![](http://media.farsnews.com/Media/8805/Images/jpg/A0722/A0722385.jpg)
به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران ، مراسم رونمایی از اسکناس یکصد هزار ریالی با حضور مسئولان بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و خبرنگاران رسانهها ساعت 10 صبح روز سه شنبه اول تیرماه 1388 در محل این بانک برگزار میشود.
بر اساس این گزارش، در این مراسم اطلاعات لازم در زمینه نحوه طراحی ،اندازه، مشخصات امنیتی ، رنگ و تصاویر حک شده در پشت و روی اسکناس به حاضران ارایه خواهد شد.
چاپ و انتشار اسکناسهای درشتتر در راستای نیاز جامعه به تسهیل و تسریع در امر مبادلات پولی و بانکی صورت میگیرد.
![](http://media.farsnews.com/Media/8808/Images/jpg/A0770/A0770015.jpg)
متن نامه ناصر شفق پس از استعفا از مدیرعاملی باشگاه تراکتورسازی به شرح زیر است:
"هوالمعشوق
باد را بگو نسیم گون بوزد، قاصدک ها دلشان نازک است به صـدای باد خوابـشان آشفته می شـود. تن بی تن پوش لاله ها را بنگر! گرچه گرمند و زیبا هنوز، لیک وقت سفر است درنگ جایز نیست. یک دشت پر از لاله با ملائک، خواب از چشم مهتاب می رباید. آفتاب صبحگاهی، مهربان منتظر است. ابرها را بگو پائین بیایند، پائین تر … دشت پر از لاله، معبد فرشته هاست...می بینی چقدر آرام و ناز خوابیده اند … می خواهی اشک هایم بالش لاله ها باشد؟ …
باز بگو آرامتر … برادرم دست ندارد … پایش زخمی است … پدرم کجاست؟ چرا صدایش خش دارد؟ … گلویش پاره است !!… شوی ام دلش ترک برداشته با گلوله … برای بچه هایم ؟! پسرم بدون پیشانی بند هم زیباست!!! نه اینکه مادرش باشم و بگویم … تن بی سر پیشانی بند نمی خواهد ...
دخترم گریه مکن، اشک مریز … ببین بابایت چه لبخند ملیحی دارد!! … یک آسمان ابر شلوارپوش، خنده کنان ، ناز کنان … مهر تابان ، ماه مست … کوه حیران، رود و صحرا، دست در دست …
دُرناها هم! گرچه فصل خُرماست آواز غریبی زمزمه کنان با بال و پر … چون ملائک … از فرش تا عرش … یک جهان " جهان آرا "… با ستاره هایی روشن تر از چشم خورشید نامش " باکری " یادش "همت " نازش زینت دل و دین " زین الدین " با خرازی ... شفیع زاده ... یاغچیان... تجلایی... وگل های دیگر ...
جناب آقای مهندس علی کفاشیان
ریاست محترم فدراسیون فوتبال
تقدیر بر این بود که در دوران ریاست جنابعالی بر فدراسیون فوتبال ایران پدیده دوست داشتنی فوتبال تیم تراکتورسازی دوباره متولد شود و آن هم چه تولدی پر شکوه، با ابهت زیبا و باوقار ... سهند و سبلان و .... دماوند هم.... تراکتور فرزند آذربایجان نذر حضرت زهرا(س) ،مهد شیعه ، مشهد عارفان ، شهر عاشقان ، خاکش سرمه چشم ایران زمین ... هوادارانش ... دلشان پاک وقلبشان بی آلایش ... و روحشان به بلندای آفتاب عالمتاب ... قامتشان رعنا ... توگوی تن "عباس " است تناشان... بلند اختر ونکومنظر ، دوش به دوش ، کتف به کتف، پی هم زنجیروش به آئین سیاوش، سینه زن پرچمدار کربلا، ابولفضل علمدار... به اشارت قافله سالارکاروان ... فرزندخلف امام(ره) "رهبر فرزانه انقلاب " جان فدای ایران می کنند...
و باز تقدیر بر این بود که در زمان آن عزیز و ارجمند از این باشگاه مردمی که همچون پاره تنم می ماند جدا شوم و به رسم یادگار گزارش کوتاهی از آنچه در این مدت کوتاه سپری شد به امانت به نسل آینده وا می گذارم ...
تلخ و شیرین ... هرچه بود گذشت ... این باشگاه را در زمانی تحویل گرفتم که دو کارخانه بزرگ آذربایجان تراکتورسازی و ماشین سازی تصمیم بر عدم تیمداری داشتند... دو راهی مانده بودم و تصمیم سخت ، لیک با توکل بر خدای لایزال به دنبال یک صعود رویایی بودم ... چرا که تیم محبوبم هشت سال بود که رنگ برتر ندیده بود و در شهرم حال وهوای "قوری گل " خشکیده بودو درناها به قصد نوشیدن آب در آن اتراق نمی کردند...
به همت هواداران پر خروش آن و حمایت مسئولین کارخانه بالاخص آقایان محمدرضا زمانلو و صفر نژاد و محمودی، کنعانی ومسئولین استان و بالاخص دکتر فرهنگی وسرداران گرامی شاکری ، ششگلانی و سردار دلاور لشگر عاشورا علی اکبر پورجمشیدیان، مهندس غفاری و دکتر پزشکیان به لیگ برتر آمدیم...
و چه خون دلی خوردیم در این راه وقتی یک شهر مربی جوان این تیم را نمی خواستند با چه مرارتی آنچه را درست می پنداشتیم جایگزین مربی قدرتمندی چون "نادر دست نشان " کردم ... و وقتی در مقابل تیم شیرین فراز در تبریز سه بر یک باختیم و هیاهوی حیا کن و رها کن برای مربی سر دادند در یک تصمیم مدیریتی که منجر به قهرمانی لیگ یک گردید قرار داد فصل بعد مربی تیم کمالوند را تنظیم نمودم چون به این مربی اعتقاد داشتم و می دانستم بار ما را از زمین برخواهد داشت.
... لیگ برتر شد و یک آسمان ستاره... با بوی پرستو که عطر اقاقی ها را به چهار برعالم می پراکند و تراکتور قهرمانم چون طاووس پای به هرکجا می گذاشت خیره می کرد رنگ چشمان دوستدارانش را ... و مایه فخر ومباهات آذربایجان شد این تراکتور...
