سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منفورترین حالتِ بنده نزد خداوند ـ عزّوجلّ ـ، هنگامی است که شکمش پُر باشد . [امام صادق علیه السلام]
 
دوشنبه 89 تیر 7 , ساعت 9:42 عصر
احمدی نژاد سه شرط ایران برای مذاکره باغرب را تعیین کرد

 


شرایط جدید گفت‌وگوی ایران و غرب از سوی رییس‌جمهور اعلام شد.

به گزارش ایسنا دکتر محمود احمدی‌نژاد درباره شرایط مذاکرات جدید با غرب، اظهار کرد: ما مذاکره را به خاطر بی‌اخلاقی آن‌ها پس از تصویب قطعنامه در شورای امنیت علیه ایران، به عقب می‌اندازیم؛ پایان مرداد ماه (نیمه‌ رمضان) این مذاکرات انجام می‌شود. این جریمه‌ای است برای این‌که آن‌ها ادب شوند تا رسم گفت‌وگو با ملت‌ها را یاد بگیرند.

وی سه شرط مذاکراتی را این‌گونه اعلام کرد: اول آن‌که؛ ما باید بدانیم نظر آن‌ها درباره بمب اتمی رژیم صهیونیستی چیست؟ آن‌ها با داشتن بمب اتم رژیم صهیونیستی موافقند یا مخالف؟ ما مذاکرات را بر مبنای اعلام نظر آن‌ها تنظیم خواهیم کرد. دوم آن‌که؛ آیا به مقررات ان. پی. تی پایبندند یا نه و از مصوبه تصویب شده در کنفرانس بازنگری ان. پی. تی در نیویورک تبعیت می‌کنند یا نه؟ سوم؛ کسانی که می‌خواهند با ما مذاکره کنند منظورشان از گفت‌وگو با ما چیست می‌خواهند دشمنی کنند یا گفت‌وگو.

وی همچنین اعلام کرد که باید ترکیب تیم مذاکراتی که می‌خواهد با ایران گفت‌وگو کند، تغییر کند.


دوشنبه 89 تیر 7 , ساعت 9:40 عصر

 

 چنانچه مراجع قضایی از مخابرات درخواست کنند که مبدا ارسال sms های ارسال شده به داوطلبان کنکور را اعلام کند اپراتورها این توانایی را دارند که مبدا ارسال پیامکها را اعلام کنند.

مهر نوشت:

مدیرکل روابط عمومی شرکت مخابرات ایران با تاکید بر اینکه منتشرکنندگان پیامکهای سیاسی به داوطلبان کنکور 89 قابل شناسایی هستند، گفت: اپراتورهای تلفن همراه توانایی شناسایی مبدا ارسال این SMS ها را دارند.

داوود زارعیان درمورد ارسال پیامک به تلفن همراه برخی داوطلبان کنکور 89 که منجر به ایجاد تشویش و اضطراب این افراد شده است گفت: پیگیری پیامک های ارسالی مشترکان از لحاظ فنی ممکن است.

وی با بیان اینکه شرکت مخابرات ایران به دستور قوه قضاییه پیگیر این موضوع خواهد بود اظهار داشت: چنانچه مراجع قضایی از مخابرات درخواست کنند که مبدا ارسال sms های ارسال شده به داوطلبان کنکور را اعلام کند اپراتورها این توانایی را دارند که مبدا ارسال پیامکها را اعلام کنند.

سازمان سنجش در اطلاعیه ای اعلام کرد که اخیراً افرادی با ارسال پیامک به تلفن همراه داوطلبان، با هدف ایجاد تشویش و اضطراب، سعی در سوءاستفاده از داوطلبان را دارند، لذا این سازمان ضمن پیگیری موضوع از طریق دستگاههای ذیصلاح، موکداً توصیه می‌نماید با نزدیک‌تر شدن به زمان برگزاری آزمون سراسری سال 89 مراقب ترفندهای مغرضانه افراد باشند و در صورت لزوم، سازمان را برای پیگیری موضوع مطلع کنید.

دکتر محمدحسین سرورالدین رئیس سازمان سنجش آموزش کشور نیز با بیان اینکه پیامکی با این مضمون به داوطلبان ارسال شده است که "داوطلبانی که در جریانات انتخابات و راهپیماییهای پس از انتخابات شرکت کرده اند در کنکور پذیرفته نمی شوند" گفت: بازار کنکور گرم است و عده ای که مقاصد اقتصادی یا سیاسی دارند در صدد سوء استفاده از این بازار برآمده اند. افرادی که این پیامک را ساخته و در صدد انتشارش برآمده اند نه انصاف دارند و نه دین. اگر این افراد با دولت مخالفتی دارند به داوطلبان کنکور چه ارتباطی دارد. بچه های مردم چه گناهی کرده اند. اگر سازندگان این پیامکهای دروغین قصد تضعیف دولت را دارند یک راه دیگر برای کار خود پیدا کنند.


دوشنبه 89 تیر 7 , ساعت 4:51 عصر


رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: اگر دل‌های مردم یک جامعه با حکومت و حاکمان خویش همراه شوند، قوی‌ترین پشتیبانان خواهند بود.

