سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر بندگان هنگامی که نمی دانستند، توقف می کردند و انکار نمی کردند، کافر نمی گشتند [امام صادق علیه السلام]
 
چهارشنبه 89 تیر 2 , ساعت 11:32 صبح

 روزنامه تهران امروز نوشت :

اخیرا باندی تحت پوشش یک جریان سیاسی به صورت سازمان یافته اقدام به توزیع شب‌نامه‌هایی در سطح برخی‌ از شهرستان‌های استان اصفهان می‌کرد که با پیگیری‌های انجام شده تاکنون تعداد بیش از هزار نسخه از این بروشور‌ها کشف و ضبط شد.

متن این شب‌نامه‌ها مربوط به وقایع خرداد، به‌ویژه روز 22 خرداد بوده است.

گفتنی است این باند اقدام به تکثیر 30 هزار نسخه از این شب نامه کرده بود که قبل از تحویل آنها به رابطان این باند جهت توزیع همگی آنها دستگیر شدند.


چهارشنبه 89 تیر 2 , ساعت 11:31 صبح

 روزنامه جمهوری اسلامی نوشت :‌

اعتراض به انحصاری شدن آگهی‌های دولتی برای روزنامه دولتی ایران، به نمایندگان مجلس هم کشیده شده است.

احمد علی مقیمی، نماینده بهشهر، نکا و گلوگاه در مجلس شورای اسلامی با ارسال نامه‌ای به رئیس‌جمهور که نسخه‌ای از آنرا به این روزنامه ارسال کرده ضمن نقد آئین نامه ابلاغی مربوط به انحصار آگهی‌ها برای روزنامه ایران از رئیس‌جمهور خواسته است در این ابلاغیه تجدیدنظر کند .


چهارشنبه 89 تیر 2 , ساعت 11:30 صبح

سیدمحمدخاتمی گفت:در14 خرداد امسال دیدیم چه حوادث تلخی بوجود آمد و معلوم شد که حتی به نام امام(ره) هم می‌شود با امام مخالفت کرد و به نام امام با میراث امام و نمادهای تداوم راه امام مخالفت و اعتراض و جفا کرد، این مساله مساله مهمی است که به نام امام و انقلاب با محتوا و راه و اندیشه امام مبارزه و مخالفت کرد.

نکات مهم سخنان سید محمد خاتمی در دیدار با اعضای شورای مرکزی حزب جوانان اسلامی  طبق گزارش ایلنا به شرح زیر است:

