درپی انتشار آلبوم تصویری «گرفتار» به خوانندگی علیرضا افتخاری و آهنگسازی جلیل عندلیبی؛ صحبت مبنی بر خیانت در امانت توسط آهنگساز مطرح شده است. این درحالی است که عندلیبی معتقد است علیرضا افتخاری هیچ حق قانونی نسبت به آلبوم تصویری گرفتار ندارد.
علیرضا افتخاری در این باره به خبرنگار ایلنا، گفت: آلبوم جاده ابریشم بر اساس کنسرت ژاپن که 21 سال پیش اجرا شد؛ ساخته و ضبط شده است و آهنگساز آن(آقای عندلیبی) بدون اطلاع من(بهعنوان خواننده) نسبت به انتشار این آلبوم اقدام کرده است.
وی، انتشار این اثر را خلاف قانون دانست و افزود: به یقین انتشار بدون اجازه آلبوم تصویری گرفتار غیرشرعی است و من از طریق قانونی اقدامات لازم را برای احیای حقوق خود انجام میدهم.
افتخاری، انتشار آلبوم گرفتار به سبک جدید را تنها فریب مردم دانسته و گفت: من؛ خرید این اثر را تحریم کردهام و از آقای عندلیبی برای این ناهماهنگی گلهمند هستم. ایشان سالهای تجربه و هنر خود را فدای مسائل مالی کردند.
این درحالی که جلیل عندلیبی به عنوان آهنگساز آلبوم گرفتار توضیحات دیگری ارایه داده و میگوید: رهبری و آهنگسازی اجرای برنامه در ژاپن و حضور در این کشور؛ توسط خود من صورت گرفته است و آقای افتخاری نسبت به آن هیچ حق قانونی ندارد.
وی ادامه داد: این خواننده؛ چند سال پیش همین اثر را با کمک انجمن موسیقی و بدون اطلاع من انتشار داد. حال آنکه حضور رامیز قلی اف و هابیل علی اف در این کار تنها به واسطه حضور من بوده است.
این آهنگساز با تاکید بر این موضوع که من با این اثر از علیرضا افتخاری خداحافظی کردهام، خاطرنشان کرد: متاسفانه آقای افتخاری که از صدای خوب و گرمی برخوردار است؛ امروز بیشتر بهدنبال درآمد است.
وی با تاکید بر این موضوع که با انتشار این اثر موسیقایی به اعتبار ازدست رفته علیرضا افتخاری؛ در شرایطی که وی هماکنون آثاری فاقد کیفیت لازم به بازار ارایه کرده است، کمک کرده، ادامه داد: آقای افتخاری اعتبار خود را از موسیقی سنتی و ایرانی به دست آورده است و نباید تنها به تولید انبوه آلبوم برای بازار بیندیشد.
در آلبوم «جاده ابریشم »که برگزیدهای از اجرای گروه مولانا در ژاپن است؛ قطعاتی چون پیام صلح براساس اشعاری از محمدجلیل عندلیبی، مرد سفر با شعری از عطار نیشابوری، سرمست و بنیآدم با شعری از سعدی، دوبیتی با شعری از باباطاهر، سرخوشان با شعری از حافظ و ایران مهد هنر با شعری از جواد آذر گنجانده شده است.
گرفتار و جاده ابریشم؛ حاصل همکاری 5 ساله جلیل عندلیبی و علیرضا افتخاری است که تکنوازانی چون رامیز قلی اف(نوازنده تار آذری)، محمود ترسون(نوازنده کمانچه چینی) و جمشید عندلیبی و بهزاد فروهی(نوازنده نی) درکنار دیگر اعضای گروه در آن به هنرنمایی پرداختهاند.
به گزارش «فردا»، فروزمند که مسئولیت این گروه زیرزمینی را برعهده دارد اخیراً در گفتگویی اعلام کرده کاری تبلیغاتی ساخته که تحویل موسسه سفارش دهنده آگهی شده و قرار است تا از صداوسیما به نمایش درآید.
مسئول این گروه در این خصوص گفته است درآمدهای مجاز گروهش از راه تبلیغات است و به درآمدهای گروه از راه موسیقی زیرزمینی اشارهای نکرده است.
گفتنی است این گروه قبلاً آهنگ مبتذل "سوسن خانم" را اجرا کرده بود.
از مدتها قبل زمزمه بازگشت حبیب محبیان معروف به حبیب در محافل مختلف مطبوعاتی و رسانهای به خصوص سایتهای خبری مطرح شده است که ابتدا با رضا رشیدپور مجری صدا و سیما در سایت شخصیاش همراه با عکس مشترکش با وی این خبر را اعلام کرد که بدنبال آن این خبر در بسیاری از سایتها منعکس شد.
در این میان سایتهای مختلف و مراجع رسمی دولتی اظهار نظرهای مختلفی را اعلام نمودهاند، همانند اینکه آقای حبیب محبیان تقاضای کنسرت در تهران نموده است ولی مسئولین هنری وزارت ارشاد طی اظهار نظری اعلام داشتند تقاضای مجوز آلبوم موسیقی حبیب در دست بررسی دارند.
