"شیرین نشاط"کارگردان فیلم ضد ایرانی "زنان بدون مردان"بزودی دومین فیلم ضد ایرانی خود را که ظاهرا ضد اسلامی نیز می باشد را کلید می زند.
نشاط، به روزنامه نیویورک تایمز گفته است که دومین فیلم بلند داستانی وی براساس رمان «کاخ رویاها»، The Palace of Dreams ازاسماعیل کاداره، نویسنده آلبانیتبار ساخته خواهد شد.
بنا براین گزارش و با توجه به ضد اسلامی بودن این فیلم،شیرین نشاط در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا «نگران ساخت فیلم بحثانگیزی نیست که اسلام را زیر سوال میبرد» میگوید که او هرگز تلاش نکردهاست، جامعه مسلمانان را برانگیزد!
نشاط همچنین میگوید که تصور نمیکند تا دولت کنونی ایران برسرکار است فیلمهایش در ایران به طور قانونی نمایش داده شود، اما احساس خرسندی کرد که میشنود فیلم او در ایران مخفیانه پخش شده است.
نشاط دختر سرلشکر علی نشاط فرمانده گارد دوران طاغوت می باشد.وی در سال 197? برای ادامه تحصیل در رشته هنر به امریکا رفت.
خشایار الوند با اعلام این خبر اظهار کرد: تاکنون سیما و تهیهکنندگان مجموعهی «قهوه تلخ» به توافقات مالی نرسیدهاند. بنابراین قرار است سری اول لوح فشرده این مجموعه تا پایان ماه جاری روانه بازار شود. البته امکان دارد در لحظات آخر، امکان پخش «قهوه تلخ» از سیما فراهم شود.
او با اشاره به اخباری که دربارهی بازبینی این سریال از سوی مسؤولان سیما منتشر شده بود، اظهار کرد: ممکن است برخی قسمتهای «قهوه تلخ» از سوی مسؤولان سیما دیده شده باشد ولی بازبینی این سریال شایعه است.
الوند در ادامه با بیان اینکه ما خط قرمزهای سیما را میشناسیم، گفت: هم نویسندگان و هم کارگردان «قهوه تلخ» از این مورد اطلاع دارند بنابراین این سریال را به گونهای ساختهاند که مشکلی برای پخش از سیما نداشته باشد و تنها به دلایل مالی تاکنون روی آنتن رفتن آن از سیما منتفی است. چراکه «قهوه تلخ» کاملا در بخش خصوصی و با صرف هزینه زیاد ساخته شده است.
او ادامه داد: مگر دیوانهایم که علاقه به از دستدادن ارتباط با مخاطبان میلیبونی سیما را داشته باشیم؛ ما بزرگ شده تلویزیون هستیم و به چگونگی نگارش سریال برای این رسانه آشنایی داریم.
الوند که به همراه امیرمهدی ژوله «قهوه تلخ» را مینویسد، درباره روند نگارش این سریال و نوع طنز آن گفت: تاکنون 32 قسمت از «قهوه تلخ» نوشته شده است و در نگارش آن تلاش شده است طنز ویژه مهران مدیری رعایت شود به گونهای که لهجهای به تمسخر گرفته نشود و شوخیهایی که در شأن مردم نیست، نوشته نشود اما سریال در عین حال بامزه باشد.
او دربارهی چگونگی هماهنگی با ژوله به منظور نوشتن متنهایی یک دست در شرایطی که «قهوه تلخ» سرپرست نویسندگان ندارد، اظهار کرد: چند قسمت اول برخی از سریالهای داستانی پیوسته داشت و در ادامه در هر قسمت داستانی مستقل روایت میشد. تعداد نویسندگان این مجموعهها حدود هشت نفر بود که پیمان قاسمخانی به عنوان سرپرست نویسندگان پرکار آنان نظارت میکرد تا یکدستی متنها حفظ شود.