جناب آقای کفاشیان
واقعیت آن است که آنچه می ماند نام نیک است و مهر پایدار و نیکی را خزانی نیست از آن روی که به نفس خود ارزش است و دل را دلبر است به آغوش خویش ... و اگر این باشگاه توانست چشم ها را به خود خیره کند از پی قدمتی بود که بزرگان و پیشکسوتان این باشگاه سال ها خون دل خورده بودند و در سرما و گرما برای اعتلای نام این باشگاه تلاش کرده بودند و بیرق این باشگاه را بر کنگره آفاق با نسیم باد آواز خوانده بودند از ایوب شارقی تا کریم باقری از هدایت مهابادپور تا واسیلی گوجا ... و من کمترین و کوچکترین آنها بودم ... و اگر آبرو نیز بر آن دادم و گناه ناکرده را در بازی ابومسلم به گواه همه همراهان به گردن گرفتم از این بود که محرومیت مربی و کسر ده امتیاز منجر به سقوط به لیگ یک می گردید.
به رسم آیین مردان مرد که در عرصه دارو برد، پدید می آیند دل در گرو محبت همه هواداران دوست داشتنی آن داشتم که چشم امیدشان بعد از هشت سال به این تیم دوخته شده بود و ناجوانمردی بود که در آئین جوانمردان تاریخ چشم از حقیقت هستی بپوشم و فقط گلیم خود را از آب بیرون بکشم.
جناب آقای کفاشیان
مردم در قصه هایشان همیشه به پاکی حقیقت قسم می خورند و به هیمنه قدرت حتی اگر در خاک دفن شده باشند چه جمله ... مردم در قصه هایشان همیشه به پاکی حقیقت قسم می خورند و نه به همینه قدرت، حتی اگر در خاک دفن شده باشد !!
چه جمله زیبایی دارد آن "پیر دیر " که مبادا بگذارید کسانی که از جبهه و جنگ و جهاد گریزان بودند حاکم بر سرنوشت کشور باشند ... چه قهرمانان واقعی که در آن معرکه بی بدیل با کلماتی از جنس نور آواز می خواندند،در گرما با سفیر گلوله ها ... و وقتی کلام و شعراز آواز باز می ماند، موسیقی آغاز می شد به صدای چکاچک شمشیر ها ... و وقتی موسیقی هم باز می ماند از سرودن خمپاره ها ، رقص آغاز می شد ... دست افشان، پای کوبان ، آن هم میان خون، بی دست و سر ... عجبم نخورده باده، مستان مستان می شوند...
و در خاتمه لازم می دانم تشکر کنم از همه مسئولین نظامی، انتظامی،امنیتی و اداری استان بالاخص نماینده ولی فقیه امام جمعه محترم استان حضرت آیت ا... مجتهد شبستری و استاندار محبوب و ورزش دوست جناب آقای دکتر بیگی و نمایندگان محترم مجلس آقایان فرهنگی ،رحمانی، منادی، پزشکیان ، خدادادی ، اکبر نژاد ،حجه الاسلام و المسلمین جناب حاج آقا تاج الدینی معاونت محترم رئیس جمهور ،رئیس و معاونین محترم سازمان تربیت بدنی آقایان دکتر سعیدلو، دکتر سجادی و غلامعلی تاجیک ریاست محترم حراست، رئیس و اعضای هیات رئیسه محترم فدراسیون و بالاخص مهندس کفاشیان ، جناب آقای عزیز محمدی و دبیر کل محترم محمد مهدی نبی عزیزان در استان آقایان دکتر آژیده ، اشرف نیا، نجفی، دبیری ، سردار نوین ، ششگلانی، مهندس ابراهیمی ، اکبر غفاری همه نمایندگان مجلس شهرهای آذربایجان، کادر باشگاه و کادر تیم های پایه و بالاخص صادق پور حسین و سرپرست کادر فنی تیم بزرگسالان و بازیکنان و لیدر های پرتلاش و تک تک هواداران پرشور و فهیم و کلیه رسانه های کشوری و بالاخص رسانه های محلی و رئیس اداره صدا و سیما جناب آقای مهندس نواداد،که هرکدامشان در قلب من جای ویژه ای دارند تشکر و قدردانی می نمایم و دست یکایک آنان را می بوسم و هم اینک بزرگترین و مهمترین افتخارم این است که خدمت گذار این باشگاه بودم و تا ابد هوادار، طرفدار و وفادار این باشگاه مردمی خواهم ماند (و کد هواداری " یک " متعلق به اینجانب می باشد).
و از همه هواداران عزیز می خواهم با مسئولین جدید باشگاه همکاری نمایند و امیدوارم ادامه برنامه پنج ساله باشگاه که در نهایت کسب مقام قهرمانی آسیا و اهتراز پرچم مقدس و سه رنگ جمهوری اسلامی ایران منجر خواهد شد محقق شود. قلبم ریخت و نریخت به فردای دور ، به آسمان پر ستاره در فراسوی خیال . من بودم و دل و یک بغل مهر و من می ترسم از گناه و نفرین که می توانستیم به مهر، آباد کنـیم صد جهان را با صد " جهان آرا " با " باکری " ، " همت " ، با " خرازی " و " زین الدین " . شفیع زاده ... یاغچیان... تجلایی... وگل های دیگر ...
و اقرار کنم هرقدمی اگر مثبت جلوه کرده است به عنایت ورحمت پروردگار عالمیان توبه پذیر و پرده پوش معصیت بوده است... "
یل یاتار طوفان یاتار
یاتماز تراختور پرچمی
یا علی
ناصر شفق
به گزارش واحد مرکزی خبر:
شیرینی ایرانی یکی از معروف ترین محصولات غذائی در آسیای مرکزی است که توانسته است علاقمندان زیادی را در این منطقه به خود جلب کند.
در کشور قزاقستان روزانه حدود دو تن شیرینی ایرانی تولید و در هشت فروشگاه در پایتخت قزاقستان عرضه می شود.
این شیرینی در بیشتر جشنواره ها و مسابقات غذایی در جمهوری قزاقستان هم در جایگاه نخست قرار گرفته است.
الهامی مدیر شرکت ایرانی ثامن که محصولات خود را علاوه بر شهرآستانه پایتخت قزاقستان در پنج استان این کشور و دیگر جمهوری های آسیای مرکزی همچون قرقیزستان ؛ ازبکستان و تاجیکستان عرضه می کند در این باره گفت:
استقبال مردم قزاقستان از شیرینی ایرانی مرهون زحمت استادکاران ایرانی است که توانسته اند با تولید و عرضه کالایی با کیفیت و استاندارد مطلوب در کنار رقبای قدرتمند خارجی موفق شوند.