روزنامه «راه مردم» به منظور اینکه به ابهامات، تکذیبها و تاییدهای افراد و مراجع مختلف پایان دهد، مصاحبهای چالشی با آقای حبیب محبیان انجام داده است که از نظر شما میگذرد.
آقای محبیان بفرمائید چه شد که بعد از یک فاصله طولانی به ایران بازگشتید؟
حس ایران دوستی در وجود من شعله میکشید. مدتها بود که با خودم کلنجار میرفتم اما هر بار که تصمیم گرفتم یک مشکل خانوادگی و روزمرگی پیش میآمد و مانع میشد تا اینکه یک باره همه چیز را کنار زدم و قصد دیار کردم.
شما که وطن دوست بودی چرارفتی؟
اوایل انقلاب احساس این بود که فضای مناسبی برای اجرای موسیقی میسر نیست من هم با شدت علاقهای که به کار آهنگ سازی و خواندن داشتم تصمیم به رفتن گرفتم اما باید به جرات بگویم که متأسفانه آن مدینه فاضله خیالی 15 سال مرا از علائقم یعنی موسیقی دور و خانه نشین کرد. جالب اینکه بدانید در این مدت از دو جنبه زجر می کشیدم یکی فاصله از مملکت خود و دیگری از موسیقی.
چه مدت در آنجا کار موسیقی انجام ندادید؟
حدود پانزده سال در منزل درگیر فعالیتهای اقتصادی بودم و برای خودم آهنگ میساختم اما پس از آن با دیدن مشکلات موسیقیهای موجود تصمیم گرفتم مجددا کارهای خود را ارائه دهم.
با این روحیه فکر نمی کنید دیر تصمیم به بازگشت گرفتید؟
شاید، اما زندگی در غربت گرفتاریها و مشکلات خاص خودش را دارد.
چه شد تصمیم برای بازگشت گرفتید؟
فشار غربت و علاقه شخصی به وطن و تشویق همسر و فرزندم برای زندگی در ایران. اما مستحضر هستید از بین بردن زندگی که با آن همه سختی و مشقت در آمریکا درست کردم به شدت و ریسک پذیر بود.
من برای رسیدن به اهدافم ضررهای زیادی متحمل شدهام اما این بار بالاخره با هر دشواری که بود توانستم تمام زندگی خود را در آنجا رها کرده و به سمت اصالت واقعی خود یعنی کشورم بازگردم، ضمنا متوجه شدم که حاکمیت نظام با هنر و موسیقی مخالف نیست بلکه با ابتذال و دور شدن از فرهنگ مردم مخالف است.
ایران و زندگی در آن با تمام خاطرات و فرهنگ و عقاید دینی و مذهبی در واقع شروع دوباره زیستن پس از سه دهه دوری و غربت است که برای من لذت و شیرینی وصف ناپذیر عجیبی به همراه دارد.
تعبیر و نگاه سی ساله شما نسبت به ایران چیست؟
مردم دوست داشتنی ایران همیشه لبریز از احساس، محبت و مهربانی هستند در هیچ کجای دنیا این زندگی سراسر عاطفه و نوع دوستی و باهم بودن را ندیدم. اراده قوی این ملت واقعا غرورآفرین است. باور کنید ایران به یک قدرت بلا منازع تبدیل شده است. این باعث فخر ایرانیان است.
یعنی ورود شما به این دلایل بستگی داشت؟
بلی، اما مسائل دیگری هم دخیل بود از جمله تهاجم بی منطق و مبتذل به فرهنگ و به ویژه موسیقی ایرانی. متأسفانه هر چند وقت یک بار متوجه میشدم که فلان خواننده بعد از کسب شهرت در ایران از کشور خارج شده و به کشورهای دیگر و شبکههای ماهوارهای پناه میبرند. من برگشتم تا به آنهایی که سودای رفتن دارند ثابت کنم که آنجا خبری نیست هیچ کجای دنیا کشور خود آدم نمیشود.
حالا که برگشتید قصد دارید مجددا به عالم هنر برگردید؟
فعلا بدنبال آرامش زندگی و لذت بردن از موهبت معاشرت با مردم بزرگوار و صمیمی و آداب و رسوم ارزشمندی که مدتها با آن فاصله داشتهام، هستم. از آنجا که من هم مثل همه ایرانیان متعلق به این سرزمین هستم، چنانچه بتوانم خدمتی در جهت رشد و شکوفایی موسیقی کشورم داشته باشم با کمال میل ادای دین میکنم البته در این مدت حدود یکسالی که در ایران هستم تقاضای همکاری در زمینه هنر را در چارچوبقوانین و مقرارت کشور داشتهام.