سریالهای «مرد هزار چهره» و «دوهزار چهره» که سبک جدید گروه سازنده سریالهای مدیری است نیز به علت محدود بودن تعداد قسمتها (حدود 64 قسمت)، نگارش اپیزودها بین نویسندگان تقسیم شد و پیمان در «مرد هزار چهره» مراقب تداوم یکدستی متنها بود.
او با اشاره به نگارش «قهوه تلخ» اظهار کرد: من و ژوله به علت همکاری سالهای اخیر با سلیقههای همدیگر آشنا هستیم بنابراین برای هر قسمت نقطه آغاز و پایانی را طراحی میکنیم و پس از مشخص شدن سیناپس، هر دو نگارش را آغاز میکنیم به گونهای که اگر به عنوان مثال قسمتی متشکل از 14 سکانس است 7 سکانس را من مینویسم و 7 سکانس را ژوله الوند در پایان به نگارش درمیآورد، گفت: به گونهای متن را مینویسیم تا احساس وجود ناهمخوانی در آن نشود البته اگر چنین حسی در مدیری ایجاد شود او تلاش میکند این کاستی را از بین ببرد.
مجموعه «قهوه تلخ» به تهیهکنندگی مجید گلیان و حمید گلیان درحال ساخت است و از بازیگران آن به سیامک انصاری، مهران مدیری، علی لک پوریان، آرام جعفری و سحر زکریا میتوان اشاره کرد.داستان این سریال با بازی سیامک انصاری آغاز میشود. او در آغاز -که در دنیای امروز میگذرد- یک فنجان «قهوه تلخ» میخورد و با خوردن آن به تاریخ سفر میکند.
به گزارش خبرگزاری فارس، حسین هدایتی مالک استیلآذین به مناسبت گرامیداشت حماسه آزادسازی خرمشهر، به دعوت بیژن بیرنگ، مهران رسام، پژمان بازغی و سیاوش خیرابی بر سر صحنه های فیلمبرداری یکی از سریال های تلویزیونی که به سفارش شبکه دوم سیما در ژانر سینمای دفاع مقدس ساخته می شود حضور یافتند و از نزدیک در جریان چگونگی ساخت این سریال قرار گرفتند.
حسین هدایتی در گفت و گو با تهیه کنندگان این سریال از کسانی که در زمینه حفظ ارزش های دفاع مقدس تلاش می کنند به نیکی یاد کرد و زنده نگه داشتن خاطرات افتخارآفرینی های دلیرمردان ایران اسلامی را همچون حضور در سنگرهای نبرد حق علیه باطل دانست.
در ادامه این نشست دوستانه پژمان بازغی و سیاوش خیرابی از فعالیت های باشگاه استیل آذین در دو روز ابتدایی فصل نقل و انتقالات اظهار شگفتی کردند.بازغی به حسین هدایتی گفت که ظاهرا استیل آذین برای فصل جدید بستن دو تیم همسطح و کاملا قدرتمند را مد نظر قرارداده است. همچنین این دو ستاره سینما و تلویزیون در جریان خریدهای بعدی باشگاه برای فصل دهم لیگ برتر هم قرار گرفتند.
در ادامه مهران رسام از عدم همکاری برخی ارگان های ذیربط در جهت ساخت این سریال 26 قسمتی گلایه کرد اما حسین هدایتی با توجه به ارتباط این پروژه هنری با دفاع مقدس قول همه گونه حمایت و همکاری را به تهیه کنندگان باسابقه این سریال داد.
هدایتی همچنین با حضور در محل فیلمبرداری این سریال خاطرات حضورش در دفاع مقدس را در جمع عوامل تهیه کنندگان و هنرمندان بازگو کرد. فضای ساخت این سریال موجب یاد آوری و مرور روزهای فراموش ناشدنی دفاع مقدس برای هدایتی شد.
در پایان این ملاقات، حسین هدایتی و هیات همراه از نقاط مختلف شهرک زیبا و تاریخی غزالی دیدن کردند.