  • بنده فقط می‌خواهم روی رفتار امیرالمومنین با مخالفانش صحبت بکنم.امام علی(ع) به نظر ما شیعیان، انسانی بود که شخصیت او برای حکومت اسلامی و شایستگی او برای ولایت جامعه از طرف خدا مورد تایید قرار گرفته بود.اما اینکه چگونه روی کار می‌آید و چگونه کار را انجام می‌دهد خیلی درس بزرگی است.
  • هیچ‌گاه به ذهن حضرت علی نیامد که اگر بتواند امکاناتی به دست آورد، بدون توجه به خواست و مطالبه مردم حکومت کند و این یعنی تا رضایت مردم نباشد تا مردم نخواهند حتی امیرالمومنین، انسان معصوم و شایسته‌ای که از طرف خدا مورد تایید است حکومتش را بر مردم تحمیل نمی‌کند.
  •  امیرالمومنین(ع) وقتی هم که با خواست مردم روی کار آمدند نحوه تعاملشان با مردم و جامعه تعاملی عجیب بود، مساله عدل و داد و طرفداری از محرومان و سایر موارد؛ روش علی این بود که به نفع مردم و آنچه خواست خدا و جامعه، حرمت و شخصیت مردم بود آن را به کار می برد و قاطعانه عمل می‌کرد و به همین دلیل هم خیلی از افراد را از دست داد.
  •  رفتار علی(ع) چگونه بود؟ برای او خیلی مهم بود و می‌دانست و پذیرفته بود که جامعه بدون مخالف نمی‌شود.
  • نحوه تعامل او با مخالفین چگونه بود؟ همین طلحه و زبیر را در نظر بگیرید؛ اینها شخصیت‌های بسیار برجسته بودند ولی نتوانستند عدل امیرالومنین را تحمل کنند و اولین کسانی‌که نقض بیعت کردند همین‌ها بودند.چون دیدند علی تامین کننده خواست‌های آنها نبود؛ او خدا و مطالبات مردم را در نظر دارد و لذا از علی جدا شدند.
  •  با این حال علی(ع) ابدا با آنها برخورد نکرد، آن‌ها را آزاد آزاد گذاشت، حتی به کسانی‌که می‌خواستند برخورد کنند و می‌گفتند آن‌ها فتنه به پا می‌کنند می‌فرمود آنها آزادند و نمی‌خواهند حکومت ما را قبول کنند ولی چون دست به شمشیر نبرده‌اند آنها را رها کنید.
  • بعد هم جنگ جمل درست شد، امیرالمومنین چقدر تلاش کرد جنگی رخ ندهد؛ خونی ریخته نشود.این طور نبود به محض اینکه کسی مخالفت با علی ابن ابیطالب کرد، ایشان با آنها برخورد کند؛خیر. مقاومت کرد و دیدید که جنگ را هم آنها شروع کردند.علی در مقابل جنگی که شروع شد مقاومت کرد یا مثلا در مقابل خوارج تا وقتی آنها دست به شمشیر نشدند امیرالمونین سهم آنها را از بیت المال قطع نکرد.
  •  وقتی خوارج دست به شمشیر بردند، آشوب کردند و سلاح به دست گرفتند علی هم برای دفاع از امنیت جامعه و حقیقتی که داشت مقابله به مثل کرد اما در جنگ نهروان روزهای متمادی اقدام به جنگ نکرد و تمام تلاشش این بود که بیایید گفت‌و‌گو کنید و شمشیرها را زمین بگذارید.
  • امام علی(ع) هرگز به محض اینکه کسی مخالفتی با ایشان می‌کرد حتی مخالف‌ های تند و اعتراض و تخطئه(اتفاقا حضرت توصیه به انتقاد می کردند) با آنها نمی‌جنگید.
  •  انتقاد بلکه تخطئه موهبتی الهی است، مردم حق دارند اعتراض کنند و حرف بزنند،البته هیچ حکومتی آشوب و دست بردن به سلاح را نمی‌پذیرد.
     اگر کسی گفت برداشت من از قانون اساسی این است و در حال نقض شدن است و باید درست پیاده شود این تحکیم کننده نظام است، اگر بگوید بعضی روش‌هایی که وجود دارد خلاف ضوابط قانون اساسی و ضوابطی است که امام گفتند او دلبسته به نظام است.
    رئیس‌جمهور سابق کشورمان ادامه داد: متاسفانه امروز فحش، دروغ و تهمت به کسانیکه حتی قبل از اینکه امام راحل در عرصه بیایند از ارادتمندان امام بودند و بعد هم از پیروزی انقلاب هم از ارکان و چهره‌های انقلاب بودند رایج شده و متهم به انواع اتهامات می‌شوند و نمی‌توانند از خودشان دفاع کنند.
  •  وقتی در رسانه ملی دائما مسائلی نادرست یک طرفه مطرح می‌شود (اگر درست هم باشد ناسزا گویی و تخریب کار غلطی است) فاجعه است.
  •  این شیوه با توجه به اینکه امواج اطلاع‌رسانی قابل مهار نیست سبب خواهد شد که در طرف مقابل، کار به دست کسانی بیافتد که اصل نظام و انقلاب را قبول ندارند و در این میان این نظام و مردم هستند که لطمه می‌بینند.
  • جلوگیری از احزاب و تشکل‌ها اولا بزرگترین ضربه به مردم سالاری است. ثانیا وقتی آزادی‌های مشروع آن‌ها سلب شد زمینه پیدایش جریان‌های مشکل آفرین پدید خواهد آمد.
  •  تشکل‌ها نباید دکور و بلکه باید آزاد باشند بتوانند حرف بزنند و انتقاد کنند اگر هم مشکلی پیش آمد طبق مقررات با آنها برخورد شود.
    خاتمی با بیان اینکه « حتی تا حدودی دشمن اصلی را فراموش کردیم و دشمن تراشی کردیم، گفت: کسانی‌که خواستار اجرای کل قانون اساسی هستند دوست جامعه هستند، اگر این تفکر و ذهنیت نادرست عوض شد و از بین رفت که اصلا مساله از بین بردن نظام نیست همه می‌خواهند این نظام قوی باشد بگذاریم آزادی‌های مشروع در قانون اساسی باشد و مردم داور قضیه خواهند بود خیلی از مسائل عوض خواهد شد.
  •  آیا درست است اصلاحات را طوری جلوه دهند که پدیده براندازی در کشور بوده است؟ خیر! آنهایی که نظام را بد تعریف می کنند، چهره امام را بد نشان می‌دهند، قانون اساسی را به سادگی زیر پا می‌گذارند یا بصورت ناقص بر بخش‌هایی از آن تکیه و سخن‌های دیگر را فراموش می‌کنند آنها لطمه به نظام می زنند.
  • کل قانون اساسی باید پیاده شود و هیچ کس نباید آن را نقض کند و همه باید برای پیشرفت کشور دست به دست هم دهیم.
    وی معتقد است: اگر ما بد عمل کردیم چرا باید تاوان آن را دین بدهد؟ چرا ما باید هر روش خودمان را بگوییم عین دین و انقلاب است و بعد این روش آثار بدی در جامعه داشته باشد و به اعتماد مردم لطمه بزند؟ این فاجعه است.