به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در بیان دیدگاه‌ خود به مناسبت هشتم تیرماه، روز مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی، با بیان این‌که " بشریت که گل سرسبد مخلوقات خداوند در کارگاه آفرینش است، تنها مخلوق در میان مخلوقات بی‌شمار است که شباهت‌هایی با خالق خویش دارد" ادامه داد: شاید همین مساله بود که وقتی ملائک با جمله «أتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء» از خالق جهان توضیح خواستند، خداوند در پاسخ فرمود: «انّی اعلم ما لا تعلمون»

وی خاطرنشان کرد: در میان همه صفات دانش و «ابداع» نزدیکترین وجه شباهت انسان با خداوند است که «بدیع السموات والارض» می‌باشد و بشر نیز در طول حیات خویش از نخستین مراحل تکوین تاکنون، براساس همین توانایی که خدا در نهادش نهاد، در جهت بهبود زندگی فردی و اجتماعی دست به توسعه دانش، ابداعات و اختراعات زد و یکی از خیره‌کننده‌ترین پیشرفت‌های بشری، علوم مربوط به شیمی است که در سابق «کیمیا» خوانده می‌شد.

وی ادامه داد: علمی که دستاوردهای آن برای تداوم حیات بشری ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است، اما حس کنجکاوی، ضرورت دفاع و بازدارندگی و بالاتر از همه، روحیه زیاده‌طلبی در وجود بعضی از انسان‌ها و جوامع موجب شده متأسفانه قدم در راهی گذارند که موجبات اضطراب و نگرانی و در بعضی از مقاطع تاریخی باعث سلب سلامت و حیات هم‌نوعان خود شده‌اند.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: سلاح‌های شیمیایی و میکروبی که اخیراً سلاح‌های اتمی نیز به آن‌ها اضافه شده و از آن‌ها به «سلاح‌های کشتار جمعی» تعبیر می‌شود و کاربرد غیرانسانی آن‌ها، باعث شده است که بشریت با همه نیازهایی که به استفاده‌های صلح‌آمیز آن‌ها دارد، صراحتاً فریاد می‌زند که این خطرها را مهار کنید.

وی یادآور شد: نگاهی از سر تأمل به تاریخ استفاده از این نوع سلاح‌ها، نشان می‌دهد که کاربران آن‌ها انسان‌های ظالم و آسیب‌دیدگان آن انسان‌های مظلوم می‌باشند. قدرت‌های استکباری و استعماری و اذناب آنان که سیطره خویش بر ملت‌ها و تداوم حیات خود را بر پایه ارعاب و تهدید نهاده‌اند و در این راه چه وسیله‌ای بهتر از سلاح‌های شیمیایی، میکروبی و اتمی است که می‌تواند علاوه بر قتل نفس و ویرانگری، تا نسل‌های متمادی انسان‌های مریض و علیل به بار آورد؟! همان کاری که آمریکا در جنگ جهانی دوم بر سر مردم مظلوم و بی‌دفاع دو شهر ناکازاکی و هیروشیما آورده است.

وی خاطرنشان کرد: همیشه در کنار اندیشه‌ای افراطی و تفریطی، تفکرات اعتدالی هم وجود دارد تا عده‌ای – هرچند قلیل- در کنار انسان‌ها، کشورها و قدرت‌های زورگو و زورمدار، با عنوان عقلای قوم قدم بردارند که اگر قرار باشد مصداقی برای این نکته آورده شود، باید به مخالفان گسترش سلاح‌های شیمیایی و اتمی و موافقان برچیده شدن این نوع سلاح‌ها از همه جای جهان اشاره شود. مخالفت با گسترش سلاح‌های کشتار جمعی مانند زشت بودن دروغ و دزدی در همه فرهنگ‌ها، حتی کم‌فرهنگ‌ترین کشورها رسوخ کرده و امروز کشوری نیست که شعار آن را با شور و حال ندهد، اما از قدیم گفته‌اند که «به عمل کار برآید، به سخنرانی نیست.» چراکه همگان می‌دانند روحیه انسانی، حتی در کمترین حالت انصاف، با قتل و غارت مخالف است.

هاشمی رفسنجانی گفت: خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران که پس از سقوط ژاندارم تهدید منطقه، یعنی حکومت پهلوی، در بهترین کشور دنیا از لحاظ فرهنگ دینی با مردم هوشمند و جغرافیایی استراتژیک تأسیس شد. در طول 8 سال جنگ تحمیلی که رژیم بعث عراق با چراغ سبز غرب، فجیع‌ترین جنایات را در خطوط مقدم و پشت جبهه ایران مانند سردشت و حتی در حق مردم بی‌گناه خویش در حلبچه مرتکب می‌شد، جمهوری اسلامی ایران علی‌رغم توانایی در ساخت و به‌ کارگیری سلاح‌های شیمیایی هرگز به خود اجازه نداد که پا را از دایره انسانیت فراتر بگذارد و اصولاً نوع نگاه مسوولین و مردم ایران اسلامی به مواد شیمیایی و اتمی، استفاده صلح‌آمیز می‌باشد و خوب می‌داند که اگر از این دانش و تکنولوژی در جهت رفاه اجتماعی گام بردارد، مهمترین و اساسی‌ترین قدم در راه فتح دل‌هاست و اگر دل‌های مردم یک جامعه با حکومت و حاکمان خویش همراه شوند، قوی‌ترین پشتیبانان خواهند بود و خطرناک‌ترین حکومت‌ها برای قدرت‌های استعماری، کشورهایی هستند که در دانش‌های روز به استقلال رسیده باشند که درآن صورت بدون کمترین خون‌ریزی، چنان بر دل‌های مردم دنیا حکومت می‌کنند که از هر نوع سلاح مخرّب عمیق‌تر خواهد بود. مساله‌ای که امروزه قدرت‌های غربی را آزار می‌دهد و در این راه هرگونه کنش و واکنش را برای خود توجیه می‌نمایند.

