یاسر حائری: چندی پیش وقتی نوری المالکی نخست وزیر عراق در صفحه تلویزیون ظاهر شد و تصویر اجساد دو تن از رهبران اصلی القاعده در عراق را به خبرنگاران نشان داد، تفسیرهای مختلفی از این قضیه در میان کارشناسان شنیده شد.
یکی از این تفسیرها برآن بود که با نزدیک شدن مالکی وعلاوی در آن روزها، آمریکاییها که می خواستند مالکی را به نحوی به این امر تشویق کنند، جای رهبران القاعده را به او نشان دادند. اما این نزدیکی زیاد طول نکشید وپس از استفاده علاوی ویارانش از گفتمان تهدید و همچنین پس از اینکه فرایند سیاسی عراق را به خاطر شمارش دستی آراء بغداد به کلی وبه بهانه اینکه عراق تحت بند هفتم منشور سازمان ملل است، زیر سؤال بردند، هیچ گزینه ای بهتر از نزدیکی دوباره دو گروه ائتلاف ملی عراق وائتلاف دولت قانون یافت نشد.
پس از اتحاد این دو گروه بود که انفجارهای وسیعی عراق را در بر گرفت وجان بسیاری را به کام مرگ فرستاد. این درحالی بود که علاوی ویارانش همچنان از احتمال وقوع جنگ داخلی خبر می دادند وهنوز هم می دهند. در همین اثنا بود که یک بیانیه تمام نظرها را به خود جلب کرد.
در این بیانیه که از سوی مرکز آمریکایی رصد گروه های جهادی (سایت) منتشر شد، ادعا شده بود که سازمان القاعده، وزیر جنگ جدید دولت عراق اسلامی را با نام "الناصر لدین الله ابو سلیمان" به جای ابوایوب المصری کشته شده تعیین کرده است.
در این بیانیه "الناصر لدین الله" شیعیان را مرتد اعلام کرده و روزهای خونینی را برای شیعیان عراق پیش بینی می کند. این بیانیه بیش از هرچیز کارشناسان را به یاد گفتمان تکفیری تروریست اردنی چندی پیش عراق ابو مصعب الزرقاوی انداخت، که همینگونه شیعیان را مهمترین دشمنان خود می دانست، وجنایتهای زیادی انجام داد.
اما پرسش اینجاست که چرا در این لحظه دوباره با گفتمان زرقاوی مواجه شده ایم؟
برای پاسخ به این پرسش بهتر است کمی به روند فعلی سیاسی در عراق وپیشینه زرقاوی بازگردیم. زرقاوی یکی از مجاهدان "افغان العرب" بود که در دوره کمونیستی به افغانستان رفت وبه عنوان یکی از نیروهای حکمتیار وارد جنگ شد.
وی سپس وارد کردستان عراق شد وبا گروه انصار السنه همکاری کرد. با ورود امریکائیها به عراق، منطقه تحت سلطه انصار السنه به شدت بمباران شد، پس از این بود که امریکائیها که خود نخستین بار نام زرقاوی را بر زبانها انداخته بودند از مرگ زرقاوی خبر دادند. (نخستین بار کالین پاول وزیر خارجه وقت ایالات متحده به سال 2003 در شورای امنیت از اینکه زرقاوی رابط صدام با بن لادن است خبر داده بود)، اما پس از چندی رسانه های غربی از اینکه فقط پای زرقاوی قطع شده است خبر دادند، این درحالی بود که برخی از دوستان زرقاوی در کردستان طی بیانیه ای از کشته شدن او خبر داده بودند.
اما فیلم معروفی که نشان می داد زرقاوی سر یک امریکایی را می برد، شکها را پیرامون زرقاوی دوچندان کرد، چراکه اولا زرقاوی در این فیلم زنده بود و ثانیا، هیچ اثری از قطع پا در او دیده نشد، از سوی دیگر با اینکه گفته می شد زرقاوی چپ دست است، در فیلم دیده شد که وی با دست راست سر سرباز امریکایی را می برید.