یعنی برای فعالیت مشکلی ندارید؟
ببینید من هیچگاه به دنبال ابتذال نبودهام حتی قبل از انقلاب در طول این سی سال هم تلاش کردهام هیچگاه از معیارهای اصولی موسیقی کلاسیک و فاخر و فرهنگ اصیل ایرانی خارج نشوم. به نظرم همیشه نحوه فعالیت من با بقیه متمایز بوده.
شما سابقه کارهای من را ملاحظه کنید. من همیشه و در هر حالتی با عقاید و باورهای خودم زندگی کردم. من این حرف را برای اینکه به ایران آمدم نمیزنم بلکه در طول این سی سال گذشته کارنامهام کاملا واضح و روشن است.
وقتی که طی سالهای قبل آثاری در مورد رزمندگان، امام علی (ع)، عید غدیر و چندین قطعه مذهبی دیگر که خواندم در ایران نبودم که گفته شود بخاطر اینکه تأییدی بگیرم آنها را اجرا کردهام. در واقع اجرای این کارها صرفا به خاطر اعتقادات من بوده، در عین حال از فضایی که در ایران برای کسانی که بخواهند به اصل خویش برگردند بوجود آمده و از لطف مردم و مسئولان تشکر میکنم.
آیا این اواخر کار جدیدی از خود ارائه کردهاید که از طرف شبکههای تلویزیونی پخش شده باشد؟
نه به هیچ وجه. الان حداقل بالغ بر 2 سال است که هیچ همکاری نداشته و اساسامن با هیچ شبکهای قرار دادی ندارم و رسمابه همه شبکههای ماهوارهای اعلام کردهام موافق پخش برنامههایم در آن شبکهها نیستم. اما علیرغم این اقدام ممکن است شبکهای این درخواست را رعایت نکرده باشد که متقابلا من هم باید راهکارهای قانونی عدم پخش آثارم را در آن شبکهها پیگیری کنم.
اما کارهایی که از شما مطرح میکنند که با برخی ارزشهای مورد قبول مردم همخوانی ندارد در این رابطه چه توضیحی دارید؟
همانطور که اشاره کردم من شخصا تاکنون تلاش کردهام در آثارم هنجارشکنی نشود و سعی کردهام ارزشهای مورد قبول مردم را رعایت کنم اما از جانب تهیه کننده یا طرف قراردادم متاسفانه ممکن است تنها در چند اثر (از مجموعه حدود 130اثر تولید شده) این موضوع رعایت نشده باشد که این کار صرفا توسط قراردادم بوده و این تنها به فضای نامناسب لس آنجلس بر میگردد و اینجانب در آن نقشی نداشتم.
در واقع اثر خریداری شده به نحوی میکس شده که برای فروش در شبکههای ماهوارهای جذاب باشد و این کار به من ربطی نداشته است. در عین حال جا دارد که از این بابت از مردم عزیز عذرخواهی کنم، اما همانطور که در محتوای روند کلی تولیدات من مشخص است در اکثریت قریب به اتفاق در کارهایم من این مراقبت و حساسیت وجود داشته است. زیرا همیشه خود را پایبند ارزشهای ملت خوب و با صفای خودم میدانم مضاف بر اینکه کارهایی نیز قبل از انقلاب اجرا کردهام که محتوای مذهبی داشته است.
شما در حال حاضر با این سابقه چه پیغامی برای نسل جدید این هنر دارید؟
در موسیقی و محتوای اشعار سلامت نفس و احترام به ارزشهای انسانی و فرهنگی کشور قبل از هر چیزمهم است. نسل جدید باید بداند موسیقی یک زبان انتقال فرهنگ است. پس در انتخاب شعر، آهنگ و اجرا باید دقت عمل داشته باشند زیرا یک هنرمند از توانایی وجودی و ذاتی خود بر خواسته و تنها اثر اوست که ماندگار است. پس در تولید آن دقت عمل اجتناب ناپذیر است و باید تلاش کنیم که فرهنگ اصیل خودمان را تولید و با زیبایی هر چه بهتر منتقل کنیم.
علیرضا افتخاری خواستار رفع مشکلات موسیقی کشور و حل مشکل بیمه هنرمندان این عرصه شد.
افتخاری گفت: ما باید بتوانیم با طرح مشکلات موسیقی با مسئولان نظام، خواستار رفع مشکلات هنرمندان باشیم چراکه آنها هنوز ابتداییترین خواسته خود را مطرح نکردهاند.
افتخاری، بیمه هنرمندان را ابتداییترین خواسته این گروه دانسته و ابراز داشت: متاسفانه هنرمندان ما هنوز از خدمات درمانی تامین اجتماعی بهرهمند نیستند و به قول استاد تاج اصفهانی «جیب هنرمند پر از کف است و به به!»
این خواننده کشورمان، بخش دیگری از سخنان خود را اینگونه مطرح کرد: باید حقوق اجتماعی هنرمندان احراز و مسائل مالی آنها تامین شود تا از مسیر اصلی به انحراف کشانده نشوند و همچنین بستری مناسب برای فعالیت هنرمندان این عرصه تعریف شود.
