سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] مؤمن را سه ساعت است : ساعتى که در آن با پروردگارش به راز و نیاز است ، و ساعتى که در آن زندگانى خود را کارساز است ، و ساعتى که در حلال و نیکو با لذّت نفس دمساز است ، و خردمند را نسزد که جز پى سه چیز رود : زندگى را سر و سامان دادن ، یا در کار معاد گام نهادن ، یا گرفتن کام از چیزهایى غیر حرام . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 89 تیر 17 , ساعت 9:25 صبح
ادعای پالیزدار: برخی مباحث طرح شده در مناظره‌هارامن به احمدی‌نژاد منتقل کردم/عضوستاد احمدی‌نژاد بودم

 

عباس پالیزدار در یک گفتگوی تفصیلی به برخی شبهات درباره فعالیت های خود پاسخ داد .

وی در این گفتگو  با اشاره به اینکه برخی گزارشات به دست آمده در کمیته تحقیق و تفحص مجلس را در اختیار دولت قرار داده است یادآور شد : « بارها از طرف آقای احمدی‌نژاد و اطرافیان ایشان مطرح شده بود که بنده را به نوعی وارد سیستم اجرایی می‌کنند و بارها از من حمایت شده بود، با خود آقای احمدی‌نژاد هم دیدار داشتم، بعضی از مباحثی که ایشان درباره مفاسد می‌گفت من منتقل کرده بودم که نقطه اوج آن جریان مناظرات انتخابات گذشته بود».

در توضیح ابتدای این گفتگو آمده است :

27 بهمن 1387 بود که مجلس با تلاش برخی از نمایندگان طرح تحقیق و تفحص از قوه قضائیه را به تصویب رساند. غلامعلی حداد عادل رئیس وقت مجلس طی مکاتبه‌ای خطاب به رئیس وقت قوه قضائیه (آیت‎الله هاشمی‌شاهرودی) با معرفی تعداد 15 نفر از اعضای هیأت تحقیق و تفحص، از وی خواست در اجرای ماده 201 قانون آیین‎نامه داخلی مجلس دستور دهد تا دستگاه‎‎های مربوطه همکاری لازم را معمول دارند.

با وجود مخالفت دستگاه قضائی با این موضوع که آن را نمونه بارز دخالت قوا در فعالیت یکدیگر می‌دانست، کار تحقیق و تفحص سه سال به طول انجامید و در نهایت در صحن مجلس قرائت شد؛ اما این مساله پایان ماجرا نبود بلکه دستگاه قضا به شدت نسبت به گزارش واکنش نشان داد و آن را برگرفته از شایعات و نامه‌ها و گزارشات غرض‌آلود عنوان کرد. هنوز اختلافات دو قوه فروکش نکرده بود که فردی به نام پالیزدار به یکباره محور اخبار رسانه‌های داخلی و خارجی شد.

وی با سخنرانی در برخی از دانشگاه‌ها به چهره‌های مطرح نظام اتهاماتی را وارد کرد و از آنجایی که وی عنوان دبیر کمیته تحقیق و تفحص از قوه قضائیه را یدک می‌کشید سخنان وی مورد توجه قرار گرفت. اتهامات وی که عمدتا متوجه چهره‌های قدیمی جناح به اصطلاح راست بود واکنش‌های بسیاری را برانگیخت. پس از نفوذ این سخنان در متن جامعه، وی به یکباره دستگیر شد و همه مرتبطین وی در مجلس { به ویژه فاطمه آجرلو} به انکار نقش‌اش در جریان تحقیق و تفحص یعنی دبیری کمیته پرداختند. 