![بازگشت شجریان به ایران](http://khabar.khabaronline.ir/images/position1/2010/6/shajarian.jpg)
محمدرضا شجریان، پس از حدود یک ماه و نیم تور کنسرت با گروه شهناز در استرالیا، کانادا و امریکا ، 25 خردادماه به ایران بازگشت.
شجریان آخرین باراوایل اردیبهشت ماه امسال از کنسرت همایون شجریان و علی قمصری و گروه همنوازان حصار دیدن کرد، در جشن نوگشایی خانه موسیقی نیز حضور یافت و پس از آن راهی تور کنسرتش شد.
- علیرضا دبیر، عضو هیات رئیسه شورای اسلامی شهر تهران گفت : مدیریت ورزش تحفه نیست که به دیگران هدیه شود.
بخشهایی از گفت وگوی این قهرمان اسبق جهان و المپیک با روزنامه جام جم در پی میآید :
• ورزش، تحفه نیست که بخواهند به کسی آن را هدیه کنند، با این حال متاسفانه همواره در عمل دیدهایم که با سازمان تربیت بدنی همانند تحفهای برخورد شده است. البته این بحث مربوط به این دولت نیست و حتی دولتهای گذشته را هم در بر می گیرد .
• روسای جمهور معمولا هر یک از دوستان و رفقایشان را که در عالم سیاست پستی گیرشان نیامده و یا اینکه از مجلس رای اعتماد نگرفته اند به سازمان تربیت بدنی گسیل داشتهاند. این افراد که یا از مجلس رای اعتماد نگرفتهاند یا اینکه شهردار نشدهاند، به صرف اعتمادی که رئیسجمهور به آنها داشته، سر از ورزش درآوردهاند.
• مطمئنا ورزش با این دیدگاه به جایی نخواهد رسید، بنابراین در قدم اول باید نگاه مسوولان به ورزش تغییر کند.
• متاسفانه نگاه آقایان این است که ورزش عرصهای برای جمع کردن رای است، اما یادشان میرود تا کسی برای ورزش کار نکند و عرق نریزد، نمیتواند رای جمع کند.
• البته تقصیری هم ندارند چون آشنایی چندانی با ورزش ندارند و در نتیجه درک اشتباهی از ورزش دارند. به همین دلیل هم موفق نیستند. خیلی از آقایان نمیدانند وقتی یک فوتبالیست رباط پایش را عمل میکند یعنی چه. نمیدانند وقتی یک ورزشکار برای کم کردن وزن 2 ماه رژیم میگیرد یعنی چه. نمیدانند وقتی یک تکواندوکار میگوید مچ پایم مشکل دارد یعنی چه، چون درکی از ورزش ندارند و مشکلات آن را هم متوجه نیستند.
• باید مدیریت ورزش در دست ورزشیها باشد.
• باید پرسید چرا باشگاههای ما و از جمله استقلال، پیروزی، سپاهان و ذوبآهن نباید خصوصی شوند. این در شرایطی است که بخش خصوصی هم بهتر اداره میکند و هم خوب خرج میکند. در واقع ورزش را به یک صنعت تبدیل میکند، مثل اتفاقی که در ورزش اروپا رخ داده است.
• براساس مستندات، در دوره ریاست آقای محسن مهرعلیزاده بر سازمان تربیت بدنی، موفقترین روسای فدراسیونها افرادی بودند که برخلاف رئیس سازمان دید اصولگرایی داشتند و در دوره آقای محمد علیآبادی نیز موفقترین روسای فدراسیونها نگاه اصلاح طلبی داشتند.
• میخواهم به مدیرانی که به ورزش آمدند عرض کنم نباید در ورزش نگاه سیاسی داشته باشند. متاسفانه روسای سازمان تربیت بدنی این طور فکر میکنند و میگویند این فرد در خط ما نیست و با دید سیاسی مدیران خود را انتخاب میکنند.
• تعداد ورزشکارانی که وارد عرصه سیاست شدهاند خیلی کمتر از سیاستمدارانی است که وارد حوزه ورزش شدهاند. دوما اگر عملکرد این دو دسته را با هم مقایسه کنید، متوجه خواهید شد همین تعداد اندک ورزشکاران، عملکرد مثبتتری در حیطه سیاست داشتهاند.
سایت جهان با اشاره به سوالی که حیدری مجری سیما از احمدینژاد درخصوص حجاب پرسید، نوشت :
این سوال جهتدار را اولین بار رسانههای ضدانقلاب و رادیوهای بیگانه مطرح کرده بودند و اخبار رسیده حاکی از آن است که این سوال هماهنگ شده، با توصیه یک فرد همیشه نزدیک به رئیسجمهور به مجری داده شده است.
در ادامه این خبر آمده است: البته این اتفاق سابقهدار است. پیش از این نیز یکبار مجری سیما در گفتوگو با رئیسجمهور سوالی در خصوص عدم شرکت وی در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام میپرسد که اتفاقا آنهم مشخص میشود که با برنامهریزی قبلی و توسط همان آقای نزدیک به رئیسجمهور داده شده است.
روز های پایانی سال88 نیز رئیسجمهور در برنامهای که مربوط به کاهش تصادفات جادهای بود، شرکت کرد و در آن جلسه به موضوع کاملا نامرتبط هدفمندسازی یارانهها پرداخت که اتفاقا جنجالبرانگیز و منتهی به نامه 3 اقتصاددان مجلس به رئیسجمهور شد.
اخبار منتشر شده نشان داد که این سوال متفاوت در برنامهای کاملا غیرمرتبط نیز هماهنگ شده و به توصبه نزدیکان رئیسجمهور بوده است.
![خداحافظ عینکهای قدیمی، سلام عینکهای الکترونیکی](http://khabar.khabaronline.ir/images/position1/2010/6/pixeloptics_jpg_1661721c.jpg)
بهنوش خرمروز: با ابداع عینکهای الکترونیکی که از امسال به بازارهای آمریکا عرضه خواهند شد، ممکن است عینکهایی که الان استفاده میکنیم در آیندهای بسیار نزدیک، به شیئی قدیمی تبدیل شوند. بر اساس گزارش دیروز تلگراف، این عینکهای جدید از لنزهایی استفاده میکنند که وقتی یک جریان الکتریکی خفیف از درونشان عبور کند، قدرتشان تغییر میکند. درون هر لنز عینک یک لایه کریستال مایع وجود دارد که ویژگیهای انکساری خود را در لحظه تغییر میدهد. در نتیجه بسته به این که فردی که از عینک استفاده میکند، به کجا نگاه کند و فاصله دیدش چهقدر باشد، لنز تنظیم میشود. عینکهای قدیمی از دو لنز با دو نقطه کانونی متفاوت استفاده میکردند، اما برخی کاربران با مشکل سردرد و سرگیجه به هنگام استفاده از این عینکها رو برو هستند. عینک جدید اما قرار است که این مشکل را کاملا برطرف کند و خیال عینکیها را راحت کند.
