد. و چون این آخرین یادداشت من در جمع بندی این چهل نامه است، برای خوانندگان گرامی ( بعدی ) نیز می نویسم همانگونه که آقای بروجردی - مقیم شهر قم / در ایران - می دانند : من در آوگوست 1939 طی نامه ای به روزولت - رئیس جمهور وقت آمریکا - او را از پیشرفت آلمان نازی - که در ابتدای جنگ جهانی دوم بود - در مسئله شکافتن اتم و آزاد کردن و مهار انرژی عظیم آن جهت کشتار و نابود کردن آنی برخی شهرها مطلع ساختم و اکیداً به او (روزولت ) گفتم که برای بازداشتن آلمان نازی از این نقشه جنایت آمیز باید ابرقدرتی چون آمریکا - که به نظر من عاقل ترین و خونسردترین ابرقدرت های دنیای فعلی است - سریعاً گروهی را مأمور بررسی و تحقیق علمی - در شکافتن هسته اتم - بنماید و به سرعت باید بمب اتم را بسازد چون دیر یا زود این سگ از زنجیر در رفته - یعنی آدولف هیتلر نژآدپرست خوانخوار - آن (بمب اتم) را ساخته و چون ببیند از راه جنگ متعارف حریف تمامی دنیا نمی شود - حتماً متوسل به آن شده و لااقل چندین شهر بزرگ را هدف بمب اتمی خود قرار می دهد.

اما وقتی آمریکا آن را از قبل ساخته و اعلان نموده باشد دیگر امثال هیتلر دیوانه نمی توانند دنیا را به آتش بکشند! پس جناب پاپ پیوس دوازدهم نیز - که آغاز دوره پاپی وی برای مسیحیان کاتولیک جهان / از همان سال 1939 بود - فتوا به این امر صادر کرد و فقط اکیداً قید نمود که : هرگز نباید از این سلاح اتمی برای جنگ - حتی با خود نازی های آلمان - استفاده شود.
سپس من نامه ای به محضر شریف پیشوای اسلامی آن زمان سید ابوالحسن (ابوالحسن اصفهانی - که مقیم نجف بودند - نوشتم / ایشان نیز در جواب گفتند که : از باب ناچاری لازم است که بمب اتم ساخته شود تا آلمانی ها بهراسند و دست به حمله اتمی به هیچ کشوری نزنند . ولی استعمال این سلاح مرگبار در قانون اسلام بطور کلی ممنوع است و هرگز نباید از آن - به نحو ابتدایی - استفاده شود حتی علیه خود آلمان نازی باز تأکید می کنم . تا آنجا که امکان دارد نباید سلاح اتمی بکار گرفته شود و باید با اسلحه متعارف با آلمان نازی مقابله کرد"

آری ! جهان در آن روزها وضعی اضطراری پیدا کرده بود . به حکم چنین بزرگ مردانی (از ادیان و مذاهب مختلف) من (اینشتین) ناچار بودم که روولت را در جریان ساخت بمب اتم قرار دهم و این اقدام مانع عملکرد آلمان نازی شد و با این عمل من جان بسیاری از مردم دنیا نجات داده شد / اما افسوس که این فرمول به دست آن مرد دیوانه دیگر افتاد و توصیه های من و روزولت را از یاد برده / دچار وسوسه شیطانی شد و در حال مستی دستور داد که خلبان احمق و جنایتکار او در 6 اوگوست 1945 که دنیا تازه داشت طعم تلخ جنگ دوم را از یاد برده و صلح جهانی در حال استقرار بود این بمب خطرزا را در هیروشیما فرو افکند !!

بمبی که بقدر یک توپ بیشتر اندازه نداشت و به زمین نرسیده در آسمان شهر منفجر و شهری را مبدل به خاکستر کرد !! احساس می کنم که هر گاه به یاد این حادثه می افتم چند ماه و یا چندین سال از عمرم کاسته می شود و پیرتر می شوم!! و من همان طور که در جنگ اول جهانی بین سال های 1914 - 1918 در صدد ارائه طرح صلح جهانی بودم و موفق نشدم / در این 6 سال سیاه جنگ دوم 1939 - 1918 نیز دائماً در تکاپو بودم که بنحوی بتوانم طرح صلح جهانی را ارائه بدهم / باز هم نتیجه نگرفتم!!
گویا شکافتن هسته اتم بسیار آسان تر بود از شکافتن قلب سخت و سیاه انسان!! براستی که این موجود دوپا سرسخت ترین موجودات جهان است !! ... و در مقیاس های کوچک تر نیز همواره ناکام بوده ام .

هنگامی که ورزش های رزمی از جمله کاراته، جودو و کنگ فو و مانند این چیزها از شرق وحشی بی تمدن و خرچنگ خوار - یعنی چین و ژاپن و کره - به وسیله اروپا و آمریکا آمد من از جمله مخالفان این گونه ورزش ها بودم و تأکید می کردم که چنین آداب و رسول وحشیانه ای خشونت را در جامعه رواج می دهد ... ولی همه مانند دیوار گچی به من نگاه کردند و هیچ نگفتند و چنان که خود حضرتعالی (آقای بروجردی) برای من در جواب نامه 25 مرقوم فرموده اید " در اسلام ... حتی کندن یک مو یا ایجاد یک خراش سطحی و یا حتی اندک ناراحت ساختن یک انسان غیر مجاز و ممنوع است "

آری ! سیاست فقط فکر لحظه های هیجان آور را در سر می آورد حال آن که این عملکردهای سیاسی همچون قوانین معادلات ریاضی نتایج و عواقبی جبران ناپذیر و غیر قابل دفع را در پی می آورد!! و اکنون ای جناب بروجردی، ای پیشوای خردمند و ای پدر مهربان بسیار از شما سپاسگزارم که در 1952 در پی مرگ (وایتسمن) - رئیس جمهور وقت اسرائیل- هنگامی که من از شما تقاضای مشاوره کردم که آیا ریاست جمهوری اسرائیل را که رسماً و علناً به من پیشنهاد شد و همگان مرا یک یهودی دنیا دیده و مهاجر از وطن می دانستند بپذیرم؟ در جواب نامه 32 فرمودید: انسان خداترس و خردمند چنین پیشنهادی را هرگز نمی پذیرد. هر کس به دنبال سیاست رفته آلوده شده است . پس شما خود را آلوده سیاست نکنید" لذا من نیز به بهانه اشتغالات علمی این پیشنهاد را رد کردم. 


