سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای ابن مسعود! هرکس دانش آموزد و بدان عمل نکند، خداوند روز قیامت او را کور محشور می گرداند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
چهارشنبه 89 مهر 7 , ساعت 6:36 عصر

 

چهار زن استرالیایی موفق شدند رکورددار مسابقه دو با کفش پاشنه بلند شوند.

این چهار زن در مسابقه دوی پاشنه بلند‌ها که در نزدیکی خانه اپرای سیدنی برگزار شد، موفق شدند در طول یک دقیقه و چهار ثانیه بدوند و رکوردی جدید را به نام خود به ثبت برسانند. 

این چهار زن که اهل کانبرا هستند کفش‌هایی با پاشنه 5/7 سانتیمتر به پا داشتند. این زنان که گروه پینکتز نام دارند، قصد دارند با 9 هزار و 600 دلار مبلغ جایزه خود به تایلند سفر کنند. همچنین نام این چهار تن در کتاب رکوردهای گینس به ثبت رسید.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، این مسابقه که یکصد زن و یک مرد در آن حضور داشتند برای کمک به انجمن ملی سرطان سینه استرالیا برگزار شد.


چهارشنبه 89 مهر 7 , ساعت 6:35 عصر

 

اسامی آخرین اساتید دانشگاه تهران که اجرای احکام بازنشستگی آنها از نیمه شهریور ماه آغاز شده یا در پاییز امسال آغاز می شود منتشر شد که بر این اساس 8 استاد از 6 پردیس دانشگاه تهران به جمع اساتید بازنشسته پیوستند.


 

  به گزارش مهر:

  محمد معز اردلان و جواد فرهودی از پردیس کشاورزی و منابع طبیعی

محمد معز اردلان و جواد فرهودی دو استاد تمام پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران بازنشسته شدند. محمد معز اردلان استاد تمام گروه خاکشناسی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران است که حکم بازنشستگی وی از 15 شهریور ماه جنبه اجرایی پیدا کرد.

 بازنشستگی دکتر جواد فرهودی استاد تمام گروه مهندسی آبیاری پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران نیز مانند اردلان از نیمه شهریور ماه جنبه اجرایی پیدا کرده است. فرهودی علاوه بر استادی دانشگاه تهران مسئولیتهایی مانند معاونت پژوهشی وزارت علوم، معاونت وزارت نیرو و ریاست دانشگاه ارومیه، عضویت در هیئت امناء چند دانشگاه و عضویت در شورای توسعه پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران را در سوابق مدیریتی خود دارد.

 سید محسن حبیبی از پردیس هنرهای زیبا

 سید محسن حبیبی استاد گروه شهرسازی دانشگاه تهران که به تازگی از ریاست پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران کنار رفته است بازنشسته شد. سید محسن حبیبی به درخواست خود پس از گذشت 39 سال تدریس در دانشگاه تهران بازنشسته شد. حبیبی که ریاست پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران را بر عهده داشت همزمان با بازنشستگی از ریاست این پردیس دانشگاهی نیز کناره گیری کرد.

 محمد حسین رفیعی از پردیس علوم

 محمد حسین رفیعی استادیار شیمی پلیمر پردیس علوم پایه دانشگاه تهران نیز به تازگی به جمع اعضای هیئت علمی بازنشسته پیوسته است. حکم بازنشستگی وی نیز از نیمه شهریور ماه اجرا شد.

 روح الله عالمی و غلامرضا ظریفیان از دانشکده ادبیات و علوم انسانی

حکم بازنشستگی دکتر روح اله عالمی دانشیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی و دکتر غلامرضا ظریفیان استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی نیز تا چند روز دیگر اجرا می شود. روح الله عالمی تا 5/1 سال پیش مدیر گروه فلسفه دانشگاه تهران و معاون دانشکده ادبیات و علوم انسانی این دانشگاه بود.

 غلامرضا ظریفیان نیز عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران نیز سابقه عضویت در هیئت مؤسس و هیئت مدیره انجمن معارف ایران، جمعیت توسعه علمی کشور، جمعیت ایرانی اخلاق در علوم و فناوری و جمعیت رشد و توسعه ایران را دارد.

 ظریفیان در سالهای 30 تا 75 عضو هیئت رئیسه دانشگاه صنعتی امیرکبیر بود و مسئولیت معاونتهای مالی و اداری و دانشجویی در دانشگاه امیرکبیر را عهده دار بود. پس از روی کار آمدن دولت هفتم طی سالهای 76 تا 84 مسئولت های متعددی مانند مدیرکل دانشجویی وزرات علوم، معاون پارلمانی، حقوقی و مالی و اداری وزارت علوم و معاون دانشجویی وزارت علوم به وی واگذار شد.

 محمد خوش چهره از دانشکده اقتصاد

به گزارش مهر، دکتر محمد خوش چهره استادیار دانشکده اقتصاد و دکتر احمد مدرس استادیار گروه حسابداری دانشکده مدیریت دانشگاه تهران نیز از آخرین اعضای هیئت علمی حوزه علوم انسانی دانشگاه تهران هستند که به تازگی به جمع اعضای هیئت علمی بازنشسته پیوسته اند.

 محمد خوش چهره دارای دکتری تخصصی توسعه و برنامه ریزی اقتصادی از دانشگاه Strathclyde انگلستان، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران و چهره اقتصادی مجلس هفتم بود. این اقتصاددان در کنار فعالیت علمی به عنوان یک فعال سیاسی نیز شناخته شده و ریاست اصولگرایان مستقل مجلس در هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت.

 سرپرستی مؤسسه توسعه و تحقیقات اقتصادی دانشگاه تهران، عضویت در شورای پژوهشی دانشگاه تهران، عضویت در شورای مرکزی پارک علمی و فناوری دانشگاه تربیت مدرس و عضویت در شورای سیاستگذاری پژوهشی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی از ظرفیتهای علمی پژوهشی این عضو هیئت علمی بازنشسته است.

