سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چگونه کسی که برخی از آنچه را خداوند روزی اش ساخته، به او وام نمی دهد [یعنی انفاق نمی کند ]، محبّت پروردگارش را به کمال می رساند ؟ [حضرت مسیح علیه السلام]
 
شنبه 89 تیر 19 , ساعت 10:47 صبح
اگر «بیژن ایرانی» از کنار «حسن باقری» نمی‌گذشت...

 

 کارگردان مجموعه تلویزیونی در چشم باد گفت: اگر «بیژن ایرانی» از کنار «حسن باقری» نمی‌گذشت، کامل نمی‌شد، به همین دلیل است که وقتی «حسین» آخرین لحظات زندگی را طی می‌کند به او می‌گوید برو پیش حسن. وصلت می‌کند!

به گزارش خبرآنلاین، جواد طوسی، منتقد در گفتگو با مسعود جعفری جوزانی ضمن بررسی مجموعه تلویزیونی «در چشم باد» از برخی سکانس‌ها و تصاویر موجود در این مجموعه تاریخی و عظیم رمزگشایی کرد.

در این گفتگو طوسی شخصیت «بیژن ایرانی» را در حال عبور از هفت خوان رستم تحلیل می‌کند که برای آخر شاهنامه نیازمند این است که از میان مستندهای آرشیوی  عبور کند و با «حسن باقری» محشور و جزئی از پیکره این مستندات شود و به آخر شاهنامه برسد.

جعفری جوزانی در مقام کارگردان نیز با تایید این نکته از سوی طوسی می‌گوید: اگر «بیژن ایرانی» از کنار «حسن باقری» نمی‌گذشت، کامل نمی‌شد، به همین دلیل است که وقتی «حسین» آخرین لحظات زندگی را طی می‌کند به او می‌گوید برو پیش حسن. وصلت می‌کند! و او باید برود و حسن را ببیند. اینجاست که قطع می‌کنیم به مستند «شهید حسن باقری».

کارگردان در چشم باد ادامه می‌دهد: بیژن تا اینجا آمده اما باید کسی باشد که که به معشوق وصلش کند و او کسی جز واقعیت «حسن باقری» نمی‌تواند باشد؛ کسی که نشانی درست را به او بدهد.

وی اضافه می‌کند: من احساس کردم این تعظیم کردن به واقعیت است، واقعیت کسی که تا یک نقطه مطلوب آمده ولی راهنمای دیگری می‌خواهد. نشانی دقیق دست اوست، «حسن باقری کسی است که نقشه آزادی خرمشهر را می‌کشد و می‌گوید می‌خواهیم عروس خانم را آزاد کنیم.

جوزانی در خصوص صحنه شهادت بیژن هم توضیح می‌دهد: وقتی بیژن به مقصد می‌رسد، مردم زمین را‌ آب و جارو می‌کنند، همه چیز برای وصلت آماده می‌شود. هم برای رسیدن هم برای رفتن و آرمیدن.

بنابراین گزارش، جواد طوسی در این گفتگو که در روزنامه شرق مورخ 5شنبه ـ17تیر - منتشر شده، در خصوص برخورد کارگردان با فرماندهان جنگ معتقد است او در مقام نویسنده و کارگردان با فرماندهان جنگ تحمیلی طوری برخورد کرده که هیچ نشانه‌ای از زبونی و ضعف در آنها نیست و یک حضور مقتدرانه از آنها می‌ماند به جای حس مرگ...

جوزانی در توضیح این نکته می‌گوید: من احساسم را بیان کردم، همین! ...این شهدا به خودی خود بزرگ‌تر از زندگی هستند. شهادت می‌دهند و ابر انسان‌اند. طبیعی است که دوست نداشته باشند کسی در سوگ آنها بنشیند. آنها در پی ساختن راهروهای تازه‌اند؛ هم اندیش می‌خواهند نه اشک و آه.

 

در این گفتگوی مفصل از دیالوگ نویسی، دکوپاژ، نوع فیلمبرداری، بازی با عوامل صحنه، حضور در لوکیشن‌های طبیعی و استودیویی، عشق جاری در داستان، حضور بازیگر زن نقش لیلی و...نیز صحبت‌های جالبی به میان آمده است.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