مرحوم محمدرضا اعلامی سال 1335 در تهران به دنیا آمد و بعدها در در رشته سینما و تلویزیون در کالج رویال آرت لندن به تحصیل مشغول شد، هرچند تحصیلات خود را ناتمام گذاشت.
او از سال 1354 با ساختن فیلمهای کوتاه برای کودکان و نویسندگی و تهیهکنندگی برنامههای کودک در تلویزیون به فیلمسازی روی آورد.
فعالیت حرفهای زندهیاد اعلامی در عرصه سینما به عنوان دستیار مسعود کیمیایی در فیلم «خط قرمز» آغاز شد. او سال 1362 با فیلم تحسینشده «نقطه ضعف» برای اولین بار روی صندلی کارگردانی نشست.
«ترنج» (1365)، «شناسایی» (1366)، «عشق و مرگ» (1369)، «افعی» (1371)، «آن سوی آینه» (1376)، «آشوبگران» (1377)، «ساقی» (1380) و «رازها» (1383) از دیگر ساختههای مرحوم اعلامی است.
او قرار بود به زودی فیلم «ماشاالله خان در بارگاه هارونالرشید» را کلید بزند. مرحوم محمدرضا اعلامی اخیرا برای سومین بار به عنوان عضو شورای مرکزی کانون کارگردانان انتخاب شد.
درگذشت این هنرمند فقید را به جامعه هنری و خانواده وی تسلیت میگویم و برای آنها آرزوی شکیبایی داریم
این یادداشت در آخرین شماره ماهنامه «فیلم» با عنوان «پند میگیریم...» منتشر شده است.
ثریا قاسمی نوشتهاش را با نقلقولی از ابوالحسن داودی «برای خاکسپاری مرحومه خیرآبادی تصمیمگیری درستی نشد» آغاز کرده و در ادامه نوشته است:«من میخواستم ایشان پس از پنجاوچندسال تلاش اضطرابآلود برای رسیدن به مکان فیلمبرداری، با آرامش به مقصد همیشگی خود برسند. میخواستم همه لبخند دلنشین و زیبای ایشان یادشان بماند. میخواستم صدای خاص و مادرانهای که میگفت: «اسدالله خان بیا چایی بخور!» در گوشها باقی بماند. (دیالوگ مشهور نادره خطاب به محمدعلی کشاورز در سریال پدرسالار). میخواستم در لحظههای جنگ زندگی با مرگ، در لحظه تلاقی روشنایی با تاریکی، در لحظه پدیدارشدن نام حمیده خیرآبادی در جعبه بهشت زهرا، در لحظه برخورد خاک با صورت شیرین و چشمهای خندان او، در لحظه ریختن گُل بر خاک خیس بانوی توانمند و خندان سینمای ایران، در لحظه گذاردن مقوایی بالای سر خاک به نام حمیده خیرآبادی که لایق گذاشتن شمش طلای همه عالم بود... کسی نباشد. کسی نبیند. چراکه کسی باور نمیکرد این انسان پر از اشتیاق، پر از شور زندگی، پر از نشاط و شادمانی و هیجان زندگی، رضا داشته باشد با مرگ برود. او امید را دوست داشت. او زندگی را دوست داشت. کارش را دوست داشت. همکارانش را دوست داشت. مردم را دوست داشت. من چهطور میتوانستم بگذارم مردمی که او را دوست داشتند، مردمی که او را مادر، خواهر، دوست و کمکدهنده خود میدانستند، ببینند چهطور خروار خروار خاک بر پیکر عزیزشان ریخته میشود. ای امان! خاکها را بردارید. بگذارید برخیزد و بگوید که چه عاشقانه شما را دوست داشت.