 احمد مدرس از دانشکده مدیریت

احمد مدرس نیز با دارا بودن 11 عنوان تألیف و پنج عنوان ترجمه کتاب آثار قابل اعتنایی در زمینه حسابداری و امور مالی ارائه کرده و سرپرست اجرایی یا دبیرعلمی و برگزار کننده اولین همایش مدیریت مالی در ایران، اولین همایش حسابرسی در ایران و اولین همایش استانداردهای ایران بوده است.

 مدرس علاوه بر دانشگاه تهران سابقه تدریس در دانشگاههای شهید بهشتی، علوم اقتصادی، علامه طباطبایی و تربیت مدرس را دارد و عضویت در هیئت مدیره و معاونت آموزش و تحقیقات جامعه حسابداران رسمی ایران، ریاست شورای سردبیری    فصلنامه حسابدار رسمی، عضویت در گروه کارشناسی تدوین استانداردها در سازمان حسابرسی، عضویت در جامعه حسابداران رسمی ایران و عضویت در انجمن مدیران مالی حرفه ای ایران از سوابق اجرایی و عضویت وی در مجامع محسوب می شود.

 


چهارشنبه 89 مهر 7 , ساعت 6:34 عصر

 

 سید جمال هادیان طبائی زواره

  

  از سال 1295خورشیدی با فراگیر شدن استفاده از اتومبیل تاکنون، رانندگی و ویژگی‌های حرفه‌ای آن پدیدآورندة نوعی خرده‌‌فرهنگ در جامعة ایران بوده است که به قشر راننده اختصاص دارد. این خرده‌‌فرهنگ نوع رفتار اجتماعی،علایق، گویش، خواب و خوراک، پوشش و حتی آرایش و اصلاح سر و صورت مردان جاده را دربر می‌گیرد تا جایی که برخی از جنبه‌های آن زبانزد خاص و عام است. این فرهنگ آنقدر گسترش یافته است که کاویدنِ گوشه‌های آشکار و پنهان آن حکایتی مفصل و طولانی و از حوصلة این مجال خارج است.

نخستین اتومبیل‌هایی که مظفرالدین‌شاه در سفر فرنگ خریداری کرد با همراهی شوفر(راننده)، هندل‌زن(هندلچی) و مکانیک فرنگی وارد ایران شد. تا مدت‌ها شوفرهای خارجی(اروپایی، هندی، عرب)، ارمنی و زرتشتی هدایت  اتومبیل‌ها را به عهده داشتند. نخستین شوفری که در ایران رانندگی کرد یک مهندس اتومکانیک بلژیکی(و به روایتی فرانسوی) به نام «مسیو فرناند وارنه» بود که همراه با نخستین اتومبیل از فرنگ به ایران آمد. این راننده که در استخدام مظفرالدین‌شاه بود و اتومبیل او را هدایت می‌کرد در اصطلاح عامیانه «اتومبیلچی» نام گرفت. از آن‌جایی که مردم نام او را نمی‌دانستند، پسوند «چی» را بر واژه تازه‌وارد «اتومبیل» نهادند و مانند قاطرچی، خرکچی، سورچی، درشکه‌چی، او را اتومبیلچی خواندند. بعدها واژه «شوفر» به جای اتومبیلچی متداول شد. البته اصل واژه «شوفر» (chauffeur) فرانسوی است و در اروپا به کسی گفته می‌شد که بتواند ماشین‌های متحرک بخار اولیه را هدایت کند. اما این واژه در ایران به کسی اطلاق می‌شد و هنوز هم می‌شود که قادر به راندن اتومبیل باشد یا شغلش رانندگی به‌ویژه رانندگیِ ماشین‌های سنگین باشد.

      نخستین ایرانی که موفق به یادگیری فن رانندگی شد به احتمال قریب به یقین «سید احمد میرسپاسی» معروف به «لیستر»، شوفر ساده وثوق‌الدوله بود که بعدها راننده احمد‌شاه قاجار شد و چندبار همراه شاه به اروپا رفت. بعد از انقراض سلسلة قاجار، رانندة رضاخان شد و با خواهرزن او ازدواج کرد و به چند منصب مهم نظامی و دولتی هم رسید.

نخستین کسی که در ایران در سال 1307خورشیدی آزمون اعطای گواهی‌نامة رانندگی(که در آن زمان تصدیق‌نامة اتومبیل‌رانی نامیده می‌شد)، برگزار و نخستین گواهینامة ایرانی را به نام خودش صادر کرد فردی به نام «ناصرخان انشا» بود.

نخستین بانویی که موفق به آموختن فن رانندگی و اخذ گواهینامه شد به احتمال قریب‌به‌یقین خانم «هِلن شَهبندبان» از هموطنان ارمنی و پس از او خانم «شوکت‌الملوک جهانبانی» بود که احتمالاً هر دوی آنها در دهة دوم سدة حاضر موفق به اخذ تصدیق‌نامة رانندگی شده‌اند. البته در چند دهة گذشته زنانی پا به پای همسران‌شان به عنوان رانندة تریلر و اتوبوس در جاده‌های بین‌شهری فعالیت داشته‌اند. هم‌اکنون نیز چندنفر از بانوان به عنوان راننده اتوبوس در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و تعداد زیادی از بانوان به عنوان رانندة تاکسی‌تلفنی ویژة بانوان در تهران و سایر شهرهای ایران فعالند.

 در سال‌های نخست رواج اتومبیل در ایران، شوفری ارج و اعتبار بسیاری داشت و مقبولیت آن کمتر از خلبانی نبود. شکل و شمائل شوفرها نیز بی‌شباهت به خلبان‌ها نبود. اتومبیل‌ها سقف و در و پنجره درست و حسابی نداشتند و جاده‌ها معمولاً خاکی بودند و گرد و غبار سر و صورت راننده را فرا می‌گرفت. حشرات یا سنگریزه‌ها ممکن بود با صورت راننده برخورد کند. ازاین‌رو راننده‌ها کلاه و عینک و لباس بلند شبیه به خلبانان می‌پوشیدند. مقبولیت شوفری در نزد مردم به عنوان حرفه‌ای نو و فنی که هرکسی قادر به انجام آن نبود سبب شده بود که راننده‌ها خواستگاری هر دختری بروند و لب تر کنند جواب بله بگیرند. با این همه، شوفری کاری بس سخت و طاقت‌فرسا بود و گرفتاری‌های این حرفه و سروکله زدن با مسافران مختلف حوصلة بسیاری می‌طلبید که در توان برخی از شوفرهای آن زمان نبود. کم‌حوصله‌گی، بداخلاقی، بددهنی و اعتیاد دامن‌گیر برخی از شوفرها شده بود و مردمی را که با آنها سروکار داشتند، می‌رنجاند.