وی ابراز امیواری کرد که هنرمندان، جوانان و نوجوانان عرصه هنر بتوانند با پشتوانه عالی و خدمات رفاه تامین اجتماعی، سیر تکامل خود را به درجات عالی ارتقاء دهند لذا ما باید جایگاهی برای ارتقا و انتقال هنر در مملکت ایجاد، و آن را برای نسلهای آینده تعریف کنیم.
ورود خوانندههای لس آنجلسی به ایران که در انتخابات نهم طرفداران برخی کاندیداها از آن بعنوان حربهای برای تخریب رقیبان کاندیدای خود در میان قشر ارزشی و انقلابی کشور استفاده میکردند، اکنون سوژهای برای تفاخر دولت شده است تا جایی که نه تنها این مسئله را تقبیح نمیکنند بلکه به نوعی از حضور این افراد دفاع کرده و حضور این افراد را نیز توجیه میکنند همانطور که دبیر شورای اطلاع رسانی دولت در این باره نوشته است: «اخیراً خبرهایی منتشر شده، که البته تایید هم نشده است و حاکی از آن است که برخی خوانندگان لسآنجلسنشین به کشور برگشتهاند و البته همین شایعه موجب عصبیت شدید محافل ضد نظام مقدس جمهوری اسلامی در خارج از کشور بخصوص امریکا شده است.
حالا تصور کنید به فرض صحت این اخبار برخی خوانندگانی که صدها لقب استاد و ... به خود دادهاند و پس از 30 سال در جریان فتنه سال گذشته، پشت به ملت و حق کرده و با طمع خام به دامن دشمنان تابلودار ایران خزیدند و علیه مردم ایران و انقلاب اسلامی سخن گفتند امروز چه حالی دارند؟ راهی که دیگران پس از 30 سال پیمودن آن عملاً به بنبست رسیده و شکست خود را پذیرفتهاند برخیها با تأخیری 30 سال آن را آغاز کردهاند آن هم در روزهای آخر عمر!» اما آنچه در این میام مهم است واکنش مردم قشرهای مختلف کشور نسبت به این موضوع است.
اینکه شما در لس آنجلس باشی، آنجا یک خواننده پاپ معروف شده باشی و هیچوقت با هیچ جنس مخالفی در یک کادر ظاهر نشوی خودش کلی مشکوک است و سوال برانگیز. حالا «مرد تنهای شب» بعد از عمری در ینگه دنیا زندگی کردن و ظاهرا عمری برنامهریزی طولانی مدت داشتن برای شیوه متفاوت بودن، خواندن و کلیپ ضبط کردن تصمیم گرفته که به سرزمین مادری برگردد و در اینجا بخواند و آلبوم منتشر کند. ضمنا پسرش را هم با خودش آورده! آدم که بدون خانواده جایی نمیرود. اما ماجرا به این سادگیها هم نیست...باور کنید ما دیر خبردار شدیم... حبیب نامهنگاریهایش را کرده، امضاهایش را گرفته، خانه و زندگیاش را آورده ایران و خلاصه اینکه هم قصد ماندن دارد و هم قصد کنسرت دادن و آلبوم دادن.
حبیب کیست؟
حبیب محبیان در سال 1331 در شمران آذربایجان به دنیا آمده. سه سال در رضاییه و چند سالی هم در تبریز زندگی کرده است و اصالتاً اهل رضاییه است. حبیب هم از همان دوران کودکی به گیتار علاقه فراوانی داشته و تنها کسی هم که به راه موسیقی کشیده شد خود حبیب بوده و با مخالفتهای اعضای خانواده روبرو شد و به خاطر این کار تنبیه بدنی هم شده است، ولی او از کارش دست نمیکشد. دوران دبیرستان او مصادف با دهه شصت اروپا و پیدایش گروه بیتلز بود که ذوق و شوق موسیقی را در وجود حبیب ایجاد میکند و باعث میشود که به آموختن موسیقی و نواختن گیتار که ساز مورد علاقه اش بوده روی آورد. چند سال بعد طی تبلیغ رادیو و تلویزیون برای استخدام خواننده راهی آنجا میشود و پس از گذراندن مراحلی مورد تایید داوران قرار میگیرد و در بین شانزده - هفده نفر دیگری که در این مسابقه قبول شده بودند جای میگیرد. دو سال در آنجا میماند و در طول این دو سال آموزش موسیقی هم میبیند. بعد از آن به خدمت سربازی میرود رفت و در خدمت نیز جزو خوانندگان باشگاه افسران میشود تا در کاخ جوانان برنامه اجرا کنند و این گونه از طرف کاخ جوانان رضاییه به تمام کاخهای جوانان سرتاسر ایران سفر کرده است. پس از اتمام سربازی با دختری به نام شادی ازدواج میکند که یک پسر هم به نام احمدرضا از او دارد که در ایران زندگی میکند. همسر اولش به علت اشتباهی زدن آمپول کزاز میمیرد و چند روز بعد مادرش هم فوت میکند تا این گونه دو خاطره بد در ذهن حبیب نقش ببندد.