ما قطعههای هنرمندان هم میخواهیم ولی قبل از آن، خانههای هنرمند میخواهیم. میخواهیم پیش از آنکه بمیرند، قبل از بردن به قطعه هنرمندان که بسیار آسان است، که برویم و آنها را آنجا بگذاریم و خداحافظ... خانهای باشد که بتوانیم از آنها نگهداری کنیم. خانهای که اگر دلشان گرفت، اگر خلقشان تنگ شد، بتوانیم با وسیله راحت و بزرگ در خور سالمند، آنها را به آن خانه ببریم و به جای اینکه تنها خانم لرستانی به داد آنها برسد، زحمتشان، یا درواقع رحمتشان به کسانی برسد که موظف به اینکار باشند. قانونمند کردن این کار با اختصاص نمیدانم نیمدرصد یا یک درصد از دستمزد بازیگران کار ناممکنی نیست. میتوانیم خانهای برای آنها داشته باشیم به نام «خانه چای/گفتوگو/هنرمند». خانهای که اگر در کوتاهمدت نیاز به استراحت و رسیدگی داشته باشند بتوانیم به آنها برسیم. خانهای که پله نداشته باشد. صندلی راحتی داشته باشد. شاید بتوانیم فیلمی برای آنها نشان دهیم، شعری برای آنها بخوانیم، جوکی برایشان تعریف کنیم، یا چندساعت یا حتی یک شب و یک روز آنها را از دلتنگی داخل منزلشان دربیاوریم. شخصا از خانم شهره لرستانی که در طول این سالها بدون وقفه دست هنرمندان پیشکسوت و پابهسال گذشته را گرفتهاند و به آنها هرچه از دستشان میآمده کمک کردهاند متشکرم. شهره تنها به فکر آنهاست. آیا باید همچنان تنها بماند یا نهادی بنیادی، او را یاری خواهد داد؟ نمیدانم.»
ثریا قاسمی در ادامه این یادداشت آورده است:
«چه پندها که نیاموختم...
بازیگر از پاافتاده و ناتوان یعنی هیچ.
بیمارستان میگوید: «با این بیمه طرف قرارداد نیستیم» بخت برگشته کتابچه تأمین اجتماعی با اندوه، سر پایین میاندازد، چراکه فقط چند عدد قرص و شربت در میان ورقههایش نوشتهاند که مبلغ آنها را به صاحبش میپردازند، نه پول سیسییو و جراحی و اتاق و آزمایشها و غیره و غیره و غیره... آن هم صاحبش باید هفتخوان را بپیماید و روزی صبح علیالطلوع کفش آهنی و زرهپولادی و کلاهخود نقابدار بپوشد و از میان دیوهایی به نام اتومبیلهای آخرین سیستم و آتشفشانهای سرزمین عجایب یعنی گردوغبار و دود شهر تهران به محلی برود که شاید ده یا بیست درصد مخارج را بدهند که آیا بدهند یا ندهند.
پند گرفتم که به امید بیمه نباش، به امید جیبات باش...
«حمیده خیرآبادی رکورددار بازیگری در سینمای ایران تاکنون در بیش از دویست فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخته و سه بار نیز نامبرده نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل از جشنواره فجر شده است»-جراید
اما جایزهای دریافت نکرده است. پیدا کنید نقش مکمل بهتر از ایشان را. پند گرفتیم که مکملی بهتر باشیم تا اعضای هیأتهای داوری از ما بیشتر خوشاش بیاید.
«تسلطش در بازیگری مثالزدنی است»- جراید
ولی هیچ کارگردانی جرأت آن را نداشت که بتواند از توانمندی فوقالعاده ایشان برای نقش اول استفاده کند. فیلمنامهنویسی حاضر نیست درباره مشکلات سنین بالا داستانی بنویسد که پنجاه درصد افراد این مملکت را تشکیل میدهند، با مشکلات و مصایب خودشان. پیدا کنید مشکلات بازیگران نقش دوم را.