وی خاطرنشان کرد: القای «انحراف ایران از مسیر صلح‌آمیز فعالیت‌های هسته‌یی» که این روزها ترجیع‌بند کشورهای مستکبر و مجامع بین‌المللی تحت سیطره آن‌هاست، از این وحشت نشأت می‌گیرد و چون ایران اسلامی پیشرفته و توسعه‌یافته را برنمی‌تابند، هرگونه دروغ را برای خود توجیه می‌کنند. وگرنه ایران علاوه بر اثبات تفکرات انسانی خویش در دفاع مقدس، در طول سال‌های پس از آن نیز، همکاری‌های همه‌جانبه- حتی فراتر از قانون در امضای کنوانسیون- در راه اعتمادسازی حرکت کرده است.

وی ادامه داد: نکته جالب در این کش و قوس‌های سیاسی، ادعای خیرخواهی قدرت‌هایی است که سابقه تاریخی شرّ آنان تا به حال دامن بسیاری از کشورها مانند ژاپن، ویتنام، فلسطین، لبنان، افغانستان و عراق را گرفته است و کار را به جایی رسانده‌اند که مسوول رسمی آمریکا وقیحانه ایران را تهدید به استفاده از سلاح‌های اتمی می‌نماید.

رییس مجلس خبرگان اظهار کرد: ما می‌گوییم «رطب خورده منع رطب کی کند؟»! کشوری که آشکارا در گفتار و رفتار چنین است، چگونه می‌تواند منادی صلح در مخالفت با گسترش سلاح‌های شیمیایی، میکروبی و اتمی باشد. به هر حال اهمیت این موضوع در نامگذاری یک روز در تقویم ملت‌ها خود را نشان می‌دهد و می‌طلبد تا به‌گونه‌ای عمل کنیم که ابتدا داشتن این نوع سلاح‌ها را از فرهنگ منافع حیاتی این کشورها حذف کنیم تا پس از آن در جهت جهان عاری از سلاح‌های کشتار جمعی قدم برداریم. تا زمانی که چنین باشد، هر کشوری در جهت حفظ منافع حیاتی خویش گام برمی‌دارد.


دوشنبه 89 تیر 7 , ساعت 12:20 عصر

 

 شهید آیت الله دکتربهشتی در گفت وگویی با تعدادی از کارکنان دیرخانه شورای انقلاب که به مناسبت اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران در دی ماه 1358 برگزار شد ، نکات جالبی را مطرح کرده اند .

به گزارش خبر آنلاین بخشهایی از این مصاحبه که در کتابی تحت عنوان " اولین رییس جمهور" منتشر شده ، بدین قرار است :

 

• شما می دانید که یکی از علل حرام بودن غیبت در اسلام چیست؟ حرمت غیبت دو بخش دارد یکی شخصی است و دیگری اجتماعی . وجه اجتماعی آن از وجه شخصی اش خیلی مهم تر است . وجه شخصی اش این است که که اگر پشت سر انسان حرف راستی بزنند و عیب او را بازگو کنند ، او دل آزرده می شود . این وجه شخصی اش است اما وجه اجتماعی اش بسیار مهم تر است و آن اینکه ... جامعه ای که به خوش بینی نیاز دارد و اعتماد اجتماعی ، این حالت جای خود را به بدبینی و بدگمانی و عدم اعتماد می دهد . این برای یک جامعه و انقلاب خطرناک است . مگر جامعه ما چند تا خامنه ای دارد چندتا دیگران دارد که ایشان [ بنی صدر] خیلی راحت همه را تخطئه می کند ؟ بنده می گویم حذف کردن این گونه افراد بد است . اصلا کشاندنشان به میدانی که نقطه ضعفهایشان بروز کند بد است .

• از نظر مکتبی طلب قدرت را به عنوان یک خواسته و هوی ،مذموم می دانم . ولی قدرت به عنوان یک وسیله برای کشیدن آن بار سنگین اشکالی ندارد و این که من می گویم حالت کراهت [ نسبت به رییس جمهور شدن ] دارم ،به اعتبار آن حالت اول است که گفتم . من حدود 25سال است که معمولا مسوولیتهایی، در هر دایره ای که بر دوشم بوده ، تجربه کرده ام که آدم اگر بخواهد فضایل اخلاقی اش را با ریاست داشتن حفظ کند ، کار آسانی نیست. . . بنابراین سعی من این بوده که در مسیر از مطرح شدن قدرت به عنوان یک هوی و هوس و خواسته برای نفس اماره باید جلوگیری می کردم . نمی شود گفت که چرا می کردی . باید چنین می کردم . طبعا یک جنگ چندین ده ساله نمی گذارد که در انسان ولع و آرزو و علاقه ای پیدا شود . همیشه به عنوان یک تکلیف و وظیفه به آن نگاه کرده ام . لذا گفته ام اگر وظیفه و واجب عینی شد ، از آنها نیستم که مقدس بازی کنم یا با پا عقب بزنم و با دست پیش بکشم و از این حرفها .در چنین موقعیتی صراحتا خواهم گفت که بله، اماده هستم و به من رای بدهید .


• از حضرت علی (ع) نقل می شود که فرمود : کار دو گروه در رابطه با ما به هلاکت و نابودی کشیده شد : دوستداران افراطی و دشمنان دروغ زن و تهمت زن . الان درست در رابطه ما با حزب [ جمهوری اسلامی] ممکن است گرفتار هر دوی اینها باشیم . همین امروز گزارش دادند در نیشابور اعلامیه ای منتشر کرده اند که آقای منتظری ، اقای بنی صدر را انتخاب کرده است . خوب این را باید به چه کسی نسبت داد ؟ [ ایت الله منتظری در جریان برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران از هیچ فر دی حمایت نکرده و بی طرفی خود را اعلا م کرد]

• لابد دیده اید که من در صحبتهایی که می کنم خیلی خیلی کم یا شاید کمتر از آنچه که دلم می خواهد اظهار ارادت به این استاد و رهبر [ امام خمینی (ره)] بکنم ،  کرده ام . ما خودمان را به امام نمی چسبانیم و نمی خواهیم ا زاین راه وارد شویم و اصلا نمی خواهیم این حالت زنده بماند . شاید این بتواند اثر بگذارد اما من بیشتر به استمرار و گسترش یک ساخت اخلاقی بها می دهم و فکر می کنم شاید آن بتواند راه علاج باشد .

