سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردمى خدا را به امید بخشش پرستیدند ، این پرستش بازرگانان است ، و گروهى او را از روى ترس عبادت کردند و این عبادت بردگان است ، و گروهى وى را براى سپاس پرستیدند و این پرستش آزادگان است . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 90 خرداد 17 , ساعت 12:15 عصر

مسعود کیمیایی

تهران امروز نوشت:

کیمیایی معتقد است طی 20سال اخیر«جرم» نزدیک‌ترین فیلم به اوست. سینماگر مولف ما این‌بار قهرمانی خلق کرده که همچون بسیاری از کاراکترهای ماندنی کیمیایی از بیرون بریده و به درون پناه آورده، مردی که مردانگی‌اش را نمی‌فروشد و مرامش چیزی جز رفاقت و انتقام نیست و تقدیرش نیز چیزی نیست جز تنهایی. برای شناخت بهتر دنیای کیمیایی و قهرمانانش این چند جمله را که معرفی نسبتا کاملی از کیمیایی(به زبان خودش) است، بخوانید:

شخصی
- خیلی فاصله است بین اینکه وقتی وارد خونه می‌شی چراغ خونه رو خودت روشن کنی یا روشن باشه.
- تمام این سال‌ها زندگی خصوصی و اجتماعی من وارد نقد شده است.
- در کودکی وقتی می‌خواستم بروم سینما، پول حمام وسلمانی را می‌گرفتم ولی با آن پول می‌رفتم سینما. زیر شیر آب خودم را می‌شستم و سلمانی هم نمی‌رفتم. این شد پول سینمای من. دیگر از این زیبا‌تر نمی‌شود.
- علی پروین را دوست دارم. آدم دوست‌داشتنی‌ای است. بدون اداهای آکادمیک و دانسته‌های روز، مربیگری کرد و به‌خاطر برخورد مدیرانه و درست با بازیکنان موفق هم بود.
- در اسپانیا یک موقعی رئال‌مادرید را دوست داشتم ولی از وقتی شنیدم رئال مال پولدارهاست و بارسلونا خیلی کارگری و مرد‌می ‌است، نظرم برگشت.
- همانطور که سینما را از خود سینما آموختم، زندگی را هم از سینما یاد می‌‎گرفتم.
- یکی از زیباترین دوره های زندگی من، دورانی است که با قریبیان رفاقت‌های محلی، کوچه‌ای و سینمایی داشتم.
زندگی برای تو تکرار نمی‌شه تا یک عقیده آرمانی دیگر برای خودت پیدا کنی.

اجتماع
-
اگر می‌گذاشتند در دهه 60 فیلم‌هایم را راجع به سینمای جنگ و سینمای اجتماعی بسازم، قطعا می‌توانست الگوهای موثری برای سینما باشد.
- قیصر فاعلی فردی است که می‌خواهد تبدیل به فاعل اجتماعی شود.
- نقد اجتماعی برایم مهم است. تا نقد اجتماعی نداشته باشیم؛ نقد هنر نداریم و اصلا هیچ نقدی نداریم.
- رفاقت فهمیدن کار سختی است. همین جوری نیست که می‌گویند. می‌روند در کافه می‌نشینند و با هم قهوه می‌خورند و می‌گویند ما با هم رفیق هستیم. نه بابا! رفاقت این‌ها نیست. رفاقت خیلی گردن کلفت‌تر از اینهاست. رفاقت تاوان سختی دارد.
- نسل جوان امروز ایران رمانتیک نیست اما‌ ای کاش رمانتیسم را می‌فهمیدند.
- جواب مردم همیشه درست‌تر و صحیح‌تر از جواب روشنفکران است.
- قهرمان‌ها در آثار یک فیلم‌ساز، نویسنده یا شاعر شکل‌های متفاوتی دارند، همگی نمی‌توانند شبیه خالق خود باشند.
- آدم وقتی به هویت می‌رسد که یکی از خانه‌های اصلی درونش را تهدید شده ببیند و آن خانه صرفا «اخلاق» است.
- اینکه هنرمندانی هم اکنون به حذف هم کمر بسته‌اند، باخت بزرگی برای ماست.
- درست است که مدرنیته می‌تواند در اقتصاد، تکنولوژی و حتی مدنیت دخالت کند اما هرگز امکان ورود به درون انسان، وجدان و عشق را ندارد.
- همه چیز نسل ما بیرون خانه و با هم بود. وقتی زندگی می‌رود تو کوچه، اصل و زندگی تبدیل می‌شود به رابطه. رابطه با رفقا. حالا اینجاست که رفاقت می‌شود بزرگ‌ترین حکم.
- هر چیزی که شما را در جهان وادار به دروغ گفتن بکند عنصر کثیفی است.
- کسی مثل گدار می‌گوید وسترن مال لات‌ولوت‌هاست و نمی‌فهمد که جگرسوز‌ترین اسطوره‌های امروز آدم‌های تنهایی هستند که کنار پیاده‌رو‌ها نشسته‌اند.

 ادبیات
-
شاهنامه فردوسی نمونه احتیاج زمانه به قهرمان است که در گذر سال‌ها به یک داشته ملی و باوری وسیع تبدیل شد.
- در شعر عبید هم کمدی می‌دیدم، هم تراژدی و هم داستان‌های خیابانی. این برایم خوشایند بود.
- ادبیات هیچ وقت نمی‌تواند سینما را بسازد، تنها می‌تواندیک کلاف داستانی به آن بدهد، سینما روی صحنه به‌وجود می‌آید.
- زبان، آنجایی ساخته می‌شود که مردم هستند. زبان خود به خود و توی خلأ به وجود نمی‌آید.
- علت اینکه ادبیات ما در خارج از کشور هیچ حرکتی نکرده این است که مردم نیستند تا زبان را به‌وجود آورند.
- اگر من چیزی یاد گرفتم اول از همه در مدرسه بود. آب، بابا همان‌جا مرا فتح کرد. ادبیات و به ویژه شعر جزو آن چیزهایی است که ذهن مرا فتح کرد.
- اگر واقعا بخواهیم چیزهایی را نشان دهیم که در ذهن می‌گذرد و در سینما بیان نمی‌شود، مسلما بهترین وسیله رمان است.
- قوت خاص قصه در شکل روحیات و رابطه آدم‌هاست که اگر پای یک دوست داشتن مشترک به وسط کشیده شود غربت آن‌ها در درونشان آغاز می‌شود، یک نوع باز‌شناسی مجدد به‌آن‌ها دست می‌دهد.
- وقتی توی نوشتن جاری می‌شوید، می‌بینید یک سیلی است که راه افتاده و آرام آرام متوجه می‌شوی که خودت جلوی این سیل هستی و داری با آن می‌روی.
- احمدرضا آدم متفاوتی است، شعرش که به من می‌خورد دلم را زخمی می‌کند.

