همایش بزرگ شیرخوارگان حسینی در مسجد سید الشهداءخسروشاه برگزار شد
همایش بزرگ شیرخوارگان حسینی دیروز /جمعه/ مصادف با چهارمین روز از ماه محرم همزمان با سراسر کشور در خسروشاه نیز برگزار شد.
این همایش همچون سال های گذشته در نخستین جمعه ماه محرم با حضور خیل عظیم مادران و کودکان شیرخواره برگزار شد.
در این آیین باشکوه و روحانی مداحان اهل بیت(ع) و نوحه سرایان ابا عبدالله الحسین (ع) در رثای شهادت شیرخوار آن امام همام مدیحه سرایی کردند.
مادران عزادار با پوشاندن لباس هایی که تداعی گر طفل شیرخوار امام حسین(ع) است، به یاد طفل شش ماهه آن حضرت اشک ماتم ریختند.
همایش شیرخوارگان حسینی با هدف بزرگداشت شعایر آن امام و تربیت نسل انقلابی، مکتبی و حسینی، توسل به حضرت علی اصغر(ع) و اظهار مظلومیت شیرخوار امام حسین(ع) با حضور باشکوه مادران و کودکان شیرخواره در مسجد سید الشهدا محله بالا کوچه خسروشاه برگزار شد.
قیامت بی حسین غوغا ندارد"شفاعت بی حسین معنا ندارد"حسینی باش که در محشر نگویند"چرا پرونده ات امضاء ندارد
عالم همه قطره و دریاست حسین ، خوبان همه بنده و مولاست حسین ، ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش ، از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین
عالم همه محو گل رخسار حسین است ، ذرات جهان درعجب از کار حسین است . دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش ، یعنی که خدای تو عزادار حسین است
آبروی حسین به کهکشان می ارزد ، یک موی حسین بر دو جهان می ارزد ، گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا که حسین بیش از آن می ارزد
ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه داغ عالم شد . فرا رسیدن ماه محرم را به عزادارن راستینش تسلیت عرض میکنم
ای وجودت عشق را معنای حسین عالمی یک قطره تو دریا حسین فرا رسیدن ماه محرم را به تمامی مسلمانان جهان تسلیت می گم
پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است.گفتم: که چیست محرم؟باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است
السلام علیکم یااباصالح المهدى (عج)السلام علیک یاامین الله فى ارض وحجته على عباده(یاصاحب الزمان آجرک الله)ماه محرم بر شما وعاشقان حسین تسلیت عرض مینمایم)
اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد
دل را حرم و بارگه خون خدا کرد
محرم آمد و ماه عزا شد
مه جانبازی خون خدا شد
جوانمردان عالم را بگویید
دوباره شور عاشوار به پا شد
حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد ...
ای به دل بسته ، قدری آهسته
کن مدارا با ، زینب خسته ...
یا حسین مظلوم ...
یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن
تموم حاجتا رو همه از می گیرن
بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه
شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه
شبای جمعه زهرا زائر این زمینه
سینه زن حسینه ، یل ام البنینه ...
دوست دارم هر چی دارم بدم به راه تو حسین
تا که سینه خیز بیام میون بین الحرمین
السلام ای وادی کرببلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله ...
کربلا لبریز عطر یاس شد. . . .نوبت جانبازی عباس شد
دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود
دلها همه آماده ی پرواز شود
با بوی محرم الحرام تو حسین
ایام عزا و غصه آغاز شود
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز
دانشآموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین
بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم
بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست
دامان حسین اگر نگیرم چه کنم
گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . . علم فاطمه دست قلم عباس است.
پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است ؟
آهی کشید و گفت ماه محرم است...
باز محرم رسید، ماه عزای حسین
سینهی ما میشود، کرب و بلای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه
تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین
فرشتهها از امشب صبوی غم مینوشن
دوباره اهل جنت پیرهن سیاه میپوشن
با آب طلا نام حسین قاب کنید
با نام حسین یادی از آب کنید
خواهید مه سربلند و جاوید شوید
تا آخر عمر تکیه بر ارباب کنید
فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
باز محرم شدو دلها شکست از غم زینب دل زهرا شکست
باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست
آب در این تشنگی از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست
قاسم ولیلا همه در خون شدند این چه غمی بود که دنیا شکست
محرم ماه غم نیست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسین است
هر دم به گوش می رسد آوای زنگ قافله ، این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله .
حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسلیت باد . التماس دعا
نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است . پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ، سر درش عکس علی با ذوالفقار . ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم . نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است . اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)
مدیر کل اوقاف و امور خیریه آذربایجان شرقی از تاخیر در برگزاری کنگره ملی شیخ سلار خبر داد.
|
گلدی محرم یاحسین باشلاندی ماتم یا حسین
گیدی قرا عاشقلرون سسلوله با هم یا حسین
مظلوم حسین - مظلوم حسین عطشان حسین - عطشان حسین
*****
عاشقلرون باتی غمه
غرق اولدی بحر ماتمه
ادون یازیلدی پرچمه
سسلندی پرچم یا حسین
مظلوم حسین - مظلوم حسین
عطشان حسین - عطشان حسین
*****
قاره چکیلدی گویلره
غم گردی یاغدی یئرلره
ادون دوشوبدور دیللره
ای شاه اعظم یا حسین
مظلوم حسین - مظلوم حسین
عطشان حسین - عطشان حسین
*****
یر . گوی باتوبدور ماتمه
اغلیر ملک لر بو غمه
ادون ائدوبلر زمزمه
سسلوله هر دم یا حسین
مظلوم حسین - مظلوم حسین
عطشان حسین - عطشان حسین
*****
ماه عزا گلدی گینه
عالم باتوب غم گردینه
واردیر اگر دردین دینه
ای جان عالم یا حسین
مظلوم حسین - مظلوم حسین
عطشان حسین - عطشان حسین
*****
گویده ملک لر یکسره
لایلای دیولر اصغره
زهرا دوشوبدور چوللره
اردینجه مریم یا حسین
مظلوم حسین - مظلوم حسین
عطشان حسین - عطشان حسین
*****
زهرا دیر عطشان بالام
ئوز عشقینه قربان بالام
جان جان بالام جان جان بالام
سسلور دمادم یا حسین
مظلوم حسین - مظلوم حسین
عطشان حسین - عطشان حسین
*****
شیر خدا ایلر نوا
زهرا دییر مظلوم بالا
سویلر اوغول گیتسن هارا
اردونجا گلم یا حسین
مظلوم حسین - مظلوم حسین
عطشان حسین - عطشان حسین
*****
زهرا دییر لایلای بالام
مولا دییر ایوای بالام
ال باشدا سسلر وای بالام
جنتده خاتم یا حسین
مظلوم حسین - مظلوم حسین
عطشان حسین - عطشان حسین
*****
زینب دییر ایوای حسین
ایوای حسینیم وای حسین
لای لای حسین لای لای حسین
دردوندن ئولم یا حسین
مظلوم حسین - مظلوم حسین
عطشان حسین - عطشان حسین
*****
«واقعه حرّه»؛ رخدادی بسیار تلخ و سنگین است که بر اساس نظر برخی از مورخان در روزهای پایانی ماه ذیالحجه سال 63 هجری قمری مطابق با بیست و هفتم یا بیست و هشتم این ماه در ایام سلطنت "یزید بن معاویه"، میان لشکریان شام و مردم مدینه به وقوع پیوست.
به گزارش خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، «حرّه» در لغت به سرزمین سنگلاخ و ناهمواری گفته میشود که دارای سنگهای سیاه بوده و عبور از آنها به دشواری صورت میگیرد. "واقعه حرّه" از آن رو چنین نام گرفته که هجوم لشکریان حکومتی شام به مردم مدینه از سمت شرقی آن، یعنی از ناحیه سرزمینهای سنگلاخی آن شهر صورت گرفته است.
«واقعه حرّه» را به حق باید یکی از فجایع تاریخ دانست و در شمار زشتترین حوادث سلطنت "بنی امیه" به حساب آورد.
در سال 63 هجری، مردم مدینه پس از آنکه نمایندگان این مردم از نزد "یزید" برگشتند و به مردم مدینه گزارش دادند که "یزید" اصلا مسلمان نیست و کار او سگ بازی و قمار و شراب خواری و بازی با دین خدا است، مردم مدینه قیام کردند و عُمّال "بنی امیه" را از مدینه خارج کردند.