چهارشنبه 89 تیر 2 , ساعت 11:29 صبح
 یحیی بن اکثم از این همه فروع که امام برای این مسئله مطرح نمود، متحیر شد و آثار ناتوانی در چهره‌اش آشکار گردید و زبانش به لُکنت افتاد، به طوری که حضّار مجلس ناتوانی او را در مقابل آن حضرت نیک دریافتند.


وقتی مأمون از طوس به بغداد آمد، نامه ای برای حضرت جواد - علیه السلام- فرستاد و امام را به بغداد دعوت کرد. البته این دعوت نیز مثل دعوت امام رضا به طوس، دعوت ظاهری و در واقع سفر اجباری بود.

حضرت پذیرفت و بعد از چند روز که وارد بغداد شد، مأمون او را به کاخ خود دعوت کرد و پیشنهاد تزویج دختر خود ام الفضل را به ایشان کرد.

امام در برابر پیشنهاد او سکوت کرد. مأمون این سکوت را نشانه رضایت حضرت شمرد و تصمیم گرفت مقدمات این امر را فراهم سازد.

او در نظر داشت مجلس جشنی تشکیل دهد، ولی انتشار این خبر در بین بنی عباس انفجاری به وجود آورد: بنی عباس اجتماع کردند و با لحن اعتراض آمیزی به مأمون گفتند: این چه برنامه ای است؟

اکنون که علی بن موسی از دنیا رفته و خلافت به عباسیان رسیده باز می‌خواهی خلافت را به آل علی برگردانی؟! بدان که ما نخواهیم گذاشت این کار صورت بگیرد، آیا عداوتهای چند ساله بین ما را فراموش کرده‌ای؟!

مأمون پرسید: نظر شما چیست؟

گفتند: این جوان خردسال است و از علم و دانش بهره‌ای ندارد.

مأمون گفت: شما این خاندان را نمی‌شناسید، کوچک و بزرگ اینها بهره عظیمی از علم و دانش دارند و چنانچه سخن من مورد قبول شما نیست او را بیازمایید و مرد دانشمندی را که خود قبول دارید بیاورید تا با این جوان بحث کند و صدق گفتار من روشن گردد.

عباسیان از میان دانشمندان، یحیی بن اکثم1 را (به دلیل شهرت علمی وی) انتخاب کردند و مأمون جلسه‌ای برای سنجش میزان علم و آگاهی امام جواد علیه السلام ترتیب داد. در آن مجلس یحیی رو به مأمون کرد و گفت: اجازه می دهی سؤالی از این جوان بنمایم؟

مأمون گفت: از خود او اجازه بگیر.

یحیی از امام جواد علیه السلام اجازه گرفت. امام فرمود: هر چه می‌خواهی بپرس.

یحیی گفت: درباره شخصی که مُحْرِم بوده و در آن حال حیوانی را شکار کرده است، چه می‌گویید؟ (یکی از اعمالی که برای اشخاص در حال احرام، در جریان اعمال حج یا عمره حرام است شکار کردن است. در میان احکام فقهی، احکام حج، پیچیدگی خاصی دارد، از این رو افرادی مثل یحیی بن اکثم، از میان مسائل مختلف، احکام حج را مطرح می‌کردند تا به پندار خود، امام را در بن بست علمی قرار دهند!)

امام جواد علیه السلام فرمود:

آیا این شخص، شکار را در حِلّ (خارج از محدوده حرم) کشته است یا در حرم؟
عالم به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده یا جاهل؟
عمدا کشته یا بخطا؟
آزاد بوده یا برده؟
برای اوّلین بار چنین کاری کرده یا برای چندمین بار؟
شکار او از پرندگان بوده یا غیر پرنده؟
از حیوانات کوچک بوده یا بزرگ؟
باز هم از انجام چنین کاری اِبا ندارد یا از کرده خود پشیمان است؟
در شب شکار کرده یا در روز؟
در احرام عمره بوده یا احرام حج؟!

یحیی بن اکثم از این همه فروع که امام برای این مسئله مطرح نمود، متحیر شد و آثار ناتوانی در چهره‌اش آشکار گردید و زبانش به لُکنت افتاد، به طوری که حضّار مجلس ناتوانی او را در مقابل آن حضرت نیک دریافتند.

در پی آن مأمون به بستگان و افراد خاندان خود نظر انداخت و گفت: آیا اکنون آنچه را که نمی‌پذیرفتید دانستید؟!2

آن گاه پس از مذاکراتی که در مجلس صورت گرفت، مردم پراکنده گشتند و جز نزدیکان خلیفه، کسی در مجلس نماند. مأمون رو به امام جواد علیه السلام کرد و گفت: قربانت گردم خوب است احکام هر یک از فروعی را که در مورد کشتن صید در حال احرام مطرح کردید، بیان کنید تا استفاده کنیم.