• تا حالا از من شنیده اید که در صحبتهایم گفته باشم که من با امام فالوده خوردم ؟‌من یادم نمی آید اگر هست شما بگویید . فکر می کنم این راباید در عمل نشان داد .

 


دوشنبه 89 تیر 7 , ساعت 10:15 صبح

 

 روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:

ستاد برگزاری مراسم هفتم تیر، برخلاف رسم همه ساله، امسال برای خانواده‌های شهدا و جانبازان فاجعه انفجار دفتر مرکزی دیدار با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را در برنامه قرار نداد.

این ستاد هنوز توضیحی در این زمینه که چرا دیدار با کسی را که از صاحبان اصلی این مراسم و از موسسان حزب جمهوری اسلامی است از برنامه حذف کرده نداده است.

البته خانواده‌های شهدا و جانبازان هفتم تیر بطور خودجوش دیروز با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی دیدار کردند.


دوشنبه 89 تیر 7 , ساعت 10:13 صبح

 

 آیت الله هاشمی رفسنجانی در خاطرت 7تیر 1364-در حالی که در سفرچین به سر می برده - نوشته است:

برای ملاقات با رئیس‏جمهور لی شیانیان آماده شدم. یک ربع ساعت دیر شد. خبرگزاری یونایتدپرس از این تأخیر سوء استفاده کرد و این خبر را روی تلکس بُرد که من به خاطر مرض سرطان معده در بیمارستانی در چین بستری شده‏ام. این خبر مثل بمب در دنیا منفجر شد. نمی‏دانم این خبرگزاری چه فکری برای اعتبار و آبروی خود کرده است؛ لابد حساب شده است.

ملاقات با رئیس‏جمهور بیشتر به تعارف و حرفهای معمولی گذشت. در چین، رئیس‏جمهور مقام تشریفاتی است. آقایان ولایتی و آقازاده هم با همتاهای خود ملاقات کردند و راضی بودند. سپس به ملاقات آقای پنگ‏زین رئیس کنگره رفتیم و مذاکرات گرمی درباره استراتژی ابرقدرتها در ایجاد جنگ‏های منطقه‏ای و کانونهای نزاع برای بهره‏برداری و سوء استفاده‏های فراوان و تضعیف جهان سوم داشتیم. از شوروی خیلی ناراحتند و نسبت به آن حساسیت دارند. آنها سه مسأله افغانستان، کامبوج و نیروهای شوروی در مرز چین را مانع بهبود روابط می‏دانند.


یکشنبه 89 تیر 6 , ساعت 8:43 عصر

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به این‌که 29 سال از هفتم تیر 1360 می‌گذرد، خاطرنشان کرد که اوراق دفتر این 29 سال هر روز حادثه‌ای را در سینه خویش دارد.

به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در بخشی از بیان دیدگاه‌های خود درباره هفتم تیر، سالروز شهادت دکتر بهشتی و 72 تن از یاران ایشان افزود: انقلاب جوان با همه فراز و فرودها در مسیر تکامل است و امام نیست، اما وصیت‌نامه و مجموعه آثار گفتاری، شنیداری، نوشتاری و دیداری‌اش چراغ راه ماست. دشمنان نیز هستند، اما رنگ عوض کرده‌اند. هنوز در کیش و کمان دشمنی خویش تیرهای توهین و تهمت و دروغ را دارند که هر از چند گاهی چشم بسته و چشم باز می‌اندازند. گاهی به هدف می‌خورد و گاهی مثل همیشه بر سنگ.

وی خاطرنشان کرد: ما نیز با همه سفارشاتی که از پیرو مراد خویش داشتیم، شاید به خاطر دلتنگی‌های زمانه، سعه‌صدر سابق را نداریم. دشمنان ما وسیع‌تر شده‌اند، اما دایره دشمن‌شناسی ما محدود شده است. دشمنان دوست‌نما در ما رخنه کرده‌اند و بر پنجره نگاه ما برای رویت دوردست‌ها گل گرفته‌اند، روزمرگی ما را به اضطراب واداشته است.

وی گفت: مشفقانه‌ترین انتقادها را برنمی‌تابیم و نقشه‌های شوم دشمنان دوست‌نما را درنمی‌یابیم. نفاق را صداقت، توهین را صراحت، دروغ را درایت، تهمت را شجاعت و شعار را بصیرت می‌دانیم. اما در این آشفته بازار، انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام راحل آن عزیزی است که؛

گر نگه‌دار وی آن است که من می‌دانم/ شیشه را در بغل سنگ نگه می‌دارد.

رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به این‌که " انقلاب آن روزها اگر با رفتن مطهری، بهشتی، باهنر و رجایی احساس خلاء می‌کرد - که با وجود امام نمی‌کرد-" افزود: امروز مطهری‌ها، بهشتی‌ها، باهنرها و رجایی‌ها فراوانند و حتی اگر تیر تهمت‌ها برای ترور شخصیت‌ها زهرآگین شود، پادزهر داوری مردم نمی‌گذارد بار گرانقدر این درخت تناور، یعنی انقلاب اسلامی خشک و حتی شاخ و برگ‌هایش پژمرده گردد.