"عبدالله بن حنظله"، مردم مدینه را برای مبارزه نهایی با "یزید" و "بنیامیه" فرا خواند. جایگاه اجتماعی او در میان مردم سبب شد تا با وی هماهنگ شوند و حتی خود او را به عنوان والی مدینه برگزینند و با او بیعت کنند و "یزید" را از خلافت عزل کنند.
مردم مدینه پس از بیعت با "عبدالله بن حنظله" در روز اول ماه محرم 63 هجری قمری، "عثمان بن محمد بن ابی سفیان"، عامل "یزید" و والی مدینه را از شهر اخراج کردند. سپس "بنی امیه" و وابستگان آنها و نیز قریشیانی را که با "بنی امیه" هم عقیده بودند و شمار آنها به هزار تن میرسید، در خانه "مروان حَکَم" زندانی ساختند، بدون آنکه آسیبی به آنها برسد.
امیر مدینه پیراهن پاره پاره خود را برای "یزید" به شام فرستاد و در نامهای به او نوشت:
«به فریاد ما برسید، اهل مدینه قوم ما را از مدینه بیرون راندند».
وقتی این خبر به "یزید" رسید، فردی خونخوار و بی رحم به نام "مسلم ابن عقبه" را مأمور سرکوبی مردم مدینه کرد.
و "یزید" او را به فرماندهی لشکری برای مقابله با اهل مدینه گماشت. با این که پیرمردی مریض و بالای 90 سال داشت، این مسؤولیت را پذیرفت.
منادیان حکومتی جار میزدند:
«ای مردم، برای جنگیدن با مردم حجاز بسیج شوید و پول خود را دریافت کنید».
هر کسی که آماده میشد، در همان ساعت 100د دینار به او میدادند. مدتی نگذشت که حدود 12 هزار نفر گرد آمدند و بنابر نقلی دیگر 20 هزار نفر سواره و هفت هزار نفر پیاده آماده شدند.
"یزید" به هر کدام از سوارهها 200 دینار و برای هر کدام از پیادههای نظام 100 دینار جایزه داد و به آنان امر کرد که به همراه "مسلم بن عقبه" حرکت کنند.
"یزید" حدود نیم فرسخ با "مسلم بن عقبه" و لشکریان همراه بود و آنان را بدرقه میکرد.
در میان این لشکر؛ مسیحیان شامی نیز دیده میشدند که برای جنگ با مردم مدینه آماده شده بودند.
"یزید" درباره مردم مدینه به "مسلم بن عقبه" چنین سفارش کرد:
«مردم مدینه را سه بار دعوت کن، اگر اجابت کردند چه بهتر وگرنه در صورتی که بر آنان پیروز شدی سه روز آنان را قتل عام کن، هر چه در آن شهر باشد برای لشکر مباح خواهد بود. اهل شام را از آن چه میخواهند با دشمن خود انجام دهند باز مدار. چون مدت سه روز بگذرد از ادامه قتل و غارت دست بردار و از مردم بیعت بگیر که برده و بنده "یزید" باشند، هرگاه از مدینه خارج شدی به سوی مکه حرکت کن».
"مسلم بن عقبه" همراه لشکریان خود از "وادی القری" به سوی مدینه حرکت کرد و در محلی به نام «جُرف» که در سه میلی مدینه واقع شده اردو زد.
از طرف دیگر، مردم مدینه نیز که قبلاً از حرکت لشکر شام اطلاع یافته بودند، برای مقابله و دفاع آماده شده بودند.
با نزدیک شدن لشکر شام به مدینه، "عبدالله بن حنظله" در مسجدالنبی(ص) مردم را به نزد منبر پیامبر(ص) فرا خواند و از آنان خواست هر کدام با او همراهند تا پای جان با او بیعت کنند، مردم نیز تا پای جان با او بیعت کردند.
عبدالله بر منبر قرار گرفت و پس از حمد خداوند و بیان مطالبی گفت:
«ای مردم مدینه، ما قیام نکردیم مگر به خاطر این که "یزید" مردی زناکار، شرابخوار و بی نماز است و تحمّل حکومت او مایه نزول عذاب الهی است...».
قوای مدینه از خندقی که از زمان پیامبر(ص) باقی مانده بود استفاده کردند و بعید میدانستند که لشکر شام از قسمت ناهموار و سنگلاخی شهر مدینه که در شرق واقع شده است حمله را آغاز کنند و یا در صورت آغاز جنگ از آنجا کاری از پیش ببرند. ولی لشکر شام از همان منطقه به مردم مدینه حمله کرد.