در طول تاریخِ رانندگیِ ایران روایت‌های شنیدنی بسیاری از خلق و خوی و عادات و ویژگی‌های رانندگان صبور و خدمت‌گزار هم نقل شده است. بی‌گمان همه ما بارها روایت طنزگونة «ماشین مشدی‌ممدلی» را شنیده‌ایم.

درباره ماشین مشدی‌ممدلی روایت‌های شنیدنیِ بسیاری نقل شده است که شاید همه آنها واقعیت نداشته باشد. مرحوم«مشهدی محمدعلی» از درشکه‌چی‌های تهران قدیم بود که به خاطر شغلش انگشت‌نمای خاص و عام شده بود. مشدی‌ممدلی صاحب چند رأس اسب و درشکه بود و در میان سورچی‌های تهران نفوذ فوق‌العاده‌ای داشت. خودش مالک چند درشکه بود و در شهر کار می‌کرد. مردم هر روز او را می‌دیدند و برایش دست بلند می‌کردند. بعد از رواج اتومبیل کسب و کار سورچی‌ها کساد شد. مشدی‌ممدلی هم چند دستگاه اتوبوس کوچک(مینی‌بوس) خرید و بدین‌ترتیب شخصیت تازه‌ای یافت. در آن زمان، شوفری شغلی محبوب و مورد احترام مردم بود و بسیاری از جوانان آرزو داشتند که روزی شوفر شوند. سرشناسی و شهرت مشدی‌ممدلی سورچی و حُسن خلق او سبب شده بود بچه‌های شیطون و بازیگوش تهران تا او را در درشکه‌اش می‌دیدند سربه‌سرش بگذارند. بعدها که مشدی‌ممدلی ماشین هم خرید دنبال ماشینش می‌دویدند و دسته‌جمعی این شعر مشهور را می‌خواندند:

ماشین مشتی ممدلی               نه بوق داره نه صندلی

 

مطربانِ نمایشی کم‌کم این ترانة عامیانه را تکمیل و در محافل شاد و بزم‌ها  این‌گونه می‌خواندند:

ماشین مشدی ممدلی/  نه بوق داره نه صندلی// با پرده‌های مخملی/  با چوب‌های جنگلی// صندلی‌هاش فنر داره/ شوفر بی‌هنر داره//...

مشدی‌ممدلی سورچی به رحمت خدا رفت و دیگر اثری از درشکه و اتوبوسش بر جای نماند اما هنوز پس از هفتاد هشتاد سال وقتی مردم ماشین قراضه‌ای می‌بینند زیر لب این ترانه را زمزمه می‌کنند. البته از این دست ترانه‌های تخته‌حوضی در فرهنگ عامیانة دهه‌های گذشته کم نیست. این ترانه‌ها گاهی به رادیو و تلویزیون و فیلم‌های سینمایی نیز راه یافته‌اند.

در تاریخ اتومبیل و شوفری ایران به رانندگان بامرام، با‌مسئولیت، زحمتکش، مردم‌دار و خوش‌اخلاق بسیاری برمی‌خوریم. یکی از این رانندگانِ بامرام «عبدالعلی عابدی جعفری»مشهور به «دایی عبدالعلی» بود که سال‌ها مسافران را از زادگاه نویسنده، شهر«زواره» به تهران می‌برد. در ماشین اتوبوس دماغ‌دار کمپانی جمز دایی‌عبدالعلی جای همه بود. کوچک و بزرگ، زن و مرد، ارباب و رعیت. دایی عبدالعلی همه را راضی نگه می‌داشت. مسافران شهر و روستاهای اطراف را جمع می‌کرد و گاه منتظر می‌ماند تا زائویی وضع حمل کند و بعد شوهرش را سوار کند؛ گاه صبر می‌کرد که آبیاری یا برداشت محصول پایان یابد و کشاورزی به مسافران ملحق شود.

شوفری یا به‌عبارت امروزی رانندگی برای آنان که از این راه نان در‌می‌آورند حرفه‌ای سخت و طاقت‌فرساست. رانندگان به‌ویژه آنان که راه بیابان را پیش می‌گیرند و جابه‌جایی مسافر و کالا بین بنادر و شهرها را به عهده دارند، درد غربت و دلتنگی، بی‌خوابی، گرسنگی، سرمای استخوان‌سوز و گرمای جگرسوز بیابان را چشیده‌اند و بیش از هرکس به سردی و گرمی روزگار عادت کرده‌اند. این قشرِ زحمتکش که تاکنون دربارة حرفه و هنرشان کمتر سخن گفته شده است، به حرکت درآورندگان شریان‌های حیاتی کشورند. این عزیزان از فرط فشار طاقت‌فرسای کار، زود بیمار و پیر می‌شوند. بیماری‌هایی چون دردهای استخوانی و عضلانی به‌ویژه کمردرد، بواسیر، ناراحتی‌های گوارشی و دفعی ناشی از تغذیه نا‌مناسب یا استرس حرفه‌ای، گرفتار شدن به دام اعتیاد و بدتر از همه تصادف، ناقص یا فوت شدن همه از آفات رانندگی است. در این میان صبوری، نشاط و مسئولیت‌پذیری این قشر از جامعه قابل تحسین است.

رانندگی نیاز به شکیبایی و سخت‌کوشی بسیار دارد. مردان جاده در عین تحمل همة دشواری‌های این حرفه  معمولاً از طبعی لطیف و شوخ‌ بهره‌مندند. حاصل این لطافت طبع، درج حالت‌های روحی و دغدغه‌های ذهنی آنها بر پشت و پیش ماشین‌هایشان و شکل‌گیری و تکمیل فرهنگی است که امروز پس از نزدیک به یک سده به نوعی ادبیات ویژه تبدیل شده است که در شهرها و جاده‌ها هر اهل دلی را به تفکر وامی‌دارد.

