به گزارش شبکه تلویزیونی سی سی تی وی چین، دمای هوا در روز یکشنبه در این جزیره به چهل درجه بالای صفر رسید و مقامات باغ وحش موشان در تایوان مجبور شدند برای خنک کردن حیوانات این باغ وحش، قالب های یخ در اختیار آنان قرار دهند. قالب های یخی که در آن میوه هایی که حیوانات به آن علاقه دارند، در اختیار آنان قرار گرفت.
قالب های یخی به خرس های پاندا، خرس سیاه و میمون ها داده شد و مقامات باغ و حش می گویند اقدامات دیگری نیز برای کاستن از بار گرما بر حیوانات به اجرا می گذارند. برخی حیوانات از جمله میمون ها نیز برای فرار از شدت گرما به آب پناه برده اند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای، دیدار ایشان با هنرمندان حواشی جالب و خواندنی داشت که به شرح ذیل میآید:
شانزدهم آبان 1388 بود که رهبر انقلاب مدت ریاست جناب ضرغامی را برای یک دوره پنج ساله دیگر تمدید فرمودند. با خود میگفتم هنوز که یک سال از تمدید حکم ریاست جناب ضرغامی نگذشته، پس ممکن است چه رفته باشد که ایشان اهالی صدا و سیما را برای این دیدار به حضور طلبیده است. لیکن بعد از اتمام جلسه دانستم که این مجلس به درخواست جناب ضرغامی بوده و او خواسته است تا اهالی و دستاندرکاران فیلمها و مجموعههای نمایشی سازمان را به حضور رهبر ببرد تا ضمن درد دل کردن و ابراز مشکلاتشان همچنین برای کار طاقت فرسای خود از رهبر انقلاب قوت و توان مضاعف بگیرند. برای این 350 نفر مهمان این یک دیدار بیسابقه بود، چنانکه رهبر انقلاب هم در ابتدای سخن خود فرمودند که تاکنون در نظیر این جلسه شرکت نکرده است. دیداری خوب و شیرین؛ شیرین مثل لیمو شیرین اعلای ایرانی که البته آخرش تلخ بود. تلخ، چون یکصد دقیقه از وقت مجلس به اهالی تلویزیون رسید و سی دقیقه به رهبر. لذا حاضران در حسرت این سخنان ماندند. خصوصاً آن چهارده توصیهای که ایشان در انتهای سخن فرمودند که یادداشت کرده بودند تا بیان کنند. اما وقت ضیق بود و مؤذن بر مناره اذان میگفت و ما را به ملاقات خداوند فرا میخواند.
صبح امروز شنبه دوازده تیر ماه 1389 در طبقه دوم حسینیه امام خمینی(ره) که تعداد کمی از دیدارها در آنجا صورت میگیرد، هر یک از مدیران تلویزیون به اتفاق دست اندرکاران فیلمها و مجموعههای نمایشی سیما برای خود یک صندلی یافته و نشسته بودند، در چهارده ردیفِ 25 نفره. ساعت 10:40 دقیقهی صبح رهبر داخل شد و جمعی از هنرمندان نیز از همان مدخل پس از او وارد شدند. افرادی چون فرجالله سلحشور، محمدرضا ورزی، محمدحسین لطیفی، مسعود جعفری جوزانی، ابوالقاسم طالبی، سید ضیاءالدین درّی، سید داوود میرباقری، سید رحمان نظاماسلامی و در نهایت رییس رسانه ملی. گویا که برخی از ایشان به درخواست خود و بعضی به درخواست جناب ضرغامی در اندرونی داشتند به حضور رهبر معرفی میشدند. جناب ضرغامی این کار را بعد از جلسه نیز معمول داشت و تعدادی دیگر از هنرمندان را به ایشان معرفی کرد.
با ورود رهبر حاضران صلوات فرستادند و آقای ابوالقاسمی قاری بینالمللی قرآن، آیات مبارکه 38 تا 44 از سورهی احزاب را انتخاب کرده بود که خیلی با موضوع مجلس هماهنگی داشت؛ "... الذینَ یُبَلِّغوُنَ رِسالاتِ اللهِ و یَخشَونَهُ و لا یَخشَون أحَداً إلاّ الله و کَفَی بِالله حَسیباً... آن کسانی که پیامهای خداوند را ابلاغ میکنند و از او میترسند و کسی را جز الله پروا ندارند، و خداوند (در مقام) حسابگر کافی است.... ". خب! اگر همهی هنرمندان مبلّغ دین باشند و به این آیه عمل کنند که دیگر بحث و جدلی نمیماند. آن هنرمند حکیم که نامش سید مرتضی آوینی بود میگفت که هنرمندان بسان انبیاء واسطهی فیض هستند و بایست از آسمانیان بگیرند و به زمینیان بنوشانند. جناب نظام اسلامی، ناظم جلسه نیز قبل از سخنان رهبر از این شهید عظیم القدر یاد کرد. شاید اغلب ما از میزان علاقهی رهبر انقلاب به سید شهید خبر داشته باشیم، تنها هنرمندی که حضرتش در تشییع پیکر حاضر شد و ده روز بعدتر در ابتدای قرآنی که به خانوادهاش تقدیم کرد با خط خوش خود آن شهید را به لقب «سیدشهیدان اهل قلم» مفتخر فرمود.
«آقا» اشاره کردند که آماده شنیدن هستند. جناب ضرغامی ریاست محترم سازمان صداوسیما که اولین حکم ریاستی خود را در سوم خرداد سال 1383 از رهبر انقلاب گرفته است، حاضران را معرفی کرد که اینان جمعی هستند از هنرمندان و دستاندرکاران مجموعههای نمایشی رسانه ملی، نویسندگان و بازیگران، کارگردانان و تهیهکنندگان، اعضای شوراهای تخصصی فیلمنامه، شوراهای راهبردی شبکهها، به همراه مدیران گروهها و مدیران ارشد سازمان در تهران و مراکز استانها.
ضرغامی، در ادامه گزارشی از آمار و ارقام تولیدات رسانه ملی ارائه کرد. از جمله اقدامات تازه جناب ایشان یکی این بوده که شبکه جدیدی برای پخش فیلم و سریال به زبان عربی احداث کرده که تولیدات آن نیز اغلب در کشورهای عربی ساخته میشود. دیگر اینکه در دانشکده صداوسیما برای مقطع کارشناسی ارشد رشته فیلمنامهنویسی و تولید انیمیشن در تهران و قم دایر گشته است. جناب ضرغامی گویا این آمار را برای سایر حاضران و مردم ایران اعلام می کرد، چون در اواخر صحبت گفت که مشروح این گزارش را به تازگی به رهبر تقدیم کرده است. و در انتهای سخن خود نیز اشارهای کرد به دشمنی برخی متحجران با صداوسیما و اظهار امیدواری کردند تا با اقدامات و حمایتهای اساتید حوزه و دانشگاه و خصوصاً رهبر معظم انقلاب آن عده از متحجران فرصت هجمه نیابند.
در ادامه، جناب نظام اسلامی به عنوان مجری مراسم، مقدمات گوشنواز و خوبی بیان کرد. او خبر داد که دوازده نفر از هنرمندان برای سخن گفتن پشت تریبون ثبت نام کردهاند. اما عملاً در مجلس فقط نُه نفر توانستند صحبت کنند: مسعود جعفری جوزانی، سیروس مقدم، محمدرضا ورزی، پروانه معصومی، شهاب حسینی، محمد حسین لطیفی، مهدی سجادهچی، ضیاءالدین دری، و ابوالقاسم طالبی.
جناب جوزانی ابتدا از گروه دو هزار نفرهی خود در سریال در چشم باد ذکری کرد، سریالی که دو هفته پیش پخش آن به پایان رسیده است. پیش از او، جناب ضرغامی نیز در سخنان خود از این سریال بسیار تمجید کرده آن را قابل ثبت در تاریخ هنر ایران دانسته بود. جناب جوزانی سپس متن پر از دردی را قرائت کرد که حاوی اعتراضاتی به مسئولان سینمایی کشور بود و گلهگزاری از اینکه سفارشات رهبر انقلاب در 23 خرداد 1385 با اهالی سینما که فرموده بودند «بایست در جهت اعتلای سینمای ایران تلاش کنید» مغفول مانده و برخی مسئولان ترجیح میدهند تا از فیلمهای محافظه کار و بیخاصیت حمایت کنند تا مبادا از سوی گروههایی متهم شوند.