مثل اغلب روزها، یک خبر جالب هم از دنیای حیوانات داریم. حتما شما هم از صدای آواز پرندگان لذت میبرید. اما هیچ تا به جال فکر کردهاید که این پرندهها آواز خواندن را کی یاد میگیرند؟ شاید فکر میکنید که آواز خواندن این موجودات دوست داشتنی غریزی است، اما باید بگویم این طور نیست و آنها آواز را از والدین خود میآموزند. ساینسدیلی دیروز اولین عنوان خبری خود را به یادگیری آواز پرندهها در خواب اختصاص داده است. به گفته پژوهشگران، نحوه یادگیری آواز در پرندگان بسیار شبیه به یادگیری زبان در کودکان انسان است. نتایج این مطالعه اهمیت زیادی در فهم سیر تحول مناطق یادگیری و حافظه مغز دارد. پرندههای کوچک آواز والدین خود را میشنوند. اما قسمتهای مربوط مغزی، وقتی به خواب میروند فعال میشوند. کودکان انسان هم وقتی شروع به چرت زدن میکنند، پیشرفت زیادی در یادگیری زبان از خود نشان میدهند. به نظر میرسد در دوران تحول مغز موجودات زنده، خواب نقش مهمی در شکلگیری حافظه بازی کرده است.
همین چند روز پیش بود که مطلبی در مورد فایده فاجعه نفتی خیج مکزیک داشتیم، در مورد رشد مطالعاتی که به دنبال باکتریهای کربنخوار میگردند. امروز یک فایده دیگر این فاجعه زیستمحیطی را میخوانیم. شاید هیچوقت به اندازه الان لزوم استفاده از سوختهای دیگر به چشم نیامده بود. حالا که دنیا با این فاجعه نفتی و عوارض وحشتناک و تصاویر دلخراش آن روبرو شده، جنب و جوش تازهای برای دستیابی به سوختهای پاک و جایگزین به راه افتاده است. لایوساینس دیروز با انتشار این خبر، به آمار گستردهای اشاره کرده که نشان میدهد در این مدت، درصد آمریکاییهایی که از دولت میخواهند با برداشتن مالیات، از تولید نیروهای بادی، خورشیدی و مانند آن حمایت کند به 84 درصد رسیده است. این در حالی است که سهچهارم آنها با افزایش مالیات سوختهای نفتی برای کاهش مصرف این سوختها موافق شدهاند.
معمولا ابرها برای برنامههای و الگوریتمهای پردازش تصاویر دردسر درست میکنند، چون روی سایر اشیا سایه میاندازند و باعث میشوند که رنگ واقعی آنها دیده نشود و گاهی برنامه در تشخیص آنها دچار مشکل میشود. اما همین ویژگی در یک مطالعه دیگر به خوبی مورد استفاده قرار گرفته و باعث ساخت یک برنامه جدید شده است. به گزارش نیوساینتیست، پژوهشگران دانشگاه واشنگتن با استفاده از تغییر سایه ابرها، برنامهای ساختهاند که میتواند نقشهای از عمق منطقه به دست بیاورد. جالب اینجاست که نقشه عمقی که بدین ترتیب از عکسهای یک دوربین دیجیتالی معمولی به دست میآید، در مقایسه با نقشههایی که با لیزر تهیه میشوند، فقط دو درصد خطا دارد.
اگر شما را درون یک فضاپیما مجهز بگذارند و بگویند باید یک سال و نیم آنجا بمانی، وقتتان را چهطور خواهید گذراند؟ خب این اتفاقی است که الان دارد برای شش نفر در یک کشتی به نام مارس 500 در روسیه میافتد. این گروه که از کشورهای مختلف گرد هم آمدهاند، قرار است یک دوره را با شرایطی کاملا شبیه به شرایط سفر به مریخ بگذرانند تا دانشمندان شرایط جسمانی و روانی آنها را در این مدت، خصوصا با تجربه انزوا، بررسی کنند. پاپساینس خبر داده که برای اولین بار از پشت درهای قفل شده این مرکز، یک فیلم ویدئویی منتشر شده که زندگی این شش نفر را درون مارس 500 نشان میدهد.
همه چیز قرار است واقعی باشد. تلویزیونی در کار نیست و فقط فیلمهای از قبل ضبط شده در اختیار داوطلبان قرار دارد (بنابراین خبری هم از جام جهانی نیست!). هر تماسبا 20 دقیقه تاخیر رد و بدل میشود و دوش گرفتن به شدت جیرهبندی است! آنها هر ده روز فقط یک بار میتوانند دوش بگیرند تا در آب صرفهجویی کنند. اگر برایتان جالب است که فیلم زندگی این شش نفر را ببینید، میتوانید به این آدرس سری بزنید.
مطمئنم که در مورد فواید و مضرات چای و قهوه بارها و بارها خبرهای متفاوتی شنیدهاید. اما چه میشود کرد، به هر حال باید هر یافته جدیدی را انتقال داد! در آخرین خبر که سایت پزشکی وبمد منتشر کرده، گفته شده کسانی که روزانه سه تا شش فنجان چای میخورند، کمتر از دیگران در خطر مرگ بر اثر بیماریهای قلبی قرار دارند. البته محققین تاکید کردهاند که چای و قهوه فقط با بیماریهای قلبی ارتباط دارند و ظاهرا ارتباطی به سکته قلبی ندارند. آنها با مطالعه 37،000 نفر به مدت 13 سال، این نتایج را به دست آوردهاند. مطالعه خیلی بزرگ و گستردهای است، نه؟ جالب اینجاست که کمتر از دو فنجان قهوه فقط 20 درصد خطر را کم میکند و بیشتر از شش فنجان هم 36 درصد خطر را کاهش میدهد. بهترین نتیجه به 3 تا 6 فنجان در روز مربوط میشود که تا 45 درصد خطر ابتلا به بیماری قلبی را کم میکند.