وی تاکید کرد: سرچشمه انقلاب هنوز جوشان است و زلال جاری آن شاید در مسیر گل‌آلود شود، اما این وعده تخلف‌ناپذیر خداوندی در «استعینوا بالصبر و الصلاه» و «ان تنصروا الله ینصرکم» است که ان‌شاءالله به اقیانوس ظهور حضرت حق می‌پیوندد.

به گزارش ایسنا آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در بیان دیدگاه‌های خود درباره هفتم تیر، سالروز شهادت دکتر بهشتی و 72 تن از یاران ایشان، نیز با اشاره به خاطره‌ای از آن دوران یادآور شد: بیست و نه سال پیش، بعدازظهر روز 7 تیرماه در لحظات پایانی یک جلسه طولانی شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران که درباره مسائل جنگ و انتخاب وزیر امور خارجه بود و بسیاری از دوستان و مسوولان آن روز به‌ویژه دو همسنگر دیرینم آیت‌الله دکتر بهشتی و آیت‌الله دکتر باهنر حضور داشتند، خبر آوردند که حال همسنگر دیگرمان، آیت‌الله خامنه‌ای که روز قبل در یک بمب‌گذاری در مسجد ابوذر مجروح شده بود، وخیم است.

در یک آن چشمم با چشمان شهید بهشتی تلاقی کرد و عمق ناراحتی را در وجودشان دیدم. جلسه به پایان رسید و پس از مشورت، قرار – که در آن لحظات تقدیر بود- بر این شد که من بر بالین مجروح در بیمارستان بروم، دکتر باهنر به خاطر خستگی مفرط، لحظاتی قبل از انفجار در حال ترک محل بودند که قبل از خروج از درب حیاط موج انفجار همراه با شعله ایشان را متوقف می‌کند تا پس از حادثه شاهد و مخبر صادقی از منظره دهشت‌بار باشند و دکتر بهشتی بماند تا در جلسه‌ای دیگر با مسوولان عضو حزب از قوای مقننه، قضاییه و مجریه، درباره مسائل کشور بحث و تبادل‌ نظر کنند.

وخامت حال آیت‌الله خامنه‌ای به‌گونه‌ای بود که همه چیز را فراموش کرده بودم و تمام فکر و ذکرم به کارهای پزشکانی معطوف بود که برای کم کردن آلام ایشان تلاش می‌کردند.

با این‌که با حاج احمدآقا در منزل قرار داشتم، دیروقت به منزل رسیدم و دیدم ایشان منتظرم نشسته است. بحث درباره انتخابات ریاست جمهوری بعد از عزل بنی صدر بود. نمی‌دانم چقدر گذشت که صدای زنگ تلفن مرا به سوی خود برد. صدایی خسته از آن سوی تلفن، شکسته و بسته خبر از حادثه‌ای در سرچشمه داد که بر من آوار شد.

چشمم را بر هم گذاشتم، قیافه و اسم همه کسانی به نظر می‌آمد که قرار بود در آن جلسه باشند، مخصوصاً آخرین لحظات دیدار من با دکتر بهشتی و سخنانش که در آستانه خروجی درب که فکر می‌کنم گفتند: «تو برو، آن‌جا واجب‌تر است و ما این‌جا را اداره می‌کنیم.»

نمی‌توانستم باور کنم که پس از مطهری، مفتح، هاشمی‌نژاد که رفته بودند و خامنه‌ای که معلوم نبود می‌ماند یا می‌رود، حالا بهشتی و باهنر هم رفته باشند. گویی آسمان بر من فرود آمده بود و غم با همه سنگینی خویش قلبم را می‌فشرد و صدای زنگ تلفن که گاه‌گاه به گوش می‌رسید و فاطمه، دخترم، برمی‌داشت و با خبرهای ضد و نقیضی که می‌شنید، بر التهاب قلبم، آب می‌زد و آتش.

نمی‌دانستم چکار کنم، مأموران امنیتی اجازه حضورم را در محل حادثه نمی‌دادند و کلام تکراری آن‌ها در پاسخ به پرسش تکراری من که «چه شده؟» این بود که صدای آمبولانس‌ها قطع نمی‌شود، مردم مشغول بیرون کشیدن جنازه‌ها و مجروحان از زیر آوارها هستند.

در گرماگرم آن لحظات هیجانی، صدای تلفن مرا به سوی خویش برد و وقتی گوشی را برداشتم، دیدم صدای دوست‌داشتنی دکتر باهنر است که انگار از آسمان‌ها صحبت می‌کند، بغض‌آلود و متعجب سلام و علیک کردیم. من فکر می‌کردم او نیز در جلسه است. او گفت: دربان به من گفته بود که تو از درب خارج شده‌ای. پرسیدم: چه شد؟ تو چه شده‌ای؟ گفت: «قبل از شروع جلسه، آقای درخشان (یکی از شهدا) که خستگی مفرط مرا دید، به اصرار گفت که بروم تا استراحت کنم.

آمدم نزدیک درب بزرگ. همان لحظه که می‌خواستم نزدیک ماشین شوم انفجار رخ داد. شعله آتش تا درب خروجی رسید و شیشه‌های ساختمان وسط شکست. دیوارهای سالن عقب رفته و سقف یکپارچه آمده پایین. برق خاموش، صدای ضجه و استغاثه و ذکر و دعا از زیر آوار به گوش می‌رسید. آتش‌نشانی آمده و جرثقیل می‌خواهد سقف را یکپارچه بردارد. خطر ضدانقلاب هم وجود دارد و مردم نمی‌گذارند چهره‌های سرشناس در محوطه بمانند. با زور و التماس آن‌ها را از صحنه بیرون می‌برند.»