سپس جناب سیروس مقدم، کارگردان پرکار فیلمهای تلویزیونی و مجموعههای نمایشی بسیاری همچون اغماء، ریحانه و پیامک از دیار باقی در جایگاه قرار گرفت و ابراز خرسندی کرد که توانسته برای نوبت اول به حضور رهبر انقلاب برسد. او از خبر صبح امروز تنها روزنامهی سینمایی کشور گفت، که دولت انگلیس بودجه بی.بی.سی. فارسی را افزایش داده در حالیکه از بودجهی دولت خود کاسته است. صداوسیما در مقابله با حجم وسیع شبکههای روزافزون خارجی مظلومانه ایستاده و دفاع میکند. ایشان سپس به مشکلات عملی ساخت فیلم اشاره کرد که باعث حذف برخی سکانسها از فیلمنامه میشود و در نتیجه فیلمها بیخاصیت شده و جذابیت خود را از دست میدهند. او همچنین شکوه داشت که قوه قضائیه و نیروی انتظامی در ساخت فیلم سلایق خود را بر ما حاکم میکنند.
نوبت به محمدرضا ورزی رسید؛ کارگردان 37 ساله فیلم ستاره خضرا و سریالهای تاریخی که به تبع مدرک کارشناسی تاریخ خود بسیار به این حوزه علاقهمند است. کارگردانی که سریالهای عمارت فرنگی، سالهای مشروطه، کودتای سیاه، قائم مقام فراهانی را در آستین دارد. از او همچنین فیلم ابراهیم خلیل الله(ع) نیز ثبت شده است. او سه موضوع را بیان کرد. اول اینکه چرا مورّخان طراز اول کشورمان به ما مشورت نمیدهند اما بعد که فیلم پخش میشود به ما اعتراض میکنند که کار شما غلط بوده و ایراد دارد. ایشان همچنین اعتراض داشت که چرا بایست بین تاریخنویسان ایرانی اختلاف وجود داشته باشد و کار ما سخت شود! سخن دوم اینکه ما نیاز به یک شهرک سینمایی جدید داریم تا مثلاً فضای میدان ژالهی سال 1357 را در آن بسازیم. و سوم اینکه ایشان به عدم پخش سریالهای خوبی مانند امام علی(ع)، مختارنامه، خاک سرخ و یوسف پیامبر(ع) در سطح اروپا و امریکا اعتراض داشت و گفت که اگر اینها پخش شود به مراتب بالاتر از سریالهای جهانی شده مصری مانند صلاحالدین ایوبی و ملک فاروق میایستند.
خانم پروانه معصومی بازیگر قدیمی سینما و تلویزیون که در فیلمها و سریالهای زیادی از جمله یوسف پیامبر(ع) و نشانی، بازی کرده است به طور کلی به حضور کیفی زن در سینما و تلویزیون نقد داشت و گفت که البته در پنج شش سال اخیر این وضعیت بهتر شده و رو به بهبود است. او با اشاره به اینکه در پانزده سال اخیر در یک روستا در گیلان زندگی میکند، متذکر شد که تلویزیون بایست خود را بیشتر برای طبقات روستایی متعهد بداند. قشری که پس از کار روزانه به منزل میآیند و خود را در تلویزیون غرق میکنند و به شدت از آن تأثیر میپذیرند، مردمی که فقط با فیلمها و سریالهای وطنی ارتباط برقرار میکنند و تنها تفریحشان همین تلویزیون است. وگرنه تهرانیها که به اندازه کافی مشغولیت و سرگرمی دارند. آیا ما برای تهران برنامه میسازیم یا کل ایران؟ تهران سرِ ایران است ولی دارد به کلّ ایران تبدیل میشود. آیا نمیشود موضوع قصهها و فیلمهای شما همین طبقات روستایی باشند؟
اینها که زندگیشان این همه معنا دارد. اما برخی نویسندگان و محققان هم که میآیند فقط یک شب در روستا میمانند و فردا برمیگردند و میگویند فهمیدیم چه قصهای بایست بنویسیم. این روستاییان نجیب قصههای زیادی دارند که جذاب و شنیدنی است. او سپس به برخی از همسایگان خود اشاره کرد و گفت اگر آنها امشب مرا در تلویزیون بببینند فردا طور دیگری به من نگاه میکنند، چونکه به حضور شما رسیدهام و ساعتی در زیر آن سقفی بودهام که شما بودهاید.
پنجمین نفر از میان هنرمندان جناب شهاب حسینی بود، بازیگری که جزو فوق ستارههای سینمای ایران محسوب میشود و علاقمندان زیادی دارد. برخی از سریالهای او در تلویزیون عبارتند از مدار صفر درجه و پلیس جوان. او این یک سال اخیر را صرف بازی در سریال شوق پرواز و ایفای نقش شهید بابایی کرده است. امروز او این خبر مسرت بخش را اعلان کرد که این سریال در حال اتمام است. حسینی میگفت که از همسر شهید بابایی شنیدهام که موضوع ساخت فیلم در خصوص این شهید از سال 1373 مد نظر شما (رهبر معظم انقلاب) بوده است، و تازه اکنون بعد از این همه سال بنده دارم خبر میدهم که فیلمبرداری این مجموعه رو به اتمام است. او این نقش را یک امانت الهی میدانست که به او محوّل شده است و افزود که برای ایفای آن از خداوند متعال مدد خواستم. او میگفت سخن آقای ضرغامی درست است و ما «سربازان فرهنگی» کشورمان هستیم، بسان نسل قبل که «سربازان رزمنده» کشورمان بودند و کیان مملکت را حفظ کردند. جناب حسینی پیدا بود که حظّ وافری از فرو شدن در جلد شهید بابایی برده است و توصیه میکرد که بودجههای بیشتری برای ساخت فیلم از زندگی بزرگان کشورمان صرف شود تا جوانان ما به بیهویتی مبتلا نشوند؛ بزرگان کشورمان در عرصههای تاریخی، ادبی، فرهنگی، سیاسی و همچنین ورزشی؛ این کشوری که تاریخ چند هزار ساله دارد و متمدنتر از دیگر ممالک است.
محمد حسین لطیفی کارگردان مجموعه موفق صاحبدلان (1385) و نردبانی به آسمان و نیز فیلم سینمایی روز سوم اعتراض داشت که چرا ما داریم از «دفاع» صحبت میکنیم؟ در حالی که ما قدرت حمله داریم. دوستان ما در اینجا از دهها شبکه تبلیغ مسیحیت به زبان فارسی، صحبتی نکردند. آن اجانب سکه مسین خود را برق انداختهاند و طمع کردهاند تا سکه طلای ما را از دستمان درآورند. جناب لطیفی از بازخوردهای خوبی که از سریال صاحبدلان گرفته بود خبر میداد، از مادری که مثل این فیلم قرآن برسر گرفته و شفا یافته بود، جوانی که در مرحله شک بوده و میخواسته مسیحی شود ولی بعد از تماشای این فیلم در ایمان و مسلمانی خود راسخ گشته بود. او حضرت رسول الله(ص) و حضرت عیسی(ع) را از الگوهای خود در زندگی دانست، پیامبران اولوالعزمی که در راه تبلیغ دین بسیار کوشیدهاند. ایشان در انتها درخواست کرد که اگر قرار است نمایشگاه بینالمللی از تهران منتقل شود، مکان آن را به تلویزیون بدهند تا آن سولهها به استودیو تبدیل شود.
هشتمین نفر مهدی سجّادهچی بود، فیلمنامهنویس سریالهای خاک سرخ و شهریار و فیلم سینمایی روز سوم، که طبق معمول با طنز و مطایبه سخن میکرد.