سینما
-
ما در 10سالگی پایمان به لاله زار باز شد، یادم هست فیلم‌هایی را که نمی‌دیدیم را، برای هم تعریف می‌کردیم، یعنی فیلمی که ساخته نشده بود و دوست داشتیم ساخته شود.
- مهم‌ترین مسئله برای هر هنرمندی خلق انسان کامل سرزمین خود است.
- اولین برداشتی که از بازیگر می‌گیریم همیشه بهترین برداشت است.
- به‌وجود آمدن یک درام، دلیلش بیشتر عاشقانه هاست، نکته این است که این عاشقانه‌ها، کجا و کی اتفاق می‌افتد، این است که موضوع را موضوع می‌کند... این عاشقانه‌ها در شهر یک جور است، در بیرون از شهر جور دیگر.
- در طبیعت ذهن هر هنرمندی امکان تکرار وجود دارد. یک صدا می‌خواند، اما شعر‌ها متغیرند.
- بازیگر وقتی هنرمند می‌شود که دیدش از پیچی بگذرد و به یک چشم‌انداز برسد وگرنه قبل از آن پیچ و چشم‌انداز بازیگر آدم خودپسندی است.
- این سریال‌ها هستند که به ذائقه سینمایی‌ این تماشاگر جهت می‌دهند. سلیقه‌اش عام‌سازی شده و این امکان رشد سینمایی که حرف‌اش رو می‌زنی، خیلی کم می‌کنه.
- جارموش را دوست ندارم، بازیگر است، نمایشگر. بیشتر سیرک‌بازه، اما هارتلی تو کارش تفکره.
- ریتم کند، حس نمی‌سازد. تحلیل هیچ‌گاه حس نمی‌سازد. تحلیل اگر خیلی قوی باشد، عقیده می‌سازد، نه حس. شما با تحلیل نمی‌توانید احساستان را نسبت به یک فیلم عوض کنید.
- اگر بتوانم خودم را فراموش کنم و جای آن کاراکتر بنشینم، کار تمام است، این یک اصل است.
- فیلمنامه‌هایم را یکباره می‌نویسم، پیوسته و پشت سرهم، «ضیافت» را شش عصر شروع کردم تا 9 صبح.
- هجوم این تفکر دیجیتالی، منظورم خود تفکره، نه دستگاه‌ها، قداست سینما رو ازش گرفته است.
- هیچ میانه ای با آدم نشسته، محیط بسته و فضای نشسته ندارم، سرپا بودن و خلق آدمی که میل به حرکت دارد، جزو نگاه من است.
- عباس کیارستمی بلد است هر طور فیلمی بسازد. سینمایش را می‌فهمم و دوست دارم نگاه کنم ولی دوست ندارم بسازم یا نمی‌توانم بسازم.
- برخی از این منتقد‌ها، در تاریکی ایستاده‌اند و در شرایطی که من در روشنایی‌ام، دارند با من حرف می‌زنند.
- فروتن باتجربه شده. او تقریبا دارد پا به سن بازیگری می‌گذارد، او به کاراکترهای فیلم‌هایم نزدیک شده است.
- من نمی‌پذیرم که کس دیگری چهارتا آدم بسازد، آن‌ها با هم گفت‌وگو داشته باشند، جایشان هم معلوم باشد، منِ کارگردان هم بروم دوربینم را بکارم و فیلم بگیرم. این برای من سینما نیست.
- مرحله ضبط را بیشتر از دیگر مراحل فیلمسازی دوست دارم، روی صحنه جایی است که تمام چیزهایی که رویایش را داشتی اتفاق می‌افتد.
- خیلی چیزها را به‌خاطر سینما از دست دادم، من از کنار سینما به آرامش و خوشبختی نرسیدم.

سیاست
-
وارد تاریخ معاصر شدن قضاوت می‌خواهد و این قضاوت آدم را به اشتباه می‌اندازد. به نظرم هر فیلم را باید در دوره خودش ساخت.
- فیلم«جرم» بخشی از جامعه را نگاه می‌کند و به این مسئله می پردازد که جرم را می‌شود استخدام کرد.
- هر حکومتی باید بداند یک نفر با چشمان باز نگاهش می‌کند و آن هنرمند است.
- تاریخ سیاسی حکومتی را دانستن، رجوع کردن به تاریخ هنر آن دوره است.
- شما از آن راهروهای سال‌های 48 تا 56 نگذشتی، همه‌اش دوران سختی بود، باید به خودت فکر می‌کردی، اینکه اثرت را سانسور کنی، نه خودت را.


شنبه 89 دی 11 , ساعت 5:7 عصر
 «یانگوم درقهوه تلخ»؛ این خبری بود که چندی قبل، دهان به دهان چرخید. اینکه قراراست لی‌یونگ آئه به تهران بیاید ودرسریال مهران مدیری، نقش آشپز را در آشپزخانه همایونی بازی کند.

خبر اگرچه غیرعادی بود ولی با توجه به فروش چند‌ده‌میلیاردی سی قسمت اول قهوه تلخ و سابقه آمدن بازیگر کره ای محبوب دیگر، یعنی سانگ ایل‌گوک (جومونگ)، دورازذهن نشان نمی‌داد.
 


همشهری جوان درآخرین شماره خود (293)، ماجرای آمدن یا نیامدن این بازیگرکره‌ای را بررسی و صحت وسقم آن را ازسازندگان قهوه تلخ پیگیری کرده است.

اما آیا حضور بازیگران غیرایرانی به سینما وتلویزیون ایران کمک می‌کند؟ دو کارگردان سینمای ما که استفاده مناسبی از بازیگران خارجی داشته‌اند، پاسخ این سوال را داده‌اند.

حسن فتحی،کارگردان سریال «مدارصفر درجه» که ناتالی متی فرانسوی(ساراآستروک) درسریالش چهره شد و عباس رافعی کارگردان «تولدی دیگر»که دارین حمزه لبنانی، بازیگر فیلم «کتاب قانون» (مازیار میری) را به سینمای ایران معرفی کرد.

دویست و نود و سومین شماره همشهری جوان با موضوع یانگوم در ایران و عکس‌های دیدنی از این بازیگر کره‌ای با چهره‌های مشهور ایران، روی پیشخوان کیوسک‌هاست.

دوشنبه 89 مهر 26 , ساعت 4:56 عصر

 

 گروه سازنده فیلم «شش نفر زیر باران» ساخته «علی عطشانی» در حال مذاکره با بازیگر نقش سوسانو برای بازی در این فیلم هستند و در حال حاضر از وی برای بازی در این فیلم دعوت کرده‌اند اما گویا فرد یادشده بازیگر نقش سوسانو نیست.

 از بازیگر نقش سوسانو در مجموعه «افسانه جومونگ» برای بازی در فیلم سینمایی ایرانی «شش نفر زیر باران» دعوت شده است.

بر اساس خبری که روابط عمومی فیلم «شش نفر زیر باران» در وبلاگ خبری این فیلم منتشر کرده، آمده است که هم اکنون گروه تولید در حال رایزنی با وی هستند.