اما نیچر ترجیح داده که اولین عنوان خبری دیروز خود را به کشف تاریخچه حیات فرعونهای مصر اختصاص بدهد. بر اساس این گزارش، بعد از سه سال مطالعه مداوم اشیای به دست آمده از دورههای سلطنتی باستان مصر، بالاخره دانشمندان موفق شدند با اندازهگیری دقیق ایزوتوپهای کربن رادیواکتیو، خط زمانی رویدادهای سلسلههای حکومتی فرعونهای مصر را در بین سالهای 2650 و 1100 قبل از میلاد به دست بیاورند، آن هم با جزییات بسیار!
![اطلاعاتی که آقای وزیر از مردم کتمان میکند در روزنامههای پاکستان چاپ شده است](http://khabar.khabaronline.ir/images/position1/2010/6/a0186582.jpg)
هادی نژاد حسینیان در نامه ای به مفاد قرارداد خط لوله صلح بین ایران و پاکستان که در سفارت فرانسه در اسلام آباد به تایید مقامات نفتی کشورمان رسیده انتقاد کرد.
به گزارش ایلنا، وی در نامه خود نوشت:
بنا بر گزارش خبرگزاریها و روزنامههای کشور، بخشی از اسناد قرارداد خط لوله گاز ایران به پاکستان در اسفندماه در ترکیه و اسناد نهایی آن در تاریخ 7/3/89 در سفارت فرانسه در اسلامآباد به امضاء رسید. اعلام این خبر که به نوعی بازگشت کاپیتولاسیون به کشور را هشدار میداد به حق نگرانیهایی را مطرح نمود.
با استناد به اخبار منتشره فوق، اینجانب به عنوان یک شهروند در تاریخ 10/3/89 طی نامهای به وزارت نفت، هفت سئوال مطرح و خواستار جواب آنها برای رفع ابهام شدم. وزارت نفت به جای پاسخ به همه سئوالات، تنها در پاسخ به سئوال سوم و بخشی از سئوال اول که «چرا قرارداد در خارج ایران و چرا در سفارت فرانسه در اسلامآباد امضا شده است؟» ضمن تکذیب خبر مذکور، محل برگزاری مراسم نهایی را وزارت انرژی پاکستان اعلام نموده و با جملاتی نامناسب اتهاماتی را مبنی بر جعل خبر به اینجانب نسبت داده است.
برای روشن شدن موضوع و کشف حقیقت که آیا امضای سند نهایی در سفارت فرانسه در اسلامآباد طرح از پیش تدوین شده مدیران وزارت نفت و شرکای پاکستانی آنها بود یا جوسازیهای اینجانب، به اخباری در این باره با ذکر آدرس آنها اشاره میکنم و قضاوت درباره اتهامات بیان شده را بر عهده خوانندگان عزیز میگذارم.
1ـ خبرگزاری مهر ـ تاریخ انتشار 22/2/89 -12:12
تبادل ضمانتنامه قرارداد گاز ایران ـ پاکستان در سفارت فرانسه
آخرین ضمانتنامه قرارداد گازی ایران و پاکستان تا پایان ماه جاری میلادی در محل سفارت فرانسه در اسلامآباد تبادل میشود.
خبرنگار مهر درباره آخرین وضعیت قرارداد گازی پاکستان از شرکت ملی نفت کسب اطلاع کرد: بر این اساس آخرین ضمانتنامه قرارداد گازی ایران و پاکستان تا پایان ماه جاری میلادی در محل سفارتخانه فرانسه در اسلامآباد تبادیل میشود.
با توجه به اینکه یکی از توافقهای مقامات ایران و پاکستان تبادل این ضمانتنامه در سرزمین فرانسه بوده، از این رو، این ضمانتنامه در محل سفارت فرانسه در اسلامآباد به عنوان بخشی از سرزمین فرانسه تبادل خواهد شد.
2ـ خبرگزاری فارس ـ شماره خبر 8903070262 ـ 7/3/89 ـ 12:11
«قرار است این موافقتنامه در سفارت فرانسه در اسلام آباد به امضا برسد تا تابع قوانین فرانسه باشد»
3ـ روزنامه دنیای اقتصاد
کبد خبر: denـ208928 تاریخ چاپ: شنبه 8 خرداد 1389
«منبع دست چندم» خبر میدهد که:
گروه انرژی ـ در حالی که یک منبع دست سوم از امضای ضمانتنامه دولتی انتقال گاز ایران به پاکستان در روز جمعه (دیروز) در سفارت فرانسه در اسلامآباد خبر داده بود، مقامات ارشاد تهران این خبر را نه تایید میکنند و نه صراحتا تکذیب میکنند.
بر اساس گزارش خبرگزاری «فارس» به نقل از روزنامه ِ«هندو» منتشر کرده این موافقتنامه توسط نمایندگان شرکت ملی نفت ایران و وزارت نفت پاکستان به امضا خواهد رسید. بیشتر منابع پاکستانی اعلام کرده بودند که دو کشور در حال مذاکره در مورد موافقتنامهای برای تضمین فروش گاز ایران به پاکستان هستند و قراراست این موافقتنامه در سفارت فرانسه در اسلامآباد به امضا برسد تا تابع قوانین فرانسه باشد. این در حالی است که به دنبال پیگیریهای خبری خبرنگار ما، نماینده ویژه وزیر نفت ومدیرعامل شرکت ملی صادرات گاز ایران دیروز از اظهارنظر صریح در این باره خودداری کرده و تایید و تکذیب آن را در حیطه وظایف مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران خواند.
در این بین مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران، «جواد اوجی» نیز در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» این خبر را نه تایید کرد و نه تکذیب. «اوجی» اظهار داشت: بعد از تکمیل اطلاعات، جزئیات قرارداد انتقال گاز ایران به پاکستان اعلام خواهد شد.
وزارت نفت با اشاره به سئوال سوم اینجانب، درباره لزوم شفاف بودن قرارداد، اعلام نموده که امضای اسناد ضمانتنامه قرارداد در حضور رسانههای داخلی و خارجی گویای شفافیت کار است.