نمی‌دانم بر زبان آوردم یا در دلم بود که به خاطر زنده ماندن ایشان خدا را شکر کردم، اما نمی‌دانستم او نیز به همین زودی‌ها مسافر است. پرسیدم: بهشتی چه شد؟ گفت: نمی‌دانم، خبرها متناقض است. می‌گویند سالم است، می‌گویند مجروح شده و می‌گویند به شهادت رسید.

آن شب برای من به درازای شب عاشقان بیدل بود، اما با این تفاوت که در سحرگاهش به جای وصل، خبر از هجران آوردند. ساعت 2 بامداد بود که خبر آوردند بهشتی، بهشتی شده و من کوه مصیبت رفتنش را بر دوش گرفتم تا کارهای مملکت در غیاب دو رئیس قوه دچار مشکل نشود. صبح علی‌الطلوع به نخست وزیری رفتم تا هم بیشتر بدانم و هم ببینیم چکار باید بکنیم. قرار شد در یک پیام رادیویی با مردم صحبت کنم و دلداری‌شان بدهم!! پس از آن به مجلس رفتم، مجلسی که خانه ملت بود، حالا دیگر خانه عزا شده بود. 27 نماینده از نقاط مختلف کشور پر کشیده بودند. کمی با نمایندگان صحبت کردم و قرار شد به مأمن دل‌ها، یعنی جماران برویم تا دلگرمی فراق یاران را از کوه صبر یعنی امام(ره) بشنویم. 5 /8 صبح روز بعد از حادثه بود که در اتاق کوچک بیرونی امام را دیدم. دل ما می‌لرزید که نکند از فراق «بهشتی مظلوم» دلش بایستد که دل امتی می‌ایستاد. با دیدن او، نمی دانم چه شد که این شعر به یادم آمد:

بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت سر خمّ می‌سلامت، شکند اگر سبویی

باورکردنی نبود که ایوب زمان در آن حالات که می‌دانستم آتش غم در همه وجودش شعله می‌کشد، با ذکر حادثه و لطیفه‌ای از تاریخ قدیم حوزه علمیه نجف و اشاره به سرنوش انبیاء و اولیاء به ما آرامش و اعتماد به نفس دادند.

کبوتر خیالم بر شاخسار یاد هر عزیزی می‌نشست که هنوز نمی‌دانستم زنده‌اند یا شهید شده‌اند، چون از لحظه انفجار تاکنون کسانی را دیده بودم که فکر می‌کردم شهید شدند و کسانی را که اسم‌شان قبلاً جزو مجروحان بود و یا اسم‌شان جزو شرکت‌کنندگان در جلسه نبود، اما خبر می‌آمد که شهید شده‌اند.

ذهنم به سوی بهشتی می‌رفت، صدایش، خیالش، نگاهش، مظلومیتش و تمام خاطراتی که سال‌های سال با او داشتم، یک لحظه رهایم نمی‌کرد، مخصوصاً آن جمله‌ای که روزی به او گفتم: سید! با این همه تهمت و توهین چه می‌کنی؟ خندید و گفت: آسیاب به نوبت!

فکر می‌کنم سه‌شنبه بود که قرار شد پیکر شهدا را تشییع کنیم. سه نظر بود: عده‌ای می‌گفتند به اصفهان ببریم، گروهی می‌گفتند به قم ببریم و اکثریتی که می‌گفتند در بهشت‌زهرا، مرکز نور باشند. در دفترم در مجلس شورای اسلامی نشسته بودم که خبر آوردند ازدحام مردم برای تشییع شهدا بیش از حد شد. قرار شد برای مردم صحبت کنم، به محض این‌که با مردم روبرو شدم، شیون مردم چنان بلند شد که من در تمام عمرم چنان صحنه اندوه‌باری را ندیده بودم و بعدها در زمان رحلت امام دیدم. دست‌های مردم آن‌چنان در فضا حرکت می‌کرد که گویی طوفانی سهمگین مزرعه گندم رسیده‌ای را به موج انداخته است و شعاری که بر شدت اشک من می‌افزود: «هاشمی هاشمی بهشتی‌ات کو؟»

سعی می‌کردم گریه نکنم اما اشک امانم نمی‌داد، می‌دانستم همه ناظران داخلی و خارجی روی حرف‌های امروز من حساب می‌کنند. پیش از این با تکرار آیات مربوط به جنگ احد کمی خود را دلداری داده بودم و آن روز برای مردم عزادار از توطئه شومی گفتم که دشمنان انقلاب و اسلام در سر دارند.

سخنرانی آن روز من در اسناد و مدارک هست و کسانی که می‌خواهند، می‌توانند مراجعه کنند. بعد از حرف‌های من بهشتی را مردم شهر به همراه 72 شهید دیگر بر شانه‌های خویش تا بهشت زهرا بردند و من به بیمارستان برگشتم تا نگذارم داغ این خبر بر دل رفیق و همسنگرمان، آیت‌الله خامنه‌ای بنشیند. حال و روز خوبی نداشت، از درد به خود می‌پیچید، اما روزنامه و رادیو می‌خواست. گفتم: به چه کارت می‌آید؟ گفت: می‌خواهم بدانم در بیرون چه خبر است!! گریه امانم نمی‌داد و به سختی بغضم را فرو نشاندم و گفتم: آری، بیرون خیلی خبرها است که حتماً باید بدانی!!!