با  این همه، در زمان حال علی‌رغم تلاش و زحمات زیادی که به عهدة رانند‌ه‌هاست به دلیل عواقب و مصیبت‌های این حرفه مثل: بیماری، غربت، دوری از خانه و کاشانه، ناچیز بودن دستمزد و دردسرهای فراوان دیگر، چندان مورد توجه نیستند و رانندگان عزیز از این جایگاه اجتماعی گله‌مندند. شغل رانندگی و رانندگان همواره مظلوم واقع شده‌اند. گرفتاری‌ها و دشواری‌های حرفه و هنرشان همیشه در میان هیاهوی شهرها و سکوت بیابان‌ها پنهان مانده است. در تقویم خورشیدی و قمری صاحب روز و هفته‌ای برای قدردانی نیستند. در کتاب‌ها، داستان‌ها و اخبار و گزارش‌های رسانه‌ها کمتر دیده می‌شوند، گویی این عزیزان بیش از هر کس دیگری در این کشور ترجیح می‌دهند به جای حرف زدن بی‌وقفه کار کنند. بر ماست که در هر جا و هر مسئولیتی که هستیم، رانندگان، این قشر زحمتکش و مظلوم را و فرهنگ و آداب‌شان را و مشکلات و درد دل‌هایشان را بیش از پیش دریابیم.

می‌کنم رانندگی دارم توکل بر خدا / از خطر محفوظ مانم همت شاه رضا

 

 پژوهشگر فرهنگ فولکوریک


چهارشنبه 89 مهر 7 , ساعت 6:31 عصر

 

 خانواده 3 شهید حوادث کهریزک ضمن تقدیر از پیگیری ها ودستورات قاطع رهبر معظم انقلاب و با تشکر از لغو مصونیت قضایی 3 متهم قضایی از سوی قوه قضائیه، گذشت خود از قصاص دو مجری محکوم به اعدام این جنایت را اعلام و خواستار آن شدند که اراده جدی و اخلال ناپذیر نظام برای پیگرد و مجازات آمران این جنایت نیز بزودی محقق شود.


 اولیای دم محسن روح الامینی ، محمد کامرانی و امیر جوادی فر که در پی تخلفات صورت گرفته از سوی برخی افراد خودسر بعد از حوادث و اغتشاشات پس از انتخابات سال گذشته در بازداشتگاه کهریزک به شهادت رسیدند ، دو افسر نگهبان نیروی انتظامی که در همین ارتباط در دادگاه نظامی عامل قتل و مجرم شناخته شده و به قصاص نفس محکوم شده اند را ، مورد بخشش قرار دادند.

متن کامل بیانیه این خانواده ها که صبح امروز تحویل دادگاه نظامی و مقامات قضایی شد ، چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم

ملت شریف ایران
اکنون بیش از یک سال از فاجعه اسفناک و جنایت بار بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک می گذرد و برای ما که فرزندان عزیزتر از جانمان بی رحمانه و با سنگدلی آمران و عاملان این جنایت، به طرزی مظلومانه و در اوج غربت به فیض شهادت نائل شدند ، روزها و شب های سخت و توانفرسایی سپری گشت. زمان نه تنها مرهمی براین داغ بنیان‌افکن نگذاشته است بلکه سوز جانگداز  فقدان فرزندانمان بر تن و روان رنجور خانواده ها زخمی کهنه و دردی روزافزون وارد می کند.

خدا را شاهد می گیریم که پافشاری ما بر احقاق خون فرزندانمان و اجرای عدالت درباره بانیان جنایت نه از سر کینه توزی و نه به خاطر انتقام جویی است بلکه کورسوی نگاه نیمه جان فرزندانمان در لحظات وداع برای پایمال نشدن خون آنان و نجات دیگر فرزندان ملت که فرصتی برای احیای حقوق خود نمی یابند دین بزرگی برعهده ما گذاشته است که مکلف به ادای آن هستیم.
این روزها که کشورمان عطر آگین یاد و نام شهیدان گلگون کفن دفاع مقدس است از یکطرف بر خود می بالیم که فرزندانمان نیز مظلومانه به شهادت رسیدند و بلکه اگر رزمندگان عزیزمان در مصاف با یزیدیان صدامی و دشمنان خارجی و با آگاهی از سبعیت و خونخواری دشمن به استقبال شهادت می رفتند که خود هنر مردان خداست ، ولی فرزندان مظلوم ما با اعتماد به مسئولین نظام و بدون هیچ آگاهی، دریک حرکت غافلگیرانه و با وحشیانه ترین ضربات بعضی ازهموطنان خود در بازداشتگاهی داخلی  از آب وحتی هوا نیز محروم شدند و این عمق تاریک یک جنایت خونباراست که لکه ننگی گشت و نظام را با یک چالش جدی مواجه کرد. لذا پدران و مادران شهید پرور وخانواده های عزیز معظم شهدا در این ایام خوب درد ما را درک می کنند و ما هم خدا را سپاس می گوییم که صبری عظیم و بصیرتی عمیق عنایت فرمود و نگذاشت در مقابل این مصیبت بزرگ بلغزیم.

هموطنان دلسوز و بردبار
در طول یک سال گذشته که با تمام توان و بهره گیری از کلیه مسیرهای مشروع و قانونی در پی احقاق حق و خونخواهی فرزندانمان بودیم با دو نوع برخورد دردستگاه های مسئول مواجه شدیم . بخش قابل توجهی از مسئولان که با همدردی، دلسوزی، صداقت و امانت داری ما را در این مسیر دشوار همراهی و حمایت کردند و با صبر و تحمل فشارها و مشکلات، در پی اجرای عدالت و به سرانجام رسانیدن پرونده بودند، و گروهی اندک از صاحبان قدرت، مسئولیت و رسانه که در پی سرپوش نهادن بر این جنایت هولناک و رهاندن آمران و عاملان اصلی آن از چنگال عدالت بودند، و شاید این تاخیر، نتیجه تلاش های اینان باشد اما یاری خدا وهمراهی گروه نخست ازمسئولان، دشواری مسیر و تحمل نیش ها و دشنام های پنهان و پیدای گروه دوم که نمکی بر زخم عمیق و آتشی بر داغ جانگداز ما بود، را ممکن می ساخت.
 