پیش‌تر روابط عمومی این فیلم اعلام کرده بود که دومین ساخته بلند سینمایی علی عطشانی، اثری پر بازیگر است و ستارگانی از سینمای ایران در این فیلم به ایفای نقش می‌پردازند.

نام بازیگر نقش سوسانو در «افسانه جومونگ»، «هان های جین» (Han Hye Jin) است و در خبر منتشر شده در وبلاگ فیلم «شش نفر زیر باران» از مذاکره با «هان جی های» به عنوان بازیگر نقش سوسانو خبر داده شده که «هان جی های» (Han Ji Hye ) بازیگر دیگری از سینمای کره جنوبی است که با «هان های جین» تفاوت دارد و مشخص نیست گروه سازنده این فیلم با کدام بازیگر رایزنی کرده‌اند!


چهارشنبه 89 مهر 14 , ساعت 6:53 عصر
«مختارنامه» عبور از گلادیاتور برای تقویت روح حماسی یک ملت

 

 فیلم‌نامه‌نویس «مختارنامه» با بیان اینکه قرار بوده با «مختار» از «گلادیاتور‌»ها عبور کنیم، گفت: این مجموعه در تلاش است احساس غرور را به مخاطب ایرانی بدهد و روح حماسه ملی را احیا کند.

جمعه شب با پخش نخستین قسمت از مجموعه تاریخی «مختارنامه»، به کارگردانی سید داوود میرباقری، انتظاری 10 ساله به پایان می‌رسد تا حاصل کار یک گروه حرفه‌ای با پشتوانه‌ای در دو مجموعه دیدنی «امام علی(ع)» و «معصومیت از دست رفته» پیش چشم مخاطبان سیما قرار بگیرد.

در مسیر مختار
ابوعبید بن ثقفى، سیاستمداری با درایت، جنگاوری ورزیده و علوی تباری متعصب است. او در زمان حرکت امام حسین(ع) به سمت کوفه، به جرم همکاری با مسلم بن عقیل و پناه دادن او در منزل خویش، توسط عبیدالله ابن زیاد زندانی می شود و در روز عاشورا به دلیل زندانی بودن نمی‌تواند امام حسین(ع) و یاران او را همراهی کند اما پس از آزادی با متحد کردن شیعیان، علیه حکومت یزید قیام می‌کند و با شعار یالثارات الحسین به خونخواهی امام حسین (ع) و شهدای کربلا، از قاتلان آنها انتقام می‌گیرد و آنها را از دم تیغ می‌گذراند و در کوفه یک حکومت شیعی انقلابی تشکیل می‌دهد.

حسن میرباقری و محمد بیرانوند از مجموعه «معصومیت از دست رفته» با هم همکار شدند. نتیجه آن مجموعه به قدری موفقیت‌آمیز بود که آن دو را بر این داشت که برای نوشتن مجموعه چهل قسمتی «مختارنامه» نیز با هم انجام دهند. داود میرباقری که این ترکیب دونفره نویسندگان را به خوبی می‌شناخت با ایشان همراهی کرد، گفت‌وگوی «خبر» با فیلم‌نامه‌نویسان «مختارنامه» شاید پاسخ بسیاری از سوالات مخاطبان بود.

پیامی برای عاشورائیان
محمد بیرانوند، یکی از نویسندگان سریال مختارنامه، درباره رویکردهایی که منجر به نوشتن مختارنامه شد، گفت: به گمانم آن کس می گفت: «رسانه همان پیام است» خوب می دانست در عصر کثرت رسانه، هرکس از هر گوشه می تواند بانگی برآورد و پیامی ابلاغ کند...ولو پوچ و بی ارزش...عصر، عصر کثرت صداهاست ولو این میانه پیامی به حق هم شنیده شود...مختارنامه قرار بود پیام به حق عاشورائیان باشد...رسانه همان پیام است...یعنی ساختار و تفکیک رسانه ای است که پیام را ماندگار می کند: دیدید چه زیبا گفت! مخاطب حالا با حسش و ناخود آگاهش می‌خواهد خود را به زیبا گفتن پیام و با احساس گفتن آن بسپارد...پس مختارنامه نباشد دست کم در ساختار زیبا باشد، بماند که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها...

وی افزود: قرار بود با حماسه شیعی- ایرانی به جنگ جومونگ وگلادیاتور برویم...ناخوادآگاه یاد هشت سال جنگ تحمیلی با دستان خالی در برابر همه تکنولوژی غرب می‌افتم... سیاهی لشگر هالیوود حرفه‌ای این کار است. سیاهی لشگر مختار اما کارگری است است که... او نه سکوت در صحنه را می‌داند، نه به ارزش کاری که می‌کند واقف است. باید چند سال او را نشاند و فلسفه هنر و تاثیر آنرا برایش مرور کرد.

او ادامه داد: حالا دراین میانه کارگردانی ایستاده که در چل چلی زندگی باید با عشق و شعوری که دارد ده سال از بهترین سال های زندگی‌اش هم با مختار آواره کوه و دشت و بیابان شود... او به کاری که می‌کند ایمان ارد و همین کار را پیش می برد.

وی اظهار کرد: داوود میرباقری به گواهی سریال امام علی(ع) و رعنا، فیلم سینمایی آدم برفی و مسافر ری و نمایش‌هایی مثل  دندون طلا، عشق‌آباد و ...  هم فهم درام شرقی را دارد و هم این که از نظر تکنیکی و فنی بر ابزار کار تسلط بسیار چشمگیری دارد. او هنرمند نمایش ایرانی است، تعزیه را می‌شناسد، نقالی و فرهنگ قهوه‌خانه را خوب می‌فهمد، دغدغه مذهبی داشته و دارد و از تاریخ مذهبی خود هم شناخت نسبی دارد.

بیرانوند افزود: مختارنامع کتاب نمایش ایرانی است؛ کتابی سرشار از منویات انسانی در برابر حماسه‌ای الهی به بهانه قیام امام حسین (ع) که لحظاتی از حرص و طمع و حسد و بخل امثال خولی و حرمله را در برابر آزادگی و وارستگی جبهه اولیا به تصویر می‌کشد.

وی با بیان اینکه در این مجموعه، عرصه عرصه تقابل ازلی و ابدی خیر و شر است، افزود: به نقاشی قهوه خانه توجه کنید... دیگ هایی که در آن مختار سر خولی و اشقیا را می جوشانده، به یاد می‌آورید؟ مینیاتور گذشتن حضرت عباس(ع)، ماه بنی هاشم با علقمه را چطور؟ مختارنامه بناست با تکیه بر حافظه تاریخی سمعی و بصری این قوم، آن چیزهایی را که دوست دارند، پیش روی انها بگذارد.

