سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش بیاموزید و آرامش و بردباری را برای دانش فرا گیرید و از دانشمندان متکبّر نباشید . [امام علی علیه السلام]
 
دوشنبه 89 تیر 14 , ساعت 11:49 صبح

 

 جلسه رای اعتماد به میرحسین موسوی به عنوان وزیر خارجه در 14 تیر 1360 یکی از جلسات جنجالی اولین دوره مجلس شورای اسلامی بوده است.




خلاصه ای از گزارش این جلسه را می خوانید.

سخنان شهیدرجایی در معرفی موسوی

 شهید رجایی نخست وزیر وقت، در معرفی میرحسین موسوی گفت:

  • بیشترین سختگیری را در انتخاب وزیر امور خارجه بخرج دادیم و با هربرادر و خواهر متعهدی که شناختی داشت از افراد مشورت کردیم .
  •  آخرین مشورتمان و آخرین  مراجعه‌مان به برادر شهیدمان دکتر بهشتی بود. ضمن بررسیهای مفصلی که انجام شده بود، برادرمان موسوی را مناسبترین فرد برای این کار پیدا کرده بودیم منتها برای شهید دکتربهشتی  بسیار مشکل بود که بین حزب و وزارت امور خارجه یکی را انتخاب کنندواجازه بدهند که ایشان مسوولیت‌شان را در حزب کنار بگذارند و به وزارت امور خارجه بیایند.
  • خاطرم هست که  در سالن مدرسه رفاه خدمتشان بودیم وایشان بعد از بحث مفصل موافقت کردند که برادرمان موسوی بعنوان وزیر امور خارجه معرفی بشود. این مساله را در صورت کاندیداها منعکس کردیم وبه رئیس جمهور[بنی صدر] معرفی کردیم. رئیس جمهور روی چند وزیر مقاومت مخصوص داشت.
  • رئیس جمهور در مورد این چند وزیر مسائل نسبتا شخصی را مطرح میکردند و من که مطمئن بودم از این برادران که بهیچوجه مساله شخصی ندارند، در پذیرفتن این سمتها حاضر شدم بهر شرطی که ایشان قائل شدند از جمله اینکه قرار شد این چهار برادری که قرار است این سمتها را بگیرند بیایند پیش رئیس جمهور و خلاصه بگویند که آقا آنهایی که توادعا میکنی ما اینطور نیستیم و حرفهایشان را بزنند.
  •  یکی از آن برادران برادرمان مهندس موسوی بود که با اخلاص خاصی که برای کسانی که میخواهند سهمی دراین حرکت انقلاب اسلامی ایران ادا کنند با همان اخلاص ایشان واقعا دو زانو در مقابل رئیس جمهور نشستند و توضیح دادند که آنچه که تو خیال میکنی که ما در این یکسال شخصا با تو اختلاف داشته‌ایم، چنین چیزی نیست.
  • متاسفانه همانطور که من در حدود دو ماه قبل به یکی از برادران که راجع به انتخاب وزیر امور خارجه سوال کرده بودند و جلسه‌ای قبل از طرح در مجلس با هم داشتیم به ایشان گفتم که شما فقط بروید از رئیس جمهور بپرسید که چه ایرادی از مهندس موسوی دارید اگر واقعا دیدید که ایرادهایی که ایشان از مهندس موسوی دارند شخصی نیست، بیایید به من بگویید من میروم به دنبال معرفی یکی دیگر که تا همین لحظه که در خدمتتان هستیم  جواب این سوال را برای من نیاوردند.
  •   از جمله کسانی که شخص برادرمان موسوی رامعرفی میکرد آقای موسوی اردبیلی بودند وایشان مخصوصا با این عنوان که در طول مدتی که من این انسان را میشناسم جز خداترسی وایمان واعتقاد راسخ به اسلام چیز دیگری ندیده‌ام و سابقه آشنائی ایشان با برادرمان موسوی به خیلی قبل از 22 بهمن برمی گشت.
  • در مورد برادرمان موسوی همینقدر بگویم که کاری که ایشان در این مدت گرداندن روزنامه جمهوری اسلامی و مسوولیتی که در آنجا داشتند و به عنوان یکی از روزنامه های آبرومند معتبر در جامعه درآوردند یکی از نمونه‌هایی است که میشود بعنوان عاملی که میتواند دلیل باشد برای این که ایشان واقعا شایستگی دارند وجدا جمهوری اسلامی از وجود ایشان بعنوان وزیر امور خارجه در مدت وجود این کابینه محروم مانده است و قطعا این گناهی است که مستقیما به گردن رئیس جمهور معزول است