مانع تراشی در راه عدالت، حمایت های پنهان و پیدا از آمران و عاملان اصلی جنایت و نشان صدارت و افتخار زدن بر سینه آنان توسط کسانی که ازسفره شعار عدالت بهره‌مندند هیچگاه از نگاه تیزبین افکار عمومی پوشیده نماند. اما با لطف الهی و همت مسئولان مربوطه، موانع و دیوارهای مرئی و نامرئی مصونیت که گرداگرد آمران و عاملان اصلی جنایت کشیده شده بود یکی پس از دیگری برچیده شد.

اکنون که دادگاه نظامی حکم مجریان این جنایت را صادر کرده و دو تن از آنان را محکوم به اعدام نموده است و مصونیت آمران قضایی این جنایت نیز لغو گردیده است، ما بر سر دو راهی ناگزیر به اتخاذ تصمیمی سرنوشت ساز هستیم.از یکسو بر اساس آیه شریفه «...أَنَّهُ منْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فکَأَنّما قَتَلَ النّاسَ جَمیعًا و مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النّاسَ جَمیعًا... (سوره مائده آیه 32) » این جنایت در حکم کشتار تمامی مردم، و احیای حق و سد کردن راه تکرار آن در حکم نجات جامعه است و از سوی دیگر، براساس آیه شریفه«...فمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْءٌ فاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ ...(سوره بقره آیه 178)» در گذشتن از مجریان و عوامل دست چندم این جنایت به تقوی نزدیکتر است.

یکی از فلسفه های قطعی حکم الهیِ قصاص بازدارندگی از تکرار قتل نفسِ بی‌گناه و جلوگیری از ظلم صاحبان قدرت به مظلومان بی‌پناه است و بدون تردید، مجازات آمران بالانشین و بانیان این جنایت در تحقق این هدف مقدس موثرتر خواهد بود.
از این رو ما صاحبان خون به ناحق ریخته شده فرزندانمان، با گذشت از قصاص دو مجری این جنایت که محکوم به اعدام گردیده اند و تاکید بر اجرای سایر مجازات ها در مورد آنها بیش از پیش خود را در مسیر خونخواهی و پیگرد آمران و عاملان اصلی جنایت که مصونیت های رسمی و غیر رسمی آنها در حال فروریختن است، قرار خواهیم داد تا از یکطرف اثبات کنیم که انسان های حقیر، کم ظرفیت و انتقامجویی نیستیم که از قصاص و ریختن خون انسان هایی که ملعبه دست قانون شکنان خودسر بوده اند، لذت ببریم و خانواده های مستضعف و بیگناه آنها را نیز همچون خود داغدار کنیم و از طرف دیگر پیگیری هایمان نیز برای اصلاح رویه ها درحد ممکن می باشد ونیک می دانیم که فرزندان ما با مظلومیت سرخ خود،چهره کریه عده ای سیاه روی را افشا کردند که البته این دست آورد کمی نیست و قطعا، شادی روح آنها نیز با همین تصمیم قرین است.
 
قانون‌گریزان و قانون‌شکنان قانون‌دان بدانند که زمان خود‌سری، قلدر‌مآبی و دست درازی به حقوق مردم و مظلومان سپری شده است و وابستگی به صاحبان قدرت و مناصب دولتی و حکومتی نیز نخواهند توانست مانع از اجرای عدالت و خوانخواهی مظلومان گردد که «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ».                                 

دراینجا روی سخن ما با مسئولانِ به ظاهر متشرع ومتدینی است که درپی مصلحت‌سنجی‌های ظاهری و منفعت‌طلبی‌های واقعی، تا کنون اگر نتوانسته اند مانع به نتیجه رسیدن این پرونده و اجرای عدالت شوند برای رهانیدن جنایت‌کاران و متخلفین حداکثر توان خود را در اخلال در پیشرفت پرونده بکار برده اند و با این توجیهات کودکانه که به پاس خدمات گذشته جنایت‌کاران یا جلوگیری از تضعیف نظام و سوء استفاده احتمالی دشمنان، اجرای عدالت درباره آمران و عاملان اصلی فاجعه کهریزک را به تاخیر انداخته اند در حالی که هیچ عاملی جز اجرای عدالت، به هر قیمت و درباره هر کس، نظام را تقویت نکرده و عامل حفظ آن نخواهد شد.

اکنون لغو مصونیت قضایی و تعلیق آمر و متخلفین قضایی جنایت کهریزک توسط دادگاه انتظامی قضات هر چند با تاخیر انجام شد اما گام بلندی در اجرای عدالت و بت شکنی در دستگاه قضایی محسوب می شود.این اقدام که حاصل زحمات طاقت فرسای 14 ماهه ده ها تن از قضات و کارشناسان شریف و سلیم دستگاه قضایی است که در برابر فشارها، توصیه ها، تهدیدها و تطمیع ها مقاومت کرده و عدالت را  از قفس مصونیت های نامرئی و مصلحت‌سنجی ها رهاندند، فرصتی است که گام نهایی در محاکمه عادلانه، علنی و بدور از اعمال نفوذ این افراد برداشته شود تا این اقدام دستگاه قضایی مهر افتخاری بر پیشانی نظام و هشدار تکان‌دهنده به سایر قانون شکنان خودسر باشد که از اجرای عدالت در نظام اسلامی در امان نخواهند بود.  این شیعیان ظاهری امام علی علیه السلام متوجه نیستند که در مصاف خواص و نور چشمی ها با عامه مردم، اگر رضایت عامه مردم رعایت شود خشم نور چشمی ها نسبت به اجرای قانون اثر ندارد ولی اگر رضایت نور چشمی ها بر خشم عامه ترجیح داده شود، آنگاه خشم عامه مردم بنیان نور چشمی ها را فرو خواهد ریخت.