سه شنبه 89 شهریور 30 , ساعت 4:50 عصر

 

 رضا برجی یکی از وستند سازان کشورمان در گفت وگویی از سه هفته همراهی با اسامه بن لادن خبر داد.

رضا برجی مستند سازی که در 14 جنگ بین المللی حضور داشته در گفت و گو با هفته نامه«سر نخ» از دورانی گفته که سه هفته با اسامه بن لادن زندگی کرده است و گفته است: من و حسین جعفریان در افغانستان سوار ماشین بودیم که راهنمای طالبانی مان او را در جاده دید و گپی 15 دقیقه ای با هم زدیم. ملاعمر تنها بود و خودش رانندگی می کرد.

ور درباره ملاقات با بن لادن می گوید: در سال 1368 زمانی که اسامه بن لادن به عنوان یک مجاهد خارجی در افغانستان می جنگید و هنوز با آمریکایی ها ارتباط داشت و حادثه 11 سپتامبر هم پیش نیامده بود، سه هفته با او زندگی کردم بعد از آنکه توسط میلیشیا"گروه شبه نظامی "در افغانستان برسانم در پاکستان به من گفتند بهترین کار این است که از طریق بن لادن که یک عرب مجاهد است به افغانستان بروی برای من سوژه بکر و خوبی بود. یک نیروی خارجی که در افغانستان می جنگید آنها من را به بن لادن رساندند ولی اجازه هیچ گونه فیلم برداری به من ندادند با خودم گفتم خب این یک سفر تحقیقاتی است و در سفر بعد این فرصت پیش می آید گه بتوانم تصویر بگیرم ولی این شانس هیچ وقت پیش نیامد.

رضا برجی درباره ویژگی های بن لان گفته است: بن لادن آدم تحصیل کرده ای بود که در آمریکا درس خوانده بود و رفتارش با من به عنوان یک مستند ساز خیلی خوب بود.


سه شنبه 89 شهریور 30 , ساعت 10:8 صبح

 شیعه آنلاین خبر داد:


آیت الله سید «محمود هاشمی شاهرودی» با راه اندازی رسمی پایگاه اطلاع رسانی دفتر خود و انتشار رساله عملیه تحت عنوان «منهاج الصالحین»، به نظر می رسد مرجعیت خود را رسما اعلام کرده است. با نگاهی گذرا به پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله هاشمی شاهرودی نیز می توان این مسأله را به راحتی فهمید.

سید محمود هاشمی شاهرودی در سال ???? در شهر نجف و در خانواده‌ای مذهبی و از سادات منسوب به حسین پسر علی به دنیا آمد. پدرش سید علی حسینی شاهرودی، از استادان و بزرگان حوزه علمیه نجف بود. مادرش فرزند سید علی مدد موسوی از علمای دینی و از اهالی روستای سیدان استان خراسان جنوبی است.

وی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه علویه نجف به پایان رسانید و سپس به تحصیلات حوزوی روی آورد. او با توجه به موقعیت علمی خانوادگی توانست در مدتی اندک، دروس دوره سطح را به پایان رساند. پس از آن به درس سید محمد باقر صدر رفت‌. وی به کلاس های درس سید روح‌الله خمینی و سید ابوالقاسم خویی هم حاضر می‌شد.

آیت الله هاشمی شاهرودی در حال حاضر عضو شورای نگهبان، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده استان خراسان و نایب رئیس اول مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است. وی سابقه ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران از سال ???? تا ????، ریاست مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و عضویت در حزب الدعوه عراق را نیز در کارنامه دارد.

وی در زمینه‌های گوناگون کتاب هایی منتشر کرده است که برخی از آنها عبارتند از: * بحوث فی علم الاصول * کتاب الخمس * مقالات فقهیه‌ * قاعده فراغ و تجاوز * حکومت اسلامی * جهان بینی اسلامی * تفسیر موضوعی بخشی از نهج‌البلاغه * تفسیر آیه «مودت ذی القربی‌» * بحوث فی الفقه‌ * محاضرات فی الثورة الحسینیة * الصوم، تربیة و هدایة * کتاب الاجارة * قراءات فقهیة معاصرة * بحوث فی الفقه الزراعی و ...


دوشنبه 89 شهریور 29 , ساعت 5:21 عصر

 عکس دیده نشده ای از سیداحمد خمینی در حال ورزش باستانی

سید احمد خمینی


دوشنبه 89 شهریور 29 , ساعت 5:2 عصر

 

 شیرهای دریایی قطب شمال تابستان امسال به خشکی آمدند. ده‌هاهزار عدد از این دوزیست‌های سرمادوست امسال جایی غیر از سواحل آلاسکا را برای استراحت پیدا نکردند، چراکه بخش زیادی از یخچال‌های قطب شمال ذوب شد.

پیش از این در سال‌های 2007 / 1386 و 2009 / 1388 که سطح یخچال‌های دائمی قطب شمال به حداقل مقدار خود رسید، اتفاق مشابهی روی داده بود.


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