به گزارش سایت گروه مجلات همشهری ، برخی محورهای گفتگوی همشهری ماه با عباس پالیزدار به شرح زیر است:

  • شروع همکاری بنده به مجلس هفتم بازمی‌گردد که برای تحقیق درباره مشکلات صنعت و تولید کشور با برخی از نمایندگان مانند خانم آجرلو و آقای کاتوزیان همکاری و جلساتی داشتم و در نهایت هم به مرکز پژوهش‌ها برای‌ شناسایی گلوگاه‌های صنعت کشور معرفی شدم. در آن مقطع با حکم رسمی مرکز پژوهش‌های مجلس که به امضای آقای احمد توکلی رسیده بود فعالیت خود را آغاز کردم.همه اسناد و احکام بنده هست و مشخص است که چه کسی دروغ می‌گوید. الان نامه معرفی بنده به وزیر اطلاعات از طرف یکی از نمایندگان تهران هست. معرفی‌نامه بنده به 30 نهاد و ارگان موجود است.
  • سال 83 با دعوت برخی از نمایندگان مانند خانم آجرلو و آقایان زاکانی، محمد دهقان، کامران و کاتوزیان جلساتی برگزار کردیم و آنجا از من خواسته شد که راه‌های دستیابی به اطلاعات مفاسد اقتصادی را ارائه کنم، بنده هم با توجه به اینکه می‌دانستم که سرنخ‌هایی از مفاسد اقتصادی در میان پرونده‌های قوه قضائیه وجود دارد پیشنهاد انجام تحقیق و تفحص از قوه قضائیه را به این نمایندگان ارائه دادم.
  • بعد از اینکه طرح در مجلس رأی آورد خانم آجرلو و آقای دهقان از من خواستند که دبیری آن را بپذیرم. قبول نکردم و گفتم در جریان کارهای قبلی با شما در مرکز پژوهش‌ها که طرح‌هایی را برای ‌شناسایی گلوگاه‌های مشکلات صنعتی و تولیدی کشور داشتیم ضرر مالی کردم و شما زیر پای من را خالی کردید. گفتم اینجا دیگر بحث مالی مطرح نیست بلکه آبرویی و جانی است و من با شما کار نمی‌کنم. خانم آجرلو قسم خورد به آیات قرآن و روح حاج احمد و حاج داوود آجرلو که تا آخر با تو هستیم. بچه‌های جنگ به حاج احمد آجرلو خیلی اعتقاد داشتند چرا که در حرف‌هایش خیلی راسخ بود. مرد بود. من هم فکر می‌کردم وی هم خواهر همان آدم است. از اول هم قرار گذاشتیم یا اصلاح یا افشا. اما زیر پای من را خالی کردند. البته این را هم بگویم که چند ماهی پس از تصویب طرح فوق آقای احمدی‌نژاد با شعار مبارزه با مفاسد اقتصادی وارد میدان شد و فضای خوبی برای انجام این کار در کشور به وجود آمد. در حقیقت من با فضایی که ایجاد شد، تصور کردم فرصت مناسبی برای مبارزه با مفاسد اقتصادی است.
  • ابتدای کار هم به گونه‌ای نشان ‌دادیم که ما فقط به دنبال تحقیق از وضعیت مالی قوه قضائیه هستیم. لذا در جلسات اول از مسؤولان سازمان بازرسی کل کشور درباره مسائل مالی سوال می‌کردیم لذا همین کار ما موجب شد که فضا علیه تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضائیه شکسته شود. بعد آرام آرام بحث را به پرونده‌ها کشاندیم.به صراحت از من خواسته شد. ما جلساتمان را ضبط می‌کردیم.
  • برخی‌ها صورت جلسه می‌شد. برخی هم نمی‌شد. وقتی کارها سنگین‌تر شد بسنده کردیم به ضبط صدای جلسات. البته هیچ کدام از اینها دست ما نیست. همه را گرفتند. به پیشنهاد آقای دهقان و بقیه، رکوردری تهیه کردیم و از جلسات با سازمان بازرسی کل کشور هم ضبط صدا می‌کردیم. البته به صورت پنهانی نبود. مثلا می‌گفتیم آقای فلانی می‌خواهیم جلسات را ضبط کنیم مراقب باش چه می‌گویی.