در صورتی که این مسیر به نتیجه برسد و آمرین و عاملین اصلی جنایت هولناک کهریزک به مجازات خود برسند، پاسخی متقن به تبلیغات منفی علیه نظام درباره اجرای گزینشی عدالت خواهد بود و برای تمامی ستم دیدگان و مظلومان که حقوقشان پایمال شده و جز خدا حامی و پشتیبانی ندارند بشارتی خواهد بود که احقاق حق برای آنان یک آرزوی دست نیافتنی نیست و با همت و پایداری در مسیر قانونی و شرعی می توان ناممکن را ممکن ساخت و ظالم را در هر جایگاهی به محکمه عدالت کشید .

اما آن‌‌چه که در این ایام شاهد آن هستیم حرکات ایذایی و دست و پا زدن آمران اصلی جنایت کهریزک برای فرافکنی و مصون نگاه داشتن خود از چنگال عدالت است.

بیانیه‌هایی که به قلم آمران و به نام مجریان قضاییِ جنایت منتشر می شود بیش از آنکه هدف اصلی که فرافکنی جرم و رهایی از پیگرد قضایی است را برای آنان به همراه داشته باشد، نشان دهنده عمق سوء نیت و ارتکاب آگاهانه آنها به جرم می باشد.
بکارگیری عناوینی چون اراذل و اوباش و اشرار چاقو کش و قمه کش برای جوانان بی‌گناه و بی پناهی که بدون دست زدن به هیچ اقدام خشونت آمیز دستگیر شده و با تحقیقات صوری وغیر قانونی به شکنجه‌گاه کهریزک منتقل شده اند، بیش از پیش عمق کینه توزی و اصرار بر ارتکاب این جنایت را نشان می دهد.

آیا آمری که بیانیه مذکور را منتشر کرده است و بازپرس جزئی که آن را امضا کرده نمی دانند که شکنجه گاه کهریزک هیچگاه بازداشتگاه قانونی نبوده ومطابق با قانون کلیه بازداشتگاه های رسمی باید توسط سازمان زندان ها اداره شوند و این سازمان به  صورت رسمی و بارها اعلام کرده که هیچ نقشی در تاسیس و اداره شکنجه گاه کهریزک نداشته است؟

آیا رفع مسئولیت از کسی که بنا به گزارش رسمی کمیته تحقیق مجلس شورای اسلامی، آمر اصلی انتقال قربانیان به کهریزک بوده است در این بیانیه و انداختن تمامی مسئولیت به گردن بازپرس، معاون امنیت و نیروی انتظامی، خود نشان دهنده سناریو سازی آمر اصلی برای رهایی از چنگال عدالت نیست؟

آیا انکار اظهارات رسمی دادستان کل کشور، دبیر شورایعالی امنیت ملی و اعضای کمیته تحقیق مجلس شورای اسلامی مبنی بر ابلاغ نظر صریح رهبرمعظم انقلاب مبنی بر انتقال بازداشت شدگان 18 تیر از کهریزک به اوین به دادستان سابق تهران ادامه همان مسیری نیست که به شهادت 4 تن و آسیب دیدن دهها تن بی گناه انجامید.

آیا استناد به قرار منع تعقیب اولیه قابل اعتراض صادر شده توسط یکی ازشعب دادسرای کارکنان دولت بدون رسیدگی دقیق و حتی اعتراف به مطالعه نکردن پرونده اصلی کهریزک در دادسرای نظامی نیروهای مسلح در رای صادره، نشان دهنده تداوم تلاش برای اعمال نفوذ در جهت به نتیجه نرسیدن این پرونده نیست. آیا دستیار وقت دادستان قبلی تهران که اعلام می کند هیچ آمر و آمرینی وجود نداشته اند فراموش کرده که خودش مامور اجرای حکم آمر بوده است یا اینکه فریب افکار عمومی ولو برای چند صباح ذره ای از سنگینی این جرم می کاهد؟! آقایانی که سالها زمام امور قضایی یک کلان شهر را بر عهده داشته اند به مصداق (آن را که حساب پاک است ازمحاسبه چه باک ) چرا عجولانه فرار به جلو می کنند. چرا صبر نمی کنند که در دادگاه پاسخ دهند و می خواهند که افکارعمومی را به بازی بگیرند. مگر همین آقایان یک سال پیش در همین جراید اعلام نمی کردند (به دروغ و فریبکاری) که بیماری مننژیت باعث قتل این مظلومان شده است؟ آیا نظر پزشک قانونی را گرفته بودند؟ و از همه اینها مهم تر فرض بر اینکه از این محاکمه فرار کنند آیا از حکومت خدا هم می توانند فرار کنند؟ آیا در شب های جمعه ای که دعای کمیل می خوانیم لا یمکن الفرار من حکومتک را درک می کنیم؟

اگر آمر اصلی قضایی و آمران سیاسی و امنیتی جنایت هولناک کهریزک معتقد به بیگناهی خویش و قانونی بودن اقداماتشان هستند، چرا به جای استقبال از حضور درمحکمه و بیان ادله و دفاعیات خویش در برابر دادگاه و افکار عمومی در پی فرافکنی، جنگ روانی و فریب افکار عمومی هستند؟

به هر تقدیر، ما خانواده های  شهدای جنایت کهریزک با اعلام گذشت خود از قصاص دو مجری محکوم به اعدام این جنایت و تاکید بر اجرای سایر مجازات ها در مورد ایشان ضمن تشکر از لغو مصونیت قضایی صورت گرفته خواستار اراده جدی و اخلال ناپذیر نظام برای پیگرد و مجازات آمران قضایی، سیاسی، نظامی و امنیتی این جنایت هستیم.در این رهگذر ضمن سپاس از رهبر فرزانه انقلاب که از همان ابتدای این جنایت تاکنون همواره در جلسات عمومی و خصوصی بر محاکمه و مجازات همه عاملان و آمران تاکید کرده اند و فرمودند اگر جرمی ثابت شود ، برای هیچکس حاشیه امنی وجود ندارد سپاسگزاریم، ضمن اینکه اطمینان داریم که با تحقق عدالت و اصلاح رویه ها علاوه بر اینکه نظام مصونیت خواهد یافت آیندگان این پیگیری های عدالتخواهانه را تحسین خواهند کرد.
 