او میگفت نمیدانم از تشَر قضا است یا ریشخند قدر که در مملکتی که رهبرش با ادبیات کلاسیک و مدرن مأنوس است -و این را همه میدانند - رهبری که استاد خطابه و سخنوری و شعر و ادبیات است، آیا در چنین مملکتی باید نویسندگان این همه مورد بیاعتنایی باشند؟
او میگفت در اوائل انقلاب برای مبارزه با ستارهسالاری سینمای قبل از انقلاب، آمدند و کارگردانسالاری کردند که بخشی از مشکلات ما با همین ایشان است. او به سوی حاضران و کارگردانان حاضر در جمع رو کرده به ظریفی گفت که ما به کارگردانان ارادت داریم و مشکل شخصی با آنها نداریم بلکه مشکل صنفی. بنده این شکوه جناب سجادهچی را پیشتر نیز شنیده بودم. او به مناسبت نمایش فیلم روز سوم که فیلمنامه او را جناب لطیفی در مقام کارگردان تغییر داده بود، میگفت: چرا من که یک فیلمنامهنویس با سابقه در سینما و تلویزیون هستم تاکنون عین فیلمنامهی خودم را بر پرده ندیدهام! چرا همیشه کارگردانان به خود حق میدهند که فیلمنامه مرا بازنویسی کرده ضایع کنند؟ او امروز به فقدان قانون مالکیت معنوی اشاره کرد و مثل جناب لطیفی میپرسید که چه وقت این قانون به صحن علنی مجلس میرسد؟ جناب سجادهچی نوبتی دیگر گفت که کشور ما با نگاهی سرشار از ادبیات مذهبی و سیاسی رهبری میشود، اما آیا باورتان میشود که نویسندگانی هستند که دیگر نمیتوانند در سینما کار کنند چون خرج سینما بالا رفته است؟ سینما شرایطی خطرناکی دارد و دارد به جایی میرسد که بگوییم که آیا ما واقعاً تا این حد به سینما احتیاج داریم؟ سینما دارد به جایی میرود که او «دختر ترسا» شود و کسانی که در سینما کار میکنند بسان «پیر صنعان» بر او سجده برند.
ضیاءالدین درّی کارگردان کیف انگلیسی، لژیون، کلاه پهلوی (این آخری هنوز پخش نشده است)، سخنران ماقبل آخر هنرمندان بود.
او سخن خود را با قرائت سوره والعصر شروع کرد و از رهبر انقلاب برای اجازه دادن به ترتیب چنین مجلسی تشکر کرد. ایشان بر سخنان جناب ضرغامی تأکید کرد. او گفت که بسیاری از مخاطبان کثیر تلویزیون بین پنج تا پانزده سال اخیر با تلویزیون آشنا شدهاند. راضی نگاه داشتن این مخاطبان جدید سختتر است از کسب رضایت مخاطبان قدیمی تلویزیون و فرزندان آنها. او همچنین از سخنان خانم معصومی تمجید کرد و گفت که به آن سخنان سخت معتقد است. ایشان در ادامه به مشکل ممیزی در تلویزیون اشاره کردند که محافظه کارانه و فوری و صریح است و نه ممیزی غیر صریح و کمرنگ.
او گفت حتی ممکن است سریال کیف انگلیسی من برای پخش مجدد با مشکل روبهرو شود. او در انتها گفت که ما در پرداختن به تاریخ ساقط شده پهلوی مشکل داریم و مصادیق خیلی از حدود شرعی در اجرا برای ما روشن نیست. ما ده سال از عمرمان را صرف سریال کلاه پهلوی کردیم. در مواردی از این سریال به دلیل مسائل شرعی، زن و مرد جداجدا بازی کردند تا بعد این دو تصویر را با هم ترکیب کنیم.
آخرین سخنران از جمع هنرمندان ابوالقاسم طالبی بود که به مدت پانزده سال مدیر مسئول و سردبیر هفته نامه سینماویدئو بوده و از وادی مطبوعات به سینما راه برده است، کارگردان مجموعهی به کجا چنین شتابان (که اخیرآ پخش آن به اتمام رسیده) و فیلمهای سینمایی نغمه، آقای رئیس جمهور، بازگشت پرستوها، دستهای خالی، و عروس افغان.
او نیز با طنز سخنان خود را آغاز کرد و گفت هر وقت در چنین جمعی حاضر میشدم و دوستانم در حضور شما رهبر عزیز زیاد حرف میزدند با اشاره از آنها میخواستم تا کم حرف بزنند تا ما از سخنان شما استفاده کنیم. اما وقتی اکنون خودم در این مقام ایستادهام میبینم که نیاز دارم تا یک ساعت وقت برای صحبت داشته باشم. او خود را اهل قلم خواند و گفت که در دو حوزه مطبوعات و سینما قلم زده و نویسنده تمام فیلمهایی بوده است که تاکنون ساخته. او میگفت که حرفهای من تقریباً خصوصی است و اگر منتشر نشود بهتر است. شهدا که رفتند و این دنیای فانی را برای ما گذاشتند. ما میخواهیم مثل آنها از انقلاب اسلامی دفاع کنیم، اما نمیشود. مدام کشور دچار فتنه میشود و خداوند متعال هم مرتباً آزمایش و غربال دارد. من چطور باید از چالشهای انقلاب اسلامی حرف بزنم و فیلم بسازم؟ برای من خیلی راحت است که فارغ از این مسائل بروم چیزهایی شبیه فیلمهای هندی بنویسم و بسازم، که هم مخاطب را راضی میکند و هم اربابان تلویزیون را.
ما در پرداختن به برخی عرصهها مشکل داریم. ما نمیتوانیم در کنار نشان دادن قضات خوب، یک «قاضینما» در فیلم نشان دهیم. آیا اصلاً این اصطلاح صحیح است؟ چون قاضی در جای حاکم شرع نشسته است. اگر بسازیم فردا از طرف قوه قضائیه یک سرباز میفرستند و ما را جلب میکنند و میبرند. اگر هم ناچاراً چنین فیلمی بسازیم مجبور میشویم در ابتدا و انتهای تیتراژ آن قسمت از سریال، با نوشته توضیح دهیم که ما از زحمات خوب قضات محترم تشکر میکنیم و این یک نمونه نادر از رفتار یک قاضی ناشایست است. اما باز هم شب قبل از پخش، مدیر شبکه به ما میگوید اگر آن ده دقیقه را از فیلم حذف کنیم، اتفاقی نمیافتد که. او میگوید من فقط ماهیانه یک میلیون و اندی حقوق میگیرم و نمیخواهم فردا مرا جلب کنند و ببرند. این مسئله در خصوص قوای دیگر هم هست.
اینها کسانی هستند که از انقلاب اسلامی سوء استفاده میکنند. ما مثل همیشه از شما استمداد میکنیم، لااقل برای کسانی که برادریشان ثابت شده اجازه دهید که در این خصوص فیلم بسازند. گرچه همه ما شیشه خرده هم داریم و بدمان نمیآید که گاهی با گوشه و کنایه زدن بتوانیم از برخی کشورهای خارجی گرین کارت بگیریم. جناب طالبی در انتها مثل جناب ضرغامی و جناب سیروس مقدم از محضر رهبر خواستند تا با فتاوای خود مشکلات هنرمندان و برخی از موانع شرعی را برطرف کنند.
سپس مجری جلسه جناب نظام اسلامی جای شهید آوینی را خالی کرد و حضار برای آن شهید والا مقام صلوات فرستادند.
ساعت 12:35 دقیقه بود که نوبت به رهبر معظم رسید و ایشان در مجموع 36 دقیقه صحبت کردند، تا لحظه اذان ظهر. در ابتدا ایشان به حضار خوش آمد گفت و فرمود که به نظرم میرسد که تاکنون با چنین جمع خوش ترکیبی روبهرو نشدهام، چهرههاى محبوبى را که اسم آنها یا خود آنها را فقط روى صفحه تلویزیون دیدیم. رهبر فرمودند که صداوسیما و مخصوصاً هنرهای نمایشی برای ما در این زمان بیش از هر چیز ضرورت دارد. چون ما یک ملت زنده و فعال هستیم و اظهار وجود میکنیم. لذا دشمنانِ قدری هم داریم و بایست دین و افکار خودمان را نشر دهیم. شما که یکی از بخشهای مهم صداوسیما در اختیارتان است و مسئولیت و نقش بسیار مهمی در آینده کشور دارید. امام که فرمودند تلویزیون دانشگاه است تعارف نکردند. باید از این قله و این سرچشمه درسهای مهم زندگی به سوی مردم سرازیر شود.
