سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نزدیک ترین خویشاوندی ها، دوستی دل هاست . [امام علی علیه السلام]
 
دوشنبه 89 اردیبهشت 20 , ساعت 4:44 عصر

 

من در خاندان علمى در شهر تبریزکه از زمانهاى دور شهرت علمى پیدا کرده متولد شدم، در پنج سالگى مادرم را و در نه سالگى پدرم را از دست دادم، واز همان کودکى درد یتیم بودن را احساس نمودم ولى خداوند متعال بر ما منت نهاد و زندگى را از نظر مادى بر ما آسان‏نمود، وصى پدرم به منظور عمل به وصیت آن مرحوم از من و برادر کوچکترم مواظبت مى‏کرد و با اخلاقى نیکو واسلامى از ما نگهدارى مى‏کرد با اینکه همسرش از ما بچه‏هاى کوچک مراقبت مى‏کرد خادمى را نیز به این منظوراستخدام کرد.

مدتى از عمرمان که گذشت به مدرسه راه یافتیم و زیر نظر معلم خصوصى که هر روز به منزل ما مى‏آمد به آموختن ‏زبان فارسى و آداب آن و درسهاى دیگر ابتدایى پرداختیم و پس از شش سال از آن درسها فارغ شدیم. در آن زمان براى درسهاى ابتدایى برنامه مشخصى وجود نداشت بلکه هنگام ورود دانش آموز به مدرسه برنامه‏اى‏به صورت مقطعى تهیه مى‏شد و هر کسى بر حسب ذوق و استعداد خود تعلیم مى‏دید. من درس قرآن کریم (که پیش از هر چیز آموزش داده مى‏شد) و «گلستان » و«بوستان‏»، سعدى‏شیرازى،«نصاب‏الصبیان‏»، «انوار سهیلى‏»، «اخلاق مصور»، «تاریخ‏» معجم‏»، «منشئات امیرنظام‏» و «ارشادالحساب‏» رابه پایان بردیم.

اینگونه بود که بخش اول تحصیلات من به پایان رسید. سپس به فرا گرفتن علوم دینى و زبان عربى پرداختیم و بعد از هفت سال متنهاى آموزشى را که آن زمان در حوزه‏علمیه مرسوم بود فرا گرفتیم، در طى این مدت، در علم صرف و اشتقاق کتابهاى: «امثلة‏»، «صرف میر» و «تصریف‏» درنحو کتابهاى: «العوامل فی النحو»، «انموذج‏»، «صمدیة‏»، «الفیة ابن مالک » همراه با« شرح سیوطى‏» و کتاب «نحو جامى‏»،«مغنی اللبیب‏» ابن هشام، در معانى و بیان: کتاب «المطول‏» تفتازانى، در فقه: «الروضة البهیة » معروف به شرح لمعه‏شهید ثانى، «مکاسب‏» شیخ انصارى، در اصول فقه: کتابهاى‏«المعالم فی اصول الفقه‏» شیخ زین ن،«قوانین‏الاصول‏» میرزاى قمى، «رسائل‏» شیخ انصارى، «کفایة الاصول‏» آیت الله آخوند خراسانى، در منطق: کتابهاى‏«الکبرى فی المنطق‏»، «الحاشیة‏»، «شرح الشمسیة‏»، در فلسفه: «الاشارات و التنبیهات‏» ابن سینا، در کلام:«کشف‏ المراد» خواجه نصیرالدین را خواندم و این گونه بود که متنهاى درس غیر از فلسفه متعالیه و عرفان را به‏اتمام‏رساندم.

براى تکمیل درسهاى اسلامى خود به نجف اشرف مشرف شدم و در درس استاد آیت الله شیخ‏محمد حسین اصفهانى حضور پیدا کردم. همچنین به مدت شش سال متوالى خارج اصول فقه را خواندم، در طى این‏مدت درسهاى عالى فقه شیعى را نزد استادمان آیت الله نائینى تحصیل کردم و نزد آن بزرگوار دوره کامل خارج‏اصول فقه را نیز به مدت هشت سال نزد آن بزرگوار به پایان بردم، و در کلیات علم رجال نزد مرحوم آیت الله‏حجت کوهکمرى درس خواندم.

استاد من در فلسفه اسلامى، حکیم اسلامى سید حسین بادکوبه‏اى بود که نزد آن حضرت کتابهاى منظومه‏سبزوارى، اسفار و مشاعر سبزوارى، اسفار و مشاعر ملاصدرا، شفاء ابن‏سینا، کتاب اثولجیاى ارسطو، تمهید القواعدابن ترکه و اخلاق ابن‏مسکویه را خواندم.

استاد بادکوبه‏اى ضمن ابراز علاقه وافر به بنده خود بر درسهایم اشراف کامل داشت و سعى مى‏نمود که ریشه‏هاى‏تربیت را در اعماق وجود من مستحکم سازد و همواره مرا به مدارج اندیشه و راههاى استدلال راهنمایى مى‏فرمود، تااینکه در طرز تفکر خود بر آن روش خو گرفتم سپس به من فرمود تا در درس استاد هیئت و نجوم‏سید ابوالقاسم خوانسارى حاضر شوم. من نیز نزد او دوره کامل ریاضیات عالى و علم هندسه در هر دو بخش: هندسه‏فضائى و هندسه مسطحه و جبر استدلالى (جبر گزاره) را خواندم.