و العاقبه للمتقین
خانواده شهدای کهریزک ( اولیای دم )
 
----------------------------------------------------------
 
سابقه خبر ؛ درخواست آیت الله جوادی آملی از خانواده 3 شهید حوادث کهریزک
 
چندی پیش خانواده قربانیان حوادث کهریزک با آیت الله جوادی آملی دیدار داشتند که در این دیدار بحث های مهمی ردو بدل شد. در این دیدار آیت الله جوادی آملی ضمن اعلام همدردی با خانواده کشته شدگان، ماجرای کهریزک را بسیار پر هزینه برای نظام دانستند.
 
در این دیدار آیت الله جوادی آملی از خانواده قربانیان کهریزک می خواهند که از تخلف برخی از مامورین نیروی انتظامی گذشت کنند که در پاسخ  خانواده کشته شدگان کهریزک تاکید می کنند، اگر از گناه سربازان نیروی انتظامی و مجازات تعدادی از مقصرین گذشت کنند،اما با تمام قوت مجازات مقصرین اصلی این حادثه، که در حال حاضر مسئولیت اجرائی نیز دارند را پی گیری خواهند کرد و از آنها نخواهند گذشت.
 
خبرگزاری مهر نیز در دوم شهریور 89 از احتمال گذشت اولیای دم 3 شهید حوادث کهریزک از اعدام دو محکوم انتظامی این حادثه خبر داده بود.
 
صدور حکم تعلیق سه مقام قضایی
 
یادآوری می شود خبرگزاری مهر ، پیش از این و در اول شهریور 89 طی خبری اعلام کرده بود که بر اساس کیفرخواستی که پیش از این توسط دادسرای انتظامی قضات صادر شده بود ، شعبه یک دادگاه انتظامی قضات پس از طی مراحل رسیدگی قانونی در خصوص بررسی مسئولیت 3 نفر از مسئولین ارشد دادستانی تهران در پرونده حوادث سال گذشته بازداشتگاه کهریزک ، حکم تعلیق قضایی افراد فوق را صادر و به نامبردگان ابلاغ کرد.
 
بر اساس این حکم که وفق نظر کارشناسان قضایی و وکلا در تاریخ احکام قضایی قبل و بعد از انقلاب اسلامی بی سابقه است ، افراد یاد شده باید از سمت هایشان عزل شده و در خصوص اتهامات مطروحه در پرونده مسئولیت خویش را پذیرفته و خارج از مصونیت قضایی مانند شهروندان عادی پاسخگو باشند. این حکم تعلیق قضایی بر اساس پرونده های مشروح جداگانه و در تاریخ 24 مرداد ماه 1389 صادر گردیده است.
 
پیش از این و در تاریخ 9 تیر 1389 سازمان قضایی نیروهای مسلح با صدور اطلاعیه ای از صدور حکم قصاص نفس عاملان قتل در بازداشتگاه کهریزک خبر داده بود. این سازمان همچنین با اشاره به صدور کیفرخواست علیه 12 نفر از متهمان پرونده بازداشتگاه کهریزک توسط دادسرای نظامی تهران از رسیدگی به اتهامات متهمان با رعایت مقررات قانونی در جلسات متعدد دادگاه با حضور شکات، متهمین و وکلای آنان و همچنین صدور نهایی احکام قضایی برای آنان خبر داده بود.
 
اتقان نظر و رسیدگی قاطع دستگاه قضایی از دو مسیر جداگانه یعنی دادسرای نظامی و نیز دادگاه انتظامی قضات در خصوص تخلفات و جنایات صورت گرفته در حوادث سال گذشته کهریزک سندی ارزشمند بر استقلال دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران و اهتمام ملی بر اجرای قانون و عدالت بدون هر گونه تاثیر پذیری از فشارها ، حاشیه سازی های داخلی و جو سازی بدخواهان خارجی است.
 
صدور این احکام همچنین نشانه عزم جدی نظام بر برخورد با متخلفان و متجاوزان به حقوق شهروندی در هر سطح و مقامی است و اینکه هر زمان برای دستگاه قضایی تخلف احدی از مسئولان قوا و از جمله قوه قضائیه اثبات شود ، قاطعانه با متخلف برخورد خواهد شد.
 
رهبر معظم انقلاب اسلامی سال گذشته به محض اطلاع از انتقال بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات به کهریزک دستور تعطیلی فوری آن را صادر و به دفعات حوادث صورت گرفته را تخلف و جنایت خواندند.
 
ایشان همچنین در ملاقات های متعدد با خانواده شهدای مظلوم این حوادث ضمن تفقد از آنها دستورات لازم برای هدایت پرونده در مسیر صحیح ، مجازات مجرمان و مقصران و نیز احقاق حقوق بازماندگان را صادر فرمودند. بی گمان در این رسیدگی بی سابقه در تاریخ قضایی کشور که بررسی اتهام و تخلف مهمترین مقامات قضایی مرکز کشور را شامل شده است ، دستورات قاطعانه رهبر معظم انقلاب تاثیر برجسته ای داشته و موجب قوت قلب برای دست اندرکاران سیستم قضایی کشور و همچنین امیدواری هر چه بیشتر برای احقاق حق شهروندان بوده است.
 
ایشان در دیدار خانواده های فوق یادآور شده بودند که «عنوان مجرمانه اگر ثابت شود حاشیه امنی برای هیچکس نیست.»
 
یادآوری می شود در تخلفات و جنایات صورت گرفته در حوادث سال گذشته بازداشتگاه کهریزک 3 جوان از خانواده های متعهد کشور به نام های محسن روح الامینی ، محمد کامرانی و امیر جوادی فر مظلومانه به شهادت رسیدند.


چهارشنبه 89 مهر 7 , ساعت 9:3 صبح

 واحد مرکزی خبر نوشت:

وزیر آبیاری و نیروی عربستان سعودی از توزیع قریب الوقوع بطریهای آب زمزم در بین عمره گزاران خبر داد .
به گزارش شبکه تلویزیونی العربیه ، مهندس عبدالله حسین امروز طرح توزیع شیشه های اب زمزم تولید شده در تاسیسات جدید مکه مکرمه را که در اواخر ماه رمضان به دست پادشاه عربستان افتتاح شده بود ؛به اجرا گذاشت .