  • هر چه به این نمایندگان گفتم چرا گزارش در مجلس قرائت نمی‌شود آنها به نزدیکی انتخابات مجلس هشتم اشاره می‌کردند و می‌گفتند الان زمان برای این کار مناسب نیست و بیشتر نمایندگان به دنبال کارهای انتخابات خود هستند. شما نگران نباشید گزارش قطعا در مجلس قرائت می‌شود. فقط باید تلاش کنیم نمایندگان عضو کمیته تحقیق و تفحص در انتخابات بعدی هم رأی بیاورند تا کار محکم‌تر پیش برود. لذا من هم همه تلاشم را کردم تا این نماینده‌ها در شهرشان رأی بیاورند. بعد از انتخابات و در حالی که هنوز دوره مجلس هفتم تمام نشده بود، از چند تن از نمایندگان خواستم که گزارش تحقیق و تفحص بر اساس وعده‌ای که داده‌اند در مجلس قرائت شود. این بار بهانه‌ دیگری آوردند و گفتند فضای کشور برای این کار آماده نیست.
  • می‌گفتند ابتدا باید افکار عمومی برای این کار آماده شود لذا اینجا از من خواستند که به دانشگاه‌های مختلف رفته و در آنجا سخنرانی کنم و برای قرائت گزارش به اصطلاح آقایان فضاسازی کنم. در این رابطه هم هماهنگی‌ها از طرف این نماینده‌ها با جامعه اسلامی دانشجویان انجام شد و برایم به مجلس دعوت‌نامه فرستادند. برای شروع یک روز خانم آجرلو با من تماس گرفت و گفت هماهنگی لازم برای سخنرانی من در دانشگاه همدان انجام شده و فلان روز باید بروی همدان.
  • یک بار مدیران یک روزنامه هم با من تماس گرفتند که چرا درباره مثلا آقای رضوانی و موسوی بجنوردی و چند نفر دیگر حرف نمی‌زنی؟ گفتم که من سندی ندارم که درباره اینها حرف بزنم. گفت بیا ما سند به تو می‌دهیم.گفتم اگر سند دارید خودتان بگویید. گفت شما بگویید اثرش بیشتر است. بعد گفت بیا با ما مصاحبه کن {...}. بعد از دستگیری ما آن وقت اینها ضد من شدند و کلی علیه من مطلب نوشتند!درباره برخی اصلا سندی نداشتم ولی به من می‌گفتند اسم اینها را بیاور ما سند داریم.
  • خانم آجرلو به خصوص خیلی درباره خانواده آقای هاشمی و شخص ایشان تاکید داشت که من حرف بزنم. درباره آقای ناطق هم همین‌طور عنوان می‌شد. من هم متاسفانه تحت تاثیر القائات همین آدم‌ها بعضی چیزها را اضافه کردم در حالی که سندی درباره آنها نبود. به همین دلیل من از آقای هاشمی عذرخواهی کردم چرا که ایشان حتی شکایت هم نکرد.
  • . وقت رفتم خدمت آقای ناطق نوری و با ایشان صحبت کردم متوجه شدم که ایشان تنها یک دوره عضو هیات امنای بنیاد بوده و هیچ مسؤولیت اجرایی هم در بنیاد نداشته است. آقای ناطق ثابت کرد اطلاعی از ماشین‌ها نداشته است. یا مطلب دیگری درباره آقای ناطق نوری تنها با استناد به اظهارات یکی از همین آقایان که هرگز ثابت نشده است، گفته بودم که از بیان این حرف‌ها پشیمان هستم. البته یک اشکال دیگر هم در این میان وجود داشت که مربوط به من نبود و اگر مجلس و اعضای کمیته تحقیق و