شما چه میخواهید بکنید؟ من این سخنان شما را پیشبینی میکردم و از آن غافل نبودم. به شما حق میدهم که از نبود امنیت روحی و حتی آسیبرسانی از سوی دستگاه قضا و پلیس شکوه کنید. شما هنرمندید و هنرمند ظریف است. امثال ما که پوست کلفت هستیم و اگر قرار بود با شبیه این نگرانیها از میدان به در رویم حالا اوضاع جور دیگری بود. من چطور به شما بگویم که از میدان به در نروید و به حرفهای معارض توجه نکنید. ایشان سپس گفتند که برخی از این دغدغههای شما مطابق واقع نیست و از روح لطیف هنرمند ناشی میشود. اما از سوی دیگر واقعاً برخی از این ایرادات بر کار شما وارد است. رهبر معظم سپس با اشاره به بخشی از سخنان جناب درّی که از یک الگوی جدید برای ممیّزی سخن گفته بودند، از وی خواستند تا این الگو را ارائه کنند. سپس فرمودند که ما بیشتر نگران حدود اخلاقی و شرعی هستیم تا مسائل سیاسی.
رهبر انقلاب فرمودند اشکالی ندارد که در فیلمها انتقاد صحیح هم باشد که در کنار نشان دادن ضعفها، قهرمان فیلم بتواند بر آن مشکلات غلبه کند و پیروز شود. اینچنین فیلمی مردم را ناامید نمیکند. اما برخی فقط دوست دارند نق بزنند و خرده بگیرند. نشان دادن شرور در فیلم اشکالی ندارد به شرطی که حرکت خیر را نیز نشان دهید که قویتر از آن است و بر آن غالب میشود.
اگر اینچنین باشد من به عنوان یک روحانی مسئول اجازهی این کار را میدهم، وگرنه نه. اگر فقر را نشان دادید و نگفتید که در این مملکت انگیزه برای رفع آن وجود دارد این یأسآور میشود و بر خلاف واقعیت هم هست.
ایشان در ادامه به دشمنی بیسبب قدرتهای بزرگ علیه کشورمان اشاره کردند و این موقعیت کنونی را بسیار حساس دانستند و اینکه نقش هنرمندان در این عرصه بسیار مهم است. رهبر انقلاب افزودند که اگر شما هنرمندان این ایستادگی و این دشمنشناسی را شناختید و به آن عمل کردید آنگاه خود شما قهرمان یک داستان حقیقی در نزد خداوند متعال هستید. آنگاه است که خواهیم دید که فیلم و اثر شما گرمتر و جذابتر خواهد شد.
ایشان فرمودند که قدر کارهای نمایشی و زحمات هنرمندان را میدانند و با نام بردن از مراحل مختلف فیلمسازی، زحمات و بیخوابیهایی را که دوستان متحمل میشوند ستودند و گفتند که گلایههای شما به حق است.
به لحظه اذان ظهر که نزدیک شدیم رهبر انقلاب خبر دادند که مطالبی به قدر یک جزوه یادداشت کرده بودند تا برای این جلسه بیان کنند اما وقت به پایان رسیده است. ایشان افزودند که ما چون فقط دستمان به آقای ضرغامی میرسد، این مطالب را به ایشان انتقال میدهیم. شما خیلی زحمت کشیدهاید ولی فاصله میان آنچه انجام گرفته و آنچه بایست انجام بگیرد زیاد است. من در حضور خیلی از مسئولان این پرتوقعی را ابراز میکنم.
رهبر در انتها فرمودند که حرفهای ما ماند و بایست یک زمان دیگری را اختصاص دهیم. ایشان خبر دادند که چهارده توصیه برای دست اندرکاران یادداشت کرده بودند. در این لحظه برخی از حضار از ایشان خواستند تا برخی از آن موارد را متذکر شوند و ایشان یک مورد را برشمرد که لزومی ندارد که زبان فیلمهای تاریخی ما زبان کتابت قدیم باشد. چون آنها که به این زبان صحبت نمیکردهاند. این زبان مخاطب عام را از فیلم دور میکند و مخاطب خاص هم میفهمد که تقلید این نویسنده از سعدی و بیهقی درست نیست. بهتر است به همین زبان امروزی خودمان سخن بگوییم و فضای تاریخی را به نحوی دیگر القاء کنیم.
رهبر در انتها فرمودند که دست ما به شما هنرمندان نمیرسد ولی به آقای ضرغامی چرا. ایشان خیلی بایست تلاش کنند، همانطور که در حکم چند ماه پیش ایشان گفته بودم. این تلاش بایست در خصوص هنرهای نمایشی بیشتر باشد. شما بایست از عهده دست و پنجه نرم کردن با این رقبای بیانصافی که دارید برآیید.
سخنان رهبر به پایان رسید و حضار برای دیدار با ایشان به سوی جایگاه سخنرانی شتاب کردند. خانمهای حاضر در جلسه دوازده نفر بودند از جمله بازیگرانی مثل پروانه معصومی، فاطمه گودرزی، افسانه بایگان، الهام حمیدی، بهاره افشاری و شهره لرستانی. ایضاً برخی از فعالان حقوق زن مانند خانم ناهید السادات شریفی تهیه کنندهی برنامه هزار راه نرفته. این خانمها را جناب ضرغامی به حضور رهبر معرفی کرد. اما برخی از کسانی که به قصد دیدار رهبر خود شتافتند اینها بودند: ابوالقاسم طالبی، ضیاء الدین درّی، مسعود دهنمکی، کامبیز دیرباز، حمید لولایی، محسن آقا علیاکبری، مجتبی شاکری، رضا ایرانمنش، و سید داوود میرباقری. جناب ضرغامی قبل از خروج رهبر عدهای را به اندرونی برد تا در آنجا ایشان را به حضور رهبر معرفی کند. افرادی از قبیل محمدحسین لطیفی، مجید مظفری، سعید آقاخانی، سام درخشانی، محمدرضا شریفینیا، دانیال حکیمی، و همچنین داریوش کاردان که دست چپ شکسته او از گردن آویخته بود و رهبر خصوصاً از حال او پرسید.
موقع خروج همه حاضران، همزمان که ابراز رضایت میکردند، تأسف میخوردند از آن سخنان رهبر که ناگفته ماند. شاید در نزد خود میگفتند که رهبر خودش خبر داد که به سخنان ما واقف بوده. پس آیا بهتر نبود که ما ادب میکردیم و کمتر سخن میگفتیم، هر چند که حضرت ایشان فرموده باشند که دوست دارند تا انتهای این جلسه را مستمع سخن هنرمندان باشند؟ آیا ممکن است که جلسه مشابه دیگری ترتیب داده شود و ما خطای خود را جبران کنیم؟ إنشاءالله که اینطور شود.
مؤذن بر مناره سخن میگفت و ما را به ملاقات خداوند میخواند.
مهدی رمضانی دقایقی پیش در گفتوگو با خبرنگار فارس در بناب اظهار داشت: فولاد صنعت سهند بناب یکی از واحدهایی است که با حضور رئیس جمهور به بهرهبرداری میرسد و در 11 هکتار زمین واقع شده، خط تولید آن نورد میلگرد گرم هشت تا 40 میلیمتر بوده و قادر به تولید سالانه یک میلیون تن میلگرد است.
وی ادامه داد: این مجموعه برای 800 نفر اشتغال مستقیم ایجاد کرده و برای آن یکهزار و 500 میلیارد ریال اعتبار صرف شده است.
رمضانی گفت: همچنین با حضور رئیس جمهور، فولاد صنعت شهریار در 9 هکتار زمین ذوب ریختهگری تولید بخش فولادی به ظرفیت تولید 500 هزار تن در سال به بهرهبرداری میرسد که برای 700 نفر به صورت مستقیم اشتغال ایجاد میکند.