سپس به علت نابسامانى وضع اقتصادى به ناچار به وطن خود بازگشته و در شهر تبریز زادگاه خود منزل گزیدم، درآنجا بیش از ده سال اقامت کردم و در واقع آن روزها روزهاى سیاهى در زندگى من بود زیرا به علت نیاز شدید مادى که‏براى گذراندن زندگى داشتیم از تفکر و درس دور گشته و به کشاورزى مشغول شدم،

زمانى که در آنجا بودم احساس‏مى‏کردم که عمرم تلف مى‏شود فقر و تهیدستى روح مرا تیره و تار نموده و ابرهاى درد و رنج بر روى من سایه‏مى‏گستراندند، چرا که از درس و تفکر دور بودم، تا اینکه دیده خود را بر وضع زندگیمان بستم و شهر تبریز را به مقصدشهر مقدس قم ترک گفتم.

هنگامى که به این شهر وارد شدم احساس کردم از آن زندان رنج و درد رهایى یافتم، و خداى‏منان را شاکرم که دعاى مرا اجابت نمود و در راه علم و آماده سازى رجال دین و تربیت نسل صالح براى خدمت به‏اسلام و شریعت محمدى صلى‏الله علیه و آله، توفیق را نصیب من ساخت، و تاکنون روزگارم در این شهر مقدس که‏حرم رسول الله است، سپرى شده است.

البته، براى هر کس در طول زندگى به مقتضاى شرایط روزهاى تلخ و شیرینى‏وجود دارد، به خصوص براى من از این جهت که مدتى از عمر خود را با یتیمى و دورى از دوستان خود گذراندم و باتمام وجود درد یتیمى را لمس کردم و با حوادث دردناکى در طول زندگى خود روبرو شدم ولى خداوند منان مرا از یادنبرده، لحظه‏اى به خود وا نگذاشت. و همواره با نفحات قدسى‏اش مرا در لغزشگاه‏هاى خطرناک یارى کرده است واحساس مى‏کنم که گوئى قدرتى پنهانى مرا به خود جذب نموده و تمام موانع را از سر راه من برداشته است.

هنگامى که کودک بودم درس صرف و نحو را مى‏آموختم، هیچ رغبتى در خود براى ادامه درس و تحصیل‏نمى‏یافتم، چهار سال گذشت و من نمى‏فهمیدم که چه بخوانم، ولى بناگاه آرامش در وجودم پدید آمد که گوئى انسان‏دیروزى نیستم، و در راه علم و اندیشه با جدیت و درک کامل پیش مى‏رفتم، و از آن روز بحمد الله تا آخر روزهاى درس‏که در حدود هفده سال به طول انجامید در راه طلب علم و دانش هیچگونه سستى برایم پیش نیامد و تمام رخدادها ولذتها و مرارتهاى زندگى به فراموشى سپرده، و از همه چیز و همه کس بریدم مگر اهل علم و اصحاب فضیلت، و برنیازهاى روزمره اولیه اکتفا کرده و خود را وقف درس و تعلیم و نشر معارف دینى و تربیت طلاب نمودم.

بارها شب را تا به هنگام صبح مشغول مطالعه بودم و به خصوص در دو فصل بهار و پاییز، و چه بسیار معضلات‏علمى که در طى مطالعه براى من حل شده است و درس فردا را قبل از اینکه روزش فرا برسد خود مى‏خواندم تا هنگام‏رویاروى با استاد هیچ مشکلى براى من باقى نماند.

تالیفات<\/h5>

کتابهایى که در نجف تالیف کردم<\/h4>

1 رسالة فی البرهان

2 رسالة فی المغالطة

3 رسالة فی الافعال

4 رسالة فی الترکیب

5 رسالة فی الاعتباریات (الافکار التی یخلقها الانسان)

6 رسالة فی النبوة منامات الانسان

کتابهایى که در تبریز تالیف کردم<\/h4>

1 رسالة فی اثبات الذات

2 رسالة فی الصفات

3 رسالة فی الافعال

4 رسالة فی الوسائط بین الله و الانسان

5 رسالة فی الدنیا

6 رسالة فی بعدالدنیا

7 رسالة فی الولایة

8 رسالة فی النبوة‏این رساله‏ها در مقایسه بین عقل و نقل است.

9 رسالة فی انساب السادات الطباطبائیین فی آذربایجان

کتابهائى که در قم تالیف نمودم:<\/h4>

1 المیزان فی تفسیر القرآن، در بیست جلد به زبان عربى است و نیز به زبان فارسى ترجمه شده و از آن 37 جلدمنتشر شده است، این تفسیر، قرآن را با خود قرآن تفسیر مى‏کند که نور هدایت است، چرا براى خود هدایت نباشد؟

2 اصول فلسفه و روش رئالیسم در 5 جلد، ولى 4 جلد تاکنون چاپ شده است.

3 تعلیقة على کفایة الاصول

4 تعلیقة على کتاب الاسفار تالیف ملاصدراى شیرازى

5 وحى یا شعور مرموز

6 رساله‏اى در حکومت اسلامى به زبانهاى فارسى، عربى و آلمانى

7 گفتگو با پروفسور کربن درباره شیعه سال 1338 ه.

8 گفتگو با پروفسور کربن سال 39 40 درباره نقش تشیع در جهان امروز

9 رسالة فی الاعجاز

10 علی و الفلسفة الالهیة، به زبان فارسى نیز با عنوان على و فلسفه الهى ترجمه شده است.

11 شیعه در اسلام

12 قرآن در اسلام

13 تمام سخنانى که در تعریف شیعه بر «کنت مورکان‏» استاد دانشگاه هاروارد آمریکا القا کردم.

14 سنن النبی صلى الله علیه و آله که محمد هادى فقهى آن را در 400 صفحه به زبان فارسى ترجمه کرده است

 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