اگر این پاسخ را وزارت نفت کمی دیرتر تهیه نموده بود من توصیه مینمودم که پاسخ وزیر محترم نفت را در مورد ارزش مالی این قرارداد به عنوان سند شفاف بودن آن ذکر میکردند آنجا که پاسخ دادند «با توجه به ملاحظاتی که وجود دارد هماکنون نمیتوان ارزش مالی قرارداد را اعلام کرد و در شرایط کنونی مشخصات فنی قرارداد از ارزش مالی آن مهمتر است»
لازم است به استحضار برسانم که اکثر دوستان من به دلیل پاسخ {...}و بیمنطق وزارت نفت و عبارات نامناسبی که در آن به کار برده شده بود، اینجانب را به نادیده گرفتن و بلا جواب گذاشتن آن تشویق میکردند، اما دریغم آمد که علاقهمندان به منافع ملی و سربلندی کشور اسلامیمان را از توضیح و تبیین حقایق و آشنایی با استراتژیهای جدید مدیران اعزامی با دوستداران صنعت نفت محروم نمایم. در پایان با شناختی که اینجانب از کارکنان صدیق، پاک و کاردان صنعت نفت دارم مطمئن هستم که هیچگاه امضای آنها زیر قراردادهایی که منافع ملی را تضمین نکرده باشد نخواهد رفت و آنها با توضیح لازم به مدیران و مقامات صالح بالاتر جلوی تصمیمات اشتباه را خواهند گرفت.
در پایان همانطور که ذکر شد ظاهرا مقامات وزارت نفت مصمم هستند به هر قیمت که شده این قرارداد را نهایی نمایند و متاسفانه هیچگونه اطلاعاتی را در اختیار کارشناسان و علاقهمندان قرار نمیدهند تا اقداماتشان مورد بررسی قرار گیرد. اگرچه روزنامهها و منابع خبری پاکستان بسیاری از اطلاعاتی که وزارت نفت آنها را محرمانه میداند برای عموم منتشر نمودهاند.
در چنین شرایطی وظیفه نمایندگان محترم مردم در مجلس شورای اسلامی بسیار سنگین و تعیینکننده است و انتظار از نمایندگان محترم این است تا هنگامیکه گروهی از کارشناسان مستقل قرارداد مذکور را مورد تایید قرار ندادهاند از اجرایی شدن آن جلوگیری نمایند.
![](http://media.farsnews.com/Media/8903/Images/jpg/A0870/A0870035.jpg)
«ستاره صفرآوه» در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، با بیان این مطلب افزود: امروز برخی رسانهها و حتی سینماهای برخی از کشورها تلاش میکنند تا چهره و وجهه ایران را در اذهان و افکار عمومی جهان خدشهدار کنند و به همین دلیل تصویر خشن و ترسناکی از ایران در جهان برای افکار عمومی ترسیم میکنند که وانمود کنند ایران تهدیدی برای جامعه بشریت است.
بازیگر تاجیک نقش «لیلی» در سریال ایرانی «در چشم باد» افزود: ولی کافی است تا هر کسی یک بار به ایران سفر کند تا به باطل بودن همه این ادعاها پی ببرد و به این حقیقت برسد که ایرانیان مردم شریفی هستند و به دنبال فرهنگ، علم و دانش بوده و پیام آنان به جهانیان پیام صلح، سازندگی، برادری و دوستی است.
صفراوه تصریح کرد: به خاطر همین ویژگیها است که از اکثر فیلمهای ایرانی در بسیاری از نقاط جهان استقبال میشود و من فکر میکنم هدف اصلی فرهنگ و فیلمهای ایرانی مرهم گذاشتن بر روی زخمهای جامعه بشری است، بنابراین شک ندارم که هنر و فیلم ایران با این رویکرد بشر محوری بیش از پیش فراگیر و جهانی خواهد شد.
طبق قرار قبلی «ستاره صفرآوه» در موعد مقرر در محل دفتر خبرگزاری فارس در شهر دوشنبه حاضر شد.
وی پس از ورود به دفتر گفت: فضای دفتر فارس مرا به یاد محیط صمیمانه ایران انداخت.
روحیه مثبت صفرآوه موجب شد، تا بلافاصله و بدون مقدمه گفتوگو درباره بازی وی در سریال «در چشم باد» و همچنین نظر او درباره ایران را با ایشان آغاز کنیم که مشروح این مصاحبه بدین شرح است.
فارس: لطفاً خود را به خوانندگان فارس معرفی کنید و بگوئید که چه شد که در این سریال حضور یافتید؟
صفرآوه: متولد تاجیکستان و فارغ التحصیل رشته خبرنگاری صداوسیما با گرایش کارگردانی از دانشگاه هنرهای زیبای کشورم هستم و در حال حاضر روزنامه نگاری را در این دانشگاه تدریس میکنم. قبل از بازی نقش «لیلی» در سریال تاریخی «در چشم باد»، در شبکه اول سیمای تاجیکستان مجری اخبار روسی و تاجیکی بودم و هرگز فکر نمیکردم که روزی در سینمای ایران حضور پیدا کنم، غافل از آن که تقدیر غیر از آن چیزی بود که من تصور میکردم و برخی اتفاقات همه چیز را به کلی تغییر داد.
ماجرا از آنجا شروع شد که یک روز همراه خانواده در منزل مشغول تماشای تلویزیون تاجیکستان بودیم که در این میان برنامهای با نام «موضع» پخش میشد که بخشی از آن به بازی بازیگران تاجیک در یک سریال ایرانی اختصاص یافته بود.
در این برنامه خانم «لطافت یوسفی» که یکی از هنرمندان خوشنام تاجیکستان است، از نقش خود در این سریال صحبت میکرد و همزمان صحنههایی از فیلمبرداری پخش میشد. صحنههای سریال آن قدر جذاب و دیدنی بود که یک دفعه غبطه خوردم که "ای کاش من جای خانم یوسفی بودم "، ولی زود به خود آمدم و گفتم "تو کجا و خانم یوسفی کجا ".
ولی پس از گذشت یک سال اتفاق عجیبی افتاد و کارگردان نامی ایران «مسعود جعفریجوزانی» با تعدادی از همکاران خود به تاجیکستان آمدند تا برای اجرای نقشی در سریال یکی از خانمهای تاجیک را انتخاب کنند و بنده هم در ردیف دیگر داوطلبان برای تست حاضر شدم، اما امید چندانی برای انتخاب شدنم نداشتم.
وقتی خبر پذیرفته شدنم را به من دادند بینهایت خوشحال شدم، زیرا دقیقاً برای بازی در همان سریالی انتخاب شده بودم که در مورد آن در برنامه «موضع» صحبت شده بود و نام آن «در چشم باد» بود که خانم «لطافت یوسفی» و هنرمند سرشناس تاجیک «حبیبالله عبدالرزاقاف» در آن ایفای نقش میکردند.