امام جواد علیه السلام فرمود:
بلی، اگر شخص مُحرم در حِلّ (خارج از حرم) شکار کند و شکار از پرندگان بزرگ باشد، کفّاره‌اش یک گوسفند است.
اگر در حرم بکشد کفّاره‌اش دو برابر است.
اگر جوجه پرنده‌ای را در بیرون حرم بکشد کفّاره‌اش یک برّه است که تازه از شیر گرفته شده باشد.
اگر آن را در حرم بکشد هم برّه و هم قیمت آن جوجه را باید بدهد.
اگر شکار از حیوانات وحشی باشد، چنانچه گورخر باشد کفّاره‌اش یک گاو است.
اگر شتر مرغ باشد کفّاره‌اش یک شتر است.
اگر آهو باشد کفّاره آن یک گوسفند است.
اگر هر یک از اینها را در حرم بکشد کفّاره‌اش دو برابر می‌شود.
اگر شخص مُحرم کاری بکند که قربانی بر او واجب شود، اگر در احرام حج باشد باید قربانی را در منی ذبح کند.
اگر در احرام عمره باشد باید آن را در مکه قربانی کند.
کفّاره شکار برای عالم و جاهل به حکم، یکسان است؛ ولی در صورت عمد، (علاوه بر وجوب کفّاره) گناه نیز کرده است، اما در صورت خطا، گناه از او برداشته شده است.
کفّاره شخص آزاد بر عهده خود اوست و کفّاره برده به عهده صاحب او است.
بر صغیر کفّاره نیست، ولی بر کبیر واجب است.
عذاب آخرت از کسی که از کرده‌اش پشیمان است برداشته می‌شود، اما آن که پشیمان نیست، کیفر خواهد شد.3

* سؤال امام جواد علیه‌السلام از یحیی بن اکثم:

مأمون گفت: احسنت ای اباجعفر! خدا به تو نیکی کند! حال خوب است شما نیز از یحیی بن اکثم سؤالی بکنید همان طور که او از شما پرسید.
در این هنگام امام علیه السلام به یحیی فرمود: بپرسم؟ یحیی گفت: اختیار با شماست فدایت شوم، اگر توانستم پاسخ می گویم و گرنه از شما بهره‌مند می‌شوم.

حضرت فرمود: به من بگو در مورد مردی که در بامداد به زنی نگاه می‌کند و آن نگاه حرام است، و چون روز بالا می‌آید آن زن بر او حلال می‌شود، و چون ظهر می‌شود باز بر او حرام می‌شود، و چون وقت عصر می‌رسد بر او حلال می‌گردد، و چون آفتاب غروب می‌کند بر او حرام می‌شود، و چون وقت عشاء می‌شود بر او حلال می‌گردد، و چون شب به نیمه می‌رسد بر او حرام می‌شود، و به هنگام طلوع فجر بر وی حلال می‌گردد؟
این چگونه زنی است و با چه چیز حلال و حرام می‌شود؟

یحیی گفت: نه، به خدا قسم من به پاسخ این پرسش راه نمی‌برم، و سبب حرام و حلال شدن آن زن را نمی‌دانم، اگر صلاح می‌دانید از جواب آن، ما را مطلع سازید.

امام فرمود:
این زن، کنیز مردی بوده است. در بامدادان، مرد بیگانه‌ای به او نگاه می‌کند و آن نگاه حرام بود، چون روز بالا می‌آید، کنیز را از صاحبش می‌خرد و بر او حلال می‌شود، چون ظهر می‌شود او را آزاد می‌کند و بر او حرام می‌گردد، چون عصر فرا می‌رسد او را به حباله نکاح خود در می‌آورد و بر او حلال می‌شود، به هنگام مغرب او را ظهار می‌کند.4 و بر او حرام می‌شود، موقع عشا کفّاره ظهار می‌دهد و مجددا بر او حلال می‌شود چون نیمی از شب می‌گذرد او را طلاق می‌دهد و بر او حرام می‌ شود و هنگام طلوع فجر رجوع می‌کند و زن بر او حلال می‌گردد.5