بیرانوند درباره قرار و مدارهایی که منجر به نوشتن و بعد ساختن مختارنامه شد، اظهار کرد: قرار بود پنجه در پنجه جومونگ و گلادیاتور بزنیم ... بودجه سریال بیست میلیارد تومان است، آشیل که داستان عاشقانه‌ای است، بالغ بر دویست میلیون دلار هزینه  بر می‌دارد، فیلمی 120دقیقه‌ای، حال آن که مختارنامه چهل قسمت پنجاه دقیقه‌ای! تنها دستمزد بازیگر اصلی آن فیلم هالیوودی (براد پیت) برای دو ماه حضور در نقش آشیل، برابر با 10سال هزینه برای عوامل مختارنامه است. این نماد مظلومیت شیعه در آیینه رسانه نیست؟ 

تاریخ برای فردا...

او با طرح این پرسش که پرداختن به تاریخ چه دردی از امروز ما را درمان می‌کند؟، توضیح داد: اولا تاریخ ما، فرهنگ ماست؛ و فرهنگ ما مبتنی بر همان اعتقادات شیعی - ایرانی است. ثانیا هر روز ما عاشورا و هر روز ما کربلاست؛ ثالثا حماسه مختار بر خلاف آشیل حماسه‌ای عارفانه است. شما وقتی در ساحت عقیده موضوعی را برای مخاطب تبیین می‌کنید، او با نگاه عقیدتی‌ می تواند با مسایل ساده یومیه روبرو شود. یادتان باشد اگر صاحبخانه‌اید، مثل یزید با مستاجران برخورد نکنید.

بیرانوند درادامه، با این پرسش، به گفته هایش ادامه داد: آیارابطه‌ای بین فرهنگ علوی و ایرانی وجود دارد؟ حتما. یادمان باشد اسلام در هر سرزمینی شکل آن فرهنگ را گرفته، در عربستان سلاطین حاکمند، در امارات شیخ نشین‌ها و در بوسنی و هرزگوین شکل فرهنگ اروپایی دارد. فرهنگ علوی همان فرهنگ اسلامی ایرانی‌ست.

نویسنده «مختارنامه» همچنین گفت: حماسه ایرانی حماسه تغزلی است، قیام دل است ... به لالایی‌ها و متل‌های مادران نگاه کنید، می‌خواهند نوزادشان بزرگ که شد شمشیر بردارد و بجنگد. شاید در عصر دموکراسی، تکیه کردن بر آن قهرمان تنها باید به سمت و سوی روح جمعی و خرد جمعی و همه توان علمی یک ملت پیش برود، به همین دلیل مختار به پاسداشت یاد اوست اما فکر کردن به ابعاد حماسه کار امروز منتقدان است.

او به عنوان سخن پایانی گفت: ساخت سریالی که از نظر ساختار احساس غرور را به مخاطب ایرانی بدهد، احیای روح حماسه ملی است. مختارنامه اگر یک گام هم در آن جهت باشد قابل توجه و احترام است. رسانه همان پیام است و پیام همان رسانه. کارگردانان متعددی جهانی شده‌اند اما اندیشه باید با ساختار کنونی و نویی بیان شود و در این مسیر، مختارنامه یک گام است.

اعداد در مختارنامه
پیش تولید سریال مختارنامه سال 81 آغاز و فروردین ماه سال 1383 فیلمبرداری شروع شد. در مدت دو سالی که صرف پیش تولید این مجموعه شد، دکورهای آن در مناطق مختلف ساخته میشد.

نگارش سریال مختارنامه به قلم حسن میرباقری و محمد بیرانوند و بازنویسی داوود میرباقری، از سال 80 آغاز شد و از سال 81 و 82 در مرحله پیش تولید بود و در تاریخ 23فروردین 83 فیلمبرداری از شهر کاشان آغاز شد.

بخش‌هایی از دکور «مختارنامه» که وقایع و ماجراهای آن در 122 لوکیشن داخلی و خارجی اتفاق افتاده، در زمینی به مساحت 30 هکتار ساخته شد و شامل اجزای مختلف شهرهای کوفه و مکه و ساختمان کعبه بود. در «مختارنامه» ??? بازیگر اصلی و ??? بازیگر فرعی بازی می‌کنند. این سریال دارای ??? سکانس است که ??? سکانس آن مربوط به ? جنگ بزرگ این فیلم هستند. قرار است سریال روزهای جمعه ساعت 22 به روی آنتن برود و تکرار آن نیز روزهای دوشنبه ساعت 19:30 پخش خواهد شد. همچنین گفته می‌شود، هزینه تمام شده برای این سریال بالغ بر 20 میلیارد تومان است که تلویزیون تا کنون بیش از دوبرابر این اعتبار را از محل دریافت آگهی‌های بازرگانی قبل و میان برنامه برای این مجموعه کسب کرده است.


سه شنبه 89 مهر 13 , ساعت 4:22 عصر

 

 تعدادی از سینماگران در یادداشتی کوتاه از محمدمهدی عسگرپور مدیرعامل خانه سینما حمایت کردند.

به گزارش روابط عمومی خانه سینما در این یادداشت آمده است: «برای حفظ سینمای ارزش‌مدار ایران و جامعه اصناف سینمایی در کنار مدیر عامل منتخب خود (خانه سینما) ایستاه‌ایم .»

این نامه را سینماگرانی چون داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی، رخشان بنی اعتماد، مجید مجیدی، کامران شیردل، نورالدین زرین‌کلک، پرویز پرستویی، کمال تبریزی، محمدرضا موئینی، منوچهر محمدی، مرتضی شایسته، مجتبی راعی، تهمینه میلانی، رضا کیانیان، غلامرضا موسوی، رضا میرکریمی، همایون اسعدیان، محمد رحمانیان، عبدالحسن برزیده، منوچهر شاهسواری، محمدرضا دلپاک، محمدرضا مقدسیان، هایده صفی‌یاری و کامبوزیا پرتوی امضاء کرده‌اند.

حسن حسندوست، محسن شاه ابراهیمی، کامران قدکچیان، بهرام دهقانی، رویا نونهالی، امیر اثباتی، مازیار میری، یداله نجفی، فرشته صدرعرفائی، محمدعلی سجادی، مونا زندی، مهرداد میرکیانی، داریوش فرهنگ، بهرام بدخشانی، ژیلا ایپکچی، مصطفی احمدی، علیرضا شجاع‌نوری، بهمن اردلان، نغمه ثمینی، آتوسا قلمفرسایی، مسعود میمی، مهران ملکوتی، مهتاب نصیرپور، بهروز شعیبی، مهدی میامی، ایرج  تقی‌پور، رضا بختیاری، محمد جعفری، شیوا رشیدیان، رویا جاویدنیا، فرهاد آئیش، غزاله معتمد، مجید کریمی، پارسا پیروزفر، پویان شاهرخی، ایرج شهرزادی، مائده طهماسبی، بهرام عظیم پور، مریم بوبانی، بیژن میرباقری، رضا بهرامی نژاد، مصطفی خرقه‌پوش، حبیب رضائی، مهرداد زاهدیان، محبوبه هنریان، محسن عبدالوهاب، پیروز کلانتری، شیرین وحیدی، فرهاد اصلانی، شادمهر راستین، بهمن کیارستمی، رضا حائری، محمد تهامی‌نژاد، محمد رسول اف، فردین خلعتبری، یاور تورنگ، پریوش نظریه، کیوان علیزاده  کیانی، علیرضا قاسم خان، همایون امامی، افشین هاشمی، رخساره قائم مقامی، مهدی گنجی، پدرام اکبری، معصومه شاه نظری و رضا شیروانی از دیگر کسانی هستند که از مدیر عامل خانه سینما حمایت کرده‌اند.