 

سخنان احمد کاشانی

 احمد کاشانی فرزند مرحوم آیت الله کاشانی در مخالفت با میرحسین موسوی گفت:

  •  یکی از محورهایی که  به عقیده خودم مهمترین محوری است که در جامعه ما وجود دارد ، عنصر ملی‌گرائی است.عنصری که همیشه به موازات و در مقابل عنصر اسلام در این جامعه حضور داشته است.
  • محور صحبت من بر روی روزنامه جمهوری اسلامی است . در 28 مرداد سال 58 برادر بزرگوارمان آقای دکتر آیت مقاله ای تحت عنوان تحلیل مستند از کودتای 28 مرداد به روزنامه جمهوری اسلامی داده بودند و امضاء واسم ایشان در این مقاله و در این تحلیل وجود داشت. ابتدای این مقاله این جمله را ما میبینیم که درج شده است. مقاله زیر را آقای دکتر حسن آیت نوشته اند . ولی لازم به یادآوری است که درج آن به معنای موافقت شورای نویسندگان روزنامه جمهوری اسلامی با محتوای آن نیست.
  • در این مطلب دو نکته نهفته است اول این که آقایان ، آقای آیت را می شناسند و خط سیاسی او که از پیش از انقلاب روشن بوده وتمام نوشته هاو سخنانش را شما میتوانید یکی یکی زیر نظر بگیرید ودر تمام صحبتها محور تکیه بر اسلام و روحانیت مجاهد و نفی صددرصد ملی‌گرائی و آن خط مخالفش ، بنابراین نوشتن این جمله در بالای مطلبی که نویسنده امضاء کرده به معنی این است که ما این نوشته را قبول نداریم. بنابراین آنچه که درروزنامه منعکس شده نظر نویسندگان وشخص آقای موسوی در آن وجود دارد.
  • در سی‌ام تیر مراسمی به مناسبت شهدای سی تیر در ابن‌بابویه برگزار شد . عکسی را که درآن مراسم انداخته‌اند و در روزنامه[روزنامه جمهوری اسلامی] هم منعکس شد، عکس اجتماع مردم است و در آن انتها دو عکس وجود دارد. یکی عکس دکتر مصدق است و یکی هم عکس امام. وعکس دکتر مصدق عکس بزرگی است بطوری که تمام صحنه جلب توجه میکند وعکس امام  کوچک است.
  • سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی  به مناسبت سی ام تیرماه /58 که در /28 تیرماه چاپ شده بودمطالبی  دارد که من آن مطالب را خدمت شما می خوانم: مصدق نیز خود بدین نکته تکیه فراوانی داشت، عشق او به خلق از ایمان ژرف او به فرهنگ اصیل اسلامی، سرچشمه میگرفت (البته سخنان اخیر امام را هیچکس فراموش نمیکند که به جا است یاد برادر شهیدمان دکتر دیالمه را در اینجا گرامی بداریم که دراین سخنان آخرشان فرمودند امام فرمود "او هم مسلم نبود") مصدق هرگز ناسیونالیزم خشک ارتجاعی را باور نداشت ودر فرایند سیاسی کنشهای خود به اتحاد هرچه بیشتر خلقهای مستضعف فراوان توجه داشت و در همین جا است که اتحاد او و روحانیت مسوول و مبارز نطفه میبندد و قیام مردمی سی تیر با پیامهای آتشین آیت الله کاشانی سربرمیآورد. می گوید: مصدق را از همین دیدگاه باید شناخت ، قیام خونین مصدق بر علیه مستکبرین در جنگ نفت متجلی میشود و مصدق بعنوان یکی از فرزندان خلق مسلمان، آن چنان بر استعمار و ارتجاع واستبداد میشورد که ابوذر ، و همچنان که قلب برای هر زنجیر و محرومی میطپد ما نیز تا محروم رنجدیده ای ، مظلومی و مستضعفی در جهان باقی است از پای نخواهیم نشست ما راه مصدق را تصدیق میکنیم و نه تنها بر سر نفت که بر سر آنچه که برمستضعفین رفت، متاسفانه اگر چنانچه پیامهای امام را از همان ابتدایی که امام در خارج از کشور بود به آن یک مقداری توجه میشد این مطالب عنوان نمیشد که امام چقدر تکیه داشتند بر اینکه راه ما، راه جدیدی است ، راه انقلاب اسلامی است، شروعش کی است و پیرو هیچ نهضت ویا جبهه‌ای نیست.