----------------
پی‌نوشت‌ها:
1. یحیی یکی از دانشمندان نامدار زمان مأمون، خلیفه عباسی، بود که شهرت علمی او در رشته های گوناگون علوم آن زمان زبانزد خاص و عام بود. او در علم فقه تبحر فوق العاده ای داشت و با آن که مأمون خود از نظر علمی وزنه بزرگی بود، ولی چنان شیفته مقام علمی یحیی بود که اداره امور مملکت را به عهده او گذاشت و با حفظ سمت، مقام قضاء را نیز به وی واگذار کرد. یحیی علاوه بر اینها دیوان محاسبات و رسیدگی به فقرا را نیز عهده دار بود. خلاصه آن که تمام کارهای کشور اسلامی پهناور آن روز زیر نظر او بود و چنان در دربار مأمون تقرب یافته بود که گویی نزدیکتر از او به مأمون کسی نبود. اما متاسفانه یحیی، با آن مقام بزرگ علمی، از شخصیت معنوی برخوردار نبود. او علم را برای رسیدن به مقام و شهرت و به منظور فخر فروشی و برتری جویی فراگرفته بود. هر دانشمندی به دیدار او می رفت، آنقدر از علوم گوناگون از وی سؤال می کرد تا طرف به عجز خود در مقابل وی اقرار کند!
2. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 50،ص 76 77، چاپ سوم، تهران، مکتبة الاسلامیة، 1395ق؛ شیخ مفید، الارشاد، ص 321 319، قم، مکتبة بصیرتی؛ احمد طبرسی، الاحتجاج، ص 245،نجف، المطبعة المرتضویة، 350 ق.
3. بحارالانوار، ج 50،ص 77 ؛ الارشاد شیخ مفید، ص 322 ؛ طبرسی، الاحتجاج، ص 462.
4. ظهار عبارت از این است که مردی به زن خود بگوید: پشت تو برای من یا سبت به من، مانند پشت مادرم یا خواهرم، یا دخترم هست، و در این صورت باید کفاره ظهار بدهد تا همسرش مجددا بر او حلال گردد. ظهار پیش از اسلام در عهد جاهلیت نوعی طلاق حساب می‌شد و موجب حرمت ابدی می‌گشت، ولی حکم آن در اسلام تغییر یافت و فقط موجب حرمت و کفاره (به شرحی که گفته شد) گردید.
5. بحارلانوار، ج ، 78 قزوینی، همان کتاب، ص 175 ؛ شیخ مفید، الارشاد، ص 322 ؛ طبرسی، همان کتاب، ص 247.
-----------
تنظیم: تبیان


چهارشنبه 89 تیر 2 , ساعت 11:13 صبح
هدیه های دولتی، دلیل انشعاب سیاسی
با تشریح جزییات انشعاب در جامعه وعاظ مطرح شد

جامعه وعاظ ولایی از جامعه وعاظ منشعب شد.

انتخابات ریاست جمهوری باعث ایجاد تحولات زیادی در تشکل های سیاسی کشور شد و چنان که شاهد بروز و ظهور این تاثیرات هستیم به نظر می رسد در آینده نیز ادامه خواهد داشت. از جمله این ظهور و بروزها که روز گذشته نمایان شد انشعاب در یک تشکل روحانی اصولگرا است.

روز سه شنبه اعلام شد جامعه وعاظ ولایی از تشکل جامعه وعاظ منشعب شده است. جامعه وعاظ که پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و حمایت دبیرکل سابق آن از نامزدی میرحسین موسوی دچار تغییر و تحول شده بود این روزها تحولات جدیدی را تجربه می کند. پس از کناره گیری حجت الاسلام سید رضا اکرمی از دبیرکلی این جامعه، حجت الاسلام جعفرشجونی به عنوان جایگزین وی انتخاب شد. در بحبوحه حوادث بعد از انتخابات شجونی که به عنوان حامی تند محمود احمدی نژاد در جامعه روحانیت مبارز و نیز جامعه وعاظ همواره علیه جریان اصلاحات و عاملین حوادث پس از انتخابات به اظهارنظر و سخنرانی مشغول بود توانست بار دیگر جلسات هفتگی این جامعه را با رویکرد جدید از تعلیق درآورده و رونق بخشد.

هر هفته اکثرا این نزدیکان دولت بودند که با حضور در نشست هفتگی جامعه وعاظ سعی داشتند نظر این تشکل روحانی اصولگرا را به خود جلب کرده و به نظر در این مسیر موفق نیز شده اند.یکی از جلسات پرحاشیه جامعه وعاظ به حضور رییس دفتر رییس جمهور باز می گردد که قرار بود در آن ابهامات اظهارات اسفندیار رحیم مشایی در باب اسلام و مسایل دین از نزدیک مورد بازبینی و بررسی قرار گیرد. آنچه که  پس از این جلسه به رسانه های مختلف انعکاس یافت نوید دو دستگی بین اعضای این تشکل را می داد. دو دستگی که بالاخره منجر به انشعاب شد. چرا که اظهارات ضد و نقیضی از رضایت مندی اعضای جامعه وعاظ بعد از توضیحات مشایی در جلسه منتشر شده بود.