دیگر سینماگران عبارتند از جعفر پناهی، رضا فیاضی، مریم فخیمی، مجید برزگر، محسن ملکی، معصومه میرحسینی، حسین قناعت، محمود جعفری، امیررضا دلاوری، منوچهر مشیری، رضا مهرابی، محمد احسانی، شراره عطاری، مریلا زارعی، محمدرضا منصوری، مستانه مهاجر، فرامرز هوتهم، ارد زند، هوشنگ آزادی ور، مهناز محمدی، حسین دلیر، اسماعیل امامی،  مانی حقیقی، سعید رشتیان، مرتضی رزاق کریمی، مهناز افضلی، کتایون شهابی، علی علایی، بهناز نازی، محمد آلادپوش، محمدصادق آذین، ابراهیم مختاری، امین تارخ، کامران ملکی، مرتضی رزاق کریمی، نازنین مفخم،  محمد سریر، مهرداد حجتی، رعنا امینی،  بیژن محتشم، نوید فرح مرزی، ناهید علامی، پروین صفری، علی نیک‌رفتار، منوچهر مشیری، شالیزه عارف پور، ناصر صفاریان، حسن فتحی، سهراب میرسپاسی، نظام‌الدین کیایی،  سارا قراچه‌داغی، مریم هژیروند،  پریسا گرگین، آیدا پناهنده، منیژه حکمت، باران کوثری، فرهاد توحیدی، مجتبی میرطهماسب، پگاه آهنگرانی ، مهوش شیخ الاسلامی، علی واجد سمیعی، غلامرضا بابائی نامی، کتایون ارسنجانی، کیوان کثیریان،  جواد طوسی، محمدرضا سکوت، کارن همایونفر، اصغر هاشمی، امیرحسین علم الهدی، سپیده عبدالوهاب، فرشید موتمنی آذر، امیرشهاب رضویان، محمد صابری، آناهید آباد، اصغر همت، مازیار شیخ محبوبی، زهرا مشتاق.

به گزارش روابط عمومی خانه سینما متعاقبا سینماگران دیگری بر این سیاهه افزوده خواهند شد.


یکشنبه 89 مهر 11 , ساعت 9:0 صبح

 

 بازیگران سینمای ایران این روزها سخت مشغول کارند و در پروژه های متعددی به ایفای نقش می پردازند که در این میان ستاره های زن سینمای ایران جایگاه ویژه ای دارند.

 وقتی به سینمای اکران نگاه کنید، با مجموعه‌ای از چهره‌های آشنای سینمای به اصلاح کمدی روبرو می‌شوید که جایی برای بازیگران نامی و کاربلد سینما نگذاشته‌اند و علاوه برسینما، سوپرمارکت و تلویزیون را نیز قبضه کرده‌اند، با این حال دانستن اینکه در بازار داغ تولید و تصویب پروانه ساخت فیلم، اهالی اصلی سینمای ایران که نامشان گاه برای تماشای یک فیلم، کافی است، در روزهای ابتدایی پاییز برگ‌ریز، در چه پروژه ای فعالیت می کنند، خالی از لطف نیست.

 

نام بازیگر

آخرین فیلم روی پرده

فیلم‌های در انتظار اکران

آخرین فعالیت‌ها

هنگامه قاضیانی

بیداری رویاها (1389)

طاووس‌های بی‌پر/ نیلوفر

ایفای نقش در تئاتر «کالیگولا» و تله‌تئاتر «هویت» مانع پرکاری او در عرصه سینما نبود. او این روزها بازی در «برف روی شیروانی داغ» محمد هادی کریمی و «سعادت آباد» مازیار میری را به پایان رسانده و در انتظار آغاز فیلمبرداری «من مادر هستم» تازه‌ترین ساخته فریدون جیرانی است.

مهتاب نصیرپور

فرزند خاک (1386)

-------

پس از درخشش در نقش «گوانا» در فرزند خاک انتظار حضور پررنگ‌تری در سینما از او می‌رفت اما این اتفاق نیفتاد و او جز حضور در انیمیشن تهران 1500 هنوز فعالیت دیگری در این زمینه نداشته و به فعالیت در عرصه تئاتر بسنده کرده‌است.

لیلا حاتمی

چهل سالگی (1389)

پرسه در مه

سال‌ها پس از «لیلا» باردیگر ایفای نقش دربرابر علی مصفا را مقابل دوربین فردین صاحب‌الزمانی در فیلم «چیزهایی هست که نمی‌دانی» تجربه کرد. پس از آن نیز مشترکاً به گروه تولید «آسمان محبوب» داریوش مهرجویی پیوستند. ایفای نقش در «سعادت‌آباد» مازیار میریو آخرین فیلم اصغر فرهادی تازه‌ترین فعالیت او در سینماست.

نگار جواهریان

طلاومس (1389)

جعبه موسیقی/ شبانه روز / صدسال به این سال‌ها

پس از طلاومس انتظارها از او بسیار بالا رفت و شاید از همین رو وسواس بیشتری در انتخاب نقش هایش دارد. بازی در «یه حبه قند» ساخته سیدرضا میرکریمی تازه‌ترین فعالیت سینمایی اوست.

ترانه علیدوستی

تردید (1388)

راز دشت تاران

گزیده‌کار است و از همین‌رو حضور همزمان او در دو پروژه «هرچه خدا بخواهد»(نوید میهن‌دوست) و «انتهای خیابان هشتم»(علیرضا امینی) را می‌توان به پرکاری تعبیر کرد.

مریلا زارعی

یه اشتباه کوچولو (1389)

دیگری

کارنامه غریبی دارد و برای همین هم‌زمان با اکران «یه اشتباه کوچولو»شاهد ایفای نقش او در تئاتر «رویای هالیوود» هستیم. او بازی در سریال «کلاه پهلوی» را به پایان رسانده و در فیلم جدید اصغر فرهادی و «بانوی شهر ما»(ابراهیم حاتمی کیا) نیز بازی خواهد کرد.

نیکی کریمی

دموکراسی تو روز روشن (1389)

جعبه موسیقی/ شبانه‌روز/ هم‌بازی

او پس از پایان حضور در مقابل دوربین مسعود کیمیایی برای فیلم «جرم» این روزها بشدت درگیر کارگردانی سومین فیلم کارنامه خود با عنوان «سوت پایان» است اما در کنار این فعالیت‌ها، شنیده‌ها حکایت از احتمال حضور او در تازه‌ترین ساخته شهرام شاه‌حسینی (دختر شاه‌پریون) نیز دارد.