گویا پس از رفتن من، فهمید و این‌که بر او چه گذشت، نمی‌دانم. من بودم و مجلسی که حدنصاب نداشت. دولت بود و جلساتی که چهار عضو فعال و چندین معاون وزیرش نبودند و قوه قضائیه‌ای که رئیس آن سیدالشهدای مسافران سرچشمه بود.

آتش جنگ در غرب و جنوب شعله می‌کشید و شورای عالی دفاع سه عضو اصلی خود، دکتر بهشتی، آیت‌الله خامنه‌ای و دکتر چمران را نداشت که چند روز پیش به شهادت رسیده بود. رقبای سیاسی که بی‌کفایتی‌شان برملا شده بود، می‌خواستند روزگار را از گردش بیندازند و پس از عبور از گردنه احد حدود هفتاد تن را همراه حمزه انقلاب شهید کردند تا خیال‌شان از امام و یاران امام راحت شود.

روزهای تلخی بود، اما در آن تلخی‌ها و سختی‌ها، خدای بزرگ را بنازم که لحظاتی بسیار شیرین را رقم می‌زند، مخصوصاً آن روزی که نمایندگان مجروح را با برانکارد به صحن مجلس آورده بودند تا جلسه به حدنصاب برسد و وقتی صدای زنگ آغاز جلسه را نواختم، بر عظمت خون شهیدان درود فرستادم که با موج‌آفرینی خویش نمی‌گذارند دریای انقلاب راکد شود.

پیر کنعانی انقلاب در هجران یوسف خویش سخنانی گفت که برای ما و دشمنان، مایه دلگرمی و دلسردی بود. مخصوصاً جمله‌ای که همه – دوست و دشمن را- به آتش کشید این بود که «بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد» تعبیر مظلوم برای مرگش تمام تارهای عنکبوتی نفاق را بر هم ریخت و تعبیر مظلوم برای زندگی‌اش، آه از نهان‌خانه دل‌هایی برآورد که با فریب‌خورده بودند و طعنه‌ها را آغشته به توهین و تهمت کرده بودند و در هر فرصتی به حریم پاک زندگی‌اش می‌افکندند.

اینک از آن روزها 29 سال می‌گذرد...


یکشنبه 89 تیر 6 , ساعت 5:9 عصر

 

 در آستانه سالروز واقعه ی جانسوز هفتم تیر خانواده شهید بهشتی در اطلاعیه ای اعلام کردند که مراسم گرامیداشت این شهید بزرگوار امسال برگزار نخواهد شد.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون اقلیت مجلس، این اطلاعیه بدین شرح است:

بنام پروردگار یکتا

در پی تماس های مکرر بسیاری از عزیزان، دوستداران و بستگانی که همه ساله در مجلس خانواده شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی به مناسبت واقعه هفتم تر به منظور بزرگداشت و ارج گذاری به فضایل، اندیشه ها و آرمان های آن شهید گرانقدر و هفتاد و دو تن از یاران صدیق انقلاب و خدمتگزاران راستین به مردم شرکت می کردند، به آگاهی می رسانیم که با توجه به جوانب گوناگون، بویژه ضرورت پاسداشت حریم این شهیدان، این مجلس در سال جاری برگزار نخواهد شد.

از خداوند منان برای همه شهدای هفتم تیر و بالاخص شهید بزرگوارمان آیت الله بهشتی، مغفرت واسعه و علو درجات مسئلت می نماییم و صمیمانه و فروتنانه از ابراز محبت های بی شائبه همة عزیزان سپاسگزاریم.

خانواده شهید آیت الله دکتر بهشتی


یکشنبه 89 تیر 6 , ساعت 5:5 عصر
 سردبیر روزنامه «وطن امروز» از اعلام جرم دادستانی تهران علیه این روزنامه بخاطر تیتر «بهارستان جاسبی» خبرداد.

رضا شکیبایی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس افزود: در پی موضع‌گیری سه‌شنبه شب هفته گذشته ریاست قوه قضاییه در تلویزیون و اشاره به یکی از تیترهای فرعی روزنامه با عنوان «بهارستان جاسبی» و اشاره ایشان مبنی بر پی‌گیری قضایی آن مطلع شدیم که دادستانی تهران علیه روزنامه اعلام جرم نموده و مدعی‌العموم از روزنامه شکایت کرده است.
وی اظهار داشت: هنوز معلوم نیست که به چه علت، مدعی‌العموم بخاطر این تیتر از روزنامه شکایت کرده است.
رئیس شورای سیاستگذاری روزنامه «وطن امروز» افزود: این تیتر پس از مصوبه مجلس پیرامون مساله وقف دانشگاه آزاد به عنوان یکی از تیترهای فرعی صفحه اول مورخ 31 خرداد درج شد و اگر پس از چنین مصوبه‌غیرقانونی، غیر شرعی و نامعقولی که داد خود نمایندگان را هم در آورد، در آخرین روزهای فصل بهار، بهارستان را به کام آقای جاسبی ندانیم پس دیگر چه می‌توان گفت؟
وی تصریح کرد: همه کسانی که پس از مصوبه مجلس به نوعی پیگیر اخبار رسانه‌ها درباره این موضوع بودند، شهادت می‌دهند که «بهارستان جاسبی» از جمله میانه‌ترین عبارات درباره مصوبه مجلس بود، بنابراین حساسیت به موضوع اعتراضات به مجلس و اشاره به تیتر گزارش «وطن امروز» و هشدار به برخورد قضایی با «وطن امروز» بسیار عجیب است.
سردبیر روزنامه «وطن امروز» در ادامه افزود: حساسیت دستگاه قضا در حراست از شأن قوا شایسته و در خور تقدیر و قطعا توهین به قوا مستوجب تذکر و در صورت تداوم، برخورد است اما در این باره نکته‌ای مورد دغدغه است و آن اینکه تعریف درست از مناسبات رسانه‌ها با قوا، ارائه تا چارچوب انتقاد مشخص شود، متأسفانه این روزها برخی افراد و رسانه‌ها در فحاشی و دروغ بستن به دولت در حال مسابقه هستند اما هیچ برخوردی با آنها صورت نمی‌گیرد.
شکیبایی در پایان بیان داشت: «وطن امروز» در کنار سایر رسانه‌های انقلابی از این پس نیز در مسیر مبارزه با مستکبرین چه در داخل و چه در خارج و همچنین در مسیر جلوگیری از شقاق گام بر می‌دارد تا در برهه حساس کنونی که تقابل حق و باطل بیش از سایر زمان‌ها ملموس و محسوس شده است به مسائل حاشیه‌ای آغشته نشود.