ظاهرا مخالفت دبیرکل جامعه وعاظ به جهت حضور حجت الاسلام و المسلمین حیدر مصلحی وزیر اطلاعات در جلسه هفتگی این جامعه سبب این انشعاب شده است. چرا که حجت الاسلام ابراهیم بهاری عضو تشکل انشعابی از جامعه وعاظ در گفت و گویی که مهر آن را منتشر کرد با اشاره به این جلسه و احتمال لغو آن به دلیلی عدم هماهنگی با شجونی گفت: با این وجود این جلسه به دلیل کثرت حضار تشکیل و مقرر شد در مکان جدیدی برگزار شود. وی خاطرنشان کرد: پس از اعلام مخالفت شجونی با حضور مصلحی به دلیل عدم هماهنگی بخشی از اعضای تشکل با تغییر مکان این مراسم به ساختمان سید الشهدا در میدان هفت تیر این انشعاب رسما آغاز شد.

دبیرکل جامعه وعاظ نیز با عزل امیری فر شخص دیگری را به عنوان دبیر جامعه وعاظ انتخاب کرد. بهاری همچنین اشاره کرد که شجونی انگ حمایت از مشایی را به این بخش از جامعه وعاظ زده است. این عضو «جامعه وعاظ ولایی» در تشریح دیدگاه این بخش انشعابی گفت: جامعه وعاظ ولایی اطاعت محض از منویات رهبری و خارج نشدن از اصولگرایی مد نظر ایشان یعنی تاکید بر ارزشهای دینی و الهی را به عنوان مانیفست خود اعلام کرده است. خوشبختانه اکثریت اعضای جامعه وعاظ ولایی طلاب جوان، فرهیخته و عالم هستند که در مسیر اعلام شده گام بر می دارند. وی با بیان اینکه ما به طور حتم از دولت و احمدی نژاد حمایت می کنیم گفت: دلیل حمایت از احمدی نژاد نیز خطبه های تاریخی و مجموعه فرمایشات مقام معظم رهبری در 29 خرداد ماه است.

در عین حال حجت الاسلام جعفر شجونی دبیرکل جامعه اسلامی وعاظ تهران دلیل این انشعاب را عزل دبیر سابق این جامعه عنوان می کند و می گوید: در پی عزل تعدادی جوان طلبه انشعابی به نام جامعه وعاظ ولایی کشور تشکیل دادند.

شجونی در بیان دلایل عزل امیری فر به مهر گفت: هر چه ما گفتیم مایل نیستیم جلسه و کمکها دولتی باشد وی (امیری) توجه نمی کرد و اصلا معلوم نبود کمک های دولتی و غیردولتی را از کجا می آورد. دیگر اینکه این رفتارها روحانیت را گدا معرفی می کرد و هر مهمانی را که به جلسه جامعه وعاظ دعوت می کردند به آنان می گفتند برای روحانیت هدیه بیاورید. شجونی با اشاره به اینکه این رفتار به معنی تحقیر روحانیت بود افزود: مثلا در جلسه چند وقت گذشته که یک رئیس آموزش و پرورش را دعوت کرده بودیم وی با خودش 200 چادر برای خانمهای آقایان هدیه آورده بود. اگر پول این هدایا را خودش داده بود که هزینه سنگینی به وی تحمیل شده و اگر از بیت المال داده باشد که این کار حرام است.


چهارشنبه 89 تیر 2 , ساعت 11:11 صبح

فردانیوز نوشت:

 اولین گفتگوی حبیب با یک مجله خانوادگی با صرف هزینه ای کلان انجام شده است.

این خواننده که  امید زیادی  برای صدور مجوز برگزاری کنسرت و انتشار آلبوم موسیقی دارد در این مصاحبه از علایق مذهبی خود سخن گفته و سعی دارد اینگونه عنوان نماید که وارد جریان موسیقی لس آنجلسی نشده است.

این خواننده که که در نامه خود به یکی از مسئولین نوشته بوده که اشعار سیاسی نخوانده است ترانه های قابل تاملی از جمله بزن باران که دین را دام کردند .... دارد.

علاوه بر این ترانه، ترانه های وی با عنوان افق که پیشگویی های سیاسی وی هستند قابل تامل می نماید.

گفته می شود مصاحبه وی با این نشریه در ایام اعیاد مذهبی منتشر خواهد شد.

 


چهارشنبه 89 تیر 2 , ساعت 11:8 صبح

 

 علی مطهری نماینده تهران در گفت وگو با شبکه خبر دانشجو در باره اختیارات مجلس و شورای انقلاب فرهنگی سخن گفت.