  • مطلب دیگری را که باید به عرض آقایان محترم برسانم،‌سرمقاله چهارده اسفند /58 است تحت عنوان "مصدق فرزند رشید خلق" که قسمتهایی از آن را از روزنامه برایتان قرائت میکنم: امروز سالروز درگذشت شادروان دکتر محمد مصدق یکی از پیشتازان حرکت عدالت جویانه مردم مسلمان ایران بود، مصدق بخاطر احترام ویژه‌ای که برای ارزشهای اصیل مردمی قائل بود ونیز برای شجاعت، ظلم‌ستیزی ، حق‌جوئی، و روح پرحماسه‌اش یکی از چهره‌های جاویدان تاریخ معاصر مبارزات ضد ستم است . مصدق دقیقا ودقیقا در جهت عدالت‌جوئی و استقلال‌طلبی و تحقق روح شعارهای اصیل اسلامی حرکت میکرد وبه همین جهت بود که از پشتیبانی وحمایت عاشقانه توده‌ها نیز برخوردار بود.
  • یکی از آقایان میگفت که این حزب توده اگر دست از سر حزب جمهوری بردارد خیلی خوب است.
  • روزنامه و نویسنده روزنامه مدافع آن چیزی است که در روزنامه منعکس میشود و تبلیغ مصدق وحفظ آن (یعنی حفظ سمبل برای این خط) و من اینجا به شما عرض میکنم که متاسفانه فرصت نداشتم در تمام روزنامه مال گروهکها و غیره00 از پیکار ،‌ مجاهد، کار، و سایر روزنامه ها ، میزان ، انقلاب اسلامی وغیره اگر شما ببینید با تمام اختلافات و جدلهای ظاهری روی این محور همه شان تکیه دارند ومن الان دارم یک چنین محوری را در داخل این روزنامه متاسفانه به شما نشان میدهم.
  • مصدقی که اینطور از او صحبت شده باز میگویم برادرمان دکتر دیالمه 9ماه پیش هم سند فراماسونی او را و هم عکس دست‌بوسی‌اش را دراینجا نشان داد که متاسفانه از تلویزیون نشان داده نشد و نظرات امام هم دراین باره برای همه شما روشن است که چی فرمودند، اخیرا وقتی که بحث رفراندم دراین مملکت مطرح شد واز کارهایی بود که آقای دکتر مصدقی که در اینجا بعنوان طرفدار مردم از او یاد میشود و با آن رفراندم ساختگی که در تاریخ بشر نمونه ندارد مجلس شورای ملی را بست، امام در باره اش اینطور صحبت میکنند، ضمن اینکه این جمله را میفرمایند که باید چشمها را باز کنیم و اشخاص را مطالعه کنیم.
  • مطلب دیگری را که میخواهم خدمتتان عرض کنم این است که ممکن است بگویید آقای موسوی و روزنامه جمهوری اسلامی از نظرات امام مطلع نبودند اولا من میخواهم بگویم که امام در همان اوایل سال 58 بدنبال اجتماعی که در احمدآباد بوجود آمد ودولت موقت از امکانات دولتی هم استفاده کرد و در آن جا همه گروهها از فدائی ، مجاهد، جبهه ملی ، جبهه دموکراتیک ملی، و تمام جناحها در آنجا اجتماع کردند امام پشت سرش یک سخنرانی کوبنده‌ای کردند ودر آن سخنرانی فرمودن که چی شده که یک مشت استخوان پوسیده را درآورده‌اید و میخواهید زنده کنید. فقط یادم نمیرود که در پایان آن سخنانشان فرموددند که اللهم قد بلغت یعنی مساله آنقدر حساس و روشن بو.د یعنی همه مطالب برای یک سردبیر روزنامه که میخواهد مسائل سیاسی را تحلیل بکند باید روشن باشد.
  • این روزنامه فقط در خط سیاسی[مصدق] که آن یکی هم بنظر من برای هفت پشت آدم بس است، نیست، در سایر موارد ، در ارتباط با گروهکهای دیگر مثل جنبش مسلمانان مبارز تبلیغات مفصل داشته و در این روزنامه یک خط انحرافی اقتصادی، خطی که صددرصد ضد اسلامی بوده است در آن تبلیغ شده است.
  • من عین بعضی از مطالبی را که هست برایتان عرض میکنم. ضمن یک مصاحبه‌ای در ده شماره با سه نفر آقای اسلام کاظمیه، گلزاده غفوری و زهرا رهنورد(‌لازم به توضیح است که خانم رهنورد خانم ایشان هم هستند و آقای اسلام کاظمیه از دوستان آقای حاج سید جوادی در جنبش) مطالبی تحت عنوان ویژگیهای انقلاب اسلامی ، مطالب اصولی و مهمی مثل ولایت فقیه، و مالکیت در اسلام مطرح شده... در مورد مساله مالکیت آن جمله ای هست از خانم رهنورد که درشت نوشته میتوانید ببینید. میگوید " ما فقط از حاصل کار خودمان میتوانیم مالک بشویم و از آن حاصل کار بقدری که نیاز داریم و بیش از آن مال بیت المال است ... از نظر اصول اقتصادی یک چنین نظری مارکسیستی تر از هر مارکسیستی هست. و نظراتی از آقای استاد رضا اصفهانی[در روزنامه مطرح شده] تحت عنوان  بررسی اصول اقتصادی قانون اساسی