«خاکسپاری خانم خیرآبادی در شأن ایشان نبود.»-جراید
اما کسی هرگز سوال نکرد که ماهی 120000 تومان حقوق پیشکسوتان چهقدر در شأن بلند و توانمندی بیمثال ایشان بود. پیدا کنید پس از کسر مبلغ آزمایشهای متعدد و گهگاه خوابیدن در بیمارستان و خریدن قرصهای گرانقیمت تجویزشده از طرف پزشکان، مابقی 120000 تومان، چه مبلغی میشود که بتوان با آن برای بقای زندگی جنگید؟
پند میگیریم که متواضعان چگونه با سربلندی زندگی میکنند و همچنان لبخند میزنند، لبخندی بهیادماندنی مانند لبخند خانم حمیده خیرآبادی.»
***
این بازیگر در ادامه با اشاره به سالهای اخیر زندگی حمیده خیرآبادی آورده است:«ایشان در طول پنج، شش سالی که خودشان اعلام کرده بودند دیگر کار نمیکنند، پیشنهادهای بسیاری داشتند؛ از جمله فیلم آقای بهمن فرمانآرا، فیلم آقای حسن فتحی، سریال آقای اکبر خواجویی و بسیاری پیشنهادهای دیگر که ایشان به مناسبت نگرانی از ادامه کار، رد کرده بودند. آخرین پیشنهاد برای دو جلسه کار آقای ابوالحسن داودی را چون حالشان خوب بود، قبول کرده بودند که این باعث سرزبان افتادن سریال آقای داودی شد.
پند میگیریم که حتی مرگمان میتواند تبلیغی برای کار باشد.
سپاسگزارم و متشکرم از تمامی کسانی که گل فرستادند یا تسلیت تلفنی گفتند یا تسلیت روزنامهای نوشتند و از مردم سراسر ایران که در غم از دستدادن مادرشان با من شریک بودند. در نهایت برای شایعهسازان آرزوی آرامش و عاقبتبخیری میکنم. فراموش نکنیم که خانم خیرآبادی تمایل داشتند در قبر خریده شده توسط خودشان در سالهای پیش، به خاک سپرده شوند. در قطعه 66 بهشتزهرا.»
***
ثریا قاسمی در بخش پایانی این یادداشت نوشته است:
««لذت لمس احساس مادرانه از سینمای ایران گرفته شد.» پیام تسلیت مکتوب هدیه تهرانی
«من نمیتوانم به شما تسلیت بگویم یا شما را دلداری بدهم، این شما هستید که باید به ما دلداری بدهید.»
-پیام تسلیت تلفنی میکاییل شهرستانی.
این دو پیام صمیمی و صادقانه و دلنشین و عاشقانه باردیگر به یادم انداخت که برادران و خواهران بیشماری دارم که در سوگ حمیده خیرآبادی هستند. روانش شاد باد...».
علی معلم تهیه کننده و منتقد سینما گفت: متاسفانه من تا از ایران خارج شدم فیلم "آل" را از سرگروه خارج کردند و این بیعدالتی در حق من بود.کاری که این دوستان انجام دادند انتقام جویی از فیلمهای متوسط است. این موضوع در بعد مدیریتی وصنفی نگران کننده است.
وی افزود: اکران کردن به این شکل راهی برای پایان دادن به انتقادها است. فیلمی با وجود 9 هفته نمایش، 240 میلیون تومان فروش کرده و هنوز نمایش آن ادامه دارد. اما "آل" در چهار هفته با سانسهای کمتر، 210 میلیون فروش کرده اما از پرده برداشته میشود. سالن سرگروه "آل" قابل مقایسه با سینما آزادی نیست. چنین سینمایی اصلا قابلیت سرگروه شدن را ندارد.
معلم تاکید کرد: شکل فعلی اکران غلط، غیر عادلانه و پر از سو تفاهم است. باید مسائل پشت پرده اکران روشن شود. متاسفانه این سیستم دیگر جوابگو نیست. خانه سینما به وظایف صنفی و اصلی خود عمل نمیکند. من این موضوع را قبلا هم اعلام کردم. شورای صنفی نمایش با یک آئین نامه مشکل دار کار میکند ،اداره نظارت و ارزشیابی هم کنترلی بر روی جریان اکران ندارد.