هزینه کلی این طرح بالغ بر هفتصد میلیون ریال سعودی براورد شده است و تاسیسات جدید روزانه توان تولید پنج میلیون لیتر اب را خواهد داشت . در همین حال عمره گزاران و دیگر افرادی که مایل به استفاده از اب زمزم هستند از شنبه اینده می توانند هر بطری ده لیتری اب را به قیمت پنج ریال سعودی خریداری کنند .


چهارشنبه 89 مهر 7 , ساعت 9:2 صبح

 مردمسالاری نوشت:

دبیر کل جمعیت زنان مسلمان نو اندیش معتقد است اگر قرار است،احزاب تابع دولت ها باشند،بهتر است بگویند که تحزب تعطیل شود وحزبی وجود نداشته باشد. 

فاطمه راکعی،در خصوص اظهارات اخیر حمیدرضا فولادگر مبنی بر اینکه در قانون جدید احزاب، بدنبال گسترش ابعاد نظارتی بر احزاب هستیم، گفت:  ابتدا باید به طور صریح مشخص شود که منظور از نظارت، نظارت چه نهاد و ارگانی است، اگر قرار است دولت ها بر احزاب نظارت کنند به این معنا است که احزاب تابع دولت ها شوند، زیرا بر اثر نظارت دولت ها، احزاب سیاست های آنها را اعمال خواهند کرد. 

وی با بیان اینکه باید کانال نظارتی به طور شفاف مشخص شود، افزود: البته تا به حال چنین نظارتی به احزاب وجود نداشت و احزاب براساس مرام نامه خود و اصول قانون اساسی از چارچوب های نظام تخطی نمی کردند.  این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: هرگز و در هیچ کشوری نه معمول و نه مرسوم بوده که احزاب تابع دولت ها باشند و قرار هم نیست که در آینده این گونه شود، زیرا احزاب مدعی آن هستند که در مجاری سیاسی و اجتماعی نقش آفرینی کنند.  وی ادامه داد: با اوضاع و احوالی که شاهد آن بودیم و فراز و نشیب های گذشته اگر قرار است چنین نظارت هایی را برکار احزاب معمول کنند بهتر است بگویند که تحزب تعطیل شود وحزبی وجود نداشته باشد. 


چهارشنبه 89 مهر 7 , ساعت 9:1 صبح

جمهوری اسلامی نوشت:

با وساطت برخی از مسئولان شهر قزوین تجمع اعتراض‌آمیز جمع کثیری از خبرنگاران و نمایندگان مطبوعات سراسری و نشریات محلی استان قزوین که قرار بود در استانداری قزوین برگزار شود به تعویق افتاد. با تصمیم جمعی دیروز 6/7/89 مطبوعاتیهای این استان به خاطر مشکلات ناشی از انحصار آگهی‌های دولتی به روزنامه‌ی دولتی، بی‌توجهی برخی مقامات عالی اجرایی استان در مورد ابلاغ بخشنامه لغو این انحصار در این مورد و نیز چندگانگی در اجرای این موضوع در سطح استانهای کشور، مراتب اعتراض خود را با تجمع و یا حضور جمعی در استانداری قزوین اعلام کنند که به علت همزمان شدن این اعتراض با سفر میهمانان خارجی به قزوین به زمان دیگری موکول گردید.


سه شنبه 89 مهر 6 , ساعت 4:40 عصر

 ایلنا نوشت:

رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور معتقد است: از گذشته در جامعه ایران اجحاف و ستم نسبت به زنان وجود داشته است و هنوز هم این اجحاف و ستم در جامعه وجود دارد بنابراین دستگاه قانون‌گذاری باید به گونه‌ای عمل کند که حقوق زنان را بیش از هر زمان دیگر مورد توجه قرار دهد.

اسفندیار رحیم‌مشایی گفت: من در جریان آخرین تغییرات لایحه حمایت از خانواده نیستم بنابر‌این نمی‌توانم در رابطه با عملکرد مجلس اظهار‌نظر کنم چون اطلاعاتی ندارم اما آنچه که من می‌فهمم این است که زنان جامعه ما امروز نقش مهمی در کشور دارند و شرایط زنان کنونی ما را نمی‌توان با دهه‌های گذشته مقایسه کرد.

او توضیح داد:مثلا نقش زنان در اقتصاد در حال حاضر با گذشته خیلی تغییر کرده است بنابر‌این ما باید بر اساس اصول و ارزش‌های دینی و بر اساس منابع سنت و فقه به گونه‌ای عمل کنیم که ملاحظات امروز را هم در نظر داشته باشیم، یعنی ان جاهایی که چهارچوب‌های دینی ما اجازه می‌دهد باید به سمت تضمین حقوق زنان برویم.


سه شنبه 89 مهر 6 , ساعت 8:58 صبح

جمهوری اسلامی نوشت:


از یزد خبر می‌رسد در مراسمی که با حضور مهندسان بسیجی این شهرستان به مناسبت هفته دفاع مقدس برگزار شد، تعدادی وصیتنامه کوروش در بین شرکت کنندگان توزیع شد که تعجب و اعتراض بسیجیان را برانگیخت. آنها با ذکر این نکته که چه چیزی باعث شده بعد از چندین هزار سال اکنون همزمان با برگزاری مراسم گرامیداشت هشت سال دفاع مقدس چنین حرکتی صورت گیرد مراتب اعتراض خود را ابراز داشتند.


سه شنبه 89 مهر 6 , ساعت 8:57 صبح

 روزنامه ایران نوشت:

فرزند شاه مخلوع ، در تازه‌ترین اظهارات خود گفته است: «حیاتی‌ترین» و «خطیرترین» وظیفه ما مبارزه با ولایت فقیه است. «رضا پهلوی» در یادداشتی که در یک سایت متعلق به سازمان جاسوسی امریکا(سیا) منتشر کرد، مدعی شده که متهم اصلی تمام عملیات‌های تروریستی داخل ایران و حتی عراق، لبنان و افغانستان «جمهوری اسلامی» است و این جای تعجب ندارد!


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