خداوند، بنده ای را که دهان خود را می گشاید و می گوید : «بارالها ! به من روزی بده» ؛ ولی دست از طلبِ روزی می کشد، دشمن می دارد . [.امام علی علیه السلام]
 
شنبه 89 اردیبهشت 18 , ساعت 6:17 عصر

 

از جمله مشایخ رو ز گار خود بود در خسرو شاه متولد شده است وقتی متوجه شیخ شرف الدین یعقوب ر ومی می شود مرید رشید او می شود در اواخر عمر بعد مرگ شیخ رومی ترک شهر کرده و خلوت اختیار می کند وساکن روستای کلجاه می شود و مزارش در همان روستا است .

حافظ شمس الدین محمد بن مولانا مقدم خسروشاهی از خواجه بدر الدین نجیبی نقل فرمودند که در تبریز بودیم در زمانی که طاعون بود مولانا شیخ ابراهیم بمنزل ما تشریف آورده بودند و بدهه نشسته بود احیانا مرا پسری بود طاعون پیدا کرد و مرد بواسطه آنکه مولانا مشارلیه را وقت مختل نگردد بعورات قدغن کردم که فریاد مکنید و بغسل وی مشغول گردیم در این اثنا از عورتی بی اختیار آواز گریه بر آمد مولانا شیخ ابراهیم مطلع گشتند مرا طلبید که چه حال است چون اطلاع یافته بودند پنهان نکردم و گفتم که این نوع صورتی واقع شده است فرمودند که کی چنین باشد من امشب او را در خواست کردم و او را بر من بخشیدند مرا بخاطر خطور کرد که مولانا را بواسطه ریاضت شاقه دماغ مختل گردیده در این اثنا کسی گفت که پسر بر بالای تخت چشم باز گشود دویدم بجانب او دیدم که حرکت کرد وبه زبان آمد وگفت مرا به مولانا شیخ ابراهیم خسروشاهی بخشیدند .



لیست کل یادداشت های این وبلاگ