نشریه آیه وابسته به گروه مجلات همشهری ، در گزارشی به زندگینامه محسن قرائتی پرداخته که خواندش خالی از لطف نیست.
• جد خاندان قرائتی، جلسات قرآن را در خانههای مردم کاشان تشکیل میداد و از همین رو فامیلشان قرائتی شد. پس از او، پدرش نیز با تشکیل این جلسات در خانهها، مساجد و تکایا راه پدر را ادامه داد و به استاد قرائت قرآن معروف شد.
• وی از بازاریانی بود که حدود 40 سال با شنیدن صدای اذان، مغازه خود را میبست و به سوی مسجد و نماز اول وقت میشتافت. پدر تا مدتها بچهدار نمیشد تا اینکه نذر کرد اگر فرزندی داشته باشد، طلبه شود ولی محسن قرائتی قبول نمیکرد و علاقه داشت به دبیرستان برود.
• یک روز چند تا از همکلاسیهایش در راه مدرسه، سر قضیهای کتک مفصلی به محسن زدند. وی با تن له و لورده، خود را به خانه رساند. گفت میخواهد برود حوزه علمیه و طلبه شود و به این ترتیب در 14سالگی وارد حوزه شد.
• یک سال در کاشان زیرنظر استاد آیتالله صبوری مشغول درس شد. هر شب نیز به طور مرتب در جلسه تفسیر قرآن مرحوم آیتالله حاج شیخ علیآقا نجفی که بعد از نماز مغرب و عشا برقرارمیشد، شرکت میکرد. این جلسه وی را به تفسیر قرآن جذب کرد. از آن زمان به بعد با قرآن انس پیدا کرد. سال دوم رفت قم مدرسه آیتالله گلپایگانی و سرجمع 16سال در کاشان، قم، مشهد و نجف دروس سطح و خارج حوزه را خواند.
• محسن بیشترین مطالعاتش درباره قرآن و تفسیر بود. در کنار دروس حوزوی، «مجمع البیان» را مطالعه و مباحثه میکرد؛ کمکم دست به قلم هم شده بود و برداشتهای تفسیریاش را مینوشت تا اینکه خبردار شد آیتالله مکارم شیرازی در فکر تالیف یک تفسیر قرآن به صورت تیمی افتاده است. او با نشاندادن نوشتههای تفسیریاش به تیم اضافه شد و بالاخره بعد از 15سال، تفسیر 27جلدی نمونه چاپ شد.
• درگیریها و مبارزات برای تغییر رژیم پهلوی تنورش داغ شده بود و محسن برای دیدار علمای زندانی به زندان میرفت و گاهی هم به تبعیدگاه بعضی علمای تبعیدی سرمیزد. حمایتهای جانبی، اطلاعرسانی و تحریک مردم هم شده بود برنامه یومیهاش. ساواکیها به منزل پدریاش توی کاشان حمله کردند و ناکام شدند. منزلش در قم را هم پیدا کردند و بارها به آن هجوم بردند ولی باز هم نتوانستند ردی از محسن - که چند ماهی بود زندگی مخفی داشت - پیدا کنند.
• وی همواره در این اندیشه بود که قرآن و اسلام برای همه اصناف و طبقات مردم است و کودکان و نوجوانان هم از همین مردمند. «پزشک اطفال داریم ولی روحانی اطفال نه» لذا تصمیم گرفت در این راه به قصد خدمت به نسل جوان و آیندهسازان، اسلام و معارف قرآنی را با زبان ساده و روان به آنها منتقل کند.
• یک بار که به کاشان رفته بود، بعد از نماز، ته مسجد هفت نوجوان را دید که با هم میگفتند و میخندیدند و بازی میکردند. سراغ آنها رفت و گفت: «دوست دارید برایتان جوک و قصه بگویم و بخندانمتان؟». بچهها از خدا خواسته پای حرفهای او نشستند و کلی کیف کردند.
• آخر جلسه پرسید: «دوست دارید هفته بعد هم بیایم؟» همه مشتاق بودند. گفته بود: «به شرطی که هرکدامتان دست یکی دیگر از رفقایتان را بگیرید و بیاورید مسجد تا من، هم برایشان قصه بگویم و هم بخندانمشان».
• بدینترتیب هر هفته از قم به کاشان میرفت؛ با این انگیزه که برای نوجوانانی که هر هفته بیشتر میشدند، یک کلاس تلفیقی داشته باشد از اصول عقاید، احکام و داستانهای قرآنی. کمکم هم زمان آن کلاس بیشتر شد و هم امکاناتش. پای گچ و تخته هم وسط آمد.
• حالا دیگر او، هم در کاشان جلسه داشت هم در قم. آوازه جلساتش به گوش خیلیها رسیده بود؛ حتی تلویزیون رژیم دعوتش کرد برای اجرای برنامه ولی او که قصد نداشت بازوی دستگاه طاغوت باشد، قبول نکرد. درعوض تقریبا به همه شهرهای کشور سفر کرد و به سبک خودش جلسه راه انداخت.
• جلسات کاشان، چند سال ادامه داشت و برکاتی را نیز به همراه داشت؛ البته چون این کار بیسابقه بود که یک روحانی بهجای منبر پای تخته سیاه برود و برای کودکان و نوجوانان جلسه و کلاس داشته باشد؛ گاهی مورد بیمهری برخی افراد قرار میگرفت ولی چون به کار خود اعتقاد و ایمان داشت و میگفت قرآن دهها داستان و قصه دارد و پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله با همین داستانها، سلمان و ابوذرها را تربیت فرموده در طول این مدت آنی نسبت به کار خود با شک و تردید نگاه نکرد؛ به صورتی که الان هم پس از گذشت حدود 35 سال، به این حرکت خوب و مثبت ادامه میدهد.
• از همان ابتدای فعالیتش، بسیاری از علما همچون آیتالله مشکینی، شهید بهشتی، شهید مطهری و آیتالله خامنهای کارش را دیده و پسندیده بودند.