وی ادامه داد: چند نفر سینمای ایران را اداره میکنند، بهتر است همین افراد هم بروند فیلم بسازند. این آثار سخیفی که اکران میشوند از کجا پروانه نمایش میگیرند؟ اداره نظارت باید مسئولیت این ماجرا را به عهده بگیرد. من به آقای سجادپور از کن نامه نوشتم و وضعیت اکران "آل" را توضیح دادم، این فیلم بدون تبلیغات اکران شد حتی نمایش آن زودتر از زمان موعد شروع شد. ما روز اول اکران حتی پوستر برای سردر سینما نداشتیم.
این تهیهکننده سینما افزود: با وجود این اتفاقها "آل" هفته اول فروش خود را ازدست داد و در چهار هفته با چند روز تعطیلی به دلیل وفات روبرو شد. وقتی هم که سرگروه را از فیلم گرفتند سالنهای سینمایی با آن مثل گوشت قربانی رفتار کردند. یک سالن، یک سانس، یک سالن دو سانس و... متاسفانه مافیای حقیری در سینمای ایران تشکیل شده است. قبلا این گونه نبود که یک سینمادار هشت فیلم را در یک روز در یک سالن نشان بدهد.این سودطلبی است.
معلم تاکید کرد: آیا رسانهها و مخاطبان ما از این کمدیهای سخیف لذت میبرد. آیا درست است که فیلمی را به اندازهای روی پرده نگه دارند که فروش آن به یک میلیارد برسد و بعد برسر فیلمسازان دیگر آن را بکوبند که شما هم باید این طور فیلم بسازید.در این شرایط هرکس ساکت باشد من حرف میزنم.
تهیهکننده "ازدواج به سبک ایرانی" گفت: من از همین جا دوستان را به مناظره دعوت میکنم تا بر اساس آماری که وجود دارد درباره سینمای ایران صحبت کنیم. باید این بیعدالتی به پایان برسد. سرگروه فیلم "آل" شایستگی ندارد. آنچه برای "آل" اتفاق افتاده اکران عمومی نیست.
مدیر مسئول ماهنامه "دنیای تصویر" ادامه داد: با این رفتارها فیلم تبدیل به یک کالای سوخته میشود. با این روش میخواهند از قبل اعلام کنند تلاشهای شما بیهوده است.
معلم افزود: این روشهای مدیریتی روی بازیگران و کارگردانها تاثیر دارد. این همان احیا کردن فیلمفارسی است. دیگر نیازی به دانش نیست و دانش عوامل سینما به کارشان نمیآید. دیگر نمیتوان در این سینما کارکرد. کارهایی انجام میشود که دیگر نتوانیم فیلم بسازیم.
تهیهکننده "گاوخونی" گفت: اگر ارشاد و دوستان مربوطه این موضوع را پیگیری نکنند اطلاعاتی که دارم به گوش اهالی رسانه میرسانم. کسانی که فیلم سطحی و ساده میسازند فیلمسازان بد ما نیستند اما با این روش همه در آینده نزدیک تبدیل به بردههای سینماداران میشوند. فیلمسازان درجه یک ما بیکار هستند این نتیجه مدیریت غلط است. باید تحقیق شود که چرا سینمای ایران به این روز افتاده و با این روش به زور فیلمفارسی را به مردم میفروشند.
وی ادامه داد: بهتر است به سینماهای شهرستانها سفر کنید تا متوجه شوید این سالنها به گاراژ تبدیل شده است و نمیتوان در آن فیلم دید. این اسمش سینماداری و سینماسازی نیست. متاسفانه هروقت کسی صحبت میکند از آن به غرض شخصی تعبیر میشود.