هدیه تهرانی

هفت دقیقه تا پاییز(1389)

فرزند صبح

به نسبت سال‌های نه چندان دور بشدت کم‌کار شده‌ و احتمال می‌رود حاشیه‌های دو فیلم «هفت دقیقه تا پائیز»(علیرضا امینی) و «نسل جادویی» (ایرج کریمی) که بطور اتفاقی رونمایی از آن‌ها هم‌زمان شد، اندکی به این کم‌کاری بی‌افزاید.

رویا تیموریان

پستچی سه‌بار در نمی‌زند (1387)

زادبوم

این روزها مشغول ایفای نقش در نمایش «همه فرزندان خانم آغا» است. بازی در سومین فیلم نیکی کریمی با نام «سوت پایان» را پشت‌سر گذاشته و در انتظار آغاز فیلمبرداری «بانوی شهرما» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیاست

پانته‌آ بهرام

هیچ (1389)

صندلی خالی/ خواب‌های دنباله‌دار/ بدرود بغداد

با «زیر هشت» حضور متفاوتی را در تلویزیون تجربه کرد و پس از مدتی اشتغال به فعالیت‌ هنری در گالری‌های مختلف و روی صحنه تئاتر این روزها آماده ایفای نقش در تازه‌ترین فیلم فریدون جیرانی با نام «من مادر هستم» می‌شود

پریوش نظریه

حقیقت گمشده (1387)

دوزخ، برزخ، بهشت/ کیمیا و خاک/ چراغی درمه

گزیده‌کار است و البته کم‌شانس در توفیق اکران فیلم‌ها. او بازی در «شب و قسم به دلتنگی» را مدتی است به پایان رسانده و مشغول ایفای نقش دربرابر دوربین سیدرضا میرکریمی برای فیلم «یه حبه قند» است. او همزمان بعنوان بازیگر با بیژن میرباقری در «در جستجوی بهشت» هم‌کاری دارد و خود نیز در قامت کارگردان در صدد ساخت فیلم کوتاه «فصل‌ها» است.

باران کوثری

هیچ (1389)

لطفاً مزاحم نشوید/ می‌زاک/ شب واقعه

همکاری با فریدون جیرانی در «پازل» و حضور در فیلم «دلتنگ که می‌شویم» به کارگردانی پوریا آذربایجانی، آخرین اخباری بود که از فعالیت او در قامت بازیگر منتشر شد. شاید قرار گرفتن نام او بعنوان منشی صحنه فیلم «یه حبه قند» در کنار سیدرضا میرکریمی هم حکایت از تصمیم او برای اندکی فاصله گرفتن از دنیای بازیگری دارد. 

میترا حجار

این ترانه عاشقانه نیست (1384)

آناهیتا

پس از حضور در هالیوود چند بار تا مرز محرومیت پیش رفت اما با «آناهیتا»(عزیزالله حمیدنژاد) باردیگر به جریان سینما بازگشت. او هم اینک آماده ایفای نقش در پروژه «خاک و آتش» به کارگردانی مهدی صباغ‌زاده می‌شود.

رویا نونهالی

صداها (1388)

نیلوفر / عصر جمعه

در سینما حضور کم‌رنگی دارد و با آغاز پخش «ساختمان 85» باردیگر از معبر تصاویر سریالی از مهدی فخیم‌زاده حضور در تلویزیون را تجربه می‌کند. او همزمان مشغول ایفای نقش در سریالی از آرش معریان است با نام «اینجا تهران است».

مهناز افشار

پسر آدم، دختر حوا (????)

شبانه‌روز/ خاطره/ طبقه سوم

همچنان پرکار است. هم‌زمان با بازی در «پازل» (فریدون جیرانی) در فیلم‌های «سعادت‌آباد» ‌(مازیار میری) و «عروس تهران» (مسعود نوابی) و «ساندویچ سرد»(بهمن گودرزی) هم ایفای نقش داشته‌است.


جمعه 89 مهر 9 , ساعت 4:33 عصر

 

 ای کاش روزی شهامت داشته باشیم و از ملت شریف ایران، شهدای عزیز، جانبازان گرانقدر، ایثارگران، مقام معظم رهبری و امام زمان علیه‌السلام بابت کوتاهی‌ها و بی‌کفایتی‌هایمان در روند پیشرفت و آبادانی کشورمان عذرخواهی می‌کردیم.

 محمدمهدی عسگرپور مدیر عامل خانه سینما در واکنش به اظهارات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با نگارش نامه‌ای، رفتار معاونت سینمایی وزیر ارشاد را به مثابه حرکت برای فتح خانه سینما عنوان کرد.

متن این نامه که به تاریخ جمعه 9 مهرماه نوشته و ارسال شده بدین شرح است:

جناب آقای دکتر محمد حسینی
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی

سلام علیکم
خداوند را بسیار شاکرم که بعد از گذشت یک سال از مسئولیت تان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی غیر از مباحث کلی که گفتنشان چندان پیش‌زمینه و تجربه خاصی لازم ندارد بالاخره سخنی در خصوص مسائل صنفی سینما گفتید و به قاعده «تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد» عیب و هنرتان را نمایاندید .

اینجانب و برخی از اهالی سینما به خوبی می دانند جنابعالی چه دوره سختی را در این منصب پشت سر می گذارید . سختی نه به لحاظ کار تخصصی فراوان و مثلاً تعامل با اهل فرهنگ و هنر که در این زمینه کارنامه یک سالتان به وضوح بیانگر ناکامی است، بلکه به لحاظ عدم تمایل ورود به مباحث جدّی و تخصصی و عدم امکان برای مراقبت از فعالیت معاونینی که افکار عمومی حتی انتصاب آنها را نیز مربوط به شما نمی دانند.

برادر محترم از اولین جلسه‌ای که با هم داشتیم از صمیم قلب برایتان دعا کردم که در کارتان توفیق زیادی داشته باشید به دو دلیل اول آنکه به نظام عشق می‌ورزم، دوم آنکه حس خوبی در شما دیدم و سخت امیدوار بودم که کارمان با شما به اینجا کشیده نشود.

متأسفم که باید بگویم جنابعالی به هیچ عنوان امکان تسلط پیدا کردن به موضوعات مختلف تحت مسئولیتتان را فراهم نکردید. هم شما هم خدایتان و تا حدی امثال ما می‌دانیم که حداقل در حوزه ی سینما تعداد نشست‌های جدی و تخصصی‌تان با دست‌اندرکاران به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد
و لابد تصور کردید، مجبورید کار را به شکل پیمانکاری به معاونانتان از جمله معاونت سینمایی واگذار کنید.

به همین اعتبار و به دلیل عدم تعلق خاطر به حوزه‌های مختلف هنری ( نمی‌گویم فرهنگی چون عنوانی است کلی و تفسیربردار) تسلط امروزتان به اوضاع سینما، تئاتر ، موسیقی و هنرهای تجسمی حدوداً مثل روز اولی است که همدیگر را دیدیم. همان موقع که هنوز نامزد احراز پست وزارت بودید و درخواست کمک کردید و بنده و تعدادی از اعضای هیئت مدیره خانه سینما و رؤسای صنوف علیرغم فشارهای زیاد آن روزها صادقانه و با برنامه‌ای مشخص و به قصد تعامل به دیدارتان آمدیم. با این روشی که در پیش گرفته‌اید ده سال بعد هم فرقی به حالتان نخواهد کرد.