در اینجا میخواهم به نکتهای اشاره کنم و آن این که سه ماه قبل از انتخاب شدنم برای اجرای نقش «لیلی» خواب عجیبی دیدم. در خواب دیدم که سوار بالگردی شدهام و از روی تپههایی پرواز میکنم و در نهایت به منطقهای رسیدم که از آنجا نسیم خنکی میوزید و بوی خوشی در تمام آن منطقه پراکنده شده بود و مرا در همانجا پیاده کردند. من داخل ساختمانی شدم که 2 نفر خانم در حال گریم بودند که من از آنها خواستم به من فرصتی بدهند تا لوازم مورد نیازم را از مغازهها اطراف تهیه کنم و سپس بازگردم که آنها نیز به من اجازه دادند و من هم رفتم ولی دیدم که همه فروشگاهها بسته است و به نزد آن 2 خانم بازگشتم ولی این احساس را داشتم که من باید کار مهمی را انجام دهم.
چون بیدار شدم این خواب را به فال نیک گرفتم و زمانی که برای اجرای نقش وارد شهرک سینمایی غزالی شدم، بلافاصله این احساس به من دست داد که گویا قبلا این محل را دیدهام. در یکی از روزها که به تماشای این شهرک مشغول بودم، بهدنبال پیدا کردن دلیلی برای احساس آشنایی خود با این شهرک میگشتم که ناگهان چشمم به تپه ها، سپس گنبد و مغازههای دکور خیابان «لاله زار» این شهرک افتاد و بهناگاه به یاد خوابم افتادم و دریافتم که این شهرک را با اندکی تفاوت در خواب دیده بودم و این ماجرا را همان موقع برای دوستانم تعریف کردم.
فارس: با توجه به این که شما برای اولین بار در یک سریال بازی کردید، آیا ایفای این کار برایتان مشکل نبود؟
صفرآوه: هر چند در تلویزیون تاجیکستان به عنوان یک مجری مشغول کار بودم و در دانشگاه نیز تا حدودی با دروس مربوط به هنر و بازیگری آشنا شده بودم، ولی واقعا بازی در برابر دوربین کاملاً متفاوت بود.
به همین دلیل اضطراب و نگرانیهای فراوانی داشتم چون در این سریال تاریخی باید صحنهها با حداکثر نزدیکی با واقعیت اجرا میشد که برای یک بازیگر غیرحرفهای کار سختی بود؛ ولی باید از آقای جوزانی تشکر کنم که حق استادی را بر اینجانب به طور کامل ادا کردند زیرا اگر همکاری و رهنماییهای ایشان نبود، قطعا نمیتوانستم موفق باشم.
فارس: از اینکه مدتی را با گروه هنرمندان ایرانی بودهاید، چه احساسی دارید؟
صفرآوه: بدون تردید شرکت در یک کار هنری ایرانی با شرکت در کار هر کشور دیگر جهان متفاوت است. همزبانی، همدینی، تاریخ و تمدن مشترک، سنتهای مشابه و بسیاری خصوصیات دیگر که شما شاید در هیچ یک از کشورهای دنیا نتوانید پیدا کنید و دقیقاً همین موضوع بود که پدرم بعد از انتخاب شدنم برای نقش «لیلی» نه تنها مانع رفتنم به ایران نشد، بلکه از این امر استقبال کرد. پدرم به من گفت: برو، ایران سرزمین شریفی است، امنیت کامل و مردم همزبان و مؤمنی دارد و ایرانیان برای زنان احترام زیادی قائلند.
فارس: همکاری با هنرمندان ایران چه تاثیری در نوع نگاه شما بر جمهوری اسلامی ایران داشته است؟
صفرآوه: البته بنده همیشه به ایران توجه داشتم و اخبار مربوط به ایران را پیگیری میکردم اما باز هم به قول معروف «شنیدن کی بود مانند دیدن». حضور در ایران فرصت مغتنمی بود تا بتوانم با مردم شریف و فرهنگ غنی این سرزمین و علم و دانش آنان بیشتر آشنا شوم. احترام به مادران و خواهران، تلاش برای فرا گرفتن دانش، با آرامی صحبت کردن، از گفتار تند پرهیز نمودن، مهربان بودن و باز صدها اخلاق مثبت دیگر را جزء لاینفک هویت ایرانی دیدم که واقعا جای استقبال و خوشحالی دارد.
فارس: یعنی اگر پیشنهاد دیگری از طرف کارگردان های ایرانی برای اجرای نقش بشود، میپذیرید؟
صفرآوه: فیلم نامه خوب باشد، چرا نپذیریم؟
فارس: بعد از پایان بازی در این سریال به ایران سفر کردهاید؟
صفرآوه: آری چندی قبل در ایران بودم و در برنامههای زنده «زنده رود» تلویزیون اصفهان و همچنین شبکههای اول و دوم ایران حضور پیدا کردم. مردم اصفهان نیز بسیار شریف مهمان دوست و مهمان نواز هستند و من فکر نمیکردم که مردم بنده را به یاد داشته باشند، ولی مثل این که «لیلی» را فراموش نکردهاند.
فارس: مگر طی 2 سال و نیمی که برای بازی در سریال «در چشم باد» در ایران به سر بردید، از اصفهان بازدید نداشتید؟
صفرآوه: طی این مدت ما به کار فیلمبرداری از سریال مشغول بودیم و به محلهایی سفر میکردیم که قرار بود در آنجا، بخشهای مختلف سریال را فیلمبرداری کنند. به این دلیل نه تنها فرصت بازدید از اصفهان را نداشتم، بلکه بسیاری دیگر از شهرهای تاریخی این سرزمین حماسه و فرهنگ را هنوز ندیدهام.
فارس: آقای جوزانی در یکی از مصاحبههایشان پیام این سریال تاریخی را تاکید بر ضرورت بیداری و هشیاری ملت ایران در برابر منافع ملی و اعتقادی دانستند تا عزت و شرف این ملت حفظ شود. نظر شما چیست؟
صفرآوه: بلی، در سریال «در چشم باد» تاریخ 60 سال گذشته ایران روایت شده است و به نظر بنده کارگردان خواسته است تا از این طریق حافظه مردم نجیب ایران را بیدار و بیدارتر کند و به آنان کمک کند که بیش از گذشته به فکر خود و هویت خویش باشد.