وی افزود: برای احداث این مجموعه یکهزار و 500 میلیارد ریال هزینه صرف شده است.
مدیر عامل شرکت سرمایهگذاری گسترش فولاد تبریز همچنین اظهار داشت: با راهاندازی این دو واحد صنعتی در مجتمع فولاد بناب، میزان سرمایهگذاری در این مجتمع عظیم فولاد جمعا به 7 هزار میلیارد ریال و میزان اشتغالزایی به 4 هزار نفر میرسد.
گزارش فارس حاکی است، این واحدها که فردا با حضور رئیس جمهور به بهرهبرداری میرسند از مصوبات دور دوم سفر استانی رئیس جمهور به آذربایجان شرقی است.
محمود احمدی نژاد، رئیسجمهور از زمان انتخاب به ریاست جمهوری و در پنج سال گذشته در مجموع پنج سفر رسمی و کاری به استان آذربایجان شرقی داشته که با سفر دوشنبه وی به شهرستان «بناب» ششمین سفر وی به این خطه رقم میخورد.
شهرستان بناب یکی از شهرستانهای استان آذربایجان شرقی است که در جنوب غربی این استان واقع شده است.
مرکز این شهرستان شهر بناب بوده که در فاصله 127 کیلومتری تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی واقع شده است.
دانشمندان بعد از انجام بزرگترین تحقیق در سطح جهان که رابطه بین درآمد و شادی و رضایت از زندگی را بررسی کرده بود متوجه شدند که پول واقعا میتواند برای شما شادی به ارمغان بیاورد.
در این مطالعات مشخص شد افرادی ثروتمند و افرادی که دارای درآمدهای بالا هستند چه پیر باشند چه جوان، مرد یا زن، در روستا زندگی کنند یا شهر، در مجموع از زندگی خود راضی هستند. این نتایج با انجام مطالعه روی 136 هزار نفر در 132 کشور جهان به دست آمده است.
اما محققان متوجه شدند عنصر کلیدی که باعث می شود انسانها از داشتن پول احساس شادی کنند توسط فاکتورهایی فراتر از خود پول تعیین میشوند. برای مثال افراد ثروتمند بیشتر از دیگران احترام دریافت میکنند، با احتمال بیشتری روی جوانب مختلف زندگی خود کنترل دارند و دارای دوستان و خانوادههایی هستند که در اطراف آنها هستند و میتوانند به آنها تکیه کنند.
دکتر اد دینر استاد روانشناسی دانشگاه ایلینویز که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت: بله، پول شادی میآورد. ما متوجه شدیم که تاثیر درآمد انسانها روی شادی بسیار قوی است و این رابطه در تمام کشورهای جهان حاکم است. اما ما باید توجه داشته باشیم که شادی و احساس مثبت بیشتر تحت تاثیر کارهای روزانه ماست تا تحت تاثیر پول.
تحقیقات قبل هم نشان داده بود که پول با شادی مرتبط است. اما این مطالعات در تعداد معدودی از کشورها انجام شده بود و در مورد فاکتورهایی که به طور مجزا باعث بروز احساسات مثبت و منفی در بین افراد کشورهای مختلف میشد توجه زیادی صورت نگرفته بود.
اما در این مطالعه که اولین تحقیق بینالمللی در سطح جهان در این مورد است و بین شادی و رضایت از زندگی و احساسات روزانه تمایز قائل شده بود به محققان امکان داد با دقت بیشتری در مورد مفهوم شادی و ارتباط آن با پول اطلاعات کسب کنند.
دکتر دنیل کاهنمن از دانشگاه پرینستون در این باره گفت: زمانی که از مردم در مورد شاد بودنشان سوال پرسیده میشود اولین فاکتوری که معمولا به ذهنشان میرسد و بر مبنای آن خود را با دیگران مقایسه میکنند میزان درآمد است.
زمانی که مردم زندگی خود را ارزیابی میکنند معمولا اول به دنبال آن هستند که زندگی موفق را ارزیابی کنند و به نظر میرسد در سراسر جهان از تونگو گرفته تا دانمارک در مورد زندگی خوب و شاد یک نظر دارند. معمولا مردم همه کشورهای جهان پول و وضعیت اقتصادی و مالی را معیار ارزیابی یک زندگی موفق میدانند.
به این ترتیب اولین تحقیق برای بررسی تاثیر پول در شادی انسانها در مقیاس جهانی توسط Gallup انجام شد و در طی آن سوالات بسیار جزئی و دقیقی از بیش از 136 هزار و 836 نفر در طی سالهای 2005 و 2006 پرسیده شد. در طی این تحقیقات که افراد بالای 15 سال شرکت داشتند سعی شد تا افراد انتخاب شده به بهترین شکلی نماینده کل افراد آن کشور باشند.
سونجا لیوبومیرسکی استاد دانشگاه کالیفرنیا در این باره گفت: موضوعی که این تحقیق را جالب کرده است پهناوری آن در سطح جهان است. بسیار جالب است که تحقیقات در کشورهای مختلف جهان از روستاهای دور گرفته تا شهرهای ثروتمند نشان میدهد همه مردم در مورد چیزی که باعث شادی آنها میشود یک نظر دارند و آن پول است.
برای انجام این مطالعات، محققان فاکتورهای بسیاری مانند میزان درآمد، فراهم بودن شرایط اولیه زندگی مانند غذا و سرپناه، و حتی تامین شدن نیازهای روانشناسی را تحت نظر قرار دادند. بعد از در نظر گرفتن این موارد از افراد شرکت کننده در تحقیقات خواسته شد سطح زندگی خود را از عدد 1 تا 10 بسنجند. علاوه بر از این افراد در مورد میزان شادی، خندیدن، غم و اندوه، افسردگی، عصبانیت، فعالیتهای روزانه، این که آیا با آنها با احترام برخورد میشود و آیا دوستان و اقوامی دارند که بتوانند در زمانهای بحرانی روی آنها تکیه کنند یا خیر سوال پرسیده شد.
در نهایت مشخص شد میزان رضایت از زندگی به طور مستقیم و با قوت زیاد به درآمد یک فرد بستگی مستقیم دارد و در این میان بین زن یا مرد بودن، زندگی در روستا یا شهر و بسیاری فاکتورهای دیگر هیچ تفاوتی وجود ندارد. در حقیقت رابطه بین میزان درآمد و شادی در هر گوشهای از جهان برقرار بود.
دکتر سینگریو اویشی استاد دانشگاه ویرجینیا در این باره گفت: این مطالعات میتواند در نهایت به برخی از مهمترین سوالات ما پاسخ دهد.سوالاتی مانند این که جامعه شاد چگونه جامعهای است و برای شاد کردن مردم یک جامعه چه کاری باید انجام داد؟ این تحقیقات نشان میدهد افزایش رفاه و درآمد نسبی افراد یک جامعه میتواند به عنوان مهمترین قدم برای شاد کردن افراد جامعه مورد توجه قرار گیرد.
ام.اس.ان
به گزارش خبرآنلاین،سید کاظم دلخوش در حاشیه جلسه علنی امروز مجلس در جمع خبرنگاران با اشاره به تجمع دو هفته پیش عدهای از افراد مقابل مجلس گفت: تعداد این تجمع کنندگان بین 150 تا 200 نفر بود و آنان هیچ ارتباطی به بسیح نداشتند چرا که بسیج دارای جایگاه حقیقی و حقوقی بوده و اگر عدهای بخواهند این افراد را به بسیج وصل کنند به بیراهه می روند.
وی افزود: این عده عوامل تعدادی از آقایان بودند که می خواستند در مجلس حرف خود را به کرسی بنشانند.
دلخوش تاکید کرد: مدارکی وجود دارد که برخی از نمایندگان با حضور در تجمع مقابل مجلس مرتکب تخلفاتی شدند و می خواهند بر این تخلفات خود سرپوش بگذارند که این هم قابل توجیه نیست.