• حتی آیتالله خامنهای (رهبر انقلاب) او را به منزل خودشان دعوت کرده بودند و بعد از تشویق، مسجد امام حسن(ع) را که امام جماعتش بودند، برای اجرای برنامه در اختیارش گذاشته بود.
• دو ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که شهید مطهری طرح برنامهای تلویزیونی را به امام (ره) داد. امام خمینی(ره) موافقت کرد و محسن قرائتی که قبلا پیشنهاد حکومت پهلوی را برای برنامه تلویزیونی ردکرده بود، برای اجرای برنامه، به تلویزیون معرفی شد.
• محسن قرائتی در سفر تبلیغی به اهواز، با شهید مطهری آشنا شده بود و ایشان روش کلاسداری او را دیده و بسیار پسندیده بود و به ذهن سپرده بود.
• رئیس وقت صدا و سیما که بعدها اعدام شد؛ بعد از دیدن او گفته بود: «تلویزیون جای هنرمند است نه آخوند». او هم گفته بود: «من، هم هنرمندم هم آخوند». قرار شد اگر قرائتی توانست یک برنامهای اجرا کند که هنرمندان سازمان خوششان بیاید، ماندنی شود.
• او گفته بود: «من معلم دین هستم. از این لحظه دو ساعت وقت بگیرید؛ قول میدهم آنچنان با حرف حق شما را بخندانم که نتوانید لبهای خود را جمع کنید.» از آن جلسه بود که پایش به تلویزیون باز شد؛ البته هنوز با او مخالف بودند.
• پیشنهاد کردند که بدون لباس روحانیت برنامه اجرا کند و علنی گفتند:« ما بهجز دو روحانی(امام خمینی(ره) و آیتالله طالقانی) به دیگران اجازه حضور در این تشکیلات را نمیدهیم.» با این پیشنهاد موافقت نکرد و برخورد آنها را به اطلاع امام(ره)رساند. بعد از این اخطار امام، آنان قبول کردند که با لباس روحانی اجرای برنامه کند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، هفته گذشته و در دومین جمعه ماه مبارک رمضان، حضرت آیتالله خامنهای، میزبان خانوادههای همسایه بیت رهبری بودند. این مراسم ساعتی پیش از اذان مغرب آغاز شد و با اقامه نماز جماعت، صرف افطار به پایان رسید. آنچه در پی میآید، گزارشی است از این دیدار.
* امروز فقط همسایهها
"امروز فقط همسایهها... فقط اونایی که کارت دعوت دارند... " یکی از بچههای حفاظت این را گفت و دستش را گرفت جلوی من که یعنی برگرد. تا قبول کند که من هم قرار است امروز با همسایهها مهمان رهبر باشم، نیم ساعتی طول کشید.
بوی سبزی تازه حسینه را پر کرده بود و این، دلضعفه قبل از افطار مرا بیشتر میکرد. به خصوص که دیدم سفرههای افطار چیده شده است.
چهرههایی که مهمان بودند نه مثل مسئولان نظام رسمی به نظر میرسیدند و نه مثل دانشجویان پرشور و نشاط. آرام، دور هم نشسته و در گعدههای چند نفره مشغول صحبت بودند. انتهای سالن هم یک دسته چهارنفره از بچههای ده - یازدهساله مثل بچههای شلوغ آخر کلاس، روی صندلیهای پلاستیکی ته حسینیه، شیطنت میکردند. بقیه صندلیها را هم پیرمردها و پیرزنهای محل به خود اختصاص داده بودند.
یکی از محافظها با کودکی که کنار پدربزرگش نشسته بود شوخی میکرد و میخندید! چشمم از تعجب گرد شده بود؛ حفاظت و شوخی؟ حفاظت مهربان شده بود (البته همیشه مهربان است!) این را خلوتی حسینه میگفت و پسربچهای که عرض حسینیه را با سرعت میدوید تا نزدیکی صندلی روی سکوی و برمیگشت و این کار را به عنوان سرگرمی ادامه میداد!
از قسمت خانمها فاصله داشتم اما از همهمهها و رفت و آمدهایشان معلوم بود که آن طرف هم بازار گپ و گفت همسایهها گرم است. ترکیب تیپ و مدل میهمانان امروز، مثل دیدارهای عمومی نبود و صدای کودکان از قسمت زنانه قطع نمیشد. یک پیرزن هم با چادرنمازش آمده بود؛ یکدست سفید، روی صندلی نشسته بود و ذکر میگفت.
* امنیت این منطقه به همه چیز میارزد
کنار دستم پیرمردی از اهالی محل نشسته بود. از مشکلات همسایگی با بیت رهبری پرسیدم. از شلوغی شبهای فاطمیه و محرم گفت و از مشکلات پارک کردن ماشین در نزدیک خانهشان، چون برای پارک کردن باید آرم داشته باشد و البته گفت که سکوت و امنیت این منطقه به همه چیز میارزد.
وسط درد و دلِ پیرمرد، صدای صلوات آمد و میزبان جمع همسایگی، وارد حسینیه شد و به سمت همسایهها رفت و لبخندی زد. چند کلامی با آنها که جلوتر بودند، صحبت کرد و بعد رفت روی صندلی نشست و قاری، قرآن را شروع کرد.
شیطنت گروه چهارنفره پسر بچهها که با ورود آقا کم شده بود دوباره گل کرد. گاهی برای آقا دست تکان میدادند و ایشان هم وسط قرآن، با لبخند، جوابشان را میداد.
* رسم همسایگی
نیم ساعت مانده به اذان، همسایه میزبان، به میهمانان خوشامد گفت: "عرض خوش آمد به همسایگان محترم که توفیق پیدا کردیم افطار را در معیت شما باشیم... همسایگی بیش از اینها اقتضا دارد؛ اما همه شما میدانید که مجال این کار برای ما کم است... " و بعد هم یک توصیه که: "شما دراین مجموعه همسایگی سعی کنید وسیله خیر باشید برای همسایگان " و بعد به شوخی گفت: "حالا منهای ما... "
چیزی به اذان مغرب دومین جمعه رمضان 1431 نمانده بود که رهبر رفت به سمت صف نماز و در سجاده به انتظار اذان ماند. بقیه هم، توی صفها جاگیر شدند. یکی از مسئولین اجرایی مراسم، رفت سراغ موسپیدهای محل و دعوتشان کرد که به صف اول نماز.
