سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به مردى که در ستودن او افراط کرد ، و آنچه در دل داشت به زبان نیاورد فرمود : ] من کمتر از آنم که بر زبان آرى و برتر از آنم که در دل دارى . [نهج البلاغه]
 
شنبه 89 تیر 26 , ساعت 4:48 عصر

 

 سید محمد خاتمی از برخی که خود را مدعیان میراث‌داری انقلاب می‌دانند و دست به تحریف نظریات و روش و منش امام راحل زدند، انتقاد کرد.

رئیس‌جمهور سابق در دیدار با جمعی از دانشجویان به انتقاد از عملکرد اصلاح طلبان پرداخت و گفت: اگر متفکران و اصلاح‌طلبان واقعی که به دین و آزادی و پیشرفت پایبندند، به جای نشستن در مسند قدرت، به تقویت فرهنگ مردم سالاری و تبیین دینی که انقلاب ما در عمق وجدان جامعه ما وجود داشت می‌پرداختند، امروز وضع بهتری داشتیم.

اهم سخنان وی به شرح زیر است:

  • ایران به لحاظ موقعیت سیاسی-راهبردی و ظرفیت‌های طبیعی و انسانی،سرمایه‌های عظیم معنوی و تاریخی در موقعیتی ممتاز قرار دارد. باید بتوانیم به تناسب این سرمایه‌های عظیم جایگاه واقعی ایران را در همه عرصه‌ها در جهان بالا ببریم.
  • حرف افرادی چون ما که علاقه‌مند به اسلام و انقلاب و حقوق و شان مردم هستیم با حکومت و دنیا چیست؟، مردم ما با همه انگیزه‌های متفاوتی که داشته‌اند خواست مشترکی در این صد-صدو پنجاه سال داشته‌اند و آن آزادی و استقلال و پیشرفت است؛ البته مراد ما از آزادی ولنگاری نیست،ابدا این طور نیست.
  • آزادی یعنی اینکه ما بر سرنوشت خود حاکم باشیم،حکومت از آن ما و برآمده از اراده مردم باشد و بتوانیم حرف بزنیم،فکر بکنیم و آنرا بیان کنیم. مردم می‌خواهند هویت داشته باشند،فکرکنند، بیانشان و اجتماعاتشان آزاد باشد.
  • مردم ما آزادی، استقلال و پیشرفت را می خواستند -البته توام با معیارهای دینی و فرهنگی خودشان- و نیز با استبداد، با استعمار وعقب ماندگی مخالف بودند؛ امروز هم خواست مشترک همه اینهاست.
  • امام خمینی(ره) از موضع دین خواستار آزادی و استقلال و پیشرفت کشور شد و امروز یکی از رنج‌های ما نسبت به کسانی که خود را مدافع انقلاب می‌دانند این است که اصلا چنین کار نمی‌کنند و حتی در هیاهوی تبلیغاتی یک طرفه خود چهره‌ای از امام برای توجیه کارها و روش‌ها نشان می‌دهند که هیچ سنخیتی با امام واقعی ندارد.
  • واقعا تعجب می‌کنم کسانی امروز ادعای میراث داری انقلاب می‌کنند و خود را نظریه پرداز جمهوری اسلامی می‌دانند و امنیت کامل و امکانات وسیع هم در اختیار می گیرند، یا تلویحا یا تصریحا می‌گویند امام مردم را قبول نداشت، یعنی وقتی امام می گفت میزان رای مردم است- العیاذ بالله- دروغ می گفت! که در مقابل این سخن باید به خدا پناه برد.
  • امام از جمهوری اسلامی، همانگونه که در دنیا هست، سخن گفتند. یعنی حکومت بر آمده از مردم و تحت نظارت مردم و حکومتی که مردم می‌توانند بدون توسل به زور آن را جا به جا کنند، این دموکراسی است؛ البته جمهوری مورد نظر امام با محتوای اسلامی است؛ اما کدام اسلام؟ همان اسلامی که علی ابن ابیطالب نماینده‌اش بود و درسیاست و اخلاق و مردم داری عمل می کرد.
  • اگر شرایط به گونه‌ای می شد که متفکران و اصلاح‌طلبان واقعی که به دین و هم به آزادی و پیشرفت پایبند هستند، به جای نشستن در مسند قدرت به تقویت فرهنگ مردم سالاری و نیاز بیان و تبیین دینی که انقلاب ما در عمق وجدان جامعه ما وجود داشت می‌پرداختند امروز وضع بهتری داشتیم؛الان هم کار فرهنگی بسیار مهم است.
  • فرهنگ دموکراسی و با هم کار کردن در کشور ما جا نیفتاده است. ما از دموکراسی سازگار با دین حرف می‌زنیم، ولی در کشور ما به لحاظ فرهنگی خلاء‌های بزرگ داریم.
  • ما خواستار پیوند هر‌چه بیشتر مردم و حاکمیت هستیم و اگر نقدی هم به حکومت و حاکمیت داریم از این جهت است که باید به سوی تقویت و بسط این پیوند حرکت کند و دوری مردم از حکومت را یک خطر می‌دانیم.
  • اگر ما بتوانیم از روش‌هایی که متناسب با دین و معیارهای انقلاب ما نیست پرهیز کنیم، جمهوری اسلامی موفق خواهد شد و آینده خوبی خواهد داشت، وگرنه آنکه زیان می‌کند جمهوری اسلامی است، ولی مطمئنم مردم از جمهوری خواهی، آزادی خواهی واستقلال طلبی دست بر نمی‌دارند و این همه را سازگار با دین و فرهنگ خود می‌خواهند.


لیست کل یادداشت های این وبلاگ