وی با بیان اینکه بعد از تذکرش در صحن مجلس علیه تجمع کنندگان مقابل مجلس اسناد جعلی علیه وی در نمازجمعه توزیع و اس ام اس هایی علیه اش پخش شد،گفت:ما این افراد را می شناسیم که آنها ارتباطی با برخی از گروهک ها دارند و مدارکشان هم موجود است.
دلخوش تاکید کرد؛من از روز اول انقلاب یک فرد انقلابی و بسیجی بودم و در جبهه ها حضور داشته و خانواده من نیز انقلابی بودند.
وی گفت:از آن عده از افرادی که علیه اینجانب فرافکنی کرده و توهین کرده اند به مراجع قضایی شکایت کردم.
مدیر کل اداره نمایش خانگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، گفت: «اگر روزی بشنوم «قهوه تلخ» زودتر از شبکه نمایش خانگی از تلویزیون پخش میشود، خیلی تعجب نمیکنم.»
سعید رجبی فروتن با بیان اینکه باب گفتوگوها و مذاکرات برای پخش سریال «قهوه تلخ» از شبکههای تلویزیونی باز است، اظهار کرد: «اگر اینها به توافق رسیدند و پخش کار زودتر از شبکه ویدئویی در شبکههای تلویزیونی آغاز شود، خیلی غافلگیر نمیشوم.»
وی که با برنامه «تهران در شب» رادیو تهران گفتگو میکرد، ادامه داد: «اگر این توافق صورت نگرفت، به روال عادی هرکدام از این قسمتها که به دست ما برسد براساس معیارها و ضوابط روشن ممیزی کارها مورد بازبینی قرار میگیرد و بعد از اینکه تعداد قابل توجهی پروانه دریافت کرد با درنظرگرفتن خط ثابتی برای عرضه بلاوقفه عرضه خواهد شد، چرا که اگر وقفهای صورت گیرد ممکن است با واکنش منفی از سوی مخاطب همراه شود.»
فروتن با اشاره به ساخت و عرضه مجموعههای تلویزیونی در شبکه نمایش خانگی گفت: «عرضه مجموعهها و سریالها را از دو سال پیش با کارهای خارجی در شبکه آغاز کردیم و پاسخ دلگرمکنندهای از مخاطبان گرفته شد و باعث شد بسیاری از برنامهسازان به فکر ساخت و عرضه سریالهای ایرانی در شبکه نمایش خانگی بیفتند و خوشبین هستم به مراتب با پاسخ خیلی روشنتری نسبت به آثار خارجی در برابر آثار ایرانی بگیریم.»
به گزارش خبرآنلاین به نقل از مهر آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی در دیدار جمعی از اساتید و طلاب مدرسه علمیه فضل بن شاذان نیشابور، وظیفه طلاب را بسیار سنگین برشمرد و اظهار داشت: امروز شما طلاب که به عنوان سربازان حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف شناخته میشوید باید برای رضایت آن وجود نازنین تمام تلاش و توان خود را به کار بندید.
مرجع تقلید شیعیان در بخشی از سخنان خود به جایگاه شهر نیشابور اشاره کرد و ادامه داد: انتظار میرود شهر نیشابور همان جایگاه واقعی علمی خود را مثل گذشته حفظ کند و همچون زمان حضرت رضا علیه السلام که این شهر به شهر علم شهرت داشت، موقعیت گذشته خود را بار دیگر احیا کند.
وی با اشاره به سوابق علمی درخشان شهر نیشابور افزود: شهر نیشابور را با مشاهیر آن میشناسند که فضل بن شاذان یکی از این بزرگان و علمای مشهور آن است که در رشتههای علمی مختلفی تبحر داشت و کتابهای فراوانی نوشت و برای اسلام و تشیع افتخارات بزرگی آفرید؛ باید این بزرگان علمی و اخلاقی را به جامعه به ویژه طلاب معرفی کرد و حوزههای علمیه نیز در معرفی چنین بزرگانی باید گامهای موثری بردارند.
وی وجود حوزههای علمیه را بسیار بابرکت دانست و افزود: با وجود اینکه حوزههای علمیه تنها به تربیت و پرورش طلاب میپردازند خوشبختانه در هر کجا که حوزه علمیه وجود دارد، تاثیرات خوبی در آن منطقه مشاهده میشود.
مرجع تقلید شیعیان، خواستار توجه جدی طلاب به مباحث علمی و تحصیلی شد و خاطرنشان کرد: امروز طلاب باید همان سیره و روش بزرگان گذشته را در حوزه دنبال کنند تا به موفقیتهای چشمگیری دست یابند و از پراکندگی در دروس و حاشیهپردازی دوری نمایند و تنها به پیشرفتهای علمی خود بیندیشند. حوزههای علمیه از موجبات بقای دین هستند و به هر میزان حوزههای علمیه بیشتری وجود داشته باشد، در حفظ دین نیز مؤثرتر خواهد بود.
آیتالله صافی گلپایگانی تاکید کرد: امروز تمام قلوب جهان تحت تاثیر امام زمان و عنایت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه قرار دارد و حوزههای علمیه با عنایت و توجه خاص ایشان اداره میشود. فضلا و علمای حوزه علمیه که میتوانند در برابر هجمههای دشمنان بایستند، امروز وظیفه سنگینی بر دوش دارند و باید در این راستا انجام وظیفه کنند و با تمام توان در این راه گام بردارند تا قلب حضرت را از خود راضی نگه دارند.
علامه محمد حسین فضل الله مرجع تقلید شیعیان لبنان علاوه بر تحصیلات حوزوی و فعالیت های مذهبی به انجام فعالیت های اجتماعی و تاسیس مراکز خیریه ایتام شهرت داشت.
به گزارش مهر سید محمد حسین فضل الله در سال 1354 قمری ( 1935م ) در نجف اشرف در یک خانواده روحانى لبنانی دیده به جهان گشود. وی تحت نظارت پدرش سید عبدالرئوف فضل الله از مراجع شیعه مراحل تربیت و تعلیم را به شیوه اى که در آن زمان مرسوم بود طی کرد.
علامه فضل الله در دوره کودکى وارد مکتب خانه شد تا خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را بیاموزد. اما فضاى خشن مکتب خانه که تحت اداره افراد کهنسال بود با مزاجش سازگار نیامد و حتى آثار منفى بر روحیه اش گذارد لذا وارد مدرسه اى شد که مرکزى با نام (منتدى النشر) به سبک جدید تاسیس کرده بود. وى وارد کلاس سوم این دبستان شد و زمانى که کلاس چهارم را مى گذراند، دبستان را هم ترک گفت و در سن نه سالگى تحصیلات حوزوى اش را آغاز کرد. هم زمان با تحصیلات حوزوى و به تناسب سن و ذهنیت خویش به فضاى پیرامون و اوضاع زمانه توجه داشت و اندیشه ها و دغدغه هاى فرهنگى و سیاسى زمانه اش را از طریق مجلات مصر و لبنان و روزنامه هاى عراقى پیگیرى مى کرد.
سید محمد حسین برخی دروس حوزوی همچون منطق و اصول فقه را نزد پدر خود فراگرفت و در این مرحله استادى غیر از پدرش نداشت. تا این که براى فراگیر جلد دوم کتاب کفایة الاصول به محضر یکى از اساتید ایرانى اش به نام شیخ مجتبى لنکرانى مى شتابد.
وی با اتمام کتاب کفایة الاصول به محضر مراجع آن دوره مانند سید ابوالقاسم خویى، سید محسن حکیم، سید محمود شاهرودى و شیخ حسین حلى راه یافت و در کنار دروس اصول فقه، بخشى از کتاب (الاسفار الارهم) معروف به (حکمت متعالیه) ملاصدرا شیرازى را نزد ملاصدرا بادکوبهاى فرا گرفت و مدت پنج سال نیز این درس را از سید محمد باقر صدر فراگرفت. استادش سید ابوالقاسم خویى به او توصیه کرده بود تا این درس را به طور جدى پیگیرى کند.