چهار پنج تا از بچههایی که انتهای حسینیه مشغول بازی بودند، آمدند کنار من در صف ایستادند. اسم یکیشان پدرام بود و میگفت بعدازظهرها با دوستانش، انتهای کوچه کشور دوست فوتبال بازی میکنند. دیده بودمشان که گاهی درِ ورودی بیت، دروازه بازیشان میشود؛ و گاهی توپشان سوت میشود توی محوطه!
صدای تکبیرةالاحرام رهبر را که شنیدم، پسر بچه دیگری را دیدم که روی فنکوئل ایستاده تا رهبر را ببیند. تا متوجه نگاه من شد، از آنجا پرید پایین و دستی به موهای سیخ سیخیاش کشید و رفت کنار دوستانش در صف نماز.
بعد از نماز عدهای زودتر سر سفره رفتند تا موقع افطار نزدیک رهبر باشند و عدهای دیگر هم رفتند سراغ ایشان که هنوز در سجاده نشسته بود. زرنگتر از همه، دختر کوچولویی بود که رفت و چفیه آقا را گرفت برای خودش.
دوباره موقعیت فراهم شد که با یکی دوتا از همسایهها گپ بزنم و این به قیمت از دست دادن جای خوب سفره تمام شد! و سر سفره، مجبور بودم که چند لقمه یکبار، بچرخم تا رهبر را ببینم که چه میکند.
چای، خرما، نان و پنیر و سبزی و یک ظرف زرشک پلو با مرغ، محتویات سفره میزبان را تشکیل میداد که برای همسایههای بیست و یک سالهاش تهیه دیده بود. خودش هم اول، اهل سفره را دعوت و بعد با خرمایی، روزه را باز کرد.
آقا بر خلاف دیدارهای رسمی، بعد از افطار حسینیه را ترک نکرد و بیشتر پای سفره ماند. چندنفر از مردها، بچههایشان را بردند پیش آقا و ایشان هم دستی میکشید بر سر این نوزادان محل! مردی که میخواست دختر کوچکش را ببرد جلو رو کرد به قسمت خانمها و اسم دخترش را صدا زد؛ همین صدا کردن کافی بود تا نگاهها برگردد به آن طرف و همه هجوم ببرند سمت رهبر. همسایهها دور رهبر حلقه زده بودند و من دیگر او را نمیدیدم؛ تا وقتی که دستش را برای خداحافظی بالا آورد و دست تکان داد و آرام از حسینیه خارج شد.
بعد از رفتن رهبر، جمعهای خانوادگی و دوستانه چندنفری در حسینیه تشکیل شده بود و همسایهها هم که انگار تازه بعد از مدتها مجال دید و بازدید پیدا کرده بودند. سروصدا و بازی پسربچهها هنوز ادامه داشت که من هم همراه بعضی دیگر از حسینیه خارج شدم.
هرکس به سمت خانهاش در کوچههای اطراف میرفت به جز من که باید خودم را میرساندم آن طرفِ تهران!
بررسی لایحه حمایت از خانواده به مواد چالش برانگیز آن رسیده که سخنان موافق و مخالف آن مرزهای این لایحه را در نوردیده و به طرح مباحثی رسیده که شنیدن آن از تریبون مجلس دور از انتظار است.
در جریان بررسی این لایحه در جلسه علنی امروز، علی ادیانیراد پیشنهاد حذف قید بارداری زوجه برای ثبت ازدواج موقت را در ماده 22 لایحه حمایت از خانواده ارائه داد تا این نوع از ازدواج تحت هر شرایطی ثبت شود. این سرآغاز تذکرات و اخطارهای پیاپی نمایندگان شد که گزیده ان را در ادامه می خوانید:
- غلارمضا مصباحیمقدم نماینده تهران: ازدواج موقت امر مشروعی است. در صورتی که ما در قانون ثبت ازدواج موقت را الزامی کنیم، از آن پس اگر ازدواج موقت ثبت نشود برخلاف قانون عمل شده است. در صورتی که عدم ثبت ازدواج موقت برخلاف قانون باشد این امر قابل تعقیب خواهد بود و عاقد نیز گرفتار میشود.
با تصویب چنین پیشنهادی روابط دختر و پسر که میتوانست به صورت مشروع باشد با مانع مواجه شده است. در حال حاضر تصویب چنین پیشنهادی مانع از ازدواج چندین میلیون پیردختر و مطلقه خواهد شد. - مهدی کوچکزاده نماینده تهران: در رساله امام و میرزاجواد تبریزی آمده است گرچه صیغه برای لذت بردن هم نباشد، جایز است. به نظر من این به این معنا است که صیغه به معنای لذت بردن است و هرکس خجالت میکشد، من خجالت نمیکشم.
عدهای میگویند اگر در ازدواج موقت نطفهای منعقد شد و مرد فرار یا انکار کرد چه باید کرد؟ اما آیا شما این نطفه را به نطفهای که حرام بسته شود، ترجیح میدهید؟ - ستار هدایتخواه نماینده کهکیلویه و بویراحمد: اینقدر نگران باروری زنان در نتیجه ازدواج موقت هستید که گویا باید ازدواج موقت را برای مردانی که بهره وری جنسی ندارند، مجاز شمرد!
ازواج موقت برای جوانهایی است که خودشان را نمیتوانند نگه دارند و نمیخواهند گناه هم کنند؛ باید این نوع ازدواج را ثبت کرد تا کسی استفادهاش را نکند و بعد برود. مرد بعدی که با آن زن ازدواج موقت میکند باید بداند که زن قبلا با چه مردهایی در ارتباط بوده. - موسی قربانی نماینده قائنات: این لایحه نیازمند بررسی بیشتر است. باید حقوق زنان هم در این لایحه لحاظ شود که اگر مردی سوء رفتار داشت و شراب خوار بود و معتاد، تکلیف او چه میشود. البته وضعیت زنان هم با یکدیگر متفاوت است. یک زن جوان با زنی که در سن یائسگی به سر میبرد، فرق میکند.
