سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سه چیز است که نشانه اصابت رأی است :خوب برخورد کردن و نیک گوش کردن و پاسخ نیکو دادن . [امام صادق علیه السلام]
 
دوشنبه 89 خرداد 31 , ساعت 10:18 صبح
 بازیگر نقش لیلی در سریال ایرانی «در چشم باد» معتقد است که سینما و تلویزیون ایران امروز پیام خود را به ملت‌های جهان می‌رساند و هم‌زمان از ایران چهره‌ای انسانی و فرهنگی به نمایش می‌گذارد که کاری بس بزرگی است.

«ستاره صفرآوه» در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، با بیان این مطلب افزود: امروز برخی رسانه‌ها و حتی سینماهای برخی از کشورها تلاش می‌کنند تا چهره و وجهه ایران را در اذهان و افکار عمومی جهان خدشه‌دار کنند و به همین دلیل تصویر خشن و ترسناکی از ایران در جهان برای افکار عمومی ترسیم می‌کنند که وانمود کنند ایران تهدیدی برای جامعه بشریت است.
بازیگر تاجیک نقش «لیلی» در سریال ایرانی «در چشم باد» افزود: ولی کافی است تا هر کسی یک بار به ایران سفر کند تا به باطل بودن همه این ادعاها پی ببرد و به این حقیقت برسد که ایرانیان مردم شریفی هستند و به دنبال فرهنگ، علم و دانش بوده و پیام آنان به جهانیان پیام صلح، سازندگی، برادری و دوستی است.
صفراوه تصریح کرد: به خاطر همین ویژگی‌ها است که از اکثر فیلم‌های ایرانی در بسیاری از نقاط جهان استقبال می‌شود و من فکر می‌کنم هدف اصلی فرهنگ و فیلم‌های ایرانی مرهم گذاشتن بر روی زخم‌های جامعه بشری است، بنابراین شک ندارم که هنر و فیلم ایران با این رویکرد بشر محوری بیش از پیش فراگیر و جهانی خواهد شد.
طبق قرار قبلی «ستاره صفرآوه» در موعد مقرر در محل دفتر خبرگزاری فارس در شهر دوشنبه حاضر شد.
وی پس از ورود به دفتر گفت: فضای دفتر فارس مرا به یاد محیط صمیمانه ایران انداخت.
روحیه مثبت صفرآوه موجب شد، تا بلافاصله و بدون مقدمه گفت‌وگو درباره بازی وی در سریال «در چشم باد» و همچنین نظر او درباره ایران را با ایشان آغاز کنیم که مشروح این مصاحبه بدین شرح است.

فارس: لطفاً خود را به خوانندگان فارس معرفی کنید و بگوئید که چه شد که در این سریال حضور یافتید؟