فضل الله در سال 1952 در سن هفده سالگى براى نخستین بار به قصد دیدار خانوادگى به لبنان رفت و در این سفر که هم زمان با چهلمین روز درگذشت سید محسن امین عاملى بود قصیدهاى در رثاى او سرود و در آیین یادبود او قرائت کرد. وى در این قصیده بسیارى از مسایل سیاسى روز و از جمله مساله وحدت و بیدارى اسلامى و مهاجرت جوانان را مطرح و استعمار فرانسه را تقبیح کرد. روزنامههاى آن روز لبنان این قصیده را تحریک کننده و احساس برانگیز توصیف کردند.
در سال 1966 جمعى از موسسان انجمن مذهبى "اسرة التآخى" منطقه نبعه در حاشیه شرقى بیروت از فضل الله دعوت کردند تا در آن منطقه اقامت افکند. وى این دعوت را پذیرفت و در همین سال به قصد اقامت دائم به وطن اصلى خویش بازگشت.
در سال 1317ق زاده شد و در سال 1318 همراه خانواده به نجف اشرف مهاجرت کرد. وى نزد اساتیدى چون شیخ الشریعه اصفهانى محقق (ضیاء الدین) عراقى، محمد حسین اصفهانى کمپانى، شیخ محمد حسین نائینى، شیخ محمد جواد بلاغى نجفى و سید حسین بادکوبهاى مراتب تحصیلات حوزوى را طى کرد و به مرتبه مرجعیت شیعه و زعامت حوزه علمیه نجف رسید.
پویش فرهنگى و علمى علامه
سید محمد حسین فضل الله از سالهاى نخست نوجوانى، در کنار تحصیلات حوزوى مطالعات و فعالیتهایى را پى گرفت که در محیط بسته حوزه علمیه نجف چندان پذیرفته نبود. وى با تعمیق و تداوم مطالعات ادبى و قرائت مجلاتى چون مجله الکاتب طه حسین اندک اندک به وجود قریحه شعر در نهاد خویش پى برد و شروع به سرودن شعر کرد. بعدها این قریحه چندان در او شکفت که حاصل آن در قالب سه دیوان شعر منتشر شد.
در سال (1380ق) "جماعة العلما" ى نجف مجلهاى فرهنگى - اسلامى را راهاندازى کردند که سید محمد حسین فضل الله در کنار سید محمد باقر صدر و شیخ محمد مهدى شمسالدین از مدیران آن بود و سرمقالههاى سال دوم این مجله را با عنوان (کلمتنا) (سخن ما) به رشته تحریر درآورد.
سرمقاله نخست انتشار این مجله را سید محمد باقر با عنوان (رسالتنا) (رسالت ما) نگاشته است.
فضل الله به مدت 6 سال به نگارش مقاله و تالیف کتاب ادامه داد و در کنار سید محمد باقر صدر در تشکیل جنبشى شیعى در عراق نقش ایفا کرد. حاصل رایزنىها و همفکرىهاى فضل الله و صدر، پیدایى نخستین جنبش اسلامى شیعى در عراق با نام حزب الدعوة الاسلامیه بود. تا آن زمان جامعه سنى عراق از چند حزب و جنبش -مانند اخوان المسلمین و حزب التحریر الاسلامى- برخوردار بود. فضل الله کتابهاى (قضایانا على ضوء الاسلام) و (اسلوب الدعوة فى القرآن) را در چنین مرحلهاى نگاشته است.
وى پس از بازگشت به لبنان در سال 1966 فعالیتهاى علمى، فرهنگى و اجتماعى گستردهاى را در لبنان به راه انداخت که امروزه پس از 45 سال از آغاز این فعالیتها کارنامه پربارى از آن در ابعاد مختلف مشهود است.
وى با برگزارى جلسات تفسیر و وعظ دینى و اخلاقى و برنامههاى پاسخ به پرسشها- که هنوز هم به صورت منظم تداوم دارد- توانست تحول عظیمى در چندین نسل پدید آورد و چنان که خود مىگوید: افتخار تربیت غالب نیروهاى مبارز و فعالان مذهبى شیعه را از آن خود نماید.
تأسیس حوزه علوم دینى به نام "المعهد الشرعى الاسلامى" به هدف پرورش طلاب علوم دینى بخش دیگرى از فعالیتهاى فرهنگى و علمى سید محمد حسین فضلالله است. وى در این مدرسه تدریس درس خارج اصول وفقه را برعهده داشت. بسیارى از شخصیتهاى جنبش مقاومت اسلامى لبنان تربیت شده این مدرسه هستند. شهید شیخ راغب حرب از نخستین طلاب این مدرسه بود.
وى علاوه بر "المعهد الشرعى" که در شهر بیروت واقع است، حوزه علمیه ویژه زنان را نیز در بیروت و حوزهاى نیز در صور و حوزه المرتضى در دمشق (سیده زینب) را تاسیس کرده است. علامه فضل الله امروز در سن 75 سالگی به علت خونریزی شدید داخلی درگذشت.
تألیفات علامه
از سید محمد حسین فضل الله تاکنون بیش از هفتاد عنوان کتاب - که درمجموع به بیش از یکصد جلد مى رسد- منتشر شده است.
برخى از کتابهاى ایشان مجموعه سخنرانىها و برخى دیگر تقریرات درسهاى خارج اصول و فقه ایشان است که به وسیله شاگردانشان تنظیم شده است.
پژوهشهاى قرآنى علامه
1 ) من وحى القرآن (تفسیر قرآن در 24 جلد)
2) الحوار فى القرآن
3 ) اسلوب الدعوه فى القرآن
4) من عرفان القرآن
5 ) حرکة النبوة فى مواجهه الانحراف
6 ) دراسات و بحوث قرآنیة
ب : کتابهاى فقهى علامه
7) المسائل الفقهیه
8) الفتاوى الواضحه
9 )فقه الحیاة
10) کتاب الجهاد
11 ) کتاب النکاح
12) القرعة و الاستخارة
13) الیمین و العهد و النذر
14) الاجارة
15) رسالة فى الرضاع
16) فقه الشریعة (رسالهى علمیه)
17) الصید و الذباحة
18) دلیل المناسک
19) الشرکة
20) الوصیة
21) المواریث
ج) اندیشه اسلامى علامه
22 )خطوات على طریق الاسلام
23 ) قضایانا على ضوء الاسلام
24) الاسلام و منطق القوة
25) الحرکة الاسلامیة، هموم و قضایا
26 ) من اجل الاسلام
27) مفاهیم اسلامیة عامه (10 جلد)
28) فى آفاق الحوار الاسلامى المسیحى
29) دنیا الشباب
30) دنیا المرأة
31) تأملات اسلامیة حول المرأة
32 ) قراءة جدیدة لفقه المرأة الحقوقى
33) الوحدة الاسلامیة بین الواقع و المثال
34 ) قضایا اسلامیة معاصرة
35) اسئلة وردود من القلب
36) المرجعیة و حرکة الواقع
37 ) الاسلام و المسیحیه
38 ) الاسلام و فلسطین
39) الاسلامیون و التحدیات المعاصرة
40) السلام و المشروع الحضارى
41 ) خطاب الاسلامیین و المستقبل
42 ) مع الحکمة فى خط الاسلام
43) الندوة (20 جلد)
44) الجمعة منبر ومحراب
45) صلاة الجمعة، الکلمة و الموقف
46 ) من وحى عاشورا
47 ) حدیث عاشورا
48 ) على طریق کربلا
49) تأملات فى آفاق الامام موسى الکاظم(ع)
50) فى رحاب أهل البیت علیهم السلام
51 ) آفاق اسلامیه
52 ) فى رحاب الدعاء
53) الانسان و الحیاة
54 ) حوارات فى الفکر و الاجتماع و السیاسه
55) روى و مواقف (3 جلد)
56 ) المعالم الجدیدة للمرجعیة الشیعیة
57 ) تأملات فى الفکر السیاسى الاسلامى
58 ) صراع الارادات
59) المقاومة الاسلامیة
60) شرح خطبة الزهراء (سلام الله علیها)
61) الفقیه و الامة
63 ) ارادة القوه
64) بینات
65) الهجرة و الاغتراب
66 ) الزهراء القدوة
67 ) مطارحات فى قضایا قرآنیة
68 ) تحدیات المهجر
69 ) آفاق الروح (شرح صحیفه سجادیه در 3 جلد)
70 ) مجموعه هاى شعرى
71 ) یا ظلال الاسلام (رباعیات)
72 ) قصائد من اجل الاسلام و الحیاة
73) على شاطى الوجدان
فعالیت هاى اجتماعى علامه
گذشته از فعالیتهاى علمى و فرهنگى و سیاسى که فضلالله در لبنان و سوریه داشته است، فعالیتهاى اجتماعى ایشان چندان گسترده بوده که کمتر منطقهاى از کشور لبنان را مىتوان یافت که اثر فعالیت اجتماعى ایشان در آن مشهود نباشد. شعله ور شدن آتش جنگهاى داخلى و تجاوزات صهیونیستها، گذشته از خسارتهاى جانى و مالى، مشکلات اجتماعى فراوانى را در پى داشت که مهمترین آن سرنوشت مبهم یتیمان و فرزندان شهدا و فقرا و معلولان بود.