مهمترین اظهارات مطهری عبارتند از:

  •  تنها نهاد قانونگذار در کشور مجلس شورای اسلامی است، نه شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام . هیچ کدام از این دو مجموعه حق قانونگذاری ندارند، مگر در موارد اضطراری.
  •  مقام معظم رهبری نیز در دیدار با اعضای فرهنگی مجلس هفتم، شورای عالی انقلاب فرهنگی را نهاد سیاستگذار عنوان کردند.مقام معظم رهبری در اظهارات خود تاکید کردند که مجلس وظیفه قانونگذاری و دولت وظیفه اجرا را برعهده دارد، لذا بر اساس بیانات رهبر معظم انقلاب، تقسیم کارها کاملاً مشخص و واضح است.
  •  اگر مقام معظم رهبری در مواردی قانونگذاری شورای عالی انقلاب فرهنگی را پذیرفتند به این دلیل بود که این کار قبلاً نیز انجام، و به تصویب رسیده بود.
  •  به طور کلی نظر مقام معظم رهبری این است که شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاستگذاری است نه قانون گذاری.
  •  قانونگذاری کار مجلس است و لذا مصوبه یکشنبه مجلس اقدام درستی از سوی مجلس بوده است.
  •  مجلس می تواند مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را قبول نکند، لذا مخالفت با طرح یکشنبه با این ادعا که شورای عالی انقلاب فرهنگی قبلاً به آن مسئله ورود پیدا کرده و نباید مجلس به آن وارد می شد، دلیل قانع کننده‌ای نیست

سه شنبه 89 تیر 1 , ساعت 8:36 عصر

 

خسروشاه به دلیل نزدیکی به تبریز وشاه راه ارتباطی بین سایر شهرهای اطراف حضور زیادی در انقلاب مشروطیت داشته است مردان و زنان این دیار نیز مانند سایر بلاد آذر بایجان کمر همت بسته و کمک شایانی در این باره مبذول داشته است وبارها مورد هجوم گروههای مخالف مشروطیت از جمله سالار ارفع در محاصره تبریز وبخصوص روسهابوده است از جمله این هجوم ها در سال 1911 میلادی بود که سربازان روسی به فرماندهی ژنرال روپانوف به همراهی شجاع الدوله برای فتح تبریز ابتدا به خسروشاه یورش آوردند و چند تن از بهترین مشروطه خواهان را گرفته و جمعی را نیز کشتند و خرابی های زیادی به بار آوردند پروفسور ادوارد براون در کتاب خود به اسم نا مه های تبریز می نویسد میر آقا خسرو شاهی یکی از بهترین مشروطه خواهان و میهن پرستان آذر بایجان بود که به همراه میر محمد خسروشاهی در بحبوحه حمله شجاع الدوله که برای فتح تبریز به خسرو شاه یورش آورده بودند دستگیر شدند وبرای عبرت سایر مشروطه خواهان به تبریز منتقل کردند ودر تبریز به دار آویخته شدند این مشروطه طلب در خسروشاه مورد احترام بوده و از معتمدین و ریش سفیدان شهر بودند روسها تا سال 1339 هجری قمری در خسروشاه وآذر بایجان بودند وبه علت وقوع انقلاب در روسیه آذر بایجان را ترک کردند و این بار قوای عثمانی به آذر بایجان یورش آوردند ولی این اشغال بیش از یک سال طول نکشید ودر سال 1341 هجری قمری با ورود سپهسالار حاکم آذر بایجان آرامش بر قرار شد در محاصره تبریز که سالار ارفع راههای ارتباطی شهر به تبریز را بسته بود باعث واکنشهای اهالی شده بود اهالی شهر که محصولات کشاورزی و همچنین ذغال مصرفی قسمتی از تبریز را تامین می کردند با بسته شدن راه تبریز شروع به مخالفت کردند و همچنین این کار باعث قحطی و گر سنگی در شهر شده بود و کالاها و اجناسی که از تبریز تامین می شد در خسروشاه و بلاد اطراف کمیاب شد .  


سه شنبه 89 تیر 1 , ساعت 8:33 عصر
 
 

اسکناس‌ یکصد هزار ریالی با حضور مقامات و مسئولین بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران امروز رونمایی ‌شد.


 این اسکناس در ابعاد 166 میلی‌متر در 79 میلی‌متر دقیقاً مشابه اسکناس 5 هزار تومانی چاپ شده است.
تصویر سه بعدی امام خمینی (رحمت‌الله علیه) به عنوان واترمارک در خمیره کاغذ که در برابر نور به آسانی قابل رویت است طراحی شده است؛ سطوح امنیتی در اسکناس 10 هزار تومانی در سه سطح تعریف شده است که سطح اول توسط عامه مردم قابل تشخیص می‌باشد.
وجود نخ‌های امنیتی واترمارک از جمله ویژگی‌های امنیتی این اسکناس‌ها تلقی می‌شود، تشخیص توسط متصدیان بانکی و کارشناسان بانک‌ها با استفاده از ابزار خاص از دیگر ویژگی‌های امنیتی به شمار می‌آید. یکی دیگر از ویژگی‌های امنیتی اسکناس‌های 10 هزار تومانی این است که قابلیت تشخیص کارشناسان بانک‌ مرکزی با استفاده از دستگا‌ه‌های مخصوص وجود دارد. استفاده از دو رشته نخ امنیتی در اسکناس 10 هزار تومانی ضریب امنیتی اسکناس‌های 10 هزار تومانی را افزایش داده است.
یک قطعه نوار پنجره‌ای از نوع هولگرام 2.5 میلی‌متری شامل آرم بانک مرکزی در طول نخ اسکناس با قابلیت تغییر رنگ طراحی شده است.
نخ امنیتی پنهان از جنس پلی‌استر با عرض یک میلی‌متر در میان کاغذ با نوشته بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با قابلیت تغییر رنگ نیز در این اسکناس‌ها طراحی شده است.
وجود الیاف پلرسنتی نامرئی در خمیره کاغذ که تحت تابش اشعه ماوراء بنفش در رنگ‌های سبز، زرد، آبی و قرمز قابل مشاهده است، از دیگر ویژگی‌های این اسکناس‌ها به شمار می‌آید.