- اقبال محمدی نماینده مریوان: طبق اصل 12 قانون اساسی، مذاهب دیگر به رسمیت شناخته شدهاند و میتوانند طبق مذهب خود عمل کنند. از این رو لازم است در ماده 22 اصل 12 رعایت شود.
- محمد دهقان نماینده چناران: الزامی شدن ثبت ازدواج موقت برخلاف قانون اساسی است. از آنجایی که برای ازدواج موقت، محدودیت ایجاد میشود، این کار برخلاف شرع است.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: تشکیل کمیته امداد امام خمینی(ره) تنها 12 روز پس از پیروزی انقلاب نشانه جایگاه والا و اهمیت بسیار فقرزدایی نزد حضرت امام و مبارزان انقلاب اسلامی است.
اهم اظهارات هاشمی رفسنجانی را در ادامه به نقل از ایسنا بخوانید.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین در دیدار جمعی از دانشآموزان برگزیده خانوادههای تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره)، ایجاد جریان امدادی را برای رضای خدا و انسانهای نیازمند دانست .
- خدمات کنونی این نهاد عظیم به خاطر حفظ استقلال آن است و اگر استقلال آن مخدوش و در جریانات سیاسی و باندی قرار گیرد آسیب جدی میبیند.
- اقدامات و خدمات کمیته امداد خمینی(ره) را در طول سالهای پس از انقلاب شایان قابل تقدیر و تشکر است. برنامههای آموزشی، فرهنگی، تربیتی این کمیته میتواند زمینهساز تربیت مدیران و انسانهای شایستهای باشد که در کنار سایر اقشار جامعه مدیریت و سازندگی کشور را به دست گیرند.
- شایستهترین کار کمیته امداد این میتواند باشد که انسانهای مستعد را در چرخه مدیریت قرار دهد. افرادی از خانواده امداد که مدارج بالای علم و دانش و مدیریت را طی کنند چون طعم تلخ فقر را چشیدهاند انسانهای خودساختهای خواهند بود که ریشههای فقر را با ساختن و آبادانی کشور از بین خواهند برد.
- تشکیل کمیته امداد امام خمینی(ره) تنها 12 روز پس از پیروزی انقلاب نشانه جایگاه والا و اهمیت بسیار فقرزدایی نزد حضرت امام و مبارزان انقلاب اسلامی است.
- نهادی که 30 سال پیش به دست مبارک حضرت امام(ره) غرس شد اکنون به شجره طیبه و تنومندی تبدیل شده است که دایره خدماتش از مرزهای جمهوری اسلامی فراتر رفته و مستضعفان سایر کشورهای مسلمان را نیز دربرگرفته است.
- کمیته امداد نمونه موفقی در تاریخ امداد جهان است. اکنون بسیاری از کشورها تشویق شدهاند که از تجربه این نهاد برای فقرزدایی و امدادرسانی در کشورهای خود استفاده کنند.
- یکی از خدمات ماندگاری که کمیته امداد انجام داده است، این است که زمینه تحصیل میلیونها دانشآموز و دانشجو را فراهم کرده که اگر این کمیته نبود این خدمات و رشد علمی امکانپذیر نبود.
در ابتدای این دیدار آقای انواری رییس کمیته امداد امام خمینی(ره) خدمات گسترده فرهنگی، آموزشی، هنری و تربیتی جانبی این نهاد را برشمرد و گفت: امداد فکری و فرهنگی از توصیههای دائمی حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری بوده است که مسوولان کمیته امداد نیز نهایت جهد و کوشش خود را در این راه بکار برده و خواهند برد.
هاشمی رفسنجانی همچنین در بخشی از یک گفتوگو به خاطرهای از هشت سال فرماندهی دفاع مقدس پرداخت.
- یکی از خاطراتی که الان به یادم آمد، این است که در یکی از قرارگاهها، نزدیک یکی از عملیاتهای سخت که نزدیک شبقدر ـ ونمیدانم کدام شب ـ بود، برنامه دعا گذاشتیم. هرکسی قرآن، شعر و دعا میخواند. یکی از کسانی که صحبت کرد، خیلی مرا تحت تأثیر قرار داد. او گفت: «خدایا این جمعیتی که میخواهند به میدان بروند، کسانی هستند که در این زمان فقط از دین تو دفاع میکنند. اگر در این زمان که دشمنان این همه امکانات دارند و ما دست خالی در این میدانهای پرخطر مین و انبوه گلولهها میرویم، با اتکای به تو و به خاطر توست. فکر نمیکنیم راضی باشی که این جمعیت پیروز نشود و شکست بخورد. نگذار این حرکتی که برای حمایت تو در این زمان تاریک شروع شده، متوقف شود. ما را یاری کن تا در راه تو و اهدافی که فقط به خاطر تو جان میدهیم، پیروز باشیم.» وقتی گفت: «این جمعیت جان خود را برای تو میدهد» در آن جلسه تکان خوردم
- یاد یکی از کلمات پیامبر(ص) افتاده بودم که فرموده بودند: «اگر این اصحاب شکست بخورند، چه چیزی برای دین ما باقی میماند؟ این هستی و موجودی ماست.» البته موجودی ما مثل زمان پیامبر(ص) نبود، ولی از لحاظ شرایط مکانی، در جبهه بودیم. کسانی بودند که با تمام وجودشان آمده بودند. جلسه باروحی بود و فکر میکنم دعایش مستجاب شد و موفقیت خوبی در آن عملیات به دست آوردیم. گرچه عامل اصلی آن پیروزیها اخلاص وارده مقدس رزمندگان بود.
مرتضی نبوی در گفتوگو با خبرآنلاین ضمن انتقاد از عدم شرکت رییس جمهور در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: من از کسانی هستم که حضور رییس جمهور در مجمع را بسیار ضروری می دانم. چون سیاست هایی که در مجمع تصویب می شود بسیار مهم و تاثیر گذار بر برنامه های دولت است.