انجمن خیریه (جمعیه المبرات الخیریه) که تحت نظارت سید محمد حسین فضل الله قرار دارد با کمک نیکوکاران اقدام به تاسیس مراکز و موسسات پیشرفته براى تربیت یتیمان و به ویژه فرزندان شهدا و فرزندان فقرا و تاسیس بیمارستانها و درمانگاهها و مساجد نمود. فرزندان شهدا به طور شبانهروزى در این مراکز خیریه اسکان دارند و مراتب تحصیلىاشان را در بخش آموزشى همین مراکز مى گذرانند.
مراکز خیریه ایتام تاسیس شده توسط علامه
1. مبرة الامام الخویى، بیروت (الدوحه
2. مبرة الامام زین العابدین(ع)، البقاع (الهرمل)
3. مبرة الامام على بن ابى طالب (ع)، جبل عامل
4. مبرة السیده مریم(ع) ، جبل عامل، جویا
5. مبرة السیدة خدیجة الکبرى(ع)، بیروت (بئر حسن)
6. مبرة الحورا زینب، البقاع الغربى، سحمر
7. مراکز خیریه براى نابینایان و ناشنوایان
8. مدرسه النور (براى نابینایان)، بیروت
9. مدرسه الرجاء (ناشنوایان)، بیروت
مراکز بهداشتى تاسیس شده توسط علامه
1. مستشفى بهمن (بیمارستان بهمن)، بیروت، حارة حریک.
2. مستشفى السیدة زهرا(س)، جبل عامل، العباسیه.
به گزارش خبرآنلاین، دوری بیکر سخنگوی دانشگاه ییل گفت نقاشی «آموزش مریم مقدس» در سال 1925 توسط هنری و رینهم تاونشد، اهل نیوهون ایالت کانکتیکات به دانشگاه اهدا شد. این خانواده در کار حمل و نقل و ارسال محمولههای پستی بودند و 40 سال پیش از اهدا این نقاشی را خریداری کرده بودند.
این نقاش مریم مقدس را در حال فراگیری خواندن نشان میدهد و در زمان اهدا آسیب دیده بود و به همراه دیگر آثار نقاشان اسپانیایی مستقیما به انبار دانشگاه روانه شدند.
و حالا این تابلو در جریان یکی از چند نمایشگاه سالانه دانشگاه ییل برای بازدید از مجموعه هنری وسیعش کشف شده است. البته نقاشی شش سال پیش کشف شده بود، اما مدت زیادی طول کشید تا متخصصان صحت آن را تایید کنند.
جان مارکاری، یکی از متخصصان موزه هنر سن دیهگو که در بازبینی آثار هنری دانشگاه ییل نقش داشته به روزنامه اسپانیایی «ال پاییز» گفت خراشیدگیهایی روی این اثر دیده میشود و همچنین قسمتهایی از بالا و پایین آن از بین رفته است. به علاوه این اثر از رطوبت هم آسیب دیده است.
مارکاری معتقد است این اثر حدود سال 1617 کشیده شده است، زمانیکه ولازکز (که بلازکز هم تلفظ میشود) فقط 18 سال سن داشته است.
مسئولان دانشگاه ییل تایید کردند آزمایش اشعه ایکس روی نقاشی صورت گرفته و طبق نتیجه آن این نقاشی به همان شیوهای کشیده شده که دیگر نقاشیهای ولازکز کشیده شدهاند.
متخصصان موزه ییل در حال آماده شدن برای ترمیم این اثر هستند، اما کار ترمیم تا زمانیکه متخصصان موزه قدیمی و معتبر «ال پرادو» شهر مادرید این تابلو را بررسی نکنند آغاز نمیشود.
سیبیسی نیوز / 3 ژوئیه
محققان متوجه شدند alopecia areata که یک بیماری خودایمنی است و باعث نازک شدن و ریزش مو در بیش از 5 میلیون آمریکایی میشود مرتبط با 8 ژن متفاوت است و به این ترتیب امیدهای تازهای برای درمان ریزش مو در بین دانشمندان به وجود آمده است.
محققان همچنین متوجه شدند دیگر بیماریها مانند دیابت نوع اول نیز به این هشت ژن مرتبط هستند و به این ترتیب میتوان با کمی تغییر داروهایی را که برای درمان این بیماریها استفاده میشوند برای جلوگیری از ریزش مو نیز به کار برد.
دکتر آنجلا کریستیانو استاد ژنتیک و امراض پوستی از دانشگاه کلمبیا در این باره گفت: نتایج این تحقیقات قابلیتهای ما را برای درمان ریزش مو بسیار بالا میبرد. این یافته یک قدم بزرگ برای درمان ریزش مو محسوب میشود.
سازمان غذا و دارو تا کنون هیچ روشی را برای درمان alopecia areata که یکی از شایعترین بیماریهای خود ایمنی است تائید نکرده است.
این بیماری به طور یکسان مردان و زنان را دچار میکند، اما از آنجایی که زنان معمولا بیشتر از مردان به دنبال درمان این بیماری هستند، این طور به نظر میرسد که میزان شیوع این بیماری در زنان بیشتر است. این بیماری میتواند باعث ریزش مو به میزان کم، متوسط و حتی ریزش کامل مو شود.
ریزش مو یکی از نگران کنندهترین مشکلات برای مردان و زنان است و معمولا مخفی کردن آن نیز بسیار مشکل است. این بیماری حتی میتواند زندگی یک فرد را به طور کامل تغییر دهد.
کارشناسان متوجه وجود رابطه بین چند ژن خاص و شدت ریزش مو شود. این تحقیقات نشان میدهد بین 8 ژن مختلف و از دست دادن تمام موی سر رابطه زیادی وجود دارد.
برای مثال یک ژن به نام ULBP3 باعث جذب سلولهای سمی میشود که به فولیکولها حمله کرده و در نتیجه باعث ریزش مو میشود. محققان متوجه شدند که سلولهای ایمنی به نام سلولهای T میتوانند به این ارگانها حمله کرده و آن را نابود کنند. همین موضوع باعث حمله به فولیکولها شده، آنها را به حالت غیر فعال میرود و به همین دلیل ریزش مو دیگر جایگزین نمیشود.
فاکس نیوز، 3 جولای
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
سیری در زندگی و مبارزات مرحوم آیت الله سید هادی خسروشاهی
شیخ سلار دیلمی سندی است بر قدمت تشیع در تبریز
ساختمان دادگاه عمومی خسروشاه کلنگ زنی شد
رییس جمهور بر بالین رهبر معظم انقلاب: عکس
فرمانده حوزه بسیج خسروشاه:دوران دفاع مقدس تمرین و آزمون ایثار بو
جلسه مدیران مدارس منطقه خسروشاه باحضور فرماندار برگزار شد
شعری بسیار زیبا در وصف امام مهربانی ها امام رضا (ع)
افتتاح پژوهش سرای دانش آموزی و مرکز بهبود اختلالات یادگیری امید
جلسه شورای اداری خسروشاه با حضور فرماندار تشکیل شد
بازدید سرزده مدیرکل آموزش و پرورش استان از مدارس منطقه خسروشاه
[عناوین آرشیوشده]