صفرآوه: متولد تاجیکستان و فارغ التحصیل رشته خبرنگاری صداوسیما با گرایش کارگردانی از دانشگاه هنرهای زیبای کشورم هستم و در حال حاضر روزنامه نگاری را در این دانشگاه تدریس می‌کنم. قبل از بازی نقش «لیلی» در سریال تاریخی «در چشم باد»، در شبکه اول سیمای تاجیکستان مجری اخبار روسی و تاجیکی بودم و هرگز فکر نمی‌کردم که روزی در سینمای ایران حضور پیدا کنم، غافل از آن که تقدیر غیر از آن چیزی بود که من تصور می‌کردم و برخی اتفاقات همه چیز را به کلی تغییر داد.
ماجرا از آنجا شروع شد که یک روز همراه خانواده در منزل مشغول تماشای تلویزیون تاجیکستان بودیم که در این میان برنامه‌ای با نام «موضع» پخش می‌شد که بخشی از آن به بازی بازیگران تاجیک در یک سریال ایرانی اختصاص یافته بود.
در این برنامه خانم «لطافت یوسفی» که یکی از هنرمندان خوشنام تاجیکستان است، از نقش خود در این سریال صحبت می‌کرد و همزمان صحنه‌هایی از فیلمبرداری پخش می‌شد. صحنه‌های سریال آن قدر جذاب و دیدنی بود که یک دفعه غبطه خوردم که "ای کاش من جای خانم یوسفی بودم "، ولی زود به خود آمدم و گفتم "تو کجا و خانم یوسفی کجا ".
ولی پس از گذشت یک سال اتفاق عجیبی افتاد و کارگردان نامی ایران «مسعود جعفری‌جوزانی» با تعدادی از همکاران خود به تاجیکستان آمدند تا برای اجرای نقشی در سریال یکی از خانم‌های تاجیک را انتخاب کنند و بنده هم در ردیف دیگر داوطلبان برای تست حاضر شدم، اما امید چندانی برای انتخاب شدنم نداشتم.
وقتی خبر پذیرفته شدنم را به من دادند بی‌نهایت خوشحال شدم، زیرا دقیقاً برای بازی در همان سریالی انتخاب شده بودم که در مورد آن در برنامه «موضع» صحبت شده بود و نام آن «در چشم باد» بود که خانم «لطافت یوسفی» و هنرمند سرشناس تاجیک «حبیب‌الله عبدالرزاق‌اف» در آن ایفای نقش می‌کردند.
در اینجا می‌خواهم به نکته‌ای‌ اشاره کنم و آن این که سه ماه قبل از انتخاب شدنم برای اجرای نقش «لیلی» خواب عجیبی دیدم. در خواب دیدم که سوار بالگردی شده‌ام و از روی تپه‌هایی پرواز می‌کنم و در نهایت به منطقه‌ای رسیدم که از آنجا نسیم خنکی می‌وزید و بوی خوشی در تمام آن منطقه پراکنده شده بود و مرا در همانجا پیاده کردند. من داخل ساختمانی شدم که 2 نفر خانم در حال گریم بودند که من از آنها خواستم به من فرصتی بدهند تا لوازم مورد نیازم را از مغازه‌ها اطراف تهیه کنم و سپس بازگردم که آنها نیز به من اجازه دادند و من هم رفتم ولی دیدم که همه فروشگاه‌ها بسته است و به نزد آن 2 خانم بازگشتم ولی این احساس را داشتم که من باید کار مهمی را انجام دهم.
چون بیدار شدم این خواب را به فال نیک گرفتم و زمانی که برای اجرای نقش وارد شهرک سینمایی غزالی شدم، بلافاصله این احساس به من دست داد که گویا قبلا این محل را دیده‌ام. در یکی از روزها که به تماشای این شهرک مشغول بودم، به‌دنبال پیدا کردن دلیلی برای احساس آشنایی خود با این شهرک می‌گشتم که ناگهان چشمم به تپه ها، سپس گنبد و مغازه‌های دکور خیابان «لاله زار» این شهرک افتاد و به‌ناگاه به یاد خوابم افتادم و دریافتم که این شهرک را با اندکی تفاوت در خواب دیده بودم و این ماجرا را همان موقع برای دوستانم تعریف کردم.

فارس: با توجه به این که شما برای اولین بار در یک سریال بازی کردید، آیا ایفای این کار برایتان مشکل نبود؟

صفرآوه: هر چند در تلویزیون تاجیکستان به عنوان یک مجری مشغول کار بودم و در دانشگاه نیز تا حدودی با دروس مربوط به هنر و بازیگری آشنا شده بودم، ولی واقعا بازی در برابر دوربین کاملاً متفاوت بود.
به همین دلیل اضطراب و نگرانی‌های فراوانی داشتم چون در این سریال تاریخی باید صحنه‌ها با حداکثر نزدیکی با واقعیت اجرا می‌شد که برای یک بازیگر غیرحرفه‌ای کار سختی بود؛ ولی باید از آقای جوزانی تشکر کنم که حق استادی را بر اینجانب به طور کامل ادا کردند زیرا اگر همکاری و رهنمایی‌های ایشان نبود، قطعا نمی‌توانستم موفق باشم.

فارس: از اینکه مدتی را با گروه هنرمندان ایرانی بوده‌اید، چه احساسی دارید؟

صفرآوه: بدون تردید شرکت در یک کار هنری ایرانی با شرکت در کار هر کشور دیگر جهان متفاوت‌ است. هم‌زبانی، هم‌دینی، تاریخ و تمدن مشترک، سنت‌های مشابه و بسیاری خصوصیات دیگر که شما شاید در هیچ یک از کشورهای دنیا نتوانید پیدا کنید و دقیقاً همین موضوع بود که پدرم بعد از انتخاب شدنم برای نقش «لیلی» نه تنها مانع رفتنم به ایران نشد، بلکه از این امر استقبال کرد. پدرم به من گفت: برو، ایران سرزمین شریفی است، امنیت کامل و مردم همزبان و مؤمنی دارد و ایرانیان برای زنان احترام زیادی قائلند.