همسر فاطمه معتمدآریا با ارسال یادداشتی نسبت به اخبارنادرست منتشر شده درباره این بازیگر در جشنواره کن اعتراض کرد و در جهت روشن شدن افکار عمومی توضیحاتی را ارایه داد.
احمد حامد در یادداشتی که در اختیار ایسنا، قرار داده، آورده است: «هفته گذشته یکی از سایتهای غیرمجاز در اقدامی غیر مسئولانه و شیطنتآمیز خبری تحت عنوان حضور فاطمه معتمدآریا با مچ بندسبز در جشنواره کن را منتشر کرد. در متن خبر، تصویری که اینجانب از ایشان دیدم در محل غرفه فروش لوازم آرایش بانوان به طور خصوصی گرفته شده بود با چند حلقه النگوی بدلی رنگارنگ زرد و قرمز و آبی و... متاسفانه روز گذشته تیتر همین خبر که تنها چند ساعت روی سایت مذکور وجود داشت دستمایه سخنرانی یکی از نمایندگان محترم مجلس برای هجوم علیه ایشان شد.
اینجانب ضمن تقبیح عملکرد نابخردانه و موذیانه سایت مذکور انتظار دارد استناد به مطالب اینگونه شبکهها و اشاعه مندرجات آنها که برای اکثریت جامعه قابل دسترسی نیستند و قانونا غیر مجاز هستند مبنای قضاوت مسئولان محترم قرار نگیرند.»
همسر معتمدآریا در پایان خاطرنشان کرده است: «فاطمه معتمدآریا در مدت برگزاری جشنواره کن با هیچ خبرنگار و رسانه داخلی یا خارجی حاضر به مصاحبه نشده و چاپ و انتشار هر گونه عکس، تصویر و مطلب له و علیه ایشان برخلاف تمایل بوده و موجب پیگیری قانونی خواهد بود.»
یکی از بازیگران سینما که دادخواست ابطال عقد دائم خود از همسرش را ارائه کرده بود، با حکم دادگاه تجدیدنظر به ادامه زندگی مشترک محکوم شد.
مدتی قبل یکی از بازیگران سینما و تلویزیون با حضور در مجتمع قضایی خانواده، دادخواست ابطال عقد خود و همسرش را ارائه کرد.
این بازیگر مدعی شد 12 سال قبل با همسرش که بعد از سالها از یکی از کشورهای اروپایی به ایران بازگشته بود، ازدواج کردم.
وی در ادامه اظهاراتش به قاضی دادگاه خانواده گفت: مدتی قبل متوجه شدم که همسرم زمانی که با من ازدواج کرد، همزمان در عقد شوهر سابقش نیز بوده است. به همین دلیل خواستار ابطال عقد دائم خود با این خانم هستم.
دادگاه خانواده با توجه به اظهارات این بازیگر، حکم ابطال عقد دائم وی و همسرش را صادر کرد اما با شکایت همسر این بازیگر به رأی دادگاه، پرونده برای رسیدگی به دادگاه تجدیدنظر ارجاع داده شد.
همسر این بازیگر مدارک و مستندات خود را به دادگاه تجدیدنظر ارائه کرد و مدعی شد که 5 سال قبل از ازدواج دوم، از همسر اولش جدا شده است که این مدارک را سفارت ایران در کشور محل زندی وی تأیید کرده بود.
اینبار دادگاه تجدید نظر، حق را به همسر بازیگر داد و رأی دادگاه بدوی را به نفع همسر بازیگر نقض کرد.
همسر این بازیگر مدعی شد که اظهارات شوهرش نادرست است و او برای فرار از پرداخت 500 سکه مهریه، تصمیم گرفته است با این ترفند از او جدا شود.
سایت حامی دولت جهان نیوز نوشت:
فاطمه معتمدآریا ، پس از عنایت و مهرورزی برخی مسؤولان مبنی بر اجازه خروجش از کشور، بلافاصله در فرانسه و در جشنواره کن، بدون حجاب اسلامی حاضر شد.