در نتیجه مقاومت مردم مدینه در هم شکسته شد و سپاه "مسلم بن عقبه" وارد شهر مدینه شدند و به کشتار و تجاوز و جنایت مشغول شدند.
"مسلم بن عقبه"(چنان که "یزید" بن معاویه گفته بود) پس از تصرف مدینه به لشکر شام گفت:
«دست شما باز است، هرچه میخواهید انجام دهید، سه روز مدینه را غارت کنید».
بدین ترتیب شهر مدینه بر لشکریان شام مباح شد و در معرض تاراج و بهرهبرداری همه جانبه آنان قرار گرفت و هیچ زن و مردی در مسیر آنان از گزند و آسیب ایمنی نیافت. مردم کشته میشدند و اموالشان به غارت میرفت.
ناگوارتر از قتل و غارت شامیان نسبت به مردم مدینه و باقیمانده نسل صحابه رسول خدا(ص) و مهاجر و انصار، اقدام لشکر حریص و بی مبالات شام به هتک ناموس اهل مدینه بود.
در هجوم شامیان به خانههای مدینه پیامبر(ص)، هزاران زن هتک حرمت شدند، هزاران کودک زاییده شدند که پدرانشان معلوم نبود. از این رو آنان را "اولاد الحرّه" مینامیدند.
کوچههای مدینه از اجساد کشتهشدگان پر و خونها تا مسجد پیامبر(ص) بر زمین ریخته شده بود. کودکان در آغوش مادران محکوم به مرگ شده و صحابه پیر پیامبر(ص) مورد آزار و بی حرمتی قرار میگرفتند.
شدت کشتار به حدّی بود که از آن پس "مسلم بن عقبه" را به خاطر زیادهروی در کشتن مردم «مُسرف بن عقبه» نامیدند. اهل مدینه از آن پس لباس سیاه پوشیدند و تا یک سال صدای گریه و ناله از خانههای آنان قطع نشد.
ابن قتیبه نقل میکند:
«در روز حرّه 80 صحابه پیامبر(ص) کشته شد و بعد از آن روز، صحابی بدری باقی نماند. و از قریش و انصار 700 نفر به قتل رسیدند. و از سایر مردم از موالی و عرب و تابعین 10 هزار نفر به قتل رسیدند».
رسول خدا(ص) فرمود: «من اخاف أهل المدینة أخافه الله و علیه لعنة االله و الملائکة و الناس أجمعین»
«هر کس اهل مدینه را بترساند خداوند او را خواهد ترسانید و لعنت خدا و ملائکه و همه مردم بر او باد».
این حدیث را مسلم(از راویان مورد اعتماد اهل سنت) روایت کرده است.
ابن قتیبه مینویسد:
«"مسلم بن عقبه" هنگامی که از جنگ و غارت با اهل مدینه فارغ شد در نامهای به "یزید" چنین نوشت:
السلام علیک یا أمیرالمؤمنین... من نماز ظهر را نخواندم جز در مسجد آنان، بعد از کشتن فجیع و به غارت بردن عظیم... فرار کننده را دنبال کرده و مجروحان را خلاص کردیم. و سه بار خانههایشان را غارت نمودیم، همانگونه که امیرالمؤمنین دستور داده بود...».
"سبط بن جوزی" از مداینی در کتاب «حرّه» از زهری نقل کرده که گفت:
«در روز "حرّه" از بزرگان قریش و انصار و مهاجران و سرشناسان و از موالی 700 نفر به قتل رسیدند و کسانی که از بردگان و مردان و زنان به قتل رسیدند 10 هزار نفر بود. چنان خونریزی شد که خونها به قبر پیامبر(ص) رسید و روضه و مسجد پیامبر(ص) پر از خون شد».
مجاهد میگوید:
"مردم به حجره رسول خدا(ص) و منبر او پناه بردند ولی شمشیرها بود که بر آنها وارد میشد."
"مسلم بن عقبه" پس از استیلا بر مردم مدینه، برخی از چهرههای سرشناس و مؤثر در قیام مدینه را احضار و طیّ محاکمههای ویژه، آنان را محکوم به اعدام کرد. ویژگی این محاکمات از این روست که مسلم از احضار شدگان میخواست تا آنان به عنوان اینکه برده و بنده "یزید" باشند با وی بیعت کنند.