ممکن است این اظهارات را شما و برخی به دور از انصاف بدانند ولی بنده حاضرم در جلسه‌ای با جنابعالی این را به اثبات برسانم. اگر جنابعالی نه به عنوان وزیر، بلکه به عنوان یک محقق در مورد سینمای بعد از انقلاب اسلامی و سرمایه‌هایش که به مدد پیروزی انقلاب شکل گرفت و کارنامه درخشانی هم از خود باقی گذاشته، تحقیق می‌کردید به درستی درمی‌یافتید زوایا و برش‌های مهم دیگری وجود دارد که سخت از آنها غفلت کرده‌اید، از جمله باید می‌کوشیدید بنیان های قدرتمند این سینما را که برخی به دلیل ناکامی‌های حقیقی و حقوقی آنها را شاه‌نشین می‌خوانند شناسایی کرده و با آنها مرتبط شوید و برای تقویت نظامی که معلوم نیست شما یا من کدامیک بیشتر بر تقویت آن کوشا هستیم با آنها تعامل واقعی و غیر خیالی برقرار کنید. در این صورت به یقین در دام خرده‌گیری و بزرگ‌نمایی در جریان برگزاری یک جشن سینمایی نمی‌افتادید.

ما در این یک سال گذشته کدام جمله مشفقانه ( نمی‌گویم پدرانه که امکانش را از خود سلب کرده‌اید ) از شما یا مشاور و معاونان‌تان شنیدیم؟ کدام حرکت شما در جهت تقویت نهاد صنفی بوده؟ به جز حذف افراد حاضر که به گواه مکتوبات و درخواست جلسات سعی در تعامل با شما بودند به چه اندیشیدید؟

مگر امثال ما از کجا آمده بودند؟ مگر شما از کجا آمده‌اید؟ مایلید سوابقمان را حداقل از تاریخ 12/11/57 تاکنون با هم مقایسه کنیم؟

امسال اکثریت مخاطبان و علاقه‌مندان سینما با سلیقه‌ها و گرایش‌های مختلف معتقد بودند که مجموعاً یکی از بهترین جشن‌های سینمای ایران در طول چند سال گذشته را تجربه کرده‌اند. تا اینکه بیانیه هیستریک معاونت امور سینمایی‌تان که با هدف برهم زدن تمرکز مدیران و دست‌اندرکاران نسبت به ناکامی‌های پی در پی اخیرشان و عدم توانایی در جذب سینماگران شاخص منتشر شد. بیانیه‌ای که به زعم خیلی‌ها برگرفته از رفتار رئیس جمهور پیشین آمریکا بود که برای حمله به یک سرزمین خوب است بهانه‌ای پیدا کنی، آنرا بزرگ کنی، با دروغ آمیخته‌اش کنی، از هجمه رسانه‌ای هم بهره‌گیری و به آن سرزمین حمله کرده و آن را اشغال کنی!

ای کاش روزی شهامت داشته باشیم و از ملت شریف ایران، شهدای عزیز، جانبازان گرانقدر ، ایثارگران، مقام معظم رهبری و امام زمان علیه‌السلام بابت کوتاهی‌ها و بی‌کفایتی‌هایمان در روند پیشرفت و آبادانی کشورمان عذرخواهی می‌کردیم.

برادر محترم! اتهامات ایشان به علاوه اتهامات اخیر جنابعالی که بنده یا امثال من را محرک اصلی و صحنه‌گردان توطئه بر علیه نظام جمهوری اسلامی خواندید ذخیره آخرت خود می‌دانم که شاید بدینوسیله قدری از گناهانم بخشیده شود، اما توهین به حضار در آن مراسم که اتفاقاً برخی از معتمدان شما هم حضور داشتند با این عنوان که گول امثال من را خوردند بماند برای شما و ایشان.

برای شما که قاضی خوبی نبودید نمی‌گویم، برای حافظه تاریخ می‌گویم. اولین بیانیه علیه هتک حرمت به قرآن مجید در حوزه فرهنگ در خلال برگزاری نخستین جشن‌مان صادر شد. آن موقع شما و همکارانتان سرگرم بستن چمدان بودید و پس از چند روز یکی یکی بیانیه‌هایشان را دادند. نگاهی به فهرست برندگان جشن و گفته‌هایشان روی سن بیاندازید تا ببینید چگونه قاضی عجول و شاید مجبوری هستید، اما در مورد مسائل مالی و بودجه خانه سینما نمی‌گویم که عدم صداقت زیرمجموعه‌تان جایی برای بحث‌های این چنینی باقی نگذاشته است.

لطفاً درنگ نکنید اسنادی که می‌خواهید بعدها منتشر کنید الان منتشر کنید شاید برای ما هم اشتیاقی فراهم شود تا فهرست کمک‌هایی که به برخی از خودی‌هایتان شده را منتشر کنیم.

از سفره نظام و متنعم شدن برخی مثل من گفته‌اید، شاید تعابیر من و شما با هم فرق داشته باشد. سفره ای که شما و برخی دیگر معمولاً تصویر می‌کنید آدم را یاد و سفره‌های ولیمه می‌اندازد که کسی پس از خوردن ناشکری هم بکند و پشت سر صاحب مجلس هم چیزی بگوید. من سفره نظام را سفره خداوند تلقی می‌کنم که برای همه بندگانش بی‌منت گسترده و شرط بهره‌مندی بیشتر را ایمان و عمل صالح قرار داده است. سفره نظام نه متعلق به من است که بابت آن بخواهم از شما حساب بکشم نه متعلق به شما و دیگران. سفره نظام متعلق به همه ماست. این قدر نگاهتان به لقمه دیگران نباشد، ضمن آنکه محبوبیت در قلب مردم را هم خداوند عطا می‌کند نه شما و نه امثال برنامه‌های تلویزیون و شرط آن هم ایمان و عمل صالح است. «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودّا»

برادر محترم با اینکه قاضی خوبی نبودید، اما همچنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کشورمان هستید. ما در قالب جریان صنفی موظف به تعامل با شما هستیم پس پیشنهاد می‌کنم کمیته‌ای حقیقت‌یاب (البته نه از نوع بین‌المللی‌اش) تشکیل شود تا رفتار شما و زیر مجموعه‌تان را با خانه سینما بررسی کنند. آن وقت ملاحظه می‌کنید که این شیوه یعنی علاقه به نظام یا برعکس پاسخ ندادن به تمامی درخواست‌های ما از روز اول مسئولیت‌تان تا به اکنون یعنی...