حبیب در سال 1356 اولین آلبومش را با عنوان «مرد تنهای شب» روانه بازار میکند. «مرد تنهای شب» آلبومی بود که بیشتر کارهایش ازجمله شعر، آهنگ و تنظیمات حاصل کار حبیب بود. همین آلبوم او را به شهرت رساند و برایش محبوبیت زیادی بین مردم به دست آورد. او بیشتر آهنگ های این آلبوم را برای مادر و همسرش خواند؛ قطعاتی چون «شهلای من» و «نگاهم»، «مادر» یا «خرس کوکی (ببار ای برف)». سپس با زن دیگری به نام ناهید ازدواج کرد که پسرش محمد حاصل ازدواج آنهاست.
حبیب علاوه بر خوانندگی آهنگسازی و ترانه سرایی هم میکند. در نوازندگی گیتار هم متبحر است و از معدود خوانندگانی است که در کارهایش از گیتار دوازده سیم استفاده میکند.
آلبومهای مختلفی از او منتشر شده؛ دو آلبوم اول او با نامهای «مرد تنهای شب» و «سلام همسایه» که قبل از انقلاب منتشر شدند ریتمی آرام داشتند و بیشتر آهنگهای آن غمگین بودند. از سال 1360 به بعد که حبیب به لس آنجلس رفت چهار آلبوم به نامهای «آفتاب مهتاب»، «خورشید خانوم»، «آخه عزیزم چی میشه» و «همراز» را منتشر کرد. بعد از آن او آلبومهای صفر، بزن باران، کویر باور، خداوندا و خانه کوچک را منتشر کرد و در دو آلبوم بعدی خود پسرش را هم به عرصه خوانندگی وارد کرد که در آنها -«جوونی» و «خودشه» - بیشتر ریتم تند و امروزی مورد استفاده واقع شده بود. آخرین آلبومش «ایران بانو» است که در آن همه جور سبکی وجود دارد. ضمنا او سال گذشته کتابی هم منتشر کرد که در آن تمامی اشعارش چاپ شده بود.
حبیب که در کارهایش گاه مواضع اجتماعی را هم دنبال میکند، در مصاحبهای که سال گذشته داشته دیدگاهش را اینطور بیان میکند: «مسجد باید باشد اما مشروبخواری هم باشد. باید مردم آزاد باشند که حرفشان را بزنند. ایران تنها جایگاه آخوندها نیست. در ایران جوانها هستند که دارند این مملکت را میگردانند. یک مغزهایی هستند که اصلا استثنایی هستند. متأسفانه بعضیهایشان میزنند بیرون. ولی وطنپرست هم زیاد داریم. نمونهاش همین ماهواره که فرستادند فضا.»
وقتی همه خوابیم
ماجرای آمدن حبیب به ایران و درخواست مجوز و آلبوم و کنسرت و باقی جریانات از وبلاگ رضا رشید پور، مجری جنجالی تلویزیون شروع شد. او که مدتی است هیچ فعالیت رسانهای ندارد و در وبلاگش هراز گاهی اخبار پشت پرده مینویسد در وبلاگش نوشت: «حبیب محبیان، خواننده اهل لسآنجلس قصد دارد در ایران کنسرت برگزار کند. این خواننده لسآنجلسی که از حدود شش ماه قبل به ایران بازگشته شاید به زودی در ایران کنسرت برگزار کند. او از ریشهها حرف میزند و از تمام دلتنگیهایش در آمریکا. خیلیها به او کمک کردهاند تا مسیر ادامه کارش در داخل کشور هموار شود. این بار که او را دیدم خبرهای خوبی داشت . ظاهرا به زودی مجوز رسمی برای اجرای کنسرت با صدای حبیب صادر خواهد شد.» در همان پست وبلاگی بود که رشیدپورحضور محمد در ایران را هم ذکر کرد و تا اینجا جلو رفت که حتی شاید در کنسرت پدر با او همراه شود.
همین نوشته وبلاگی که بعدها همراه با عکسی از رشیدپور و حبیب شد آغاز ماجرای رسانهای حضور این خواننده لس آنجلسی در تهران بود.
حبیب و شایعه نامه به یک شخص
حبیب در حالی که مشغول آماده کردن آلبوم موسیقی خود درتهران بود شایعه شده به یک شخص نامه نوشت. او در نامه خود که به نظر میرسد دلیل اصلی مساعدت برای حضورش در تهران بود، گفت: «اینجانب تاکنون در آهنگ های خود هیچگاه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران چیزی نخواندهام . خواهشمندم به دلیل وضعیت جسمانی من، با بازگشتم به ایران موافقت فرمایید زیرا من از یک بیماری صعب العلاج(سرطان) رنج می برم.»!