چهرههای شناختهتر این رخداد أسفبار عبارتند از:
1 - ابوبکر بن عبدالله بن جعفر بن ابی طالب.
2 - دو فرزند از زینب دختر أم سلمه.
3 - ابوبکر بن عبیدالله بن عبدالله بن عمر بن خطاب.
4 - معقل بن سنان(یکی از پرچمداران پیامبر(ص) در فتح مکه)
5 - فضل بن عباس بن ربیعة بن حارث بن عبدالمطلب.
6 - ابوسعید خدری(از صحابه پیامبر(ص) که در 12 غزوه همراه پیامبر بود).
7- عبدالله بن مطیع.
تحقیقات نشان میدهد مرگ آگاهی در بعضی از حیوانات وجود دارد و با مطالعه دقیق رفتار آنها میتوان نتیجه گرفت که لحظات پایان عمر حیوانات برای خودشان و اطرافیانشان قابل درک است.
به گزارش انتخاب به نقل از جام، شامپانزهها شبیهترین موجودات به انسان به لحاظ تکاملی هستند و خصوصیات فیزیکی و روانشناختی مشابه زیادی با انسانها دارند.
زیست شناسانی که مدت ها محل زندگی شامپانزهها در باغوحش اسکاتلند را زیر نظر گرفتند برای مثال به مرگ شامپانزه ماده پنجاه سالهای در سال 2008 اشاره میکنند.
در آخرین ساعات زندگی این شامپانزه، همه اعضای گروه روی سکوی نزدیک او جمع شده و آرام پوست او را نوازش میکردند. پس از مرگ این شامپانزه ماده، همه از او دور شدند و تنها دختر او تمام شب را کنار مادرش باقی ماند. نکته جالب دیگر این که حتی پس از چند روز و عادی شدن رفتار شامپانزهها، آن ها تا چند روز روی سکویی که شامپانزه پیر آخرین ساعات زندگیاش را روی آن گذراند، جستوخیز نمیکردند.
فیل
تحقیقات زیادی اثبات میکند که فیلها نسبت به مرگ آگاهند و در لحظات مرگ با یکدیگر مهربانتر میشوند و نه تنها خویشاوندان درجه اول بلکه بقیه فیلها نیز نسبت به فیلی که لحظات آخر زندگی را میگذراند، توجه ویژه دارند و با حالتی حاکی از ترحم تلاش میکنند نیازهای او را رفع کنند. برای نمونه فیلی که در حال مرگ بود، پنج خانواده از فیلهای دیگر به حالت پرستاری به فیل در حال مرگ سر میزدند و به او برای زنده ماندن کمک میکردند.
قو:
قوها پرندگان زیبا و از مخلوقات خارقالعاده خداوند هستند. در افسانههای قدیمی آمده که قوی گنگ در طول عمر هیچ صدایی تولید نمیکند و تنها در نزدیکی لحظات مرگ، به گوشهای دنج پناه برده و آوازی زیبا به عنوان اختتامیه عمر خود میخواند که با اتمام آواز جانش را از دست میدهد. هنوز کسی به درستی نمیداند که آیا قوها واقعا آخرین لحظههای زندگی خود را تشخیص میدهند یا خیر اما افسانهها و تعاریف نمادین در مورد این جانداران زیبا هم چنان در فرهنگهای مختلف پابرجاست.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سیری در زندگی و مبارزات مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی
شیخ سلار دیلمی سندی است بر قدمت تشیع در تبریز
ساختمان دادگاه عمومی خسروشاه کلنگ زنی شد
رییس جمهور بر بالین رهبر معظم انقلاب: عکس
فرمانده حوزه بسیج خسروشاه:دوران دفاع مقدس تمرین و آزمون ایثار بو
جلسه مدیران مدارس منطقه خسروشاه باحضور فرماندار برگزار شد
شعری بسیار زیبا در وصف امام مهربانی ها امام رضا (ع)
افتتاح پژوهش سرای دانش آموزی و مرکز بهبود اختلالات یادگیری امید
جلسه شورای اداری خسروشاه با حضور فرماندار تشکیل شد
بازدید سرزده مدیرکل آموزش و پرورش استان از مدارس منطقه خسروشاه
[عناوین آرشیوشده]