قائم مقام جامعه اسلامی مهندسین ادامه داد: فکر می کنم غیر از اینکه این مسئله یک مطالبه قانونی است و بنده به عنوان یک شهروند و قاعدتا سایر مردم نیز این انتظار را دارند، مطالبه رهبری نیز هست.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: من در این زمینه نقد جدی به ایشان دارم، ولو آقای احمدی نژاد رییس مجمع و مواضع اش را قبول ندارد،چون رقیب خیلی سرسخت وی بوده است. آقای هاشمی نیز همین موضع را نسبت به آقای احمدی نژاد داشته است. باید بگوییم متاسفانه هر دو نسبت به هم مواضع انعطاف ناپذیر پیدا کردند ولی این مسئله دلیل نمی شود که ما در یک نهاد قانونی زیر مجموعه رهبری مشارکت فعال نداشته باشیم.
نبوی در خصوص راهکارهای حل مسایل بین رییس جمهور و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد : باید مقداری بلوغ سیاسی مان را بالا ببریم. باید نشان دهیم بالغ شدیم. تحمل سیاسی مان را بالا ببریم. سیاست یعنی افزایش تحمل. یعنی انسان باید نظرات مخالف را تحمل کند. نباید نظرات مخالف را فوری به دشمنی تعبیر کند. باید با سازوکارهای قانونی نظرات مختلف را به یک نتیجه مشخص برساند.
افشین اعلاء، از شاعران شناخته شده کشور که در دیدار 4شنبه شب شاعران با رهبر انقلاب، به گلایه از برخی برخوردها با دلسوزان انقلاب پرداخته بود در گفتگو با خبرآنلاین، با اشاره به اینکه مرزبندی ای میان هنرمندان انقلاب وجود دارد که البته تنها مربوط به این حوزه شعر نیست، گفت: جریانی در حال حاضر تصمیم گرفته نظام را از بسیاری از سرمایههایش به بهانههای واهی محروم کند و اگر میبینید که خواص و هنرمندان و اهل قلم در وقایع اخیر جزو منتقدین و معترضین قرار گرفتند بخاطر مشکوک بودن نسبت به این پدیده است.
وی اضافه کرد: برخی در صدد ایجاد مرزبندیهای بیجهت میان هنرمندان انقلاب هستند. این طور نیست که تبلیغ شود منتقدین و معترضین با نظام و رهبری مشکل دارند. خیلیها متاسفانه خودشان را پشت رهبری مخفی کردند برای اینکه نمیتوانند هم آورد منتقدین به خودشان باشند. چرا که منتقدین آنها هم پشتوانه دینی و هم پشتوانه انقلابی و هم پشتوانه فکری عمیقی دارند و هنرمندان برجستهای در میان آنها هستند و حتی روحانیون زیادی در بین آنها وجود دارد.
علاء ادامه داد: این جریان برای حذف مخالفین خود خیلی اوقات پشت سر ارزشها و رهبری مخفی می شود که این جزو بدترین اتفاقاتی است که در این ایام رخ داده است.
شاعر برجسته ادبیات کودک و نوجوان با اشاره به غیبت برخی هنرمندان انقلاب در برخی جلسات رسمی گفت: همین عده هستند که باعث شدند افرادی که در هر حال و با همه توان، خود را متعلق به نظام میدانند تصمیم گرفتند در هیچ برنامه رسمی و دولتی حضور نداشته باشند اما من نمیخواستم دیدار با رهبری جزو این برنامهها محسوب شود، چون شخصیت و موقعیت و محبتی که ایشان به هنرمندان دارند و متقابلا علاقهای که هنرمندان به ایشان دارند در کنار اشراف ایشان به مسایل و اخلاص و جانبازی که برای حفظ این نظام و ارزشها داشته و دارند، بر هیچ کس پوشیده نیست.
وی در خصوص دیدار 4شنبه شب با رهبرمعظم انقلاب توضیح داد: حیف است بد اندیشیها و تفرقه افکنیهای دیگران باعث شود علاقمندان به نظام خودشان را از رهبری محروم کنند؛ این موضوع مرا خیلی آزار میداد و بخاطر همین تصمیم گرفتم حتی در زمان کوتاه هم که شده خدمت ایشان برسم. هرچند که آنجا مجال بیان دغدغهها نیست اما سعی کردم خیلی کوتاه و سربسته درد دلی کنم که ایشان هم خیلی بزرگوارانه برخورد کردند.
این شاعر آیینی با اشاره به دیداری که چندی پیش شاعران جوان کشور با حجتالاسلام والمسلمین محمدخاتمی به عنوان یکی از پشتوانههای اصحاب فرهنگ و حجت الاسلام سید حسن خمینی داشتند، درباره این دیدار و پیامدهای آن اینگونه میگوید: آن دیدار، جلسهای معنوی و مفید بود اما پس از آن زمزمههایی شنیده میشد که اینها میخواهند یک همآوردی با دیدار رهبری داشته باشند. متاسفانه فضای کشور فضای مسمومی است و افرادی که چنین سخنانی را میگویند به نام دفاع از رهبری اینگونه سخن میگویند در حالیکه بیشترین ضربه را همین افراد به رهبری وارد میسازند.
وی توضیح داد: گروهی هستند که در یک سالو نیم گذشته با رفتار خودشان تلاش کرده اند بین رهبری نظام و بسیاری از سرمایهها که دلسوز نظام هستند فاصله بیاندازند و به آن افتخار میکنند.
افشین علاء با بیان دغدغههای شخصی خود در افزایش دایره شیفتگان انقلاب و امام و رهبری، به برخورد بد گروه مورد نظر خود در تنگکردن دایره نظام ار نگاه خود، اشاره کرد و گفت: متاسفانه این گروه تمام تلاششان این است که ثابت کنند همه جز خود آنها دشمن این نظام و امام و رهبری هستند. این مسئله باعث میشود گروه مقابل تا مدتی مقاومت کند اما برخی خسته میشوند و ترجیح میدهند به گوشهای بروند تا دیده نشوند و خیلیها ترجیح میدهند جلوی دوربین نیایند و خبری از آنها نباشد تا سوء تفاهمهایی ایجاد نشود.