حبیب و رحیم مشایی
در اینکه از سال گذشته چهره متفاوتی از اسفندیار رحیم مشایی درایران ارائه شده است شکی نیست؛ چهرهای علاقمند به هنر و هنرمندان. از لطفش به هدیه تهرانی گرفته تا دیدار اخیرش با حبیب. شاید اولین روزی که پارسا نیوز گزارش دیدار این دو را منتشر کرد باورش سخت مینمود و بیشتر شبیه شایعه بود اما بعد تر و با انتشار اخبار دیگر درباره ماجرای حضور حبیب در تهران این ماجرا هم تائید شد. واقعیت این بود که مشایی در دیدار خود با حبیب مطالبی را در خصوص مسایل هنری و فرهنگی مطرح کرده بود. ضمن اینکه به جز این دو چند تن دیگر از فعالان عرصه موسیقی نیز در این دیدار خصوصی حضور داشتند. جالب اینجاست که اوایل بهمن ماه سال گذشته وقتی در برخی سایتها خبر ملاقات رئیس دفتر رئیس جمهور با یکی از خوانندگان لس آنجلسی منتشر شد از طرف هیچ مسئولی تایید و یا تکذیب نشد تا اینکه خبرهای کاملتری از این دیدار منتشر شد. گفته می شود در این دیدارها رایزنیهایی در خصوص مسائل هنری میان این خواننده لس آنجلسی و این مقام دولتی صورت گرفته و حتی گفته شده در صورت موافقت مقامات، این هنرمند میتواند در تهران کنسرت دهد.
حبیب و وزارت ارشاد
شاید نمیشد به یک نوشته وبلاگی و خبر تابناک آنقدرها استناد کرد و اصلا این ماجرا را باور کرد که یکی که هنوز کلیپهایش از شبکههای ماهوارهای لس آنجلسی در حال پخش است در همین تهران خودمان به سر میبرد و درخواست مجوز هم داده اما وقتی که رییس دفتر موسیقی ارشاد در این باره توضیحاتش را ارائه داد همه چیز رنگ و بوی جدی و رسمی پیدا کرد. علی ترابی اعلام کرد که مدتی قبل ایشان برای انتشار یک آلبوم موسیقی در داخل کشور درخواستی برای دفتر موسیقی ارشاد نوشتهاند، اما صحبتی از برگزاری کنسرت در داخل کشور نبوده است. برای اعطای مجوز به این آلبوم نیز همچون آلبومهای دیگر و براساس برنامه اداری؛ مطابق ضوابط عمل خواهیم کرد و درخواست ایشان درحال بررسی است.
جالب اینجاست که ترابی کلا حضور حبیب در لس انجلس را طی این سالها ظاهرا ندیده گرفته و در پاسخ به این سوال که علاوه بر ضوابط معمول اعطای مجوز، در این بررسی چه موارد دیگری مورد توجه دفتر موسیقی برای اعطای مجوز است، گفت: «دفتر موسیقی در زمان اعطای مجوز به آلبومها مشخصا موسیقی و شعر آثار را بررسی میکند. البته درخصوص صلاحیت افراد نیز از مراجع ذیصلاح نیز استعلام خواهد کرد. بررسی این آلبوم نیز در چارچوبهای قانونی دفتر موسیقی انجام میشود و روال متفاوتی نخواهد داشت.»
حبیب این روزها در ایران چه میکند؟
این سوال را میشود یک کلمهای جواب داد و گفت: «زندگی»! اما جزئیترش را که بخواهید باید بگوئیم طی چندماهه گذشته حبیب به همراه همسر و فرزندش در تهران خانه گرفته و زندگی میکند. ماههای اول حضورش در ایران را بیشتر به دنبال بازپس گرفتن پاسپورت و لپتاپش بوده که در بدو ورودش به فرودگاه ایران ضبط شده بود.
حبیب تصمیم قطعیاش را برای زندگی در ایران گرفته و امیدوار است که نه تنها به خودش بلکه به پسرش هم مجوز انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت داده شود. او طی مدت اقامتش در ایران کلیپهایی را ضبط کرده که یکی از این کلیپها سر مزار مادرش در بهشت زهرای تهران گرفته شده است. همه کادر کارگردانی و فنی این آلبوم از جوانترهای این کار هستند و اکثرا از میان افراد فعال در شبکه ماهوارهای ایران میوزیک. هیچکدام این افراد از جمله آدمهای معتبر و معروف کارگردانی نیستند. به جز این، او در چند جای دیگر ایران هم حبیب کلیپهایی را ضبط کرده است.
همیشه و در تمام اوقات یکی از افراد بانفوذ همراه اوست و گفته میشود که تمامی مسیر حضور و فعالیتش در ایران با راهنمایی افراد با نفوذ است
حبیب و شایعات
گفته میشود حبیب دچار این توهم است که برای اولین کنسرتش اگر 10 شب هم در استادیوم آزادی برنامه بگذارد باز کم است! گفته میشود که جو حبیب را گرفته و تصور میکند هیچ خبری تکاندهندهتر از حضور او در ایران نیست.