تردیدها به اینجا ختم نمی شود، بلکه در هویت خود فرد امریکایی هم تردیدهایی هست که جای طرح آنها مجال دیگری می طلبد. خلاصه اینکه تمام این تردیدها برخی کارشناسان از جمله کارشناس امریکایی لوریتا ناپلیونی را بر آن داشت که زرقاوی را یک اسطوره ساخته دولتمردان امریکا ونه یک حقیقت تلقی کند. به نظر وی وبسیاری از کارشناسان، امریکا به اسطوره زرقاوی بال وپر داد تا در مواقع مختلف از او بهره جوید، در نهایت هم وقتی در سال 2006 اسطوره سوخت، اینبار هم خود امریکایی ها از کشته شدن او در استان دیالی عراق پرده برداشتند، بیانیه های شدید اللحن او علیه شیعیان را نیز امریکایی ها پیدا کرده ومنتشر کرده،بودند.
از همین رو برخی از کارشناسان برآنند که امروز وبا نزدیکی دوباره گروه شیعی شاید بازگشت گفتمان تکفیری زرقاوی برای برخی قدرتهای بین المللی لازم به نظر می رسد.
اما مسئله دیگری که در این بیانیه جلوه گری می کند استفاده از لقب "الناصر لدین الله" است که ارجاعی آشکار به خلیفه الناصر عباسی دارد، خلیفه الناصر یکی از قدرتمندترین خلفای متأخر عباسی بود که از قضا گفته می شود به شیعیان تمایل زیادی داشت.
عراقی ها در گیرودار بحث پیرامون این نام جدید بودند که بیانیه ای دیگر جلب نظر کرد. اینبار القاعده در بیانیه ای رهبر وقائم مقام جدید دولت اسلامی عراق را نیز پس از کشته شدن رهبرانش تعیین کرد. در این بیانیه "ابوبکر الحسینی القرشی" امیرالمؤمنین دولت عراق اسلامی و"ابوعبدالله الحسنی القرشی" را قائم مقام او کرد.
آنچه در این بیانیه جالب بود نام دو رهبر جدید بود. در پی این بیانیه جدید سرمقاله نویس روزنامه لندنی القدس العربی از صفحه جدیدی برای تاریخ القاعده در عراق سخن گفت. این سرمقاله نویس می گوید: کشته شدن رهبران سابق القاعده (ابو ایوب المصری وابوعمر البغدادی) باعث شد تا راه برای رهبری دو تن از نوادگان اهل بیت که از قریش نیز هستند باز شود!!
لازم به ذکر است که در نظریه سیاسی اهل سنت، اهلیت خلافت با افراد قریشی است. اما حسینی وحسنی بودن دو رهبر جدید نیز جالب است، وبیشتر ما را به یاد انقلابهایی که علویان در دوره اموی وعباسی علیه حاکمیت به پا می کردند، می اندازد.
در هر صورت اوضاع در عراق هرروز به رنگی در می آید وپرسشهای بسیاری را در اذهان ایجاد می کند.
اینکه این رهبران جدید حقیقی اند یا نه؟
اگر حقیقی اند چه ارتباطی با القاعده دارند؟
واگر حقیقی نیستند آیا ساخته آمریکایند ویا کس دیگر؟
نظریه توطئه،در این زمینه تا چه اندازه، ایفای نقش کرده است؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سیری در زندگی و مبارزات مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی
شیخ سلار دیلمی سندی است بر قدمت تشیع در تبریز
ساختمان دادگاه عمومی خسروشاه کلنگ زنی شد
رییس جمهور بر بالین رهبر معظم انقلاب: عکس
فرمانده حوزه بسیج خسروشاه:دوران دفاع مقدس تمرین و آزمون ایثار بو
جلسه مدیران مدارس منطقه خسروشاه باحضور فرماندار برگزار شد
شعری بسیار زیبا در وصف امام مهربانی ها امام رضا (ع)
افتتاح پژوهش سرای دانش آموزی و مرکز بهبود اختلالات یادگیری امید
جلسه شورای اداری خسروشاه با حضور فرماندار تشکیل شد
بازدید سرزده مدیرکل آموزش و پرورش استان از مدارس منطقه خسروشاه
[عناوین آرشیوشده]