وی درباره علت حضور در دیدار با رهبرمعظم انقلاب گفت: مدتها بود رویه کنارهگیری را داشتم و در هیچ برنامه تلویزیونی حضور نداشتم و در هیچ مراسم رسمی شرکت نمیکردم اما احساس کردم که اگر این موضوع بخواهد دیدار با رهبری را هم شامل شود هم جفا به خود ما و هم جفا به ایشان است که در مشرب خود نشان دادهاند بسیار فراگیر رفتار میکنند.
وی افزود: به سهم خودم وظیفه داشتم که خدمت ایشان برسم و ابراز کنم آنچه دیگران درباره ما میگویند که ما از این نظام دور شدیم، دروغ است. ما همچنان پایبند به این نظام و امام و رهبری هستیم اما نسبت به برخی وقایع شدیدا منتقد و دلشکستهایم.
این شاعر معاصر با بیان اینکه «در این روزگار حتی ابراز ارادت به مقام معظم رهبری موجب سوءبرداشتهای زیادی میشود» این نکته را هم گفت: من با تمام وجودم، شیفته رهبری هستم که این جدای شان رهبری به خاطر ویژگیهای شخصی ایشان است، بارها گفتهام بعد از امام(ره)، در بین مسئولان و روحانیون کشور، هیچ نظیری برای رهبری، به خاطر جامع الاطراف بودن، پیدا نمیشود با این حال حرفهای شب دیدار را فارغ از نظرات شخصی و محض چارهاندیشی خدمتشان عرض کردم.
وی با بیان این نکته که «به سهم خود حاضر شده این موضوع را به رهبرعزیز اعلام کند که آن عهد و پیمان که با اوداریم بر سر جای خودش باقی است ،حتی قوی تر و محکم تر از گذشته»، ادامه داد: محکم تر شدن این عهد و پیمان به این دلیل است که ما در حال حاضر ،از داخل هم احساس خطر میکنیم ضمن اینکه نظام از خارج کشور نیز در معرض تهدید است.
علاء توضیح داد: خطر جدی به نظر من انتقاد و اعتراض نیست. خطر جدی دوستیهای بی مبنا و بی پایه است که منجر به دشمنی دیگران میشود. فکر میکنم این اتفاق که سال گذشته در کشور ما رخ داد قابل مدیریت و حل شدن است. من برخلاف تبلیغی که این گروه تندرو انجام میدهند همچنان معتقدم که اگر یک فتنهای به وجود آمده همه مقصر بودند و نباید یک طرف تنبیه شود و یک طرف تشویق و باید هر چه زودتر صاحبان و دلسوزان این انقلاب و نظام؛ چهرههای فرهنگی و متفکر نظام که خیلی از آنها دلچرکین و گوشه نشین هستند همه حول محور «رهبری» وارد میدان شوند و با حضور خودشان باعث شوند این دریای سطحی و کم عمق اما پر سرو صدا کنار برود و انقلاب از همه ظرفیتهای خود بهرهگیری کند.
وی در توضیح سخنان خود به خبرنگار خبرآنلاین گفت: ما متاسفانه فراموش کردهایم که فقط مسئول خودمان نیستیم ،مسئول جذب و نگهداری نسل جوان نیز هستیم. این تبلیغات پر از تنفر و دشنام آیا برای نسل جوان ما جذابیتی دارد؟ خدای ناکرده اگر آن بخشی از مسئولان ما که مدام در صحبتهای خود فقط از دافعه حرف میزنند و از توطئه صحبت میکنند و همه را به یک چوب میرانند اینها برای جوانان ما جاذبهای نداشته باشند جوانان ما به کجا میروند؟ و کجا باید با مبانی و ارزشهای نظام آشنا شوند؟ اینها دردهایی است که ما داریم اما محفل دیدار با رهبری جای طرح این دغدغه نبود. ای کاش فرصتی می بود تا ما می توانستیم این دغدغهها را مطرح کنیم.
علاء «جهالت و دنیاپرستی» را دلیل و هدف افرادی میداند که برای ایجاد فاصله میان برخی هنرمندان با رهبری و ایجاد مرزبندی بین ایشان تلاش میکنند و تصریح کرد: متاسفانه افرادی هستند که قدرت سیاسی آنقدر برایشان اهمیت دارد که متوجه نیستند دارند چه چیزهایی را قربانی میکنند. همیشه کشمکشهای جناحی و سیاسی در کشور ما بوده اما همیشه نیروهای نظام در کنار یکدیگر حفظ شدهاند و با هم پیش رفتند، اما در حال حاضر اتفاقات تلخی در حال رخ دادن است.
این شاعر آیینی هشدار داد: اینها متوجه نیستند که گزند این اتفاقات شامل حال همه میشود مخصوصا اینکه بخواهند اطراف رهبری را از کسانی که منتقد و معترض هستند، خالی کنند که این خدمت به رهبری نیست کما اینکه من هنوز معتقدم برخی از بهترین دوستان و دلسوزان و یاران صدیق رهبری الان در میان منتقدین پیدا میشوند.
وی توضیح داد: منتقد به این معنا نیست که بخواهند کیان و اصل نظام و رهبری و ارزشها را نشانه گرفته باشند، بلکه با نگاهی که از گذشته به امروز رسیده و آینده را در نظر دارد، خواستار تقویت هرچه بیشتر نظام عزیزمان است.
وی با بیان اینکه روزگار بسیار تلخی را سپری میکند، اضافه کرد: برخی هنرمندان هستند که از ابتدا نسبتی با انقلاب نداشتند و طبیعتا در این شرایط رنج نمیبرند. این روز هم به قول خودشان روزی است مانند باقی روزها. اما هنرمندانی که به این نظام علاقمند هستند و این نظام را در تار و پود زندگیخود حس میکنند و با آن بزرگ شدهاند از دیدن این تبلیغات مسموم و برخی دروغپردازیها رنج میبرند.