گفته میشود که حبیب با پاسپورتی خاص از ایران خارج شده و طی همه این سالها او با برخی نیروهای انتظامی و اطلاعاتی در ایران همکاری داشته است و حالا هم یک سالی است که از لس آنجلس دیپورت شده است.
گفته میشود در یک میهمانی درخواست اجرای قطعه از جبیب شده است و او درخواست 60 میلیون میکند. همچنین یکی از مجلههای داخلی (ز- ا) تصمیم به انتشار عکس او روی جلدش میگیرد که حبیب درخواست 120 میلیون تومان میکند!
گفته میشود شاید در ابتدا به او مجوز کنسرت داده نشود اما در جشنها و مراسم کوچکتر به او اجازه خواندن قطعه بدهند.
گفته میشود او خودش هم خیلی امیدوار نیست که به محمد پسرش هم مجوز آلبوم یا کنسرت داده شود.
حبیب و پیامدهای احتمالی گرفتن مجوز
طبق یک قانون ننوشته حضور برخی از خوانندگان لس آنجلسی در ایران ممنوعیتی ندارد به شرط اینکه فعالیتی نداشته باشند. اما حالا اینکه حبیب یا بیژن درخواست مجوز میدهند یا دلشان خواسته که در ایران فعالیت کنند بحثی است جدا.
پیامدهای احتمالی گرفتن مجوز حبیب را شاید بشود به دو قسمت تقسیم کرد، یکی مواجهه مردم با این ماجرا و دیگری اهالی موسیقی. حبیب خواننده کم طرفداری نیست و مردم هم بدشان نمیآید که به کنسرت او بروند شاید همین یک جمله به دور از انواع و اقسام سوالهایی که درباره چرایی حضور حبیب در ایران از سوی مردم مطرح میشود برای برخورد مردم و طرفداران حبیب در ایران کافی باشد.
اما مهمترین پیامدی که میتواند اخذ مجوز کنسرت یا آلبوم حبیب در ایران در میان اهالی موسیقی داشته باشد، سردرگمی فعالان موسیقی پاپ است. وقتی که بسیاری از فعالین موسیقی پاپ ایران که از شروع فعالیتشان در ایران تا به امروز همه مجوزها را گرفته و دست به عصا راه رفتهاند تا نکند اتفاق ویژهای در کارنامه هنریشان بیفتد و پروندهای برایشان ساخته شود ببینند که به راحتی خوانندهای از آن سر دنیا با دیدگاهها و فعالیتهای خاص موسیقی لسآنجلس به ایران میآید و مجوز میگیرد، سردرگمی کمترین اتفاقی است که میافتد.
نکته دیگر اینکه کم نیستند خوانندگان، ترانه سرایان و کلیپ سازان داخلی که به دلیل همکاری هرچند مختصر با شبکههای ماهوارهای کلا ممنوعالفعالیت یا ممنوعالقلم شدهاند. مهدى مقدم به خاطر ارائه چند کلیپ به همان شبکههایى که حبیب و امثال حبیب ادامه حیات هنرى خود را مدیون آنها هستند، سه سال است با منع قانونى براى ادامه فعالیت در موسیقى مواجه شده است و دو سال پیش تعدادى کلیپساز که در آثارشان مرتکب تخلفاتى شده بودند، مدتى بازداشت شدند. تعداد خوانندههایى که به خاطر اجراى چند قطعه بدون مجوز، ماههاست نمىتوانند براى آثارشان مجوز بگیرند و به جمع خوانندههاى رسمى بپیوندند، غیرقابل شمارش است و تردیدى نیست که بسیارى از این خوانندهها استعداد و خلاقیت بسیارى دارند و فقط به خاطر آن که در قسمتى از فعالیت خود به بیراهه رفتهاند، دچار مشکل شدهاند.
افسردگی ناشی از سردرگمی هم از دیگر پیامدهای احتمالی این ماجراست. اینکه شما عمری را صرف مجوز گرفتن و چشم گفتن به انواع و اقسام سیاستهای وزارت ارشاد کردهاید و حالا یکی هیچکدام از این کارها را نکرده، عمری را در لس آنجلس گذرانده و حالا دلش خواسته که به این سیاستها تن بدهد.
ستار خواننده موسیقی پاپ مقیم لس آنجلس که طی روز های اخیر برای اجرای کنسرت به اسرائیل سفر کرده است در گفتگویی ابراز داشت علاقمند سفر به ایران است.
وی افزود: همانطور که هنرمندان داخل کشور به خارج سفر می کنند و برنامه اجرا می کنند، ما چرا نباید به داخل برویم؟ من هم متعلق به آن مملکت و آن فرهنگم و در آنجا بزرگ شده ام. صحیح است که این حکومت را قبول ندارم، اما چنین چیزی به حقیقت خواهد پیوست!
فردانیوز نوشت:
اولین گفتگوی حبیب با یک مجله خانوادگی با صرف هزینه ای کلان انجام شده است.