فارس: به نظر شما فیلم و سریال بهترین راه بازسازی خاطره تاریخی است؟
صفرآوه: درست است، فیلم قدرت بازگویی تاریخ دور و نزدیک هر ملتی و کشوری را دارد و فکر میکنم فیلم ایران در طول سه دهه اخیر در این زمینه کارهای بسیار ارزشمندی را انجام داده است. سینما و تلویزیون ایران امروز پیام خود را به ملتهای جهان میرساند و همزمان از ایران چهره انسانی و فرهنگی به نمایش میگذارد که کار بس بزرگی است.
فارس: اگر ممکن است در پایان قدری هم درباره خانواده خود صحبت کنید.
صفرآوه: ما یک خانواده شش نفره شامل پدر، مادر و چهار خواهر و برادر هستیم. برادرم «وطن» در سریال «در چشم باد»، نقش افسر روس «بوریس ورسلوگین» را بازی کرده و حالا در رشته کارگردانی سینما در آمریکا تحصیل میکند. وطن که اکنون 26 ساله است، فارغالتحصیل دانشکده برنامهریزی اقتصادی دانشگاه تکنولوژی تاجیکستان است ولی حضور در سریال «در چشم باد» او را به حدی متحول کرد که تصمیم گرفت در رشته کارگردانی تحصیل کند.
خواهرم «سیاره» 20 ساله و دانشجوی سال سوم دانشکده شپکین مسکو بوده و در رشته بازیگری مشغول به تحصیل است. وی در یک فیلم روسی نیز بازی کرده است. خواهر کوچکم «سعیده» امسال تحصیلات متوسطه را به پایان رسانده است.
خانم صفرآوه در پایان این مصاحبه، یک تقویم دیواری را که با عکسهایی از سریال «در چشم باد» تزیین شده بود، با امضای خود به دفتر فارس اهدا کرد.
آخرین ارقام دستمزد هنرپیشه ها، که برخی به گفته خودشان و برخی از زبان علی سرتیپی پخش کننده،سینمادار و تهیه کننده سینمای کشور و برخی به نقل از منابع آگاه، به این شرح می باشد:
1)مهناز افشار:
آخرین دستمزد وی، 40 میلیون تومان برای بازی در فیلم "پوپک و مش ماشالله" است. البته "منیژه حکمت" تهیه کننده این فیلم در زمان اکران این فیلم اعلام کرده بود که به واسطه دوستی اش با افشار دستمزد پایینی را به وی داده است!
2)لیلا حاتمی:
دستمزد وی بالای 50 میلیون تومان است.
3)الناز شاکر دوست:
مبلغ دستمزد وی برای بازی در هر فیلم 40 میلیون تومان است.
4)مریلا زارعی:
دستمزد وی 40 میلیون تومان است.
5)علی صادقی:
سرتیپی گفته است که وی برای بازی در یک سکانس 3 روزه گفته است که 40 میلیون تومان می گیرد ولی با کمی صحبت با او ظاهرا صادقی به سرتیپی تخفیف داده است.
6و 7)بهرام رادان و محمدرضا فروتن:
این بازیگران تمایلی برای بازی در فیلمهای تجاری ندارند ولی برای بازی در اینگونه فیلمها رقم بین 70 تا 80 میلیون تومان می گیرند اما برای فیلمهای هنری رقم پایین تری می گیرند.
8و 9)رضا عطاران و امین حیایی:
علی سرتیپی که از جمله پخش کننده های فیلم سینمای ایران است در گفتگو با زندگی ایرانی در مورد دستمزد عطاران چنین می گوید:
عطاران ارقام متفاوت بنا بر شرایط متفاوت دارد. او برای بازی در یک فیلم رقم 30 میلیون تومان گرفته و همزمان در فیلمی دیگر قرارداد 60 میلیون تومانی امضا کرده است وی در ادامه اضافه می کند که حیایی هم به همین شکل است.
9)هدیه تهرانی:
سرتیپی حضور هدیه تهرانی را تضمین فروش فیلم و بازگشت سرمایه می داند. او می گوید حاضر است برای بازی هدیه تهرانی در یک فیلم 100 میلیون تومان پول بدهد!
10)شهاب حسینی دستمزد خود را با آنچه که قبلا در مطبوعات 40 میلیون تومان عنوان شده بود متفاوت دانست و البته قبلا در گفتگویی عنوان کرده بود که هر قرار دادی که بالای 40 میلیون تومان ببندد، مابقی را به مراکز خیریه خواهد داد.
11)احمد پور مخبر:
احمد پور مخبر ستاره این روزهای سینمای کمدی ایران است ،که از مسن ترین بازیگران و البته نو پاترین آنها است و اکنون می توان عنوان پر کار ترین بازیگر را نیز به وی داد.
ظاهرا رقم قرار داد وی برای بازی در هر فیلم حداقل 10 میلیون تومان می باشد که بسیاری از تهیه کنندگان هم با رغبت بسیار این رقم را می پردازند و فقط مشکلشان این است که آنها باید 5_6 ماهی منتظر باشند تا بازی وی در فیلمهای مختلف تمام شود و نوبت به تهیه کنندگان جدید برسد.
12)محمد رضا گلزار:
چندی پیش خبری منتشر شد که وی برای بازی در یک فیلم رقم بین 150 تا 200 میلیون تومان پیشنهاد داده است.
13)لیلا اوتادی:
عنوان شده است که وی برای بازی در فیلم "پیتزا مخلوط" رقم 70 میلیون تومان گرفته که البته هنوز تایید نشده است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سیری در زندگی و مبارزات مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی
شیخ سلار دیلمی سندی است بر قدمت تشیع در تبریز
ساختمان دادگاه عمومی خسروشاه کلنگ زنی شد
رییس جمهور بر بالین رهبر معظم انقلاب: عکس
فرمانده حوزه بسیج خسروشاه:دوران دفاع مقدس تمرین و آزمون ایثار بو
جلسه مدیران مدارس منطقه خسروشاه باحضور فرماندار برگزار شد
شعری بسیار زیبا در وصف امام مهربانی ها امام رضا (ع)
افتتاح پژوهش سرای دانش آموزی و مرکز بهبود اختلالات یادگیری امید
جلسه شورای اداری خسروشاه با حضور فرماندار تشکیل شد
بازدید سرزده مدیرکل آموزش و پرورش استان از مدارس منطقه خسروشاه
[عناوین آرشیوشده]