به گزارش خبرآنلاین، مراسم پایانی این جشنواره عصر روز شنبه اول خرداد ماه با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیران سینمایی و جمعی از سینماگران در تالار وحدت برگزار شد.
بخش ابتدایی مراسم به سخنان محمد حسینی، وزیر ارشاد اختصاص پیدا کرد. حسینی در آغاز سخنان خود گفت: «اگرچه فیلمهای ساخته شده یک دقیقهای هستند، اما فشرده مطالعات و کارهای فراوانی است که صورت گرفته و همانطور که کوتاه سخن گفتن خیلی سخت است، کارهای هنری هم اگر در قالب فیلم کوتاه ارایه شود، بسیار دشوار است. انتخاب یک تیتر، یک عنوان و نام یک کتاب بسیار سخت است و اینکه آدم در یک دقیقه بتواند منظور خودش را منتقل کند و یک پیام داشته باشد واقعا جای تقدیر دارد.»
ابراهیم داروغه?زاده، دبیر جشنواره، در سخنانی درباره برگزاری این جشنواره سخن گفت: «حدود 80 درصد درآمدها در کشور خرج مصرف و تنها حدود 20 درصد صرف توسعه میشود و با این روندی که در پیش گرفتهایم به توسعه مدنظرمان نمیرسیم. قسمت عمده مخاطبین اصلاح الگوی مصرف مسئولان هستند. اهالی هنر میتوانند در جهت فرهنگسازی با خلق آثار قدم بردارند و با افزایش آگاهی باعث تغییر نگرش و تغییر رویه شود و موسسه رسانههای تصویری با برگزاری این جشنواره گامی در این راستا برداشته است. تعداد آثار ارسالی به جشنواره اصلاح الگوی مصرف 400 فیلم بوده و امیدوارم این آثار به زودی وارد شبکه نمایش خانگی شود و تلویزیون نیز برای پخش آنها اقدام کند.»
جوایز ویژه به فیلمهای «سفید مثل کاغذ» ساخته سعید امینیمهر، «برکت» به کارگردانی سیدمجتبی فیادت، «سیب» ساخته علی شاهحاتمی، «اتومبیلهای تکسرنشین» کیارش دالوند و «گام» به کارگردانی مهیار خسروانی تهرانی اهدا شد. بهترین ایده «سفر ماه» محمد ابراهیمیان و «زمان اثر» شادمهر راستین معرفی شد. در بخش تجربی فیلمهای «خانه روی آب» به کارگردانی هومن سیدی و «غذا دادن به بچه» به کارگردانی بیژن میرباقری. انیمیشین «رستم» به کارگردانی نیما میگولی و کامیار خسروی و «آبراه» ساخته محمود مهدیخانی معرفی شد وبهترین تیزر «کم مصرف قهرمان» ساخته میلاد حاتم، بهترین فیلم دانشجویی «لبخند روشن» به کارگردانی حمیدرضا بهاری. در این جشنواره جایزه ویژه به فیلم «نخستین گام» ساختهی مهیار خسروانی تهرانی تعلق گرفت.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سیری در زندگی و مبارزات مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی
شیخ سلار دیلمی سندی است بر قدمت تشیع در تبریز
ساختمان دادگاه عمومی خسروشاه کلنگ زنی شد
رییس جمهور بر بالین رهبر معظم انقلاب: عکس
فرمانده حوزه بسیج خسروشاه:دوران دفاع مقدس تمرین و آزمون ایثار بو
جلسه مدیران مدارس منطقه خسروشاه باحضور فرماندار برگزار شد
شعری بسیار زیبا در وصف امام مهربانی ها امام رضا (ع)
افتتاح پژوهش سرای دانش آموزی و مرکز بهبود اختلالات یادگیری امید
جلسه شورای اداری خسروشاه با حضور فرماندار تشکیل شد
بازدید سرزده مدیرکل آموزش و پرورش استان از مدارس منطقه خسروشاه
[عناوین آرشیوشده]