 

 اعتراض رضااصفهانی و اعظم طالقانی

 رضا اصفهانی که در دوره مزبور نماینده بوده ودر جلسه حضور داشته تقاضا می کند طبق آیین نامه به وی فرصت پاسخ داده شود.

 اعظم طالقانی  هم خطاب به احمد کاشانی می گوید: آقا ، ما خانم رهنورد را میشناسیم و زن مومنی است . زن مسلمان و معتقدی است.

 

سخنان نماینده موافق موسوی

 سید احمد زرهانی نماینده دزفول می گوید:

  • از لابلای منطق مخالفین آقای موسوی سه اتهام را برایشان دریافتم . اتهام اول مصدقی بودن و داشتن تفکرات ملی‌گرایانه است. منشاء استدلال برادران مخالف بر این معنا مقاله‌ای است در روزنامه جمهوری اسلامی مورخ 14 اسفند 58 که دراین مقاله بخوبی و عظمت از مصدق یاد شده است. و از قیام او بعنوان پدیده ای در امتداد خط کربلا وقم و الهام بخش حرکتهای انقلابی یادگردیده و وی فرزند راستین خلق قلمدادگردیده است و مقداری شرح وصف دیگر.
  •  البته در پای این مقاله امضاء‌ موسوی وجود ندارد. در این زمینه باید گفت اگر بنابراین باشد که هر کس سابق بر این خوش‌بین وعلاقه‌مند به مصدق بوده در این برهه فاقد صلاحیت و ارزش سیاسی و اجتماعی است باید بدور اکثریت شخصیتهای ارزنده انقلاب خط قرمز کشید. حتی به دور بعضی از آنان که فعلا پستهایی بالاتر از مقام امور خارجه دارند که اسم نخواهم برد .
  • تازه باید دید در حوادث 14 اسفند  که ضد انقلاب زیر پوشش مصدق دست به مبتذل‌ترین عرض‌اندامهای سیاسی زد و حتی قبل و بعد از آن آیا آقای موسوی چنین مقالاتی و اظهارنظرهایی هم نموده است؟ مسلما پاسخ منفی است.
  •  اگر ملاک قضاوت ما قرار است سرمقاله‌های روزنامه جمهوری اسلامی که عموما به قلم سردبیر نگارش می‌یابند باشد چرا منصفانه همه سرمقاله‌ها را از ابتدای انتشارتاکنون مورد تحلیل و ارزیابی قرار نمیدهیم وبا یک بینش صادقانه آنها را نقد نمینماییم بلکه به سراغ ضعفهاوانحرافهای احتمالی و کوچک میرویم؟
  •  مخالفینش اظهار میکنند که آقای موسوی در یکی از سرمقاله های خودنام چهارتن از نمایندگان تندرو و قابل بحث مجلس را بعنوان نمایندگان عضو جناح انقلابی مجلس اسم میبرند واین دلیل بر بی خط بودن ایشان است. حداقل ما دراین یکسال و چند ماه دیده‌ایم که خیلی از قضاوتهای صاحب نظران درباره اشخاص غلط از آب درآمده است . آیا این رامیتوان بهانه ووسیله رد افراد وصاحب نظران قرار داد؟
  • اتهام سوم آقای موسوی سوسیالیست بودن و یا حداقل جنبش مسلمانان مبارزین بودن ایشان است این مورد هم در باره ایشان به آن معنا که ذکر شد صادق نیست زیرا اگر کسی خالصانه از ارزشهای ناب اسلام وحقوق برباد رفته مستضعفان دفاع نمود و با وابسته های مستقیم وغیرمستقیم امپریالیسم خصومت به خرج داد واز رشد سریع برخی از شاهکهای بازار دلواپس بود وبا آنها از مواضع اسلام سر ستیز داشت،‌ آیا چنین فردی که اباذرمنش است باید به او نام سوسیالیست داد واو را جنبشی خواند؟ یقینا خیر.
  • بهترین دلیل بر صلاحیت و حزب‌اللهی بودن ایشان مخالفت شدید بنی صدر با وزیر شدن ایشان در گذشته است.ایشان در روزهای حساس و خطرناک انقلاب بدون هیچگونه محافظه‌کاری و سازش حرکتهای انحرافی چپ نمایانه و راست گرایانه را که توسط ابرقدرتها در صحنه مناسبات اجتماعی و سیاسی جامعه ما القاء و گسترش می‌یافت با قلم شیوای خود مورد حمله وتجزیه وتحلیل و نقد قرار داده. 
  •  نمایندگان محترم ، در پایان اخطار میکنم مخالفت و رد صلاحیت آقای موسوی از پست وزارت امور خارجه به منزله انزوا و تصفیه ایشان و هم فکران ایشان از انقلاب است. اگر خدای ناکرده قرار شود که موسوی‌ها هم حتی از انقلاب کنار گذاشته شوند من میپرسم کدام خط سیاسی پیروز خواهد شد و کدام پیش‌بینی درست از آب درخواهد آمد