تفحص فضایی را فراهم می‌کردند تا با افرادی که اتهاماتی به آنها مطرح است گفت‌وگو شود، خیلی از ابهامات برطرف می‌شد. مثلا اگر فضایی فراهم می‌شد که با آقای احمد علم‌الهدی صحبت می‌کردم، سوءتفاهم‌ها بر‌طرف می‌شد و اصلا کار به شکایت نمی‌کشید. یا مطالبی که به آقای خزعلی منتسب شده بود. آیت‌الله خزعلی برای دفاع از خود و رفع ابهامات چندین ساعت وقت گذاشتند و در جلسات مختلف شرکت کردند. نتیجه این شد که متوجه شدیم ایشان هیچ رابطه‌ای با این پرونده ندارد و اساسا در پرونده فوق تخلف مالی صورت نگرفته و همه امور طبق قانون اجرا شده است.
  • جالب است که بگویم قبل از این که به دادستانی بروم با اعضای کمیته تحقیق و تفحص تماس گرفتم با... تماس گرفتم که ناگهان داد زد، پالیزدار این حرف‌ها چی بود که زدی؟ با تعجب گفتم مگر قرارمان همین نبود؟ به... هم زنگ زدم. تا گوشی را برداشت گفت پالیزدار مثل این که دلت آب خنک می‌خواد؟ گفتم شما نبودی که می‌گفتی از کسی ترس و واهمه ندارم.
  • بارها از طرف آقای احمدی‌نژاد و اطرافیان ایشان مطرح شده بود که بنده را به نوعی وارد سیستم اجرایی می‌کنند و بارها از من حمایت شده بود، با خود آقای احمدی‌نژاد هم دیدار داشتم، بعضی از مباحثی که ایشان درباره مفاسد می‌گفت من منتقل کرده بودم که نقطه اوج آن جریان مناظرات انتخابات گذشته بود.
  • جریانی سوار صداقت من شد. آمدند همان حرف‌های من را تکرار کردند و در سخنرانی‌ها همان‌ها را گفتند ولی معلوم نشد چه کار کردند. اگر بحث‌ها درست بود چرا هیچ اقدامی نشد. چرا کار را دنبال نکردند؟ حتی به اندازه رکسانا صابری جاسوس هم از منی که به اصطلاح مورد اعتماد بودم حمایت نشد. حکم یک جاسوس از هشت سال صفر شد و رفت آن وقت فقط از حرف‌های من استفاده سیاسی شد. مگر ادعای مبارزه با مفاسد را نمی‌کردند می‌گویم اصلا عباس پالیزدار را مثلا نمی‌شناختید چطور همان حرف‌ها در جاهای مختلف اما عملا پیگیری برای درستی یا نادرستی ادعاها نکردند. اگر درست بود چه کردند؟ حداقل می‌آمدند می‌گفتند این حرف‌هایی که پالیزدار زده این مقدار درست است این مقدار نادرست است. چرا وسط کار از من تعریف می‌کنند و بعد انگار نه انگار.
  •  ستاد آقای احمدی‌نژاد در دوره اول دو قسمت بود؛ اول ستاد‌های مردمی تشکیل شدند و بعد رایحه خوش خدمت آمد. من عضو ستادهای مردمی بودم و زیر مجموعه آقای رضاخواه فعالیت می‌کردم.از طرف همین ستادهای مردمی آقای احمدی‌نژاد نفر پنجم لیست قرار گرفتم که رأی نیاوردم.. من قرار بود وزیر صنایع در دولت نهم بشوم.برای این پست به آقای احمدی‌نژاد معرفی شدم.خانم آجرلو و خانم پروین احمدی‌نژاد من را به کمیسیون مربوطه که وزرا را بررسی می‌کرد معرفی کردند و بنده دفاعیه تهیه کردم و کتابچه برنامه‌های خود را نوشتم و چند جلسه هم آقای خوش‌چهره که در کمیسیون مربوطه بود با بنده گفت‌وگو کرد. اتفاقا کمیسیون روی بنده نظر مثبت داشت ولی درنهایت به مجلس معرفی نشدم.


لیست کل یادداشت های این وبلاگ