سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! دوستی ات را محبوب ترین چیزها نزدم گردان . ترس از خودت را ترس بارترین چیزها برایم قرار ده و با شوق دیدارت، نیازهای دنیا را از من ببُر و هر گاه چشمْ روشنی اهل دنیا را از دنیایشان قرار دادی، چشمم را با عبادتت روشن کن . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
شنبه 89 مرداد 16 , ساعت 6:3 عصر
ایلنا: در کوران انواع و اقسام توطئه‌ها علیه انقلاب اسلامی در سال‌های 57 تا 60 یکی از دغدغه‌های اصلی مسئولان در جلسات، نفوذ اختاپوس‌گونه دشمنان در میان دانشجویان بود که با سوءاستفاده از روح جستجوگر دانشجویی تا حدودی نیز موفق شده بودند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، در نوشتاری به مناسبت 16 مرداد، روز تشکیل جهاد دانشگاهی، آورده است: دانشگاه تهران که نماد هر حرکت دانشجویی در کشور بود، در آن روزها به جای تحصیل و تدریس، میدان نزاع گروهک‌ها بود. به‌گونه‌ای که هر یک از آنان اتاق جنگی مملو از سلاح‌های مختلف برای خود داشتند.

متن کامل سخنان آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی را در ادامه می‌خوانید: در آن شرایط، تعطیلی دانشگاه‌ها علی‌رغم میل باطنی ما اتفاق افتاد، اما در قبل و بعد از آن و حتی پس از بازگشایی مجدد دانشگاه‌ها که از آن تعبیر به انقلاب فرهنگی می‌شد، گروهی از مسئولان مبارزه و بعدها مسئولان انقلاب، اندیشه‌ای را در جلسات خویش پیگیری می‌کردیم که درنهایت منجر به تأسیس جهاد دانشگاهی شد.

شاید نقطه آغاز این حرکت سفر من به آذربایجان شرقی و حضور در جمع دانشجویان تبریز بود، سفری که مخالفان همراهی دانشگاه‌ها با انقلاب در کنار همه برنامه‌های شوم خویش، طرح یکپارچه دامن زدن به شایعات اقتصادی علیه مرا عملیاتی کرده بودند. وقتی وارد فضای دانشگاه شدم، در و دیوار دانشگاه را سرشار از انواع و اقسام پارچه نوشته‌ها و اعلامیه‌ها دیدیم که هاشمی با فلان مقدار پول، فلان مقدار هکتار زمین، فلان تعداد حلقه چاه عمیق و... آمده است.

همزمان با تشکیل حزب جمهوری اسلامی نیز یکی از بحث‌های اصلی شورای مرکزی در چندین جلسه، چگونگی حضور دانشجویان در مناطق محروم بود که شاید اعزام جوانان دانشجو عضو حزب جمهوری برای کمک به کشاورزان در جهت برداشت محصولات نقطه شروع آن باشد.

آن حرکت انقلابی در گذر زمان و رشد تدریجی برنامه‌ها، منجر به تشکیل جهاد سازندگی و سپس جهاد دانشگاهی شد که به اعتراف دوست و دشمن یکی از نهادهای بسیار تأثیرگذار در همراهی جوانان با انقلاب و همچنین یکی از عوامل اصلی جذب ساکنان مناطق محروم به محتوای انقلاب بود. حرکتی که مدعیان جذب طبقات کارگر و محروم را با اندیشه‌های مارکسیستی مأیوس کرد.
از زاویه دیگر تشکیل این نهاد در دانشگاه، تا حدود بسیار زیادی فاصله دانشگاه و صنعت را پر کرد و نگذاشت خلأ همکاری صف و ستاد با مباحث نظری و عملی بیشتر شود، هرچند هنوز هم متأسفانه شاهد فاصله عمیق دانشگاه‌ها و مراکز صنعتی و مسکوت ماندن و بایگانی شدن بسیاری از طرح‌ها در مرحله پایلوت هستیم که در یکی از بازدیدهای دوران سازندگی در یکی از نمایشگاه‌های دانشگاهی با تمام وجودم این درد اجتماعی را در بدنه دانشگاه و صنعت احساس کردم.

البته جهاد دانشگاهی در طول این سال‌ها و بدون توجه به چوب‌هایی که خواسته و ناخواسته لای چرخ آن گذاشته می‌شد، به حرکت خویش ادامه داد که اقدامات مؤسسه رویان و خبرگزاری قرآنی دو نمونه از موفقیت‌های مراکز زیرمجموعه این نهاد مقدس است.

شاید موازی‌کاری‌ها و تداخل برنامه‌های جهاد دانشگاهی با انجمن‌های اسلامی و بعدها بسیج دانشجویی باعث کند شدن حرکت توسعه‌ای آن شده است که متأسفانه این روزها در خبرهای نگران‌کننده، می‌شنویم بیش از نه ماه است که مسئولان مربوطه با تمام ادعاهایی که می‌کنند، نمی‌توانند در انتخاب فرد موردنظر خود در رأس هرم، این سازمان دانشجویی را در جهت اهداف جناحی خود قرار دهند، بدیهی‌ترین نتیجه این اقدامات تأمل‌برانگیز توقف پیشرفت‌هاست.

در صورتی که با اصلاح سیاست‌های صدر و ذیل اصل 44 که به تعبیر رهبری نظام، انتظار یک انقلاب اقتصادی از آن می‌رفت و تأسیس پارک‌های علمی و فناوری و از طرف دیگر روحیه استقلال اقتصادی در میان قشر جوان و دانشجو و همچنین وجود سرمایه‌های سرگردان فراوان، می‌توانستیم با برنامه‌ریزی‌های دقیق و پرهیز از دامن زدن به اختلافات سلیقه‌ای و تبدیل منتقدان به دشمنان، راه را برای شروع یک برنامه میدانی برای نزدیک کردن دانشگاه‌ها با طرح‌های اقتصادی، فرهنگی، کشاورزی و صنعتی هموار نماییم.

اینجانب با علم کامل به توانایی‌های جهاد دانشگاهی که نمونه‌هایی از دستاورهای آنان را در یکی از نمایشگاه‌های وسایل ارتباطی و مخابراتی در کرج دیده‌ام، با اطمینان کامل اعلام می‌نمایم که اگر به جای مانع تراشی، فقط راهکارهای قانونی را مشخص نماییم، عرضه و تقاضا به عنوان دو عامل مهم در هر رونق اقتصادی و اجتماعی خیلی زود دانشگاه و صنعت را به هم پیوند می‌دهد که ماحصل آن چیزی جز حرکت به سوی اهداف چشم‌انداز 20 ساله نظام نخواهد بود که دانایی، محوری‌ترین پایه و اساس آن می‌باشد.


لیست کل یادداشت های این وبلاگ