سه شنبه 89 تیر 1 , ساعت 8:32 عصر
 
 
تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز که با حضور در رقابت های لیگ برتر و ارایه بازی های زیبا و جذاب از خود، دقت همگان را معطوف خود ساخت و با طرفداران پرشور خود به لیگ نهم را شور و شوق خاصی داد اکنون با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کند.
 این تیم که تنها نماینده شمال غرب کشور در لیگ نهم بود، پس از اتمام رقابت ها زخم کهنه و سرپوشیده اش روباز کرد و به رغم تلاش مدیران این تیم مبنی بر سرپوش گذاشتن روی این مساله، آشکار شد و بر سر زبان ها افتاد.
زمانی که شفق با این تیم توانست به رقابت های لیگ برتر راه یابد به هواداران قول داد تا این تیم را در لیگ برتر نگه دارد اما پس از گذشت چند هفته از رقابت ها و درخشش تراکتورسازی در آن، شفق و سرمربی تیم پرمدعا ظاهر شدند و رده های بالای جدول را هدف گرفتند.
شفق بارها و بارها کسب سهیمه آسیایی و ایستادن در رده های اول تا سوم جدول رده بندی را به هواداران قول داد اما با اتمام فصل نهم، مشخص شد که همه اینها وعده ای بیش نبوده و مشکلات تراکتورسازی فراتر از آن است که بتواند آنها را بر طرف کرده و به فکر سهمیه آسیایی باشد.
همه چیز در این تیم شهرستانی که تجربه دو ساله در لیگ برتر داشت زمانی آغاز شد که این تیم در فصل نقل و انتقالات دست روی دست گذاشت و صدای فوتبالدوستان تبریزی را درآورد.
در این میان "سیدمحمد شروین اسبقیان" با نوشتن نامه ای به شفق و دادن زمکان 48 ساعته به وی، خواستار روشن کردن وضعیت مدیرت تیم از سوی وی شد.
این نامه نشانگر این بود که مشکلات مدیریتی باشگاه تراکتورسازی جدی بوده و باشگاه برخلاف ظاهر بی مشکلش، با مشکلات بزرگی گریبانگیر است.
باشگاه تراکتورسازی در پاسخ به این نامه و یا بهتر بگوییم اولتیماتوم مدیر کل تربیت بدنی، خواست تا اسبقیان به جای نامه نگاری، از تیم حمایت کند و فاکتورهای اجاره ورزشگاه یادگارامام ره را به باشگاه ارایه ندهد.
اما این پایان راه نبود و جلسات مختلفی پس از این در محل استانداری، اداره کل و باشگاه تشکیل شد تا وضعیت باشگاه تراکتورسازی هرچه سریعتر مشخص شود.
ما حصل این جلسات، واگذاری باشگاه بود که تصمیم گرفته شد باشگاه از شفق پس گرفته شود و به خود کارخانه و یا اداره کل تربیت بدنی و یا هر نهاد داوطلب دیگر واگذار شود.
ظاهرا این تصمیم به مذاق شفق خوش نیامد و وی را بر این واداشت که استعفایش را نوشته و باشگاه را ترک نماید.
این آخرین خبری است که از این باشگاه قدیمی داریم و همین خبر یکی تایید وجود مشکلات مالی و مدیریتی در باشگاه.
به راستی چرا از تیمی که زمینه رشد، ترقی و توانایی انجام همه کار را دارد کوچک ترین حمایتی صورت نمی گیرد و همچنان بلاتکلیف باقی مانده است.
اگر طرفدار تمرکز زدایی در ورزش و رشد و توسعه آن به تمامی مناطق کشورمان هستیم باید از تیم هایی همانند تراکتورسازی حمایت کنیم و با مطرح کردن مشکلات آن و یافتن راه حل مناسب برای آن، زمینه حضور این تیم ها در رقابت های بین اللملی را نیز فراهم کنیم.

<   <<   86   87   88      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