این خواننده که امید زیادی برای صدور مجوز برگزاری کنسرت و انتشار آلبوم موسیقی دارد در این مصاحبه از علایق مذهبی خود سخن گفته و سعی دارد اینگونه عنوان نماید که وارد جریان موسیقی لس آنجلسی نشده است.
این خواننده که که در نامه خود به یکی از مسئولین نوشته بوده که اشعار سیاسی نخوانده است ترانه های قابل تاملی از جمله بزن باران که دین را دام کردند .... دارد.
علاوه بر این ترانه، ترانه های وی با عنوان افق که پیشگویی های سیاسی وی هستند قابل تامل می نماید.
گفته می شود مصاحبه وی با این نشریه در ایام اعیاد مذهبی منتشر خواهد شد.
محمدرضا شجریان، پس از حدود یک ماه و نیم تور کنسرت با گروه شهناز در استرالیا، کانادا و امریکا ، 25 خردادماه به ایران بازگشت.
شجریان آخرین باراوایل اردیبهشت ماه امسال از کنسرت همایون شجریان و علی قمصری و گروه همنوازان حصار دیدن کرد، در جشن نوگشایی خانه موسیقی نیز حضور یافت و پس از آن راهی تور کنسرتش شد.
عبدالحسین مختاباد هفته اول تیرماه در آذربایجان کنسرت برگزار میکند.
به گزارش خبرآنلاین، گروه موسیقی رودکی به خوانندگی سیدعبدالحسین مختاباد هفته اول تیرماه در کشور آذربایجان کنسرت موسیقی سنتی اجرا میکند.
این کنسرت طی دو شب در سالن موسیقی «مقام» واقع در مجموعه فرهنگی حیدرعلیاف که برای اجرای موسیقی سنتی ساخته شده، اجرا خواهد شد.
گروه 9 نفره رودکی از طرف مؤسسه فرهنگی اکو به کشور آذربایجان سفر میکنند و این کنسرت قرار است گامی در جهت تحکیم روابط فرهنگی کشورهای عضو اکو باشد.
آلبوم جدیدی از ناصر عبداللهی، خواننده فقید موسیقی پاپ ایران با عنوان «رخصت» که پیش از فوت او ضبط شده بود، منتشر خواهد شد.
رضا کریمی مدیر برنامههای ناصر عبداللهی در گفت و گو با خبرنگار سایت موسیقی ما با اعلام این خبر گفت: «ناصر قرار بود آلبومی با عنوان «رخصت» در سالهای 81 و 82 منتشر کند که به دلایلی از جمله نبودن بنده در ایران و ... به تاخیر افتاد که سرانجام با فوت وی این آلبوم به مرحله انتشار نرسید. کار آهنگسازی و تنظیم قطعات آن آلبوم را مهدی عندلیبی از اساتید موسیقی ایران انجام داده بود. اما از آنجا که صدای خام ضبط شده ناصر برای قطعات آلبوم موجود بود تصمیم گرفتیم این آلبوم را با تنظیمهای جدید منتشر کنیم.»
وی در ادامه افزود: «مهدی عندلیبی برای اولین بار تلفیق مدرنی از سازهای آکوستیک با تنظیمهای الکترونیک به وجود آورده که در نوع خود بسیار جالب است. صدای دلنشین ناصر که در میان ما نیست با تنظیمهای مدرن و به روزشدهای از آن آلبوم، شاید بتواند جای خالی وی را پر کند.»
کریمی تاریخ اتمام کارهای آلبوم را 2 ماه آینده اعلام کرد اما گفت: «به احتمال زیاد این آلبوم را با نام جدید در چهارمین سالگرد درگذشت ناصر رونمایی خواهیم کرد. قصد داریم در آن برنامه کنسرتی هم از این قطعات برگزار کنیم که در نوع خود قابل توجه است.»
کریمی در پایان افزود: «تمام منافع این آلبوم 7 قطعهای که البته 2 قطعه هم به صورت ریمیکس به آن اضافه خواهد شد متعلق به خانواده ناصر است.»
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سیری در زندگی و مبارزات مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی
شیخ سلار دیلمی سندی است بر قدمت تشیع در تبریز
ساختمان دادگاه عمومی خسروشاه کلنگ زنی شد
رییس جمهور بر بالین رهبر معظم انقلاب: عکس
فرمانده حوزه بسیج خسروشاه:دوران دفاع مقدس تمرین و آزمون ایثار بو
جلسه مدیران مدارس منطقه خسروشاه باحضور فرماندار برگزار شد
شعری بسیار زیبا در وصف امام مهربانی ها امام رضا (ع)
افتتاح پژوهش سرای دانش آموزی و مرکز بهبود اختلالات یادگیری امید
جلسه شورای اداری خسروشاه با حضور فرماندار تشکیل شد
بازدید سرزده مدیرکل آموزش و پرورش استان از مدارس منطقه خسروشاه
[عناوین آرشیوشده]