یکشنبه 89 تیر 6 , ساعت 12:31 عصر

 

 با وجود اینکه استفاده از چادرمشکی درایران قدمتی حدود یک قرن دارد، اما کشورمان همچنان یکی از وارد کنندگان عمده این نوع پارچه محسوب می‌شود و هنوز نتوانسته حتی یک دهم از نیاز سالانه خود را تولید کند.

ایرنا:براساس آمارهای رسمی سرانه نیاز ایران به چادرمشکی 40 میلیون مترمربع است و ظرفیت تولید داخلی نیز یک دهم این میزان یعنی چهار میلیون مترمربع است،‌ با این حال مهمترین واحد تولیدی چادر مشکی درقم تنها قادر به تولید حدود دو میلیون مترمربع پارچه چادری است.
آمارهای رسمی واردات و میزان مصرف بیانگر وجود شکاف عمیق میان این دو بخش و نسبت 10 برابری واردات قاچاق به واردات رسمی و قانونی است.
براساس آخرین آمارهای رسمی سازمان توسعه تجارت،‌ ارزش واردات رسمی چادر مشکلی درسال 88 ،‌ 132 میلیون دلار بوده که این رقم از نظر حجم 39 هزار و 948 تن را به خود اختصاص داده است.
میزان واردات چادر مشکلی درسال 87، نیز ‌121 میلیون دلار بوده که از نظر وزن ،‌ حجمی 34 هزارو 327 تن را در بر گرفته است.
به گزارش ایرنا، هر چند که امارات متحده عربی کشور واسطه واردات چادر مشکی از مبدا محسوب می‌شود، اما کارشناسان می گویند ‌حجم قابل توجهی از این نوع پارچه به صورت رسمی و غیررسمی از این طریق وارد کشور می‌شود. کره جنوبی ، چین ، هند و ژاپن از جمله صادرکنندگان عمده چادر مشکی به ایران به شمار می‌آیند ضمن اینکه از مجموع واردات چادرمشکی، پنج تا شش درصد نیز به صورت کالای همراه مسافر به ایران آورده می‌شود.

*عدم تطابق کیفیت، ‌نه صادرات
هرچند که بر مبنای آمار دیگر سازمان توسعه تجارت ایران صادرات چادرمشکی در سال های 88 و 87 به ترتیب 956 و 434 هزار دلار اعلام شده، ‌اما گفته می‌شود این میزان تنها برای عودت به علت عدم تطابق کیفیت به کشورهای ارسال کننده است در صورتی که ایران هیچ صادراتی ندارد.
کارشناسان همچنین افزایش نرخ تعرفه واردات چادر مشکی به 70 درصد در یک دوره را عمده‌ترین عامل افزایش قاچاق عنوان می‌کنند و می‌گویند: ‌هر چند که در مقطعی تعرفه واردات به 20 درصد کاهش یافت ‌اما نرخ بالا، پیش از این تاثیرخود را بر روی روند قاچاق گذاشته بود و این تدبیر چندان اثری بر کاهش واردات غیررسمی نداشت.
امارات، ‌پاکستان و عراق اصلی ترین کشورهایی است که چادر مشکی از مبدا آنها به صورت قاچاق وارد ایران می‌شود.
کاهش مصرف چادر مشکی نیز یکی دیگر از مسایل قابل تامل دراین بخش است،‌ کارشناسان مسایل اجتماعی می‌گویند: ‌ترافیک، افزایش رفت و آمد بانوان در سطح شهر، عدم مرغوبیت و راحتی پارچه‌ها عمده‌ترین عامل رویگردانی بانوان در استفاده از پوشش حجاب چادر است.
با این حال هر چند که عمده‌ترین واحد تولیدی چادر در سطح کشور مدعی است در زمان حاضر از فناوری ثبات رنگ در تولیدات خود برخوردار بوده و قادر به تامین بخشی از نیاز مردم هستند اما روی آوری آن به سفارش پذیری و ناتوانی در جذب بخشی از نیاز مصرف کننده ، ‌بیانگر ناتوانی این واحد تولیدی در تقابل با رقبای خارجی در داخل است.
کمبود منابع مالی از عمده‌ترین مسایلی است که تولیدکنندگان صنایع نساجی با آن مواجه هستند، ‌معضلی که بزرگترین واحد تولید چادر مشکلی کشور نیز با آن دست به گریبان است، کارشناسان عنوان می‌کنند با سفارش خرید توسط نهادهای دولتی از بزرگترین واحد تولید چادر مشکی شاید بتوان علاوه بر تامین بخشی از نیاز داخل به سرپا بودن این واحد تولیدی نیز کمک کرد.


<   <<   46   47   48   49   50   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