افشین علاء به رسانه ملی و برنامههای سیاسی آن نیز اشاره کرد و گفت: تربیونها فقط در اختیار یک جناح خاص است و شب و روز یک مجری جوان در تلویزیون هر چه دلش میخواهد نسبت به بزرگان این نظام و کشور میگوید و مهمانهایی به عنوان مناظره دعوت میشوند که همه موید یکدیگر هستند و به شخص غایب دشنام میدهند بدون اینکه فرصتی برای آن طرف فراهم شود که از خودش دفاع کند.
وی به این نکته تاکید دارد که برخی شاعران در طول یک سال گذشته اشتباهات بزرگی داشتند و در ادامه میگوید: بسیاری از شاعران معاصر در این جریان خیلی متین و سنگین رفتار کردند ضمن اینکه ارتباط خودشان را با نظام و ارزشهای نظام قطع نکردند در عین حال از موضع انتقاد و مخالفت با این کج رویها در آمدند و حریم خودشان را حفظ کردند ولی متاسفانه شاهد هستیم برخی شاعران به بهانه اینکه پایبندی خود را به نظام ثابت کنند شروع کردند به سرودن برخی شعرهای سیاسی توام با فحاشی به برخی چهره ها که این یکی از تلخ ترین خاطرههای من است .به طور مثال شاعری در زمان اصلاحات در مدح کسی شعر گفته و الان عذرخواهی کرده و شعری در ذم او سروده است.
علاء با اشاره به اینکه بسیاری از شعرا از اتفاقات سیاسی و سوء برداشت ها و مرزبندیها گلایه دارند تاکید کرد: معتقدیم جلسه شعرخوانی آن هم با حضور جوانانی از سراسر کشور، جای طرح انتقادها نیست اما من به نحوه برگزاری همین دیدارها هم انتقاد دارم .
وی اضافه کرد: من مدیریت این جلسه را نمیپسندم چرا که مدیریت این جلسه باید به گونهای باشد که زبده ترین افراد و بهترین آثار انتخاب شود نه اینکه کسانی بخاطر خوش خدمتی به یک جناح سیاسی یا سرودن مدح یا فحش نامه به رقبای سیاسی یک شبه عزیز و ناگهان صدر نشین مجلس شوند. اینها تلخ است و زیبنده یک جامعه معنوی نیست.
وی در پایان گفتگو با خبرآنلاین، درخواست کرد رهبر معظم انقلاب به عنوان پدر هنرمندان، فرصتی را به اهل قلم و هنرمندان بدهند تا یکبار دیگر همه دغدغهها مطرح شود و به یک جمع بندی برسند و دکان برخی سوء استفادهها و سوءبرداشتها و نردبان ترقی برخی عناصر کممایه برچیده شود چرا که دود این فاصله فقط به چشم دلسوزان نظام میرود.
مهدی کلهر مشاور رئیس جمهور در گفتگویی مشروح با خبرگزاری مهر پیرامون مشکلات شهر سازی در ایران ، پروژه انتقال پرسنل دولتی از تهران و آمایش سرزمین پرداخت.
-
کلهر در این گفتگو تاکید داشت که به عنوان مشاور رئیس جمهور صحبت نمی کند. به گزارش خبرآنلاین اهم صحبت های مهدی کلهر به شرح ذیل است:
-
مشکلات شهر سازی در ایران ، پروژه انتقال پرسنل دولتی از تهران و آمایش سرزمین ناشی از عدم انتخاب شایسته وزیران و نمایندگان مجلس ، همچنین عدم تعامل در سطوح بالای مسئولان است.
-
ما به جای اینکه مسکن مهر را سربار شهرها کنیم ، باید آنها را تبدیل به شهرهای جدید می کردیم.
-
با پول مسکن مهر می شد 50 شهر 100هزار نفری جدید بسازیم .پروژه مسکن مهر در نهایت شکست می خورد.
-
بجای وام خرید به جوانان وام اجاره مسکن بدهیم.
-
مسئله خروج پرسنل از تهران و آگهی که دولت در این باره داده است کار اشتباهی است من برای آقای احمدی نژاد نوشته ام که راه حل این نیست.
-
من اصلا اصل طرح خروج 40 درصد پرسنل دولتی از تهران را غلط می دانم و قطعا طرح ناموفق است. البته پرسنل برای تعطیلات به مسافرت تابستانی از تهران خارج می شوند ، اما باز خواهند گشت!!
-
دریک استان 20 فرماندار در یک جلسه استانداری به من می گفتند مردم ما می گویند این تهرانی ها پول ها را گرفتند و خوردند و حالا کارمند مثل ما می خواهد بیاید اینجا 25 درصد حقوق بیشتر از من بگیرد.
-
راجع به خروج کارمندان از تهران به احمدی نژاد نامه نوشتم.
-
در حال حاضر 100 تا شهر تخصصی در کشورنیاز داریم من متاسفم از اینکه دولت نهم به این موضوع توجه نکرد و هنوز هم متاسفم که به اصل موضوع اصلا گوش نمی کنند.
-
موضوع آمایش سرزمین مصوب مجلس رها شد و پیگیری نشد.
-
باید از همراهی وزیرخارجه در کسب اطلاعات از کشورهای مختلف در دولت نهم و آقای دکتر دانش جعفری، وزیر وقت دارایی درهم اندیشی مقدماتی برای تبدیل مالیاتهای ثابت مسکن به مالیاتهای جاری که از افزایش قیمت مسکن در کشورهای پیشرفته جلوگیری می کند یاد کنم ، که البته رها شد.
-
اصلا فرمایشات چکشی در این زمینه مثل اینکه بگوییم 40 درصد بروند بیرون از شهر جواب نمی دهد.
-
روستا ها را با یک طرح زیبا، کارآمد و جذاب به شهر تبدیل کنیم.
- پروژه نواب کرباسچی الگوی شهر سازی شود.
- در دوره های کرباسچی کارهای اشتباه زیادی صورت گرفت که مسبب اصلی شکست طرح های سازندگی آقای هاشمی بود.
