[ چون خبر غارت بردن یاران معاویه را بر أنبار شنید خود پیاده به راه افتاد تا به نخیله رسید . مردم در نخیله بدو پیوستند و گفتند اى امیر مؤمنان ما کار آنان را کفایت مى‏کنیم . امام فرمود : ] شما از عهده کار خود بر نمى‏آیید چگونه کار دیگرى را برایم کفایت مى‏نمایید ؟ اگر پیش از من رعیت از ستم فرمانروایان مى‏نالید ، امروز من از ستم رعیت خود مى‏نالم . گویى من پیروم و آنان پیشوا ، من محکومم و آنها فرمانروا . [ چون امام این سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود که گزیده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از یاران وى نزد او آمدند ، یکى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم ، اى امیر مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما کجا و آنچه من مى‏خواهم کجا ؟ [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 90 فروردین 24 , ساعت 12:5 عصر

طبیعت بهاری خسروشهر

جاده خسروشهر به تازکند13/2/89

 

طبیعت بهاری خسروشهر

باغ خودمان در مسیر روستای تازکند13/2/1389

 

طبیعت بهاری خسروشهر

منطقه صاحبدیوان خسروشهر20/1/1390

 

طبیعت بهاری خسروشهرجاده منتهی به اصلان بیک خسروشهر26/3/1389



لیست کل یادداشت های این وبلاگ