 

سخنان دکتر حسن آیت

 حسن آیت که چند ماه پس از نطق خود در مخالفت با موسوی در یک حادثه ترور به شهادت رسید سخنان زیر را بیان کرد:

 

  • دوست قبلی ما گفتند که نظریات آقای موسوی در باره آقای دکتر مصدق مربوط به گذشته بوده است. کاری نداریم که این گذشته سال 58 و سال نزدیک به ما و سال 59 هست، اما اگر ایشان الان هم به این سوال من پاسخ بگویند شاید مساله حل شده است که آیا ایشان مصدق و امام را قبول دارند که امام میفرمایند مصدق به اسلام سیلی زد. مصدق مسلم نبود. در زمان مصدق به چشم سگ عینک زدند و روی آن نوشته آیت‌الله. در زمان مصدق روزنامه شورش که مورد تایید مصدق بود، تصویب آیت‌الله کاشانی را بصورت سگ ومار وعقرب میکشید آیا این مصدق را قبول دارند یا مصدق سرمقاله 28 تیرماه 1358 و 14 اسفند 1358 و مقاله اخیری که تحت عنوان خیابان مصدق نوشتند؟ کدامیک از این دو مصدق را ، ایشان صریحا بگویند که الان پس از آن بیانات امام قبول دارند آیا رفراندوم مصدق را در سلسله مقالاتی که در روزنامه جمهوری اسلامی نوشته بود واو را یک عمل ضد امپریالیستی قلمداد کرده بود، آنرا قبول دارند و یا رفراندومی که امام فرمودند تقلبی بودو به منظور تحمیل قانون اساسی امریکایی بود و سر یک الاغ رای بسته بودند. وبردند در صندوق مخالفین انداختند وهمینطور سایر خطوط که اشاره شد. مطلب زیاد است ولی شرایط کنونی را من مناسب برای طرح این مسائل نمیدانم ولی این سوال را دلم میخواهد که ایشان صریحا جواب بدهند.