- ایران می تواند بین 5 تا 8 منطقه فرهنگی مثل هالیوود داشته باشد.
- به جای زور آباد، اختیار آباد و اشتیاق آباد درست کنیم.
- اصلا نباید در سن 25 تا 55 سالگی به فکر تملیک مسکن باشد موضوع اجاره را باید جدی بگیرید.
- مصوبات استانی عمدتا بسته به درخواست مردم و مسئولان استانی بوده است مردم نگاه آمایشی ندارند ما نیازمند مسئولانی هستیم که جایگاه خود را درک کنند.
- حذف یکپارچه یارانه انرژی در سراسر کشور صحیح نیست.
- عنوان هدفمند کردن یارانه ها عنوان بسیار عاقلانه ای است اما باید این را روی آمایش سرزمین پیاده کنیم.
- مدل هدفمندی یارانه ها باید تغییر کند.
- نخبگان دچار رخوت و نخوت شده اند.مشکل حاکمیت است. به هر حال مسئولیت با حاکمیت است.
- رئیس جمهور باید استراتژیست باشد نه جراح.
- در مجلس ما متخصص آپاندیسیت وکیل مردم شده است درحالی که نماینده مجلس باید تاریخ ایران و پارلمان های جهان و مشروطیت را خوانده باشد.
- ما باید بسیاری از مشکلاتی را که پارسال داشتیم و هنوز هم داریم و برخی از آن آتش زیر خاکستر است با یک فکر عاقلانه حل و فصل کنیم. باید بررسی کنیم چرا این مسائل بوجود آمد، و اساسا حق کجاست؟ سیاه و سفید هم نباید ببینیم. به هر حال هرچه اتحاد و انسجام ملی قوی تر باشد استحکام و سرعت پیشرفت ما بیشتر خواهد شد.
- آنها که در پی وحدت نیستند کم شعورند.
- من از رفتار حسن آقا در مراسم سالگرد امام خوشم آمد. آدم باید بتواند فحش بخورد و چیزی نگوید. چه به جا و چه نابه جا.
- خیلی بجای مشایی و آقایان ...فحش خوردم.
-
متاسفانه قیافه من طوری است که گویا همه فسق و فجورهای احتمالی دولت می ریزد گردن ما.
- به احمدی نژاد گفتم چرا به مجمع تشخیص نمی روی ولی به سازمان ملل می روی.
- ملاک بی حاشیه بودن برای انتخاب وزیران اشتباه است.
سایت رونامه ایران نوشت:
5زندانی حوادث پس از انتخابات در نامه ای به رییس جمهور برزیل خواستار آن شدند که زمینه آزادی آنان را فراهم آورد.
بنابراین گزارش منصور اسانلو، حشمت الله طبرزدی، بداغی، رفیعی و عیسی سحرخیز در نامه خود به داسیلوا، اقدامات سال پیش را "انجام وظایف شغلی و سندیکایی" نامیده و خواستار آزادی خود از طریق وی شدهاند.
خبرگزاری ایلنا نوشت :
مراسم افطاری خانه کارگر که هر ساله شب پانزدهم ماه مبارک رمضان و به مناسبت ولادت امام حسن مجتبی (ع) برگزار میشود، امسال نیز در حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره) و با حضور نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران برگزار شد.
در این مراسم حجتالاسلام سید حسن خمینی تولیت حرم مطهر حضرت امام خمینی بر سر سفره افطاری کارگران حاضر شد و روزه خود را در کنار کارگران گشود.
شبکه اول صدا و سیما در ادامه پخش سخنان نمایندگان تشکلهای دانشجویی در دیدار روز 31 شهریور دانشجویان و تشکلهای دانشجویی با مقام معظم رهبری، شب گذشته سخنان محمد افکانه دبیر تشکیلات اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان سراسر کشور را پخش کرد.
اما این شبکه بخشی از سخنان افکانه، یعنی آنجایی که گفت: "اگرچه بیشتر از سایر قوا میتواند بسترساز فساد و تبعیض باشد، فزونتر نیز، قدرت منزه کردن چهره کشور از آلودگیها را دارد و خوشبختانه امروز با تلاش دلسوزان انقلاب و خواست مردم، دولتی بر سر کار است که شعارش عدالتخواهی است و قاطبه سیاستها، روندها وکارگزارانش در نظر و عمل همسو با این شعار هستند، اما چه کنیم، که دلمان از، دست چپ و راست رئیسجمهور خون است. " را حذف کرد.
بنابراین گزارش، حسینیه امام خمینی، عصر روز 31 شهریور صحنه دیدار صمیمانه و پرشور هزاران نفر از دانشجویان دانشگاهها با رهبر معظم انقلاب اسلامی بود.
در این دیدار 3 ساعته 12 نفر از نمایندگان گروهها و تشکلهای مختلف دانشجویی، دیدگاههای خود را درباره مهمترین مسائل علمی - دانشگاهی - فرهنگی - اجتماعی - سیاسی و اقتصادی با حضرت آیتالله خامنهای در میان گذاشتند.
سپس رهبر انقلاب اسلامی به پاسخگویی به برخی سوالات مطرح شده پاسخ داده و سخنران مهمی را ایراد فرمودند.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سیری در زندگی و مبارزات مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی
شیخ سلار دیلمی سندی است بر قدمت تشیع در تبریز
ساختمان دادگاه عمومی خسروشاه کلنگ زنی شد
رییس جمهور بر بالین رهبر معظم انقلاب: عکس
فرمانده حوزه بسیج خسروشاه:دوران دفاع مقدس تمرین و آزمون ایثار بو
جلسه مدیران مدارس منطقه خسروشاه باحضور فرماندار برگزار شد
شعری بسیار زیبا در وصف امام مهربانی ها امام رضا (ع)
افتتاح پژوهش سرای دانش آموزی و مرکز بهبود اختلالات یادگیری امید
جلسه شورای اداری خسروشاه با حضور فرماندار تشکیل شد
بازدید سرزده مدیرکل آموزش و پرورش استان از مدارس منطقه خسروشاه
[عناوین آرشیوشده]