فارس: هم‌کاری با هنرمندان ایران چه تاثیری در نوع نگاه شما بر جمهوری اسلامی ایران داشته است؟

صفرآوه: البته بنده همیشه به ایران توجه داشتم و اخبار مربوط به ایران را پیگیری می‌کردم اما باز هم به قول معروف «شنیدن کی بود مانند دیدن». حضور در ایران فرصت مغتنمی بود تا بتوانم با مردم شریف و فرهنگ غنی این سرزمین و علم و دانش آنان بیشتر آشنا شوم. احترام به مادران و خواهران، تلاش برای فرا گرفتن دانش، با آرامی صحبت کردن، از گفتار تند پرهیز نمودن، مهربان بودن و باز صدها اخلاق مثبت دیگر را جزء لاینفک هویت ایرانی دیدم که واقعا جای استقبال و خوشحالی دارد.

فارس: یعنی اگر پیشنهاد دیگری از طرف کارگردان های ایرانی برای اجرای نقش بشود، می‌پذیرید؟

صفرآوه: فیلم نامه خوب باشد، چرا نپذیریم؟

فارس: بعد از پایان بازی در این سریال به ایران سفر کرده‌اید؟

صفرآوه: آری چندی قبل در ایران بودم و در برنامه‌های زنده «زنده رود» تلویزیون اصفهان و همچنین شبکه‌‌های اول و دوم ایران حضور پیدا کردم. مردم اصفهان نیز بسیار شریف مهمان دوست و مهمان نواز هستند و من فکر نمی‌کردم که مردم بنده را به یاد داشته باشند، ولی مثل این که «لیلی» را فراموش نکرده‌اند.

فارس: مگر طی 2 سال‌ و نیمی که برای بازی در سریال «در چشم باد» در ایران به سر بردید، از اصفهان بازدید نداشتید؟

صفرآوه: طی این مدت ما به کار فیلمبرداری از سریال مشغول بودیم و به محل‌هایی سفر می‌کردیم که قرار بود در آنجا، بخش‌های مختلف سریال را فیلم‌برداری کنند. به این دلیل نه تنها فرصت بازدید از اصفهان را نداشتم، بلکه بسیاری دیگر از شهرهای تاریخی این سرزمین حماسه و فرهنگ را هنوز ندیده‌ام.

فارس: آقای جوزانی در یکی از مصاحبه‌های‌شان پیام این سریال تاریخی را تاکید بر ضرورت بیداری و هشیاری ملت ایران در برابر منافع ملی و اعتقادی دانستند تا عزت و شرف این ملت حفظ شود. نظر شما چیست؟

صفرآوه: بلی، در سریال «در چشم باد» تاریخ 60‌ سال گذشته ایران روایت شده است و به نظر بنده کارگردان خواسته است تا از این طریق حافظه مردم نجیب ایران را بیدار و بیدارتر کند و به آنان کمک کند که بیش از گذشته به فکر خود و هویت خویش باشد.

فارس: به نظر شما فیلم و سریال بهترین راه بازسازی خاطره تاریخی است؟

صفرآوه: درست است، فیلم قدرت بازگویی تاریخ دور و نزدیک هر ملتی و کشوری را دارد و فکر می‌کنم فیلم ایران در طول سه دهه اخیر در این زمینه کارهای بسیار ارزشمندی را انجام داده است. سینما و تلویزیون ایران امروز پیام خود را به ملت‌های جهان می‌رساند و هم‌زمان از ایران چهره انسانی و فرهنگی به نمایش می‌گذارد که کار بس بزرگی است.

فارس: اگر ممکن است در پایان قدری هم درباره خانواده خود صحبت کنید.

صفرآوه: ما یک خانواده شش نفره شامل پدر، مادر و چهار خواهر و برادر هستیم. برادرم «وطن» در سریال «در چشم باد»، نقش افسر روس «بوریس ورسلوگین» را بازی کرده و حالا در رشته کارگردانی سینما در آمریکا تحصیل می‌کند. وطن که اکنون 26 ساله است، فارغ‌التحصیل دانشکده برنامه‌ریزی اقتصادی دانشگاه تکنولوژی تاجیکستان است ولی حضور در سریال «در چشم باد» او را به حدی متحول کرد که تصمیم گرفت در رشته کارگردانی تحصیل کند.
خواهرم «سیاره» 20 ساله و دانشجوی سال سوم دانشکده شپکین مسکو بوده و در رشته بازیگری مشغول به تحصیل است. وی در یک فیلم روسی نیز بازی کرده است. خواهر کوچکم «سعیده» امسال تحصیلات متوسطه را به پایان رسانده است.

خانم صفرآوه در پایان این مصاحبه، یک تقویم دیواری را که با عکس‌هایی از سریال «در چشم باد» تزیین شده بود، با امضای خود به دفتر فارس اهدا کرد.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