 

سخنان موافق نماینده نهران

 دکتر محمدعلی هادی در سخنانی گفت:

  •  در رابطه با حرفهای گفته شده از طرف آقای کاشانی و آقای آیت، جمله ای عرض بکنم و بعد برگردم به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران. بعد از انقلاب آقای دکتر آیت طبق شیوه همیشگی همه حرفهایشان را زدند و بعد هم گفتند مطالب زیاد است. هیچ مطالب زیاد نیست. شما مخالفین دو ساعت ونیم وقت دارید خواهشمندیم هر چه دارید و ندارید و میتوانید علیه برادرمان موسوی بگویید، بگوییدکه بعدنگویید مطالبی بود و بخاطر شهداء و بخاطر واقعه اخیر نگفتیم. خیر، اگر مطلبی دارید شما را به خون همان شهدا قسم بیایید بگویید. ولی من مطمئنم که مطلبی باقی نگذاشتید چون من خودم با آقایان تماس گرفتم ، با عده زیادی که مخالف بودند، ولی دلیلی جز همین که روزی در روزنامه اسمی از کسی برده شده است،‌جز این مطلب دیگری ندارندو مطالب دیگری که در فلان وقت مقاله ما را چاپ نکردند، در فلان وقت چه نکردند، مطالبی ورای این مطالب وجود ندارد.
  • انقلاب اسلامی ما هیچ ارتباطی به مصدق نداشت. یک انقلابی بود که مبداء آن بعثت پیغمبر اکرم (ص) بود وشهدای کربلا و بدر و احد و حنین و بیایید تا حال واین را میخواستند ببرند ومبداش را مصدق ونهضت ملی وملی شدن صنعت نفت بگذارند. من یک نمونه برایتان بگویم که هم تایید این گفتار اخیرم باشد هم برای مساله وزارت امور خارجه. اولین وزیر امور خارجه آقای سنجابی در دعوتی که از یاسرعرفات در وزارت خارجه کرده بود، یک نطقی ایراد کرد، در این نطق از اول تا آخر بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب و اوج عظمت امام در سراسر ایران یک کلمه اسم امام را نیاورد ودومرتبه از مصدق بعنوان بزرگترین رهبر شرق ومنجی فلان و فلان یاد کرد که نطقهایش اینجا هست. ،‌یک کلمه اسم امام را نمیاورد. بعد وقتی آنها خواستند انقلابی را که اسلام این انقلاب را رهبری کرده است به پای کس دیگری بنویسند، آن طرف خط هم افراط آقای آیت و دوستان آقای آیت میشود واگر اینها این مساله را مطرح نکرده بودند این خط واین انحراف هم پیدا نمیشد که اینها آنطرف خط بیفتند.
  • یکی از دلائلی که من را به اینجا رسانید که آقای موسوی میتواند این است که آقای موسوی یکی از تدوین کنندگان سیاست خارجی حزب جمهوری اسلامی هستند که شاید در آن کتاب منشور ما خوانده باشید، در آنجا دقیقا خط ضد امپریالیستی امام، ضد امریکای امام، دفاع از مستضعفین و مسلمانان، دفاع از جنبشهای آزادیبخش به چشم میخورد.ایشان دقیقا خط منافقین، خط انحرافی که ممکن است در داخل انقلاب نفوذکند، خط التقاط را میشناسند و مواظبند که مانند زمان آقای قطب‌زاده هر چه وازده و منحرف هست در وزارت امور خارجه راه پیدا نکند.

 دکتر هادی مطالب دیگری نیز علیه مسئولان سابق وزارت خارجه می گوید که ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت موقت اعتراض می کند و خواستار پاسخگویی می شود.

 پس از سخنرانی دکتر هادی، رئیس مجلس می گوید نماینده دیگری که بخواهد در مخالفت با موسوی صحبت کند وجود ندارد.

 اظهارات میرحسین موسوی

 میر حسین موسوی  گفت:

  • در این موقعیت که تصاویر شهدا محاصره کرده اند انسان را ، و در هفته پیش، 10 روز پیش با این برادرها بودیم، مذاکره داشتیم، گفتگو داشتیم، همکاری داشتیم والان در انیجا من میخواهم صحبت بکنم از نظر احساسات کمی دشوار است.
  •   روزنامه جمهوری اسلامی از اول شروع کار خودش یک جهت‌گیری و موضع‌گیری قاطع در مقابل ملی گرائی داشته است و سعی کرده است که دراین زمینه تحلیل داشته باشد که مسائل را باز بکند. علت این مساله هم این بوده است که در حدود 50 سال در رژیم سابق در جهت هویت ملی، مساله ملیت‌گرائی ، شعارهای ملی گرائی و ناسیونالیزم درایران کار شده بود. نه تنها در کشور ما بلکه در تمام کشورهای خاور میانه. یعنی در تمام کشورهای جهان سوم. آن سیاستی که درزمان رژیم سابق دراین زمینه اعمال میشد مخصوص کشور مانبود و این را ما در مقالات مختلف باز کردیم.در آن مقالات صریحا این جمله یادم میآید که بارها من نوشتم که ناسیونالیزم در کشورهای اسلامی کانال عبور از استعمار کهن به استعمارنو است و یک وجهی از غربزدگی است. مساله ملیت گرائی اگر در کشورهای اروپائی بخاطر یک تغییرات اجتماعی ،اقتصادی عمیق در قرن 17 و 18 اتفاق میافتد. در کشور ما یک جنبه وارداتی دارد و از خارج بسمت ما صادر شده است. این ناسیونالیزم در جهت تکه تکه کردن کشورهای اسلامی از قرن 19 ببعددر کشور ما اعمال شده است و طبیعتا بی انصافی است که روزنامه جمهوری اسلامی بعنوان مدافع خط ملی‌گرائی الان مورد حمله قرار گیرد. ما این را قبول نمیکنیم و من فکر میکنم این توهین به خواننده‌های روزنامه ما هم هست.
  • شما صحبتهای امام را توجه بکنید مخصوصا آن جاهایی که در مورد ملیت‌گرائی ایشان صحبت کرده‌اند مادراین زمینه بزرگترین و بهترین و مکتبی ترین تیترها را انتخاب کرده‌ایم. در عین حال مامعتقد بودیم وهستیم که مساله ملیت گرایی بسیارمساله عمیقی است. مساله ای است که سالهای سال ما با این مساله روبرو خواهیم شد. در کشورهای عربی بخاطر جو آزادی که نسبت به رژیم سابق وجودداشته است در زمینه ملیت‌گرائی بحثهای بوده وکتابهای مختلفی نوشته شده،در کشور ما به غیر از کتاب خدمات متقابل اسلامی ایران که از شهید آیت الله مطهری است کتاب دیگری بصورت تئوری نداریم وچیزی است که ما اگر مساله ایرانیت واسلامیت را مورد بحث قرار ندهیم و تمام جوانب این قضیه را باز نکنیم نه تنها در سیاست خارجی بلکه درسیاست داخلی هم دچار گنگیهای فراوان خواهیم بود.
  •  من فکر میکنم که این توضیح، یک مقدار روشنگر موضع روزنامه باشد. در مورد مساله مصدق ومرحوم آیت الله کاشانی، ما همیشه این موضع را داشتیم ومصر هم بودیم وآن این است که مساله مربوط به سال 1332  را یا سالهای متمادی پیش را نباید مامساله عمده‌ای بکنیم وقتیکه مساله در جامعه ما عمده میشود بخاطر بهره‌گیریهای سیاسی خطوط مختلف است. خود امام امت هم این مساله را عمده نکردند بلکه در موقعیتهای مختلفی که پیش آمده (هر موقعی که ضرورتی پیش آمده) ایشان ضربه‌ای در این زمینه زدندوهشداری دادند.
  • یادم هست در یک قسمتی که حاشیه‌نویسی است وخودم آن قسمت را اتفاقا نوشتم، وقتی بحث مصدق و کاشانی مطرح شده بود،‌ من گفتم این یک خبط زمانی است یعنی ما یک واقعیتی را که مربوط به یک دوره دیگری است در موقیعت فعلی بیاوریم و جریانات را طوری تصور بکنیم که دنبال یک کاشانی و مصدق دیگری با یک جریانات مشابه آن دوره باشیم. این یک نوع دید غیرتاریخی است. یک خبط زمانی است یک خبط تاریخی است. ما به واقعیتهای تاریخی میتوانیم برگردیم واز آن عبرت بگیریم و به یک اصولی پی ببریم و این اصول را در موقعیت فعلی به کار بگیریم والا اگر اینطوری باشد که ما بعد ازگذشت این سالهای متمادی الان سر مساله مصدق یاآیت الله کاشانی بصورت شخص تاکید بکنیم من فکر میکنم که اشتباه میکنیم.
  •  چیزی که ما با اتکا به آن میتوانیم حرکتی در سیاست خارجی خودمان ایجاد بکنیم آن امید زنده گشته ای در میان توده های مستضعف جهان هست که دارند نگاه میکنند به کشوری که آن کشور بدون اتکا به شرق وغرب، بدون اتکا به هیچ ابرقدرتی روی پای خودش ایستاده و حرکت خودش را بسمت رهایی تام وتمام ادامه میدهد. یعنی آن نیروی فطری که طبیعی است که این انقلاب ما در میان توده های مستضعف جهان برانگیخته باشد. این نیرو در سراسر جهان بصورت یک عامل فشار واهرم و مبارزه علیه استکبار جهانی میتواند به کار برود ومیتواند درعین حال به عنوان بازدارنده ای در مقابل حملات استکبار جهانی به کشور ما باز هم به کار گرفته بشود

 نتیجه رای

پس از اظهارات میرحسین موسوی رای گیری شدو ترکیب آرا به شرح زیر اعلام گردید:

 آراء موافق 126 نفر، آراء مخالف 8 نفر، رای ممتنع و نماینده هایی که رای ندادند ، 32 نفر .