جناب وزیر نشان دهید که مدیری پاسخگو هستید. پاسخگویی را هم به سبک معاونت سینمایی با شعار دادن و دهن به دهن گذاشتن مترادف ندانید. دیری است اتهام براندازی نظام به منتقدان بی‌کفایتی و سوء تدبیر در مدیریت رنگ باخته است.

«والسلام علی من اتبع الهدی»
محمد مهدی عسگرپور
رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل خانه سینما


پنج شنبه 89 مهر 8 , ساعت 9:11 صبح
 
.
در یکی از تازه‌ترین آثار سینمایی «سیما فیلم» یک بازیگر ضدانقلاب فراری ایفای نقش می‌کند.

به گزارش سرویس اجتماعی «فردا» نوید اخوان ضد انقلاب ایرانی مقیم آلمان در این فیلم نقش ایفا می کند.

وی در چند فیلم ضد ایرانی و ضد نظام مانند «برای یک لحظه آزادی» به کارگردانی ضدانقلاب فراری آرش ریاحی ، «زنان بدون مردان» به کارگردانی شیرین نشاط و «سالامی علیکم» به کارگردانی ضد انقلاب فراری علی صمدی احدی نقش ایفا کرده است.

از اخوان کلیپ های مبتذل و غیراخلاقی موسیقی در شبکه های ماهواره ای ضد انقلاب در حال پخش است.

از جمله سایر اقدامات وی علیه ملت ایران می‌توان به مصاحبه با صدای آمریکا و موضعگیری بر ضد نظام و همراهی جریان قانون‌شکن بعد از انتخابات می توان اشاره کرد.

کارگردان فیلم "چمدان "مانی حقیقی است که از 3 فیلم گذشته وی(آبادان، کارگران در حال کارند و کنعان) 2 فیلم به دلیل مضامین منفی تاکنون اجازه اکران نیافته اند.

دوشنبه 89 مهر 5 , ساعت 7:18 عصر

 سه قسمت از سریال «مختار نامه»شب گذشته در سیما فیلم برای اصحاب رسانه نمایش داده شد.

 حسن اسلامی مهر، رئیس مرکز سیما فیلم در این نشست گفت: پس از 10 سال، پروسه آماده‌سازی این مجموعه که 8 سال تولید و دو سال مراحل نگارش را در پی داشت، با سختی‌های زیادی که دست اندرکاران آن متحمل شدند آماده نمایش شد.

وی افزود: «مختار نامه» کار ارزشمندی از میرباقری در حوزه تلویزیون به شمار می‌آید و دعوت از اهالی رسانه برای دیدن قطعاًتی از فیلم به این علت بود تا کار در مطبوعات با مشایعت عزیزان رسانه‌ای صورت بگیرد و ظرفیت نمایش ارزنده این سریال دیده شود.

اسلامی مهر که این مجموعه را بزرگ‌ترین کار تاریخی در آسیا معرفی کرده‌است، با اشاره به قسمت‌هایی از سریال «مختارنامه» اظهار داشت: «مختارنامه» علاوه بر جذابیت‌های نمایشی از حیث اعتقادی و ایدئولوژیک هم برای مخاطب ایرانی ارزشمند بوده و از ظرفیت روانشناختی بالایی برای جذب مخاطب برخوردار است. به غیر از اینکه می‌توان آن را تاریخ تصوری شیعه قلمداد کرد از این قابلیت هم برخوردار است که در یک ساختار نمادین بتواند واقعه کربلا را در شمایل قیام مختار و چه بسا صورت و سیرت امام حسین (ع) را در کسوت مختار بازنمایی و روایت کند.

سریال «مختارنامه» به واسطه همین مولفه‌های فرامتنی که در متن فرهنگی - مذهبی مخاطب ما ریشه دارد و حضور بازیگران نام آشنای سینما و تلویزیون و تکنیک‌های بصری و فنی واجد امتیازات ویژه‌ای است که یک سریال فاخر دارد.

نگارش سریال مختارنامه به کارگردانی «سیدداود میرباقری» و به قلم حسن میرباقری و محمد بیرانوند و بازنویسی داوود میرباقری، از سال 80 آغاز شد و از سال 81 و 82 در مرحله پیش تولید بود و در تاریخ 23فروردین 83 فیلمبرداری از شهر کاشان آغاز شد و در دکورهای احمدآباد مستوفی (شهرک سینمایی مختارنامه) ادامه پیدا کرد.

فیلمبرداری در شهرهای آبادان، شوشتر، شاهرود، ورامین و احمدآباد ادامه یافت و در انتها در کویر طرود و در شهرستان شاهرود در تیرماه 88 مرحله فیلمبرداری این سریال عظیم تاریخی - مذهبی به پایان رسید.

از جمله بازیگرانی که در «مختارنامه» به ایفای نقش می‌پردازند، می‌توان به «فریبرز عرب‌نیا، ویشکا آسایش، فرهاد اصلانی، سیامک اطلسی، پرویز‌پور حسینی، حسن‌پور شیرازی، بهناز جعفری، شهرام حقیقت دوست، الهام حمیدی، آهو خردمند، ماهچهره خلیلی، گوهر خیراندیش، جعفر دهقان، حبیب دهقان نسب، داود رشیدی، امین زندگانی، رضا رویگری، اکبر زنجانپور، مرحوم پروین سلیمانی، بهرام شاه محمدلو، محمدرضا شریفی نیا، عنایت شفیعی، ولی الله شیراندامی، محمد صادقی، بهنوش طباطبایی، ژاله علو، مهدی فخیم زاده، حدیث فولاد وند، فریبا کوثری، رضا کیانیان، نسرین مقانلو و. . .» اشاره کرد.


چهارشنبه 89 شهریور 24 , ساعت 7:24 عصر

 


اکبر عبدی بازیگر سینما و تلویزیون به دنبال وخامت حالش به بیمارستان آتیه منتقل شد و در حال حاضر در شرایط روحی مناسبی به سر نمی‌برد.

پرستار ویژه اکبر عبدی گفت: «ایشان امروز به بیمارستان آتیه منتقل شده و در یک اتاق خصوصی بستری است.»

وی ادامه داد: «رگ‌های عمقی پای راست آقای عبدی لخته خون تولید می‌کند که در حال حاضر تحت نظر پزشک در حال رفع این مشکل ایشان هستیم.»

وی اظهارداشت: «آقای عبدی به خاطر ابتلا به بیماری دیابت تحت نظر قسمت قلب و همچنین غدد بیمارستان نیز هست و در حال حاضر در وضعیت بی‌هوش و هوشیار به سر می‌برد.»

پرستار اکبر عبدی در بیمارستان آتیه تهران، نداشتن روحیه را مشکل اصلی اکبر عبدی دانست و تصریح کرد:‌ «ارتباط ایشان با اطراف خوب است و فقط حالت خواب و بیدار دارد. مشکل اصلی این هنرمند که عمری دیگران را خندانده این است که روحیه پایینی دارد و ترجیح می‌دهد تنها در اتاقش باشد تا اینکه با دیگران ارتباط برقرار کند. مشکل ایشان به اصطلاح دپرسی است.»


   1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