 نمایندگان موافق با وزارت خارجه موسوی

 احمد ملازاده، اسماعیل خوشنویس، ملکوتی، بیانی، هادی غفاری، رهامی، قائمی امیری، سبحان اللهی، محمد مجتهد شبستری، سید احمد حسینی ، عزت الله سحابی، علی اکبر معصومی، محمد غفاری، حجت کشفی، لطیف صفری، شجونی‌ ، وافی، حائری زاده، موسوی خراسانی،‌ علیزاده ، آقارحیمی، همتی، مظفر، عابدین‌زاده، امامی کاشانی، یارمحمدی، پرویز ملک پور، معادیخواه، حسن ابراهیم حبیبی، بیات،صادق خلخالی، محمد کاظم موسوی بجنوردی ، انواری، احمد توکلی، موسی زرگر، عباس عباسی، نصراللهی ، پرورش، هاشمی رفسنجانی، ابراهیم یزدی ، کرمی، هنجنی، میریونسی، تاجگردون، حسینی واعظ، سلمانی زارجی، آقامحمدی، فرض پور ماچیانی، سید سجاد حججی، مسلم میرزاپور، علم الهدائی ، غلامعلی شهرکی ، دری نجف‌آبادی، تاتاری، خاچاطوریان، دکتر ولایتی، کاظم نوروزی، قهرمان رحمانی، محمدرضا باباصفری، کروبی، فلاح حجت انصاری، خزاعی ، خلطیان، یدالله دهقانی، عبدالرضا اسدی نیا، هادی نجف آبادی، اعظم طالقانی، رمضانی خورشیددوست، غفور صادقی گیوی، گوهرالشریعه دستغیب، محمد نوروزی، شاه آبادی، سازگارنژاد، اعظمی لرستانی، مجید انصاری، خاتمی، محمد محمدی، مرتضی کتیرائی ، متکی، ارومیان، عطاری،‌ رفیعیان، حسن فریدون روحانی، سید یونس عرفانی، برومند، دکتر بیت اوشانا، محلاتی ، الویری، شاهچراغی ، سید محمد خوئینی ها، سید ابوالحسن حسینی ، زنگنه، عسکراولادی مسلمان، رجائیان، حسین کرمانی، رجبعلی طاهری، حسینعلی رحمانی، حسین هاشمیان، صدرحاج سید جوادی، محمد تقی رنجبر، فخرالدین حجازی، یوسفی جیردهی ، سید احمد زرهانی، حجتی کرمانی، محمد یزدی، مولوی نظر محمددیدگاه، احمدی فروشان، علی محمد بشارتی جهرمی، صاحب الزمانی، امین ناصری، سیدمحمدمیلانی، عالی پور، شرعی، موحدی ساوجی ، سیدین ، عبدالواحد موسوی، فومنی حایری، محمد صادق حایری، واعظی، چهرگانی انزابی، زینعلی، جلالی، محسن مجتهد شبستری ، احمد بهشتی، رضوی اردکانی، مصطفی تبریزی.

نمایندگان ممتنع

 دکتر شیرازیان ، حق‌شناس، محمد تقی بشارت ، غلامرضا حسنی بزرگ آباد، محمد علی موحدی،‌عبدخدائی، معزی، کیان ارثی، بازرگان، قره باغ،‌ یونس محمدی، حسین هراتی، ابوترابی فرد، محمد مهدی جعفری،‌ ابوطالب محمودی، زایری،‌ عبدالله امامی‌، سید ابوالفضل سیدریحانی، علی معرفی زاده، دکتر اخوتیان

 

مخالفین موسوی

  رشیدیان، موسوی ننه‌کران، اسماعیل فدائی، سیداحمد کاشانی ، فوادکریمی ، سید حسن آیت، محمدضا عباسی فرد، محمدفاضل.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